جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 87
حکومت و مشروعیت در تفاسیر معاصر شیعه
نویسنده:
علی آقاجانی قناد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثر حاضر پژوهشی است در جهت بسط ادبیات توصیفی و تبیینی تفسیر سیاسی قرآن با گرایش تفسیر موضوعی، تا راه برای پژوهش‌های تحلیلی در این وادی تسهیل شود. تفسیر سیاسی قرآن از مباحث روز آمد و کارآمد در عرصه روش‌ها و نگرش‌های جدید است که تلاش دارد قرآن و تفاسیر تازه از آن را محور حرکت دانش سیاسی در اسلام سازد. تفسیر سیاسی قرآن در میان روش‌ها و یا گرایش‌های مختلف تفسیری ، سازگاری و نیاز بیشتری به تفسیر موضوعی و تفسیر عصری دارد که در آن نگرش‌های اجتماعی – سیاسی پررنگ‌تر بوده و به رشد و باروری و سامان‌یابی آن کمک بیشتری می‌نماید. مشروعیت یکی از موضوعات مهم در عرصه سیاست است که نیازمند باز تفسیر آن در دستگاه فکری قرآن برای تفسیر موضوعی و عصری است. در ایناثر تلاش شده است تا این موضوع اساسی بر اساس آیات قرآن و تفاسیر معاصر شیعه از آنها بازنگری شود. در حقیقت نگرش درج? دوم به تفسیر موضوعی آیات مشروعیت در تفاسیر مختلف معاصر شیعه شده است. بر همین اساس می‌توان این تلاش را نوعی تفسیر موضوعی در مقامگردآوری دانست. بدین ترتیب به صورت موضوعی مشروعیت حکومت در زمان پیامبر(ص) امامان(ع) و در عصر غیبت بررسی می‌گردد. در این اثر دیدگاه‌های تفسیری بر اساس نظری? تفسیری و فلسفی علامه طباطبایی دربار? اصل استخدام که در درون نظری? ادراکات اعتباری ایشان قرار دارد بر پای? روایت عبدالله جوادی آملی از آن سنجیده شده و دوری و نزدیکی آرایمفسران با آن مورد توجه قرار می‌گیرد. در این نظریه و برداشت از آن سرشت انسان دارای دو قلمرو فطرت و طبیعت است که طبیعت انسان میل به استخدام گری دارد ولی فطرت و قوانین الهی آن را کنترل می‌کنند. انسان باطبع استخدام‌گر خود حرکت می‌کند اما در می‌یابد نیاز به همکاری دارد سپس بهاجتماع تعاونی‌ش می‌دهد. آن گاه با کمک فطرت و عقل خود به قوانین الهی می‌رسد و آن‌ها را به کار می‌گیرد. این مسأله در عرضه سیاست به آن می‌انجامد که اختیار انسان در عرضه انتخاب‌گری به رسمیت شناخته می‌شود اما مبنای عمل او قوانین الهی و ضوابط اسلامی قرار می‌گیرد که مشروعیت الهی و مردمی را رقم می‌زند. این موضوع در عصر معصوم بنا به نصوص تخصص می‌خورد اما در عصر غیبت بر اساس همین مکانیزم عمل می‌شود. این دیدگاه در مقابل دیدگاه مشروعیت الهی صرف در عصر غیبت قرار می‌گیرد. تفاسیر معاصر شیعه بر اساس این چارچوب به دو گونه تقسیم می‌شوند. دسته‌ای مانند من وحی القرآن، الفرقان، کاشف تقریب القرآن، مفاهیم القرآن، پرتوی از قرآن، تفسیر شهید مطهری،و صاحب تفسیر راهنما، به دیدگاه علامهدر المیزان نزدیک‌اند و به مشروعیت الهی مردمی در عصر غیبت معتقدند که البته بدون توجه به مبانی فلسفی علامه است. در مقابل تفاسیر دیدگای مانند نمونه، اطیب البیان، انوار درخشان، تسنیم، تفسیر قرآن کریم، تفسیر قرآن مجید و برخی دیگر از تفاسیر از نظری? علامه دورند و به مشروعیت محض الهی در عصر غیبت معتقدند، تفسیر تسنیم نیز به نص الهی و مشروعیت نص معتقد است با این تبصره که فقیه را ملزم به رعایتعقد بیعت و عمل بر اساس مفاد آن می‌داند.
اندیشه‌های سیاسی تاثیرگذار بر ساختار جمهوری اسلامی ایران، مقایسه اندیشه‌های آخوند خراسانی و امام خمینی
نویسنده:
محمد محبی کلوانق
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين پژوهش قصد دارد تا با استفاده از روش تحليل گفتمان ، انديشه هاي سياسي تاثير گذار بر ساختار جمهوري اسلامي ايران را تحليل كند . نظام جمهوري اسلامي براساس مذهب شيعه ساخته شده است . تاكيد اصلي روي انديشه هاي دوعالم شيعه در صد سال اخير يعني آخوند خراساني و امام خميني است . ولي انديشه هاي آنها هم ريشه در گفتمانهاي سياسي گذشته در مذهب شيعه است . گفتمان سياسي شيعه ، از آغاز تاكنون ، تغييرات زيادي را تجربه كرده است . اين پژوهش براساس نظريه گفتمان لاكلا و موفه ، اين گفتمانها را تحليل كرده است . ابتدا در فصل سوم ، 4 گفتمان ، امامت ، تحريم ، تجويز و نيابت را تحليل نموده است . سپس در فصل چهارم گفتمان تحديد و انديشه سياسي آخوند خراساني بطور كامل بررسي كرده است ، آخوند خراساني در عرصه سياسي ، اختيار كمي به فقها ميدهد . به جز در امور قضاوت ، كه اين امر را مختص فقها ميداند . تاسيس حكومت توسط عالمان ديني رارد ميكند .با انطباق انديشه هاي آخوند خراساني به اين نتيجه رسيده شد كه انديشه وي تاثير چنداني بر ساختار جمهوري اسلامي نداشته است . در فصل پنجم به گفتمان تاسيس و انديشه سياسي امام خميني پرداختهشده است . بطور طبيعي انديشه ايشان بيشترين تاثير را بر ساختار جمهوري اسلامي داشت ، چون امام خميني ، بنيانگذار و نظريه پرداز نظام است . امام خميني در تمام عرصه ها ، معتقد به حضور حداكثري عالمان دنيبود . مبتكر نظريه ولايت فقيه و تاسيس حكومت ديني در زمان غيبت امام معصوم مي باشد . در اين مرحله فرضيه به اثبات مي رسد .در فصل بعدي مقايسه دو انديشه صورت گرفته است و در فصل اخر ، بعد از طرح مباحثي درباره حقوق اساسي و مفهوم قانون اساسي و روشهاي بازنگري ،پيشنهاداتي براي اصلاح قانون اساسي در اينده مطرح شده است .
مقایسه تطبیقی  اندیشه سیاسی جنبش اسلام‌گرای النهضه در تونس با انقلاب اسلامی در ایران با تاکید بر اندیشه سیاسی  راشدالغنوشی و امام خمینی(ره)
نویسنده:
امین راوردژ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقایسه بین اندیشه اندیشمندانی که رهبری یک جریان فکری و تحول اجتماعی را بر عهده دارند می تواند کلید اصلی مقایسه بین تحولات سیاسی و اجتماعی در آن کشور ها نیز باشد. این پژوهش با این هدف دست به مقایسه بین اندیشه سیاسی امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و راشد الغنوشی به عنوان رهبر فکری انقلاب تونس زد.شاخص های مقایسه به خوبی نشان داد که این دو متفکر اسلامی علیرغم تشابهات بسیار، در بعضی موارد نیز تفاوت هایی در بعضی شاخص ها داشته اند که شاید دلیل اصلی آن را بتوان نوع نگاه و تفسیر این دو متفکر از شریعت عنوان کرد. به عنوان مثال میتوان به مساله حکومت، مشروعیت حکومت و یا حقوق بشر اشاره کرد که در اندیشه این دو متفکر علیرغم تشابهات دارای تفاوت های اساسی می باشد. در موضوع حکومت شیعی بودن امام خمینی و اعتقاد به مفهوم غیبت راه به اندیشه ولایت فقیه می برد در حالیکه راشد الغنوشی به عنوان یک متفکر مالکی مذهب به مانند بسیاری از متفکرن اهل سنت به شورا گرایش دارد.نگاه امام خمینی به مساله حقوق بشر تقریبا منفی است و این مفهوم را غربی می داند و در مقابل به حقوق بشر اسلامی معتقد است در حالیکه راشد الغنوشی به مفهوم حقوق بشر به عنوان یکی از دستاورد های بشری مینگرد و ریشه آن را در اسلام می بیند.
مقایسه رابطه اخلاق و سیاست در آراء و نظرات ابن‌مقفع و ماکیاولی
نویسنده:
محمدابراهیم اسراری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از مسایل بنیادین در حوزه فلسفه سیاسی این است که سیاستمدار باید ابزاری اخلاقی برای رسیدن به هدف اتخاذ کند و به عبارتی هدف اخلاقی نمی تواند ابزاری غیر اخلاقی داشته باشد . این مساله در نزد اندیشمندان دوران کلاسیک یونان تا امروز مشهود است ، هر چند که در دنیای مدرن کم رنگ تر شده است . سقراط ، ارسطو ، افلاطون و اصحاب کلیسا در غرب و متفکران اسلامی در شرق به رابطه گسست ناپذیر این دو مقوله اعتقاد دارند . در غرب با آغاز عصر رنسانس زمینه گسست رابطه سنتی بین اخلاق و سیاست بوجود آمد که می توان ماکیاولی را مبدع این امر دانست . اما در شرق اسلامی سالها قبل از ماکیاولی اندیشمندی بنام روزبه معروف به ابن مقفع نظراتی در رابطه اخلاق و سیاست ارایه می دهد که او را پیشقراول این گسست معرفی می نماید . همانگونه که ماکیاولی نگاهی ابزاری به اخلاق دارد و از آن به نفع سیاست بهره می برد این امر در اندیشه ابن مقفع نیزمشهود است . با روش مقایسه ای در این پایان نامه ، شرایط و خصوصیات اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و فکری ماکیاولی و ابن مقفع مورد مقایسه قرار گرفته است . این دو متفکر قائل به گسست رابطه سنتی اخلاق و سیاست و اخلاقی متناسب با قدرت و سیاست و در جهت ، حصول حفظ و بسط ان می باشند . ایندو راه حل تضمین قدرت سیاسی را در استفاده از اخلاق متناسب با قدرت و سیاست می دانند
رفتار سیاسی ائمه اطهار (ع) با مخالفان
نویسنده:
محمد بیاتی چالشتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان رفتار سیاسی ائمه اطهار علیهم السلام با مخالفان می باشد.سوال اصلی تحقیق چگونگی رفتار سیاسی ائمه با مخالفانشان است.فرضیه ای مطرح شده آن است که اصل در برخوردورفتارایشان با مخالفان بررفق و مدارا بوده،مگر جایی که کیان اسلام در خطر نباشدودو سوا ل فرعی دیگرعبارتنداز: اول آنکه ،حدومرز مدارا با مخالفان تا کجاست. دوم آنکه؛ متوسل شدن به جنگ در چه شرایطی صورت می گرفته است.در جواب سوال فرعی اول، فرضیه ای که مطرح شده این است که تا جایی که کیان اسلام در خطر نبود مدارا به عنوان بهترین راه حل و رفتار انتخاب می شد.ودر جواب سوال فرعی دوم ،فرضیه این است،که زمانی که مخالفین دست به سلاح می بردندائمه اطهار برای پیشرفت ،تبلیغ و دفاع از دین اسلام، با قاطعیت عمل کرده و متوسل به جنگ می شدند.که برای سنجش و بیان فرضیه های موجود،آن هادر دو فصل مورد بررسی قرار گرفته اند.قبل از اینکاربه چهار چوب مفهومی پرداخته شده،وابتدا مبانی نظری مدارا در غرب واسلام بررسی،وسپس به بحث مفهومی مدارا در سیره ائمه درحوزه اخلاق،رفتاروعقیده وانواع آن پرداخته شده است.واین بحثبا بیان مخالف و اپوزیسیون درغرب و اسلام وتقسیم مخالفین ائمه ادامه داده شده است.فصل دوم،بررسی رفتار سیاسی ائمه ی دارای اقتدار سیاسیبا مخالفانشانمی باشد،در این فصل به رفتار دو امام بزرگوار امام علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام پرداخته شده است. فصل سوم رفتارسیاسی سایر ائمه که فاقد قدرت سیاسی بودندمی باشد که رفتارشان با مخالفین به عنوان یک رهبر معنوی ای،بهترین الگو برای همه کسانی است که دارای قدرت هستند . شیوه بارز همه آنان مدارا با مخالف بوده ،مگر زمانی که کیان اسلام درخطرباشد.وچون فاقد قدرت سیاسی بودند این کار را با تعلیم و تربیت شاگردان،سکوت(تقیه)و...انجام می دادند.
بازخوانی امکان و امتناع الهیات سیاسی در اسلام بر اساس نظریه کارل اشمیت
نویسنده:
محدثه جزائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار پیش رو می کوشد با تعریف الهیات سیاسی در بستر الهیات مسیحی، روایت خاص اشمیت از این واژه را افاده نماید. اشمیت با به کارگیری مفهوم الهیات سیاسی در معنای جامعه شناسانه می کوشد نشان دهد چگونه مفاهیم مدرن نظریه سیاسی دولت، همان مفاهیم الهیاتی است که از بار الهیاتی خود تهی گشته است. در این معنا از الهیات سیاسی، که حد واسطی است میان سیاست دینی شده و کارکردهای سیاسی دین، اشمیت دانش و عقل نهفته شده در الهیات مسیحی را به جای ایمان می نشاند و الهیات مسیحی را سیاسی اعلام می نماید. با عنایت به تفاوت های شگرف اسلام و مسیحیت، با استفاده از روش پدیدار شناسی اشمیت و با شاقول الهیات سیاسی به بازخوانی اندیشه سیاسی در اسلام مبادرت ورزیده و امکان و یا امتناع چنین الهیاتی را به پرسش می کشد. با عطف به دو مساله پاسخ نظری به این پرسش، امتناع الهیات سیاسی در اسلام می باشد. اولا اسلام به عنوان دین الهی فاقد الهیات در معنای به کار رفته در پیشوند الهیات سیاسی می باشد. تفاوت مفهومی«امر قدسی» و «وحی» در انگاره مسلمانان با مسیحیان به تضعیف بنیان های الهیات در اسلام می انجامد. دوم آن که الهیات سیاسی از یک سو استقلال امر سیاسی به عنوان حوزه ای مستقل از الهیات و از سوی دیگر ابتنای آن بر عقل گرایی به جای ایمان باوری را مفروض می گیرد که این هر دو در اندیشه سیاسی اسلامی غائب است. فربه شدن علوم شرعی نظیر فقه و کلام هر گونه تلاش نظری در خصوص سیاست در اسلام را محدود و محصور نموده است.
مولفه‌های قدرت نرم در سیره پیامبر اکرم (ص)
نویسنده:
حسین الماسی کوپائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چكيده پايان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش هاي اجرا و نتايج به دست آمده) :اساس رسالت پیامبر اسلام(ص)، دعوت جهانیان به دینی است که خداوند متعال بعنوان دین خاتم معرفی فرموده و ستون های آن را در قرآن کریم استوار نموده است. از این رو هسته مرکزی مأموریت پیامبر اکرم(ص)، آگاهی بخشی به ملل نسبت به حقانیت این دین و جذب آنها به باورها و رفتارهائی است که خداوند مقرر نموده است. قدرت نرم و معنوی پیامبر اکرم، از یک سو منبعث از جذابیت پیام الهی و از سوی دیگر برگفته از شخصیت پیامبر(ص) به عنوان انسان کامل و رفتار حسنه، جذاب و تأثیر گذار ایشان در دوره رسالت بوده است. در واقع هدف پیامبر آزاد کردن قلوب مردان و زنان بود. مسلمانان نیز به پیروی از سنت ایشان هر زمان وارد سرزمینیمی‌شدند، صلح و عدالت را برقرار می کردند. این امر عامه مردم را که دچار سرخوردگی شده بودند به اسلام جذب نمود. همین قدرت نرم بوده که بر پایه آن پیامبر(ص) در مدت زمان کوتاه دوران رسالت خود(23 سال) قدرتی بلامنازع(بر محوریت صلح و عدالت) کسب کرد. پس از آنکه آن حضرت در مکه پیروان معدودی برای خود فراهم کرد، توانایی تشکیل دولت اسلامی در مدینه را بدست آورد و ظرف مدتی کمتر از 10 سال تمامی شبه جزیره عربستان را عملاً تحت نفوذ خود درآورد. این تغییر و تحول شگرف نتیجه برنامه ریزی دقیق، پیمان های اتحاد، روابط راهبردی و استفاده اندیشمندانه از قدرت سخت برای خنثی کردن توان دشمنان، بدون توسل به تخریب یا قتل عام کامل(بلکه با تکیه بر صلح عادلانه، رحمت و مهرورزی نهفته در اسلام)، حاصل شد. پیامبراکرم(ص) با استفاده از قدرت نرم و معنوی خود که شامل حسن خلق، اخلاق و رفتار نیکو، تدبیر، عطوفت و مهربانی، صلابت و قاطعیت و.... بوده و بوسیله تأسیس نظام های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، توانست اسلام را در سرتاسر دنیا گسترش دهد و قلوب انسان‌ها را در مدت زمان اندکی جذب کند و همچنین امتی ساخت که توانستند در قله‌های تاریخ حرکت کنند و این امت به شکلی درآمد که امت شاهد و الگو برای کل بشریت شد.
بررسی اندیشه وحدت در جهان اسلام معاصر رویکردی در جهت الگوسازی نظام سیاسی برای عصر حاضر
نویسنده:
عبدالکریم ارسطو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسلام از آغازین روزهای ظهورش در جزیره العرب همانند تمامی ادیان ابراهیمی، منادی وحدت جامعه بشری بوده است. تأکید قرآن کریمو سیره عملی پیشوایان دینی در راستای موضوع «همگرایی اسلامی»، آن را بعنوان بایسته ای عقیدتی و عقلانی، مورد توجه امت اسلامی و متفکران مسلمان قرار داده است. متأسفانه، علی رغم پشتوانه اعتقادی قوی، تمدن بزرگ اسلامی و اقتدار مسلمانان در طول تاریخ اسلام، طی دو قرن اخیر، عواملی همچون: فراز و فرودِمشروعیتِدولت های مسلمان؛ وقوع منازعات میان آنان؛ ورود دو نظریه «سکولاریسم» و «ناسیونالیسم احساسی-نژادی» از مغرب زمین؛ سیاست های تفرقه آمیز کشورهای غربی، در کنارآسیب پذیری های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان اسلام؛ موجبِ تجزیه امپراطوری عثمانی و الغاء نهاد خلافتوهمچنین سلطه سیاسی، اقتصادی و نظامی قدرت های غربی بر سرنوشت امت اسلامی و در نتیجه واگرایی بیشتردر جهان اسلامگردید. ارائه الگوی عملی از «همگرایی اسلامی»؛ با استفاده از پشتوانه عقیدتی و تجارب نظری و عملی همگرایی در جهان اسلام و سایر مناطق جهان و نیز در نظر داشتن فرصت ها و آسیب پذیری های امت اسلامی در جهان معاصر، برای برون رفت از وضعیت واگرایی موجود، دغدغه اصلی این پژوهش است.انحطاط سیاسی و جایگاه ضعیف ملل و دول اسلامی در معادلات منطقه ای و بین المللی، اهتمام به تحقق «وحدت اسلامی» را که امروزه از آن بنابر واژگان تخصصی علمروابط بین الملل تحت عنوان «همگرایی اسلامی» یاد می شود، ضروری می نماید.چارچوب نظری موردتوجه در این پژوهش برای حصول به مدل همگرایی اسلامی، چهار رویکرد مطرح در روابط بین الملل شامل« تجربی – ارتباطی»، « فرهنگی – کارکردی»، « اقتصادی – کارکردی» و « سیاسی – نهادی» است. البته از چهار رویکرد فوق الذکر «رویکرد تجربی – ارتباطی» به دلیل ظرفیت ها و ملاحظات مندرج در آن شامل: 1) استفاده از فرصت های عقیدتی، هنجاری و تاریخی مشترک در جهان اسلام 2) استفاده از تجارب نظری و عملی موفق جها اسلام و غیر اسلام 3) تأکید بر ارتقاء سطح مبادلات و ارتباطات در جهان اسلام 4) تأکید بر مبادلات دولتی و غیر دولتی بطور همزمانبیشترین تطابق و بهره وری را برای تحقق همگرایی اسلامی را دارا می باشد. برای توصیف و تبیین و تحلیل محیطی از از فرصت ها و تهدیدهای فراروی همگراییدر جهان اسلام از چهارچوب نظری ارزیابی و سنجش محیطی ساختارها و سازمانها (قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدات) موجود علم مدیریت استراتژیک بهره برداری شده است.روش تحقیق دراینپزوهشیکتابخانه ای و اسنادی و با استفاده روش توصیفی، تبیینی، تحلیلی و تجویزی استبه نظر نگارنده، علیرغم فرصت های محدودِ پیش روی همگرایی اسلامی، با اولویت بندی و هم افزاییمتغیر های مستقلی مانند: افزایش سطح ارتباطات و مبادلات؛ همکاری های فرهنگیدر بستر هویت و اعتقادات مشترک اسلامی؛ همکاری های سودآور اقتصادی و همچنین همکاری ها و مناسبات سیاسی و امنیتی میان دولت های اسلامی، در درازمدتمی توان به تحقق و تعمیق وجوه و سطوح گوناگون وبالاتر همگرایی اسلامی، بعنوان متغیر وابست? این تحقیق نایل آمد. بر این اساس، تحقق «جامعه سیاسی» بعنوان بالاترین سطح همگرایی و وحدت کامل اسلامی، اولاًواجدِ مبنایی عقیدتی و مذهبی است و ثانیاًدارایِ رویکردی اجتماعی، اقتصادی،سیاسی و امنیتی است. دراین راستا، بهره برداری از حوزه های گوناگونِ مبادله میان کشورهای اسلامی برای حصول به جامع? سیاسی، موثر ارزیابی می گردد. بهره برداری و توجه همزمان به چهار رویکرد 1) «تجربی -ارتباطی»بر پایه افزایش سطح ارتباطات میان امت اسلامی، 2) فرهنگی –کارکردی بر پایه افزایش تبادلات و همکاری های فرهنگی 3) «اقتصادی ـ کارکردی» بر پایه شکل گیری ساختارهای اقتصادی و همچنین 4) «سیاسی – نهادی» بر پایه ارتباطات و شکل گیری نهاد های سیاسی مشترک؛ سرعت و توفیق «فرآیند همگرایی» و در نتیجه حصول به یکی از اشکال «همگرایی» در جهان اسلامرا در طیف فقدان جنگتا وحدت ِ کامل میان کشورهای اسلامیرا هموار می سازد . به نظر نگارنده اگر چههمگراییِ اقتصادی و سیاسی، در مقایسه باهمگرایی عقیدتی - هنجاری از رجحان بالاتری در نظریه های همگرایی برخودار است، اما تأکید صرف بر همگرایی ناشی ازموسساتِ اقتصادی و سیاسی منطقه ای جهان اسلام، بیشتر همگرایی اقتصاد دانان، حقوق دانان و سیاست مداران است تا همگرایی امت اسلامی، و به همین دلیلدچار بی ثباتیخواهد بود. بنابر این برای حصول بهوحدت اسلامیِ تکامل یابنده و با ثبات،دستیابی به «همگرایی عقیدتی و مذهبی» در مقایسه باوجوه اقتصادی، سیاسی وامنیتی همگرایی از اهمیت بالاتری برخوردار است. به همین دلیل است که استعمارگران همواره اختلافات و شکاف هایمذهبی را در جهان اسلامدامن می زنند. پیشنهاد این پژوهش «الگویی تلفیقی و چند وجهی»شامل وجوه: فرهنگی- ارتباطی، اقتصادی – مبادلاتی و سیاسی- امنیتیاست که مراتب سه گانه همگرایی شامل: پیوستگی، همبستگی و همگرایی را در تمامی سطوح اجتماعی و سیاسیکشورهای مسلماناز طریق تعاملات منطقه ای ایجاد نماید،و در درازمدت به سوی مرکز سیاسی واحدی در چارچوب اتحادیه، کنفدراسیون و یا فدراسیون، رهنمون سازد.
دیدگاه حضرت علی (ع) در مورد جنگ و صلح
نویسنده:
مهدی قشقاوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اساس و مبنای سیاست جهانی اسلام بر «دعوت »استوار می باشد. سیره عملی حضرت رسول اکرم(ص) و ائمّه ه‍‍ُدی(ع)نیز مبتنی بر «دعوت»به توحید بوده است.پذیرش و گسترش اسلام اصیل نیز بر همین مبنا صورت گرفته و اجباری در پذیرش اصل اسلام نبوده است.جنگ در اسلام از نتایج مخالفت سران کفر با دعوت اسلامی به شمار می رود.جنگ مشروع در اسلام به «جهاد فی سبیل الله» موسوم است.بر اساس سیره نبوی و سیاست های دولت علوی(ع) ،جنگی مشروع است که در جلو گیری از ستم و بیداد و دفاع از کیان و ناموس اسلام باشد.بر این اساس حتّی جهاد ابتدایی نیز در واقع جهاد دفاعی محسوب می شود.صلح در اسلام،دارای معنی عمیق و وسیعی است و آن عبارت است ازسازش و همزیستی مسالمت آمیز در سایه عدالت وامنیّت اجتماعی برای تمام مردم. حضرت علی (ع) خود مظهر این ارزش ها است که در تمام زندگی شریف خود،با ملاطفت و مهربانی و مردم داری برخورد میکرد.اصل در سیاست آن حضرت(ع) بر صلح و هم زیستی مسالمت آمیز است و در بسیّاری مواقع، با وجود امکان آغازگری و پیروزی حتمی در جنگ،حتی الامکان به این امر اقدام نمی کردند مگر این که وادار به آن می گردیدند و در هر سه جنگ ،آن حضرت،آغازگر جنگ نبوده اند. می توان گفت که رفتار صلح خواهانه آن حضرت،یکی از مهمترین سیاست های استراتژیک ایشان بوده است.در اینپژوهش ، شامل چهار فصل و یک نتیجه گیری ،به تشریح نظرات اسلام وبیانات و سیره عملی امیر المومنین،علی (ع) در خصوص جنگ و صلح پرداخته شده است.
مولفه‌های حکمرانی خوب در سیره نبوی
نویسنده:
محمد ایگدر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
(لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه)«هر آینه رسول خدا برای شما الگویی نیکویی است»بحث حکمرانی خوب یا "به زمامداری" در گام نخست توسط بانک جهانی و صندوق بین المللی پول مطرح شد که در نهایت توسط سایر سازمان ها ی بین المللی نیز مورد توجه قرار گرفت. مفهوم حکمرانی خوب از اوایل دهه‌ی 90 میلادی وارد ادبیات حقوقی و سیاسی شده است«حکمرانی خوب» امروزه به مثابه یک دستگاه سنجش وضعیت حکمرانی در کشورهای مختلف دنیا به کار می‌رود و کشورها بر اساس شاخص‌های تعیین شده در این دستگاه ارزیابی و رتبه‌بندی می‌شوند. این اندیشه که در اصل بانک جهانی و کارشناسان و متخصصان آن ترویج و حمایت می‌کنند در حال حاضر از مقبولیت نسبتاً بالایی برخوردار است. بانک جهانی اکنون بیش از یک دهه است که همه ساله بر مبنای شاخص‌های تعریف شده در این دستگاه، وضعیت حکمرانی در کشورهای مختلف را بررسی و گزارش آن را به طور رسمی و علنی منتشر می‌کند. این گزارش در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها و قضاوت‌ها و مباحثات داخلی و خارجی مبنا قرار می‌گیرد.و دنیای امروز که دوره فرانوین نام گرفته الزام ها وضرورت های سیاسی ،فرهنگی،اجتماعی واقتصادی خاصی را شکل داده که به موجب آن نیازمند ساختار تازه ای از روابط بین حکمران وملت خواهد بود .حکمرانی خوب»نقشهء راهی است که کشورهای مسلط جهان و کشورهای غربی پیش‌ روی کشورهای جهان سوم ترسیم کرده‌اند و حرکت روی این نقشه،تأمین و تضمین‌کننده‌ منافع کشورهای مسلط است.درنتیجه«حکمرانی خوب»نمی‌تواند الگو و برنامهء متعالی برای‌ پیشرفت و توسعه جامعه بشری بویژه کشورهای درحال توسعه باشد.درعوض حکمرانی‌ خوب در سیره نبوی پیامبر اکرم (ص)با ظرفیت گسترده می‌تواند پیشرفت و تعالی‌ جامعه بشری را تضمین کند و جایگزین حکمرانی خوب شود؛چرا که رویکرد حکمرانی‌ خوب«جهان‌بینی مادی»،و در طول و استمرار نوع حکمرانی در غرب در ظرف زمانی 500 سال گذشته در مقاطع مختلف تاریخی،عامل بحرانهای‌ مختلف سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی و نظامی در غرب و جهان پیرامون بوده است. حکمرانی خوب با رویکرد اسلامی می‌تواند عامل پایان این بحرانها باشدوحکمرانی خوب درسیره نبوی، برای برآورده کردن تعهدات حقوق بشری و کرامت انسانی در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، طراحی شدهاست .
  • تعداد رکورد ها : 87