جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336211
محمود ایوب
عنوان :
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
محمود ایوب در سال ۱۹۳۵ در جنوب لبنان (قانا) به دنیا آمد. خانواده‌ی او مسلمان و معتقد بودند اما او تحصیلات ابتدایی را در یک مدرسه مسیونری مسیحی مخصوص نابینایان گذراند که موجب گرایش او به مسیحیت شد. بعدها علاقه‌اش به مسیحیت منجر شد تا به کلیسای پاپتیست‌های آمریکایی بپیوندد، اما در طول تحصیلات دانشگاهی سرانجام به اسلام بازگشت. او پس از دریافت لیسانس فلسفه غرب از دانشگاه آمریکایی بیروت در سال ۱۹۶۴ به آمریکا مهاجرت کرد. دوره کارشناسی ارشد هنر در اندیشه های دینی از دانشگاه پنسیلوانیا را در ۱۹۶۶ و سپس دکتری تاریخ دین از دانشگاه هاروارد در ۱۹۷۵ گذراند. تز دکتری او راجع به عاشورای حسینی بود. او از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۸ استاد و مدیر مطالعات اسلامی در گروه دین، دانشگاه تمپل در فیلادلفیا و استاد مدعو در مرکز دانکن بلک مک دونالد، مدرسه علوم دینی هارتفورد، دانشگاه کنتیکت و استاد پژوهشگر در مرکز خاورمیانه و دانشگاه پنسیلوانیا بود . به علاوه در این سال‌ها به عنوان استاد میهمان در مدرسه علوم دینی پاسفیک در بروکلی کالیفرنیا حضور داشت. دکتر ایوب در سال ۱۹۹۸ شروع به راه‌اندازی یک موسسه در سطح کارشناسی در زمینه روابط مسلمانان و مسیحیان و مذهب تطبیقی در مرکز مطالعات مسیحیان و مسلمانان، در دانشگاه بالمند کرد و از بهار ۱۹۹۹ استاد مدعو آن موسسه بود. محمود ایوب همچنین سابقه تدریس در دانشگاه ایالتی سن دیگو، دانشگاه تورنتو و دانشگاه مک گیل دارد. حوزه‌های مطالعاتی محمود ایوب عبارتند از: شیعه، ادیان طبیقی، گفتگوی بین ادیان و روابط میان مسلمانان و مسیحیان. ایوب طی سال‌ها فعالیت آکادمیک و تحقیقاتی موفق به کسب جوایز و بورسیه‌های زیادی شد. از میان آن‌ها می‌توان به بورسیه دکترای کنت و بورسیه انجمن کانادا اشاره کرد. همچینین در بهار و تابستان سال ۲۰۰۰ او با استفاده از کمک هزینه تحصیلی، یک پروژه تحقیقاتی درباره روابط مسلمانان و مسیحیان در مصرو لبنان انجام داد. ایوب شمار زیادی کتاب منتشر کرده و سابقه همکاری با مجلات بسیاری را دارد. از جمله آن‌ها می‌توان جهان اسلام، مجله انجمن شرق‌شناسی آمریکا، بولتن موسسه مطالعات خاورمیانه (توکیوی ژاپن)، اسلام و مسیحیت (رم ایتالیا) و بسیاری دیگراشاره کرد. علاوه بر این به عنوان هیئت تحریریه و مشاور در نشریات زیادی حضور دارد. آثار ترجمه شده او به فارسی عبارتند از: قرآن و همزیستی ایمانی، گفتگو بر پایه ادیان، هنر تلاوت قرآن مجید، راه‌های معرفی تشییع در جهان معاصر، قرآن ناطق و قرآن صامت، شریف رضی و تفسیر ادبی قرآن، مذهب و سیاست و مشیت الهی و آدمی. محمود ایوب به رغم نابینایی از شخصیت‌های موفق در حوزه اسلام شناسی است و سابقه سفر به ایران را نیز دارد. کتابشناسی آثار ترجمه شده به فارسی ۱ـ قرآن ناطق و قرآن صامت. نویسنده : ایوب، محمود؛ گرامی، سید محمد هادی؛ قندهاری، محمد؛ مجله: امامت پژوهی » زمستان ۱۳۹۱ – شماره ۸ ‏(۳۰ صفحه – از ۱۰۷ تا ۱۳۶) ۲ـ گفت و گو بر پایه ایمان. نویسنده : ایوب، محمود؛ خضر، جرج؛ مترجم : امیر معزی، سپهر؛ مجله: پژوهشهای قرآنی » زمستان ۱۳۸۱ – شماره ۳۲ ISC ‏(۸ صفحه – از ۱۵۲ تا ۱۵۹) ۳- ادیان الهی از منظر قرآن. نویسنده : ایوب، محمود؛ مترجم : مرادی، مجید؛ مجله: پژوهشهای قرآنی » پاییز ۱۳۸۱ – شماره ۳۱ ISC ‏(۱۶ صفحه – از ۱۴۲ تا ۱۵۷) ۴- شریف رضی و تفسیر ادبی قرآن. نویسنده : ایوب، محمود؛ مترجم : رزم آرا، مرتضی؛ مجله: گلستان قرآن » تیر ۱۳۸۱ – شماره ۱۱۹ ‏(۱ صفحه – از ۱۸ تا ۱۸) ۵- هنر تلاوت قرآن مجید. نویسنده : ایوب، محمود؛ مترجم : انوشیروانی، علی رضا؛ مجله: بینات (موسسه معارف اسلامی امام رضا علیه السلام) » زمستان ۱۳۷۶ – شماره ۱۶ ‏(۵ صفحه – از ۱۱۳ تا ۱۱۷) ۶ـ شیوه های معرفی تشیع در گفتگو با پروفسور محمود ایوب مصاحبه شونده : ایوب، محمود؛ مجله: معرفت » پاییز ۱۳۷۴ – شماره ۱۴ ISC ‏(۳ صفحه – از ۸۵ تا ۸۷) ۷- مذهب و سیاست. سخنران : ایوب، محمود؛ کلارک، لیندا؛ گزارشگر : توکلی، زهرا؛ مجله: رویدادها و تحلیل ها » شهریور ۱۳۷۴ – شماره ۹۴ ‏(۳ صفحه – از ۴۹ تا ۵۱) ۸-مشیت الهی و امید آدمی. نویسنده : ایوب، محمود؛ مترجم : نمایی، احمد؛ قم : موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان ، ۱۳۸۷   Redemptive Suffering In Islam (1978) ISBN 978-9027979438 The Qur’an and Its Interpreters – Volume I (1984) ISBN 978-0791465226 The Qur’an and Its Interpreters – Volume II (1992) ISBN 978-0791409947 Islam: Faith and History (2005) ISBN 978-1851683482 A Muslim View Of Christianity: Essays On Dialogue (2007) ISBN 978-1570756900 The Crisis Of Muslim History: Religion And Politics In Early Islam (2014) ISBN 978-1851683963 شماره تماس: (۸۶۰) ۵۰۹-۹۵۳۷ ایمیل: mayoub@hartsem.edu
زابینه اشمیتکه
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
مطالعه بر روى متون کهن شرقیان, به ویژه نگاه منشورى به میراث مکتوب کهن, دیرزمانى است که ذهن و اندیشه خاورشناسان غربى را به خود معطوف و مشغول داشته است و از همان دوره هاى نخستین شرق شناسى, مطالعات اسلامى, با تمرکز بر روى متون اسلامى, در میان شرق شناسان, از اهمیّت خاص ّ و دوچندانى برخوردار بوده است باید دانست که به دلایلى همچون مجاورت با مسلمانان سنّى, کثرت جمعیت و کثرت نسبى منابع, مطالعاتِ اسلامى در جهان غرب, تاکنون, عمدتاً بر محور متون اهل سنت صورت گرفته است و مطالعه روى متون شیعى, نسبت به متون اهل سنت, از درصد پایینى برخوردار بوده است; اما اکنون چندى است که آهنگ مطالعه در میراث مکتوب شیعه, با سرعت بیشترى نواخته مى شود. در جهان غرب, عمده تمرکز مطالعاتى روى متون کهن و موضوعات شیعى, به ویژه شیعه اثنى عشرى, بیشتر از سوى شرق شناسانى صورت مى گیرد که در اروپا و امریکا مستقر هستند; به عبارت دیگر, شیعه شناسى, امروزه صورتى بین المللى به خود گرفته است و در همه کشورهاى غربى از جمله امریکا, فرانسه, انگلستان, ایتالیا و البته آلمان شیعه شناسى رواج دارد; وجود نام اسلام شناسان, شیعه پژوهان, پژوهشگران آلمانى پرآوازه اى مانند پروفسور ویلفرد مادلونگ و شاگرد و همکار فاضل وى, پروفسور زابینه اشمیتکه۱ در این روند, ضرورتِ شناخت بیشتر مطالعات و پژوهش هاى این دانشمندان پرکار آلمانى را دوچندان مى نماید. آقاى دکتر مادلونگ, به جهتِ مقالات فراوانشان در دایرهالمعارف اسلام و جز آن, در مجامع علمى ایران شخصیت شناخته شده اى هستند; اما از کارهاى پژوهشى و شخصیّتِ شاگرد پرکار و برجسته ایشان, یعنى خانم دکتر زابینه اشمیتکه آگاهى کمترى در دست محققان ایرانى است. بر این پایه, نوشتار کنونى را در شناخت اجمالى از ایشان و پژوهش هاى معتزلى و شیعى وى, متمرکز مى کنیم. ۱. شرح احوال و بیوگرافى زابینه اشمیتکه, استاد مطالعات اسلامى در دانشگاه آزاد برلین ـ آلمان۲ (از ۲۰۰۰ م تاکنون) و استاد مطالعات تاریخى در انستیتو مطالعات پیشرفته دانشگاه عبرى اورشلیم۳ و نیز (از ۲۰۰۲ م تاکنون) یکى از ویراستاران۴ و تدوینگران مقالاتِ کلامى و فلسفى,۵ براى ویراست سومِ دایرهالمعارف اسلام۶ (چاپِ لیدن) و همکار سردبیرِ تاریخ فلسفه (فلسفه اسلامى)۷ است. وى داراى اشتغالات متعدّد و متنوّعى است که در ادامه به تفضیل, بدان پرداخته شده است. باید دانست تحقیقاتِ وى عمدتاً در مطالعاتِ کلامى در دوره هاى میانى اسلام (سده هاى ۱۰ـ۱۳ م), بر مبناى عقایدِ معتزلى متمرکز بوده و (تأثیر و تأثر و ارتباط آرا و اندیشه هاى متکلّمان بزرگ شیعه با مکتب کلامى اعتزال) را بررسى مى کند. باید افزود در میان متکلمان اسلامى, معتزلیان در کنار شیعیان, به عدلیه, یا کسانى که عدل را در زمره اصول اعتقادى خود قلمداد کرده اند, شهرت یافته اند. چهار اصل اعتقادى معتزلیان عبارتند از: توحید, وعد و وعید, امر به معروف و نهى از منکر, و منزله بین المنزلتین. در برابر معتزلیان, متکلمان اشعرى قرار دارند که مى توان ایمان باورى و ظاهرگرایى را مبناى آموزه هاى اعتقادى آنان دانست. پروفسور اشمیتکه متولد ۱۹۶۴ م در آلمان است. وى در سال ۱۹۸۶ م, مدرک کارشناسى را از دانشگاه عبریِ اورشلیم و در سال ۱۹۸۷ م کارشناسى ارشد خود را نیز از مدرسه مطالعات شرقى و آفریقایى, لندن ـ انگلستان۸ اخذ نموده است. مقطع دکترى را در دانشگاه آکسفورد ـ انگلستان۹ سپرى کرده و عنوانِ پایان نامه دکترى (D.Phil) وى نیز اندیشه هاى کلامى علامه حلى (د. ۷۲۶ هـ. /۱۳۲۵ م)۱۰ بوده است که در سال ۱۹۹۰ م از آن دفاع نموده است. پروفسور اشمیتکه در سال ۱۹۹۶ م موفق به پذیرش در بورسیه فئودور لینن در مدرسه عملى پژوهش هاى عالى, پاریس, ۱۱ در سال ۱۹۹۸ م در بورسیه فئودور لینن در کالج سنت جان دانشگاه آکسفورد,۱۲ در همین سال در بورسیه مرکز مطالعاتِ اسلامى آکسفورد۱۳ و در سال ۱۹۹۹ م (تا سال ۲۰۰۲ م) در بورسیه هایزنبرگ انستیتو مطالعات اسلامى برلین۱۴ گردیده است. وى در سال هاى ۱۹۹۷ـ۱۹۹۸ م به عنوان استادیار, سپس به سال ۱۹۹۹ م در مقام استادى,۱۵ اجازه تدریس در رشته مطالعات اسلامى دانشگاه بن۱۶ را کسب کرده است; وى در همین سال ها فوق دکتری۱۷ خود را در همین دانشگاه۱۸ گذرانده است. او از سال ۲۰۰۰ م به عنوان استاد در دانشگاه آزاد برلین, تدریس مطالعات اسلامى را به عهده دارد. ایشان در سال ۲۰۰۲ م, به دلیل تألیف و انتشار کتاب کلام, فلسفه و تصوف نزد شیعه دوازده امامى, جهان اندیشه هاى ابن ابى جمهور احسایى (د. پس از ۹۰۶ هـ /۱۵۰۱ م)۱۹ به زبان آلمانى, جایزه جهانى کتابِ سال جمهورى اسلامى ایران را دریافت نمود. در سال ۲۰۰۳ م گروه (پروژه نسخه هاى خطى معتزلى)۲۰ را به همراهى دیوید اسکلار۲۱ بنیاد نهاد و خود نیز, از همان سال تاکنون, از اعضاى فعال آن بوده است. در همین سال (تا سال ۲۰۰۶ م), وى به همراه تزوى لانگرمن۲۲ استاد دانشگاه بار ایلان, ۲۳ از پژوهانه اعطایى بنیاد پژوهش آلمان ـ اسرائیل (Gif)24 براى مطالعه و تحقیق درباره (ابن کمونه), برخوردار شده. بین سال هاى ۲۰۰۵ـ۲۰۰۷ م به دلیل شرکت در (پروژه نسخه هاى خطى معتزلى), پژوهانه بنیاد فریتس توسن آلمان۲۵ را نیز به خود جلب نموده و بین سال هاى ۲۰۰۵ـ۲۰۰۶ م, در مقام همکارِ پروفسور ویلفرد مادلونگ۲۶ و نیز عضو برجسته و هماهنگ کننده گروه پژوهشى (اعتزال در اسلام و یهودیّت)۲۷ در این پروژه انستیتو مطالعات پیشرفته دانشگاه عبرى اورشلیم, شرکت نمود. وى در ماه مارس سال ۲۰۰۶ م به عنوان استاد مدعوّ به مدرسه عملى پژوهش هاى عالی۲۸ در پاریس, براى پروژه (آثار جدلى اسلامى علیه یهودیت)۲۹ دعوت شد. اشمیتکه از سال ۲۰۰۶ م تاکنون, از مؤسّسان و اعضاى هیئت نظارتى متون و مطالعاتِ منتشرشده کلام و فلسفه اسلامی۳۰ از سوى مؤسّسه حکمت و فلسفه ایران۳۱ و مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه آزاد برلین۳۲ بوده است.۳۳ پروفسور اشمیتکه در سال هاى ۲۰۰۶ـ۲۰۰۷ م از کمک هزینه اعطایى بنیاد گردا هنکل آلمان۳۴ براى پژوهش در (مباحث درون دینى در امپراتورى عثمانى و پیشامدرن ایران)۳۵ بهره مند گردید و در سال هاى ۲۰۰۷ـ۲۰۰۹ م کمک هزینه (پژوهانه) مؤسسه اسکالیگر کتابخانه دانشگاه لیدن ـ هلند۳۶ را نیز دریافت کرده است. وى افزون بر پژوهانه ها و جوایز متعدد بین المللى,۳۷ در سال ۲۰۰۸ م نیز به عنوان پژوهشگر مطالعات اسلامى, موفق شده است براى مدت پنج سال (تا سال ۲۰۱۳ م), کمکِ مالى شوراى پژوهش اروپا (ERC)38 به مبلغ ۸۶/۱ میلیون یورو را به خود اختصاص دهد.۳۹ باید دانست این کمک تحت پروژه اى با عنوان (بازشناسى عقل گرایى کلامى در دوره هاى میانى (سده هاى ۱۰ـ۱۳ م) اسلام)۴۰ و با هدف حمایت از پژوهشگران اروپا در مقابل محققان ایالات متحده, به وى پرداخت شده است. اشمیتکه در سال ۲۰۰۸ م (تاکنون) به عنوان یکى از اعضاى هیئت مشورتى پروژه (مطالعات درباره فرزندان ابراهیم(ع))۴۱ بوده که از سوى انتشارات بریل در لیدن ـ هلند منتشر مى گردد و نیز از همان سال (تاکنون) از اعضاى هیئت مشورتى پروژه (بانک اطلاعاتى فلسفه اسلامى در دوران پس از کلاسیک)۴۲ در مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مک گیل, مونترآل ـ کانادا۴۳ بوده است. وى همچنین در سال هاى ۲۰۰۸ ـ ۲۰۰۹ م از اعضاى انستیتو مطالعات پیشرفته بنیاد گردا هنکل آلمان در پرینستون۴۴ و از دریافت کنندگان کمک اعطایى براى تصحیح انتقادى نوشته هاى صاحب بن عباد طالقانى, در علم کلام بوده است; همچنین او در همین سال ها, مجوز اقامت براى کسب تخصّص را از مرکز بلاجو بنیاد راکفلر (ایتالیا)۴۵ دریافت داشته است. وى از سال ۲۰۰۹ م تاکنون از اعضاى هیئت مدیره سالنامه اشراق: فلسفه اسلامی۴۶ است که با همکارى انستیتو فلسفه فرهنگستان علوم روسیه ـ مسکو۴۷ و مؤسّسه حکمت و فلسفه ایران ـ تهران۴۸ منتشر مى گردد. وى همچنین در سال ۲۰۰۹ م, یکى از اعضاى هیئت سازماندهى (حدود و مرزهاى آلمانى ـ اسرائیلى علوم انسانى)۴۹ در بنیاد الکساندر فن هومبولت (آلمان)۵۰ به شمار مى رود. گفتنى است خانم دکتر اشمیتکه در سال هاى ۲۰۰۹ـ۲۰۱۰ م به عنوان پژوهشگر مدعو, کرسى تدریس و تحقیق در موضوع (تمدّن ها و زبان هاى خاور نزدیک) را در دانشگاه هاروارد۵۱ به دست آورده است. باید افزود بازبینى علمى مقالاتِ کلامى و فلسفى مؤسسات و نشریات ذیل, بر عهده اشمیتکه است:۵۲ ۱. Administraci— Nacional de Educaci—n Pœblica (ANEP). ۲.Consejo Superior de Investigaciones Cientificas (CSIC). ۳. Deutsche Forschungs Gemeinschaft (DFG). ۴. Deutscher Akademischer Austauschdienst (DAAD). ۵. Alexander von Humboldt Stiftung ۶. European Research Council (ERC). ۷. European Science Foundation (ESF). ۸. Israel Science Foundation (ISF). ۹.  Journal of the American Oriental Society (JAOS). ۱۰. Journal of Near Eastern Studies (JNES). ۱۱. Journal of the Royal Asiatic Society (JRAS ). ۱۲. The Ohio State University (OSU). ۱۳. Oxford University Press (OUP). ۱۴. Schweizerischer Nationalfonds zur fڑrderung der wissenschaftlichen Forschung (SNF). ۱۵. University of California, Los Angeles (UCLA). ۱۶. University of Haifa. ۱۷. Yale University . همچنین پروفسور اشمیتکه در برخى دایرهالمعارف هاى مهم, فرهنگ هاى تخصصى و نیز برخى نشریات تخصصى در حوزه مطالعات اسلامى, داراى مقالاتى در موضوعات فلسفى و کلامى به زبان هاى انگلیسى, آلمانى و فرانسوى است که از آن جمله مى توان به موارد ذیل اشاره نمود: ۱. Bibliotheca Orientalis . ۲. Bulletin of the School of Oriental and African Studies. ۳. DAVO Nachrichten. ۴. Iranian Studies. ۵. Der Islam . ۶. Journal of the American Oriental Society. ۷. Journal of Islamic Studies . ۸. Journal of the Royal Asiatic Society. ۹. Middle East Studies Association Bulletin . ۱۰. Orientalistische Lieraturzeitung . ۱۱. Polylog . ۱۲. Zeitschrift fںr interkulturelles Philosophieren. ۱۳. Journal of Intercultural Philosophy. ۱۴. Die Welt des Islams. ۱۵. The World of Islam. ۱۶. Zeitschrift der Deutschen Morgenl*ndischen Gesellschaft. ۱۷. Journal of the German Oriental Society. ۱۸. The Great Islamic Encyclopaedia (D‡ irat-i ma ‡rif-i buzurg-i isl‡m’). ۱۹. Encyclopeadia Iranica. ۲۰. Encyclopaedia of Islam (Third Edition). ۲۱. Encyclopaedia of Jews in the islamic World). ۲۲. Encyclopaedia of the Qur’an. ۲۳. Encyclopaedia of the World of Islam (Daneshnama-ye Jahan-e Eslam). ۲۴. Enzyklop*dia des M*rchens. ۲۵. Lexikon fںr Theologie und Kirche. ۲۶. Medieval Islamic Civilization. ۲۷. Religion in Geschichte und Gegenwart . ۲. تألیفات, تحقیقات, تصحیحات و مقالات از پروفسور اشمیتکه, تا کنون کتب و مقالات متعددى در زمینه اسلام شناسى و کلام معتزلى و شیعى, به خصوص در دوره هاى میانى اسلام (سده هاى ۱۰ـ۱۳ م) تألیف شده و به چاپ رسیده است که عناوین برخى از آنها را مرور مى کنیم: الف) کتاب ها ۱. The Theology of al-All‡ma al-Hill’ (d. 726/1325); vol. 152 of Islamkundliche Untersuchungen; Berlin: Klaus Schwarz, 1991. 292 p . این اثر, در واقع پایان نامه مقطع دکترى (D.Phil) خانم اشمیتکه است که سال ۱۹۹۰ م در دانشگاه آکسفورد ـ انگلستان۵۳ از آن دفاع نموده است. این اثر با عنوان اندیشه هاى کلامى علامه حلى (د. ۷۲۶ هـ /۲۵ م۱۳) از سوى احمد نمایى, از انگلیسى به فارسى برگردانده شده و در ۳۳۶ صفحه به سال ۱۳۷۸ ش توسط انتشارات بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى ـ مشهد چاپ و منتشر شده است. این کتاب, شامل شرح حال علامه حلى, استادان و شاگردانش و نیز دوران حضور او در دربار اولجایتو (د. ۷۱۶ هـ ) و بررسى رساله ها و آثارش در زمینه هاى گوناگون است. فصل هایى از کتاب به موضوعات کلامى (عدل, نبوت, صفاتِ خداوند, فنا, اعاده, وعد و وعید) مى پردازد و موافقت یا مخالفت آراى علامه حلى را با نظریات معتزله و اشاعره, بیان مى کند. ۲. Theologie, Philosophie und Mystik im zwڑlferschitischen Islam des 9./15. Jahrhunderts. Die Gedankenwelt des Ibn Abi Jumhur al-Ahsai (um 838/1434-35 . nach 906/1501). Leiden: Brill, 2000. (Islamic Philosophy, Theology and Science. Texts and Studies). این کتاب که عنوان آن: کلام, فلسفه و تصوف نزد شیعه دوازده امامى (قرن ۹ هـ /۱۵م), جهان اندیشه هاى ابن ابى جمهور احسایى است, به زبان آلمانى تألیف شده است و در سال ۲۰۰۲ م جایزه جهانى کتاب سال جمهورى اسلامى را به خود اختصاص داده است. باید افزود این کتاب توسط احمدرضا رحیمى ریسه, از آلمانى به فارسى ترجمه شده است و گفته شده است در آینده اى نه چندان دور, ان شاءاللّه منتشر خواهد شد. این اثر از سوى رابرت گلیو۵۴ در نشریه مطالعات اسلامی۵۵ مورد نقد و بررسى قرار گرفته و گزارش هایى نیز از این اثر در برخى سایت ها۵۶ منتشر شده است . ۳. Correspondence Corbin-Ivanow; Letters ژchangژes entre Wladimir Ivanow et Stella et Henry Corbin, 1947-1966. Louvain, Paris: Peeters, 1999, 235p; Vol. 4 of Travaux et m’etudes de l’Institut d’etudes iraniennes. مکاتبات هانرى کربن و ولادیمیر ایوانف (۱۳۲۶ـ۱۳۴۵ ش/۱۹۴۷ـ۱۹۶۶ م) است که توسط عبدالمحمّد روح بخشان از انگلیسى به فارسى برگردانده شده است. این اثر از سوى انتشارات کتابخانه, موزه و مرکز اسناد مجلس شوراى اسلامى در سال ۱۳۸۲ ش/۲۰۰۳ م در ۳۳۴ صفحه به چاپ رسیده است. دکتر غلامرضا اعوانى, رئیس مؤسّسه حکمت و فلسفه ایران, درباره این اثر مى نویسد: کتاب حاضر, مجموعه نامه هایى است که بین خاورشناس روس, ولادیمیر ایوانف (۱۸۸۶ـ۱۹۷۰ م) و اسلام شناس و فیلسوف فرانسوى, هانرى کربن (۱۹۰۳ـ۱۹۷۸ م) و همسر ایشان استلا کربن (د. ۲۰۰۳ م) میان سال هاى ۱۹۴۷ و ۱۹۶۷ م مبادله شده است. این مکاتبات هنگامى آغاز مى شود که ولادیمیر ایوانف در سال ۱۹۴۶ م انجمن اسماعیلیه را در شهر بمبئى هند تأسیس مى نماید. به جهت علاقه اى که هانرى کربن به فرهنگ تشیع و از جمله تفکّر اسماعیلى داشته است. در نامه اول, علاقه خود را به پیوستن به این انجمن ابراز مى نماید و پس از آن, مکاتبات گسترده اى میان ایشان صورت مى گیرد که از خلال آنها نکات مبهمى درباره ایوانف و پروفسور کربن و همسر ایشان, روشن مى شود. در هر نامه, طرفین از کارى که در دست تألیف یا تصحیح دارند, گزارش مى دهند و مقدار قابل توجهى از کتب و نسخ خطى بین آنها ردّ و بدل مى شود که علاقه هر دو را درباره موضوع هاى مورد بحث, بازگو مى نماید. در این نامه ها, شوق وافر دو محقق پژوهشگر نسبت به ژرف کاوى در مسائل مورد علاقه, به خوبى آشکار است و نیز این مکاتبات برخى از خصوصیات زندگى و احوال شخصى نویسندگان آنها را براى ما هویدا مى سازد. این نامه ها علاوه بر جنبه علمى و پژوهشى, از دید دیگرى هم براى خوانندگان فارسى زبان حایز اهمیت اند و آن اینکه بالاخره بر اثر اصرار مکرر کربن براى مسافرت ایوانف به ایران, وى در سال ۱۹۵۹ م به ایران مى آید و حدود ده سال آخر عمر خود را در تهران سپرى مى کند. اکثر نامه هاى آخر عمر ایوانف, از باشگاه دانشگاه تهران به کربن ارسال شده است. این مکاتبات به همتِ دانشمند جوان آلمانى, خانم پروفسور زابینه اشمیتکه فراهم آمده و جاى خوشوقتى است که به کوشش آقاى روح بخشان به زبان فارسى ترجمه شده و در دسترس خوانندگان فارسى زبان قرار مى گیرد… ). ۵۷ ۴. An Anonymous Commentary on Kitab al-Tadhkira by Ibn Mattawayh. Facsimile Edition of Mahdavi Codex 514, (6th/12th Century). Introduction and Indices by Sabine Schmidtke. Tehran: Institute of philosophy & Institute of Islamic Studies, Free University of Berlin, 2006. (Series on Islamic Philosophy and Theology. Texts and Studies; I). شرح کتاب التذکره فى أحکام الجواهر والأعراض تألیف ابن متویه به زبان عربى است که به صورتِ متن و شرح, مبحث طبیعیات را از دیدگاه معتزلى مورد بررسى قرار داده است. این اثر با مقدمه انگلیسى و تنظیم فهرست ها از زابینه اشمیتکه و پیشگفتار فارسى نصراللّه پورجوادى, به صورت نسخه برگردان (فاکسیمیلى), از روى نسخه خطى کتابخانه شادروان اصغر مهدوى با تاریخ کتابت ۵۷۰ هـ توسط مؤسسه پژوهشى حکمت و فلسفه ایران با همکارى مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه آزاد برلین در سال ۲۰۰۶ م در تهران در ۴۳۶ صفحه منتشر شده است. ۵. Uranos. Unabh*ngige uranische Monatsschrift fںr Wissenschaft, Polemik, Belletristik, Kunst. Herausgegeben von Ferdinand Karsch-Haack und Ren  Stelter. 1. jahrgang (1921/22). Nachdruck mit einem Nachwort und Register von  Sabine Schmidtke. Hamburg: M*nnerschwarm, 2002 (Bibliothek Rosa Winkel; 32). ۶. Abu-l-Qasim al-Busti: Kitab al-Bahth an adillat al-takfir wa l-tafsiq (Investigation of the evidence for charging with kufr and fisq). Edited with an  Introduction by Wilferd Madelung and Sabine Schmidtke. Tehran: Iran, University Press. 1382/2003, 156 P. کتاب البحث عن أدلّه التکفیر والتفسیق, تألیف اسماعیل بن احمد بُستى سجستانى است که به اهتمام اشمیتکه و ویلفرد مادلونگ تصحیح شده است. این اثر در ۱۷۴ صفحه در سال ۱۳۸۲ ش توسط مرکز نشر دانشگاهى در تهران به چاپ رسیده است. ۷. Schariصa und Moderne: Diskussionen zum Schwangershaftsabbruch, zur Versicherung und zum Zinswesen, Deutsche Morgenl*ndische Gesellschaft, 1994, 333p. این اثر در واقع مجموعه مقالات و رساله هاى تصحیحى, عمدتاً در موضوع معتزله است که به زبان عربى مى باشد. این آثار از آنِ محمودبن عمر زمخشرى و احمد بن محمد بن عطا است که با همکارى جمعیِ دیتر بلمان۵۸ ریشارد گراملیش,۵۹ رودیگر لولکر, ۶۰ زابینه اشمیتکه و ولفگانگ رویشل۶۱ در سال ۱۹۹۴ م منتشر شده است. ۸. A Jewish Philosopher of Baghdad. Izz al-Dawla Ibn Kammuna (d 683/1284-85) and His Writings. Leiden: Brill, 2006, XII_274pp. Vol. 65 of Islamic Philosophy, theology and science . فیلسوفى یهودى از بغداد, عزّالدوله ابن کمونه (د. ۶۸۳هـ) و آثارش, عنوان کتابى است که اشمیتکه آن را با همکارى رضا پورجوادى به رشته تألیف درآورده است. اشمیتکه در این اثر, گزارشى تفصیلى از زندگى, آثار و اندیشه فلسفى ابن کمونه و تأثیر و تأثّر آن در میان مسلمانان و یهودیان ارائه داده است. ۹. Speaking for Islam: Religious Authorities in Muslim Societies, Leiden: Brill, 2006, IX+305pp. (Social, Economic and Political Studies of the Middle East and Asia; 100). تحقیقى مشترک به زبان انگلیسى از اشمیتکه و گودرون کرمر۶۲ (ویرایش) با عنوان گفتارى درباره اسلام: امور دینى و مذهبى جوامع مسلمان است. در این اثر مباحثى چند درباره اسلام مطرح شده است; از جمله اینکه چه کسى سخنگوى اسلام است؟ چه کسى وظیفه هدایت و راهنمایى مسلمانان را بر عهده دارد؟ تا چه اندازه و چگونه فردى اعمال اقتدار مذهبى نموده و چگونه مى توان آن را ارزیابى نمود؟ نگرانى هاى حال حاضر نسبت به اسلام چگونه درنظر گرفته مى شود؟ همچنین مسائلى همچون رابطه دانش, رفتار و جاذبه, مسائل اجتماعى, عملکرد مکاتب فقهى و کلامى, تلاش در بخشى از دولت ها و حاکمان براى سازماندهى دین, جوامع مسلمان خاورمیانه و… در این کتاب مورد بررسى قرار گرفته است. ۱۰. Rational Theology in Interfaith Communication. Abu I-Husayn al-Basriصs Muصatazili Theology among the Karaites in the Fatimid Age. Leiden: Brill, 2006 (Jerusalem Studies in Religion and Culture; 5). الهیات عقلانى در ارتباط بین الادیانى: ابوالحسن بصرى معتزلى, کلام معتزلى در عصر فاطمى, عنوان کتابى است که اشمیتکه آن را با همکارى ویلفرد مادلونگ نوشته است. در این اثر آمده است: نماینده اندیشه کلام معتزلى در صدر اسلام, بیشتر ابوالحسن بصرى شناخته مى شود. بصره در اوایل قرن هشتم میلادى در حوزه کلامى, به گفتمان غالب معتزلى تبدیل شده بود و آن مکتب در بصره, تا اوایل قرن یازده میلادى ادامه داشت. در آن مکتب, مفاهیم و حقایق اساسى کلامى, همچون وجود خدا, ماهیّت صفات و عدالت او, به روش اثبات عقلانى و تطبیق آن با وحى و متن کتاب مقدس صورت مى گرفت; و البته در این روش تقدم عقل در تفسیر کتاب مقدس, کاملاً لحاظ مى گشت. کلام معتزلى به طور طبیعى متمایل و متأثر از الهیات عقلانى ادیان دیگر بوده, در آن سعى مى شد ضمن تطبیق با متن کتاب مقدس, تجدیدنظر نیز در آن صورت بگیرد; همچنین تلاش مى شد یک مناسبت, براى برقرارى ارتباط بین ایمان خود و جهان اسلام ارائه شود. البته در یهودیت تصور بر این بود که مکتب اعتزال از قرن نهم میلادى پذیرفته شده است و در طول قرن دهم میلادى به اوج خود رسیده است. نگرش مکتب معتزلى به جهان و عقلانیت, با افزایش رقابت و انتقاد از فلسفه مشّاء یونانى روبرو بود… . آثار کلامى ابوالحسن بصرى (د. ۱۰۴۴ م) به طور کلى در میان معتزلیان, نادیده گرفته شده و تنها اندکى محمود ملاحمى خوارزمى بدان پرداخته است و مکتب وى را در آسیاى مرکزى مطرح نموده است. باید اذعان داشت منابع مطالعاتى درباره مکتب معتزلى از دیدگاه ابوالحسن بصرى, هم اکنون به صورت پراکنده, در کتابخانه هاى جهان موجود است و در این اثر سعى شده است مکتب معتزلى, به خصوص در دوره خلافت فاطمیان, مورد بحث و مطالعه قرار گیرد. ۱۱. Abu I-Husayn al-Basri: Tasaffuh al-adilla. The extant parts introduced and edited by Wilferd Madelung and Sabine Schmidtke. Wiesbaden: Harrassowitz, 2006, XX+111+145pp (Abhandlungen fںr die Kunde des Morgenlandes; LVII, 4). تصفّح الأدله, عنوان بخش بازمانده کتابى از ابوالحسن بصرى معتزلى است که آن را اشمیتکه با همکارى اسلام شناس شهیر, ویلفرد مادلونگ۶۳ تصحیح نموده, گزارشى از مکتب اعتزال در بصره ارائه کرده است.۶۴ ۱۲. Khulasat al-nazar. An Anonymous Imami-Muotazili Treatise (late 6th/12th or early 7th/13th century). Edited with an Introduction by Sabine Schmidtke and Hasan Ansari. Tehran: Institute of Philosophy & Institute of Islamic Studies, Free University of Berlin, 2006. (Series on Islamic Philosophy and Theology. Texts and Studies; 2). خلاصه النظر, اثر مؤلّفى شیعى و معتزلى (زنده در قرن ششم و اوایل قرن هفتم هـ ) است که با مقدّمه و تصحیح حسن انصارى و زابینه اشمیتکه در ۲۲۰ صفحه در سال ۱۳۸۵ ش توسط مؤسّسه پژوهشى حکمت و فلسفه ایران و مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه آزاد برلین, منتشر شده است. این اثر در چند باب نگارش یافته است که عناوین آن چنین است: باب الکلام فى الصفات, باب العدل, باب الکلام فى التکلیف, باب الوعد والوعید, باب الکلام فى النبوه, باب الامامه, باب فى الأمر بالمعروف والنهى عن المنکر, باب فى الآجال والأرزاق. ۱۳. Two Codices Containing Theological, Philosophical and Legal Writings by Ibn Abi Jumhur al-Ahsai (d. After 906/1501): MSS Marwi 855 and 874. Persian Introduction and Indices by Ahmad Reza Rahimi Riseh. English Introduction by Sabine Schmidtke. Tehran: Iranian Institute pf Philosophy & Institute of Islamic Studies, Free University of Berlin, 2008. (Series on Islamic Philosophy and Theology. Texts and Studies; 9). دو مجموعه خطّى از آثار فلسفى و فقهى ابن ابى جمهور احسایى, مقدمه و فهرست ها از احمدرضا رحیمى ریسه با پیشگفتارى به زبان انگلیسى از زابینه اشمیتکه, از انتشارات مؤسسه پژوهشى حکمت و فلسفه ایران و مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه آزاد برلین, این کتاب در حقیقت چاپِ نسخه برگردان (فاکسیمیلى) دو نسخه (مجموعه) از آثار ابن ابى جمهور احسائى به شماره هاى (۸۷۴) (شامل ۶ رساله) و (۸۵۵) (شامل ۳ رساله) است که هر دو در کتابخانه مدرسه مروى در تهران نگهدارى مى شوند. این اثر در دو بخش, بخش یکم معرّفى مجموعه شماره ۸۷۴, شامل ۶ رساله (سى و دو صفحه مقدمه ء ۳۴۷ صفحه متن) و بخش دوم نیز به شماره ۸۵۵, شامل ۳ رساله (هشت صفحه مقدمه ء ۱۰۱ صفحه متن) است. رساله هاى ابن ابى جمهور در بخش نخست کتاب عبارتند از: ۱. مسلک الافهام فى علم الکلام در باب توحید و افعال حق تعالى; ۲. قبس الاقتداء فى شرائط الافتاء والاستفتاء در تأیید اجتهاد و نفى تقلید از درگذشتگان و شرایط فتوا دادن و درخواست کردن فتوا; ۳. کاشفه الحال عن احوال الاستدلال در اصول فقه با یک مقدمه و پنج فصل; ۴. البوارق المحسنیه لتجلى الدره الجمهوریه در بررسى مبانى فلسفه اشراق و اصول فقه; ۴. ذکر مستحقى الزکوه در تفسیر آیه شصت از سوره توبه; ۶. رساله فى النیه وذم ّ الوسواس فیها در بیان نیت در اعمال. همچنین رساله هاى بخش دوم این مجموعه عبارتند از: ۱. الرساله البرمکیه فى فقه الصلاه الیومیه در احکام نمازهاى روزانه; ۲. المشهدیه فى الاصول الدینیه والاعتقادات الحقیه بالدلائل الیقینیه در اصول دین; ۳. عروه المستمسکین بأصول الدین در اصول دین.۶۵ ۱۴. لغات موران به پیوست چند اثر پراکنده از یحیى بن حبش سهروردى است که به تصحیح نصراللّه پورجوادى و زیر نظر ویلفرد مادلونگ, سیّدمحمود یوسف ثانى, زابینه اشمیتکه و غلامرضا اعوانى در ۱۲۰ صفحه در سال ۱۳۸۶ ش توسط مؤسّسه پژوهشى حکمت و فلسفه ایرانى منتشر شده است. ۱۵. Critical remarks on the Najm al-Din al-Katibi on the Kitab al-Ma ‡lim by Fakhr al-Din al-Razi, together with the commentaries by Izz al-Dawla Ibn Kammuna, Edited with an Introduction by Sabine Schmidtke and Reza Pourjavady. Tehran: Iranian Institute of Philosophy & Institute of Islamic Studies, Free University of Berlin, 1386/2007, 303p. (Series on Islamic Philosophy and Theology. Texts and Studies; 6). کتابِ أسئله نجم الدین الکاتبى عن المعالم لفخرالدین الرازى مع تعالیق عزّالدوله ابن کمونه, عنوان اثرى از نجم الدین کاتبى قزوینى مشهور به دبیران با تعلیقاتِ سعدالدین بن منصور بغدادى مشهور به ابن کمونه است که توسط اشمیتکه و رضا پورجوادى تصحیح شده, با مقدمه انگلیسى اشمیتکه در ۳۸۸ صفحه در سال ۱۳۸۶ ش توسط مؤسّسه پژوهشى حکمت و فلسفه ایران و مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه آزاد برلین منتشر گشته است. باید افزود کتابِ المعالم جزء آثار نسبتاً کوتاه فخرالدین رازى (د ۶۰۶ هـ ) است که ظاهراً آن را در سال هاى پایانى عمر خویش تألیف کرده است. متنى که امروز از المعالم باقى است, دو قسم دارد: یکى اصول دین و دیگرى اصول فقه, لیکن به طور دقیق مشخص نیست کتاب در اصل شامل چند قسم بوده است. کاتبى قزوینى (د. ۶۷۵ هـ ) رساله اى به نام الأسئله نوشت که حاوى حواشى انتقادى اى بر کتاب المعالم رازى بود. کاتبى در سراسر تعلیقه خویش سعى کرده است از متن معالم دور نیفتد و جزئیات استدلال رازى را نقد کند. سپس ابن کمونه بر حواشى انتقادى کاتبى, تعلیقاتِ دیگرى نوشته, در آن از نقد اصل کتاب المعالم رازى نیز غفلت نورزیده است. ابن کمونه در مقدمه خود بیان مى کند: (معالم یکى از سودمندترین و دقیق ترین آثار مختصر فخر رازى است و در برخى نقاط, مواضع نویسنده به خوبى بیان شده است). وى اضافه مى کند: او حتى پیش از دیدن الأسئله کاتبى, قصد نقدکردن کار رازى را داشته است. بر این پایه مى توان گفت کار ابن کمونه, هم پاسخى به حواشى کاتبى است و هم نقدى بر معالم رازى. ۱۶. A common rationality: Mutazilism in Islam and Judaism, Vol. 15 of Istanbuler Texte und Studien, Ergon Verlag in Kommission, 2007, 520p. (Series in Islamic Philosophy and Theology. Texts and Studies; 4). تحقیقى درباره مشترکات عقلانیّت: اعتزال در ادیان اسلام و یهود است که اشمیتکه آن را با همکارى کامیلا آدانگ و دیوید اسکلار تألیف کرده است . ۱۷. Kashf al-maaqid fi sharh qawaid al-aqaid, Li-Mahmud Ibn-Ali Ibn-Mahmud al-Himmasi al-Razi; Iranian Institute of philosophy. 2007/1386,168p. Facsimile Edition of MS Berlin, Wetzstein 1527. Introduction and Indices by Sabine Schmidtke. Tehran: Iranian Institute of Philosophy & Institute of Islamic Studies, Free University of Berlin. (Series on Islamic Philosophy and Theology. Texts and Studies; 4). کشف المعاقد فى شرح قواعد العقائد, تألیفِ محمودبن على بن محمود حمصى رازى است که از روى نسخه خطّى کتابخانه دولتى برلین, با مقدّمه و فهرست هاى زابینه اشمیتکه توسط مؤسّسه پژوهشى حکمت و فلسفه ایران و مؤسّسه مطالعات اسلامى دانشگاه آزاد برلین در سال ۱۳۸۶ ش چاپ نسخه برگردان (فاکسیمیلى) شده است. آثار کلامى خواجه نصیرالدین طوسى (دانشمند, فیلسوف و متکلّم نامدار قرن هفتم هـ ) را به دو دسته مى توان تقسیم نمود: یک دسته محدود, آثار منسوب به اوست که تا حدودى براساس مبانى کلامى اسماعیلیه نوشته شده و مربوط به دوره اقامت و زندانى شدن او در قلاع اسماعیلیه در قهستان است و دسته دیگر, آثارى است که انتساب آنها به طوسى مسلّم است و وى در آنها به اثبات مبانى اعتقادى امامیه پرداخته است. دسته اخیر عبارت اند از: مصارع المصارع, رساله الامامه, تجرید الاعتقاد و قواعد العقائد. تجرید و قواعد, اندکى پس از تألیف شهرت و اهمیت بسیارى یافتند و تأثیر عمیقى بر آثار کلامى امامیه پس از خود برجاى نهادند. هرچند از میان این دو, تجرید بیشتر مورد اقبال واقع شد و شروح و حواشى بسیارى بر آنها نوشته شد, اما شروحى چند بر قواعد نیز مى شناسیم که مهم ترین آنها شرح علامه حلى (د ۷۲۶ هـ ) با عنوان کشف الفوائد است. قواعد العقائد شامل مقدمه و پنج باب به ترتیب: در اثبات موجد عالم, در ذکر صفات خداوند, در ذکر افعال الهى, در نبوت و امامت, در وعد و وعید است و طوسى در طى ّ آن با روش خود ـ که کلام را به فلسفه مى آمیزد ـ از مسائل اعتقادى بحث کرده است; در این میان بخشى از باب چهارم به شرح عقاید فرق مختلف در باب امامت مى پردازد. باید افزود کشف المعاقد فى شرح القواعد که چاپ عکسى آن منتشر شده است نیز از جمله شروحى است که توسط تاج الدین محمودبن على حمصى رازى, بر قواعد العقائد خواجه نصیرالدین طوسى نوشته شده است. رازى در شرح خود, همه متن قواعد را نیاورده و معمولاً تنها کلمات آغازین بخشى را که شرح مى کند, با واژه (قال) آغاز و با (إلى آخره) در پایان, نقل مى کند. تاج رازى در شرح خود عیناً از ساختار تألیفى قواعد پیروى مى کند. وى تصریح مى کند غرض او از این کتاب, تنها شرح عقاید فرق است و دربردارنده عقاید شخصى او نیست. این ادعا البته وفادارى رازى به متن قواعد و آراى طوسى را بهتر نشان مى دهد. به گفته اشمیتکه (مقدمه, ص هجده), شرح رازى را مى توان نوعى بازگویى قواعد همراه با جزئیات فراوان دانست که مى تواند به طور مستقل از متن اصلى خوانده شود. کشف المعاقد از آن حیث که حلقه اى از نگارش هاى عقیدتى امامى در ایران پیش از ظهور صفویه است, شایان توجه است; در این میان, نسخه کتابخانه دولتى برلین, باتوجه به آنکه حاوى تصحیحات و اضافات خود شارح است, داراى اهمیّت است; جداى آنکه متن آن نیز یکى از شروح کهن قواعد به شمار مى رود و تا کنون در اختیار پژوهشگران نبوده است. نکته پایانى اینکه: از احوال و آثار تاج الدین رازى چیز زیادى نمى دانیم; بنا به گزارش و اطلاعات جزئى که خانم اشمیتکه در مقدمه خود (یازده ـ سیزده) آورده است, گفته شده است که تاج الدین رازى, از شاگردان علامه حلى بوده و به جز کشف المعاقد, شرحى نیز بر الرساله الشمسیه نجم الدین کاتبى (د. ۶۷۵ هـ ) و شرحى بر الفصول الایلاقیه محمد بن یوسف ایلاقى (د. حدود ۴۶۰ هـ ) با عنوان الامالى العراقیه, داشته است. البته اشمیتکه افزوده است: نسخه هایى در کتابخانه دولتى برلین موجود است که یادداشت هایى از تاج الدین رازى در آنها وجود دارد و در شناخت زمان و مکان زندگى او و خانواده اش کمک بسیارى مى کند. وى در مقدمه خود (سیزده ـ هفده) گزارشى از این یادداشت ها به دست داده است; یکى از این نسخه ها, نسخه خطى کشف المعاقد است که برگه هایى از آن به خط اوست و وى در انجامه آن یادآور مى شود که او خود نسخه را با متن, مقابله نموده است. زابینه اشمیتکه مقدمه اى به انگلیسى نوشته و طى ّ آن به ایجاز درباره آثار کلامى طوسى, شرح قواعد العقائد, تاج الدین رازى و شرح او بر قواعد و نسخه خطى محفوظ در برلین سخن گفته است. این مقدمه با ترجمه فارسى احمدرضا رحیمى ریسه در آغاز کتاب درج شده است.۶۶ ۱۸. Ferdinand Karsch-Haack: Homoerotik im Arabertum. Gesammelte Aufs*tze. Herausgegeben von Sabine Schmidtke. Hamburg: M*nerschwarmskript, 2005. (Bibliothek rosa Winkel. Sonderreihe: WissenschaftاM 3). ۱۹. A Mutazilite creed of Az-Zamahsari fi Usul Ad-din, Stuttgar: Steiner, 1997, Vol. 51, Part 4 of Abhandlungen fںr die Kunde des Morgenlandes: Im Auftrage der Deutschen morgenl*ndischen Gesellschaft, Deutsche Morgenl*ndische. Jar Allah al-Zamakhshari: Kitab al-Minhaj fi usul al-din. Introduced and edited by Sabine Schmidtke. Beirut: Arab Scientific Publishers, 1428/2007. {2nd Edition}. المنهاج فى اصول الدین, رساله اى عقیدتى در تبیین اعتقادات معتزلى زمخشرى (د. ۵۳۸ هـ ۱۱۴۴ م), با بهره گیرى و بررسى محتوایى کتاب المنهاج اوست که توسط اشمیتکه از عربى به انگلیسى برگردانده و ویرایش شده است. ۲۰. Badhl al-majhud fi ifham al-Yahud: Samawal al-Maghribis (d. 570/1175): the early recension, Wiesbaden: Harrassowitz. 2006, 71p; (facsims . ((Abhandlungen fںr die Kunde des Morgenlandes; LVII, 2). کتاب حاضر, بذل المجحود فى افحام الیهود, تألیف صموئل بن یحیى مغربى (د ۵۷۰ هـ /۱۱۷۵ م) است که اشمیتکه آن را با همکارى رضا پورجوادى و ابراهیم مرازکا۶۷ به صورت تصویرى (فاکسیمیلى) منتشر کرده است. ۲۱. Muhammad b. Ali b. Abi Jumhur al-Ahsai (d. after 906/1501): Mujli mirat al-munji fi I-Kalam wa-l-hikmatayn wa-l-tasawwuf. Lithograph edition by Ahmad al-Shirazi (Tehran 1329/1911). Reprinted with an Introduction, Table of Contents, and Indices by Sabine Schmedtke. Tehran: Iranian Institute of Philosophy & Institute of Islamic Studies, Free University of Berlin, 2008 (Series on Islamic Philosophy and Theology. Texts and Studies). ۲۲. Contacts and Controversies between Muslims, Jews and Christians in the Ottoman Empire and Pre-Modern Iran. Eds. Camila Adang & S. Schmidtke. Wurzburg: Ergon (forthcoming), (Istanbuuler Texted und Studien). ۲۳. Handbook of Mutazilite Works and Manuscripts. General Editors: Gregor Schwarb, Sabine Schmidtke and David Sklare. Leiden: Brill (Handbuch der Orientalistik) (forthcoming (.   ب) مقالات ۱. Al-Allama al-Hilli and Shiite Mutazilite Theology. Spekturm Iran, 7 iii . (1994) 10-35, 126-7. ۲. The Influence of Sams al-Din Sahrazuri (7th/13th century) on Ibn Abi Jumhur al-Ahsai (d. after 904/1499). Encounters of Words and Texts: Intercultural Studies in Honor of Stefan Wild on the Occasion of His 60th Birthday. Presented by His Puplish in Bonn. Edd. Lutz Edzard & Christian . Szyska. Hildesheim: Olms, 1997: 23-32 . ۳. Twelver-Shi’ite Ressources in Europe. The Shi’ite Collection at the Oriental Department of the University at Cologne, The Fonds Henry Corbin and the Fonds Shaykhi at the Ecole Pratique des Hautes Etudes (EPHE). Paris, With a catalougue of the Fonds Shaykhi. Journal Asiatique, 285 i (1997) 73-122. (With Mohammad Ali Amir-Moezzi). ۴. Neuere Forschungen zur Mutazila-Forschung unter besonderer Berںcksichtigung der Sp*teren Mutazila ab dem 4./10. Jahrhundert. Arabica, 45(1998) 379-408. ۵. Homoeroticism and homosexuality in Islam: a review articleس. Bulletin of the School of Oriental and African Studies, 62 ii (1999) 260-66 . ۶. The Doctrine of the Transmigration of Soul according to Shihab al-Din al-Suhrawardi (Killed 587/1191) and his Followers. Studia Iranica 28 (1999) . 237-411. ۷. Die westliche Konstruktion Marokkos als Landschaft freier Homoerotik. Die Welt des Islams, 40. ۸. Theologie, Philosophie und Mystik. Ein Beispiel aus dem zwڑlferschiitischen Islam des 15, Jh. Edith Stein Jahrbuch. Jahreszeitschrift fںr Philosophie, Theologie, P*dagogik, Andere Wissenschaften, Literatur, Kunst, 7(2001) 174-191. ۹. Schriftenverzeichnis Ferdinand Karsch [-Haack] (1853-1936). Capri. Zeitschrift fںr schwule Geschichte, Nr. 31 (Dezember 2001) 13-32. ۱۰. II Firk. Arab. 111 – A copy of al-Sharif al-Murtazas Kitab al-Dhakhira completed in 427/1079-80 in the Firkovitch-Collection, St. Petersburg. [Persian] Maarif, 20 ii (1382/2003) 68-84. (نسخه اى کهن از کتاب الذخیره شریف مرتضى, تاریخ کتابت: ۴۷۲ هـ ); ترجمه رضا پورجوادى; مجلّه معارف, ش ۵۹, مرداد ـ آبان ۱۳۸۲, ص ۶۸ـ۸۴. ۱۱.Recent Studies on the Philosophy of ILLumination and Perspective for Further Research. In: Daneshnamah. The Bilingual Quarterly of the Shahid Beheshti University, 1 ii (Spring/Summer 2003) 101-119 (English Section), 69 (Persian Section). ۱۲. Studies on Sad b. Mansur Ibn Kammuna (d. 683/1284): Beginnings, Achievements, and Perspectives. Persica. Annual of the Dutch-Iranian Society, 29(2003) 105-121 [Published in 2004]. ۱۳. The ijaze from Abd Allah b. Salih al-Samahiji to Nasir al-Jarudi al-Qatifi: A Source for the Twelver Shii Scholarly Tradition of Bahrayn. Culture and Memory in Medieval Islam. Essays in Honour of Wilferd Madelung. Edd. Farhad Daftary & Josef W. Meri. London: I.B. Tauris in association with The Institute of Ismaili Studies, 2003, 64-85. ۱۴. Re-Edition of al-Minhaj fi usul al-din by Jar Allah al-Zamakhshari. [Persian] Ma’arif, 20 iii (1382/2004) 107-148. (تصحیح مجدد المنهاج فى اصول الدین زمخشرى); ترجمه رضا پورجوادى; مجله معارف, ش ۶۰, آذر ـ اسفند ۱۳۸۳, ص ۱۰۷ـ۱۴۸. ۱۵. Der Brifwechsel Hans Kahnert (Janus) – Kurt Hiller. Eine neue Quelle zu Ferdinand Karsch [-Haack]”.  Capri. Zeitschrift fںr schwule Geschichte Nr, 35. (Mai 2004) 24-31. ۱۶. Qutb al-Din al-Shirazis (d. 710/1311) Durrat al-Taj and Its Sources. (Studieson Qutb al-Din al-Shirazi I). Journal Asiatique, 292 i-ii (2004) 309-328 (With Reza Pourjavady). ۱۷. A Bibliography of Ibn Abi Jumhur al-Ahsais Works. Translated with additions and corrections by A. R. Rahimi Risseh.[Persian] Nushe Pazuhi. A Collection of Essays and Articles on Manuscripts Studies and Related Subjects, 1 (2004) 291-309. (کتابشناسى و نسخه شناسى تألیفات ابن ابى جمهور احسائى), ترجمه احمدرضا رحیمى ریسه; نسخه پژوهى, دفتر یکم, قم, ۱۳۸۳ ش, ص ۲۹۱ـ۳۰۹. ۱۸. Heinrich Hڑsslis Quellen zum Orient. Capri. Zeitschrift fںr schwule Geschichte, Nr. 36 (Januar 2005), pp. 39-46 . ۱۹. The Karaites Encounter with the Thought of Abu l-Husayn al-Basri (d.436/1044). A Survey of the Relevant Materials in the Firkovitch-Collection, St. Petersburg. Arabica, 53 i (2006), pp.108-142. ۲۰. Some notes on a new edition of a medieval philosopical text in Turkey: Shams al-Din al-Shahrazuris Rasail al-Shajara al-ilahiyya. Die Welt des Islams, 46i (2006), pp. 76-85 (With Reza Pourjavady). ۲۱. Muslim Polemics against Judaism and Christianity in 18th Century Iran. The Literary Sources of aqa Muhammad Ali Bihbahanis (1144/1732-1216/1801) Radd-i shubahat al-Kuffar. Studia Iranica, 35 (2006), pp. 69-94 (with Reza Pourjavady). ۲۲. Mu’tazili Manuscripts in the Abraham Firkovitch Collection, St. Petersburg. A Descriptive Catalogue. A Common Rationality. Mu’tazilism in Islam and Judaism. Eds. Camilla Adang, Sabine Schmidtke & David Sklare. Wurzburg: Ergon, 2007, pp.377-462 . ۲۳. Forms and Functions of, Licences To Transmit (Ijazas) in 18th-Century-Iran Abd Allah al-Musawi al-Jazairi al-Tustaris (1112-73/1701-59) Ijaza Kabira. In: Speaking for Islam. Religious Authorities in Muslim Societies. Eds. Gurdun Krmer & Sabine Schmidtke. Leiden: Brill, 2006, pp. 95-127. ۲۴. Ferdinand Karsch-Haack. Ein biobiliografischer Abriss. Capri. Zeitschrift fںr schwule Geschichte, Nr. 38 (Januar 2006), pp.24-36. ۲۵. The Jewish Reception of Samawal al-Maghribis (d. 570/1175) Ifhamm al-yahud. Some Evidence from the Abraham Firkovitch Collection I. In: Jerusalem Studies of Arabic and Islam, 31 (2006) pp. 327-349 [Studies in memory of Professor Franz Rosenthal] (with Bruno Chiesa). ۲۶.  Yusuf al-Basris First Refutation (Naqd) of Abu l-Husayn al-Basriصs. Theology. A Common Rationality. Mutazilism in Islam and Judaism. Eds. Camila Adang, Sabine Schmidtke & David Skalre. Wurzburg: Ergon, 2007, pp (229-296 (with Wilferd Madelung). ۲۷.  The Qutb al-Din al-Shirazi (d. 710/1311) Codex (Ms. Marashi 12868) (Studies on Qutb al-Din al-Shirazi II). Studia Iranica 36 (2007), pp. 279-301 (with Reza Pourjavady). ۲۸. Islamic Rational Theology in the Collections of Leiden University Library. The Supplements of the Zaydi Imam al-Natiq bi-l-haqq (d. 1033) to the theological Summa of Abu. Ali Ibn Khalid (fl. second half of the 10th century). Omslag. Bulletin van de Universiteitsbibliothek Leiden en het Scaliger Institute 3-2007, pp. 6-7 (with Camila Adang). ۲۹. Etude de la litterature polemique contre le judaisem. Annuaire 114. Resume des conferences et travaux 2005-2006. Ecole Pratique des Hautes Etudese. Sections Religieuses. Paris 2007, pp. 183-186. ۳۰. Der Kategorienkommentar von Abu-Farag Abdallah Ibn al-ayyib. Texte und Untersuchungen. BY CLEOPHEA FERRARI; in: Journal of Islamic Studies 2007 18 (3) 413-414 . ۳۱. Rationalism et theologie dans le monde musulman medieval. Bref etat des lieux. Revue de L’histoire des religions (forthcoming) (with Mohammad Ali Amir-Moezzi). ۳۲. Ahamad b. Mustafa Tashkڑprںzades (d. 968/1561) Polemical tract against Judaism. Al-Qantara Revista de Estudios Arabes 29 i (2008), pp. 79-113 [&Corrigendum i-ii] (with Camila Adang). ۳۳. Qadi Abd al-Jabbar al-Hamadani (d.415/1025) on The Promise and Threat. An Edition of a Fragment of his kitab al-Mughni fi abwab al-tawhid wa l-adl Preserved in the firkovitch-Collection, St. Petersburg (II Firk. Arab. 105, ff.  ۱۴-۹۲). Milanges de l’Institut dominican d’Etudes orientales, 27 (2008), pp. 37-117 (with Omar Hamdan). ۳۴. Ibn Kammuna, filusuf-i tathir gudhar, Kitab-i mah-i falsafa 2 xiv (Aban 1387/December 2008) [Special issue devoted to Ibn Kammuna], pp. 133-135 . ۳۵. Abu al-Husayn al-Basri on the Torah and its Abrogation. Milanges de L’Universite saint Joseph, 61 (2008), pp. 559-580 . ۳۶. Theological Rationalism in the Medieval World of Islam. Al-Usur al Wusta: The Bulletin of Middle East Medievalists, 20 i, April, 2008, pp. 17-29 ۳۷. Rationale Theologie in der islamischen Welt des Mittelalters. Verkundigung und Forschung, 53 ii (2008), pp. 57-72. ۳۸. Qutb al-Din-Shirazi (d. 710/1311) as a Teacher: an analysis of his ijazat. (Studies on Qutb al-Din al-Shirazi III). Journal Asiatique (forthcoming) (with Reza Pourjavady). ۳۹. Epistle Convincing the Jews regarding [the error of] what they claim about the Torah on the basis of theology (Risalat ilzam al-yahud fima zaamu fi l-tawrat min qibal ilm al-Kalam) by Publications Sabine Schmidtke iii al-Salam. Abd al-Allam. A critical edition, Contacts and Controversies between Muslims, Jews and Christians in the Ottoman Empire and Pre-Modern Iran. Eds. Camila Adang & Sabine Schmidtke. Wurzburg: Ergon (forthcoming) (Istanbuler Texte und Studien). ۴۰. Sayyid Muhammad Mahdi al-Burujirdi al-tabatabais (Bahr al-Ulum, d.1212/1797) debate with the Jews of Dhu l-Kifl. A survey of its transmission, with critical editions of its Arabic and Persian versions, Contacts and Controversies between Muslims, Jews and Christians in the Ottoman Empire and Pre-Modern Iran. Eds. Camilla Adang & Sabine Schmidtke. Wurzburg: Ergon (forthcoming. (Istanbuler Texte und Studien) (with Reza Pourjavady). ۴۱. MS Berlin, Wetzstein II 1527. A unique manuscript of Mahmud b. Ali b. Mahmud al-Himmasi al-Razis Kashf al-maaqid fi sharhi Qawaid al-aqaid. Tribute to Michael. Studies in Jewish and Muslim Thought Presented to Professor Michael Schwartz, eds. Sara Klein-Braslavy, Binyamin Abrahamov, Josef Sadan, Tel Aviv: The Laster and Sally Entin Faculty of Humanities, The Chaim Rosenberg Schooll of Jewish Studies, 2009, PP. 67* – ۷۸* (in press). ۴۲. Abu al-Husayn al-Basri and his transmission of bibliocal Materials from Kitab al-din wa-aldawla by Ibn Rabban al-Tabari: The evidince from Fakhr al-Din al-Razis Mafatih al-ghayb. Islam and Christian-Muslim Relations, 20 ii (2009),. pp. 105-118 . ۴۳. The Doctrinal views of the Banu l-Awd (early 8yh/14th century): an analysis of ms Arab. f. 64 (Bodleian Library, Oxford). Le shi’isme imamite quarante ans apres. Hommage a Etan Kohlberg. Eds. Mohammad Ali Amir-Moezzi, Meir Barasher, Simon Hopkins. Turnhout: Brepols, 2009, PP. 357-382. ۴۴. New sources for the Life and work of Ibn Abi Jumhur al-Ahsa’i.س Studia Iranica 38 (2009) (in press). ۴۵. Mutazili Discussions of the Abrogation of the Torah. Ibn Khallid (4th/10th century) and His Commentators. Reason and Faith in Medieval Judaism and Islam. Eds. Maria Angeles Gallego and Judith Olszowy-Schlanger. Leiden: Brill (forthcoming) (with Camilla Adang). ۴۶. The Rightly Guiding Epistle (al-Risala al-Hadiya) by Abd al-Salam al-Muhtadi al-Muhammadi. A Critical Edition. Jerusalem Studies in Arabic and Islam, 35 (2009) (in Press). ۴۷. Moshe Perlmann (1905-2001): List of Writings and Publications. Jerusalem Studies in Arabic and Islam 35 (2009) (in Press). ۴۸. Moshe Perlmann (1905-2001): A Biographical: A Biographical Sketch Jerusalem Studies in Arabic and Islam 35 (2009) (in Press). ۴۹. (جُبّائى, ابوعلى محمد بن عبدالوّهاب); دانشنامه جهان اسلام, زیرنظر غلامعلى حداد عادل, ج ۹, ص ۵۴۰ـ۵۴۴. ۵۰. (نظریه تناسخ نفس از نظر شهاب الدین سهروردى و پیروانش); مقاله ارائه شده در همایش جهانى حکیم ملاصدرا, تهران, اول خردادماه ۱۳۷۸. چاپ شده در مجلد سوم, ملاصدرا و مطالعات تطبیقى, تهران: بنیاد حکمت اسلامى صدرا, ۱۳۸۰ ش. ۵۱. (تسترى, ابوالفضل); دایرهالمعارف بزرگ اسلامى, زیرنظر محمدکاظم بجنوردى, ج ۱۵, ص ۲۹۵ـ۲۹۶. ۵۲. (مواجهه قرائیم با تفکر ابوالحسین بصرى بر مبناى مجموعه فرکویچ در سن پترزبورگ); ترجمه محمدکاظم رحمتى, مجله هفت آسمان, ش ۳۳, بهار ۱۳۸۶, ص ۱۷۱ـ۱۹۲. این مقاله براى بار دوم در کتاب فرقه هاى اسلامى ایران در سده هاى میانه (۱۳۸۷ ش) چاپ شده است. ۵۳. (ابن جمهور احسایى و رابطه او با مکتب شیراز); مقاله ارائه شده در نخستین کنگره بین المللى مکتب فلسفى شیراز, هفتم و هشتم اردیبهشت ماه ۱۳۸۳, تالار علامه جعفرى دانشکده ادبیات و علوم انسانى دانشگاه شیراز.۶۸ ۵۴. (ابن عودى از عالمان شیعى حله و مجموعه اى ارزشمند به خطّ ابن عودى در بادلیان); عنوان مقاله اى نانوشته است که موسوى قهدریجانى در وب سایت خویش ابراز داشته اشمیتکه وعده نگارش آن را داده است و او قصد ترجمه آن را براى یادنامه مرحوم عبدالعزیز طباطبایى دارد. )۶۹ ۳. نگاهى به برخى دیدگاه هاى دکتر اشمیتکه, در سخنرانى ها الف) در روز دوشنبه ۸ خردادماه ۱۳۸۵, ساعت ۱۷ـ۱۹, چهل و دومین نشست تخصصى, از سلسله نشست هاى مرکز پژوهشى میراث مکتوب با سخنرانى پروفسور زابینه اشمیتکه براى جمعى از دانشمندان, محققان و دانشجویان حوزه فلسفه, کلام و علوم اسلامى, در ساختمان مرکز, واقع در خیابان انقلاب, بین ابوریحان و دانشگاه, ساختمان فروردین, طبقه دوم واحد ۹, درباره (تأثیر اندیشه هاى فلسفى ابن کمونه بر فلاسفه پس از خود) برگزار شد. اشمیتکه که سخرانى اش به صورت مستقیم و از طریق اینترنت توسط Paltak Messenger از اتاق mirasmaktoob پخش مى شد, گفت: (ابن کمونه یکى از مهم ترین فلاسفه عالم اسلام پس از ابن سینا است و جزو فلاسفه اى بود که در زمان حیات خود به شهرى رسید و غیر از مکاتبات عدیده اى که با شرق عالم اسلام داشت, دو کتاب, شرح تلویحات و الجدید فى الحکمه را نوشت که در زمان حیات وى در تبریز, بغداد, اصفهان و حتى نجف مورد استقبال قرار گرفت و از آنها نسخه بردارى شد). او با اشاره به تأثیراتى که ابن کمونه بر فلاسفه پس از خود گذاشته است, گفت: (شهرزورى و قطب الدین شیرازى در آثار خود از ابن کمونه متأثر شده اند; به صورتى که قطب الدین شیرازى مى گوید: در شرح حکمه الاشراق از بعضى شروح ابن کمونه استفاده کرده ام. دره التاج قطب الدین شیرازى, تقریباً ترجمه کتاب الجدید فى الحکمه ابن کمونه است; بدون اینکه قطب الدین شیرازى به اصل آن اشاره اى کرده باشد. قطب الدین شیرازى شاگردان خود را تشویق به خواندن آثار ابن کمونه کرده است و خود نیز بیشتر آثار خود را از ابن کمونه اتخاذ کرده است. بسیارى از فلاسفه پس از ابن کمونه از بخش منطق اندیشه او بسیار کم استفاده کرده اند. مثلاً غیاث الدین دوانی۷۰ که یک قرن و نیم پس از ابن کمونه بوده است, فقط به شبهه اى که او مطرح کرده, یعنى محال بودن واجب الوجود, توجه کرده است و حتى در زمان شمس الدین خفرى, شناخت فلسفه ابن کمونه, دچار تحریف مى شود و بسیارى دیگر به آثار خود ابن کمونه رجوع نمى کنند, بلکه از طریق آثارى که دوانى درباره شبهات او نوشته, ابن کمونه را مى شناسند. خفرى در کتاب خود, شرح تجرید خواجه [نصیرالدین طوسى], بحث وحدت واجب الوجود را مطرح کرده و به شدت با وى مخالفت کرده است. ظاهراً خفرى از طریق آثار دوانى, ابن کمونه را مى شناسد و نمى دانسته است که ابن کمونه شبهه اى را که گفته است, خودش نیز جواب داده است و به همین دلیل به شدت شبهه ابن کمونه را مورد حمله قرار داده است. عصمت اللّه بن کمال الدین بخارى نیز دو شبهه جذر اصم ّ و شبهه استلزام را به او نسبت داده است. مى توان گفت: ملاصدرا تنها کسى بوده است که با استفاده از کتاب هاى شمس الدین خفرى بحث شبهات ابن کمونه را پیگیرى کرده است و متوجه مى شود این مسایل را او مطرح نکرده است. ملاصدرا متن ابن کمونه را در اختیار نداشته و اگر داشت, چه بسا بحث را به نحو دیگرى مطرح مى کرد. میرداماد با لحن تحقیرآمیزى در رابطه با ابن کمونه صبحت مى کند که شاید به این دلیل است که متن ابن کمونه را در اختیار نداشته است و تفکر و فلسفه ابن کمونه چیز دیگرى بوده است. فلاسفه اسلامى ابن کمونه را فقط از طریق شبهه هاى او مى شناختند. در دوران صفویه رساله هاى متعددى درباره سه شبهه اى که به ابن کمونه نسبت داده شده, نوشته مى شود و در این میان تنها چیزى که ناشناخته باقى مى ماند, فلسفه اوست). ب) همایش قطب الدین شیرازى, در خردادماه ۱۳۸۵ توسط فرهنگستان هنر۷۱ در تهران برگزار شد. این همایش داراى پنج برنامه هم اندیشى به ترتیب در شهرهاى تهران, شیراز, کازرون, تبریز و قم بوده است. پس از سخنرانى ها, جلسه پرسش و پاسخى با حضور دکتر زابینه اشمیتکه, دکتر رضا پورجوادى, دکتر سیدحسین سیدموسوى, دکتر جودى فایفر و دکتر مصطفى ندیم, حول محور (پذیرش وحدت نفس) و (ضرورت تحقیقات بیشتر درباره زندگى قطب الدین شیرازى) برگزار شد. سخنرانى خانم اشمیتکه در این همایش, درباره مجموعه اى به خط قطب الدین شیرازى بود که اخیراً در کتابخانه آیت اللّه مرعشى قم کشف شده است. او درباره شخصیت فلسفى قطب الدین گفت: (او شاگرد نصیرالدین طوسى و نجم الدین کاتبى بود; اما آنچه در آثارش مى بینیم, چندان تحت تأثیر خواجه نصیر یا کاتبى نیست; یعنى به جز چند مسئله در حوزه منطق که در آنها قطب الدین از خواجه نصیر پیروى کرده, دیگر شباهتى نیست. حواشى حکمهالعین هم نشان مى دهد که او با کاتبى اختلاف نظر داشته است). در تکمیل سخنان اشمیتکه, رضا پورجوادى گفت: (قطب الدین در نیمه دوم قرن هفتم پیرو فلسفه اى بوده که پایه آن رویکردى جدید به افکار سهروردى بوده است). وى افزود: (رساله دیگر قطب الدین در فلسفه, ترجمه لفظ به لفظ کاشفِ ابن کمونه است که در درهالتاج آمده است. در این رساله قطب الدین در بحث هاى منطقى نظریه هاى متفاوتى ارائه مى دهد و بخش هاى دیگرى را خودش اضافه کرده است). پورجوادى, نداشتن عنوان مشخص را یکى از ویژگى هاى رسالات ابن کمونه دانست و گفت: (بسیارى از نوشته هاى ابن کمونه عناوین مختلف دارد. رساله مهم دیگرش نیز راجع به دین اسلام, مسیحیت و یهودیت است که خیلى عینى و به دور از غرض ورزى درباره این ادیان بحث کرده است).۷۲ ۴. نگاهى به استنادات منابع, به دیدگاه ها و نظریّات دکتر اشمیتکه الف) در برخى مصادر, همچون دایرهالمعارف بزرگ اسلامى (زیرنظر محمدکاظم بجنوردى), به برخى نظریّات و مقالات اشمیتکه استناد شده است و براى نمونه در مدخل باقلانى (ج ۱۱) چنین آمده است: (باقلانى از نظریه ذرّات و اعراض, براى تضمین قیمومیت و قدرت مطلقه خداوند بهره مى گرفت, اما نکته اى که ولفسن نیز مورد توجه قرار داده, این است که نظریه باقلانى در این خصوص یکى از صورت بندى هاى نظریه سنى انکار علیّت است که درست در برابر نظر فیلسوفان و برخى معتزله چون نظام, مطرح شده بود. بنابر تحلیل ولفسن, باقلانى در عین حال که با اصحاب اشعرى خود در اینکه این اعراض بقا ندارند, اتفاق نظر داشت, درباره توضیح بقاى اجسام با ایشان مخالف بود; بدین شکل که عبارت (احوال هستى) (اکوان) را جایگزین توضیح ایشان با عبارت (معنى بقا) مى کرد; البته با این همه, توضیح وى در زمینه بقا و بنابر آن درباره فناى اجسام, همان توضیح یاران اشعرى او بود (اشمیتکه, ص ۵۱۴). اشمیتکه براساس قول ابوالقاسم انصارى در الغنیه ابراز مى دارد: باقلانى هرچند در آغاز, با نظریه اشعرى درباره بقا موافق بوده, اما نقل شده که بعداً آن را رد کرده است. استدلال او چنین سامان گرفت که وى در مورد قدیم بودن صفات خداوند شک کرد. پرسش وى این بود که آیا این صفات به عرض بقا نیاز دارند؟ اگر نیازمند به عرض بقا هستند, طبعاً این مخالف نظرى است که هیچ عرضى ذاتى خداوند و صفات او نیست. نقل شده است که ابوالحسن اشعرى معتقد بود صفات خداوند به علت بقاى او باقى مى مانند و به نظر باقلانى, نتیجه این رأى آن است که هر چیزى در اصل ممکن است بذاته باقى بماند (غزالى, ص ۱۳۱)). اشمیتکه مى افزاید: او براساس این اصل اشعریان که اعراض باقى نمى مانند, گویا استدلال مى کرده است که جواهر نیاز به عرض بقا ندارند, بلکه تا زمانى که حداقل یک نمونه از هر نوع عرضى در آنها باشد, آنها باقى مى مانند; بنابراین او فنا را امتناع هر نوع عرضى مى دانست و بر آن بود که جوهر وقتى فانى مى شود که (کَون) از آن زایل شود. اشمیتکه در عین حال براساس روایت دیگرى, مى گوید: باقلانى حتى به این نتیجه رسید که دلیلى بر عدم بقاى اعراض بذاته وجود ندارد و بر این اساس او با تأثیرپذیرى از استدلال هاى مخالفان, مجبور شد روا بداند که خداوند ممکن است بدن ها را با فعل مستقیم خود معدوم کند (ص ۲۱۴ـ۲۱۵). ب) در برخى سایت هاى علمى ـ تخصّصى به دیدگاه هاى اشمیتکه توجه شده است; براى نمونه در مقاله اى با عنوان (ادبیات معتزلى در تاریخ) چنین آمده است: (از میان انبوهى کتاب که به قاضى عبدالجبار معتزلى نسبت داده شده, متأسفانه تنها شمارى محدود در روزگار ما در اختیار است. البته باید گفت که ما نسبت به گذشتگان نزدیک خود از این لحاظ بسیار خوش اقبال تر بوده ایم; چرا که تقریباً از سده هفتم قمرى عمده آثار معتزلى و از جمله آثار قاضى عبدالجبار در اختیار نویسندگان و دانشمندان اسلامى مراکز اصلى دانش و تمدن اسلامى نبوده و صرفاً در اختیار زیدیان یمن قرار داشته است. زیدیان یمن در تماس با زیدیان و معتزلیان ایران و از جمله در رى و خراسان, میزبان تعداد زیادى از آثار کلامى و اصولى و بعضاً تاریخى معتزلیان عمدتاً در سده هاى ششم و هفتم بودند و از رهگذر آنها هم اینک بیشتر آثار معتزلى شناخته شده و موجود در اختیار است… . تعدادى از آثار معتزلى نیز در میان سنت قرائیم در مصر و شام باقى مانده است که شرح آن را در مقاله اى که اخیراً خانم پروفسور زابینه اشمیتکه به زبان انگلیسى در مجله (Arabica) نگاشته اند و شنیده ام که [از سوى محمدکاظم رحمتى] به فارسى هم ترجمه شده است, مى توان دید. در خوارزم و برخى از نقاط دیگر خراسان بزرگ, معتزلیان تا قرن هاى بعدى هم حضورى ضعیف داشته اند, اما از آثار متأخر آنان چندان چیزى باقى نمانده و البته هنوز مجال تحقیق در این مورد باز است; شاید در کتابخانه هاى آسیاى مرکزى و یا در کتابخانه هاى ترکیه بتوان نسخه هاى حنفیان معتزلى متأخر را شناسایى کرد. البته معتزلیان آثار ادبى و یا بعضاً مذهبى دیگرى هم داشته اند که برخورد با آن آثار متفاوت بوده و اقبال بیشترى در مورد آنها دیده مى شود. فى المثل در مورد نویسنده اى مانند زمخشرى که متکلم و مفسرى معتزلى بوده, داستان کاملاً متفاوت است. وى به عنوان ادیب و مفسر خیلى زود شهرتى جهانى در حوزه اسلامى پیدا کرد و آثار او مرزهاى اعتزال را درنوردید و حتى مورد استقبال اشعریان قرار گرفت. نگاهى به آثار تفسیرى و تاریخى و رجالى دوران هاى بعد, به خوبى گواه این مسئله است و نیازى به ارائه شواهد نیست; فى المثل در شد الازار در تاریخ رجال شیراز, مى توان معاینه اقبال به تفسیر الکشاف را در سده هشتم قمرى دید و بازتاب آن حتى در شعر حافظ هم دیده مى شود. البته همواره استناد به این تفسیر در میان اهل سنت توأم با انتقاد نیز بوده و آثارى در انتقاد از آن و نیز در حاشیه آن نوشته شده که در کشف الظنون و ایضاح المکنون در جاهاى مختلف نام این آثار سنى آمده است; اما جالب این است که در حالى که آثار ادبى و تفسیرى زمخشرى معتزلى در کتابخانه هاى شرقى و غربى باقى مانده است و برخى از آنها نسخه هاى بى شمارى نیز دارند (از جمله تفسیر الکشاف که نسخه هاى کهنى دارد; البته برخى نسخه هاى کهنه آن هم در کتابخانه هاى یمن موجود است), اما به آثار کلامى زمخشرى که بر طبق مسلک اعتزالى نوشته شده, اقبالى وجود نداشته است; فى المثل رساله المنهاج فى اصول الدین زمخشرى که آشکارا براساس مذهب معتزله نوشته شده, تنها در یمن مورد اقبال بوده و نسخه هاى آن هم در کتابخانه هاى این کشور در طول قرون در دسترس بوده است. این کتاب در سال هاى اخیر به وسیله خانم اشمیتکه منتشر گردید (در سه نوبت, مستقلاً و یا در مجله معارف تهران) و در مقدمه آن مى توان اندیشه هاى کلامى زمخشرى را مورد مطالعه قرار داد; کمااینکه پروفسور مادلونگ هم مقاله اى در این موضوع دارند که خانم اشمیتکه از آن بهره برده اند. آخرین نماینده نامدار معتزلى در مراکز اصلى خلافت, ابن ابى الحدید است که چنان که از شرح او بر نهج البلاغه برمى آید, شمارى از کتاب هاى معتزلیان را در اختیار داشته و از آنها استفاده کرده است. سالیانى پیش در بغداد یک کتابشناسى از کتابخانه ابن ابى الحدید مستقلاً منتشر شد که این منابع در آنها معرفى شده اند. آنچه گفته شد, مقدمه اى است براى اینکه گفته آید که اگر امروزه ما از تقریباً بیشتر از نیمى از کتاب المغنى قاضى عبدالجبار همدانى به لطف انتشار آن در مصر (تحت اشراف طه حسین) و براساس نسخه هاى یمنى این کتاب بهره مند هستیم, این بدان معنا نیست که گذشتگان ما هم همواره از این کتاب بهره مند بوده اند. کتاب المغنى قرن ها در مناطق اصلى تمدن اسلامى غایب بوده و تنها در کتابخانه هاى یمن و یا بخشى از آن در کتابخانه قرائیم حضور داشته است. بنابراین اندیشه هاى معتزلیان براى سده هاى متوالى عمدتاً از طریق آثار دیگران و از جمله آثار مخالفان شان خوانده مى شده و در دسترس قرار مى گرفته است و بسیارى از پیش زمینه هاى افکار آنان به همین دلیل به درستى درک نمى شده است. امروزه نیز به دلیل از میان رفتن آثار متکلمان متقدم معتزله, مانند ابوالهذیل, ابراهیم نظام, جبایى ها و دیگران, تنها از طریق منابعى مانند آثار قاضى عبدالجبار است که مى توان پاره هایى از اندیشه آنان را شناسایى و بازسازى کرد. در سده هاى اولیه هم کم و بیش همین وضع برقرار بوده و بسیارى از آثار دو سه نسل اول معتزلیان, حتى در اختیار معتزلیان متأخرتر نبوده است. در بسیارى موارد, کتاب هاى فرق شناسى, مانند مقالات الاسلامیین ابوالحسن اشعرى و یا آثار جدلى و ردیه نویسى مانند آثار کلامى اشعریان منبع نویسندگان و دانشمندان براى شناسایى آراى معتزلیان متقدم بوده است و در دوره هاى بعدى با کوچ معتزلیان و آثار و کتاب هایشان به یمن, حتى منبعى مانند المغنى عبدالجبار در اختیار نبوده که دست کم از طریق آن آثار, آراى معتزلیان مورد مطالعه و داورى قرار گیرد; از دیگر سو آثار زیدیان معتزلى ایران و یمن هم در اختیار نویسندگان و دانشمندان غیرزیدى قرار نداشته و از این رو برداشتى که از معتزله در سده هاى متأخر وجود داشته, عمدتاً متکى بر نوشته هاى مخالفان آنان و یا شمارى از همفکران آنها بوده است; در این میان آثار کلامى فخر رازى سهمى بسیار مهم در شناسایى اندیشه هاى معتزله در میان اشعریان داشته و ما مى دانیم که فخر رازى از آراى ابوالحسین بصرى و محمود ملاحمى خوارزمى تأثیر پذیرفته و از آثار آنان بهره مند بوده است (ر. ک به: زابینه اشمیتکه, آراى کلامى علامه حلى). ۷۳ ۵. نتیجه از بررسى آثار شخصیت هاى پژوهشگر پرآوازه اى, همچون مادلونگ و کلبرگ و اشمیتکه, مى توان این نتیجه را گرفت که مطالعات اسلامى با گرایش شیعى, در میان خاورشناسان غربى, اکنون در مجامع علمى و دانشگاهى جهان غرب, آهنگ تند و سریعى به خود گرفته است که صرف نظر از ملاحظات مختلف سیاسى و مذهبى, بر اولیاى تأثیرگذار بر روند تحقیق در کشور, از حوزه و دانشگاه, فرض است که ضمن به هنگام سازى, آگاهى, توجه و جهت دادن دانشجویان به پژوهش هاى نوین, در عرصه هاى جدید, با ایجاد بسترهاى مطالعاتى نوین و فراهم سازى ابزارهاى لازم, در آنان اعتماد به نفس بیشترى ایجاد نموده, آنان را در فرآیند شیعه پژوهى در سطح بین المللى, به خصوص در نقد و بررسى نوشته هاى شرق شناسان و به طور کلى در روند شیعه پژوهى, شرکت دهند و از طرف دیگر بر دانش پژوهان جوان نیز ضرورى است, افزون بر توجه به ماهیت و نوع جهت گیرى هاى پژوهش هاى خاورشناسان, در روش هاى پژوهشى, مواد تحقیقى و جهت دادن به نوع پژوهش ها و نیز توجه به اولویت هاى پژوهشى, از توجه به متون کهن شیعى که همان, میراث مکتوب شیعه (نسخه هاى خطى) است, غفلت نورزند و باتوجه به نیازهاى جهانى روز, خود را براى سبقت در پژوهش ها آماده سازند و با ایجاد بسترها و فضاسازى هاى نو, به خصوص از متن هاى پژوهشگران غربى و روش هاى پژوهشى, در نقد و بررسى آنها, بهره جویند; تا اینکه هماهنگ با جریان شیعه پژوهى در جهان معاصر, تعالى, شکوه و عظمتِ مذهبِ مترّقى (شیعه اثنى عشرى) را به عنوان (اسلام اورژینال), به جوامع علمى جهانى بنمایانند. چنین باد. ۱.Sabine Schmidtke. ۲. Freie Universit*t Berlin. ۳. Institute for Advanced Studies in The Hebrew University of Jerusalem. ۴. Sectional Editor. ۵. Theology & Philosophy. ۶. Encyclopaedia of Islam, Leiden. ۷. Geschichte der philosophie (Islamische philosophie). ۸. School of Oriental and African Studies, London. ۹. University of Oxford – England. ۱۰. The thology of al-Allama al-Hilli d. 726/1325), Berlin: Klaus Schwarz, 1991. ۱۱. Feodor-Lynen Research Fellow at Ecole Pratique des Hautes Etudes (EPHE), Paris. ۱۲. Feodor-Lynen Research Fellow at St. Johns College, Oxford. ۱۳. Oxford Centre for Islamic Studies. ۱۴. Heisenberg Research Fellow (Institute for Islamic Studies, Berlin). ۱۵. Habilitation. ۱۶. Rheinische Friedrich-Wilhelms-Universit*t, Bonn. ۱۷. http://www.chn.ir. ۱۸. University of Bonn-Germany. ۱۹. Theologie, Philosophie und Mystik im Zwolferschiitischen Islam des 9./15. Jh: Die Gedankenwelt des Ibn Abi Gumhur al-Ahsaصi (um 838/1434-35-nach 906/1501), Leiden Brill, 2000. ۲۰. Mutazilite Manuscripts Project (see. http://www. geisteswissenschaften.fu-berlin.de). ۲۱. David Sklare. ۲۲. Tzvi Langermann. ۲۳. Bar Ilan University. ۲۴. این بنیاد مرکزى است در آلمان که براى تشویق همکارى استادان آلمانى و اسرائیلى پس از جنگ جهانى دوم تأسیس شده است. ۲۵. Fritez Thyssen Foundation. ۲۶. Wilferd Madelung. ۲۷. Mu’tazilism in Islam and Judaism. ۲۸. Ecole Pratique des Hautes Etudes (EPHE). ۲۹. Les ouvrages islamiaues de polemique contre de judaisme. ۳۰. Series on Islamic Philosophy and Theology (Texts and Studies). ۳۱. The Iranian Institute of Philosophy, Tehran. ۳۲. The Institute of Islamic Studies, Free University of Berlin. ۳۳. http://userpage.fu-berlin.de ۳۴. Gerda Henkel Foundation ۳۵. Interreligious Polemics in the Ottoman Empire and pre-modern Iran ۳۶. Scaliger Institute (Universiteitsbibliothek Leiden). ۳۷. http:// www.oie.ohio-state.edu. ۳۸. European Research Council (ERC). ۳۹. http://www.fu-berlin.de. ۴۰. Rediscovering Theological Rationalism in the Medieval World of Islam (see ttp://www.geschkult.fu-berlin.de). ۴۱. Studies in the Children of Abraham (published by Brill, Leiden). ۴۲. Post-classical Islamic Philosophy Database Initiative (PIPDI). ۴۳. Institute of Islamic Studies, McGill University, Montreal. ۴۴. Institute for Advanced Study, Princeton (Gerda Henkel Stiftung member). ۴۵. Rockefeller Foundation Bellagio Centre). ۴۶. Ishraq: Islamic Philosophy Yearbook. ۴۷. The Institute of philosophy, Russian Academy of Sciences, Moscow. ۴۸. the Iranian Institute of philosophy, Tehran . ۴۹.German-Israeli Frontiers of Humanities (GIFOH). ۵۰. Alexander von Humboldt-Foundation. ۵۱. Department or Near Eastern Languages and Civilizations, Harvard University. ۵۲. http://www.geschkult.fu-berlin.de. ۵۳. University of Oxford – England. ۵۴. Robert Gleave. ۵۵. Journal of Islamic Studies, 2004, 15(1): PP. 80-82. ۵۶. http://www.bookfinder.com. ۵۷. http://www.ketabname.com. ۵۸. Dieter Bellmann. ۵۹. Richard Gramlich. ۶۰. Rںdiger Lohlker. ۶۱. Wolfgang Reuschel. ۶۲. merاGudrun Kr. ۶۳. Wilferd Madelung. ۶۴. http://www.Lovelybooks.de . ۶۵. http://www.irip.ir. ۶۶. http://www.mirasmaktoob.ir. ۶۷. Ibrahim Marazka. ۶۸. http://www.kakaie.com. ۶۹. http://www.kateban.ir. ۷۰. وى مى بایست (جلال الدین دوانى) بوده باشد. ۷۱.  http://www.honar.ac.ir. ۷۲. http://www.iricap.com. ۷۳. http://mohse1361.persianblog.ir
اینگرید ماتسون
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
اینگرید ماتسون[۱] ششمین فرزند از خانواده‌ای پرجمعیت بود که در ۲۴ اگوست ۱۹۶۳ در کینگ استون[۲] کانادا متولد شد. در کودکی به مدارس کاتولیک می‌رفت و زنان راهبه ی کاتولیک برای او  تحسین برانگیز بودند چرا که آن‌ها آموزش‌های مختلف ارائه و محلی برای کشف و رشد معنویت در جوانی فراهم می‌کردند. پس از اتمام دوران تحصیل مدرسه به دانشگاه واترلو[۳] کانادا رفت واز۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ فلسفه و هنرهای زیبا را اموخت. برای انجام بخشی از مطالعات خود به فرانسه رفت و تابستان ۱۹۸۶ را به عنوان دانشجوی میهمان در پاریس گذراند. در طول این مدت با برخی  از دانشجویان غرب آفریقا از انجمن مسلمانان صوفیه آشنا شد و به واسطه آن‌ها قرآن را مطالعه کرد. با خواندن قرآن برای نخستین بار احساس دریافت و آگاهی از خدا را در خود یافت. پس از بازگشت به واترلو به دین اسلام مشرف شد و تحصیلاتش در فلسفه و هنر را به پایان رساند. ماتسون دکترای زبان و تمدن‌های خاورنزدیک را در ۱۹۹۹ از دانشگاه شیکاگو اخذ کرد. سپس به عنوان استاد مطالعات اسلامی و رابط مسیحیان و مسلمانان مرکزعلوم دینی هارتفورد[۴] در کانتیکات[۵] رفت و تا سال ۲۰۱۲ در این مرکز فعالیت داشت. طی این دوره به همت او، اولین برنامه‌های تکمیلی برای دین‌یاری حمایت از مسلمانان آمریکا انجام گرفت. برای سال‌های متمادی مدیریت مرکز مطالعات اسلامی مک دونالد[۶] را همزمان با سمتش در کانتیکات به عهده داشت. با وجود به عهده داشتن مدیریت و معاونت جامعه اسلامی آمریکای شمالی، همکاری‌هایی هم  به شکل رسمی با ایالات متحده داشت و در راستای سیاست‌های مربوط به افراط‌ گرایی خشونت آمیز، مسلمانان آمریکایی ارتش و حفاظت از حقوق شهروندی مسلمانان آمریکا به دولت‌های جورج بوش و باراک اوباما مشورت می‌داد. عمده فعالیت‌هایش بر گسترش روابط مثبت بین دو گروه دینی متفاوت متمرکز است. او از حامیان تعامل بین مذاهب و فعالیت‌های گروهی بین مذاهب به نفع عموم مردم است. او دوران تدریس حرفه‌ای خودش را صرف آموزش و مطالعه ادیان و روابط بین مذاهب در موسسات قدیمی مسیحی کرد. در سال ۲۰۰۶ ماتسون به عنوان مدیر انجمن جامعه اسلامی آمریکای شمالی، دفتر ملی  را در حمایت از مناسبات و روابط میان مذهبی در واشنگتن دی سی تاسیس کرد. او با خاخام اریک یوفی[۷] رئیس اتحادیه اصلاح یهودیت در مجمع سالانه این سازمان در نیویورک ملاقات کرد و از او برای همکاری دعوت به عمل آورد. سال بعد در این مجمع سخنرانی کرده و مورد تشویق و حمایت قرار گرفت و اعلام کرد که” همکاری‌های جدیدی میان دو انجمن برای ترویج گفتگوی ادیان و فعالیت‌های دیگر برای بهبود روابط میان گروه‌های مختلف دینی در راه است”. به علاوه او برنامه‌های مشترک دیگری با انجمن‌های یهودی بر پا کرد. برنامه خواهر خواندگی با بنیاد تفاهم‌های قومی یکی از این برنامه‌ها بود. “یهودیان و مسلمانان آمریکا” از دیگر برنامه‌هایی بود که برای سه سال و با همکاری مرکز دینی یهودیان و با بودجه بنیاد کارنگی اجرا شد. ماتسون به منظور مشارکت و درک متقابل مسلمانان و بوداییان دیدارهای با دالای لاما داشت و برنامه مشترک “بذرهای صلح ” سیاتل یکی از نتایج حاصل از این دیدارهاست. ماتسون از امضا کنندگان اصلی طومار “حرف مشترک” است و در بسیاری از جلسات و کنفرانس‌های مسلمان و مسیحیان شرکت می‌کند. از جمله با موسسه اندیشه‌های اسلامی آل البیت سلطنتی اردن  مراوده دارد. اینگرید ماتسون در سال ۲۰۱۲ دکترای افتخاری مرکز دینی شیکاگو را به پاس خدماتش به جامعه مذهبی دریافت کرد. به عقیده ماتسون نقش زنان به عنوان رهبران مذهبی باید جدی‌تر گرفته شود. زمانی که او اولین برنامه‌های تحصیلات تکمیلی و تاسیس مشاوره‌های مذهبی در ایالات متحده را اجرا می‌کرد، اصرار زیادی به حضور و مشارکت زنان در آن داشت. اگر چه او حجاب اسلامی را برای خود انتخاب کرده است اما از مخالفان حجاب اجباری در کشورهای اسلامی است. ماتسون با آژانس خدمات اجتماعی مسلمانان و در غالب برنامه” خانواده آرام” همکاری می‌کند. این گروه به حمایت از زنان در برابر خشونت خانگی می‌پردازد و در مقابل تفاسیر قرآنی که اعمال خشونت و یا تبعیض علیه زنان را توجیه می‌کند، به مقابله بر می‌خیزد. او از مخالفان سرسخت افراط گرایی مذهبی و طالبانیسم است. پس از حملات یازده سپتامبر مقاله‌ای با نام ” مسلمانان آمریکا تعهد ویژه‌ای دارند” را منتشر کرد. در این مقاله او  حملات انتحاری و تروریستی را محکوم کرد و مسبب این حرکات را نه تنها طالبان و خشونت طلبان بلکه رهبران مسلمان دیگری می‌دانست که با سوء استفاده از قرآن سعی در خنثی کردن دموکراسی، سرکوب زنان و توجیه و تشویق رفتارهای خشونت آمیز دارند. همچنین او ازامضاکنندگان “پیام امان” بود که در آن مسلمانان از خشونت‌گرایی به نام اسلام برائت می‌جستند. آثار و نوشته‌های ماتسون چه دانشگاهی و چه عمومی حول محور قرآن و تفسیرقرآن در درجه اول و سپس اخلاق اسلامی و روابط میان ادیان است. کتاب” داستان قرآن” او به عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتب دانشگاهی شناخته شد و توسط بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا برای برنامه “فرهنگ ارتباط” انتخاب شد. او از مشاوران مذهبی محسوب می‌شود و در برنامه‌های رادیو شرکت می‌کند. اینگرید ماتسون در حال حاضر رئیس انجمن لاندن اند ویندزور[۸] مرکز مطالعات اسلامی در کالج هرن[۹] دانشگاه وسترن انتاریو[۱۰] کاناداست. کتاب‌شناسی:  The Story of The Qur’an: its history and place in Muslim Life (now in its 2nd edition) _______________________________________________________________ [۱] – Ingrid Mattson [۲] – Kingston [۳] –  University of Waterloo [۴] –  Hartford Seminary [۵] – Connecticut [۶] – MacDonald Center [۷] –  Rabbi Eric Yoffie [۸] – London and Windsor Community [۹] – Huron College [۱۰] – Western Ontario سیدموسوی
اریک اُرمزبی
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
پروفسور اریک اُرمزبی استاد مؤسسه مطالعات اسماعیلیه لندن است. سابق بر این نیز استاد و مدیر مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا بوده است. اخیراً نیز کتابی دربارۀ غزالی با عنوان احیاء اسلام نوشته است و آثار و تعاملات زیادی در فلسفه اسلامی، کلام، و تصوّف دارد.
جین مک اولیف
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
جین مک اولیف[۱] استاد و پژوهشگر سرشناس  بین المللی اسلام در سال ۱۹۴۴ در پنسیلوانیا ایالات متحده متولد شد. درجه کارشناسی فلسفه و مطالعات کلاسیک را در ۱۹۶۸ از کالج ترینیتی[۲] دختران در واشنگتن دی سی و کارشناسی ارشد مذهب‌شناسی و دکترای اسلام‌شناسی را از دانشگاه تورنتو اخذ کرد. از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸ ریاست کالج جورج تون[۳] را بر عهده داشت. در همین زمان از اساتید گروه تاریخ و گروه مطالعات اسلامی و عربی دانشگاه بود. در جولای ۲۰۰۸ بود که به عنوان استاد ارشد وارد کالج برایان مور[۴] شد و هنوز در همان مرکز مشغول به کار است. مک اولیف سمت‌های دیگری را  در دانشگاه های مختلف عهده دار بوده است، از جمله نائب رئیسی و استادی در دانشگاه اموری[۵]، ریاست گروه مطالعات مذهبی دانشگاه تورنتو و استادی مطالعات اسلامی در گروه تمدن خاورمیانه و خاور نزدیک دانشگاه تورنتو. نزدیک به سه دهه است که تمرکز مطالعاتی مک اولیف بر اسلام و گفتگوی میان ادیان و مذاهب قرار گرفته، که به گفته خود او هر دو موضوع در تقویت ایمان و روحیه دینی او موثر بوده است. تحصیل  در رشته مطالعات اسلامی موجب کشف مسیرهای جدید و برانگیختن حس کنجکاوی او شد چنانچه در این مورد می‌گوید : “هرگز فکر نمی‌کردم مسیر زندگی ام با اسلام و مطالعات دینی گره بخورد”. ‌چرا که تا پایان دوران مدرسه علاقه‌ای به موضوعاتی از این دست نداشت و چیزی از فرهنگ شرقی و بخصوص اسلامی نمی دانست. علاقمندی او به این مسیر پس از ورود به کالج ترینیتی بود. پس از فارغ التحصیلی از کالج، تحصیلات تکمیلی را به صورت پاره وقت در دانشگاه فورهام[۶] و مدرسه علوم دینی ادامه داد. در ۱۹۷۶ پس از به دنیا آمدن دو فرزندش با استفاده از کمک هزینه تحصیلی بنیاد دانفورث[۷] تحصیل در دانشگاه تورنتو را به صورت تمام وقت آغاز کرد. اگرچه در آن زمان هم هنوز هدفش مطالعات قرآنی نبود بلکه پژوهش‌هایش را در حوزه فلسفه دین انجام می‌داد. تحقیق در حوزه‌ سنت‌های ادیانی چون بودیسم و یهودیت شروعی برای رسیدن به پژوهش‌های اسلامی و قرآنی بود. در راه سیر و سیاحتش میان سنت‌ها و ادیان مختلف دوره‌ای با عنوان فلسفه سیاسی اسلام در قرون وسطی گذارند که به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و کلید آغاز تحقیقات گسترده اسلامی‌اش بود. او لاتین و یونانی را در کالج ترینیتی آموخته بود و پس از وارد شدن به حوزه پژوهش‌های اسلامی مشتاق یادگیری عربی و فارسی شد. پس از پایان دوره، مطالعاتی درباره مسائل بنیادی اسلام انجام داد، مسائلی همچون ریشه ‌های تاریخی اسلام، تفسیر قرآن و مطالعات تطبیقی اسلام و مسیحیت. عنوان رساله دکترایش «مسیحیان در قرآن» بود که باعث شناخت و تثبیت جایگاه او در میان اعضای انجمن مطالعات خاورمیانه شد. خانم مک اولیف شباهت‌ها و در عین حال تفاوت‎های بسیاری میان اسلام و مسیحیت می‌دید. در میانه دهه هشتاد مدیریت یک انجمن مذهبی اسلامی- مسیحی را به عهده گرفت تا فرصتی  برای گفتگو ادیان را فراهم کند و در همین زمان  با کمیته ملی ارتباطات مسلمانان و مسیحیان کانادا همکاری می‌کرد. مدتی  به عنوان استادیار و سپس نائب ریس در مرکز الهیات دانشگاه اموری ایالات متحده مشغول بود و سپس به دانشگاه تورنتو بازگشت، جایی که سمَت استادی گروه تمدن‌های خاورمیانه و خاور نزدیک و ریاست مرکز مطالعات مذهبی را برعهده گرفت. در دوران حضورش در آمریکا تلاش کرد تا دفتر گفتگوی اسقف‌های کاتولیک را بازگشایی کند. ریشه‌های ابتدایی کار این دفتر مربوط به سال ۱۹۶۵ و زمان پاپ پل هفتم و به منظور ایجاد رابطه دینی با غیر مسیحیان از جمله مسلمانان بود. نزدیک به یک دهه، مک اولیف در گردهمایی سالانه دانشمندان مسلمان و مسیحی که توسط اسقف اعظم کانتربری برگزار می‌شد، شرکت داشت از جمله آن‌ها همایشی  پس از حادثه یازده سپتامبر بود. او خود را متعهد به برقراری دیالوگ میان ادیان می‌داند و با برگزاری و حضور در جلسات و همایش‌های مختلف سعی در ایجاد درک متقابل، کنار گذاشتن اختلافات گذشته، برقراری رفاه و عدالت اجتماعی اخلاقی، و همچنین صلح و آزادی دارد. در ایران جین مک اولیف بیشتر به واسطه دانش نامه شش جلدی قرآن کریم شناخته شده است که او در راس هیئت تحریریه آن قرار داشت. مقدمات شکل‌گیری «دایره المعارف قرآن» از سال ۱۹۹۳ شروع شد، مک اولیف در برنامه‌ریزی برای چاپ و انتشار این مجموعه با سرویراستار ارشد انتشارات بریل در لیدن ھلند ملاقات کرد و خیلی زود چھار محقق تراز اول یعنی وداد قاضی[۸]، کلود ژیلیو[۹]، ویلیام گراھام[۱۰] و اندرو ریپین[۱۱] موافقت خودشان را برای ھمکاری اعلام  و از سال ۹۳ میلادی کارشان را شروع می‌کنند. مھمترین ویژگی گروه ویراستاران مجموعه این بود که سعی کردند از تمام قرآن‌شناسان و قرآن‌پژوھان استفاده کنند. خود مک اولیف میگوید: «عزم من و سایر ویراستاران در مسیر برنامه‌ریزی بر آن بود که اثری مرجع شامل بھترین یافته‌ھای مطالعات قرآنی این قرن پدید آوریم. ھمچنین قصد داشتیم دایره‌المعارف قرآن به رونق پژوھش‌ھای فراوان قرآنی در دھه‌ھای پیش رو کمک کند.” در این پروژه افرادی مانند فرانکلین لوئیس[۱۲]، والری گونزالس[۱۳]،فایرستون [۱۴] و روزنتال[۱۵] و… مشارکت داشتند. در سال ۲۰۰۱ چاپ مجلدات آن آغاز شد و در سال ۲۰۰۶ با چاپ جلد ششم (که نمایه دایره‌المعارف است) کار آن به پایان رسید.این دایره‌المعارف به فارسی برگردان و منتشر شده و نقدهای موافق و مخالف زیادی بر برخی مدخل‌های آن نوشته شده است. به غیر از دانشنامه قرآنی کتاب “مسیحیان در قرآن” از مک اولیف در ایران به چاپ رسیده است. خانم مک اولیف از جمله اعضای آکادمی آمریکایی علم و هنر و عضو منتخب انجمن فلسفه آمریکا است. او تا به حال  افتخارات و نشان‌های متعددی را به پاس خدمات علمی و پژوهشی‌اش دریافت کرده است. همچنین از سوی بنیاد گوگنهایم[۱۶]، بیناد راکفلر و بنیاد ملی علوم انسانی کمک هزینه‌های تحقیقی به او اعطا شده است. در سال ۲۰۱۵ مدیریت مرکز توسعه و تحقیقات ملی اوتریچ[۱۷]، که به تازگی در کتابخانه کنگره افتتاح شده است، به او سپرده شد. کتاب‌شناسی: (۲۰۱۵). Norton Anthology of World Religions: Islam (New York: W W Norton). (۲۰۰۶). Cambridge Companion to the Qur’an (Cambridge: Cambridge University Press). (۲۰۰۱-۲۰۰۶). Encyclopaedia of the Qur’an. General Editor. (Leiden: Brill Academic Publishers). Six volumes. (۲۰۰۲). With Reverence for the Word: Medieval Scriptural Exegesis in Judaism, Christianity and Islam. Co-editor with Joseph Goering and Barry Walfish. (New York: Oxford University Press). (۱۹۹۵). Abbasid Authority Affirmed: The Early Years of al-Mansur. Translation, introduction and annotation of vol. 28, Ta’rikh al-rusul wa al-muluk. (Albany: State University of New York Press). (۱۹۹۱). Qur’anic Christians: An Analysis of Classical and Modern Exegesis. (New York: Cambridge University Press)   مقالات منتخب:   “Exegesis.” In the Encyclopedia of Islamic Political Thought, edited by Gerhard Böwering. Princeton: Princeton University Press, 2013. “People of the Book.” Forthcoming in the Encyclopedia of Islamic Political Thought, edited by Gerhard Bowering. Princeton: Princeton University Press, 2013. “How Did You End Up in Islamic Studies?” In Christian Lives Given to the Study of Islam, edited by Christian W. Troll, S.J. and C.T.R. Hewer, 219-228. New York: Fordham University Press, 2012. “Al-Ahzab 33:35; Al-Rum 30:21; al-Nisa’ ۴:۳۴; al-Baqara 2:228.” In Humanity, Texts and Contexts: Christian and Muslim Perspectives, edited by Michale Ipgrave and David Marshall, 102-105. Washington, DC: Georgetown University Press, 2011. “Connecting Moses and Muhammad.” In The Old Testament in Byzantium, edited by Paul Magdalino and Robert Nelson. 279-298. Washington, DC: Dumbarton Oaks Research Library, 2010. “Al-Tabari’s Prelude to the Prophet.” In Al-Tabari: A Medieval Muslim Historian and His Work, edited by Hugh Kennedy, 113-129. Princeton: Darwin Press, 2008. “The Tasks and Traditions of Interpretation.” In Cambridge Companion to the Qur’an, edited by J. McAuliffe, 181-209. Cambridge: Cambridge University Press, 2006. “Exegetical Sciences.” In Blackwell Companion to the Qur’an, edited by A. Rippin, 403-419. London: Blackwell Publishing, 2006. “Monitoring for Religious Freedom: A New International Mandate.” In the Commission for Religious Relations with Muslims, Religious Liberty: A theme for Christian-Muslim Dialogue, 151-183. Vatican City: The Pontifical Council for Interreligious Dialogue, 2006. “Reading the Qur’an with Fidelity and Freedom.” In Journal of the American Academy of Religion 73 (2005) 615-635. “The Persistent Power of the Qur’an.” Proceedings of the American Philosophical Society 147 (2003) 339-346. “The Prediction and Prefiguration of Muhammed.” In Bible and Qur’an: Essays in Scriptural Intertexuality, edited by J. Reeves, 107-131. Atlanta: Society of Biblical Literature, 2003. “Disparity and Context: Teaching Qur’anic Studies in North America.” In Teaching Islam, edited by B. Wheeler, 94-107. New York: Oxford University Press, 2002. “Is there a Connection between the Bible and the Qur’an?” Theology Digest 49 (2002) 303-317. “The Islamic Legal Tradition: An Overview.” In Canon Law Society of America, Proceedings of the Sixty-fourth Annual Convention, Cincinnati, Ohio, October 7–۱۰, ۲۰۰۲, pp. 177–۱۹۰. Washington, DC: Catholic University of America, 2002. “The Genre Boundaries of Qur’anic Exegesis.” With Reverence for the Word: Medieval Scriptural Exegesis in Judaism, Christianity and Islam, edited by J. McAuliffe, J. Goering and B. Walfish, 445-461. New York: Oxford University Press, 2002. “Legal Exegesis: Christians as a Case Study.” In How Islam Views Christianity, edited by L. Ridgeon, 54-77. London: Curzon Press, 2001. “Text and Textuality: Q.3:7 as a Point of Intersection.” In Literary Structures of Religious Meaning in the Qur’an, edited by I. Boullata, 56-76. London: Curzon Press, 2000. “Rendering Allegiance to the Word: Qur’anic Concepts and Contemporary North American Concerns.” In Religion et politique: Un theme pour le dialogue islamo-chretien, 13-36. (Vatican City, C.R.R.M., 1999). “Debate with them in the better way”: The Construction of a Qur’anic Commonplace.” In Aspects of Literary Hermeneutics in Arabic Culture: Myths, Historical Archetypes and Symbolic Figures in Arabic Literature. Beiruter Texte und Studien, edited by A. Neuwirth, S. Gunther, M. Jarrar, 163-188. Wiesbaden: Franz Steiner, 1999. “Christians in the Qur’an and tafsir.” In Muslim Perceptions of Other Religions Throughout History, edited by J. Waardenburg, 105-121. New York: Oxford University Press, 1999 “Assessing the Isra’iliyyat: An Exegetical Conundrum.” In Story-telling in the Framework of Nonfictional Arabic Literature, edited by S. Leder, 345-369. Wiesbaden: Harrassowitz Verlag, 1999. “Ibn Taymiyyah’s Muqaddimatun fi usul al-tafsir.” In Windows on the House of Islam: Muslim Sources on Spirituality and Religious Life, edited by J. Renard, 35-43. Berkeley: University of California Press, 1998. “The Qur’anic Context of Muslim Biblical Scholarship.” Islam and Christian-Muslim Relations 7 (1996) 141-158. “Islam (authoritative texts and their interpretation).” In The Harper-Collins Dictionary of Religion, edited by J. Z. Smith and W. S. Green, 514-518. San Francisco: Harper San Francisco, 1995. “Rizk.” In The Encyclopaedia of Islam, 8:567-568. New edition. Leiden: E.J. Brill, 1954-. “The Abrogation of Judaism and Christianity in Islam. A Christian Perspective.” Concilium (1994/3) 154-163. (Simultaneous publication in English, French, German, Dutch, Italian and Spanish). “Fakhr al-Din al-Razi on God as al-khaliq.” In God and Creation: An Ecumenical Symposium, edited by D. Burrell and B. McGinn, 276-96. Notre Dame: University of Notre Dame Press, 1990. “Fakhr al-Din al-Razi on ayat al-jizyah and ayat al-sayf.” In Conversion and Continuity: Indigenous Christian Communities in Islamic Lands, Eighth to Eighteenth Centuries, edited by M. Gervers and R. Bihkazi, 103-19. Toronto: Pontifical Institute of Mediaeval Studies, 1990. “Moments of Delight and Disappointment: Islamic Studies in The Encyclopedia of Religion.” Critical Review of Books in Religion 1989, 57-76. Atlanta: Scholars Press, 1989. “Ibn al-Jawzi’s Exegetical Propaedeutic: Introduction and Translation [of the muqaddimah to Zad al-masir fi ‘ilm al-tafsir].” Alif: Journal of Comparative Poetics 8 (1988) 101-13. “Qur’anic Hermeneutics: The Views of al-Tabari and Ibn Kathir.” In Approaches to the History of the Interpretation of the Qur’an, edited by A. Rippin, 46-62. Oxford: Clarendon Press, 1988. “Aishah bint Abi Bakr.” In The Encyclopedia of Religion, edited by Mircea Eliade, 1:162-63. New York: Macmillan, 1986. “Fatimah bint Muhammad.” In The Encyclopedia of Religion, edited by Mircea Eliade, 7:298-99. New York: Macmillan, 1986. “Wines of Earth and Paradise: Qur’anic Proscriptions and Promises.” In Logos Islamikos, edited by R. M. Savory and D. A. Agius, 159-74. Toronto: Pontifical Institute of Mediaeval Studies, 1984. “Persian Exegetical Evaluation of the ahl al-kitab.” The Muslim World 73 (1983) 87-105. “Exegetical Identification of the Sabi’un.” The Muslim World 72 (1982) 95-106. “Chosen of All Women: Mary and Fatima in Qur’anic Exegesis.” Islamochristiana 7 (1981) 19-28. ______________________________________________________________ [۱] -Jane Dammen McAuliffe [۲] -Trinity College [۳] -Georgetown College [۴] – Bryn Mawr College [۵] – Emory University [۶] – Fordham University [۷] – Danforth Foundation [۸] –  Wadad Ghazi [۹] – Claude Gilliot [۱۰] – William  Graham [۱۱] – Andrew Lawrence Rippin [۱۲] – Franklin Lewis [۱۳] – Vallery Gonzales [۱۴] – Firestone [۱۵] – Franz Rosenthal [۱۶] – Guggenheim Foundation [۱۷] – Outreach سیدموسوی
یوسف الهادی
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
استاد یوسف الهادی، محقق عراقی تبار، متولد ۱۹۴۷م می‌باشد. وی فارغ‌التحصیل رشته ادبیات عرب از دانشگاه بغداد و متخصص حوزه میراث فرهنگی و جغرافیایی اسلام است. تلاش علمی وی به تحقیق و چاپ متون “القند فی ذکر علماء سمرقند”، ترجمه و تحقیق “حدود العالم من المشرق الی المغرب”، ترجمه و تحقیق “فارس نامه” ابن تلخی ، تحقیق “البلدان” ابن فقیه همدانی و تحقیق “الجماهر فی‌الجواهر” تألیف ابوریحان بیرونی است.
وائل حلاق
عنوان :
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
وائل حلاق[۱] استاد دانشگاه کلمبیا به سال ۱۹۵۵ در ناصره سرزمین های اشغالی  متولد شد. او دانش آموخته فقه اسلامی و تاریخ فکری اسلامی است و پس از دریافت درجه دکتری از دانشگاه واشنگتن[۲] در ۱۹۸۵ به عنوان استادیار در رشته قوانین اسلامی به مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل[۳] پیوست. در ۱۹۹۴ به سمت استادی و در ۲۰۰۵ به استاد تمامی منصوب شد. حلاق از محققان و نویسندگان پرکار حوزه علوم اسلامی بخصوص تاریخ فکری اسلام و قوانین اسلامی است. او در آثار و پژوهش‌هایش با گسستگی‌ها و جدایی‌های شناختی مشکل‌ساز سر و کار دارد. این گسست‌ها نتیجه آغاز مدرنیته و هجوم عوامل سیاسی، تاریخی، اجتماعی برآمده از آن‌ است. نوشته‌های حلاق تحرکات ساختاری تغییر قانون در دوران پیش از مدرن را بررسی می‌کند و به تازگی تحقیقاتی درباره محوریت نظام اخلاقی در درک تاریخ قوانین اسلامی و جنبش‌های سیاسی مدرن انجام داده است. او نویسنده بیش از ۶۰ مقاله علمی و دانشگاهی و چندین کتاب است که تاکنون به زبان‎های عربی، عبری، اندونزی، ایتالیایی، ژاپنی، کره ای، فارسی و ترکی ترجمه شده است. در سال ۲۰۰۹ علی‌رغم داشتن پیشینه غیر اسلامی به عنوان یکی از ۵۰ نویسنده برتر در حوزه اسلام انتخاب شد.  یکی از مهم‌ترین آثار او کتاب “شریعت او- نظریه، عمکرد، تحول” است که در آن روش و عملکرد قوانین اسلامی از ابتدا تا به امروز و بر اساس وقایع تاریخی آن تحلیل شده است. او در آثار اخیرش به بررسی تناقض‌های موجود میان اندیشه‌های اخلاقی و سیاسی اسلامی پرداخته است و آن را اساس نقد کامل خود از تضادهای سیاسی-اخلاقی مدرن قرار داده است  و بوسیله آن به این استنتاج می‌رسد که پس از عصر روشنگری چنین وضعیتی حاکم است. آخرین کتاب او “دولت غیر ممکن- اسلام، سیاست و گرفتاری اخلاقی دوران مدرنیته” که درباره همین مساله است، برنده جایزه انتشارات دانشگاه کلمبیا شد. سه محور ثابت در تمامی آثار او اعم از کتاب، مقاله و کنفرانس مشترک است :۱) توجه به گسست‌های شناختی مشکل ساز که محصول مدرنیته است و پیامدهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی آن (همانند استعمار) بخصوص در مناطقی که به لحاظ اخلاقی و قانونی اشتراکاتی دارند. ۲) توجه به تاریخ عصر روشنگری و شرق‌شناسی و موضوعات مرتبط با آن. ۳) توجه به رشد و پیشرفت همزمان سنت‌ها و قوانین اسلامی بامنطق، نظریه‌های حقوقی و قانون اساسی نظام‌های مربوطه. فعالیت‌های وائل به غیر از نویسندگی به دنیای هنر نیز گسترش یافته است.او در دو دهه گذشته طراحی و نقاشی‌های زیادی را انجام داده است. آثار نقاشی او تلفیقی از زیباشناسی و مفاهیم فلسفی، اخلاقی و وجودی است. با توجه به سوابق او علاقمندی وائل به کوبیسم و سورئالیسم آشکار است. چیزی که در بیشتر آثار وائل خواه علمی و فلسفی و خواه هنری به چشم می‌خورد کشف تناقض وضعیت انسان مدرن امروزی با تمام تفاوت‎ها، تضاد ها و تنش‌های مخرب حاصل از این شرایط  است. وائل حلاق در حال حاضر استاد علوم انسانی بنیاد آوالون[۴] در دپارتمان مطالعات خاورمیانه، جنوب آسیا و آفریقای دانشگاه کلمبیا[۵] است. کتابشناسی به عنوان نویسنده و ویرایشگر: The Impossible State: Islam, Politics, and Modernity’s Moral Predicament (New York: Columbia University Press, 2012). An introduction to Islamic law (Cambridge, UK; New York: Cambridge University Press, 2009). Shari’a: theory, practice, transformations (Cambridge, UK; New York: Cambridge University Press, 2009). The origins and evolution of Islamic law (Cambridge, UK; New York: Cambridge University Press, 2005). Was the Gate of Ijtihad Closed? The Early Essays on the History of Islamic Legal Theories by Wael B. Hallaq / ed. and trans. Atsushi Okuda (Tokyo: Keio University Press, 2003; in Japanese, containing translations of a number of the below articles). Authority, continuity, and change in Islamic law (Cambridge, U.K.; New York: Cambridge University Press, 2001). A history of Islamic legal theories : an introduction to Sunnī uṣūl al-fiqh (New York: Cambridge University Press, 1997). Law and legal theory in classical and medieval Islam (Aldershot, UK; Brookfield, VT: Variorum, 1995; containing reprints of twelve articles published between 1984 and 1993). Ibn Taymiyya against the Greek logicians / translated with an introduction and notes by Wael B. Hallaq (New York: Oxford University Press, 1993; a translation of Jahd al-qarīḥah fī tajrīd al-Naṣīḥah, an abridgement by al-Suyūṭī of Ibn Taymīyah’s work Naṣīḥat ahl al-bayān fī al-radd ʻalá manṭiq al- Yūnān Themes in Islamic Law, 7 vols. (Cambridge University Press; two volumes published to date). The formation of Islamic law (Aldershot, UK; Burlington, VT: Ashgate/Variorum, 2004). Islamic studies presented to Charles J. Adams / edited by Wael B. Hallaq and Donald P. Little. (Leiden; New York: Brill, 1991). Tradition, Modernity, and Postmodernity in Arabic Literature : Essays in Honor of Professor Issa J. Boullata, edited by Kamal Abdel-Malek and Wael Hallaq (Leiden: E.J. Brill, 2000).   مقالات “Qur’anic Constitutionalism and Moral Governmentality: Further Notes on the Founding Principles of Islamic Society and Polity,” Comparative Islamic Studies, 8, 1-2 (2012): 1-51. “Groundwork of the Moral Law: A New Look at the Qur’ān and the Genesis of Sharī‘a,” Islamic Law and Society, vol.16 (2009): 239-79. “Islamic Law: History and Transformation,” The New Cambridge History of Islam, vol. 4, ed. R. Irwin (Cambridge: Cambridge University Press, 2010): 142-83. “What is Sharia?” Yearbook of Islamic and Middle Eastern Law, 2005–۲۰۰۶, vol. 12 (Leiden: Brill Academic Publishers, 2007): 151-80. “Juristic Authority vs. State Power: The Legal Crises of Modern Islam,” Journal of Law and Religion, 19, 2 (2003–۰۴), ۱۰۱-۱۱۶. “Can the Shari‘a be Restored?” in Yvonne Y. Haddad and Barbara F. Stowasser, eds., Islamic Law and the Challenges of Modernity (Walnut Creek: Altamira Press, 2004), 21-53. “’Muslim Rage’ and Islamic Law,” Hastings Law Journal, 54 (August, 2003), 1-17. “The Quest for Origins or Doctrine? Islamic Legal Studies as Colonialist Discourse,” UCLA Journal of Islamic and Near Eastern Law, 2, 1 (2002–۰۳), ۱-۳۱. “A Prelude to Ottoman Reform: Ibn ‘Abidîn on Custom and Legal Change,” Histories of the Modern Middle East: New Directions, eds. I. Gershoni et al. (Boulder & London: Lynne Rienner, 2002), 37-61. “Takhrij and the Construction of Juristic Authority,” Studies in Islamic Legal Theory, ed. Bernard G. Weiss (Leiden: Brill, 2002), 317-35. “On Dating Mâlik’s Muwatta’,” UCLA Journal of Islamic and Near Eastern Law, 1, 1 (2001-02), 47-65. “From Geographical to Personal Schools?: A Reevaluation,” Islamic Law and Society, 8,1 (2001), 1-26. “The Author-Jurist and Legal Change in Traditional Islamic Law,” RIMO (Maastricht), 18 (2000), 31-75. “The Authenticity of Prophetic Hâdith: A Pseudo-Problem,” Studia Islamica 89 (1999), 75-90. “Qadis Communicating: Legal Change and the Law of Documentary Evidence,” al-Qantara, XX (1999), 437-66. “The Qadi’s Diwan (Sijill) before the Ottomans,” Bulletin of the School of Oriental and African Studies, 61, 3 (1998), 415-36. “Introduction: Issues and Problems,” (as Guest Editor) Islamic Law and Society, 3, 2 (1996), 127-36. “Ifta’ and Ijtihad in Sunni Legal Theory: A Developmental Account,” in Kh. Masud, Brink Messick, and David Powers, eds., Islamic Legal Interpretation: Muftîs and their Fatwas (Cambridge: Harvard University Press, 1996), 33-43. “Model Shurut Works and the Dialectic of Doctrine and Practice,” Islamic Law and Society, 2, 2 (1995), 109-34. “Murder in Cordoba: Ijtihad, Ifta’ and the Evolution of Substantive Law in Medieval Islam” Acta Orientalia (Oslo), 55 (1994), 55-83. “From Fatwas to Furu‘: Growth and Change in Islamic Substantive Law” Islamic Law and Society, 1 (February 1994), 17-56. Co-author. Symposium on Religious Law: Roman Catholic, Islamic, and Jewish Treatment of Familial Issues, Loyola of Los Angeles International and Comparative Law Journal, 1, 16 (1993), 41f, 53f, 79f. “Was al-Shafi‘i the Master Architect of Islamic Jurisprudence?,” International Journal of Middle East Studies, 4 (November 1993), 587-605. “Usul al-Fiqh: Beyond Tradition,” Journal of Islamic Studies, 3, 2 (1992), 172-202. “Ibn Taymiyya on the Existence of God,” Acta Orientalia (Copenhagen), 52 (1991), 49-69. (Translated into Turkish by Bilal Kuspinar, “Ibn Teymiyye’ye Göre Allah’in Varligi,” Sosyal Bilimler Dergisi 3 (April, 1993), 135-153). “The Primacy of the Qur’an in Shatibi’s Legal Theory,” in Wael B. Hallaq and D. Little, eds., Islamic Studies Presented to Charles J. Adams (Leiden: E.J. Brill, 1991), 65-86. “On Inductive Corroboration, Probability and Certainty in Sunni Legal Thought,” in Nicholas L. Heer, ed., Islamic Law and Jurisprudence: Studies in Honor of Farhat J. Ziadeh (Seattle: University of Washington Press, 1990), 3-31. “Logic, Formal Arguments and Formalization of Arguments in Sunni Jurisprudence,” Arabica, 37, 3 (1990), 315-358. “The Use and Abuse of Evidence: The Question of Provincial and Roman Influences on Early Islamic Law,” Journal of the American Oriental Society, 110, 1 (1990), 79-91. “Non-Analogical Arguments in Sunni Juridical Qiyas,” Arabica, 36, 3 (1989), 286-306. “Notes on the Term Qarina in Islamic Legal Discourse,” Journal of the American Oriental Society, 108, 3 (1988), 475-80. “A Tenth-Eleventh Century Treatise on Juridical Dialectic,” Muslim World, 77, 2-3 (1987), 198-227. “The Development of Logical Structure in Islamic Legal Theory,” Der Islam, 64, 1 (1987),42-67. Reprinted in Islamic Law and Legal Theory, ed. Ian Edge (The International Library of Essays in Law and Legal Theory, series editor Tom D. Campbell) (Hampshire: Dartmouth Publishing Co., 1993). “On the Origins of the Controversy about the Existence of Mujtahids and the Gate of Ijtihad,” Studia Islamica, 63 (1986),129-41. Persian translation by A. Kazemi-Moussavi, “Rishaha-yi Bahth dar Bara-yi Vujud-i Mujtahid va Bab-i Ijtihad,” Tahqiqat-i Islami, 5, 1-2 (1369/1990-1),123-34. Translated into Bahasa Indonesia by Nurul Agustini in Hikmat, 7 (1992), 43-54. “On the Authoritativeness of Sunni Consensus,” The International Journal of Middle East Studies, 18, 4 (1986),427-54. “The Logic of Legal Reasoning in Religious and Non-Religious Cultures: The Case of Islamic Law and Common Law,” The Cleveland State Law Review, 34, 1 (1985-6), 79-96. Reprinted in Comparative Legal Cultures, ed. Csaba Varga (The International Library of Essays in Law and Legal Theory, series editor T. D. Campbell) (Hampshire: Dartmouth Publishing Co., 1992), 401-418. “Considerations on the Function and Character of Sunni Legal Theory,” Journal of the American Oriental Society, 104, 4 (1984), 679-89. “Caliphs, Jurists and the Saljuqs in the Political Thought of Juwayni,” Muslim World, 74, 1 (1984), 26-41. “Was the Gate of Ijtihad Closed?” International Journal of Middle East Studies, 16, 1 (1984), 3-41. Reprinted in Islamic Law and Legal Theory, ed. Ian Edge (The International Library of Essays in Law and Legal Theory, series editor Tom D. Campbell (Hampshire: Dartmouth Publishing Co., 1993); Translated into Turkish by Bilal Kuspinar, “Içtihad kapisi kapalimidir?,” Islami Arastirmalar Dergisi (October, 1993). Translated into Hebrew in Al-Jama‘a, the Chaim Herzog Center for Middle East Studies, 8 (2001),118-68, with an introduction by Nimrod Hurvitz. ___________________________________________________ [۱] -Wael B. Hallaq [۲] – University of Washington ۳-McGill University [۴] -Avalon Foundation [۵] -Columbia University سیدموسوی
مایکل باری
عنوان :
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
مایکل باری در ژوئیه ۱۹۴۸ در نیویورک متولد شد. در رشته انسان شناسی، تاریخ و ادبیات قرون وسطی و خاورمیانه در دانشگاه پرینتسون تحصیل کرد و از دانشگاه کمبریج دیپلم نژادشناسی دریافت نمود. در فاصله سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳ به منظور تحقیق و پژوهش در مورد ایران و افغانستان، در این دو کشور اقامت نمود. مایکل باری به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیولی، لاتین، فارسی و عربی مسلط می باشد وبازبانهای پرتغالی، اردووآلمانی نیزآشناست و سالها در دانشگاه مک گیل زبان عربی تدریس کرده است. وی در سال ۱۹۹۷ مسئول تحریریه فصل پنجم کتاب تاریخ بشر یونسکو بود و در سال ۱۹۹۸ مسئولیت کنفرانسهای سالانه موسسه مطالعات ایران در دانشگاه سوربن را برعهده داشت
کارل بروکلمان
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
کارل بروکلمان[۱] در ۱۷ سپتامبر ۱۸۶۸ در روستوک در آلمان به دنیا آمد. در ۱۸۸۶ وارد دانشگاه روستوک شد. نخست به فراگیری زبان و متن‌شناسی یونانی و لاتین و عربی و حبشی، و علوم و زبانهای شرقی و زبان‌های هند و ژرمانیک پرداخت. در سال ۱۸۸۸ در استراسبورگ به محضر درس نولدکه[۲] رفت، و در درس زبان های سانسکریت و ارمنی و زبان مصری قدیم حاضر شد. در ۱۸۹۰، تحت نظر نولدکه از دانشگاه استراسبورگ درجه دکتری گرفت. عنوان رساله دکتری او «ارتباط میان الکامل فی التّاریخ ابن اثیر و تاریخ الرّسل والملوک محمّدبن جریر طبری» بود. وسپس در یکی از مدرسه‌های پروتستانی شروع  به تدریس کرد. در همین ایام  به گردآوری مواردی برای تألیف فرهنگ سریانی پرداخت. در ۱۸۹۳ رساله دکتری دوم خود را، که مجوّز شایستگی او برای تدریس در دانشگاه بود، درباره تلقیح فهوم اهل الا´ثار فی مختصرالسّیر والاخبار، اثر عبدالرحمان ابوالفرج ابن جوزی، ارائه داد.  در فوریه ۱۸۹۵ این فرهنگ با نام واژه‌نامه سریانی منتشر شد. پس از آن به دعوت ادوارد زاخائو[۳] در نشر تحقیقی و انتقادی طبقات ابن سعد شرکت کرد. بروکلمان برای گردآوری نسخه‌های خطی این کتاب در سال ۱۸۹۵ به لندن و استانبول سفر کرد و با استفاده از این فرصت به تصحیح متن عیون‌الاخبار ابن قتیبه پرداخت و در ۱۸۹۶ به برسلاو بازگشت. جلد هشتم از طبقات ابن سعد به کوشش بروکلمان در ۱۹۰۴ به وسیله آکادمی برلین منتشر گردید. اثر مشهور او با عنوان «تاریخ ادبیات عربی» طی سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۲ منتشر شد، و به صورت نهایی خود با ملحقات آن طی سال های  ۱۹۳۷-۱۹۴۲در پنج جلد انتشار یافت و بااستقبال خاورشناسان و اسلام‌شناسان مواجه شد، زیرا مشتمل بر همه آثاری بود که به زبان عربی تحریر یافته‌است. در بهار ۱۹۰۰ ادوارد زاخائو از بروکلمان خواست تا تدریس زبان عربی را در مدرسه زبان های شرقی برلین بپذیرد. در تابستان همان سال کرسی دانشگاه‌های ارلانگن و برسلاو به وی پیشنهاد شد، و او ترجیح داد که به برسلاو برود. از همین زمان بروکلمان در تألیف مجموعه‌ای درباره تاریخ ادبیات شرق، که از ۱۹۰۱ آغاز شده بود سهیم شد و تألیف جزء هفتم از این مجموعه، بخش «تاریخ ادبیات مسیحی در شرق» را که شامل ادبیات سریانی و عربی می‌شد، به عهده گرفت. بروکلمان در ۱۹۰۳ نسخه‌های خطی شرقیِ کتابخانه شهرداری برسلاو، و در سالهای بعد نسخِ خطی شرقی کتابخانه شهرداری هامبورگ را فهرست کرد  سپس از او دعوت شد که در دانشگاه کونیگسبرگ تدریس کند. او در آنجا بیشتر کتاب های خود از جمله «دستور تطبیقی زبان های سامی» را (دو مجلّد ۱۹۰۷ـ۱۹۰۳) تألیف کرد. در ۱۹۰۹ در دانشگاه هاله متصدی کرسی خاورشناسی شد و از ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۲ در آنجا مستقر شد. در همانجا جزء دوم کتاب «دستور تطبیقی زبان های سامی» را نوشت و چاپ دوم «فرهنگ سریانی» را آماده کرد، ولی جنگ جهانی اول کار او را کند ساخت، زیرا بسیاری از متون سریانی که در خارج آلمان منتشر شده بود به آلمان نمی‌رسید. جزء اول این کتاب در ۱۹۱۸ منتشر شد و نشر کامل آن در  ۱۹۲۸صورت گرفت. بروکلمان به موازات توجه به زبان های سامی، به زبان ترکی نیز عنایت داشت و در آغاز جنگ جهانی دوم دیوان لغات‌الترک کاشغری را در استانبول چاپ کرد. این کتاب مشتمل بر اطلاعات فراوانی از اقوام ترک در آسیای مرکزی بود و بر اساس همین کتاب، «کنزاللغه ترکی میانه» را تألیف کرد که با کمک آکادمی علوم مجارستان به چاپ رسید. بروکلمان در تابستان ۱۹۳۲ به ریاست دانشگاه برسلاو منصوب گشت. در این دوران دانشجویان بر ضد کوهن[۴] که یهودی بود تظاهرات کردند و چون بروکلمان از آزادی دانشگاه در انتخاب استادان به هر مذهبی که باشند دفاع می‌کرد، در ۱۹۳۳ ناچار به استعفا گردید، ولی کرسی استادی خود را در دانشگاه تا پاییز ۱۹۳۵ که بازنشسته شد حفظ کرد. او در بهار ۱۹۳۷ به شهر هاله منتقل گشت تا بتواند از کتابخانه خاورشناسی آلمانی آنجا استفاده کند و به تصحیح و تکمیل کار اصلی خود «تاریخ تألیفات عربی» بپردازد. بروکلمان تا ۱۹۱۴ به گردآوری اطلاعات درباره تاریخ اسلام پرداخت و نگارش فصل «تاریخ اسلام» را در اثری که زیر نظر یولیوس فون پلوگ هارتونگ درباره تاریخ جهان نوشته می‌شد به عهده گرفت. این فصل به طور فشرده تاریخ اسلام را از آغاز تا زمان حاضر در بر می‌گرفت. بروکلمان در طی بیست و پنج سال این مطلب را گسترش داد و فصلی دراز درباره اوضاع دولت های جدید اسلامی بعد از جنگ جهانی اول تا ۱۹۳۹ بر آن افزود. حاصل کار، کتاب مشهور «تاریخ ملل و دول اسلامی» بود که در سال ۱۹۳۹ انتشار یافت. او در زمان بازنشستگی، در ۱۹۴۵ کتابداری انجمن خاورشناسان آلمان را عهده دار گردید. وی در تابستان ۱۹۴۷ به عنوان استاد ممتاز، درس ها و سخنرانی‌هایی مطابق میل خود ارائه داد؛ از جمله به تدریس ترکی جدید و تاریخ عثمانی و نیز زبان‌های سریانی و آشوری و بابلی و حبشی و قبطی پرداخت و گاه گاه درس زبان فارسی جدید و فارسی میانه و زبان ارمنی را هم به کارهای خود می‌افزود. او علاوه بر مهارت در زبان های اروپایی، مانند یونانی و لاتین و فرانسوی و ایتالیایی و اسپانیایی، یازده زبان شرقی (عربی، سریانی، عبری، آشوری، بابلی، حبشی، فارسی میانه، فارسی جدید، ارمنی، ترکی و قبطی) نیز می‌دانست. بروکلمان در تابستان ۱۹۵۳ برای بار دوم بازنشسته شد ولی درس و بحث را رها نکرد. سرانجام در ۶ می ۱۹۵۶ درگذشت. بروکلمان شرح حالی از خود باقی گذاشته که در مجله اورینس به چاپ رسیده است. یوهان فوک نیز مقاله‌ای تحت عنوان «بروکلمان به عنوان یک خاورشناس» دارد که در «مجله انجمن خاورشناسان آلمان» (۱۹۵۸) منتشر شده است. کتابشناسی: ۱۸۹۵: Lexicon Syriacum. Berlin: Reuther & Reichard; Edinburgh: T. & T. Clark. [1995 edition: ISBN 3-487-01181-6] ۱۹۰۸-۱۹۱۳: Grundriss der vergleichenden Grammatik der semitischen Sprachen. 2 vols. Berlin: Reuther and Reichard. ۱۹۵۰: Abessinsche Studien. Berlin: Akademie Verlag. _________________________________________ [۱] – Carl Brockelmann [۲] – Theodor Nöldeke [۳] – Eduard Sachau [۴] – Kuhn منبع: ویکی پدیا
ویلیام چیتیک
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
پروفسور ویلیام چیتیک در سال ۱۹۴۳ در شهر ملفورد ایالت کنتیکت آمریکا به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی سالهای تحصیل به ایران مهاجرت کرد و تحصیلات خود را در شته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران در مقطع دکترا در ۱۹۷۴ به پایان رساند. چیتیک مدت پنج سال در دانشگاه صنعتی شریف به تدریس تاریخ تطبیقی ادیان اشتغال داشت. او پس از بازگشت به امریکا، به مدت سه سال به گروه ویرایش «دائره‌المعارف ایرانیکا» پیوست. چیتیک از ۱۹۸۳ تاکنون به تدریس مطالعات دینی در «دانشگاه استونی بروک» اشتغال دارد. وی آثار فراوانی به انگلیسی ترجمه کرده است که از جمله آنها می‌توان به «صحیفه سجادیه» (لندن ۱۹۸۸) و «عهدنامه مالک اشتر» اشاره کرد. بیشترین دلمشغولی چیتیک، پژوهش در تاریخ تصوف است.
بای ایدلمان
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
چکیده :
ایدلمان در ۱۹۳۰ در مسکو متولد شد و در ۱۹۵۳ از دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه مسکو به درجه لیسانس نایل گردید. در ۱۹۷۰ از رساله دکتری خود در موضوع زبانهای ایرانی دفاع کرد. در حال حاضر کارشناس ارشد انستیتوی زبان ‌شناسی آکادمی علوم روسیه و استاد دانشگاه مسکو است. وی بیش از ۲۰۰ کتاب و مقاله در موضوع تاریخ و دستور تطبیقی زبانهای ایرانی تدوین و منتشر کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 336211