جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 187
انگاره معنایی عقل از دیدگاه علامه طباطبایی و الجابری و نقش آن در معرفت دینی
نویسنده:
نویسنده:محمد رستمی؛ استاد راهنما:محمد حسین مهدوی نژاد؛ استاد مشاور :افلاطون صادقی,محمد عرب صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی گمان عقل در ایجاد و توسعه معرفت و بتبع آن در معرفت دینی نقش اساسی دارد اما اندیشمندان در چگونگی، حدود و ارتباط آن با معرفت وحیانی اختلاف نظر دارند. در این تحقیق، دیدگاه محمدعابد الجابری که از جمله جریانات فکری نوین معاصر است با دیدگاه علامه طباطبایی به صورت تطبیقی در این زمینه‌ها مد نظر بوده تا ظرفیت‌های هر کدام برای پاسخگویی به مسائل اجتماعی و سیاسی در حوزه دین سنجیده شود. براین اساس، موضوع پژوهش این چنین سامان‌ یافت؛ «انگاره معنایی عقل از دیدگاه علامه طباطبایی و الجابری و نقش آن در معرفت‌دینی» و با روش توصیفی- ‌تحلیلی در آثار هر دو اندیشمند پیش‌رفته و شاخصه‌های موثر در عقلانیت هر کدام را احصاء نموده و نقش عقلانیت هر کدام در معرفت دینی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که شاخصه‌های موثر در عقلانیت عبارتند از: حرکت، تقوی، توحید، عدل توحیدی، فطرت، وحی، الهام الهی و الهام ذهنی و.... محمد عابد الجابری قدرت عقل از زمان جاهلیت عرب تاکنون را نامحدود، بلامنازع می شمرد. هندسه معرفتی الجابری را چهار بعد در بر می‌گیرد؛ پارادایم ساختاری، تاریخمندی، تفکر انتقادی و تفکیک معرفت از ایدئولوژی. علامه طباطبایی قدرت عقل از هنگام آفرینش تا نهایت را تحت هدایت الهی دانسته و بر آن است که قدرتش را از خداوند دریافت می‌کند. هندسه معرفتی علامه را سه بعد در بر می‌گیرد: طرح و نقشه الهی، آفرینش موجودات و فطرت توحیدی. در اندیشه الجابری، فرهنگ، جامعه، تاریخ در تکون عقل اصالت داشته ومنحصر در آن هاست ولی در نگاه علامه طباطبایی، دین، وحی و فطرت توحیدی اصالت داشته و نقش فرهنگ، جامعه و تاریخ در تکون عقل در چارچوب دستگاه آفرینش و تحت هدایت الهی نقش ایفا می‌نمایند.
بررسی نظریه فلسفی پیرامون جسم از نگاه ارسطو و ابن سینا و کارکرد آن در معرفت دینی
نویسنده:
نویسنده:مارال زالی زاده؛ استاد راهنما:رمضان مهدوی آزاد بنی؛ استاد مشاور :مهران رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جسم و ماهیت آن، از دیرباز مورد بحث فلاسفه و اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان بوده است و هریک متناسب با مبادی خاص فلسفی خود تعاریف متفاوتی از مسئله ی ماهیت جسم ارائه کرده‌اند، چنانچه فلاسفه ای همچون ابن سینا، ارسطو نیز در این خصوص نظریاتی را ابزار داشته اند که از جهاتی بدیع است. آنچه در پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از کتب، مقالات و پایان نامه های موجود در این زمینه بدان پرداخته شد، پیرامون مسئله جسم و ماهیت آن از دو دیدگاه دینی و غیر دینی است. چنانچه ارسطو، موجود را معادل جوهر و عرض، و مطالعه وجود را معادل مطالعه ماهیت شئ می‌داند. که در این تعریف صرفا به تمایز ذهنی و منطقی وجود از ماهیت توجه کرده است، اما ابن‌سینا تمایز وجود ماهیت را تمایزی خارجی و مابعدالطبیعی می‌شمرد و در تقسیم بندی خود موجود را به واجب و ممکن تقسیم می کند که از این دیدگاه از مقولات ارسطویی فراتر می رود. همچنین همانگونه که مطرح گردید، شیخ الرئیس، جسم را همانند ارسطو مرکب از ماده و صورت می‌داند. اما تفاوت دیگری در دیدگاه آنها وجود داشت آنکه در دیدگاه شیخ الرئیس، مبدا اصل وجود مورد بررسی قرار می گیرد، و لذا شئ را امر متصل واحد می داند. در حالی که ارسطو مبدا اصل وجود مورد بررسی قرار نمی گیرد. بلکه هدف اصلی تبیین طبیعت مشهود و بیان چگونگی و چرایی آن است و همین مسئله او را به بحث حرکتی می‌کشاند که جهان شناسی وی بر آن تکیه دارد. یکی دیگر از تمایزات فلسفه ارسطو با فلسفه شیخ الرئیس، مسئله تمایز ماهیت و وجود است. همان طور که قبلا اشاره گردید، تمایز این دو در نزد ارسطو یک تمایز منطقی است، لذا، در نظام مابعدالطبیعی ارسطو این فرق و تمایز اثر مهمی ندارد. اما مسئله تمایز یا فرق میان هستی و چیستی(وجود و ماهیت) در فلسفه ابن سینا محور اصلی هستی شناسی و نیز نظام جهانی وی به شمار می رود. یکی از معارف دینی ابن سینا در فلسفه خود بدان دست یافته است، نفی جسمیت برای خداست. ابن سینا، جهان را جهان ممکنات، در برابر تنها واجب الوجود که همانا خداوند است، می داند. این تقسیم بندی را نزد ارسطو نمی توان یافت. همچنین ارسطو قائل به دمیورژ به عنوان نظم دهنده به عالم محسوسات معرفی می‌گردد و در فلسفه‌ی افلاطون، جای خود را به «محرک نا متحرک نخستین» می‌دهد که خالق حرکت در عالم است. از دیدگاه او ماده و صورت مخلوق نیستند و وجود ازلی و ابدی دارند؛ آنچه اعطاء می‌شود حرکت است که طی آن صور مختلف بر ماده وارد می‌شوند و وجود بالقوه را به وجود بالفعل تبدیل می کنند؛ لذا طبیعت در شدن به وجود حق نیازمند است و نه در بودن. براساس این تفسیر از علت فاعلی ارسطو نتوانست خدای خود را به عنوان خالق جهان توصیف نماید. زیرا خالقیت به معنای ایجاد بعد عدم است و این صفت در شأن موجودی است که معطی وجود باشد.در حالی که ابن سینا بر این باور است که اداره امور طبیعت، هر چند با واسطه، توسط خداوند انجام می گیرد. و دیگر اینکه «زمان» از نظر ارسطو، مخلوق نیست؛ زیرا «زمان» وابسته به «حرکت» است و «حرکت» همیشه بوده و هست؛ اما ابن سینا به مخلوق بودن «زمان» (با وجود قدیم بودن آن) معتقد است.
تبیین عقلی نقش خیال و وهم در معرفت دینی و کاربست آن در تربیت انسان از منظر حکمت اسلامی
نویسنده:
نویسنده:سعید احمدی؛ استاد راهنما:محمدتقی یوسفی؛ استاد مشاور :یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
شناخت صحیح استعداد و توانایی‌های انسان به عنوان یکی از ضروریات امر آموزش و تربیت به شمار می‌آید؛ انسان موجودی متشکل از قوای روحی و جسمانی است. در بین قوای نفس انسان، قوه‌ی خیال و قوه‌ی وهم از ویژگی‌های ممتاز و منحصر به فردی برخوردارند که در حکمت اسلامی به خوبی تبیین شده است. هر جزئی از اجزای وجودی انسان چه در جسم و چه در نفس دارای کارکَردی برای خود بوده و رسالتی برعهده دارد به طوری که انسان در مسیر رشد و تعالی از ظرفیت آن بهره‌مند می-شود. این دو قوه بیشترین ظهور را در عالم کثرات و در بین مردم دارند. در ابتدا به نظر می‌رسد این دو قوه ارتباط مستقیمی با معارف و تربیت دینی انسان نداشته باشند اما با تأمل در حقیقت آن دو، ظرفیت این دو قوه در فهم و القاء معارف دینی و همچنین نقش آن دو در تربیت دینی برای انسان آشکار می‌شود. قوه‌ی خیال به عنوان شاه‌راه و نقطه‌ی کانونی مشاعر انسان، با محاکات و خلاقیت و صورتگری در مقام تبدیل محسوس به معقول و برعکس نقش مهمی در ادراک معارف دینی داشته و در تربیت دینی نیز به عنوان نقطه آغازین، مورد توجه انبیای الهی بوده است. واهمه نیز با ادراک معانی جزئیه از جمله حب و بغض، حسن و قبح، نقطه شروع مهم برای ورود به معارف دینی و تربیتی به شمار می‌آید. از سوی دیگر جریان معارض ابلیس‌خوی تلاش می‌نماید از رهگذر این دو قوه، اهداف شیطانی خود را به پیش برد؛ تاجایی که در عصر حاضر، ابزار تکنولوژیک و رسانه‌های دیجیتال را به خدمت گرفته تا سیطره‌ی خود را بر تمام ابعاد وجودی انسان مسلط گرداند. خیال و وهم، نقش مهمی در هدایت یا انحراف قوای ادراکی و تحریکی انسان دارند؛ براین اساس اگر این دو قوه تحت تدبیر و حکومت عقل و وحی فعالیت نمایند زمینه برای تربیت الهی انسان فراهم می‌گردد. در غیر این صورت تربیت انسان به انحراف و هلاکت منتهی می‌شود. این رساله با رویکرد ایجابی به این دو قوه و تبیین دقیق خصوصیات آن دو، در صدد تبیین عقلی جایگاه خیال و وهم در معارف دینی و کاربست آن در تربیت دینی انسان از منظر حکمت اسلامی است.
بررسی انتقادی نقش قرآن و سنت در معرفت دینی از منظر یاشار نوری اوزترک
نویسنده:
نویسنده:ارکان گومش؛ استاد راهنما:مهدی کریمی؛ استاد مشاور :مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
گفتمان اسلام قرآنی، تلاش برخی از روشنفکران مسلمان برای یافتن راهی و ایجاد درک معاصر از اسلام با حذف سنت، در برابر تحمیل شرایط مدرن است. از آنجا که این گفتار دلیل عقب ماندگی و چندپارگی مسلمانان را دوری از قرآن می داند، خواستار بازگشت به قرآن و رد جزئی یا کامل منابع دیگری است. این گفتار مبتنی بر متن قرآن است، به ویژه با این ایده که معنای آن در متن نهفته است، علاوه بر نادیده گرفتن سنت که یک منبع ضروری برای درک و اجرای قرآن است، و فقدان یک اصول مشخص ، سرسری و سطحی بودن را هم به همراه آورده است. ادعای اسلام قرآنی، به جای کاهش تعارضات میان مسلمانان، که یکی از رویکردهای اساسی این نظریه است، نه تنها کاهش نداده بلکه سبب افزایش تعارضات هم شده است. این قرائت های مستقل از اصول، درک فردی و نسبی از دین و سردرگمی را به همراه دارد. اسلام قرآنی، اسلام را به سطح برخی اصول و اندیشه به دور از عمل تنزیل داده است. با در نظر گرفتن این ویژگی ها این گفتمان، هر چند مستقیم نباشد ولی به صورت غیر مستقیم مانند یاشار نوری که موضوع تحقیق است،لازمه باورهای خود ، در خدمت سکولاریسم به معنای دین حداقلی است.
بررسی تحلیلی تاثیر آموزه های دینی در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:سمیع الله رضایی؛ استاد راهنما:محمد رضا پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نگاه ملاصدرا به فلسفه و معرفت شناسی تا حد زیادی متفاوت تر از دیگر دیدگاه است. ایشان فلسفه و به تبع آن معرفت شناسی را وسیله رشد و شکوفای کمالات انسان و راه رسیدن او به خداوند می داند و چون آموزه‌های دینی از یک افق برتر به این هدف که حکمت متعالیه دارد نگاه نموده و والاترین راه سعادت و شکوفای کمالات را برای انسان ارائه کرده، نقش بسزایی در هستی شناسی و معرفت شناسی حکمت متعالیه داشته است. همین جهت نیز بی تاثیر در برتری دستگاه معرفتی و هستی شناسی حکمت متعالیه نسبت به مکاتب دیگر نمی باشد. این نوشتار تا حد زیادی در مسائل مختلف معرفت شناسی حکمت متعالیه نشان داده است که نشو و نمای آنها متاثر از آموزه های دینی می باشد؛ مسائل مهم معرفت شناسی همچون چیستی معرفت، تشکیک معرفت، تطابق عوالم وجود و معرفت، تبیین حکایت گری، اتحاد عالم و معلوم، تجرد معرفت، حقیقت و گستره علم حضوری، امکان معرفت و گستره آن، تبیین جدید از ارکان معرفت و منابع معرفت و راه های دست یابی به معرفت که پایه و اساسی معرفت شناسی را تشکیل می دهند، از آموزه های دینی الهام گرفته شده است و مباحث پیرامون آنها از آیات و روایات استخراج شده اند. تاثیر گذاری آموزه‌های دینی در این نوشتار که با روش تحلیلی مورد بحث واقع شده است، در هر مساله معرفت شناسی ثابت گردیده که آن مساله با تاثر از آموزه های دینی در حکمت متعالیه طرح شده و با مبرهن شدن - که برهان قوام فلسفه و معرفت شناسی است- وارد معرفت شناسی گردیده.
مبانی روش شناختی معرفت دینی در دو ساحت درون متنی و برون متنی
نویسنده:
نویسنده:ابوذر دیده‌ای؛ استاد راهنما:سیداحمد غفاری قره‌باغ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تنوّع رأی در علوم اسلامی امری است اجتنابناپذیر، لکن اظهار نظر در این حوزه میبایست بر اساس روش معتبر صورت بگیرد. در این تحقیق، مبانی روششناختی معرفت دینی در دو ساحت درونمتنی و برونمتنی، با روش تحلیلی-توصیفی بررسی شده است. از آن جهت که رویکردهای بنیادین در حوزهی شناخت، عامل تمایز مبانی روششناختی میباشند، در گام نخست مبانی معرفتشناختی معرفت دینی تبیین شده است. در گام بعد مبانی روششناختی معرفت دینی بررسی شده و ضوابط به کارگیری منابع معرفتی مجاز تبیین گشته است. در ساحت درونمتنی، مهمترین منبع معرفت دینی عبارت است از نقل، که خود متشکل است از قرآن و سنّت. اصول و ضوابط کاربست منبع نقل عبارتند از: (1) استفاده لازم از منابع مجاز تفسیر، (2) استفاده از راه و روش صحیح تفسیر و اجتناب از تفسیر به رأی، (3) دارا بودن شرایط تفسیر، (4) استفاده از قواعد استنباط صحیح از متون دینی. در ساحت برونمتنی، مهمترین منبع معرفت دینی عبارت است از عقل. عمدهترین کار عقل در استنباط معرفت دینی عبارت است از تعریف و استدلال. غیر از ضوابط چهارگانهای که در کتب منطق برای تعریف بیان شده است (جامع و مانع بودن، اَعرَف بودن، تغایر مفهومی داشتن و دوری نبودن)، ضوابط دیگری نیز هست که مخصوصاً در تعریف لفظی مفهومی کاربرد بیشتری دارد. ویژگیهای روششناختی استدلال عبارتند از: (1) قیاسی بودن همه استدلالها، (2) صورتبندی صحیح و پرهیز از مغالطه صوری، (3) نیازمندی به معرفتشناسی برای پرهیز از مغالطه مادّی، (4) تبعیت نتیجه از مقدمات. پیشنهاد میشود کتابهای جامع آموزشی پیرامون روششناسی در علوم اسلامی در سطوح مختلف نوشته شود، تا دانشپژوهان نظام فکری دینیشان را دقیقتر بسازند. این آثار در مقام رفع شبهات عامه مردم هم مفید واقع خواهد شد.
معرفت شناسی بی واسطه جان بیلی: منطق، اهمیت آن برای الهیات میانجی بیلی، و پیمان به عنوان الگویی از تجربه دینی وحیانی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Trig Johnson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : حوزه الهیات دانشگاهی در حال حاضر موارد زیر را در مورد اندیشه انتقادی جان بیلی (1960-1886) متفکر اسکاتلندی حفظ می کند: (1) به اصطلاح «الهیات میانجی» بیلی مفهومی برای کمک به تفکر مسیحی معاصر ندارد. (2) مفهوم بیلی از «بی واسطه‌گی» اساساً برای اندیشه بیلی در کتاب «شناخت خدای ما» (1939) مهم است. (3) منطق بی واسطه بودن واسطه در مورد معرفت خدا به شدت پیچیده است. مواضع دریافت شده که به ویژه از به حاشیه راندن این حوزه از اهمیت معاصر میانجی‌گری حمایت می‌کنند، با امتیازاتی همراه هستند: (4) سردرگمی حوزه در مورد معنای بداهت واسطه‌ای - این، همانطور که در بیش از 75 سال تفاسیر رقابتی در مورد منطق بی‌واسطگی واسطه‌ای مشهود است. به خصوص. این پایان نامه عمدتاً بر مفهوم بی واسطه بیلی متمرکز است و هدف اصلی خود را حل مسائل تحقیقی می داند (1-4). با انجام این کار، نشان می دهد که تحقیقات قبلی دست کم گرفته اند: قدرت ماندگاری الهیات میانجی بیلی به طور کلی، اهمیت بی واسطه گری برای الهیات میانجی بیلی به طور خاص، و واسطه گری پتانسیل بداهت به عنوان کمکی به تفکر مسیحی معاصر. در این راه، چندین موضوع پژوهشی را حل می کند که ناشی از سردرگمی همیشگی در مورد منطق معرفت شناسی هنجاری بی واسطه و به ویژه معرفت شناسی توصیفی است. مشارکت‌های پژوهشی درباره منطق معرفت‌شناسی بی‌واسطگی واسطه‌شده فی‌نفسه، از سه مشارکت تحقیقاتی دیگر ناشی می‌شوند: ردپایی متمایز از توسعه الهیات میانجی بیلی (تحقیق بیلی به دنبال نظم‌دهی جامع و قانع‌کننده‌ای از اندیشه انتقادی غیرسیستماتیک بیان شده بیلی است. پایان‌نامه آن را با شناسایی مشغله‌های معذرت‌آمیز و معذرت‌خواهانه بیلی در طول توسعه تقریباً 35 ساله اندیشه انتقادی‌اش ارائه می‌کند. مدل‌سازی منطق بی‌واسطگی واسطه‌ای (که قبلاً در یک مجموعه تحقیقاتی وجود نداشت که ادبیات آن مملو از سردرگمی بود)، بیان این منطق در آنچه که بر خلاف پیش‌فرض تحقیقات قبلی، مفهومی از بی‌واسطگی واسطه‌ای است که حداقل چهار مورد را خدمت می‌کند. توابع برای الهیات میانجی بیلی. و یک ارزیابی انتقادی جامع و دقیق از معرفت شناسی بی واسطه (که قبلاً در ادبیات پژوهشی بیلی نیز وجود نداشت)، یک ارزیابی چند رشته ای از منطق آن (از دیدگاه های فلسفی-معرفت شناختی، تجربی روانشناختی و الهیاتی-معرفت شناختی معاصر)، شامل می شود. ارزیابی ای که به واسطه دامنه چند رشته ای الهیات میانجی بیلی، و همچنین به کارگیری بیلی از مفهوم نسبتاً همه کاره خود از بداهت میانجی، تضمین می شود، این ارزیابی پیامدهای منطق بی واسطه ای که اکنون به شدت ارزیابی شده است را برای جنبه های اصلی ایده های الهیات میانجی بیلی، از جمله اندیشه های بیلی، در نظر می گیرد. شناخت خدا، فعل الهی، وحی الهی و تجربه دینی.
بسته شدن جعبه پاندورا: دفاعی از معرفت شناسی اعتقاد دینی آلوین پلانتینگا [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Tyler Dalton McNabb
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : من استدلال می کنم (1) که نظریه حکم الوین پلانتینگا قابل قبول است و (2) برخلاف مخالفت جعبه پاندورا، مذاهب جدی جهانی وجود دارند که نمی توانند با موفقیت از معرفت شناسی پلانتینگا برای نشان دادن اینکه باورهایشان به همان شیوه تضمین می شود استفاده کنند. که اعتقاد مسیحی را می توان تضمین کرد. در استدلال برای (1)، من مورد Swampman ارنست سوسا را ​​به کار می‌برم تا نشان دهم که شرایط عملکرد مناسب پلانتینگا شرط لازم برای تضمین است. سپس سه ایراد به نظریه ضمانت پلانتینگا وارد می‌کنم که هر کدام تلاش می‌کنند نشان دهند که شرایط او برای حکم نه ضروری است و نه کافی. پس از دفاع از معقول بودن نظریه ضمانت پلانتینگا، استدلال های کلیدی او را به این مضمون ارائه می کنم که طبیعت گرایی نمی تواند از آن استفاده کند. این استدلال‌ها ابزارهای مفهومی مورد نیاز برای استدلال (2) را فراهم می‌کنند: اینکه ادیان جهانی خاصی وجود دارند که نمی‌توانند به طور مشروع از نظریه ضمانت پلانتینگا برای نشان دادن اینکه باورهایشان به همان شیوه‌ای که باورهای مسیحی می‌تواند تضمین شود، استفاده کنند.
عقل به معنا تبدیل شد: جان اسمیت در مورد احساس معنوی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Derek Michaud
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : جان اسمیت (1618-1652)، افلاطونی‌شناس کمبریج قرن هفدهم، زبان سنتی حواس معنوی روح را به کار گرفت تا زیبایی‌شناسی الاهیاتی اولیه اولیه را برای معرفت‌شناسی دینی خود و بنابراین در فلسفه دین و الهیات سیستماتیک خود ایجاد کند. جایگاه اسمیت در این سنت توسط محققانی که بر روی افلاطون گرایان کمبریج و حواس معنوی کار می کنند کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، به عنوان یک افلاطونی مسیحی، اسمیت از شهود فکری نیکی الهی به عنوان کلید دانش الهیات و عمل معنوی حمایت می کرد. علاوه بر این، نظریه نبوت اسمیت بر دریافت تصاویر معقول در تخیل استوار است. به منظور نشان دادن این موضوع، پایان نامه ابتدا خلاصه ای تفسیری از سنت حواس معنوی ارائه می کند و یک گونه شناسی کاربردی پیشنهاد می کند که سه کاربرد ادراک غیر جسمانی را در طول تاریخ الهیات مسیحی ثبت می کند: (1) گزارش هایی از منشاء و روش های دانش الهیات. ، (2) توصیف معنویت و (3) تلاش برای ارائه یا دفاع سیستماتیک الهیات مسیحی. علاوه بر این، زمینه تاریخی و فکری اسمیت در اوایل قرن هفدهم انگلستان با توجه خاص به این موضوع که چگونه تحصیلات او را آماده کرد تا به سنت عرفانی حواس معنوی روح کمک کند، مورد بحث قرار می گیرد. از طریق مطالعه دقیق نوشته‌های موجود او نشان داده می‌شود که نظریه‌های اسمیت در مورد دانش، روش و نبوت الهیات مبتنی بر توسعه سنت حواس معنوی او است که شهود عقلانی و ادراک تخیلی را ترکیب می‌کند. به همین ترتیب، نقش زیبایی شناسی معنوی در گزارش تجویزی اسمیت از تقوای مسیحی ارائه شده است. در اینجا حواس معنوی هم وسیله و هم پاداش در زندگی معنوی از طریق فرآیند خدایی شدن (تئوس) هستند. علاوه بر این، نشان داده می‌شود که چگونه الهیات اسمیت یک سیستم منسجم را با شهود فکری که الاهیات طبیعی و وحی را با ادراک معنوی از طریق تخیل تکمیل می‌کند، تشکیل می‌دهد. بنابراین، ویژگی اصلی وحدت، ادراک معنوی از حقیقت الهیاتی است. سرانجام، پایان‌نامه با خلاصه‌ای از کاربردهای مختلف اسمیت از حواس معنوی پایان می‌یابد و تحقیقات آتی را در مورد تأثیر او بر شخصیت‌های بعدی از جمله جاناتان ادواردز، جان وسلی پیشنهاد می‌کند و کارهای سازنده آینده را با الهام از ترکیب عقل و تجربه اسمیت در دین پیشنهاد می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 187