جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 518
سخن گفتن از خدا در تلویزیون؛ رویه‌ی معمول، رویکرد مطلوب
نویسنده:
داود عادلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت خدا و نزدیکی به او هدف اصلی آفرینش، نیاز فطری و همیشگی نوعِ بشر و غرضِ غاییِ غالب ادیان بوده و جستجوی خدا در زندگی هر انسان بزرگترین درام حیات اوست. در عصری که از یکسو عصر ایمان و از سویی دیگر عصر رسانه ها و اطلاعات نام گرفته، بسیاری از انسانها دین و حتی خدای خود را نیز در رسانه ها می جویند و این آغاز داد و ستدی معنوی و مادی است که خواسته و یا ناخواسته روز به روز بر عرضه کنندگان و مشتریان آن افزوده می گردد. این رساله درصدد است: اولاً؛ با بررسی اجمالی مفهوم خدا و نحوه ی نگرش به او در ادیان رایج و مکاتب گوناگون فکری و نیز مطالعه ی نظریات مطرح در این زمینه، به شکل و شیوه ی صحیح سخن گفتن از خدای حقیقی نزدیک شود. ثانیاًَ؛ با مطالعه ی نظریات مربوط به دین و رسانه و تعامل، تناظر و یا تناقض آنها با یکدیگر و نیز مباحث مربوط به اقتضائات تلویزیون و مخاطبانش، سرگرمی و ... به نظریاتی نزدیک شود که به حضور و ارائه ی هر چه بهتر و مناسبتر مباحث دینی (بویژه مباحث مربوط به خداشناسی) در تلویزیون یاری می رسانند. ثالثاً؛ با رصد و بررسی آنچه با یاد خدا و یا به نام او در شبکه های مختلف داخلی و ماهواره ای تلویزیونهای جهان عرضه می شود، به آسیب شناسی محتوایی و ساختاری برنامه های موجود پرداخته و نتایج این بررسی را در خدمت تحقیقات بعدی و نیز تولید الگویی مطلوب از این نوع برنامه ها با محوریت محتوایی توحید ناب شیعی قرار دهد.
مفهوم شناسی لعن و مصادیق آن در روایات نبوی از دیدگاه فریقین
نویسنده:
راضیه قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله لعن، یکی از ضروریات اجتماعی و از راه‌های جداسازی حق از باطل است. رساله حاضر با عنوان "مفهوم شناسی لعن و مصادیق آن در روایات نبوی از دیدگاه فریقین" و به هدف تبیین مفاهیم و مصادیق لعن در لسان پیامبر تدوین شده است. لعن به معنای طرد و دور راندن از رحمت همراه با خشم و تنفر است. از مقایسه واژه لعن و لغات متقارب المعنی آن، می‌توان گفت: در لعن نسبت به دیگر واژگان، شدت غضب و ابراز انزجار بیشتری مشهود است. لعن سنتی از سنن خداوند و رسولش محسوب می‌شود که در قرآن و روایات به کار برده شده است. از آن‌جا که کسی نمی‌تواند قرآن را انکار کند، سنت لعن در قرآن خدشه دار نشده؛ اما برخی از روایات نبوی لعن در برخی از کتب عامه مورد تحریف قرار گرفته و تأویلات سویی نسبت به آن‌ها شده، هم‌چنین برخی از اهل سنت، قائل به عدم جواز لعن هستند که در پژوهش حاضر توجیه‌های متعصبانه این گروه با استناد به قرآن و روایات نبوی و شروح دیگر علمای اهل سنت، مردود شمرده شد. اگرچه شیعه با تأسی به آیات و روایاتی که امر به لعن نموده اند، نسبت به مستحقین، لعن را جایز می‌شمرد، اما این بدین معنا نیست که هر کس با سلیقه شخصی اش مجاز است فردی را مستحق لعن شمرد. لعن‌های اهل بیت در خلوت و در مناجات با خداوند بوده و هیچ‌گاه به قصد توهین به مقدسات اهل سنت و تشدید فضای خصومت بین فریقین بیان نشده است.از جمله مصادیق ملعون در روایات نبوی می‌توان به برخی از افراد و قبایل، به علت کارشکنی‌هایایشان علیه اسلام اشاره نمود. از دیگر مصادیق لعن، افعال پلیدی هستند که موجب دوری افراد از رحمت الهی و لعن می‌شود که شامل اعمال زشت اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی و اخلاقی هستند. در پایان می‌توان گفت: لعن نبوی عین رحمت آن حضرت برای دور کردن افراد از برخی افعال پلید و اجتناب از پیوند با ملعونان است.
تفسیر روایی سوره‌ی یوسف آیات 1 تا 42 بر پایه‌ی روایات اهل بیت علیهم‌السلام
نویسنده:
طیبه مظفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله با عنوان تفسیر روایی اهل بیت پیرامون آيات یک تا ٤٢ سوره‌ي یوسف، با هدف تأکید و اهميّت‌دادن به نقش روایات در فهم و تفسیر قرآن نوشته شده است؛ با توجه به مفاد روایی ٢٧٢روایت بررسی شده‌ی ذیل آیات و آموزه‌های مورد نظر و مقایسه‌ با مفاد ظاهری آیات، مشاهده شد، در اکثر موارد با یکدیگر تطابق داشته و در بسیاری از موارد نیز معصوم روایای مختلفی از متن آیه را بیان نموده‌ است که در آیات به آن اشاره نشده ‌است. به‌طور کلی روایات وارده ذیل آیات مورد نظر سبب وضوح در مفهوم آیات و تبیین آن‌ها جهت فهم بهتر گردیده است. در مواردی نیز به مباحث مطرح شده در روایات آیات٢٤، ٣۵، و ٤٢ ایراداتی واردبوده‌است که با توجه به قرائن نقلی و عقلی تحلیل‌ها یا نقدهایی ارائه شده ‌است. بخش گونه‌شناسی ۵۸ روایات بررسی شده؛ ٢۰ روایت سوره شناخت، ٢١ روایت جری و تطبیق و تعیین مصداق، سه روایت تأویلی و١٣روایت معنا شناخت پرداخته‌است. این سوره حاوی نکات بسیار زیبایی در معرفی رفتارهای جناب یوسف که شامل: جلوه‌های برجسته‌ی ایمان به خدای تبارک و تعالی، نمونه‌ی بارز تقوا، اخلاص، عصمت، عفت، عفو و گذشت را بیان می‌کند، و کردارهای ناشایسته‌ی برادران وی را که در بردارنده‌ی عصبیت، حسد، جهل و نادانی، کینه، مکر و حیله، غرور و خودبینی، بی‌وفایی و بی‌صداقتی را که یک واقعیت از پیش اتفاق افتاده که اکنون مصادیقی در جوامع بشر از آن وجود دارد را به نمایش می-گذارد. که در نهایت جنود عقل بر جنود جهل پیروز، حق پدیدار و باطل محو می‌شود، و عاقبت امر ازان پرهیزکاران است، واین‌که داستان حضرت یوسف که با شروع یک روایای صادقه آغاز و پیامد‌های آن؛ که به زندان رفت و مجدداً با شروع روایای صادقه‌ی دیگری از زندان آزاد شد مي‌پردازد که نشان از قدرت لایزال الهی، که با کنار هم چیدن تک تک پازل‌های این داستان شگرف عظمت تقوا و إخلاص رابه بشر گوشزد می‌کند.
مرجعيت علمي أهل‌بيت: نزد غيرشيعه
نویسنده:
محسن رفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله‌ی مرجعیّت علمی، از مسائل دراز دامن میان مسلمانان – به ویژه مسلمانان أهل سنّت – پس از رسول خدا: بوده؛ به گونه‌ای که ذهن بسیاری از مفسّران، محدّثان، متکلّمان و مورّخان را به خود معطوف داشته است. مراد از «أهل بیت» - در این رساله- عبارت است از خاندان رسول خدا:، یعنی امام علی، فاطمه‌ی زهرا، امام حسن، امام حسین و نُه فرزند معصومش:. این دیدگاه دارای پشتوانه‌ی قرآنی و روایی است.مراد از «مرجعیّت علمی أهل بیت: نزد غیر شیعه»- در این پژوهش - عبارت است از صلاحیّت أهل بیت: به عنوان افرادی أعلم و صاحب نظر، برای مورد رجوع قرار گرفتن در موضوعات علمی- همچون سنّت نبوی:، تفسیر قرآن، قضاوت، فقه و...- نزد مسلمانان أهل سنّت؛ به گونه‌ای که برخی از دانشمندان ایشان، به این صلاحیّت و برتری‌های علمی، اعتراف کرده‌اند. بدیهی است، مراد از «غیر شیعه»، عموم أهل سنّت است؛ نه صرفاً دیدگاه‌های کلامی یا فقهی یا مذهبی یا آرای یکان – یکان از افراد آنان.درباره «حجیّت سنّت أهل بیت:» به آیاتی از قرآن و سنّت رسول خدا: می‌توان استناد کرد که برخی از آنها عبارت است از: آیات «تطهیر»، «مباهله» «أولی الأمر» و أحادیث «ثقلین»، «سفینه» و «أمان از اختلاف»؛ همچنان که درباره «أدلّه مرجعیّت علمی أهل‌بیت:» نیز این گونه است. برخی از این آیات و روایات عبارت است از: آیات «علم‌الکتاب»، «أهل الذکر»، «أذن واعیه»، « لکل قوم‌ها» و ذیل حدیث «ثقلین».افزون بر مبانی و أدلّه نقلی نزد أهل سنّت – که بر گرفته از قرآن و سنّت است – شواهد و مستندات تاریخی نیز بیانگر صلاحیّت مرجعیّت علمی أهل‌بیت: می‌باشد؛ هر چند که درباره گستره مرجعیّت علمی أهل بیت:، دیدگاهی یکسان میان مسلمانان وجود ندارد.میان باورمندی و اعتقاد به صلاحیّت أهل‌بیت: در مرجعیّت علمی، با التزام و تمکین در برابر این باور، تفاوت وجود دارد و بررسی درباره چگونگی‌های این تمکین و موانع آن را در پژوهش‌هایی ویژه باید جستجو کرد.
بررسی آیات ولایت و امامت در تفسیر التحریر و التنویر
نویسنده:
زهرا آوریده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آیات متعددی در قرآن کریم در رابطه با مسئله امامت و ولایت بوده و بیانگر مقام و فضائل امیرمومنان (ع) و ائمه معصومین (ع) میباشد. مفسران و متکلمان شیعه بر اثبات خلافت و جانشینی بلافصل امیرمومنان علی (ع) به این آیات استناد جسته اند. در مقابل برخی از مفسران اهل سنت از جمله «ابن عاشور»، در تفسیر این آیات دچار انحراف گشته و امامت علی (ع) را از آیات قرآن قابل اثبات نمیداند . به عنوان مثال ابن عاشور ذیل آیه ولایت، بعد از نقل روایت نزول آیه درباره امام علی (ع) آن را تضعیف کرده است و ولایت را در این آیه به معنای نصرت و محبت می داند. هم چنین از نقل روایات مبنی بر نزول آیه تبلیغ در روز غدیر و در شان امام علی (ع) حتی به عنوان یکی از احتمالات سبب نزول آیه خودداری کرده است.ابن عاشور نسبت به آیات فضائل اهل بیت (ع) هم رویکردی انکارگرایانه دارد.به عنوان مثال وی مراد از «اهل بیت» در آیه تطهیر را همسران پیامبر (ص) می داند نه اصحاب کساء. ذیل آیات سوره انسان هم معتقد است که این آیات اختصاصی به امام علی (ع) و فاطمه (س) و حسنین (ع) ندارد؛ بلکه این آیات عام است و شامل همه ابرار می شود.
بررسی مبانی و روش تفسیری امام حسن مجتبی علیه السلام و بازتاب آن در تفاسیر معاصر
نویسنده:
اکرم زاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبانی و روش تفسیر، از مهم ترین پایه ها و زیر ساخت های فهم آیات می باشند و هر گامی که در راه شناسایی و ارائه این روش ها برداشته شود، ارزشمند خواهد بود.از آن جا که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مفسران برگزیده خدا، راسخان در علم، آگاه به همه معانی قرآن و مصون از خطا هستند، استخراج مبانی و روش تفسیری ایشان، می تواند معیار و شاخص آراء و روش های تفسیری مفسران قرار گیرد، لذا کوشش و تلاش برای آشنایی با مبانی و روش تفسیری ایشان، حائز رفیع ترین جایگاه، در پژوهش های تفسیری است.در این پایان نامه سعی شده تا اولاً جو علمی و تفسیری عصر امام حسن علیه السلام بررسی شود و ویژگی های بارز تفسیری آن دوره شناسایی گردد، ثانیاً، با استقرای روایات تفسیری و مستندات قرآنی امام حسن علیه السلام – به عنوان یکی از آگاهان به تمام معارف قرآن کریم- و دسته بندی آن ها در سه عنوان تفاسیر بیانی، تفاسیر استنادی و تفاسیر عملی؛ مبنا، روش و قواعد حاکم بر تفسیر ایشان از میان روایاتشان استخراج شود.مقارن بودن حیات امام حسن علیه السلام با عصر رسالت و عصر صحابه و ویژگی های متفاوت تفسیری این دو دوره و حضور پیامبر صلی الله عیه و آله و اهل بیت ایشان در میان مردم به عنوان مفسران برگزیده خدا و آگاه به همه معانی قرآن از ویژگی های بارز تفسیری عصر امام حسن علیه السلام به شمار می آید. مبانی‌ای چون الهی بودن قرآن، جامعیت، تحریف ناپذیری، جاودانگی، امکان فهم و تفسیر قرآن، حجیت ظواهر آیات، ساختار چند معنایی قرآن، جدایی ناپذیری قرآن و عترت، و بی طرفی علمی و قواعدی چون لزوم رجوع به ائمه: در تفسیر مشکل و تأویل و پرهیز از تفسیر به رأی و روش هایی چون روش تفسیر قرآن به قرآن، روش تفسیر قرآن با روایت و تفسیر قرآن با در نظر گرفتن مفاهیم عرفی کلمات، مصداق و اسباب و شأن نزول از مواردی است که با بررسی روایات امام حسن علیه السلام به دست آمد.همچنین از دیگر اهداف این پایان نامه بررسی میزان توجه مفسران معاصر به روش تفسیری امام حسن علیه السلام و توجه به روایات تفسیری ایشان در دو بعد کمی و کیفی است. در این مورد از میان تفاسیر استفاده شده، میزان توجه به روش تفسیری امام حسن علیه السلام متفاوت بوده و در مواردی نشان دهنده اقبال مفسران به این روش‌هاست، که البته این اقبال بدون تصریح مفسران به این امر می باشد. استفاده از روایات تفسیری امام حسن علیه السلام در اکثر این تفاسیر کم بوده و از نظر کیفی هم غالباً به شکل استشهادی می باشد.
بررسی امکان ایجاد علم دینی از دیدگاه فلسفه و معرفت شناسی
نویسنده:
محمدعلی رمضانی‌ فرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع علم دینی، که مراد از آن، «علوم انسانی تجربی اسلامی» است، به لحاظ نظری، در حوزه مباحث مربوط به روابط میان علم و دین مطرح است و از نظر کاربردی، از جمله نیازهای ضروری هر جامعه دینی است که خواستار تحقق حاکمیت دین بر امور سیاسی و اجتماعی خود(حکومت دینی) است.«علم دینی، در این تحقیق، عبارت است از: نوعی رشته علمی تجربی(معرفتِ محکوم به حکم تجربه حسی)، درباره طبیعت یا انسان است که از نظر مبانی و مفروضات فلسفی، اهداف، ارزشها، کارکردها و... از سامانه معرفت دینی و معرفتهای فلسفی هماهنگ با دین، تأثیر پذیرفته یا الهام گرفته باشد و هیچ گونه ناسازگاری با آموزه های قطعی و مسلم دینی نداشته باشد».با توجه به این تعریف، امکان نظری(عقلانیت) علم دینی و مطلوبیت آن، از جمله نخستین چالشهای عقلی فراروی مدعیان و مدافعان چنین علمی است. بنابراین سوالات اصلی تحقیق عبارتند از:1-آیا علوم انسانی(تجربی) دینی، امکان دارد؟ (امکان علم دینی، به لحاظ نظری)2-آیا ایجاد علوم انسانی(تجربی) دینی، دارای مطلوبیت است؟ (مطلوبیت علم دینی)و بر همین اساس، فرضیه های اصلی نیز بدین قرار خواهد بود:1-علوم انسانی(تجربی) دینی، از دیدگاه فلسفی و نظری، موجه و قابل دفاع است. (امکان دارد).2- علوم انسانی(تجربی) دینی، دارای مطلوبیت است. ( به ویژه برای مسلمانان).3-علوم تجربی، بر مبانی نظری، از جمله مبانی فلسفی، اتکا دارند و از این لحاظ چنانچه در دینی از ادیان به تعداد کافی گزاره های فلسفی وجود داشته باشد و مبنای نظریه پردازی علمی قرار گیرد، علم به دست آمده را می توان علم دینی نامید.روش این تحقیق، به تبع ماهیت فلسفی بحث، همان روش جاری پذیرفته شده در فلسفه یعنی روش عقلی است(بر اساس منطق صوری سنتی و جدید).نقد علوم تجربی رایج و عدم رضایت از آنها، به خاطر مبتنی بودن بر مبانی و مفروضات فلسفی مادی و غیر الهی و دستاوردهای نامطلوب و بحرانزا، از جمله زمینه های بحث علم دینی است.در این رساله، رویکردهای مختلف مطرح درباره علم دینی(یعنی رویکردهای تهذیبی، استنباطی افراطی و ملایم و دیدگاه سنت گرایان) مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در نهایت،نوعی دیدگاه تأسیسی، که از نظر مبانی معرفت شناختی، الگوی مورد نظر و برخی ویژگیها(در تحقیق، 20 ویژگی بیان شده است)، با دیدگاه دیگر مدافعان این رویکرد، متفاوت است، مورد پذیرش قرارگرفته است. در این تحقیق، علم دینی از نظر مکاتب علم شناسی، مورد بررسی قرار گرفته است و از این زاویه، مخالفان علم دینی یعنی تجربه گرایی افراطی، در قالب دو مکتب «پوزیتیویسم منطقی» و «عملگرایی»، مورد نقد قرار گرفته اند و مکاتب روش شناسی مابعد اثباتگرا، به عنوان مکاتبی که منطقاً باید موافق آن باشند، معرفی شده اند. در رساله، همچنین مبانی عقلانیت علم دینی از دیدگاه فلسفه اسلامی نیز مورد تحلیل و بررسی بوده و امکان و عقلانیت آن محرز شده است.این تحقیق با پیشنهاد 13 موضوع مطالعاتی و اقدام لازم در زمینه پیشبرد بحث علم دینی، پایان یافته است.
معرفت نفس از دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلامی
نویسنده:
مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم در گستره عرفان عملی «معرفت شهودی نفس» می باشد. منظور از «معرفت» در عنوان مذکور شناختِ حضوری نفس به خود و مراتب مثالی و عقلی و فرا عقلی خود می‌باشد. این معرفت حضوری و شهودی در مرتبه کامل‌تری از سنخ «علمِ به علم» و التفات و توجه حضوری به حضور مراتب نفس نزد خویش می‌باشد.در این رساله نخست دیدگاه صدر المتألّهین پیرامون «معرفت نفس» و مراتب آن بازپژوهی و بررسی شده است؛ سپس دیدگاه عرفان اسلامی مطرح شده و میان آن دو مقایسه و تطبیقی صورت گرفته است. ملاصدرا در پرتو مبانی و بنیان‌های حکمت متعالیه همچون: اصالت وجود، تشکیک وجود، جسمانیّه الحدوث و روحانیّه البقاء بودن نفس، تجرد مثالی و عقلی و فراعقلی نفس، اتحاد عاقل به معقول، حرکت جوهری نفس، به تبیین نظری معرفت نفس می‌پردازد و تصریح می‌نماید که معرفت حضوری به نفس و مراتب آن جز در پرتو سلوک و مجاهدت و مراقبت و ذکر و فکر امکان‌پذیر نیست. او انسان را نمونه کاملی از جهان تکوین دانسته و معتقد به تطابق انسان به عنوان جهان صغیر و عالم هستی به عنوان جهان کبیر می‌باشد؛ همه عوالم و مراتب هستی اعم از مادی و مثالی و عقلی و فراعقلی در انسان گنجانده شده است، برخی از آنها در انسان به فعلیت و شکوفایی رسیده و برخی از آن مراتب به صورت بالقوه و استعداد است و بایستی در پرتو حرکت جوهری نفس و مجاهدت و سلوک عملی و علمی به فعلیت برسد.صدر المتالّهین یک تبیین نظری دیگری از معرفت حضوری نفس ارائه می‌دهد؛ وی بر این باور است که: الف- از یک سو «علم» در همه اقسام حضوری و حصولی از سنخ وجود بلکه عین وجود است.ب- چنان که جهل به دو نوع بسیط و مرکب تقسیم می‌شود؛ «علم» نیز به دو قسم «بسیط» و «مرکب» منقسم می‌گردد. منظور از علم مرکب همان «علمِ به علم» می‌باشد.ج- موجودات امکانی عین ربط و فقر و وابستگی به خداوند هستند بلکه آنها حیثیّتی جز ربط و فقر به واجب تعالی ندارند. بر این اساس نگاه به موجودات بدون نظر و توجه به مقوّم و هستی بخش آنها نگاهی باطل و غیر واقع بینانه است.بنابراین: از آنجایی که حقیقت و هویت نفس از سنخ علم و آگاهی است و از سوی دیگری چنین نفسی عین ربط و وابستگی به حق تعالی است؛ سالک می‌تواند در پرتو مجاهدت علمی و عملی، فقر وجودی خود را شهود کرده و در پرتو آن مقوّم و هستی بخش خود را نیز به شهود بنشیند و این معرفت حضوری از سنخ «علمِ به علم» می‌باشد؛ نه علم بسیط.عرفان اسلامی نیز با تکیه بر مبانی خاص خود مانند: «وحدت شخصی وجود»، «تجلّی»، «فناء فی الله» به تبیین نظری «معرفت شهودی نفس» می‌پردازد. در این نوشتار پس از برجسته نمودن و ایضاح مبانی عرفانی «معرفت نفس» به ذکر دیدگاه‌ها و نظریات برخی از اهل معرفت همچون «عزّ الدین نسفی»،«أفضل الدین کاشانی»، «ملکی تبریزی»، «علامه طباطبایی» پرداخته شده است. علّت اصلی در مطرح نمودن دیدگاه‌های این چهار اندیشمند عارف این است که اوّلاً آنها در کتاب‌های خود موضوع «معرفت شهودی نفس» را به طور ویژه و مبسوط بیان نموده و ابعاد و زوایای دقیق بحث را برجسته و تبیین کرده‌اند؛ و ثانیاً این بزرگان راه‌کارهای عملی و سلوکی دستیابی به معرفت نفس و موانع و مراحل موجود در آن را به طور آشکار در اختیار رهپویان آن قرار می‌دهد.عرفان اسلامی با تکیه بر دو مفهوم کلیدی «مطلق» و «مقیّد» معرفت نفس را تبیین می‌کند. نفس انسانی تعیّن و مظهر حقیقه الحقایق یا آن وجود مطلق الهی است. معرفت حضوری به نفس در گرو تابش انوار تجلّی حضرت حق بر دل و ضمیر سالک است. تجلّی حقیقت مطلق در نفس سالک مستلزم فنای از قیود و تعیّنات است. سالک در پرتو دریافت نور تجلی بر حسب استعدادش، به مقام فناء فی الله- اعم از فناء فعلی، صفاتی و ذاتی- رسیده و به «بقاء بعد الفناء» دست می‌یابد.در پایان درسه زمینه؛ «مبانی و مفروضات»، «اصل نظریه»، «پیامدها و آثار»، میان دو دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلامی مقایسه و سنجشی صورت گرفته است. در این رساله نیز به تبیین ملازمه معرفت نفس و معرفت ربّ پرداخته شده و به پنج تقریر از این ملازمه اشاره گردیده است: تقریر«مظهریّت»، «عینیّت»، «مشابهت»، «افتقار»، «اوصاف و خصلت‌ها».همچنین در ادامه پیامدها و آثار علمی و عملی معرفت نفس و عوامل و موانع دستیابی به آن ذکر گردیده است.
رویکردهای فلسفی نوین در آثار فارابی
نویسنده:
لیلا جعفرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فلسفه معاصر رویکرد های نوینی وجود دارد که باعث شده است تا فلسفه وارد دوران جدیدی گردد و بسیاری از مباحث و موضوعات کهن را تحت الشعاع قرار دهد. رویکرد فلسفه تحلیلی، رویکرد معرفت شناختی و رویکرد کاربردی نسبت به فلسفه از جمله این رویکردها محسوب می شوند. ادعای پژوهش حاضر این است که هر چند رویکردهای پیش گفته جدید به نظر می رسند اما با دقت در آثار قدما، می توان رگه هایی از آنها را یافت. از جمله فیلسوفانی که اهمیت این رویکردها از دید وی مغفول نمانده است، حکیم ابو نصر فارابی است. پژوهش حاضر با هدف ردیابی مباحث مربوط به فلسفه ی تحلیلی، معرفت شناسی و فلسفه کاربردی، آثار مختلف فارابی را مورد بررسی قرار داده و آشکار ساخته است که پیش درآمد بسیاری از این مباحث در آثار فارابی مشهود است.
  • تعداد رکورد ها : 518