جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 106
مقایسه آموزه‌های اخلاقی (تربیتی) در گلستان سعدی و اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمدکریم لطیفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق و تربیت، نقش بسیار مهمی در شکل گیری فرهنگ و تمدّن و تعامل بشری در افراد و جوامع انسانی در طول تاریخ داشته و همین آموزه ها در اخلاق، رفتار، آداب، تربیت، معاشرت و مدنیّت آینده جهان سهم عظیمی خواهد داشت.موضوع این پایان نامه مقایسه ای بین آموزه های اخلاقی (تربیتی) در گلستان سعدی و اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی است. که هر دو در قرن هفتم نگاشته شده اند.مطابق تعالیم ادیان توحیدی، مسیر سعادت و نهایت بشری که از بدایت خدای یگانه شروع شده به نهایت وصول و کمال توحید و قرب الهی منتهی خواهد شد.این مهّم با توجه به امر تعلیم و تربیت و اصلاح اخلاقرفتار و کردار در دو بُعد مادّی و معنوی حیات انسان و پرورش قوای جسمی و روحی او میّسر است.از یافته های این پژوهش این است که سعدی و خواجه نصیر انسان را با همه ی ابعاد روحانی و جسمانی به نیکی شناخته اند و برای اخلاق و تربیت ورساندن او به کمال در دو اثر خود راه کارهای مناسب با عقل وشرع ارائه کرده اند .
بررسی و مقایسه آموزه‌های اخلاقی (اخلاق عملی) در قابوس‌نامه، کیمیای سعادت و گلستان
نویسنده:
فاطمه‌السادات آقامیرکریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعالیم و آموزه‌های اخلاقی در سه کتاب گلستان، کیمیای سعادت و قابوس‌نامه، بسیار به چشم می‌خورد. به‌طور کلی، آموزه‌های اخلاقی در سه کتاب فوق، به دو بخش مستقیم و غیرمستقیم دسته‌بندی می‌شوند: تعالیم اخلاقی در کیمیای سعادت و قابوس‌نامه، به‌طور مستقیم و تعالیم مطرح شده در گلستان، غیرمستقیم است. در گلستان، جلوه‌های اخلاقی، بیش‌تر واقع‌گرایانه‌اند؛ حال آن‌که در دو کتاب دیگر، این جلوه‌ها، آموزشی هستند. سعدی، بدی‌ها را نیز در کنار خوبی‌ها می‌آورد، به‌گونه‌ای که گلستان، نموداری است از دنیا، با همه خوبی‌ها و بدی‌های آن.غزالی در کیمیای سعادت، به جزئی‌ترین مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی پرداخته و بیش‌تر مفاهیم اخلاق عملی، از دروغ، ریا، حسد، غیبت، بخل، حرص و طمع گرفته تا آداب نماز و آداب طعام خوردن و میزبان بودن و غیره، همگی در کیمیای سعادت مطرح شده‌اند؛ به‌گونه‌ای که آموزه‌ای به نظر نمی‌رسد که غزالی به نوعی به آن نپرداخته باشد. درحالی‌که تعالیم اخلاقی مطرح شده توسط سعدی، تمامی مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی را شامل نمی‌شود. این تعالیم، در قابوس‌نامه، به حد گلستان، کلی مطرح نشده‌اند، ولی همانند کیمیای سعادت نیز شامل اکثر مفاهیم اخلاقی نیستند.بیش‌تر مفاهیم و ارزش‌هایی که غزالی از آن‌ها سخن گفته، در مورد مسلمانان است؛ به‌گونه‌ای که گویی هدف از نوشتن آن، ارائه کتابی برای مسلمانان و مطرح کردن آداب و رسوم اسلامی در بسیاری زمینه‌هاست؛ ولی تعالیم ذکر شده توسط سعدی، بیش‌تر طبقات مختلف اجتماع را دربرمی‌گیرد.با توجه به باب‌هایی که عنصرالمعالی به آیین شراب خوردن و آداب چوگان زدن اختصاص داده، می‌توان گفت که قابوس‌نامه، کتابی است که برای خواص و اشراف تنظیم شده است. ذکر این مطلب نیز اهمیت دارد که گلستان مانند کیمیای سعادت و قابوس‌نامه، به‌طور مستقیم، خط‌مشی اخلاقی ارائه نداده است و خواننده را ملزم به رعایت بایدها و نبایدها نکرده است؛ مسئله‌ای که در قابوس‌نامه و کیمیای سعادت به چشم می‌خورد. استناد به آیه و حدیث، اعتبار و هویت خاصی به تعالیم غزالی بخشیده‌اند؛ مسئله‌ای که گلستان و قابوس‌نامه فاقد آن هستند، از طرفی، ایجاز به‌کار رفته در گلستان و قابوس‌نامه را کیمیای سعادت فاقد است.
اخلاق خانواده و آیین همسرداری در سیره امام رضا (علیه السلام)
نویسنده:
فاطمه خوش اندام فاروجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پروژه به عنوان اخلاق خانواده و آیین همسرداری در سیره امام رضا (علیه السلام ) در شش فصل نگارش یافته است. و قبل از فصول ، کلیّات و روش تحقیق آورده شده که شامل بیان مسأله ، پیشینه تحقیق ، سوالات و فرضیات تحقیق و ... می باشد . در فصل اول، مروری کوتاه و گذرا بر زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا ( علیه السلام ) و شخصیت علمی و عملی آن حضرت پرداخته شد . در فصل دوم ، به بررسی جایگاه و اهمیّت ازدواج در اسلام وبه عنوان اینکه ازدواج به عنوان محبوب ترین و مقدس ترین بنیان و پیمان در اسلام می باشد . در فصل سوم ، به بررسی جایگاه خانواده که سنگ بنای جامعه و سلول اوّلیه اجتماع محسوب می شود.که تحت عنوان خانواده خوب ، جامعه آرمانی ساخته می شود و ضرورت تشکیل خانواده در سیره رضوی که انسان ، ناگزیر برای رسیدن به کمال اگر قرار باشد از یک نردبان چند پله ای صعود کند به طور حتم اولین پله آن تشکیل خانواده می باشد و بعد در رابطه با معیار و مهارت های تقویت خانواده و مدیریت اقتصادی خانواده به بررسی پرداختیم .در فصل چهارم ، به بررسی روابط عاطفی اجتماعی همسران و رهنمودهای تربیتی برای زوجین که درزندگی مشترک می تواند کار آمد باشد پرداختیم . در فصل پنجم، مهارت های تربیتی همسران از جمله وظایف متقابل زن و مرد و بیان نیازها ، رغبت ها و ظرفیت ها مورد بررسی قرار گرفت که در سایه دانستن مسئولیت ها و وظایف خود زوجین می توانند خانواده خود را خانواده آرمانی سازند و در فصل ششم ، به مهارت های فرزند پروری در سیره رضوی از آغاز زندگی مشترک و روابط زناشویی زوجین تا تصمیم به داشتن فرزند و آغاز انعقاد نطفه و وظایف والدین در قبال فرزندان و نیازهای اساسی کودکان و جایگاه تشویق در تعلیم و تربیت کودکان و پرداختن به اشتباهات تربیتی والدین که گاهاً موجب بروز رفتارهایی نامناسب در فرزندان می شود ؛مورد بررسی قرار گرفت و در آخر به نتیجه گیری از مباحث مطرح شده پرداختیم .
شهودگرایی و استدلال گرایی در فلسفۀ اخلاق و تربیت اخلاقی
نویسنده:
محمد ضیایی مؤید,محمدرضا شرفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث جدی در نظریه های تربیت اخلاقی، مبنای فلسفی آنها درباره «شناخت اخلاقی» است که هریک براساس فلسفۀ اخلاق خاص خود، «مفاهیم و گزاره های اخلاقی» را تفسیر می کند و ماهیت شناخت اخلاقی انسان را نیز با ماهیت فلسفی این مفاهیم و گزاره ها مرتبط می داند. مقالۀ حاضر با مرور آرای دیوید راس و لارنس کلبرگ، نگاهی تطبیقی بین مبانی فلسفۀ اخلاق دو رویکرد شهودگرایی و استدلال گرایی و دلالت آن در تربیت اخلاقی دارد. شهودگرا معتقد است احکام اخلاقی، مستقل از یکدیگر اعتبار دارند و درک شهودی برای موجه بودن آنها کفایت می کند. استدلال گرا نیز احکام اخلاقی را وقتی معتبر می داند که استنتاج آنها از یکدیگر و ارتباطشان، مستدلّ ارائه شود. همچنین در تبیین شناخت اخلاقی انسان، شهودگرا معتقد است مفاهیم اخلاقی ماهیت شهودی دارند و گزاره های اخلاقی مستقل از یکدیگر نیز معتبر هستند و در نتیجه انسان با شهود خود، احکام اخلاقی را درک می کند، نه با قدرت تفکر و استدلال؛ اما استدلال گرا اعتبار احکام اخلاقی را به مستدل بودن ارتباط یک حکم با اصول عام اخلاقی می داند و درنتیجه تفکر استدلالی، ابزار شناخت اخلاقی است، نه شهود. با تطبیق شهودگرایی و استدلال گرایی، می توان به «شهودگرایی انتقادی» رسید که براساس آن، در هر موقعیت اخلاقی، ابتدا به صورت شهودی به قضاوتی می رسیم که باید اطلاعات و عواطف خود را نسبت به آن موقعیت سنجید. با پذیرش این مبنای فلسفی، باید از دو اصل در تربیت اخلاقی تبعیت کرد: ۱. متربی با شنیدن، دیدن و تجربه کردن تجربه های اخلاقی متذکر شود؛ ۲. متربی باید تفکر انتقادی نسبت به قضاوت های اخلاقی را یاد بگیرد.
تبیین تربیت اخلاقی عقل محور در اسلام و تحلیل انتقادی کتب دین و زندگی دوره متوسطه بر اساس آن
نویسنده:
سیدجعفر پورموسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق و تربیت اخلاقی یکی از نیازهای ضروری برای زندگی اجتماعی در جوامع بشری است. زیرا بدون اخلاق و تربیت اخلاقی انسان توانایی زندگی کردن در کنار یکدیگر را نخواهند داشت به همین دلیل حتی جوامع پیشرفته هم بدون اخلاق و تربیت اخلاقی ادامه زندگی را مشکل می‌دانند. مکاتب مختلف و جوامع مختلف بشری با توجه به نوع جهان‌بینی خود رویکرد متفاوتی به تربیت اخلاقی انسان دارد. در بین رویکردهای مختلف موجود درزمینه? تربیت اخلاقی، رویکرد دانشمندان مسلمان عقل محور مانند فارابی، خواجه طوسی و فیض، در این پژوهش موردتوجه قرار گرفت. هر یک از رویکردهای این دانشمندان به‌نوعی دارای صبغه دینی است؛ زیرا هدف نهایی آن‌ها از تربیت اخلاقی رساندن انسان به سعادت و سعادت نیز نزد آنان همان قرب الهی است. راه رسیدن به سعادت را هر سه دانشمند با اتفاق‌نظر ایجاد فضایل اخلاقی عفت، شجاعت، حکمت و عدالت می‌دانند و بر این عقیده‌اند تا در پرورش قوای نفس اعتدال ایجاد نشود امکان رسیدن به فضیلت و سعادت وجود ندارد. بنابراین برای تربیت صحیح اخلاقی توصیه می‌کنند که به حد وسط در پرورش قوا باید توجه شود، در غیر این صورت نه‌تنها فضیلت اخلاقی ایجاد نخواهد شد، بلکه رذیلت‌های اخلاقی در نهاد بشری به حد اعلی خود می‌رسند که جبران آن برای انسان سخت خواهد شد. در پایان این پژوهش کتب دین وزندگی دوره متوسطه بر اساس میزان توجه به شاخص‌ها و روش‌های تربیت اخلاقی موردنظر فارابی، خواجه طوسی و فیض کاشانی مورد تحلیل قرار گرفت.میزان اشاره به هر یک از فضایل چهارگانه(عفت،شجاعت،حکمت و عدالت) بدین شرح به دست آمد: در پایه اول به ترتیب %11.69، %13.9، %26.78، در پایه دوم %20.16، %16.88، %26.22 و درپایه سوم %18.42، %15.31، %23.17. با توجه به این که قوای شهویه و غضبیه در مراحل اول زندگی از سرعت رشد بیشتری برخوردار است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا تعدیل گردد؛ اما نتایج نشان می دهد که میزان توجه به این فضایل با رشد افراد رابطه معکوس دارد. همچنین با توجه به تحقیقات انجام شده توسط محققین در ارتباط با روندافزایش سالانه مشکلات اخلاقی در جامعه و مقایسه آن با میزان توجه به مقوله تربیت اخلاقیدر کتب دین و زندگی دوره متوسطه کهبه طور مستقیم رسالت تربیت اخلاقی را بر عهده دارد، مشخص شد که میزان سازواری مطالب درسی کتب دین وزندگی این دوره تحصیلی با شاخص‌ها و روش‌های موردنظر بسیار اندک است. به‌عبارت‌دیگر به کسب فضیلت‌های اخلاقی و روش‌های کسب آن با توجه به مراحل مختلف رشد، در پایه‌های تحصیلی این دوره توجه کافی نشده است.
تبیین دیدگاه انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی شیخ اشراق و دلالت های آن در تربیت اخلاقی
نویسنده:
افسانه رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، پس از تبیین اندیشه های فلسفی شیخ اشراق به عنوان موسس حکمت اشراق، بر اساس دیدگاههای انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی وی، به استخراج آرای تربیت اخلاقی او شامل اهداف، اصول و روشهایی در تربیت اخلاقی از میان آثار شیخ پرداخته است. این پژوهش با تاکید بر نفس انسان به عنوان جوهری ملکوتی و معرفت حضوری به عنوان معرفت حقیقی، به قرب به حق و برخی مراتب آن از جمله رضوان، وصول به نوارالانوار و سکینه تحت هدف غایی و اخلاق، خودشناسی و عبادت به عنوان هدف واسطه ای از نظر شیخ اشراق اشاره کرده است. مطابق با آثار شیخ، رسیدن به قرب الی الله با تحقق اصل تفکر که از راه مشاهده طبیعت و سیر انفسی، اصل تذکر، با روش یاد خدا و نعمتهای او یاد مرگ و معاد و عبارت آموزی، اصل تهذیب نفس با ریاضت، اعتدال با روش ضد، اصل مداومت و محافظت بر عمل با محاسبه نفس و اصل صبر با روش توکل امکان پذیر است که هر یک از موارد مذکور متناسب با سنین مختلف و میزان و نوع معرفت متربی دارای مراتب مختلف است.
تبیین مبانی ارزش شناسی و انسان شناسی تربیت اخلاقی آکوئیناس و نقد آن از منظر ابن سینا
نویسنده:
فردین جمور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر به تبیین مبانی ارزش شناسی و انسان شناسی تربیت اخلاقی آکوئیناس و نقد آن از منظر ابن سینامی پردازد. در این تحقیق سه سوال اساسی مطرح شده است که عبارتند از: 1- بر اساس دیدگاهآکوئیناس، چه اهداف، اصول و روشها یی را برای تربیت اخلاقی می توان استنباط کرد؟ 2- دیدگاه تربیت اخلاقی آکوئیناس بر چه مبانی ارزش شناسی و انسان شناسی مبتنی است؟ 3- از منظر ابن سینا چه نقدهایی بر مبانی ارزش شناسی، انسان شناسی و دیدگاه تربیت اخلاقیآکوئیناس می توان وارد دانست؟ در پاسخ به سوال اول به این نتیجه رسیدیم که اهداف تربیت اخلاقی از نظر آکوئیناس، پرورش فضایل و از بین بردن رذایل، پرورش تفکر و تعقل اخلاقی، یافتن حقایق اخلاقی و انضباط و تأدیب نفس است. شش اصل اساسی با روش های مربوط مورد نظر آکوئیناس عبارتند از: اصل رعایت قوانین اخلاق الهی با روش های تفکر و تأمل و الهام، اصل محبت با روش های مهر و قهر و احسان، اصل رهایی از وسوسه ها با روش های ذکر، توجه به امور نیک و فراغت از غم های برون، اصل کمال با روش عمل به فرائض دینی، اصل اجتماعی شدن با روش های یادگیری مها رت ها و یادگیری نقش های اجتماعی و اصل اعتدال باروش های میانه روی در سخنگویی و عادت دادن به فضائل اخلاقی. در پاسخ به سوال دوم فضایل چهارگانه از جمله: مصلحت و دوراندیشی، نقش خرد در کنترل امیال انسان، پایداری خرد در برابر احساساتی از قبیل ترس و خشم و حاکم بودن خرد در ارتباطات انسانی و قائل به ارزش های واقع گرا و هچنین فضایلی مانند: ایمان، رجاء و احسان بیان شده است. در پاسخ به سوال سوم نقدهایی مطرح شده است، از جمله: 1- به فضیلت عدالت در وجود انسان توجه سطحی و گذرا دارد. 2- به مراتب متعدد سعادت و شقاوت انسان کمتر توجه کرده است. 3- آکوئیناس فرشتگان را به دو دسته خوب و بد تقسیم کرده است. 4- آکوئیناس منکر دستیابی انسان از راه مکاشفه ذهنی است. 5- معتقد است که انسان به تنهایی نمی تواند؛ فضایلی مانند: ایمان، رجاء و احسان را کسب کند و همچنین وجود فطرت پاک را در انسان رد کرده است.
بررسی تطبیقی آراء شهید مطهری و ملا مهدی  نراقی در حوزه تربیت اخلاق
نویسنده:
رحمت اله محبوبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تربیت اخلاقی، به عنوان ساحتی مهم از تربیت ، امروزه مورد عنایت و توجه ویژه ای قرار گرفته است؛ و اگر بشر امروز بخواهد تعادل روحیو روانی داشته و در روابط فردی و اجتماعی موفق باشد. باید به اخلاقو تربیت اخلاقی روی آورد. این پژوهش به بررسی تطبیقی موضوع تربیت اخلاقی در آثار ملا محمد مهدی نراقی و استاد مرتضی مطهری می پردازد. ناگفته پیداست که این مقال را ، مجال نیست که به تمامی آنچه محقق نراقی و استاد مطهری در باره اخلاق و تربیت اخلاقی آورده اند، بپردازد؛ با این حال، هر کدام از این آثار ترجمان فکری مولفان خود می باشند. ساحت تربیت اخلاقی ، ساحتی گسترده و زوایای آن متنوع و متکثر است. محقق نراقی در کمال اختصار ضمن بیان مبانی واصول ، اهداف و روش هایتربیت اخلاقی، با رویکرد تلفیقی وبا استدلال برهانی ضمن بهره بردن از شریعت وعرفان و اندرز اقدام به شرح نظریات خود نموده است.مباحث مربوط به اخلاق بندگی و دینیبا سبک درمان برخی بیماریهای روحی ، و با تقسیم بندی نوین قوای نفس ودیگر مباحث خرد وکلان که از تلفیقی بودن جامع السعادات و عقلی بودن تهذیب وتربیت سرچشمهمی گیرد. و استاد مطهری اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. طبق دیدگاه وی انسانها از هویتی برخوردارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد. چنین نظریه ای در باره اخلاق ، بعضی دلالت ها را برای اخلاق به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاقوتربیت اسلامی بامبانی ،اهداف ، اصول و تنظیم محتوای آموزشی تربیتی است.
مبانی، اصول و شیوه‌های تهذیب اخلاقی از نظر غزالی و فیض
نویسنده:
علیرضا صادقزاده قمصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش نظری در عرصه تربیت اخلاقی مبتنی بر دین، به توصیف "مبانی، اصول و شیوه‌های تهذیب اخلاقی" (پیرایش برون و درون آدمی از آلودگی اخلاقی
بررسی تطبیقی آرای تربیت اخلاقی مطهری و نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس
نویسنده:
حسن‎آقا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق از مسائل مهم در زندگی بشر است. همه فلاسفه و مربیان از گذشته تا به امروز به مسئله اخلاق به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر پرداخته اند و هر یک در نظریه های خود به تعبیر و تفسیر اخلاق، رابطه اخلاق با زندگی بشر، وجدان اخلاقی و یا مطلق و نسبی بودن قضایای اخلاقی اشاره کرده اند.در تحقیق حاضر موضوع تربیت اخلاقی از دیدگاه دو متفکر نامدار، مرتضی مطهری و یورگن هابرماس بررسی می شود. در یک دیدگاه نظریه ای از اخلاق تبین شده است که اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. مطهری به عنوان اندیشمند مسلمان برای اخلاق چنین نظریه ای ارائه کرده است. بر طبق این دیدگاه انسان ها از هویتی برخور دارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد.چنین نظریه ای در باره اخلاق، بعضی دلالت ها را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاق و تربیت اسلامی با اهداف، اصول و تنظیم محتوای آموزشی اسلامی است. اما با این حال، عدم توجه به اخلاق خادم، عادات فعلی، و مونولوگ بودن بعضی از دیدگاه های وی، از جمله انتقادات وارد بر آراء تربیت اخلاقی مطهری است.در دیدگاه دوم نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس فیلسوف معاصر نئومارکسیسم همراه با دلالت های آن در تربیت اخلاقی و چگونگی کاربست این نظریه در تعلیم و تربیت، بررسی می شود. بر خلاف نظریه مطهری، هابرماس اخلاق را فاقد بنیاد دینی و متافیزیک می داند. به نظر هابرماس، اخلاقیات ریشه در شناخت، گفتمان و در نهایت اجماع انسان ها دارد نه در فطرت آنها. از نظر وی دستورات الهی اعمال اخلاقی ما انسان ها را هدایت نمی کند. بلکه آنها بر اساس زیست جهان با استدلال و تفاهم افراد به وجود می آیند. چنین دیدگاهی اهداف و اصول خاصی را جهت کاربست تربیت اخلاقی ارائه می دهد که از جمله تدارک برنامه های درسی متنوع و قابل انعطاف در برنامه ریزی تربیت اخلاقی است. دیدگاه هابرماس از سوی اندیشمندان مختلف به خصوص پست مدرن ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عدم تعریف عدالت، نبود اختیار در انسان و هم رتبه بودن معلم و دانش آموز از جمله انتقادهای وارد بر نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس است.از آنجاکه مطهری و هابرماس هر دو از اندیشمندان معاصر محسوب می‌شوند که، مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیسم را مورد مطالعه و نقد قرارداده‌‌اند. و علاوه بر آن دیدگاه‌های مختلف فرق اسلامی از طریق مطهری و دیدگاه‌های اندیشمندان نسل اول مکتب فرانکفورت بوسیله هابرماس مورد تجزیه و تحلیل و بازسازی قرار گرفته است، فلذا هر دو شخصیت منتقد به حساب می آیند و در مقوله های مانند عدالت و آزادی و اکتسابی بودن اخلاق مشابهت های وجود دارد.جهت وصول به اهداف تحقیق؛ مبانی فلسفی، اخلاقی، رویکردها، اصول، اهداف، تشابهات و تفاوت‌ دیدگاه‌های دو اندیشمند فوق در تربیت اخلاقی و چگونگی کار بست این دیدگاه ها در تعلیم و تربیت، به روش پژوش تحلیلی که به طریق کتابخانه‌ای با استفاده از فیش برداری از اسناد اصلی، مدارک و منابع گردآوری گردیده است، پس از تجزیه و تحلیل، نتیجه‌گیری به عمل آمده است. تحقیق در پایان با ارائه پیشنهادات و طرح محدودیت‌های پژوهش به پایان رسیده است.
  • تعداد رکورد ها : 106