جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1782
نشانه های توحید افعالی در حکمه متعالیه
نویسنده:
نویسنده:علی جابر؛ استاد راهنما:کمال مسعود ذبیح؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسأله توحید افعالی یکی از مسائل مهم در حوزه افعال الهی است که همواره ذهن انسانها را به خود مشغول داشته است؛ در این میان از امامیه و اشاعره به عنوان طرفداران توحید افعالی و از معتزله و قدریه به عنوان مخالفان توحید افعالی یاد شده است. بر این اساس ملاصدرا نیز به عنوان یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان مسلمان، طرفدار توحید افعالی دانسته شده است. نگارنده در این پژوهش با جستجو در آثار ملاصدرا، به این نتیجه رسیده است که توحید افعالی در اندیشه ملاصدرا تقریرهای متعددی دارد و تلاش کرده است تا تقریرهای متعدد وی را جمع‌بندی کرده و نشان دهد که خداوند به عنوان مرتبه عالی هستی، در عین بساطت، واجد کمالات همه اشیاء و امور است و همه چیز از جمله افعال اختیاری انسان را در بر می گیرد. ملاصدرا بر اساس رابطه علیت ثابت کرد، که علل متوسطه چون خودشان معلول خدای متعال هستند هیچگونه استقلالی ندارند و اساساً افاضه وجود بمعنای دقیق کلمه مختص به خدای متعال می باشد و سایر علتها بمنزله مجاری فیض هستند که با اختلاف مراتبی دارند نقش وسایط را بین سرچشمه اصلی وجود و دیگر مخلوقات ایفا می کنند. بنابراین معنای عبارت معروف «لا مؤثر فی الوجود الاّ الله» این خواهد بود که تأثیر استقلالی و افاضه وجود مخصوص به خدای متعال است. وی با استناد به آیات و روایات اهل بیت(علیهم السلام) توانست با تحلیل عقلی، فلسفی،کلامی و عرفانی اثبات کند که واجب تعالی علت همه موجودات و به اصطلاح «علهالعلل» است، و همگی علتها و معلولها نسبت به خدای متعال، عین فقر و وابستگی و نیاز هستند و هیچگونه استقلالی ندارند از این رو خالیقیت حقیقی و استقلالی منحصر به خدای متعال است و همه موجودات در همه شؤون خودشان و در همه احوال و زمانها نیازمند به وی می باشند و محال است که موجودی در یکی از شؤون هستی اش بی نیاز از وی گردد و بتواند مستقلاً کاری انجام دهد و حتی افعال اختیاری انسان به اذن و مشیت و اراده و تقدیر و قضای الهی انجام می شود.
ماهیت و کارکرد فضایل معرفتی از دیدگاه معرفت شناسی فضیلت و حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:حسین همت‌زاده؛ استاد راهنما:محسن جوادی؛ استاد مشاور :عباس ایزدپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
معرفت‌شناسی فضیلت، مجموعه‌ای از رویکردها در معرفت‌شناسی معاصر است که معرفت را «باور صادقِ نشئت‌گرفته از فضایل عقلی انسان» می‌داند. مسئولیت‌گرائی فضیلت و اعتمادگرائی فضیلت دو رویکرد مهم معرفت‌شناسی فضیلت‌اند که شیوه نگرش‌شان به ماهیت فضیلت عقلی با یکدیگر متفاوت است. مسئولیت‌گرایان، فضایل عقلی را خصائلِ منشیِ اکتسابی می‌دانند که باید به‌وسیله تمرین و تعلیم و با تلاش فراوان از سوی عامل مختار به‌دست آید. در مقابل اعتماد‌گرایان فضیلت، فضایل عقلی را قوای شناختی قابل‌اعتماد و فطری دانسته و معتقدند که این قوای طبیعی از بدو تولد در وجود انسان قرار داده شده‌اند و اگر در محیط و شرایط مناسب به‌کار گرفته شوند، به‌نحو قابل‌اطمینانی صدق‌رسانند. این عدم‌توافق، باعث گردیده تا طرفداران هر رویکردی منحصراً بر روی صفاتی متمرکز شوند که خود، آن‌ها را فضایل عقلی می‌دانند و صفاتِ مورد رغبتِ گروه دیگر را نادیده گرفته و یا کمتر از آن‌ها سخن می‌گویند. در این اثناء، متفکرانی از قبیل جیسون‌بِئِر دیدگاه جامعی داشته و معتقدند که هر کدام از دو دسته می‌باید صفاتِ گروه مقابل را در خزانه فضایل شناختی خودشان بگنجانند، یعنی هم فضایل قوه‌ای طبیعی و هم فضایل مَنِشی اکتسابی، هر دو در جریان دستیابی به شناخت حقیقی مورد نیازند. فضایل عقلی، خصایص و یا قوای ویژه‌ای هستند که باعث تحقق و ارتقاء شناخت انسان می‌شوند. در نگرش حکمت متعالیه نیز، فضایل عقلی ویژگی‌ها و اوصاف مختص قوه عقل هستند که به‌کار بستن آن‌ها، انسان را به‌سمت مُدرِک خوب و قوی‌شدن سوق می‌دهد و بالفعل داشتن آن‌ها یا اکتساب تدریجی آن‌ها موجب کمال نفس و شرافت وجود انسان میگردد. حکمای متعالیه معرفت را درک صور غیرمادی، ماهیت، ذوات یا واقعیات اشیاء دانسته و متفق‌القول بر این عقیده‌اند که لازمه حصول چنین معرفتی تلطیف باطن و پاک‌سازی درون از هرگونه رذیلت مادی و متخلق شدن به فضایل عقلی است. این رساله نتیجه می‌گیرد که دیدگاه صدرا درباره ماهیت و کارکرد فضیلت معرفتی با هر دو رویکرد معرفت‌شناسی فضیلت و با دیدگاه بئر سازگارتر است و صفت وجودی دانستن فضایل معرفتی و ارزش خاص قائل شدن به آن‌ها در رسیدن به کمال و سعادت نهایی آدمی (= پیدایش وجود قوی‌تر و تقرّبِ به علت غایی حقیقی که أشرف و أفضل موجودات است)، مهم‌ترین ویژگی تعریف صدرا از این‌گونه فضایل است. از منظر هر دو مکتب فلسفی حکمت متعالیه و فضیلت‌محوری معاصر، فضایل شناختی در نظام‌های تعلیم و تربیت و در زندگانی مادی و معنوی انسان کارآمد بوده و امداد‌رسانِ او در راه نیلِ به سعادت و کمال شناخته می‌شود.
مواجهه انتقادی با معرفت شناسی فمینیستی بر اساس حکمت صدرایی
نویسنده:
نویسنده:مهناز مظفری‌فر؛ استاد راهنما:علیرضا حسن‌پور؛ استاد مشاور :مجید ضیایی قهنویه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
معرفت شناسی فمینیستی نخست با مرجعیت و محوریت نگاه مردسالارانه سنت فلسفه‌ی غربی به ویژه فلسفه‌ی مدرن مخالفت و آن را نقد می‌کند و دوم در صدد به رسمیت شناختن معرفت زنانه نسبت به جهان بر می‌آید. معرفت‌شناسان فمینیست معرفت را «باور صادق موجه» می‌دانند که تنها شامل معرفت‌ گزاره‌ای می‌شود. در حالی که به عقیده‌ی ملاصدرا معرفت گزاره‌ای تنها نوعی از شناخت انسان آن‌ هم پایین‌ترین مرتبه‌ی آن را شامل می‌شود. مسئله‌ی دیگر اینکه یکی از مؤلفه‌های معرفت‌شناختی فمینیسم، مخالفت با مبناگرایی است، زیرا مبناگرایی را ناشی از نگاه مردانه در معرفت‌شناسی می‌پندارند و خواستار پایان دادن به آن هستند. اما ملاصدرا مبناگراست یعنی به وجود گزاره‌های پایه و غیر استنتاجی یا همان بدیهیات معتقد است که خطا‌ ناپذیر و غیر قابل اصلاحند و برهان و تشکیل قیاس تنها راه به دست آوردن گزاره‌های غیر پایه هستند. به نظر فمینیست‌ها معرفت‌شناسی مدرن به انفکاک فاعل شناسا و متعلَّق شناسایی قائل شده و به همین دلیل از دستیابی به معرفت حقیقی محروم مانده است. در حالی که ملاصدرا با احیای نظریه‌ی اتحاد عقل و عاقل و معقول رابطه‌ی فاعل شناسا و متعلَّق شناسایی یا عالم و معلوم یا نفس و صور ادراکی را «اتحاد وجودی» دانست. اما بحث ما در اینجا در مورد رابطه‌ی فاعل شناسا و معلوم ‌بالعرض یا شیء خارجی، نه معلوم بالذات است. در حقیقت می‌توان گفت که در معرفت‌شناسی صدرایی علاوه بر رابطه‌ی اتحادی که بین فاعل شناسا و متعلَّق شناسایی وجود دارد، با نوعی ارتباط نیز مواجه می‌شویم، ارتباطی از نوع اضافه‌ی اشراقی بین فاعل شناسا و رب‌النوع. بنابراین ملاصدرا در معرفت‌شناسی خود در زمینه‌ی ارتباط فاعل شناسا و متعلَّق‌شناسایی به سطحی عمیق‌تر از ارتباطی که فمینیست‌ها به آن قائل شده‌اند اعتقاد دارد یعنی ارتباط با ارباب‌الانواع که آفریننده‌ها‌ی متعلَّق‌های‌ شناسا هستند. در معرفت‌شناسی فمینیستی و حکمت صدرایی ورود حقایق علمی به ذهن فارغ از تأثیر عوامل و زمینه‌های اجتماعی نیست، اما در فلسفه‌ی ملاصدرا تأثیر این‌گونه عوامل در سطح علت اعدادی است نه علت تامه. در حالی که به نظر فمینست‌ها با تغییر شرایط اجتماعی، معرفت هم تغییر می‌یابد. در مورد ابزار کسب معرفت، در دو معرفت‌شناسی معتقدند ارتباط عقلی و عاطفی در فرایند شناخت را نمی‌توان از جریان کسب معرفت جدا کرد با این تفاوت که ملاصدرا مهمترین ابزار کسب معرفت را عقل می‌داند. معرفت‌شناسان فمینیست نقش عاطفه و عقل را در کسب معرفت یکسان تلقی می‌کنند و اولویتی برای هیچ‌کدام قائل نمی‌شوند، اما ملاصدرا بنیادی‌ترین ویژگی انسان را در عقلانیت او می‌داند و عقل را حاکم بر سایر قوای انسان قرار داده است. معرفت‌شناسان فمینیست و ملاصدرا معتقدند انسان‌ها از نظر برخورداری از دانش و معرفت در یک مرتبه نیستند با این تفاوت که فمینیست‌ها بر این اعتقاد هستند که در فرایند کسب معرفت باید تفاوت‌های جنسیتی و همین‌طور محیطی، تاریخی و فرهنگی فاعل شناسا را در نظر گرفت، اما در حکمت صدرایی علم از سنخ وجود و مقول به تشکیک است، در نتیجه شرایط و موانع معرفت دارای درجات مختلف هستند. تأثیر عوامل غیر معرفتی در تمامی موضوعات و مراتب ادراک یکسان نیست و حوزه‌های معرفتی مختلف، به نسبت‌های متفاوت از این عوامل تأثیر می‌پذیرند.
معرفت شناسی ادراک از دیدگاه علوم شناختی و حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:الهه میرزاپور؛ استاد راهنما:اعلی تورانی؛ استاد مشاور :سیدعباس موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بحث ادراک و معرفت از مسائل بسیار مهم فلسفی است که بخش قابل توجهی از مباحث فلسفه اسلامی ، به ویژه فلسفه ملاصدرا را به خود اختصاص داده است. مسئله ادراک همواره یکی از جنجالی ترین مسائل فلسفی بوده و هست ، ملاصدرا در این مسأله نیز نظریه ی خاص خودش را دارد. نظریه ی او از آراء مشهور فلاسفه (مشاء) گسترده تر و دقیق تر به نظر می رسد . وی منشأ همه ی ادراکات را عینیت خارجی، می داند که به محض ورود به ذهن انسان به درجه ای از تجدید می رسند . ذهن، که به نظر برخی از فلاسفه مانند ظرفی برای معلومات فرض می شود. در نظر ملاصدرا، چیزی نیست جز همان ادراکات و معلومات که نفس انسان با خلاقیت خاص خود آن را می آفریند. ملاصدرا را ادراکات کلی را ( لقاء و وصول ) تعریف می کند. و حقیقت ادراکات جزئی را عبارت از وجود مدرَک ( ادراک شونده ) برای مدرِک (ادراک کننده ) به وجود صدوری نه حلولی می داند. همچنین علوم شناختی به عنوان یک حوزه مطالعاتی فرا رشته ای کارکردهای ذهن یا مغز که شامل : علوم اعصاب، روان شناسی زبان شناسی، هوش مصنوعی، فلسفه ذهن می شود را مورد بررسی قرار می دهد. دانشمندان علوم شناختی، بر نقش ذهن در نظام ادراکی تأکید می کنند و ذهن انسان را شبکه ی پیچیده ای می دانند که اطلاعات را نگه داری و بازیابی می کند و می تواند آن را تغییر شکل یا انتقال می دهد.
بررسی اختیار انسان در حکمت متعالیه و علوم اعصاب شناختی: با محوریت آراء ملاصدرا و گازانیگا لاتین
نویسنده:
نویسنده:زهرا رسولی؛ استاد راهنما:محمد کاظم علمی سولا؛ استاد مشاور :علی غنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بحث اختیار انسان از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین مباحث تفکر بشری است که از زوایای مختلف فلسفی، کلامی، حقوقی و اخلاقی مورد واکاوی واقع شده است. در فلسفه اسلامی دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است که جامع‌ترین آنها دیدگاه ملاصدرا است که بر مبنای اصول خاص فلسفه اصالت وجودی خویش به نحو ابتکاری آن را تبیین کرده است. پیشرفت‌های حاصل در علوم شناختی در سال‌های اخیر باعث توجه به این موضوع از جنبه عصب‌شناختی شده است و یکی از برجسته‌ترین متخصصان این حوزه، مایکل گزنیگا است که به نحو مبسوطی به تبیین آن پرداخته است. این پژوهش ابتدا دیدگاه‌های دو متفکر را در حوزه‌هایی چون مبانی و اصول فکری آنها به ویژه در بحث مساله نفس و بدن و نیز اختیار انسان بیان می‌کند، پس از بیان هر قسمت به مقایسه دیدگاه آنها پرداخته وجوه اشتراک و تفاوت آنها را بیان می‌کند، سپس به تحلیل علت و مبنای اشتراکات پرداخته و در نهایت به ارزیابی دیدگاه آنها می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که فلسفه اسلامی به‌ویژه حکمت‌متعالیه با داشتن بنیان مستحکم و دقیق عقلی منطبق بر‌آموزه‌های دینی و عرفانی و نیز پیش‌گامی در بیان برخی از دیدگاه‌های مطرح شده در فلسفه ذهن معاصر مانند نوخاستگی نفس از بدن نیاز به‌همسویی بیش‌تری با واژگان فلسفی معاصر و نیز یافته‌های علمی جدید به‌ویژه در مباحث انسان‌شناسی دارد که می‌توان گفت پرداختن به‌پژوهش‌های تطبیقی به‌این به‌روزآوری کمک شایانی نموده و راهی است برای نشان دادن رابطه مکملیتی که می‌تواند بین فلسفه اسلامی و علم به‌صورت واضح‌تری وجود داشته باشد. از طرف دیگر در حوزه عصب‌شناسی نیز گزنیگا معتقد است ما نیاز به‌استدلال فلسفی مدرن داریم و علوم اعصاب جدید هم باید ارج نهاده شده و فهمیده شوند.
نظام فیض از دیدگاه فیلسوفان مسلمان ( پیدایش عوالم هستی از منظر حکیمان مشایی، اشراقی و حکمت متعالیه )
نویسنده:
عین‌الله خادمی.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید رجایی‏‫,
آزمون معاصرت فلسفه اسلامی
سخنران:
سید حمید رضا طالب زاده
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در روزگار حاضر که فلسفۀ اسلامی در سودای حضور در عرصۀ جهانی است، اگر خواستار آن باشد تا به آینده بیندیشد و به قصد تحول در علوم انسانی بنگرد، لازم است پیش از پرداختن به مسائل روزگار حاضر، به نفس معاصرت بیندیشد. دکتر طالب زاده می گوید که گفت وگوی فیلسوفان اسلامی با هگل آزمون معاصرت فلسفه اسلامی است.
نقش فلسفه اسلامی در تفکر اسلامی
سخنران:
عطا الله رفیعی آتانی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این گفت و گو حول چگونگی پیدایی فلسفه اسلامی تا شکل گیری فیلسوفان بزرگ و تاثیر این فلسفه و فیلسوفان بر تمدن اسلامی اسلامی است. سوالی که مطرح هست این است که فلسفه و عقلانیت چه سهمی در شکوفایی تمدن اسلامی داشته اند؟ از طرف دیگر این مسئله مورد سوال است که اکنون تمدن اسلامی و فلسفه اسلامی در چه شرایطی به سر می برند؟
خلا‌صه سخنرانيهاي برگزيده بيست و سومين همايش بزرگداشت حكيم صدرالمتألهين (ملا‌صدرا)؛ حكمت ايراني و حكمت متعاليه» (خرداد‌ 1398؛ تهران)
نویسنده:
محمد خامنه‌ای
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بيست و سومين همايش بزرگداشت حكيم ملاصدرا، با موضوع «حكمت ايراني و حكمت متعاليه» در تاريخ 22/3/98 برگزار شد. فرايند برگزاري همايش «حكمت ايراني و حكمت متعاليه» در تاريخ 25/9/97 با تشكيل جلسه شوراي عالي علمي بنياد حكمت اسلامي صدرا و تصويب موضوع، آغاز شد. در ادامه و پس از بررسيها و جلسات هم‌انديشي، سرفصلها و موضوعات همايش استخراج و بتصويب شوراي عالي همايش رسيد و در تاريخ سوم بهمن ماه 1397 براي اطلاع عموم اساتيد و پژوهشگران، اعلان شد. در مدت اعلام شده براي ارسال چكيده مقالات، تعداد 122 چكيده مقاله دريافت شد. از اين ميان، پس از داوري و بررسيهاي مربوطه، تعداد 72 چكيده مقاله پذيرفته و در كتابچه چكيده مقالات منتشر شد. همچنين تعداد 25 سخنران در روز برگزاري همايش، مقالات و ديدگاههاي خود را ارائه دادند. در ادامه خلاصه‌يي از سخنرانيهاي اساتيد و چهره‌هاي ماندگار فلسفه كشور، تقديم شده است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 126
تحليل وجودي مسئلة ضعف اراده از منظر حكمت متعاليه
نویسنده:
مرضیه اکبر پور، حسن مرادی، محمود صیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
موضوع اين مقاله ضعف اراده يا شكاف بين نظر و عمل است و مسئلة آن، چگونگي تحليل وجودي اين مسئله بر اساس نظرية وحدت تشكيكي وجود. در تحليل ماهوي، مبادي فعل ارادي داراي ترتب علّي و زمانيند اما در تحليل وجودي، آنها مراتب حقيقت واحد وجودند. با اين تفسير، علم و عمل وجوه يك حقيقتند كه وقتي از ذات نشئت ميگيرد، در مرحله‌يي نام علم به خود ميگيرد و در مرحله‌يي ديگر، نام اراده يا شوق. در نتيجه، علم و عمل ارادي دو رشتة بهم‌متصل هستند كه ريشة واحدي در ذات انسان دارند؛ ريشه‌يي از سنخ محبت و ابتهاج. در ديد ماهوي، ضعف اراده را بايد در ضعف اعضاي زنجيرة علّي قبل از آن، مثل تصور فعل و تصديق به فايدة آن، جستجو نمود. اما در ديد وجودي، ضعف عمل ارادي در رابطة مستقيم با ضعف وجودي انسان و ضعف علم مساوق با آن است. تفاوت نگاه وجودي با نگاه ماهوي در اينست كه نگاه وجودي عمل ارادي را در انتهاي يك زنجيره از مبادي و جداي از علم نميداند بلكه عمل يكي از ظهورات حقيقتي وجودي و مساوق با علم است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 82
  • تعداد رکورد ها : 1782