جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 74
نقش اخلاق در معناداری زندگی براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
فریده محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سیر تکاملی حکمت نظری و حکمت عملی در فلسفه ملاصدرا بر پایه اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری میباشد؛ که مقدمه نحوه زندگی انسان، با تزکیه و تهذیب قوای نفسانی، و شناخت نظام آفرینش و معرفت به خود، و اخذ الهامات و صفات الهی را تشکیل میدهد. ملاصدرا با توجه به مبانی نظری فلسفه خود، مسئله اخلاق یا حکمت عملی را بر اساس ایمان، اطاعت و بندگی، تقوا، تحول و استکمال روح با تشبّه به اخلاق الهی که از عوامل معناداری زندگیست، منتج به امید و رضایتمندی و عشق و بخشندگی در زندگی میشوند، تبیین کرده است. زندگی سیری تکوینی و تحول در استکمال روح آدمی به معنای واقعی است. معناداری زندگی برای انسان در صورتی امکان پذیر است که با تزکیه و تهذیب نفس، استکمال وجودیش را با استکمال فضایل اخلاقی یکی کرده، و شخص با بر خورداری از فضائل وجودی به مراتب سعه عقل انسانی و قدسی به مقام متعالی به سمت کمال در زندگی نائل گردد. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی به تبیین نقش اخلاق در معناداری زندگی بر اساس حکمت متعالیه که بر حاکمیت عقل انسانی و به فعلیت در آوردن فضائل و صفات اخلاقی از وجود انسان به هدایت وحی و انسان کامل، و توجه به استکمال روح مجرد و جاودان، و بهره مندی از زندگی متعال توصیه شده، ارائه می نمایم. حقیقت هستی خداوند است. انسان برای بدست آوردن زندگی متعالی و حیات طیّبه‌ی انسانی میتواند با طرحی جامع و کامل از آموزه های اخلاق اسلامی به معناداری زندگی برسد.
صادر نخست از نظر سهروردی، ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
خدیجه قاسمی‌مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا نخستین موجود عالم را عقل اول می‌داند که بر اساس قاعده ی الواحد از واجب الوجود صادر شده است و به واسطه ی جهات و اعتباراتش، سبب پیدایش موجودات پس از خود می‌گردد. نظریه ی ابن سینا در این مورد، با انتقادات بسیاری مواجه شده است. در مقابل، افرادی همچون خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا از دیدگاه او دفاع نموده اند. سهروردی از جمله کسانی است که دیدگاه ابن سینا در این مورد را مورد انتقاد قرار داده است و به آن عمق بیشتری می‌دهد. با وجود این، همانند ابن سینا، نظریه ی خویش ر ا بر اساس قاعده ی الواحد استوار می‌نماید، در حالیکه استفاده ی سهروردی از این قاعده، منجر به تناقض می‌گردد. تلاش او برای رفع این نقیصه نیز با برخی مبانی فکری _ فلسفی اش مانند قاعده ی "العالی لا یلتفت الی السافل" در تعارض قرار می‌گیرد. ابن عربی نیز یگی دیگر از منتقدین ابن سینا در این مورد است، اما بر خلاف سهروردی، اساس دیدگاه ابن سینا در مورد صادر نخست و چگونگی توجیه کثرات که قاعده ی الواحد است را نمی‌پذیرد. ابن عربی بر اساس مشاهدات و مکاشفاتش، صدور کثرات را به اسماء و صفات الهی مستند می‌کند. از نظر او نخستین موجود عالم، تجلی اسم الهی " الرحمن"است. این موجود به نامهای دیگر نفس رحمانی، وجود منبسط و ... نیز نامیده شده است. نفس رحمانی در خود دارای تمام کثرات عالم که مظاهر سایر اسماء و صفات الهی اند، می‌باشد و با سریان و انبساط خود، سبب ظهور آنها می‌گردد. ملاصدرا، متأثر از ابن عربی، نخستین موجود عالم را تجلی حق تعالی می‌داند. دیدگاه ملاصدرا در این مورد با ابن عربی دارای این تفاوت است که او جریان صدور کثرات پس از عقل اول را به گونه ایی مغایر با ابن عربی به تصویر می‌کشد. از نظر ملاصدرا، کثرات، نه بهواسطه ی نکاح و توالد مراتب هستی، بلکه به خاطر جهات و اعتباراتی که در عقول وجود دارد، به وجود می‌آیند.
اراده و فاعلیت الهی در قرآن و مقایسه آن با آراء ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
شهاب‌الدین ذوفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر کاری است تطبیقی در حوزه‌ی بررسی‌های نظری مربوط به مناسبات بین عقل و دین در مسائل الهیات که به طور خاص مبحث اراده و فاعلیت الهی را از منظر قرآن ‌کریم و دو شخصیت برجسته از دو مکتب معروف فلسفی اسلامی یعنی حکمت مشاء و حکمت متعالیه، مورد مطالعه قرار می‌دهد. روش تحقیق کتابخانه‌ای و تحلیلی است و چشم ا‌نداز بحث همگرایی نسبی بین دیدگاه‌های عقلی و نصوص قرآنی است. نخست اصول و مفاهیم مرتبط با اراده و فاعلیت خداوند در نحله‌های فکری اسلامی بازبین شده و آنگاه سازوکار کلّی اندیشه‌ی ابن‌سینا در اهم مباحث مربوط به واجب‌الوجود و صفات و افعال او معرفی و ویژگی‌های فلسفه‌ی او از جمله نظریه‌ی عنایت که سایه‌گستر بر همه‌ی مسائل مطرح در صفات و افعال الهی است گزارش شده است. از دیدگاه ابن‌سینا اراده‌ی ذاتی خداوند و فاعلیت ایجادی او در پرتو علم عنایی‌اش به ذات خود قابل تبیین است، بدون آنکه قصد و غرضی ورای ذات اقدس خود داشته باشد. واجب‌الوجود عاشق ذات خود و مبتهج به جمال خود است، پس هر چه از وی صادر شود محبوب اوست. اراده در افق ربوبی عاری از هر مقدمه‌ی تمهیدی و بدون هر گونه تأثیر از غیر است. آنچه که در ازل از ذات حق شرف صدور یافته به مقتضای قاعده‌ی الواحد موجودی یگانه است. این موجود عقل محض، فعلیت محض و صورت محض می‌باشد. در ادامه، دیدگاه‌های ملاصدرا در اراده و فاعلیت الهی با تکیه بر اهمّ دستاوردهای فلسفی او از قبیل اصالت، وحدت و تشکیک در وجود و قاعده‌ی بسیط الحقیقه، بررسی شده و تأثیر مبانی حکمت متعالیه در تبیین اراده‌ی ذاتی الهی نشان داده شده است. همان‌گونه که وجود حقیقی دارای مراتب کمال و نقص و ساری در جمیع موجودات است، صفات حقیقی وجود همچون علم و قدرت و اراده نیز در همه‌ی موجودات بر حسب مرتبه‌ی آن‌ها سریان دارد و تابع وجود آن‌هاست. در مورد واجب‌الوجود علم، قدرت و اراده هر سه صفات ذاتی و عین ذات او هستند؛ بدین معنا که هر یک بیان و تعبیری از ذات هستند، آن‌چنان که مفهوم آن‌ها اقتضا می‌کند. اما فاعلیت الهی نزد ملاصدرا با توجه به مفهوم جدیدی که از علیت اراده کرده است معنای دیگری می‌یابد. ملاصدرا موفق به تبیین علم تفصیلی الهی در مقام ذات شده و مفهوم فاعلیت بالتجلی را در طول نظریه‌ی عنایت مطرح می‌نماید. فاعلیت الهی امری است ذاتی و ضروری و به نحو تشوّن و تجلّی و فعل او امری است مجرد، واحد و قدیم که به اراده‌ی ذاتی ازلی از او صادر شده و فیض منبسط نام گرفته است و تمام مراتب آفرینش را شامل می‌شود و در هر مرتبه با تعیّنی خاص همراهی می‌کند.بررسی آیات قرآن‌کریم در موضوع اراده و فاعلیت الهی نشان می‌دهد اگرچه این کتاب آسمانی به زبان فلسفه سخن نمی‌گوید، اما مفاهیم و مسائل بدیعی عرضه می‌کند که قرابتی ویژه بین آن‌ها و برخی اندیشه‌های دو فیلسوف دیده می‌شود. آیات قرآن در مورد اراده‌ی الهی تنها ناظر به اراده‌ی فعلی نیست، همان‌طور که در مورد افعال حق تنها افعال کونیّه الهی را بازگو نمی‌کند، بلکه اراده‌ی ذاتی، علم عنایی، فعل ابداعی و فیض نخست را می‌توان به زبان قرآن در آن آیات جستجو کرد.
رابطه ایمان و عمل در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
مریم سجادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی شک مسألۀ ایمان و عمل از مهم ترین و جدی ترین مباحث دینی است. به همین دلیل پرسش از رابطۀ میان ایمان و عمل در طول تاریخ اندیشه همواره در صدر بحث و گفتگوهای متفکران و اندیشمندان اسلامی بوده و هنوز هم هست. در پاسخ به اینکه آیا اساساً میان ایمان و عمل ارتباطی وجود دارد یا خیر برخی از گروههای اسلامی مانند اشاعره و مرجئه بر این باورند که میان ایمان و عمل هیچ گونه ارتباطی وجود ندارد و حتی کارهای ناشایستِ انسان تأثیری بر ایمان او نمی گذارد. اما گروههای دیگر مانند معتزله و شیعه بر این عقیده هستند که میان ایمان و عمل ارتباطی وثیق و ناگسستنی وجود دارد و عمل چیز ناچیزی در ایمان نیست، بلکه از اساسی ترین و ضروری ترین لوازم ایمان است. در تحقیق حاضر رابطۀ ایمان و عمل از دیدگاه ملا صدرا مورد بررسی قرار گرفته است. در اینجا مجموع مباحثِ مربوط در دو بخش و پنج فصل تنظیم شده است: در بخش اول، ابتدا کلیات و نیز تعاریف مفاهیم ایمان و عمل از نظر ملاصدرا مطرح شده است؛ در بخش دوم نیز ابتدا حقیقت ایمان و عمل بحث شده و پس از بیان حقیقت و ویژگیهای آن دو، در فصل پایانی دیدگاه ملاصدرادربارۀ رابطۀ ایمان و عمل طرح شده است.
ترابط ذات و صفات خدا از نظر قاضی عبدالجبار معتزلی، امام فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
عارف سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترابط ذات و صفات الهی یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی و کلامی است. اندیشمندان مسلمان درباره‌‌‌ی آن بحث و اظهار نظر کرده‌اند و بیشترین نزاع در مورد صفات ثبوتی ذاتی حقیقی و ذات اضافه و حالت مصدری آن‌ها مانند حیات، قدرت و علم صورت گرفته است. ولی نکته‌ی در خور تأمل در اینجا این است که صاحب نظران مسلمان با تمام تنوّع مکتبی و مسلکی، در زائد بودن صفات فعل و صفات اضافه‌ی محض تفاوت جوهری ندارند. نفی صفات از سوی مولفان و محققان به قدریّه و جبریّه نسبت داده شده است. در این پایان‌نامه به جای نگاه خطی در تطبیق آراء و بسنده کردن به تطبیق اندیشه در محور مسائل، قاضی عبدالجبار، فخررازی و ملاصدرا در محورهای روش، مبانی و اصول و مسائل مورد مقایسه قرار داده‌ شد و وجوه تشابه و تمایز آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان در مورد ذات و صفات الهی، به معتزله دیدگاه‌های گوناگونی نسبت داده اند، اما براساس تحقیقات صورت گرفته توسط نگارنده در این پایان‌نامه به نظر می‌آید که دیدگاه پذیرفته شده‌ی اکثریّت قاطع آنان عینیّت صفات با ذات است و نسبت نظریه‌ی نیابت به آنان خالی از اشکال نیست. دیدگاه احوال ابو هاشم جبائی به دلیل نفی وجود و عدم از صفات قابل پذیرش نیست. با بررسی آثار مختلف قاضی عبدالجبار، نگارنده به این مهم رهنمون شده است که دیدگاه‌های متفاوتی از جمله دیدگاه حال، عینیت و اعتبارت ذهنی دانستن صفات در آثار او در باب ترابط ذات و صفات قابل برداشت است. اما به نظر نگارنده در میان این دیدگاه‌ها نظریه‌ی عینیت ذات و صفات ترجیح دارد. اشاعره و پیروان برجسته‌ی این مکتب همانند فخر رازی، صفات واجب تعالی را نسب و اضافات می‌دانند و معتقدند که اتصاف خدای متعال به صفاتی همچون حیّ، قادر و عالم بدون مبدأ زائد بر ذات محال است. فخررازی برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر و اشکالاتی بر نظریه‌ی عینیّت وارد کرده است، اما در آثارش نظریه‌هایی از قبیل زیادت صفات بر ذات، نسبی دانستن آن‌ها، نه عین ذات و نه غیر ذات بودن صفات و تمایل به عینیت را نیز مطرح کرده است. ولی با بررسی‌های صورت گرفته و توجه به اقامه‌ی دلیل بر زیادت و اشکال وارد کردن وی بر عینیت صفات و ذات در المطالب العالیه که یکی از آخرین آثار اوست به نظر می‌آید تمایل او به زیادت، بیشتر و آشکارتر است. صدرالمتألهین شیرازی و پیروان او بر اساس اصولی نظیر اشتراک معنوی وجود و صفات، تشکیک وجود و صفات، وحدت و بساطت الهی و واجب الوجود من جمیع الجهات دانستن خدای متعال، معتقدند که صفات الهی عین ذات اوست و به نظریه‌ی اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات قائل شده‌اند و بر ادعای خود براهین عقلی و ادلّه‌ی نقلی اقامه کرده‌اند. در این تحقیق به این نتیجه رهنمون شد که سه اندیشمند یاد شده نه یک نظر بلکه نظریات گوناگونی را مطرح کرده‌اند که نگارنده در مقام داوری بر اساس پاره‌ای از ملاک‌ها نظری را از میان نظرات آن‌ها ترجیح داده‌ است.
بررسی عقل‎گرایی از دیدگاه ملاصدرا و عبدالجبار همدانی
نویسنده:
محبوبه پهلوانی‎نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همواره گرایش های فکری در عالم اسلام به دو قسم عمده گرایش های عقلی و نقلی تقسیم می شود. پیروان گرایش های نقلی، گروه های ظاهرگرایی چون اشاعره،مشبهه، مجبره و ... می باشند. در حالی که پیروان گرایش های عقل گرایانه را گروه هایی چون شیعه و معتزله تشکیل می دادند گذشته از نزاع تاریخی بر سر به کارگیری عقل یا نقل در فهم متون دینی در عالم اسلام،مسئله دیگر اختلاف گروه های عقل گرا در تفسیر گزاره های دینی بوده است که از آن میان می توان به فرقه معتزله در میان گرایش ها فکری عالم تسنن و برخی متکلمان و فلاسفه که خود را وامدار تفکر شیعی می دانستند اشاره نمود. در حقیقت، وجه بارز اشتراک میان این گروه ها اتفاق همه آنها بر موضع تاکید بر مسئله عقلانیت در حوزه دین بود به گونه ای که بسیاری از مستشرقان غربی(نک: مادلونگ،1375: 116، نیز نک: سبحانی،1383: 45) و به تبع ایشان برخی متفکران عرب (نک:سبحانی،1383: 34) به ریشه های مشترک فکری دو فرقه و تاثیر پذیری شیعه و معتزله از یکدیگر معتقد شده اند که در جای خود محل تامل و بررسی است. . بحث در پژوهش حاضر بر سر مسئله عقل گرایی در تفکر دو متفکر از دو فرقه شیعه و معتزله است. صدرالمتالهین متفکر شیعی و قاضی عبدالجبار متکلم معتزلی.از سویی در نظام تفکر وجود شناسانه صدرالمتالهین، عقل حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب بوده که توانایی کشف تجلیات و ظهورات حقیقت هستی را دارد و اعلی مرتبه آن حضور در محضر معلوم و شهود عقلانی آن است و در این مرتبه است که حقیقت شرع با عقل پیوند می خورد . در حالی که در تفکر قاضی عبدالجبار عقل جلوه ای فربه و پررنگ داشته و نهایت مراتب آن معادل عقل استدلالی است. از این رو،عقل به کارگیری شده در نظام تفکری او عقلی محدود به فهم و تحلیل ظواهر بوده و وی همواره در پی هماهنگی گزاره های دینی با یافته های عقلانی خویش می باشد. برون داد اختلاف در نوع نگاه عقلانی به مسائل، شیوه عقل گرایانه قاضی و ملاصدرا را در تحلیل مسائل اساسی دینی به گونه ای واضح از یکدیگر متمایز می نماید. که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت. با بررسی دقیق جوانب و مبانی تفکری هر دو فرقه می توان گفت که تعریف عقل و جایگاه عقل گرایی در هر یک از مکاتب مذکور متفاوت است. به عبارت دیگر، در حالی که عقل گرایی معتزلی بیشتر حول محور پاسخ گویی به سئوالات مطروحه دیگر گروه های کلامی و جدل با ایشان شکل گرفته بود مسئله عقل در نظام تفکر شیعی از اهمیت اساسی و بالذاتی برخوردار است که روایات وارده از معصومین علیهم السلام بیانگر همین معنا است. آنچه در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد مقایسه دو اندیشمند از این دو گروه در مسئله عقل گرایی است.
بررسی تأثیر احادیث معصومین در مسأله‌ مرگ و معاد بر رأی ملاصدرا
نویسنده:
سارا حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد در عقل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد. همه‌ی انسان‌ها در درون خود احساس جاودانگی دارند. مسئله ضروری بودن معاد به ویژه در اندیشه دینی، علّت‌های متعدد دارد از جمله عدل خدا، حکمت خدا و ... . یکی از مهم ترین فیلسوفانی که با ژرف‌کاوی حیرت انگیز عقلی و نقلی به اثبات معاد پرداخته صدرالمتألهین است. او که قائل به بازگشت توأمان روح با بدن می‌باشد، با افکار فلسفی خود، اندیشه‌های گروهی از فلاسفه را رد و تصحیح نموده است. در صدرالمتألهین مفهومی به نام معاد برخاسته از باور به حرکت جوهری نفس است. به بیان دیگر، در اندیشه‌ی ملاصدرا، مرگ مرحله‌ای از تکامل است که پیش‌تر با حرکت جوهری آغاز شده است و عالم ماده، زمینه‌ساز معرفت حقیقی است. واقعیت این است که بعد از دقّت در جوانب کلام ملاصدرا به این نتیجه رسیدیم که ایشان معاد مثالی را معاد تام ندانسته است و معاد عنصری قرآن و روایات را مطرح کرده و آن را به عنوان معاد اصلی و اساسی اسلامی مورد تأکید قرار داده است. و در واقع میان بحث معاد در فلسفه و فهم معاد از قرآن و روایات پیوند برقرار نموده است.
مستندات مشائی جلد یک اسفار و فراروی ملاصدرا از آنها
نویسنده:
زهرا قاسمی نور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبا اینکه فلسفه‌ی ملاصدرا به عنوان یک سیستم فلسفی با روشی نوین شناخته می‌شود، با این حال او به "التقاط" متهم است. یکی از دلایل این اتهام را، عدم ذکر منابع مستفاد در اسفار اربعه دانسته‌اند. رساله‌ی حاضر در پی آن است تا با ذکر مستندات مشائی جلد یک اسفار، فراروی‌های وی در این اثر را تبیین نماید. او در جلد یک اسفار با ارائه‌ی راه حل‌های جدید برای تحلیل دقیق‌تر مسائل فلسفی، ارائه‌ی تقریری نو از مسائل فلسفی مطروحه در آثار پیشینیان و داوری بین دو یا چند تن از متفکران گذشته، اتهام التقاطی بودن فلسفه اش را منهدم می کند. وی با تزریق "نگرش وجودی" در کالبد فلسفه‌ی اسلامی، تبیین نوینی از مسائل ارائه داده است. او مُبدع مسائل فلسفی نیست، همانطور که خود وی نیز در سراسر آثار فلسفی‌اش چنین ادعایی ندارد.حقیقتاً مکتبی که وی بنیان گذار آن است، به لحاظ "روش" حکمت نوینی است گرچه در این حکمت نوین، از حکمای پیشین نهایت بهره را برده است. از جمله‌ی آنها استفاده از آموزه‌های فلسفی حکمت مشاء است. اما فلسفه‌ی او نه فلسفه‌ی مشائی است نه اشراقی و نه عرفان است و نه کلام. او با مستنداتی که از فلسفه‌ی مشاء خصوصا ابن سینا ارائه نموده، نشان می‌دهد که حکمت متعالیه‌ی وی پای بر گرده‌ی فلاسفه مشاء نهاده و به ساختار فلسفه‌ی اسلامی شکلی وجودی داده است. از آنجایی که تعیین سند در گفتار حکمای سابق عادتی مألوف نبوده است، نگارنده‌ی این رساله، سعی نموده است با تعیین مستندات مشائی جلد اول اسفار و فراروی‌های ملاصدرا، نمونه‌ای از این بهره‌گیری‌ها را به نمایش بگذارد تا الگویی برای تحقیقاتی از این نوع باشد.واژگان کلیدی: مستندات، مشاء، اسفار اربعه، فراروی، ملاصدرا
بررسی تطبیقی آراء شیخ مفید و ملاصدرا در خصوص تجسم اعمال
نویسنده:
فریبا ذاکری پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصطلاح تجسم اعمال، اساس مذهبى دارد، که شرایع و مذاهب در باب اصول عقاید، مطرح کرده‏اند و خواسته‏اند، مسأله چگونگى لذت و الم اخروى و عذاب قبر و میزان و حساب و نشر صحف را در روز قیامت، که شرایع بدان نازل شده‏اند بدانند. این مسأله از نظر علماى علم کلام، جورى مورد بحث قرار گرفته و از نظر متعبدین به مذاهب، طورى دیگر و بالأخره فلاسفه اسلامى نیز سعى کرده‏اند مسأله را طورى حل کنندکه، با اصول و قواعد عقلى وفق داده و منافات نداشته باشد. تجسم اعمال تبیینی است، از چگونگی تاثیر اعمال دنیوی انسان درحیات اخروی اووتحلیلی ازنحوه ارتباط میان اعمال وملکات دنیوی، با جزای اخروی است و تعبیری که، به عینه در آیات و احادیث دیده نشده، ولى بى‏گمان، خاستگاه آن، آیات کریمه قرآن و احادیث‏شریفه صادره، از اهل بیت (ع)است. در این رساله این نظریه ازدیدگاه شیخ مفیدبه عنوان یکی ازمتکلمین بزرگ شیعه، وملاصدرا به عنوان موسس حکمت متعالیه،مورد بحث وبررسی است. حاصل این پژوهش، تحقیقی تخصصی پیرامون تفاوت دیدگاه این دوعالم شیعه درمورد تجسم اعمال و شناسایی دلایل اختلاف آراءایشان در مسأله مورد نظراست که باروشی توصیفی- تحلیلی، به انجام رسیده است.اهم نتایج این پژوهش بدین شرح است: شیخ مفیدنظریه تجسم اعمال را با تمسک به دو اشکال،که اعمال انسان پس از صدور ومرگ معدوم می شود واینکه تجسم اعمال از قبیل تبدیل عرض به جوهراست،امری محال می باشد،انکار می کندیا حداقل در پذیرش آن از خود تردید جدی ابراز کرده است. ملاصدرا از طرفداران نظریه تجسم اعمال بوده،به توسط دلائلی چون،تجرد نفس وتاثیرپذیری آن از خارج، تجرد قوه خیال، حرکت جوهری، اتحاد عاقل ومعقول آن را اثبات نموده و به تبیین آن پرداخته است. حاصل تطبیق نظرات شیخ مفید وملا صدرا، در زمینه کیفر وپاداش اخروی این شد که، شیخ مفید با توجه به ظاهر آیات وروایات، معذب یا متنعم بودن انسان را خارج از نفس او می داند، اما ملاصدرا، درشرایط معرفتی مستقل بر آیات وروایات وبرهان وشهود به تبیین فلسفی تجسم اعمال می پردازد وکیفر وپاداش، اخروی را چیزی جز ظهور افعال و صور اعمال و آثار ملکات و نیات و اعتقادات انسان نمی داند.
علم پیشین الهی در حکمت متعالیه و بررسی آن در روایات
نویسنده:
علی زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله علم پیشین حق تعالی،از جمله مسائل مهم در حوزه معرفت دینی است. پیش فرض عقاید دیگر و اساس تشریع و ارسال رسل می باشد، حل شبهات قضا و قدر، جبر و اختیار وابسته به تبیین صحیح علم پیشین خداوند می باشد.سوال اصلی در این باب این است که چون علم از صفات حقیقی ذات الاضافه است پس برای تحقق نیا زمند وجود معلوم است بنابراین چگونه می توان گفت خداوند قبل از خلقت موجودات در مقام ذات به انها عالم است.در متون دین یعنی قران و روایات معصومین : اصل ان مورد تا کید قرار گرفته است و ان اینکه خداوند در مقام ذات،به نحو تفصیل به موجودات قبل از پیدایش انها عالم است.اما به نظر می رسد تبیین و تفسیر روشنی ازان ارائه نشده است که می توان گفت این عدم تبیین ان به خاطر غموض و دشواری ان است زیرا نیازمند مقدماتی است که هنوز برای اصحاب ائمه :در ان دوران واضح ومبرهن نبوده است، اما سخنان و معارف ناب ائمه هدی : راهگشای اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است،و چه بسا هر دوره وزمانی گوشه ای از ان توسط متکلم یا حکیمی مبرهن وتبیین شده ا ست .متکلمین امامیه بر خلاف همتایان اشعری خود که قائل به زیادت ذات و صفات هستند با دریافت هایی که از سخنان بلند اهل بیت : گرفتند وان را سرمایه دریافت عقلی خود قرار دادند،قائل به عینیت ذات و صفات شدند و در محذورات متعدد قول اشاعره گرفتار نشدند،و سپس از راه ایات افاقی و انفسی صفت علم را برای خداوند اثبات کردند.حکمای بزرگی مانند شیخ الرئیس قدمهای دیگری برای اثبات علم پیشین خداوند به همه موجودات برداشتند اما شیخ الرئیس نتوانست این علم را در مقام ذات خداوند چنانکه که مطلوب روایات است اثبات نماید.همچنین شیخ اشراق علم حضوری خداوند به تمام موجودات را تبیین نمود،اما تفسیر وتصویری که ارائه کرده تنها برای علم فعلی حضرت حق قابل دفاع است و تبیین برای علم پیشین حق تعالی از کلمات او استفاده نمی‌شود.سر انجام صدرالمتالهین توانست با استفاده از قاعده بسیط الحقیقه به انچه مقصود اموزه های دین در باب علم پیشین است دست یابد.مضمون این قاعده در روایات مورد تاکید قرار گرفته است،روایاتی که خداوند را با اسماء احد، واحد، صمد معرفی می کند دلالت برصرافت و بسیط الحقیقه بودن حضرت حق دارند. بعلاوه روایات متعددی نیز بر عدم ترکیب وجزءپذیری خداوند صراحت دارند که نشان میدهد قاعده بسیط الحقیقه نقطه محوری برای نشان دادن هماهنگی کلام صدرا با روایات معصومین : در باب علم پیشین حق تعالی است.
  • تعداد رکورد ها : 74