جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 299311
افلاطون در آستانۀ دورانِ مدرن: پدرانِ افلاطون‌پژوهیِ مدرن از فیچینوُ تا ماربورگی‌ها
نویسنده:
حنیف امین بیدختی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گرچه افلاطون همواره در تاریخِ فلسفه محترم بوده، روندِ کلّیِ فلسفه تا ابتدای دورانِ مدرن ارسطویی است. حتی نوافلاطونیان نیز، به استثنای فلوطین، کمابیش به شیوه‌ ارسطویی می‌نوشتند و نوشته‌های او را بیش از افلاطون تفسیر کرده‌اند. میزانِ اطلاعِ فیلسوفان از افلاطونِ اصیل یا تاریخی نیز بسیار اندک بود؛ نه تنها نوشته‌های افلاطون از گذرگاهِ نوافلاطونیان به ایشان رسیده و از اینها هم ترجمه‌های کمی در دسترس بود، که حتی شیوه‌ فهمِ افلاطون نیز نوافلاطونی بود. فیچینوِ نخستین کسی بود که در دورانِ رنسانس برای احیای افلاطون کوشید. با این حال کوششِ او اثرِ تفسیری چندانی نداشت. احیای واقعیِ افلاطون در قرنِ هجدهم و آلمان رخ داد. درباره این نوزایی اطلاعِ چندانی در زبانِ فارسی وجود ندارد، تنها ممکن است بدانیم که شلایرماخر نیز از کسانی بود که به ترجمه‌ افلاطون دست زدند. امّا اینکه از فیچینو تا شلایرماخر چه بر سرِ افلاطون‌پژوهی آمد دانسته نیست. حتّی آگاهیِ اندکی در دست است درباره‌ جایگاهِ واقعیِ شلایرماخر در افلاطون‌پژوهی و اینکه چه فرآیندی به افلاطونِ شلایرماخر انجامید. مقاله‌ حاضر به موضوعِ افلاطون‌پژوهی تا دورانِ افلاطون‌شناسانِ رمانتیک می‌پردازد. با عزیمت از این برداشت که اندیشه‌های نابِ فلسفی در خلاء زاده نمی‌شوند، بلکه مرهونِ زمانه خود‌اند، می‌کوشیم به بررسیِ نخستین آغازگاه‌های افلاطون‌پژوهی بپردازیم؛ به کسانی که میراثِ مساعی‌شان سنگِ بنایِ افلاطون‌پژوهیِ مدرن شد. درینجا سیرِ افلاطون‌پژوهی تا روزگارِ رمانتیک‌ها را بررسی خواهیم کرد و می‌کوشیم ببینیم چه چیزهایی تفسیرِ مدرن‌ها یا مدرن‌های متقدّم را از تفسیرهای سنّتی متمایز کرده است و چه عزیمت‌گاه‌هایی شکل‌دهنده افلاطون‌پژوهیِ مدرن بوده است.
صفحات :
از صفحه 553 تا 573
تحلیل و بررسی خلاقیت به مثابه اصل غایی در فلسفۀ وایتهد
نویسنده:
رستم شامحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آلفرد نورث وایتهد (1861-1947) بر این باور است که در هر نظام فلسفی یک امر غایی وجود دارد که اساس آن به شمار می­آید. در فلسفۀ ارگانیسم او، که اصالت را به صیرورت و پویش می­دهد، این امر غایی عبارت است از خلاقیت. اما وقتی در این زمینه به سراغ آثارش می­رویم درمی­یابیم که به رغم اهمیت این موضوع، او مقصود خویش را به روشنی بیان نکرده است. نوشتار حاضر با نظر به اهمیت این موضوع، تلاشی است در جهت: یکم، توصیف و تحلیل خلاقیت به مثابه اصل غایی و روشن ساختن عمده مشخصه­های آن. دوم، نقد تفسیرهای کثرت­گرایانه و وحدت­گرایانه از خلاقیت و ارائۀ تفسیری دیگر از خلاقیت که مبتنی بر وحدت در عین کثرت باشد. سوم، بررسی رابطۀ خلاقیت با خدا در آثار وایتهد و نشان دادن اینکه قرائت وایتهد از وجود خدا در چهارچوب نظام پویشی­اش (به خصوص در پویش و واقعیت)، ایجاب می­کند خدا و خلاقیت متمایز از هم باشند اما در عین حال به هم وابسته. چهارم، استخراج پاره­ای از پیامدهای مهم الهیاتی خلاقیت به مثابه امر غایی و نقد دیدگاه وایتهد بر اساس تمایز بین خلاقیت جهان­شناسانه و خلاقیت هستی­شناسانه که حاکی از این است که خلاقیت مورد نظر وایتهد عمدتاً از سنخ خلاقیت جهان­شناسانه ­است و قابلیت تبیین آن در محدودۀ طبیعت می­گنجد.
صفحات :
از صفحه 532 تا 552
تقریری تازه از نقد داماسکیوس بر مبدأ متعالیِ نوافلاطونی
نویسنده:
محمد حبیب اللهی ، احمد عسگری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مهمترین مشخصة تفکر نوافلاطونی در نظر گرفتن مبدئی فوق عقل و ورای وجود است؛ مبدئی که مطلقاً ناگفتنی است و هیچ عنوانی شایستهاش نیست و تنها به طریق سلب میتوان راجع به آن سخن گفت؛ اما چنین مبدأ متعالیای، که ابتکار افلوطین به حساب میآید، در میان دیگر نوافلاطونیان بدون نقض و ابرام باقی نماند. مفصلترین نقدی که به این نظریه از سوی یک نوافلاطونی به دستمان رسیده بخش نخست از کتاب دربارة مبادی نخستینِ داماسکیوس است. او که آخرین رئیس آکادمی آتن بود در این متن استدلال میکند که واحد افلوطینی اگر بناست مبدأ نخستین باشد نمیتواند متعالی از وجود دانسته شود و اگر بناست متعالی از وجود فرض شود نمیتواند در عین حال مبدأ و آرخه باشد. میان مبدئیت و تعالی ناسازگاری وجود دارد و از این رو واحد نوافلاطونی که مبدأ نخستین است باید موجود دانسته شود، نه متعالی از وجود. از قضا این ادعا، یعنی موجودیت مبدأ نخستین که اساس استدلال داماسکیوس است، از سوی پژوهشگران مورد توجه واقع نشده است و ایشان به دنبال تقریرهای دیگری برای سخن داماسکیوس گشتهاند. با شواهد متنی استدلال کردهایم که میتوان این مدعا را به داماسکیوس نسبت داد و همین را مبنای اعتقاد او به امری مطلقاً متعالی و غیر از واحد دانست، امری که دربارة آن هیچ نمیتوان گفت و اندیشید و تنها سکوت در موردش رواست.
صفحات :
از صفحه 320 تا 337
معرفی دوره‌هایِ زمانیِ پس از نزولِ وحی و جایگاه آن در تحریفِ لفظیِ قرآن
نویسنده:
کاظم استادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از موضوعاتی که مباحث «عدم تحریفِ قرآن» را مه­آلود و شاید غیردقیق نشان می‌دهد، پرداختن به موضوع تحریف یا عدم تحریفِ قرآن، بدون مشخص نمودن محدوده‌ی زمانیِ بحثِ «تحریف قرآن» است. از سوی دیگر دسترسی ما به قرآن، دوره­های زمانی مختلفی را طی کرده است که ماهیت و نوعِ بررسی آن‌ها، می­تواند در موضوع تحریف، دارای نتایج متفاوتی باشد. این تفاوت به گونه­ای است که پاسخ‌گویی به عدمِ تحریف قرآن، دلایل و اسنادِ متفاوتی را نیز از دو سویِ منازعه، طلب می­کند؛ به این معنی که اگر موضوع تحریف قرآن را یک کل در نظر بگیریم، برخی از دلایلِ قائلانِ به عدم تحریفِ قرآن، جزئی است و نمی­تواند مرتفع کننده‌ی آن ادعای کلی باشد. بنابراین، تقسیم­بندی و معرفی دوره­های زمانی برای دسترسی به قرآن کریم از صدر اسلام تا کنون، بسیار ضروری است. یعنی لازم است تا بررسی و پژوهش شود، چه دوره­های زمانی، برای بررسی دقیق مصادیق «انحرافِ لفظیِ حذفیِ قرآن» قابل طرح هستند؟ و این دوره‌های زمانی چه مختصات و ویژگی‌هایی در خود دارند؟ در پژوهش پیش‌رو، پنج دوره زمانی، طرح و معرفی می‌گردد تا نسبت و جایگاه آن‌ها با مسئله تحریف لفظیِ حذفیِ قرآن، روشن گردد.
صفحات :
از صفحه 48 تا 69
بررسی عالم خیال منفصل از منظر پدیدارشناسی هنری کُربن در داستان نوجوان بر اساس داستان سورنا و جلیقة آتش از مسلم ناصری
نویسنده:
شکوفه دارابی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هنری کُربن فیلسوف فرانسوی است که پدیدارشناسی هوسرل را با فلسفه اسلامی و به خصوص حکمت شیخ اشراق و ملاصدرا پیوند زد. عالم خیال منفصلی که از این پیوند حاصل شد، دنیای برزخی است که حوادث و رویدادها در آن بین دو دنیای مادّی و خیالی قرار می­گیرند. از جمله متونی که می­توان با معیارهای عالم خیال منفصل به بررسی آن پرداخت، داستان سورنا و جلیقة آتش از مسلم ناصری است که داستان او در ردة ادبیّات کودک و نوجوان قرار می­گیرد. داستان سورنا و جلیقة آتش داستانی فانتزی است که موضوع آن فراواقعی بوده و در عین حال پُر از تازگی و پویایی تصویر و حاصل ذهن خلّاق نویسنده است و تناسب و همانندی­های بسیاری با ویژگی­های عالم خیال منفصل دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی عالم خیال منفصل در داستان سورنا و جلیقة آتش است. از این رو در جستار حاضر با روش توصیفی_ تحلیلی و با بهره‌گیری از منابع کتابخانه ­ای، پدیدارشناسی هنری کُربن و ویژگی­های عالم خیال منفصل در داستان سورنا و جلیقة آتش استخراج شد و مفاهیم مشترک واکاوی گردید. نتایج نشان داد که ویژگی­های عالم خیال منفصل در لا­به­لای تصویرها و مفاهیم داستان کاملاً حضور دارد و بر سراسر آن، مانند فکری مسلط سایه افکنده است.
صفحات :
از صفحه 596 تا 613
تحلیلِ روایتِ تاریخی_هگلیِ دانتو از استحالۀ شیء روزمره به اثر هنری
نویسنده:
فرید رهنما ، امیر نصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آرتور دانتو (2013-1924) فیلسوفِ معاصر، برای دستیابی به تعریفِ هنر، ضمن ردِّ دیدگاههای پیشین و مخالفتِ صریح با ذات‌گراییِ مفهومِ هنر، با نگاهِ کاملاً متفاوتی، درصددِ تبیینِ رویکردی جدید در مواجهه با آثار هنریِ چالش‌برانگیزِ معاصر است. او با روی‌گردانی از دیدگاهِ کانتیِ مسلّط بر نظریه‌های هنر تا اواسطِ قرنِ بیستم، نظریۀ خود را تحتِ تأثیرِ هگل و بر مبنای زمینۀ تاریخیِ روندِ ارتقایِ شیء عادی به اثر هنری بنا‌می‌نهد. بر این اساس، زمینه‌ای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی لازم است تا ابژه‌ها، مشروعیتِ اثر هنری بودن را کسب کنند. از نظر او به واسطۀ نوعِ نگاهِ هنرمند (در بسترِ تاریخی) به شئ عادی و نحوۀ ارائۀ او، روایتِ تازه‌ای از یک امر معمولی پدید می‌آید و آن را به عنوان مفهوم و معنایی متجسّد درمی‌آورد که منجر به استحاله‌ به یک اثر هنری می‌شود. از آنجا که درکِ محتوای فکریِ اثر و دستیابی به معنای اثر، کنشی فعّالانه از سوی ناظرِ اثر را می‌طلبد، تأکیدِ بیش از حدِّ نظریۀ او بر سوژه‌محوری، تفاسیرِ شخصی را سبب می‌شود. همچنین با توجه به اینکه نظریۀ هنرِ دانتو بر فاصلۀ اثرِ هنری از دنیای واقعی تمرکز دارد (اثرِ هنری، ابژۀ واقعی نیست)، نسبتِ اثر با جهانِ واقع، زیرِ سؤال می‌رود و با خصائصی که برای اثر هنری قائل می‌شود، خود به نوعی گرفتارِ ذات‌گرایی می‌شود. این مقاله در پیِ سؤالِ چه چیزی اثرِ هنری را اثرِ هنری می‌کند؟ با بررسی و توصیفِ آرایِ دانتو، ضمنِ اشاره به آثارِ هنریِ موردِ ارجاعِ وی، عواملِ مؤثر در نظریۀ او را واکاوی می‌کند تا نهایتاَ به تحلیلِ برخی ایراداتِ این تلقی از مفهومِ هنر بپردازد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 65
بررسی رگه‌های کانتی در تفکر ویتگنشتاین اول و دوم
نویسنده:
پردیس بقالی ، محمدرضا عبدالله نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علی‌رغم فعالیت فلسفی ویتگنشتاین در بریتانیا و تعلق فکری وی به فلسفه­ تحلیلی، عناصر غیرتحلیلی نیز در افکار وی وجود دارد که این عناصر ریشه در تفکر آلمانی، به ویژه فلسفه انتقادی کانت دارد. پس می­توان عناصری از افکار کانت را در فلسفه ویتگنشتاین دید. نوشته حاضر با تمرکز بر این عناصر و رگه­های کانتی در اندیشه ویتگنشتاین از قبیل: نقد مابعدالطبیعه، ترسیم حدود حس و تجربه، تمایز میان گفتنی و شناختنی/ نشان دادنی، استعلایی دانستن منطق و اخلاق، ­مسئله علم و فلسفه و رد زبان خصوصی نشان می­دهد که اولا،ً این عناصر و رگه­ها نه تنها در رساله بلکه در پژوهش­های فلسفی نیز قابل ملاحظه­اند. ثانیاً، میان مفسرین ویتگنشتاین در این زمینه اختلاف نظر­هایی وجود دارد. به عنوان مثال پیتر هکر با خوانش استعلایی رساله و پژوهش­های فلسفی مخالف است و معتقد است براهینی که ویتگنشتاین ارائه می­دهد نمی­تواند صفت استعلایی به خود بگیرد و به طور کلی، کانت و ویتگنشتاین برداشت یکسانی از براهین استعلایی نداشتند. سرانجام با ملاحظه و بررسی مباحث مذکور، این پرسش مطرح می­شود که آیا می­توانیم وجود رگه­های کانتی مشترک در رساله و پژوهش­های فلسفی را دلیلی بر وحدت اندیشه ویتگنشتاین لحاظ کنیم. در این خصوص نیز میان مفسرین ویتگنشتاین همواره تردید­هایی وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
تحلیل و بررسی تناسب آیات قتال در سوره توبه با تکیه‌بر اسباب و فضای نزول آیات و سور مرتبط
نویسنده:
مهدی آب سالان ، مهدی جلالی ، محمدحسن رستمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در 17 سوره قرآن سخن از «قتال» به میان آمده است، این واژه در شکل‌های مختلف 158 مرتبه در بیش از 130 آیه بکار رفته است. در بیش از 20 آیه، خداوند مستقیماً به کشتن انسان‌ها امر می‌کند؛ علاوه بر آن واژه جهاد 32 بار در قرآن آمده است و 400 آیه در رابطه با جهاد نازل‌شده است. مهم‌ترین سؤال این پژوهش نوع نگرش به موضوع قتال و جهاد در سوره توبه است. به نظر می‌رسد با واکاوی در گزاره‌های برون‌متنی (گزاره‌های تاریخی، روایات اسباب نزول، ترتیب نزول) و گزاره‌های درون‌متنی (سیاق و فضای نزول) و تطبیق آن‌ها با اوضاع عمومی به‌ویژه مخاطب شناسی، اوصاف مردمی، رخدادها و شرایط ویژه‌ای که در مدّت نزول یک سوره وجود داشته بتوان به فهم عمیق و استوار قرآن کریم کمک کرد. هدف این مقاله که بامطالعه موردی و به‌صورت کتابخانه‌ای و تحلیلی صورت گرفته؛ شناخت و تحلیل جنبه‌های تفسیری؛ اعم از شأن و اسباب نزول، دلالت کلی آیه، نکات تفسیری، مبحث قتال و تناسب، درآیات سوره توبه با محوریت ﻗﺘﺎﻝ و جهاد است. به تناسب تحلیل های صورت گرفته می توان اذعان کرد رویکرد (قتال و جهاد) در سوره توبه آیات لحن شدیدتری به خود می‌گیرند.
صفحات :
از صفحه 162 تا 188
فروکاهش‌گرایی یا نوخاسته‌گرایی؟
نویسنده:
احمد عبادی ، محمدمهدی عموسلطانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف علم، تبیین واقعیت و جهان است و هدف فلسفه نیز هستی‌شناسی. دیدگاه‌های فلسفی بر نظریات علمی و نظریات علمی بر نحوه جهان‌بینی و هستی‌شناسی تأثیر مستقیم داشته است. از اوایل قرن بیستم هیمنۀ جریان علمیِ فروکاهش‌گرایی بر علومی چون منطق و فلسفه و روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و حتی الهیات و دین‌شناسی تأثیر گذاشته است. از طرفی جریان نوخاستۀ نوخاسته‌گرایی در تقابل با فروکاهش‌گرایی در اواخر قرن بیستم باز رویش یافت. صحت‌سنجیِ فلسفی و تحلیلیِ این دو دیدگاهِ ظاهراً متقابل موجب ارتقای سطح روش‌ها و رویکردهای علمی و نیز نظریات فلسفی خصوصاً در فلسفه‌های مضافی چون فلسفه دین، فلسفه روان‌شناسی و فلسفه جامعه‌شناسی می‌شود. روش فروکاهش‌گرایی تلاش می‌کند هماهنگ با وحدت هستی، وحدت علوم را محقق سازد، نظریه‌های زائد علوم را حذف کند و با انسجام نظریات، امکان توجیه قوی‌تری را فراهم سازد. در طرف مقابل، جریان نوخاسته‌گرا کثرت سلسله مراتبیِ موجودات عالم را مستلزم طبقه‌بندی علوم می‌داند. هر سطح و طبقه‌ای قوانین و مفاهیم غیرقابل فروکاهشی دارد. فروکاهش‌گرایی در تبیین کثرت حقایق وجودی فروکاهش‌ناپذیر فرومی‌ماند؛ اما نوخاسته‌گرایی با چهارچوب نظری خود علاوه بر تبیین پیوستار و وحدت هستی، کثرت سلسله‌مراتبیِ واقعیت را نیز تبیین می‌کند. فروکاهش صرفاً گامی ضروری برای فهم و کشف علیّتِ پایین به بالا، به‌عنوان یکی از مفاهیم نظری نوخاسته‌گرایی، مورد استفاده قرار می‌گیرد و تا حدودی علت ارتباط لایه‌های وجودی را تبیین می‌کند. ولی راهبردی موفق در شناخت و تبیین لایه‌های متکثر وجود و طبقات علوم نیست. فروکاهش‌گرایی با نگاه پیشینی به واقعیت، مبتلا به داوری و ترجیح فردی می‌شود ولی در نوخاسته‌گرایی، واقعیت و هستی‌شناسی است که به روش‌شناسی و معرفت‌شناسی تعیّن و تشخص می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 89 تا 111
درون‌ماندگاری فرّار است! نقدی بر خوانش نظریة زبان یلمزلف به‌مثابه «نقد عقل محض زبانی»
نویسنده:
محمد امین شاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالة حاضر نقدی است بر خوانش صفایی (۱۴۰۰) از گلوسم‌شناسی یلمزلف به‌مثابه «نقد عقل محض زبانی». صفایی در خوانش انتقادی خود از کتاب تمهیدات، با ارجاع به انگارة شناختی کانت و چند رویکرد دیگر، نظریة زبان یلمزلف را پیشینی، غیرتجربی، محض، عقل‌گرا و متعالی می‌داند. ما، پس از ارائة نکاتی دربارة نسبت تمهیدات با کلیت نظریة زبان و نیز اشاره‌ای به چند مسئله پیرامون ترجمة فارسی اثر، موارد اصلی نقد صفایی را با رجوع به گسترة وسیع‌تری از آثار یلمزلف مورد سنجش قرار می‌دهیم. با اتکا به انگارة معرفت‌شناختی کانتی، به این نتیجه می‌رسیم که معرفت این نظریه، برخلاف خوانش منتقد، «پسینی تحلیلی» است. با بررسی مسئلة «درون‌ماندگاری»، درمی‌یابیم که اطلاق صفات «حلولی» و «متعالی» به این نظریه نادرست است. در مورد «ساختار»، تصریح می‌کنیم که این نظریه «برساختی» است و در آن «ضرورت پیشینی» بر ساختار تحمیل نمی‌شود. در کل، ما نظریة یلمزلف را از حیث روش‌شناسی و معرفت‌شناسی تجربی، پسینی، استنتاجی، خود‌اندیش، برساختی، تجربه‌گرا و درون‌ماندگار توصیف می‌کنیم و نتیجتاً، قراردادن آن در زمرة نظریه‌های «عینیت‌گرا»ی مورد نقد لیکاف را منتفی می‌دانیم. سرانجام، با اشاره به امکان گفتگوی این نظریه با دیگر نظریه‌های زبانی (من‌جمله رویکردهای شناختی)، بر اهمیت امروزی آن در ساحت نظریه‌پردازی زبان تأکید می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 66 تا 88
  • تعداد رکورد ها : 299311