جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
بررسی مقایسه مفهوم پولیس در فلسفه سیاسی یونان (افلاطون و ارسطو) و مفهوم مدینه در نزد فیلسوفان مسلمان (فارابی و ابن باجه)
نویسنده:
محمدعلی قاسمی ترکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشیدن به شیوه فلسفی به سیاست ابداع متفکران یونان باستان است. فضای این زایش و پویش فلسفی و فکری پولیس است. پولیس دارای ویژگیهایی است که آن را به صورت واحد دینی، سیاسی، فرهنگی و فکری درمی آورد. در این سیستم که محدود به یک شهر و حوالی زارعی آن بود بین کلیت و تربیت (پایدیا) و پولیس و عدالت و همچنین بین پولیس و سعادت رابطه برقرار می شد و همین رابطه سرمنشا پیدایش فلسفه سیاسی است. علاوه بر اینها در پولیس مفاهیمی مانند برابری (ایسونومیا)، و برتری سخن (لوگوس) و ... نیز حضور دارد. در اندیشه افلاطون شاید بتوان کلیت فلسفه سیاسی وی را با عدالت و رابطه آن با پولیس توضیح داد و در دیدگاه ارسطو نیز پولیس را می توان در چشم انداز علل اربعه قرار داد و آرا وی را در این خصوص استخراج نمود. آرای فلاسفه مذکور در متن پولیس و با فرض آن به عنوان قالب اندیشگی و طرح اصلاحات بویژه در ند ارسطو صورت گرفته است. در جهان اسلام، فلاسفه مسلمان مکرر از مفهوم مدینه بهره گرفته اند که این اصطلاح ارتباطی با محیط انضمامی سیاسی آنها نداردو حاصل اقتباس از کلیت فلسفه یونان است. این عدم ارتباط با عالم خارج در فارابی به اخلاف وی(من جمله ابن باجه) رسید و از عللی بود که مانع تاثیر جدی فلسفه در تمدن اسلامی شد. فارابی علاوه بر اینها از شرح الاسم و حصر عقلی نیز در بررسی مدینه ها استفاده می کند که در فلسفه سینکرتیسنی وی با عناصری از اندیشه های ارسطویی، افلاطونی و نوافلاطونی ترکیب شده است.
فلسفه نیاز به دین و پیامبران
نویسنده:
محمدحسن قدردان قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
مقاله ذیل به تحلیل و تقریر دو رهیافت ایده آلیستی و رئالیستی در اثبات نیاز انسان به دین و ضرورت(2) بعثت پیامبران آسمانی می پردازد که عبارتند از: 1. رهیافت کلامی (اصل حکمت و لطف)؛ 2. رهیافت عقلایی (کرانمندی عقل)؛ 3. رهیافت عرفانی (تکامل و تحصیل غایت آفرینش) 4. رهیافت روان شناسانه (دفع اضطراب های روحی)؛ 5. رهیافت جامعه شناسانه (فلاسفه)؛ 6. شرط پاسکال (دفع خطر محتمل). بعد از تحلیل رهیافت ها، به رابطه خاتمیّت و نیاز به دین و شبهات منکران نبوّت (براهمه و دئیست ها) اشاره شده است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 170
موضوع و ماهیت علوم انسانی و جایگاه آن در منظومه علوم با تأکید بر آرا و نظریات فارابی
نویسنده:
محمدحسین کاظمینی، محمدامین هنرور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
پرسش از چيستی، نخستين گام در داشتن تصوری صحيح و دقيق از يك علم است و برای تحليل دقيق تر آن علم، شناخت جايگاه، موضوع و غايت آن علم، سه متغير كليدی ديگر به شمار می روند. علوم انسانی كه مجموعه ای از دانش های مشخص و معين است، از يك سو متناسب با نيازها و غايات انسانی با اراده و آگاهی انسان تحقق می يابند و در مديريت اجتماعی و سعادتمندی انسان نقشی مستقيم دارند و از سوی ديگر جايگاه و اهميتی بی بديل در جوامع دارد؛ ازاينرو فهم و تحليل چيستی آن با توجه به جايگاه، موضوع و غايت اين علم، مبتنی بر بنيان ها و مبانی معرفتی اسلام، امری ضروری به نظر می رسد. در اين نوشتار سعی شده است با تأكيد بر آرا و نظريات فارابی، فيلسوف و انديشمند تأثيرگذار در اين حوزه، با تبيين جايگاه علم انسانی در منظومه علوم و نيز تحليل موضوع و غايت آن، تعريفی دقيق از اين علوم ارائه شود.
صفحات :
از صفحه 77 تا 98
نقد حقوق بیمار بر مبنای آراء حکمای اسلامی (فارابی، ابن سینا، ملاصدرا)
نویسنده:
محسن شیراوند، مختار رنجکش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم پزشکی به عنوان یکی از علوم پراهمیت در تاریخ علم و حکمت تلقی می گردد. اهمیت این علم به نحوی است که حتی در روایات اسلامی از آن به عنوان یکی از دو علم اساسی یاد شده است. هدف از این پژوهش بررسی حقوق پزشکی با استفاده از آرای حکمای اسلامی (فارابی، ابن سینا و ملاصدرا) است. در این پژوهش سعی داریم با استفاده از مبانی علم النفس حکمای اسلامی نظیر دوبعدی بودن انسان، تاکید بر اصالت بعد روحی، تبیین ابعاد مختلف بعد روحی انسان و همچنین تبیین بعد جسمانی انسان به عنوان یک کل واحد، به بررسی حوزه های گوناگون پزشکی نوین در حوزه آنتولوژیک، متدلوژی و معرفت شناسی پرداخته شود. از نتایج این پژوهش می توان به علل عدم تشخیص واقعی بیماری توسط پزشکان در بستری معرفت شناسانه اشاره نمود. روش مورد استفاده در این پژوهش اسنادی - تحلیلی است که با استفاده از متون حکمی و فلسفی، آرای حکمای اسلامی مورد بررسی و تبیین واقع شده است.
صفحات :
از صفحه 167 تا 182
نقش و جایگاه عقل در اخلاق از منظر فارابی
نویسنده:
سمیه بلبلی قادیکلایی, حمید پارسانیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
بررسی ارتباط عقل و اخلاق، از مباحث گریز ناپذیر فلسفی در زمینۀ اخلاق است. فارابی نیز یکی از تأثیرگذارترین فلاسفۀ مسلمان در حوزۀ اخلاق است. اما این‌که از منظر فارابی، عقل چه نقش و جایگاهی در اخلاق دارد، پرسشی است که در این نوشتار در پی پاسخ‌گویی به آن است. از این رو، ابتدا نظریۀ عقل از دیدگاه فارابی مطرح می‌شود. نظریه‌ای که پایه و اساس آن، بر ارتباط عقل انسانی با عالم مفارق از ماده، به وساطت و فیض عقل فعال گذارده شده است. سپس مفهوم اخلاق از نگاه وی و غایت اخلاق که همان «سعادت» است، تشریح شده، در نهایت، از جنبه‌های مختلف، جایگاه و نقش عقل را در رسیدن به سعادت بررسی می‌کنیم. شایان ذکر است که سعادت در دستگاه معرفتی فارابی، یک مفهوم بسیط نیست، بلکه مفهومی مرکب است و برای درک معنای آن، باید ارتباط آن با مفاهیمی چون اراده و اختیار، لذت، معرفت و تعلیم و تأدیب روشن شود. در این میان، پس از تعریف مفهوم عقل و انواع آن از نگاه فارابی، چگونگی بروز و ظهور و نقش‌آفرینی آن در هر یک از مفاهیم فوق‌الذکر، روشن شده، مشخص می‌شود که فارابی بر خلاف برخی فلاسفۀ اخلاق، فیلسوفی است که جایگاه بسیار پررنگی برای عقل در اخلاق قائل شده است و این مسأله را نیز از مسیرهای گوناگون و با مفاهیم متفاوت، نشان داده است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 97
نظر فارابی درباره تعلق گرفتن نفس انسان به افلاک بعد از مرگ
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
مختصری درباره شخصیت ها و مجامع مهم فلسفه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
انتقال فلسفه از یونان به اسکندریه، حران و بغداد به روایت فارابی و مسعودی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
کتاب فصوص الحکمه
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , آثار منسوب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
الفاظ المستعملة في المنطق
نویسنده:
ابونصر فارابی؛ محقق: محسن مهدی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالمشرق,
چکیده :
«الالفاظ المستعملة فی المنطق» تالیف ابو نصر فارابی تلاشی است تا ارتباط وثیق میان منطق و دستور زبان عربی را تبیین نماید. ظاهراً این کتاب بخشی از کتابی است که فارابی در آن شماری از متون منطقی را تلخیص کرده بوده است. ورود به مباحث اصلیِ منطق در نظر گرفته شده است. رویکرد نظری فارابی در بیان مباحث، این اثر را از نحو گزارشی دور و به نحو تحلیلی نزدیک ساخته است و این کتاب او، هم از نظر تحوّل تاریخی و صناعت منطق اهمیت دارد و هم از جهت مباحث و شیوة بیان آنها، ارزشمند است. مولف، در این کتاب می‌کوشد تا منطق یونانی را با نحو زبان عربی و فرهنگ اسلامی هم آهنگ نماید و اثر حاضر متضمن واژه‌های ابزاری است که به اسامی یا افعال ضمیمه می‌شوند. هم چنین این کتاب در بر دارنده اوصاف کلمات مبنی می‌باشد که اختصاص به نحو عربی دارد. یکی از موضوعات فراگیر در این کتاب تشریح دقیق رابطه میان منطق فلسفی و دستور زبان عربی است. واقعیت تاریخی انتقال فلسفه از یک زبان و فرهنگ بیگانه؛ یعنی یونان باستان به جهان عرب و مشکلات قابل توجهی که به دلیل نیاز به تالیف یک واژه نامه فلسفی به عربی پدید آمده بود. این مجموعه در ده فصل تنظیم شده است. حرف‌ها، لفظ های مرکب، گونه‌های معانی کلی و منفرد، معنای قسمت وترکیب و دانش منطق از جمله سرفصل‌های کتاب مذکور است. در اینجا نگاهی به عناوین ده فصل کتاب داریم: فصل اول در اصناف الفاظ دلالت کننده از قبیل اسم، کلمه، و مرکب از آن دو است. فصل دوم به بررسی اصناف مفرده می‌پردازد که شامل خوالف، واصلات، واسطه و حواشی می‌باشد. فصل سوم در بیان الفاظ مرکب و اصناف معانی است. فصل چهارم در اصناف معانی کلیه است. فصل پنجم اصناف معانی کلیه مفرده است که به بحث پیرامون نوع و جنس و تقسیمات هر کدام از آنها می‌پردازد. فصل ششم در اصناف معانی کلیه مرکبه است. فصل هفتم در قسمت و ترکیب می‌باشد. در فصل هشتم به انحاء تعالیم می‌پردازد. فصل نهم در اموری است که متعلم علم منطق باید آنها را بشناسد. فصل دهم بررسی صناعت منطق است. اگر چه بخش وسیعی از کتاب، به عناوین زبان شناسی اختصاص یافته است ولی فارابی به مباحث فوری تر منطق همچون قیاس، نظریه برهان و مسائل شناخت شناسانه مرتبط با این علم نیز توجه ویژه‌ای داشته است. وجه غالب منطق و شناخت شناسی فارابی، انتخاب یک شیوه درجه بندی شده در توضیح و تفسیر صفت‌های قیاسی است که در آن برهان به عنوان شیوه‌ای مناسب برای فلسفه معرفی شده است و دیگر روش‌ها تا حد ابزارهایی برای ارتباطات غیر فلسفی تنزل یافته‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 72