جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4758
گستره شناخت خداوند از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
روح‌اله زینلی ، عبدالحسین خسروپناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت خداوند از دیدگاه ملاصدرا مراتب و گونه های مختلفی دارد. او در یک تقسیم بندی عام، شناخت را به اکتناهی و غیراکتناهی تقسیم می کند. متعلّق شناخت نیز سه حوزه را دربر می گیرد: ذات الهی، اسما و صفات الهی و افعال الهی. وی برای شناخت، سه روش را نیز معتبر دانسته است: شهودی، عقلی و حسی. بر این اساس، از دیدگاه وی شناخت اکتناهی ذات الهی به هیچ روشی امکان پذیر نیست؛ همچنان که چنین شناختی درباره ذات و حقیقت وجودی اسما و صفات و حتّی افعال نیز ناممکن است. در عین حال، شناخت غیراکتناهی شهودی به ذات و حقیقت اسما و صفات امکان دارد. شناخت عقلی به مفاهیم اسما و صفات نیز ممکن است و خداوند را می توان از ظاهر افعال و با روش حسی شناخت. سیر این گونه های شناخت به ترتیب از شناخت حسی به عقلی و شهودی تکاملی است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 22
پاسخ به منتقدان ملاصدرا درباره معاد جسمانی: ردّ ادعای تعارض با شریعت و حصر آن در معاد روحانی
نویسنده:
سید عباس ذهبی ، سید علی رضی زاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه­ ی معاد جسمانی ملاصدرا، علاوه بر هماهنگی با مبانی دینی، بر اصول و مبانی فلسفی و عقلی ابتنا دارد. ملاصدرا چون ناظر به اشکالات متکلمین خصوصاً فخررازی بود، بر آن شد تا برای اجتناب از اشکالات ایشان، برای نخستین بار به اثبات عقلی معاد جسمانی بپردازد. لذا در صورت­بندی این نظریه از اصول فلسفی نوین مکتب خود بهره برد. او با ردّ معاد جسمانی عنصری و نیز اعتقاد به معاد جسمانی اخروی، در مقابل دیدگاه اکثر متکلمین - یعنی بازگشت اجزای متفرق مادی عنصری در آخرت که دار تجرد است - ایستاد. همچنین او به عینیت فرد مُعاد با فردی که در دنیا بوده معتقد شد تا راه را بر منتقدینی که مدعی تعارض نظریه او با شریعت بودند، مسدود سازد. در مقابل انتقادات و ابهامات متنوعی بر این نظریه مطرح شد. برخی منتقدین آن را نظریه­ای فلسفی و متعارض با شریعت دانسته، برخی با ابعادی از آن همراه شده و آن را تحسین نمودند. اما مفسرینی هم متعرض ناسازگاری این نظریه با شریعت نشده و با آن موافقت نمودند. در مجموع عدم بررسی همه­جانبه­ی این نظریه توسط منتقدین، موجب ایجاد این تردیدها گردید. ملاصدرا با طرح نشئات سه گانه (طبیعی، عالم مثال و عالم عقلی) و نیز سه گونه انسان (حسی، نفسی و عقلی)، معاد­هایی فراتر از معاد مثالی و همچنین معاد برای سایر موجودات را اثبات نمود. نهایتاً ملاصدرا با ارائه دیدگاه ابتکاری، شناخت مسئله معاد را در گرو طریق معرفت نفس و معرفت قوا می­داند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 70
تأثیـر مبانی خـداشناسی حکمت متعـالیه بر انسـان شناسـی ملاصـدرا
نویسنده:
محمد سعیدی مهر ، صدرالدین طاهری ، هاجر زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی نسبت انسان­شناسی و خداشناسی حکمت متعالیه دو رویکرد می­توان اتخاذ نمود؛ بررسی لوازم انسان­شناختی مسائل خداشناسی و یا پیگیری عناصر خداشناسی به کار رفته در انسان­شناسی. این پژوهش بر اساس رویکرد دوم با بیان اصول انسان­شناسی صدرایی، یعنی شناخت انسان در مقام ذات، صفات و افعال، نقش عناصر خداشناسی حاضر در انسان شناسی صدرایی را، هرچه بیشتر و بهتر تبیین می­کند. طبق مبانی ملاصدرا، انسان رقیقه­ای از حقیقت الهی است که در ذات، صفات و افعال، مثال خداوند است، زمانی که از کلمه مثال استفاده می­شود و نه مثل، بدین معنا است که انسان کامل وجوب ذاتی ندارد و در صفات نیز مطلق نیست و ظل باری تعالی بوده و وجوب و اطلاق ظلی ندارد نه اصیل و بدین طریق ملاصدرا هم شباهت انسان کامل و باری تعالی را درنظر می­گیرد و هم تفاوت آن دو را. بنابراین شناخت اصول خداشناسی حکمت متعالیه، به شناخت ابعاد وجودی انسان و ظرفیت­ها و توانمندی­های وجودی او منجر می­شود، که نتیجه این ارتباط تنگاتنگ در نظریه «انسان کامل» بسیار روشن و واضح است؛ چراکه، انسان کامل به­عنوان ظل باری تعالی و خلیفه او می­تواند شبیه خداوند باشد و حاوی تمامی اسماء و صفات الهی گردد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
آرزوی مرگ از دیدگاه تفسیری ملاصدرا
نویسنده:
ناصر محمدی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتألهین از طریق بررسی و تفسیر اخلاق‌محورانه آیات تمنای موت نشان داده است که محب کامل و صادق خدا به دلایلی چون ولایت کامله خدا و برای وصول به سعادت اخروی و هم نجات از دنیای دنیّ و نیز به دلیل عرفان و شناخت خدا، آرزومند مرگ است. او تنها در صورتی که متقاضی استکمال بیشتر باشد، می‌تواند با تحمّل دوری محبوب، تقاضای دوام و بقای در دنیا را داشته باشد. موت ارادی و گونه عمل و زندگی این افراد نشان از آرزوی اصیل مرگ است که در نهاد آن‌هاست. محبت خود و دنیا و محبت خدا در طیفی ذومراتب و به شدت و ضعف در مؤمنین وجود دارد. محبت خدا چون به کمال برسد و محبت دنیا میل به صفر کند. تعبیر دیگرش، ولایت و عشق است و برانگیزاننده شوق و آرزوی مرگ است. اما آرزوی مرگ از شور زندگی نمی‌کاهد و ولیّ کامل تا در دنیا است به فکر تعمیر قلوب مردم و تکامل ایشان است. آرزوی مرگ اقدام برای مرگ نیست؛ بلکه مرگ ارادی و انقطاع از این دنیا و اشتغال به محبوب است تا زمانی که مرگ حقیقی رخ دهد و لقای کامل در دنیایی با ظرفیت بیشتر حاصل شود.
صفحات :
از صفحه 89 تا 111
بررسی رعشه اعضاء بدنی در پرتو رابطه نفس و بدن از دیدگاه ابن سینا و مقایسه اجمالی آن با دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
محمود صیدی ، محمد رضا فرهمندکیا
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعلق نفس ناطقه به بدن و رابطه این دو با هم از مهم­ترین مسائل در حکمت سینوی و متعالیه است که مباحث بسیاری را تحت­الشعاع خویش قرار می­دهد. یکی از این موارد، حدوث رعشه در عضو یا اعضاء بدنی می­باشد. به هنگام رعشه مقتضای حرکت ارادی نفس ناطقه با مقتضای طبیعت عضو بدنی ناسازگار می­گردد. بدین صورت که مثلاً نفس ناطقه حرکت دست به سوی چپ یا سکون را اراده می­نماید ولی طبیعت این عضو در تعارض با آن قرار دارد و به­گونه دیگری حرکت می­کند. ابن­سینا عواملی را در مورد چگونگی حدوث رعشه بیان می­دارد که مهم­ترین آنها عبارت­اند­از: ضعیف گشتن اعضاء بدنی به جهت عوامل نفسانی، سست شدن اعصاب در اعضاء بدنی و اختلال حرکتی اعضاء بدنی به دلیل عوامل مادی خارجی. ملاصدرا نیز عروض رعشه را به دلیل اختلال در کارکرد قوای بدنی و مادی می­داند. در پژوهش حاضر اثبات گردید که همه این عوامل مورد نظر ابن­سینا در پرتو رابطه نفس ناطقه با بدن قابل تحلیل و بررسی هستند و لذا مهم­ترین عامل حدوث رعشه، اختلال در این رابطه می­ باشد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 126
بررسی انتقادی ديدگاه ابن‌‌سينا دربارة رابطه ذات الهی و علم به ماسوا با تکيه بر آراء صدرالمتألهين
نویسنده:
سيداحمد غفاري قره‌باغ
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به تحقق «علم الهی به ماسوا» از طريق عروض صورت‌های علمی حصولی بر ذات الهی، ايده ناگزير حکمای سينوی و برخاسته از منظومه فلسفی حکمت مشاء است. هدف اين پژوهش بررسی ملاحظات صدرالمتألهين نسبت به ديدگاه ابن‌سينا در خصوص عروض صورت‌های علمی بر ذات الهی برای تحقق علم الهی به ماسواست. پژوهش حاضر با استفاده از دو روش توصيف و تحليل به گزارش دقيقی از نظريه سينوی «علم الهی به ماسوا»، متکی بر درک منظومه‌ای از فلسفه ابن‌‌سينا می‌پردازد و سپس با استفاده از ملاحظات صدرايی، به تحليل آن نظريه و نظريه برگزيده صدرالمتألهين اهتمام می‌ورزد. این تحقیق همچنين مبتنی بر داده‌های کتابخانه‏ای انجام گرفته است. اصولاً طبق مبانی سينوی، امکان باريابی به هيچ ايده‌ای که در آن بتوان سخن از اتحاد دو واقعيت مطرح کرد، ممکن نيست. ابن‌‌سينا طبق هندسه معرفتی خويش چاره‌ای جز پذيرش تمايز وجودی ذات الهی و علم پيشين ندارد. صدرالمتألهين ضمن ابطال انتقادات حکمای پيشين بر اين نظريه، ملاحظات متفاوتی را گاه به‌عنوان انتقادات مبنايی و گاه به صورت انتقادات بنايی طرح می‌کند. قاطعانه می‌توان گفت: تمايز نگرش صدرايی و سينوی در اعتقاد ابن‌سينا به عروض و اعتقاد صدرالمتألهين به عينیت، به تفاوت هندسه فلسفی آن دو برمی‌گردد.
صفحات :
از صفحه 65 تا 80
تبيين و تحليل تأويل انفسي منازل آخرت در مکتب حکمي صدرايي
نویسنده:
سيدمحمدحسين ميردامادي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
يکي از کارکردهاي تفکر تأويلي بازگرداندن معارف ديني به وجوه حکمي آن است. محور بحث اين مقاله آن است که منازل آخرت در آموزه‌هاي ديني داراي تأويل انفسي است و گاهی اين تأويل‌ها تحليل شده است. در حقيقت تأويل گزاره‌هاي ديني اخروي همان تجليات مسانخ وارد بر نفس و نيز ملکات نفس در حيات آخرتي است. نفس انسان داراي مراتب گوناگونی است که در هر مرتبه شهودي از خود دارد و منازل آخرت همان شهود نفس از مکتسبات خود در دار دنياست. در حرکت استکمالي نفس، به‌تدريج، از پرده‌ها و حجاب‌هاي نفس در شناخت خویش کاسته مي‌شود و بر خودآگاهي‌اش افزوده مي‌گردد. اين خودآگاهي در هر مرتبه تجلياتي را بر او ظاهر مي‌سازد که حاصل اعمال او در دنياست. اين مقاله درصدد تأويل منازل آخرت بر مراتب نفس است. از نتايج اين پژوهش اثبات آن است که معاد ـ درواقع ـ بازگشت به دروني‌ترين لايه خود است که آثاري بيروني دارد. نيز غايت حرکت نفس شهود عين‌الربط بودن خود و فنا در علت هستي‌بخش (خداوند) است. همچنين نفس مظهري براي اسماء جمال يا جلال الهي است. این مقاله به شیوه توصیفی ـ تحلیلی براساس انطباق اصول عقلی و اخبار وحی با علم‌النفس صدرالمتألهين نگاشته شده است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 158
نقش عوامل غیر اکتسابی در حیات انسان از دیدگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
نویسنده:سپیده شفیعی؛ استاد راهنما:فروغ‌السادات رحیم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حیات آدمی عواملی تأثیرگذارند که برخی خارج از اراده و اختیار او هستند که از آن‌ها به عوامل غیر اکتسابی تعبیر می‌شود، این عوامل گاه فطری و گاه غیرفطری هستند. تأثیرگذاری این عوامل بر تفاوت زندگی انسان‌ها، همواره به عنوان پرسشی مهم مطرح بوده و رابطۀ آن‌ها با مسائلی همچون جبر و اختیار، تکلیف و پاداش و عدالت خداوند، دغدغۀ ذهنی اندیشمندان بوده است. از دیدگاه صدرالمتالهین عوامل غیراکتسابی فطری، گاه مربوط به قوا و استعدادهای نفسانی و گاه مربوط به بدن و امور بدنی هستند و تفاوت در قوا و استعدادهای ذاتی، یا ناشی از امور عدمی یعنی از جهت کاستی و نقصان در خلقت است و یا ناشی از امور وجودی هم‌چون تفاوت در اخلاقیات، گرایش‌ها و ادراکات فطری است. در مقابل دیدگاه صدرا در باب تفاوت‌های ذاتی میان انسان‌ها، مطالبی دال بر تساوی ذاتی انسان‌ها در کلام او یافت می‌شود که تخالف میان برخی از این سخنان قابل جمع نبوده و برخی دیگر قابل حل است. برخی عوامل غیراکتسابی غیرفطری عبارت‌اند از جنسیت، تعلیم و تربیت، اقلیم و قومیت و زمان؛ و اموری هم‌چون مکان، مزاج و جنسیت جزء عوامل مشترکی هستند که می‌توانند در هر دو بخش عوامل غیر اکتسابی قرار ‌گیرند. شناخت عوامل غیر اکتسابی و تأثیرشان بر زندگی انسان از یک طرف و بررسی چگونگی عملکرد نفس و نقش اراده و اختیار در صدور افعال از طرف دیگر، روشن می‌کند که زندگی انسان از جهات مختلف تحت تأثیر عوامل غیر اکتسابی خارج از اختیار اوست و تأثیر بسیاری از عوامل‌ اکتسابی نیز نهایتاً به امور غیراکتسابی منتهی می‌شود. راه حل صدرالمتالهین برای جمع میان این امور غیراختیاری با اختیار و ارادۀ آزاد انسان، تبیین این نکته است که مقصود از اختیار آدمی، انجام افعال با سلسلۀ اسباب و مسببات است و جبر در صورتی رخ می‌دهد که اعمال انسان بدون واسطه از خداوند صادر گردند، بنابراین وجود اسباب و علل، شرط حل مسئلۀ جبر است. در بحث نظام تکلیف و پاداش، صدرا در خصوص افعال و کیفیات نفسانی که ناشی از امور غیراکتسابی و خارج از ارادۀ انسان هستند، چند راه‌حل ارائه داده است ازجمله: عذاب کمتر برای اشقیاء ذاتی نسبت به منافقان، گوارا شدن عذاب به سبب تناسب آن با ذات، مورد رحمت قرار گرفتن کسانی که به سبب نقصان در خلقت جزء محرومین شده‌اند، شقاوت حسی برای نفوس ساده و یا نامعلوم دانستن سرنوشت آن‌ها. هم‌چنین تناقض فطرت الهی با شقاوت ذاتی و تخالف وحدت نوعی با تفاوت ذاتی انسان‌ها، با توجه به دو ساحتی بودن نفس قابل رفع است.
بررسی تحلیلی تاثیر آموزه های دینی در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:سمیع الله رضایی؛ استاد راهنما:محمد رضا پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نگاه ملاصدرا به فلسفه و معرفت شناسی تا حد زیادی متفاوت تر از دیگر دیدگاه است. ایشان فلسفه و به تبع آن معرفت شناسی را وسیله رشد و شکوفای کمالات انسان و راه رسیدن او به خداوند می داند و چون آموزه‌های دینی از یک افق برتر به این هدف که حکمت متعالیه دارد نگاه نموده و والاترین راه سعادت و شکوفای کمالات را برای انسان ارائه کرده، نقش بسزایی در هستی شناسی و معرفت شناسی حکمت متعالیه داشته است. همین جهت نیز بی تاثیر در برتری دستگاه معرفتی و هستی شناسی حکمت متعالیه نسبت به مکاتب دیگر نمی باشد. این نوشتار تا حد زیادی در مسائل مختلف معرفت شناسی حکمت متعالیه نشان داده است که نشو و نمای آنها متاثر از آموزه های دینی می باشد؛ مسائل مهم معرفت شناسی همچون چیستی معرفت، تشکیک معرفت، تطابق عوالم وجود و معرفت، تبیین حکایت گری، اتحاد عالم و معلوم، تجرد معرفت، حقیقت و گستره علم حضوری، امکان معرفت و گستره آن، تبیین جدید از ارکان معرفت و منابع معرفت و راه های دست یابی به معرفت که پایه و اساسی معرفت شناسی را تشکیل می دهند، از آموزه های دینی الهام گرفته شده است و مباحث پیرامون آنها از آیات و روایات استخراج شده اند. تاثیر گذاری آموزه‌های دینی در این نوشتار که با روش تحلیلی مورد بحث واقع شده است، در هر مساله معرفت شناسی ثابت گردیده که آن مساله با تاثر از آموزه های دینی در حکمت متعالیه طرح شده و با مبرهن شدن - که برهان قوام فلسفه و معرفت شناسی است- وارد معرفت شناسی گردیده.
تبیین وجودی زیبایی و هنر آفرینی از منظر سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:نرگس نجفی؛ استاد راهنما:عبدالله صلواتی؛ استاد مشاور :عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جستجو و کاوش در علوم مختلف و دستاورد های‌ متفاوتشان ، در نهایت ما را به تاثیر مستقیم مبانی فلسفی و نقش فلسفه در شکل گیری علوم مختلف می‌رساند. درواقع مبانی فلسفی، سبب تفاوت و تمایز علوم مختلف از یکدیگر میشود. در این بین از میان مباحث و دیدگاه های مختلف فلسفی که بیانگر اصول و اعتقادات مختلف فیلسوفان درباره ی مسائل جهان پیرامون است، قدمت بحث زیبایی و به تبع آن هنر آفرینی به دوران سقراط و افلاطون بازمیگردد. بنابراین بحث پیرامون مسئله ی فوق از جمله موضوعاتی است که به صورت مستقل و مدون از آن تالیفی استخراج نشده یا بحثی از آن به میان نیامده. اما در این میان، در نظام فلسفی شیخ شهاب الدین سهرودی و بویژه صدرالمتالهین شیرازی با استناد به مبانی فلسفی مورد تایید شان به صورت کاملا متمایز و سازمان یافته به بازآفرینی این مهم پرداخته شده است. درآراء جناب سهروردی، زیبایی (حسن) حقیقتی نورانی و روحانی دارد که ضمن حفظ هویت ملکوتی و روحانی خویش، در وادی جهان طبیعت قدم نهاده و در عالم مُلک (جهان محسوسات) نیز متجلّی و نمایان گشته است و زیبایی‌های محسوس و این‌جهانی همگی، نشانه و آیتی است از زیبایی‌های معقول و عوالم والاتر هستند. در آراء ملاصدرا نیز با تکیه بر مبحث وجود شناسی و احکام مرتبط با آن، امر زیبا، تفسیر و احکام مرتبط با آن را اثبات می‌شود. همچنین در مکتب فکری فلاسفه‌ی مذکور، زیبایی همۀ موجودات به زیبایی و جمال حق تعالی ختم شده و جمیل مطلق، علت تمام زیبایی‌های عالم است. مشاهده و حضور امر زیبا در جهان محسوسات نیز، سبب خلق آثار هنری می‌شود. در این بین، قوه‌ی خیال نیز تاثیر بخصوصی در خلق آثار هنری دارد که علت و مبدا تمام آثار هنری همان قوه‌ی تخیل‌ است و لازمه‌ی ایجاد فعل هنری در هر دو دیدگاه ، حضور و گریز به تخیل و قوه‌ی متخیله است. لازم به ذکر است که علمی که بنیانِ هنر اشراقی را تشکیل می‌دهد، جز از طریق کشف و شهود به دست نمی‌آید و دستیابی به این شهود، آن‌گاه میسّر است که هنرمند اشراقی، از طریق تزکیه ی نفس و مکاشفه، به عالم خیال راه پیدا کند و به بازآفرینی اثر هنری در نفس خویش و عالم طبیعت بپردازد. مسئله ی اصلی پژوهش حاضر تبیین وجودی زیبایی و هنر آفرینی از منظر سهروردی و ملاصدرا است و برای پاسخ به پرسش فوق، بررسی و تبیین :ماهیت زیبایی ،مراتب زیبایی،هستی شناسی زیبایی،منشا زیبایی ،آثار زیبایی ،احکام زیبایی ،ماهیت هنر، و نقش قوه ی خیال در آفرینش آثار هنری از منظر سهروردی و ملاصدرا لازم و ضروری است که در ضمن رساله ی حاضر بدان میپردازیم.
  • تعداد رکورد ها : 4758