جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1064
بر سبزه مرگ؛ بررسی مرگ در هشت کتاب سهراب سپهری با نظر به غزلیات بیدل دهلوی و آثار مارتین هایدگر
نویسنده:
مهرداد مهرجو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از میان پژوهش‌های صورت گرفته درباره سهراب سپهری، کمتر به قرابت‌های شعر و اندیشه او با بیدل دهلوی پرداخته شده است. با بررسی دیوان بیدل و هشت کتاب سپهری می‌توان دریافت شباهت‌های زیادی بین آن‌ها وجود دارد. اگر چه این قرابت‌ها بیشتر در شیوه بیان و اسلوب شاعری مشهود است؛ اما اشتراکاتی نیز در حوزه اندیشه و جهان‌بینی آن‌ها به چشم می‌خورد. در این مقاله سعی خواهد شد ضمن نگاهی مختصر به مرگ‌اندیشی هایدگر، وجوه مشترک اندیشه بیدل و سپهری درباره پدیده مرگ به بحث گذاشته شود.
تحول هرمنوتیکی مفهوم پیشینی نزد هیدگر
نویسنده:
عبدالرضا صفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مراد از تحول هرمنوتیکی مفهوم پیشینی، تحلیل بنیادها و زمینه‌‌های عبور از رویکرد ریاضی مفهوم پیشینی و پایه‌گذاری فهم هرمنوتیکی آن در تفکر هیدگر است. بر اساس یک خوانش تفسیری میان این دو گونه مفهوم پیشینی نزد هیدگر گونه‌ای همپوشانی و تداخل دیده می‌‌شود. اما مقاله حاضر خلاف آن خوانش تفسیری نشان می‌‌دهد که مفهوم هرمنوتیک پیشینی بنیادهای متفاوتی دارد. در رویکرد ریاضی که میراث افلاطون برای تفکر کانتی است در اساس مفاهیم پیشینی، فاهمه‌ای با مفاهیم بکلی ایستا قرار دارد که مفاهیم باید بر اساس صور پیشینی از آن استنتاج شود. ولی هیدگر از یک سو آنجا-بودن را بجای فاهمه تفسیر می‌‌کند تا مقولات را بر بنیادی وجودی-هرمنوتیکی استوار سازد. پس فهم پیشینی وجود موجودات، جایگزین یافتن مفاهیم پیشینی در صور مکان و زمان می‌‌شود. همچنین درک مفهوم پیشینی به معنای هرمنوتیکی، مستلزم فهم افکندگی وجود انسان در عالم یعنی هرمنوتیک واقع بودگی است. این عالم به سبب ساختمان زمانی‌اش ساختاری پویا دارد لذا پیشینی هم پویا است چون بنابر مفهوم کارکردی چیزها شکل می‌‌گیرد. از سوی دیگر هیدگر با تأکید بر سنت و زبان به عنوان عوامل معنا دادن این عالم، جایگاه پدیدار معنا را به حقیقت وجود انتقال می‌‌دهد و آن را پیشینی همه پیشینی‌‌ها می‌‌نامد.
صفحات :
از صفحه 249 تا 267
بررسی مقایسه‌ای آرای هایدگر و کربن در باب «فهم در ساحت حضور»
نویسنده:
مهدی فدایی مهربانی ، سعید جهانگیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هایدگر فیلسوف پدیدارشناس آلمانی را باید یکی از مهم‌ترین منتقدان فلسفۀ سوبژکتیو غرب در نظر آورد که به جای تأکید بر انفکاک پذیرفته شدۀ فاعل شناسا و مورد شناسایی، که به طور خاص در نظریۀ تناظری صدق اصلی مسلّم انگاشته می شود، ساحت فهم را نه ساحت انطباق و ارتباط برقرار شدن میان سوژه و ابژه، بلکه ساحت حضور در ساحت فهم در نظر می آورد؛ از این جهت در نظر هایدگر میان نحوۀ بودن و نحوۀ فهم ارتباط هست. از سویی هانری کربن به مثابۀ یکی از مهمترین فلاسفۀ متأثر از هایدگر، معتقد است فلسفۀ ایرانی-اسلامی افق گسترده‌تری برای فهم را در مقابل فیلسوف قرار می دهد. پرسش اصلی این مقاله این است که کربن چه افق‌های هستی‌شناختی دیگری فراتر از هایدگر را در متن فلسفۀ شیعی جستجو میکرد؟ نویسندگان معتقدند به زعم کربن، فلسفۀ شیعی با اعتقاد به ساحتهای تشکیکی حضور، فهم عمیق تر و کامل تری را برای فیلسوف و سالک به ارمغان می آورد و بدین ترتیب فهم فراتر از تاریخ جهانی قرار می گیرد. چیستیِ براهین این دو فیلسوف مورد تأمل ما در این مقاله قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 313 تا 348
چگونگی غلبه هنر بر متافیزیک غرب در تفکر هایدگر
نویسنده:
مهدی ذاکری ، مرتضی سعیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به نظر هایدگر نیست‌انگاری غرب ناشی از تاریخ متافیزیک‌زده آن است که از افلاطون آغاز می‌شود. متافیزیک به دلیل غفلت از وجود و پرداختن به موجودات به نیست‌انگاری انجامیده است. راه‌‌ حل هایدگر برای مواجهه با متافیزیک و نیست‌انگاری در توجه به هنر است. هنر عالمی را که پیش‌تر وجود داشته است آشکار می‌کند و از این رهگذر قومی را پدید می‌آورد و تاریخ آن را رقم می‌زند و بر متافیزیک غلبه می‌کند. مساله این مقاله این است که متافیزیک چگونه به نیست‌انگاری انجامیده است و هنر چگونه بر متافیزیک غلبه می‌کند. هدف مقاله نشان دادن این است که سرّ این مساله در نسبت میان متافیزیک و هنر با امر حسی است. این مقاله تلاشی است برای نشان‌دادن این دو نسبت و از این رهگذر آشکار‌ساختن نقش هنر در غلبه بر متافیزیک. نتیجه این مقاله این است که متافیزیک امر حسی را به مرتبه موجود ناحقیقی تنزل داده است، ولی هنر می‌تواند آفرینش‌گری کند و با آغازی غیرمتافیزیکی امر حسی را حقیقت بخشد.
صفحات :
از صفحه 6 تا 26
فلسفة التواصل في عصر التقنية
نویسنده:
حسن مصدق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
موضع هایدگر درقبالِ پدیدارشناسی هوسرل در درس‌گفتارهای اولیه
نویسنده:
بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اغلب، نام هوسرل و هایدگر را آنچنان با هم می‌آورند که گویی آنها متفکرانی هستند با اختلافات جزئی که به موضوعی مشترک پرداخته‌اند و در یک شهر تدریس کرده‌اند و یکی اندیشه‌های دیگری را به‌طور مستمر و بر وفق رأی دیگری ادامه داده است. این توصیف گرچه مطابق با آن چیزی است که هوسرل زمانی دربارۀ هایدگر آرزویش را داشت، با واقعیات تاریخی جور درنمی‌آید. در این پژوهش سعی شده است وجوه افتراق پدیدارشناسی هایدگر و هوسرل با استناد به درس‌گفتارهای اولیة هایدگر توضیح داده شود. به‌طورِ خلاصه، هایدگر چندین ایراد به پدیدارشناسی هوسرل وارد می‌کند: 1) ایراد نخست این است که هوسرل آزمون زیستة عالم محیط را نادیده می‌گیرد؛ 2) ایراد دیگر هایدگر به هوسرل این است که او می‌پندارد می‌تواند خود را از تمامی تعلقات و ارتباطات به فرادهش (سنّت) فکری آزاد کند؛ 3) هایدگر با طرح «هرمنویتیک واقع‌بودگی»، با تلقی هوسرل از پدیدارشناسی درمی‌افتد‌‌ و پدیدارشناسی را علم سرآغازینی مقدم بر نظریه تعریف می‌کند؛ و بالاخره باید به تفاوت برداشت هایدگر از مفهوم حیث التفاتی که او آن را پروا می‌خواند با آنچه هوسرل از آن مراد می‌کند، یعنی درک‌کردن چیزها اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 164
بررسی جایگاه مفهوم حضرات اربعه در فلسفۀ هایدگر متأخر و نسبتِ آن با حقیقتِ چیز و سکناگزیدن
نویسنده:
محمد بیدهندی ، بیت اله ندرلو ، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر بعد از گشت تلاش کرد تا تفکر دربارۀ حقیقت وجود را درقالبی شاعرانه یا متفکرانه پی بگیرد. ثمرۀ این تلاش او طرح مفاهیم و اصطلاحاتی است که در گفتمان‌های رایج فلسفۀ مدرن و معاصر غیرمنطقی قلمداد می‌شوند و به‌عنوانِ امری رازورانه توصیف می‌شوند. اصطلاح حضرات اربعه یا چهارگانه[1] یکی از این اصطلاحات است که نقشی بنیادین در طرح مباحث مربوط به حقیقت وجود در فلسفۀ متأخر هایدگر دارد. هایدگر در سال‌های 1950 و 1951 طی دو سخنرانی با عناوین چیز[2] و بناکردن، سکونت‌کردن، فکرکردن“Bauen, Wohnen, Denken” تلاش می‌کند تا مفهوم حضرات اربعه را با محوریت دو کلیدواژۀ چیز و سکنا‌گزیدن مورد تأمل قرار دهد و نسبتِ آن را با بحث حقیقت وجود بنمایاند. این پژوهش بر آن است تا با تمرکز بر متن این دو سخنرانی که بسیار دشواریاب هستند، جایگاه اصطلاح حضرات اربعه را در رابطه با تفکر هستی‌شناختی‌ـ‌تاریخی هایدگر متأخر نشان دهد.
مابعدالطبیعه و تعریف ارسطویی «انسان حیوان ناطق است» در اندیشۀ هایدگر
نویسنده:
سید مسعود زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعریض هایدگر به تعریف ارسطویی «انسان حیوان ناطق است» (ζώον λόγον έχον/زُوون لِگون اِشون) فصلی مفصل و همواره گشوده در اندیشۀ اوست. به‌خصوص ترجمه، و به‌زعمِ او تفسیر لاتینی آن animal rationale (حیوان عاقل) بارها در آثار هایدگر پس از 1935 در خدمت نقادی‌های همه‌جانبه‌اش بر مابعدالطبیعۀ غربی مشاهده می‌شود. حیوان عاقلْ فهمی از انسان را بازمی‌گوید که در بُن مابعدالطبیعه و بر پی‌اش در بنیان تاریخ فکر و فرهنگ مغرب‌زمین هست. نوشتۀ حاضر بر آن است که موضوعیت و اهمیت این تعریف را در اندیشۀ هایدگر نشان بدهد. مباحث مربوط به تعریف ارسطویی به‌طورِ کلی در دو جهت اصلی بسط داده می‌شود: نخست، پرسش از انسان، ولی به‌اعتبارِ آنکه درحقیقت مضمون و محتوای پرسش از وجود است؛ دوم، مسئلۀ زبان؛ اما تأکید پژوهش حاضر بر مسائل مربوط به زبان است. نخست «مقدمه»، موضوعیت پرسش از انسان و نیز تعلقش به پرسش از وجود را نشان می‌دهد. پس از آن، بخش اول براساسِ درس‌گفتار مفاهیم اصلی مابعدالطبیعه حدود تقریبی نظام مسائل زبانی برآمده از این تعریف را معلوم می‌کند. هایدگر مبنایش را برای طرح آنها بر λόγος (لوگوس) به‌معنای نطق یا سخن می‌گذارد که آن را هم از همین تعریف ارسطو برگرفته است. سرانجام، بخش دوم همان مسائل را در وجود و زماننشان می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 130
حوار مع مارتن هايدجر  الفلسفة والمجتمع والتقنية والكائن
نویسنده:
ريتشارد فيسر، إسماعيل المصدق
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
رهیافتهای فلسفی به دانشگاه در آلمان؛ هومبولت، هیدگر، گادامر
نویسنده:
پدیدآور: مهدی فاطمی ؛ استاد راهنما: سید مسعود سیف ؛ استاد مشاور: علی فتح طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تلاش فیلسوفان برای وحدت بخشی به دانشگاه حول ایده‌ای فلسفی، بیش از دو سده در سنت فلسفی آلمان سابقه دارد. آنان با رهیافتی فلسفی به دانشگاه که مبتنی بر تأمل درباره ماهیت و رسالت دانشگاه است مبدأ عزیمت، مسیر و غایت دانشگاه را در چارچوب پرسشی سامان می‌دهند که دانشگاه را همچون طرح‌هایی از طبقه‌بندی علوم، نسبت حقیقت و کاربرد، نسبت علم با جامعه و حاکمیت، نسبت کارآمدی و تربیت و روابط و نِسَبِ دیگری لحاظ می‌کند. درعین‌حال، ایده دانشگاه خود را در شبکه پیچیده‌ای از مسائلی عینی مانند نسبت دانشکده‌ها، تقدم و تأخر و وحدت آموزش و پژوهش، وحدت علوم، استقلال دانشگاه، نسبت علم و فنّاوری، رابطه دانشگاه و دولت، نسبت دانشگاه و مراکز پژوهشی موازی، نسبت دانشگاه و مدارس فنی و صنعتی، آزادی آکادمیک، نسبت پژوهش‌های کاربردی و بنیادین، مؤلفه‌های فرهنگی زندگی خوابگاهی و جز این نشان می‌دهد. هومبولت با مشارکت در نیم‌قرن تأملات فیلسوفان ایدئالیست و رمانتیست درباره دانشگاه و طرح ایده دانشگاه خود بیشترین نقش را در ساختن دانشگاه مدرن بر اساس بیلدونگ یا پرورش فرهنگی-تاریخی نفس انسان در نسبت با مفهوم حقیقت، ایفا نمود. اما عدم تحقق واقعی این ایده و بحرانی که دانشگاه از نیمه دوم قرن 19 در جامعه صنعتی به آن دچار شد، هیدگر را به "واسازی دانشگاه" از طریق واسازی علم و متافیزیک و پذیرش ریاست دانشگاه کشاند. پس از او گادامر نیز با مشارکت در "بازسازی دانشگاه"، با تأمل در موضوع روش، به دنبال بازسازی نسبت علوم از طریق هرمنوتیک و حکمت عملی بود و برای درمان ازخودبیگانگی‌های درونی دانشگاه، چاره‌جویی نمود. هدف این نوشته نشان دادن عناصر فلسفی بنیادینی در اندیشه‌های هومبولت نسبت به "ساخت" ایده دانشگاه مدرن، در اندیشه‌های هیدگر نسبت به "واسازی" این ایده و در اندیشه‌های گادامر نسبت به "بازسازی" آن است.
  • تعداد رکورد ها : 1064