جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 518
بررسی نقش فلسفه در فهم متون دینی در بخش اعتقادات
نویسنده:
محمدعلی کمالی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از شکل گیری فلسفه در میان مسلمانان به عنوان دانشی که با روشی برهانی از احکام کلی هستی سخن می‌گوید، هماره این سوال مطرح بوده است که چنین دانشی آیا رابطه‌ای با حوزه اعتقادی دین دارد یا خیر؟ در این تحقیق سعی گردیده است با روشی تحلیلی-عقلی، ضمن واکاوی این مسئله، به این نتیجه برسد که این دانش به جهت نظری، در فرایندِ فهمِ حداقل بخشی از مهمترین گزاره های اعتقادی دین که همان گزاره‌های پیشینی است نقشی محوری داشته و در سایر اعتقادات،‌ می تواند در تعمیق و تحکیم اعتقاد و فهم و اذعان،‌ موثر باشد و این به آن جهت است که گزاره‌های بنیادین دین اسلام، محتوایی هستی شناختی دارند و تحصیل معرفت به این دست از اعتقادات اساسی نیز عقلا و نقلا ضروری است، پس تنها راهِ پیشِ رو جهت تحصیل معرفت و اعتقاد،بکارگیری فلسفه خواهد بودکه در محتوا، هستی شناختی و در روش، برهانی است.در بخش دیگر پایان‌نامه به شکل عملی و کاربردی، نقش فلسفه را در فهم گزاره‌های بنیادین در حوزه توحید و نبوت و امامت و معاد بررسی نمودیم و به این نتیجه رسیدیم که دانش فلسفه در فهم گزاره‌های بینادین توحیدی و برخی گزاره‌های مربوط به نبوت و تحصیل اعتقاد نسبت به آن، نقش بی بدیل و ضروری داشته آنچنانکه در سایرگزاره‌های مربوط به نبوت و گزاره‌های مربوط به امامت و معاد، فلسفه بیشتر، جنبه توضیحی و تفسیری خواهد داشت. یعنی فلسفه با تکیه بر آموزه های قطعی خود، به تفسیر و تبیین آموزه‌های دینی در این حوزه‌ها می پردازد. در این میان به نظر می رسد همچنان بحث از نقش فلسفه در فهم گزاره‌های رفتاری، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی دین و همچنین نقش دین در توسعه دانش فلسفه نیازمند تحقیق عمیقتری است.
فلسفه‌ی تربیت بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
ابراهیم راستیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر مکتب تربیتی مبتنی به یک نظام فکری است که مبانی و اصول و فروع خود را از آن مکتب اخذ می کند. حکمت ملاصدرا که مبتنی بر قرآن و برهان و عرفان است، معدنی پاک برای اخذ مبانی و اصول و فروع تربیتی است. در اولین بخش از این رساله مبانی نهایی و منسجم ملاصدرا در حیطه های هستی شناختی و انسان شناختی و معرفت شناختی تبیین می شود. در بخش دوم از درون این مبانی، اصول تربیتی استخراج می شود. توحید، نظام تربیتی، فطرت، اختیار، رابطه ی نفس و بدن، ایمان و عمل از جمله اصول مستخرج از مبانی صدرایی می باشند که مستقیما در فروع تربیتی موثر هستند. در بخش سوم نیز به فروع تربیت صدرایی پرداخته می شود که در این فصل ضرورت، ماهیت، غایت و روش تربیت بر اساس اصول مذکور تبیین می شود. در قسمت آخر، پس از تبیین ضرورت تربیت بر اساس اصول تربیت صدرایی، به نقد تعاریف گوناگون تربیت و ارائه ی تعریف مختار پرداخته می شود. همچنین در ادامه مشخص می شود که اهداف فردی تربیت، اهداف بالذات هستند و اهداف اجتماعی، اهداف بالعرض و در راستای اهداف فردی می باشند. سرانجام تبیین می شود، اکثر روش هایی که در تربیت به کار گرفته می شود، روش هایی اعدادی در تربیت می باشند و روش های حقیقی صرفا از طریق انسان کامل که واسطه ی فیض است، فراهم می شود. لذا انسان باید به نحو کامل و دقیق روش های اعدادی را به کار گیرد تا زمینه ی تحقق روش های حقیقی فراهم آید. در پایان، به تبیین روش حقیقی پرداخته می شود و همچنین مولفه های روش های اعدادی تبیین و بعضی از روش ها اعدادی احصاء می شود.
نسبت معرفت و سعادت در فلسفه مدنی فارابی
نویسنده:
نوشین صبوری دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فارابی،شارح ارسطو و معلم ثانی است. او دغدغه سعادت دنیوی و اخروی انسان هارا داشته و بدین منظور به طرح مدینه فاضله پرداخته است تا همگان رابا هدایت فیلسوف-نبی ،بهسوی فضیلت فرا خواند و به انجام آن تشویق نماید. فلسفه مدنی فارابی، بر دو پایه فقه و فلسفه که دو جزء علم مدنیند استوار است و به اعتبار آن، با توجه به شرایط زمان، فقها و فلاسفه، زمام امور جامعه را برعهده دارند.در اندیشه او، رئیس فاضله، از ابزار و مقدماتی برای رسانیدن انسان ها به سعادت، بهره می جوید که یکی از آنها فضیلت است.ابونصر به فضایل چهارگانه (نظری،فکری،خلقی و عملی)معتقد است.فضایل نظری را از سنخ ادراک عقلی و یقینی موجودات می داند که نفس به وسیله آنها حقیقت را می شناسد. و فضایل فکری را اموری می داند که معلوم می سازد چه چیز برای نیل به غایات فاضله سودمندتر است و فضایل خلقی هرکس را به اندازه قوه فکری او می داند که اگر غایت فاضلی اختیار نمود،فضایل اخلاقی او نیز چنین خواهد بود.فضایل عملی،تحقق فضایل در افعال ظاهره است.عقل نیز یکی از مسائل مطرح در فلسفه اوست،که درجاتی دارد،فروترین آن عقل مادی،یا هیولانی یا عقل بالقوه است و این عقل برای عقل بالفعل به منزله مادهو در درجه دوم عقل بالفعل است که نسبت به عقل هیولانی در حکم صورت است و نسبت به عقل مستفاد در حکم ماده. عقل بالفعل آنگاه که در صورت عادت و تکرار ملکه گردید به عقل بالملکه تبدیل می شود.بالاترین درجه، عقل مستفاد است و آن نسبت به عقل بالفعل به منزله صورت است ، و نسبت به عقل دیگری که انسانی نیست،یعنی عقل فعال ،در حکم ماده است. عقل مستفاد، به مرتبه ای رسیده است که می تواند به طور مستقیم، معقولات را از عقل فعال بگیرد و از ماده بی نیاز باشد و به فنای آن فانی نشود و الهی گردد.در این هنگام است کهانسان به کمال وجودی خود دست می یابد. در نیل به سعادت، انسان ها از معارفی برخوردار می شوند که عبارتند از معرفت حسی،معرفت فطری،معرفت اشراقی و معرفت عقلانی. معرفت حسی و معرفت فطری در همه انسان ها مشترک است و اما معرفت اشراقی که خاص نبی بوده و توسط آن به اتصال به عقل فعال نائل می آید. و معرفت عقلانی که مختص فیلسوف بوده و به واسطه آن به عقل فعال متصل می گردد. بنابراین، هریک با روش های جداگانه به یک هدف و غایت کهعبارت از خیر و کمال و سعادت است، دست می یابند.
بررسی و تحلیل سیر تحولات علوم بلاغی (بیان و بدیع) در ایران؛ از آغاز تا قاجاریه
نویسنده:
مجاهد غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی برجسته ترین آثاری که به زبان فارسی در زمینه بلاغت(بیان و بدیع) تا دوره قاجاریه نوشته شده است، در جهت تبیین سیر تطوّرات مباحث بلاغی در ایران و سنجش میزان توانایی آن ها در تحلیل زیبایی شناختی شعر فارسی در دوره های مختلف سبکی، در این پایان نامه مدّ نظر بوده است. این پایان نامه، یک هدف اصلی دارد و به ضرورت موضوع و بر بنیان هدف اصلی، اهداف فرعی چندی نیز در آن دنبال می شود:هدف اصلی: 1- بررسی تاریخی – تحلیلی نوشته های بلاغی از ایران پیش از اسلام (احتمالاً) تا دوره قاجاریه، در جهت تبیین سیر تطوّر بلاغت در ایران.اهداف فرعی:1- بررسی تطبیقی نظریه های بلاغی مذکور در نوشته های بلاغی با شعر فارسی در دوره های مختلف سبکی آن.2- تأمّل بر این نکته که مبانی نظری بلاغت تا کجا و چگونه با هنجارهای زیبایی شناختی شعر فارسی و دید و داوری دوره‌های مختلف ادبیات فارسی درباره چیستی شعر سازگار است.3- یافتن پاسخی علمی برای این سؤال که تحوّل شعر فارسی و مختصّات سبکی آن چه قدر مدیون نوشته های بلاغی است و در مقابل، نوشته های بلاغی چه قدر شعر فارسی را مورد ارزیابی های زیبایی شناختی قرار داده و از آنتأثیر پذیرفته است.روش تحقیق در این رساله، کتابخانه ایست. بدینگونه که پس از پیش‌نوشت فصل های رساله و تبیین طرح اصلی آن، و مشخص کردن موضوعات و عناوین فرعی، با بهره گیری از آموزه های استادان راهنما و مشاور و با مراجعه به فهرست کتابخانه ها، نمایه های موضوعی، پایگاه های اطلاعاتی و... منابع و مآخذ مرتبط با هر جستار شناسایی گرديد. در مرحله بعد منابع و مآخذ شناسایی شده با توجه به میزان کمکی که می توانسته در تدوین جستارها داشته باشد و میزان سندیت آن ها ارزش گذاری و طبقه بندی شد. پس از این مرحله، مدارک به دست آمده و ارزش گذاری شده مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و از آن ها فیش برداری شد. همزمان فیش های تهیه شده بر بنیان وحدت موضوع و هدف، تقسیم بندی گرديد. در مرحله نهایی اطلاعات خام این فیش ها بازخوانی و تحلیل شده و ضمن ارائه مطلب و نتیجه گیری، به جهت استدلال و استشهاد به آن ها ارجاع داده شده و یا به گونه های دیگر، البته با رعایت حقوق نویسندگان، از آن ها بهره برده شده است.پژوهش حاضر با بررسی پیشینه شعر و بلاغت در ایران پیش از اسلام آغاز می شود و پس از تحلیل آرا و اندیشه های مختلف در این باره و بازخوانی بلاغی چند اثر منظوم برجای مانده از آن روزگاران، بدین نتیجه می رسد که شعر فارسی در نخستین سده های رواج آن(سبک خراسانی)، ضمن تأثیر از بلاغت اسلامی، میراث دار مختصّات بلاغی شعر پیش از اسلام نیز هست. در ادامه، از آنجاییکه ویژگی های بلاغی، یکی از ملاک های تشخیص و تمایز سبک های مختلف شعر فارسی نسبت به یکدیگر است، کتاب های بلاغی فارسی در سه دوره، که تقریباً از نظر زمانی مطابق با دوره های سبکی شعر فارسی است، مورد بررسی قرار گرفته اند. توجّهی که در این پژوهش به ارایه نمایی از سیر تاریخی تألیفات بلاغی فارسی وجود داشته، باعث شده به حسب حال مؤلّفان این کتاب ها، انگیزه آن ها در تألیف، و ساختار آثار ایشان، یعنی اطّلاعات تاریخی و تذکره ای نیز پرداخته شود. تبیین تطوّرات مباحث بلاغی در کتاب های فارسی بلاغی و سنجش آنچه به صورت نظری در این آثار مطرح شده اند با شعر فارسی در دوره های مختلف، که به دنبال مطالب مذکور مورد توجّه بوده است، این نتیجه را در پی داشت که تحلیل زیبایی شناختی شعر فارسی بر مبنای کتاب های بلاغی سه ساحت مختلف دارد:دوره اوّل بلاغت فارسی که سده های پنجم تا هفتم هجری را در بر می‌گیرد، دوره تألیف ترجمان البلاغه، حدایق السّحر و المعجم است. این آثار با وجود صراحت لحن تقلید و تأثّر از بلاغت عربی، به دلیل خطوط مشترک میان شعر فارسی و شعر عرب در سده های نخست رواج آن ها، از عهده تحلیل زیبایی شناختی شعر سبک خراسانی برمی آیند. این دوره را می توان دوره سازگاری نامید. دوره دوّم بلاغت، که دوره واپس ماندگی نامیده شده است و سده های هفتم تا دهم هجــری را در بر می‌گیرد، دوره ای است که کتاب های بلاغی، به دلیل اتّکا به گفته ها و نوشته های پیشین و گسست از تحوّلات شعر در سبک عراقی و دوره انحطاط، از تحلیل زیبایی شنایی شعر روزگار خود عقب می مانند و جز آنکه بتوانند وجوه ادبیّت در آن اشعار را تا حدّ همان مباحث دست فرسود گذشته تفسیر کنند کاری نمی توانند کرد. تألیفات شاخص این دوره، معیار جمالی، حقایق الحدایق و بدایع الافکار است. رونویسی از کتاب های بلاغی نسل اوّل و برقرار نشدن گفتمانی با تحوّلات شعر فارسی در سده های یازدهم و دوازدهم هجری، و ناهمسانی محسوسی که میان وجوه زیبایی شناختی شعر سبک هندی با وجوه زیبایی شناختی سبک های پیشین به وجود آمد، باعث شد بلاغت فارسی، که جز به همان قاعده ها و قانون های دست فرسود گذشته مجهز نبود، نه تنها از عهده تحلیل زیبایی شناختی شعر سبک هندی برنیاید بلکه به دلیل هنجار گریزی های بلاغی ای که در اشعار این سبک بود، اساساً روبروی آن بایستد. این دوره را دوره ناسازگاری نامیده ام. تألیفات بلاغی این دوره این تمایز را نسبت به دوره های پیشین دارد که در دو جغرافیای فرهنگی نوشته شده اند: ایران عصر صفوی و هند دوره گورکانی. اهمّ این آثار عبارتند از: انوارالبلاغه، رساله بیان بدیع، غزلان الهند، و تحفه الهند. همچنین در کتاب های بلاغی، گاه پراکنده وار و گاه در فصلی جداگانه، همچنین گاه به تأثیر از نوشته های بلاغی اسلامی و گاه بر حسب تأمّلات شخصی بلاغیون در شعر پارسی، مواردی به عنوان عیوب شعر تعریف شده است. آنچه در کتاب های بلاغی دوره نخست در این باره آمده و نیز در کتاب هایی چون چهارمقاله و قابوسنامه، در واقع عیوب قصیده و مدیحه است و در واقع بیشتر سنجیدن شعر است از منظر کارکردهای آن؛ و نه حاصل نقد شعر از حیث شعر بودن. امّا به هر حال با مقتضیّات اجتماعی و ادبی روز همخوان است. در دوره بعد(دوره واپس ماندگی) با وجود تطوّرات شعر در عرصه اجتماعی و ادبی همین موارد به تقلید از کتاب های پیشین، تکرار می شود. در دوره سوّم، همچنانکه دو جریان بلاغی در ایران و هند داریم، دو جریان در حوزه عیوب شعر هم داریم. یکی، آنچه در تألیفات بلاغی در ایران دیده می شود و بازگویی عیوب فصاحت در «تلخیص» و «مطوّل» است و دیگر، آنچه در تألیفات بلاغی در هند دیده می شود و هم از حیث طرفگی و تازگی، هم از حیث شرایطی که برای تطبیق این موارد با عیوب شعر در دیگر نوشته های بلاغی پیش می آورد و هم از حیث راه بردن به نگرش های بلاغت هند نسبت به شعر و عیوب آن اهمّیت دارد.
بررسی معیارها و مبانی رفتار با زن در فقه و حقوق موضوعه
نویسنده:
فاطمه لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ازجمله مسائل مهمی که درنظام حقوقی اسلام مطرح است (بررسی معیارها و مبانی رفتاربا زن درفقه وحقوق موضوعه) است که ما این موضوع را عنوان پایان نامه قرار دادیم که تا حد امکان بتوانیم دراین تحقیق درمورد آن بحث کنیم. این تحقیق به 5 فصل تقسیم شده که فصل اول آن به بخش واژه شناسی و تاریخچه رفتاربا زن دردوران قبل وبعد ازاسلام می پردازد، به طوری که تاریخ به روشنی نشان می دهد به زن قبل ازاسلام به عنوان یک انسان نگاه نمی شد وبرا ی زن هیچ ارزش واهمیتی قائل نبودند اما با آمدن اسلام این وضعیت تغییرپیدا کرد واسلام آنچه که هماهنگ با طبیعت زن هست حقوق طبیعی او را درحدعادلانه درتمام ابعاد ادا کرده وبه زن توجه نموده است. درفصل دوم به ودخترخویش اکرام واحترام نسبت به زنان را عملا ترویج نمود وبرای زنان شخصیت مستقل وحق مالکیت قائل شد. فصل سوم هم درهمین رابطه درحوزه فقه بدان پرداخته شده که دربخشی به رعایت عدالت درتعدد زوجات می پردازد که اسلام می گوید شرط داشتن همسران متعدد رعایت عدالت بین آنان است که منظورازعدالت، محبت میان زنان است، بعد می فرماید اگرنمی توانید عدالت را بین همسران خود رعایت کنید تنها به یک زن اکتفا کنید، ودربخشی دیگر به حق اختیارزن درانتخاب همسر وحق اخذ مهریه زن وبرخورداری او ازنفقه می پردازد،اینکه زن باید هسرخویش را خودش انتخاب کند واکراه واجباردرآن موجب انحلال نکاح می شود وهمچنین ازحقوقی که زن برعهده مرد دارد یکی حق مهریه ودیگری حق نفقه می باشد که مرد موظف است آنها را به همسرخویش بپردازد.وهمچنین اسلام مدیریت، تأمین هزینه، تعهد کارهای اجرایی و سرپرستی خانواده را برعهده مردان گذاشته است. درفصل چهارم به معیارها و مبانی رفتار با زن درحقوق موضوعه ایران پرداخته شده که این فصل در2 بخش به رفتاربا زن دراجتماع و خانواده می پردازد که دربخش نخست به رعایت حقوق زنان دربخش های مختلف اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و...می پردازد و می گوید زنان نیزمانند مردان ازحقوق اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مالی برخوردارند. ودربخش خانواده هم به حق ارث، حضانت و وصیت زن و همچنین حمایتهای مالی آنان می پردازد. درفصل آخرهم به معیارها و مبانی رفتاربا زن درحقوق موضوعه خارجی و تفاوت زن ومرد ازمنظراسلام وغرب اشاره شده که این فصل هم به منع خشونت وتبعیض علیه زنان وتفاوت زن ومرد ازدیدگاه غرب و همچنین نظریه اسلام دراین زمینه می پردازد. اینکه زن دربعد روحی وجسمی ازهمان گوهری آفریده شده که مرد آفریده شده است وتفاوتی درحقیقت وماهیت بین زن ومرد نیست وهمه زنان ومردان مبدأ قابلی واحد دارند ومبدأ فاعلی همه آنها نیزخدای یگانه ویکتاست. همسانی درماهیت انسانی به معنای نادیده گرفتن تفاوت ها میان مرد وزن نیست چرا که مرد وزن دارای تفاوت های فیزکی ومادی هستند که آثارمتفاوتی را به دنبال خواهد داشت.معیارها و مبانی رفتاربا زن در2 بخش قرآن وسنت پرداخته شده که قرآن دراین زمینه می فرماید : زن ومرد درارزش وانسانیت با هم برابرند وازاین نظر هیچ تفاوتی بین آنها نیست و درسنت هم پیامبر با احترام وتکریم همسران
بررسی اطناب و انواع آن در دو دفتر اول مثنوی
نویسنده:
نیره منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اطناب به معنای طولانی کردن کلام است و در اصطلاح علم معانی همان دراز کردن سخن است که اگر به مقتضای حال مخاطب باشد، مفید است. اطناب همچون ایجاز یکی از مهم ترین صنایعی است که کلام را بلیغ، رسا و موثر می سازد و آن را به مقتضای جال مخاطب و مناسب با احوال و در خور موضوع بحث می گرداند، در بحث اطناب به موارد: ایغال، تکرار به جهت تأکید، اعتراض یا حشو، ایضاح بعد از ابهام، ذکر خاص بعد از عام، مسائل حکمی، کلمه، مترادفات، تذییل و تتمیم پرداخته می شود که بر حسب آمار به دست آمده مشخص می شود که بیشترین موارد موجود در مثنوی مربوط به تمثیل هایی است که مولوی برای تأیید مطالبش به آوردن آن ها اقدام کرده است زیرا همچنان که می دانیم غرض اصلی مولوی توضیح و تبیین یک مطلب است که زنجیره ی حکایت های پی در پی او در مثنوی، هر کدام استدلال و تأییدی برای همان موضوع اولیه است و بدین ترتیب است که بسیاری از عرفا و مثنوی شناسان سراسر مثنوی را یک مطلب واحد می دانند که از تسلسل حکایات حاصل می شود. در حقیقت مولوی قصه گویی را ظرفی برای بیان اغراض خود قرار داده و تکیه اصلی و اساسی او بر مظروف است، که مخاطبان مثنوی به فراخور قابلیت درکشان هر یک نصیب خویش می برند. اما آنچه که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است دلایل اطناب یعنی طولانی شدن کلام مولاناست که یکی از مباحث مهم پیرامون مثنوی است و اگرچه گاهی اطناب را مخّل کلام دانسته اند اما آنچه در این رساله یافت شد بیشتر از نوع اطناب هایی است که برای افاده ی کامل سخن لازم بوده اند. اطناب از نوع تکرار در درجه دوم قرار دارد، سومین مورد اطناب مسائل حکمی است که ذهن آگاه مولوی آن ها را توضیح می دهد، علاوه بر موارد فوق، موارد دیگر اطناب از قبیل اطناب نوع ذکر خاص بعد از عام بررسی شده اند که نتایج حاصله به شکل نمودارهایی در پایان رساله نشان داده شده است.
تمامیت خواهی از منظر هگل
نویسنده:
محمدمهدی هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی پیش رو بر اساس یک مسئله ی محوری، خواهان آن است تا به نسبت سنجی میانِ نظامِ فلسفی «هگل» و پدیده ای سیاسی به نام «توتالیتاریسم» بپردازد. راه بردن به این مسئله ی محوری - چنان که در طول رساله آشکار است – از پاسخ به این پرسش بر می آید که «مفهوم آزادی در فلسفه ی هگل چیست؟» برای پاسخ گویی به این مسئله، نخست نشان خواهیم داد که هگل از آغاز و در طی دورانِ تعلیم و دانش آموزی اش، همواره دغدغه ی آزادی داشته است و همین دغدغه ی بنیادی موجب می گردد که فلسفه ی وی اندیشه ای از اساس سیاسی باشد. مدعای ما این است که او یک فیلسوف سیاسی به معنای مرسومِ آن نیست. یعنی این که نمی توان اندیشه ی او را در قالب یک «فلسفه ی مضاف» به نام فلسفه ی سیاسی جای داد. در عوض، امر سیاسی در متنِ نظامِ او قرار دارد و چیزی زاید و بیرونی نسبت به آن نیست. سپس کوشش شده است تا در دو جهت معنای آزادی نزد او بررسی شود. اول از جهت نگرش تاریخی او و این امر که سیر تاریخ، سیری به سوی آزادی است؛ و دوم از جنبه ی مفهومی ترِ این معنا، که با نقد اندیشه های معاصر وی و به ویژه نقد آموزه های فرد گرایانه و لیبرالیستیک میسر شده است. به طبع بخش عمده ای از رساله مصروف بازیابی همین مفهوم است. البته این اطاله ی ناگزیر تماماً در جهت درکِ آن چیزی است که در عنوان رساله آمده است. بدین ترتیب در فصل پایانی، نتیجه گیری ساده ای خواهیم داشت. مدعای مطرح شده این است که هگل به عنوان فیلسوفِ آزادی، از یک سو با نقد سویه های ویرانگرِ مدرنیته، و پا فشاری بر اینکه فرد باید مسائل مبتلا بهِ جماعت را نصب العین داشته باشد و اصلاً فردیتِ او به همین تشریک مساعی در امور جماعت است؛ و از سوی دیگر با طراحی نظام مفهومی ای که در آن جایی برای ایدئولوژیک اندیشیدن و ترسیم آرمان شهر وجود ندارد؛ هرگز دارای نسبت ایجابی با شکل گیری پدیده ی توتالیتاریسم نیست.
جامعه‌پذیری از منظر قرآن و جامعه‌شناسی
نویسنده:
سمیه شاه حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که پیشرفت‌های مردمی و جمعی بشر در سایه اجتماعات، حاصل می‌شود لذا مکاتب فکری انسانی و نیز شرایع آسمانی خصوصا اسلام بر این مهم پای فشرده‌‌اند. در گام اول، هر انسانی باید جامعه‌پذیر باشد یعنی بتواند خود را با جامعه وفق داده و قوانین و ملزومات جامعه خود را بپذیرد. لذا این پژوهش با هدف بررسی عوامل و موانع جامعه‌پذیری و نیز راه‌کارهای مقابله با موانعِ این امر مهم با تکیه بر قرآن و جامعه‌شناسی سامان گرفته است.در اهمیت و کارکرد جامعه‌پذیری باید گفت که در سایه این فرآیند، شخصیت افراد شکل گرفته و کمال می‌یابد، و هدف اسلام نیز رساندن آنان به کمال است. علاوه بر آن، فرد با شیوه‌های پذیرفته شده زندگی اجتماعی آشنایی پیدا می‌کند و می‌آموزد که نیازهای خویش را به شیوه‌های قابل قبول جامعه برآورد، و مهارت‌هایی را که برای زندگی در جامعه ضروری است، کسب می‌کند، و با دیگران نیز به‌گونه موثری ارتباط برقرار می‌کند.این فرآیند مهم توسط نهادها و عواملی مانند: خانواده، آموزش و پرورش، همسالان، محیط، فرهنگ، دین و رسانه‌های جمعی به وقوع می‌پیوندد، که البته هرکدام از آن‌ها آسیب‌هایی نیز دارد. علاوه بر این نهادها، عواملی چون: ایمان و عمل شایسته، مهربانی، تواضع، تعاون، صداقت، وفای به عهد، گذشت، سخاوت و مشورت در تحقق این امر موثر هستند. پس از این‌که امر جامعه‌پذیری محقق شد، می‌توان در جامعه آثاری چون: محبت، آرامش، اتحاد، عدالت، مدارا، احترام،استفاده از تجربیات دیگرانو پیشرفت را مشاهده نمود. اما مسیر رسیدن به این پیشرفت همیشه هموار نبوده، بلکه با موانع مختلفی پوشیده شده است، موانعی که در دو بخش فردی_اخلاقی و فرهنگی_ اجتماعی قابل مشاهده است. عواملی مانند: کم‌رویی، پرخاشگری، خودبینی، سخن‌چینی، سوءظن، تکبر، حسد، کینه و نفاق جزء موانع فردی، اخلاقی است و عواملی چون: اختلاف و تفرقه، تجاوزگری و فرهنگ منحط جزء موانع فرهنگی، ‌اجتماعی می‌باشد. از طرف دیگر، عواملی چون: اصلاح میان مردم، نظارت اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر، پرورش آگاهی و بصیرت اخلاقی، تکریم شخصیت، ایجاد روحیه‌ی قانون‌پذیری و درمان هر کدام از موانع اخلاقی، خنثی‌کننده و راه-کار این موانع می‌باشند.
بررسی تطبیقی رفتار با حیوانات در اخلاق اسلامی و اخلاق سکولار غربی (با تاکید بر بیانیه جهانی حقوق حیوانات)
نویسنده:
اصغر مسعودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آیات و روایات زیادی در باره آفرینش، منافع و رفتار با حیوانات وجود دارد که این نشانگر‏اهتمام اسلام به حیوانات است. از سوی دیگر در غرب انجمن ها و سازمان هایی به دفاع از حقوق ‏حیوانات می پردازند، تا این که بیانیه جهانی حقوق حیوانات در اواخر قرن بیستم به تصویب رسید. ‏مراد از اخلاق سکولار غرب تفکر مدرنی است که با نگرش ماده گرایانه و سودطلبی بر بسیاری از ‏کشورها سیطره یافته است. با توجه به گستره دیدگاه های سکولاریستیتاکیدمادر این جا بربیانیه ‏جهانی حقوق حیوانات می باشد. اسلام به حقوق و عدالت نسبت به حیوانات اهمیت زیادی داده و ‏همگانرا در برابر آنان مسئول می داند. نفقه حیوان که شامل تغذیه، مسکن و درمان می شود، از ‏مهمترین این حقوق می باشد ؛ در اخلاق سکولار انسان بر وفق منفعت خود با حیوان رفتار می نماید. ‏بر خلاف اخلاق سکولار ، از منظر اسلام حیوانات دارای شعور، واجد برخی از انواع معرفت وتسبیح ‏گوی خداوند سبحان می باشند و هر نوع کاری که موجب آزار جسمی و روحی آنان گشته، عملی ‏شیطانی شمرده و همواره بر رفتاری مشفقانه، صادقانه و عادلانه با حیوان تأکید شده است ولعن و ‏نیرنگ و جدایی افکندن بین حیوان و نوزادش امری ناپسند و بهره برداری صحیح ، رعایت حق ‏کامیابی و پناه دادن جاندارانِ بی آزار امری پسندیده ذکر شده است. در اسلام افزون به بیان حقوق ‏به علت های احکام نیز اشاره شده است، توجه اسلام به حیوانات عام استو شامل حیوان حرام ‏گوشت و حیوان مشرف به مرگ هم می باشدکه از این جهت با بنیان اخلاق سکولار تفاوت اساسی ‏دارد.حقوق حیوانات در اسلام به صورت دقیق، جامع و با ضمانت اجرایی قوی بیان شده است ؛ ولی ‏حمایت از حیوانات در بیانیه جهانی، به صورت کلی و غیر جامع مطرح شده است و با توجه به ماهیت ‏بشری داشتن و مبتنی بر خواست انسان بودن، قوانین در اندیشه سکولار از ثبات لازم برخوردار ‏نیست. در اسلام هر حیوانی از حق حیات برخوردار است و بدون علت نمی توان حیوانی را به قتل ‏رساند. در مورد شکار و ذبح حیوان شرایط خاصی در نظر گرفته شده است ؛ ولی در غرب جزئیات ‏مذکور نه تنها مورد اشاره قرار نگرفته که مورد غفلت واقع شده است. ‏تعیین حقوق جهانی برای بشر و موجودات، بر طبق اصولی فراتر از نگاه استقلالی انسان هاست؛ ‏زیرا انسان ها به دلیل اختلاف علاقه ها، سلیقه ها، خطا پذیری و آداب و رسوم نمی توانند ارزش ‏های واقعی در تعامل با دیگران از جمله حیوانات را در یابند. با توجه به علم، حکمت و قدرت خداوند ‏به تمام هستی، تنها برنامه سعادت و مسیر کمال، باید آسمانی باشد.‏
بنیان هستی‌شناختی خانه در سینمای مهرجویی؛ پروژه عملی: ساخت فیلم « خشونت و مرگ در سینما»
نویسنده:
یاسر بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خانه مکانِ احرازِ هویت و به عنوانِ نمادی از خویشتنِ انسان است. از این رو، خانه به مثابه بنیانی وجودی در سینمای داریوشِ مهرجویی، حضوری پرمعنا دارد. از سوی دیگر، این مفهوم بر زمینه ای از تقابلِ میان سنت و مدرنیته در فیلم های این فیلمساز متاثر از اندیشه های داریوشِ شایگان است. بنابراین، این پژوهش کوشیده است تا به تبیینِ مفهومِ خانه در فیلم های مهرجویی در تعیین موقعیت شخصیت های این آثار و در نسبت با جامعه ی در حالِ گذار از سنت به مدرنیته بپردازد؛چراکه به نظر شایگان، انسان ایرانی(شرقی) در برخورد با مدرنی ته ی ویران گر غربی دچار اسکیزوفرنی و روان پریشی شده است. نتیجه ی به دست آمده از این تحقیق این است که نحوه ی حضورِ خانه در سینمای مهرجویی بازنمایان گرِ موقعیت، هویت، حال و هوا و وضعیت روحی شخصیت ها و مطابق با دوره ی نخستاندیشه ورزی داریوشِ شایگان است. روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش تطبیقی – تحلیلی بوده و داده ها با مراجعه به منابعِ کتابخانه ای، مقالات و مشاهده ی فیلم ها حاصل شده است.
  • تعداد رکورد ها : 518