جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 80
فلسفه سیاسی شیعه و جامعه مدنی
نویسنده:
علیرضا رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه سیاسی تشیع عنوانی پر از ابهام است ; بویژه که با ظن قریب به یقین می‌توان گفت که تاکنون هیچ نوشته‌ای به معنای واقعی کلمه در این خصوص نگارش نیافته است . با وجود این می‌توان پرسید که آیا نبود متن یا رساله‌ای درباره چنین موضوعی لزوما به معنای امتناع تشیع از فلسفه سیاسی است ؟ رساله حاضر بدون آن که برخوردار بودن یا نبودن از فلسفه سیاسی را پدیده‌ای مثبت یا منفی بداند و بدان از موضعی ارزشی بنگرد، در وهله اول اعتقاد به وجود فلسفه سیاسی تشیع دارد و در این چهارچوب و به دلیل تعدد آراء، به قرائتهای خاصی از فلسفه سیاسی و تشیع توجه داشته است . در خصوص فلسفه سیاسی، محل توجه این رساله، روایت لئواشتراوس است که بر فلسفه سیاسی کلاسیک و نقد تجدد تاکید فراوان داشت و اساس بحران تجدد را بحران در فلسفه سیاسی می‌دانست . روایت اشتراوس کمک می‌کند تا دغدغه ناهمخوانیهای تشیع را با تجدد به یکسو نهیم و این ناهمنوائی را دلیل غیرعقلانی بودن تشیع محسوب نکنیم. در مورد تشیع، تاکید رساله حاضر بر قرائت هانری کربن است که به طور تشیع را مثابه امری معنوی تفسیر می‌کرد و موضع وی با توجه به مشرب هیدگری او در فلسفه، کشف حقایق تشیع از مسیر پدیدارشناسی بود. همچنین در این رساله، آراء کربن که قایل به فلسفه سیاسی نبود، بسط یافته و در چهارچوب روایت اشتراوس به حوزه فلسفه سیاسی تعمیم پیداکرده است . درنتیجه جمعبندی بالا، رساله حاضر چنین نتیجه می‌گیرد که فلسفه سیاسی تشیع، با اتکاء به مفاهیم اساسی آن نظیر امامت ، امت ، غیبت و عدالت ، به دلیل ضداقتدارگرایانه ذاتی موجود در آن، معطوف به نفی دولت - به مثابه دستگاه انباشت و توزیع قدرت - و بسط حوزه‌های جامعه مدنی در عصر غیبت است . از سوی دیگر معیار تشیع در نقد عناصر اقتدارگرایانه جامعه عصر غیبت ، "زیبائی‌شناسی" است که باعث می‌گردد با پدیده‌های دولت از موضع نفی برخورد کند و در بسط حوزه‌های معنوی جامعه مدنی بکوشد. مرحله بازپسین فلسفه سیاسی تشیع به زعم رساله حاضر، پایان دوران غیبت و به تبع آن نفی جامعه مدنی - درکنار نفی دولت - است . در واقع با حضور امام غایب و تشکیل امت ، هر دو پدیده دولت و جامعه مدنی منتفی می‌گردند و در کنار آنها فلسفه نیز که اساس محل ظهور آن جامعه مدنی است ، به پایان می‌رسد; زیرا به دلیل تحقق "حضور"، فلسفه که بیان غیبت حقیقت است ، منتفی می‌گردد و درواقع به تعبیر هیدگر، آن حوالت تاریخی وجود که غیبت حاصل آن بود به انتها می‌رسد.
تشیع از نظر هانری کربن (با تأکید بر اسماعیلیه و اثنی عشری)
نویسنده:
پری ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه شیعه پژوهی، جایگاه ویژه ای در جهان غرب یافته و توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود جلب کرده است. مستشرقان، از جمله هانری‌کربن تحقیقیات جامعی درباره تشیع انجام داده‌اند. این پژوهش، با هدف بررسی دیدگاه هانری کربن درباره تشیع با روش توصیفی-تحلیلی با استناد بر مطالعات کتابخانه‌ای انجام شده است. مسأله‌ی پژوهش این است که دیدگاه هانری کربن درباره‌ی شیعه اثنی‌عشری و اسماعیلیه، امامت و ولایت و همچنین تفاوت این دو فرقه چیست؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که کربن با تکیه بر روش پدیدارشناسی، تشیع را مذهبی اصیل و باطن اسلام معرفی می‌کند. لذا شیعه را مذهبی اصیل و پویا می‌داند، که با حذف امامت و ولایت پایدار نمی‌ماند. وی اعتقاد دارد، ولایت اصل و اساس نبوت است و همه‌ی پایه‌های دین مبتنی بر ولایت امامان است. کربن بالاترین مرتبه درک کتاب آسمانی را طریق تأویل می‌داند، لذا وجود امام و مفسر معصوم ضروری می‌نماید. امام قائم به کتاب است که اسرار باطن وحی را تفسیر و تأویل می‌کند. وی در تفسیر حکمت معنوی، به بنیان‌های فکری و گرایش‌های عرفانی همه‌ی شاخه‌های مرتبط با تشیع بخصوص شیعه اثنی‌عشری و اسماعیلیه توجه نموده است. درباره‌ی تفاوت میان این دو فرقه معتقد است که موضع شیعه‌ی اثنی‌عشری، بر حفظ تعادل میان ظاهر و باطن است، اما در تشیع اسماعیلی تأکید بر باطن با صرف نظر از ظاهر است. تلاش کربن برای تدوین نظریه‌ی شیعه‌شناسی به جهان غرب ستودنی است، اما افراط در تفسیر معنویت باطنی شیعه از جمله نقاط ضعف دیدگاه اوست. بنابراین، وی از منظر حکمت‌مآبانه و عرفانی به اسلام و شیعه نگریسته و نگاهی همه جانبه و بنیادین به تشیع نکرده‌ است.
هرمنوتیک فلسفی پل ریکور و نسبت آن با نظریات ادبی معاصر
نویسنده:
میثم دادخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ُل ریکور یکی از چالش بر‌انگیزترین و پرکارترین متفکران قرن بیستم است. او بیش از سی اثر عمده در زمینه‌هایی متفاوت اعم از اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی، روانکاوی، سیاست، دین و نظریه زبانی منتشر کرده است. ازطرفی وی به شکل قابل توجهی خوانش مخصوص به خودش از هرمنوتیک فلسفی را توسعه بخشید و از این جهت او را بیشتر بعنوان فیلسوفی در حوزه هرمنوتیک می‌شناسند.در این رساله مروری بر ویژگی‌های چشمگیر خط سیر فلسفی ریکور ارائه می‌شود، مسیری که او با گرفتن سرنخ از متفکران هرمنوتیک آلمان از جمله دیلتای، هایدگر و گادامر سعی درتلفیقی منطقی از دو شقّ عمده‌ی هرمنوتیک یعنی هرمنوتیک رمانتیک و هرمنوتیک پدیدارشناسانه دارد، تلفیقی که حق هر دو شکل عمده نگاه هرمنوتیکی را ادا نموده و در عین حال ضعف‌های آنان را نیز پوشش دهد. ریکور در روند فلسفی خویش، به جای اینکه مانند هایدگر مستقیماً به مسأله هستی‌شناسی بپردازد، با گذار از سطح معناشناسی و تلفیق آن با فلسفه‌ی تأملی در نهایت هستی‌شناسی را نیز مورد توجه خویش قرارمی‌دهد. در حقیقت برای ریکور نیز هستی‌شناسی مسأله بنیادین بود، اما او مسیری طولانی‌تر را برای رسیدن به این هدف برگزید. ریکور در سطح معناشناسانه خود را با کثرتی از تأویل‌های رقیب و غالباً متعارض روبرو ساخت و به هرکدام از آنها به شکل یک امکان در رسیدن به معنا نگریست. این امر باعث ورود او به دیالوگی با علوم مختلف از جمله علوم انسانی و به شکل خاص ادبیات گردید. از طرفی یکی از محورهای همیشگی هرمنوتیک در اشکال مختلف تاریخی‌اش «متن» و«زبان» بوده است، محوری که می‌تواند پیوند هرچه عمیق‌تر هرمنوتیک و نظریات ادبی را توجیه کند. بخش انتهایی این رساله به بررسی مساعدت‌های هرمنوتیک ریکور در حوزه نظریه ادبی پرداخته و برخورد دو سویه‌ی او با ساختارگرایان و قرابت او با نظریات مکتب کنستانس را تبیین می‌نماید. همچنین آراء او در خصوص برخی مفاهیم ادبی از جمله استعاره، روایت، اسطوره و نماد و نسبت این مفاهیم با نگاه خاص ریکور به مسأله هرمنوتیک مورد بررسی قرار می ‌گیرد.
پدیدار شناسی تاریخی باور شیعیان به علم امام در سده اول هجری
نویسنده:
عبد الحمید ابطحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله اصلی این رساله اینست که باور شیعیان به علم الاهی و گسترده امامان با چه فرایند تاریخی شکل گرفته است و آیا می توان بر اساس شواهد و قرائن تاریخی اصالت آن را نشان داد. روش ما در این رساله اینست که زمینه های تاریخی شکل گیری این باور را از دوران پیامبر دنبال کنیم و روند رشد این باور را پیش از شکل گیری جریانات و مکاتب فکری شیعی در نیمه دوم قرن دوم ترسیم کنیم. برای این کار تلاش شده مطالعه پدیدار شناسانه در تاریخ وسیره و حدیثو رجال صورت پذیرد و با کمک گیری از روش تحلیل گفتمان و رمز گشایی از برخی گزارش های تقیه ای یا تعصب آمیز در حد امکانگره های این تصویر تاریخی گشوده شود. در مجموع یافته های این پژوهش نشان میدهد کهدر کنار موانع زیادی که برای معرفی مقامات امامان به جامعه مسلمین وجامعه شیعه وجود داشته است به تدریج باور شیعیان به مقام علم الاهی امامان تا میانه قرن دوم خصوصا در میان نخبگان شکل گرفته است. در این پژوهش به کمک شواهد متعددی فرایند این شکل گیری در قالب یک مدل تاریخی تصویر شده است.در این فرایند روشن شده است که باور به علم الاهی پیامبر نیز با مقاومت های زیادی روبرو شد ولی به تدریج و در دوران حیات ایشان در اندیشه مسلمین تثبیت شد. پس از پیامبر نیز علی علیه السلام نقش عمده ای در حفظ و توسعه میراث علمی پیامبر ایفا کرد و در دوران خلافتش به دلیل تجلیات علمی و علنی فراوان که داشتعلی رغم مخالفت های فراوان و سرسختانه مخالفان وی، به عنوان میراث دار اصلی علم پیامبر که بهره های فراوان از اخبارات غیبی نیز دارد شناخته شد و همین نکته نقطه عطف قبول انتقال علم الهی از پیامبر به یک غیر نبی شد. نحوه توسعه و تعمیق تلقی وباور به علم الاهی امامان به کمک شواهد فراوان ترسیم شده است و با کمک گیری از متون تذکره و سیره سنی و گزارش‌های ملل و نحل نشان داده شده است که باور به علم گسترده امام در نیمه اول قرن دوم در میان شیعیان تثبیت شده بود و این چنین نیست که غالیان در قرون بعدی این اخبار را ساخته باشند. در این تحقیق نشان داده شده است که ابوالخطاب نیز نمادی از تندروی شیعی در قبال تندوری انکاری زیدیه نسبت به مقامات اهل بیت بوده است.
مسئله علم در فلسفه صدرایی و پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
وحید مهدوی مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شاید در نگاه اول تطبیق فلسفى و امکان آن امرى بدیهى به نظر برسد، اما هنگامى که به انجام آن اقدام مى کنیم، در مى یابیم پیش نیازهاى این کار به طور کامل بررسى و مشخص نشده، و تفاوت هاى دو فلسفه تا جایى است که ممکن است حکم به امتناع تطبیق بین آن ها کنیم، ازین رو ما در این رساله ابتدا به طور نسبتاً مفصل به بررسى معنا و مفهوم فلسفه ى تطبیقى مى پردازیم و سپس با بررسى معانى مختلف آن معناى مختار خود را توضیح مى دهیم و به موضوع این رساله مى پردازیم که بررسى نظر حکمت متعالیه به عنوان فلسفه ى زنده و جریان اصلى معاصر در فلسفه ى اسلامى است در کنار بررسى فلسفه ى پدیدارشناسى غربى از نگاه هوسرل که بنیانگذار آن بوده و ما معتقدیم قابلیت هاى زیادى براى تطبیق بین نظرات او و فلسفه ى اسلامى معاصر وجود دارد.
پدیدارشناسی کربن در مواجهه با فلسفه اسلامی
نویسنده:
مجید طاوسی ینگابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هانری کربن به زعم خویش یک فیلسوف است، اگر چه گاه گستره‌ی وسیع مطالعات او و گذر از مدینه‌های تمثیلی‌اش، از آلمان تا ایران، بر تن او جامه‌ی یک شرق‌شناس را پوشانده است. او پیش از جستجوی طلبش در شرق و از شرق، به عرفان پروتستانی وقوف کامل دارد و پدیدارشناسی را در زادگاه این فرادهش آموخته است. این گذشته چونان یک موقعیت زندآگاهانه بر خوانش او از متون عرفانی و فلسفی ایرانی و شرقی سایه انداخته است. پیش از هر چیز او یک پدیدارشناس است و پدیدارشناسی را لازمه‌ی رویارویی فیلسوفی از یک عالم با فلسفه‌ای از عالم دیگر می‌داند و اساساً آراء او در فلسفه‌ی تطبیقی بر این مبنا استوار است.سویه‌های درون ذات انگارانه پدیدارشناسی هوسرلی در روش کربن نمودار است؛ در بحث تأویل نیز به هیدگر و پدیدارشناسی هرمنوتیک (زندآگاهانه) او نظر دارد؛ اما سرانجام در اتخاذ روش پدیدارشناسی، به سبب مواجهه با متون خاص حکمت اسلامی، ناگزیر از جایگزین کردن برخی مولفه های پدیدارشناسی با عناصری از فلسفه اشراقی می‌شود تا روشی متناسب با این متون را بیابد. بنابراین سهروردی به عنوان مبدأ و پیر طریق برای او در مطالعه‌ی حکمت اسلامی، امکان تقویم یک پدیدارشناسی را، با قرائت کربن، به ما خواهدداد. این رساله بر آن است که پدیدار شناسی خاص کربن را از خلال ترجیع‌بندهای تأویل و مثال و نسبت میان این دو، مورد پژوهش قراردهد وکارآمدی آن را در نحوه خوانش متون حکمت اسلامی بیازماید.
روش شناسی هنر اسلامی
نویسنده:
سید رضی موسوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
نیاز به روش شناسی در عرصۀ علوم اسلامی ازجمله هنر اسلامی امری ناگزیر است که داوری و قضاوت دربارۀ چیستی هنر اسلامی و پرسش های نظری دربارۀ آن را ممکن می کند. اندیشمندان در این عرصه به روش های گوناگونی توجه کرده و هر یک بر اساس روشی خاص به این مقوله نگریسته اند؛ به طوری که استفاده از روش های فراوان، نتایج متفاوتی را به همراه داشته و بعضی تعارض ها و اختلافات در داوری چیستی هنر اسلامی مبتنی بر این مسئلۀ مهم بوده است. ازجمله این روش ها در عرصۀ هنر اسلامی که اندیشمندان، از آن بهره برده اند دو روش پدیدارشناسی و تاریخی نگری است. پدیدارشناسی روش شناختی تحت تأثیر فلسفۀ هوسرل از راهکارهای مهم در شناخت هنر اسلامی است که در دهه های اخیر مورد استفادۀ هنرشناسان و دین پژوهان خاورشناس قرار گرفته است. این روش در کنار تاریخی نگری، به ترتیب بهره مند از دو جریان فلسفی، پدیدارشناسی هوسرل و فلسفۀ تاریخ هگل هستند. هر یک از این روش ها، به زوایا و جنبه های خاصی از چیستی هنر اسلامی اشاره دارند و از نقاط ضعف و قوت نسبت به یکدیگر برخوردارند. در این مقاله افزون بر بررسی امکان شناخت هنر اسلامی از این دو منظر، به کاربرد، اهمیت و برتری شیوۀ پدیدارشناسی بر تاریخی نگری پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 114
رابطه دیالکتیکی شرایط و مؤلفه های عینیّت در فلسفه هوسرل
نویسنده:
محمود صوفیانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله می کوشیم با نشان دادن شرایط عینیت و مؤلفه های بنیادی آن در پدیدارشناسی هوسرل رابطه دوسویه و دیالکتیکی آن ها را آشکار کنیم. آگاهی استعلائی و ساختار قصدی آن اصلی ترین شرط امکان عینیت را تشکیل می دهد. ادراک، بدن و زمان شرایط اساسی دیگری از امکان عینیّت لحاظ شده اند. براساس این شرایط امکان می توان مؤلفه های بنیادی عینیت را مطرح نمود. این مؤلفه ها عبارتند از این همانی، تعالی، قانونمندی یا نظم و اشتراک بین الاذهانی. این پژوهش نشان می دهد که عینیّت خود شرایط و مؤلفه ها منوط به یکدیگر بوده و نوعی رابطه دوسویه میان آن ها برقرار است. بررسی عینیّت شناخت در فلسفه هوسرل بدون درنظرگرفتن این رابطه دوسویه عزل نظر از اهمیت دیدگاه هوسرل در خصوص شناخت و عینیّت آن است.
زمانمندی آگاهی و تاریخمندی آگاهی گذر هوسرل از پروژه استعلایی
نویسنده:
علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله از طریق شرح اجمالی نظر هوسرل دربارۀ زمان-آگاهی و به خصوص تمرکز بر سطح سوم زمانمندی، استدلال شده است که در واپسین تأملات وی درباب زمان که در دست نوشته های C منتشر شده است، چرخشی در پدیدارشناسی هوسرل به نحو عام و پدیدارشناسی زمان به نحو خاص پدید آمده است. به این صورت که هوسرل از طریق قائل شدن به زمانمند بودن آگاهی مطلق و در نتیجه کنار گذاشتن تلقی پیشین خود از یک نقطۀ بی زمان آگاهی به عنوان سنگ بنای تأسیس فلسفه به مثابه علم متقن، از سه دهه کوشش خود در راستای تأسیس فلسفۀ استعلایی گذر کرده و در حقیقت رؤیای فلسفه به مثابه علم متقن را کنار گذاشته است. در نتیجه سنتی که از دکارت آغاز شده بود و هدفش مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایه ای محکم و شک ناپذیر و تغییرناپذیر بود، به این صورت در پدیدارشناسی هوسرل که آخرین وارث آن است به پایان می رسد و راه برای ظهور روایتی جدید از پدیدارشناسی در آثار متفکران بعدی این جنبش هموار می شود.
جایگاه ابژة زیبایی شناختی در شعر از دیدگاه میکل دوفرن
نویسنده:
فاطمه بنویدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شعر در فرهنگ های مختلف ویژگی های خاص خود را دارد و با رویکردهای گوناگونی به آن نگاه شده است. در مقالۀ حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به شعر نگریسته ایم و از دیدگاه یکی از پدیدارشناسان فرانسوی، میکل دوفرن، شعر را مورد بررسی قرار داده و به تقابل این دیدگاه با دیدگاه ساخت گرایان اشاره کرده ایم. دوفرن متأثر از هوسرل و با استفاده از دو اصطلاح «نوئما» و «نوئسیس» نشان می دهد که رویکرد پدیدارشناسی به شعر چه تفاوتی با رویکرد ساخت گرایی می تواند داشته باشد. به اعتقاد او تفسیرهای ساخت گرایان به لذت بردن و درک شعر کمک چندانی نمی کند؛ زیرا این رویکرد هیچ گاه ما را به جهان اثر و تجربة زیستة شاعر نزدیک نمی کند؛ درحالی که در رویکرد پدیدارشناختی با حرکت از نوئما به نوئسیس می توان به جهان اثر راه یافت و از ادراک معمولی به ادراک زیبایی شناختی رسید. دوفرن جهان اثر را جهان بازنمایی شده نمی داند، بلکه به باور او جهان اثر، جهانی است که به تجربة زیستة شاعر برمی گردد و به چنین جهانی نمی توان با قواعد ساخت گرایی راه یافت. در این جستار کوتاه با روش توصیفی- تحلیلی، این دو رویکرد به شعر بررسی می شود.
  • تعداد رکورد ها : 80