جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 45
بررسی دیدگاه نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی و تأثیر آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
محسن تاتاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی، طی چند سال اخیر به عنوان یک جریان فکری نیرومند در حوزه‌ی تأملات فلسفی مطرح شده و به سایر حوزه‌ها، از جمله تعلیم و تربیت سرایت کرده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی دیدگاه نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی و دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت می‌باشد. سؤالات پژوهش عبارتند از: 1- معنای نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی چیست؟ 2- چه نقدهایی بر نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی وارد است؟ 3- نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی چه تأثیری بر مبانی تعلیم و تربیت (هدف تربیت، محتوای یادگیری و روش‌های تدریس) دارد؟ در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بر اساس دیدگاه نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی، هیچ معیار و استاندارد عینی و قابل درک برای عقلانیت و شاخصی برای تعیین صدق و کذب گزاره‌ها وجود ندارد. نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی به دلیل متناقض و خودشکن بودن آن مورد نقد است. البته، اگر هم در باب معرفت و شناخت نسبیتی وجود داشته باشد، نسبیت محدود خواهد بود نه مطلق. در فرآیند تعلیم و تربیت هم نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی در قالب دیدگاه سازنده‌گرایی مطرح می شود. بر این اساس هدف‌های آموزش در محیط یادگیری باید بیشترین تأکید را بر پرورش تفکر انتقادی و تفکر عمقی داشته باشند. محتوای کتب درسی نیز باید قابل تغییر و بازنگری باشند. نسبی‌گرایی معرفت‌شناختی بر روش‌های تدریس غیرمستقیم یا دانش‌آموز محور تأکید می‌کند. روش‌هایی که بر اساس آنها فراگیران در محور فعالیت قرار گرفته و منفعل نیستند. به نظر می‌رسد بر اساس نتایج بدست آمده و به کارگیری آنها در امر تعلیم و تربیت، می‌توان بر یکسری از مشکلات موجود فائق آمد و نتایج تربیتی مطلوبی را انتظار داشت. در نهایت بررسی دیدگاه‌های مختلف مطلق‌گرایی و نسبی‌گرایی و مطالعه‌ی تطبیقی آنها پیشنهاد گردید.
بررسی فلسفه ارزشیابی آموزشی و اشارات آن برای مولفه‌های برنامه درسی
نویسنده:
جواد نظام‌دوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر ،با عنوان " بررسی فلسفه ارزشیابی آموزشی و اشارات آن بر مولفه های برنامه درسی" به دنبال آن است که به تبیین چیستی و چرایی فلسفه ارزشیابی آموزشی بر بنیان مبانی و مقولات فلسفی از جمله مبانی متافیزیکی،معرفت شناسی،ارزش شناسی ارزشیابی بپردازد و تاثیر آن را بر مولفه ها و عناصر برنامه درسی بررسی کند .روش به کار گرفته در این پژوهش ، تحلیل تاملی است. که بر اساس آن ، ابتدا اطلاعات به روش کتابخانه ای – اسنادی گرد آوری و سپس طبقه بندی،توصیف و بر مبنای سوال های پژوهش به تحلیل ، تامل و نتیجه گيری پرداخته شد. یافته های این پژوهشدر زمینه فلسفه ارزشیابی نشان داد که اگر فلسفه سئوال درباره ی ماهیت چیزهاست، فلسفه ارزشیابی سئوال در باره ماهیت ارزشیابی آموزشی است و برای این مساله با مبنا قرار دادن مقولات فلسفی به طرح این مساله پرداخته است که ارزشیابی آموزشی دارای مبانی متافیزیکی (با تاکید بر مفاهیم خدا،انسان،جهان) ،معرفت شناسی(با تاکید بر مفاهیم دانش و شناخت) و ارزش شناسی(با تاکید بر اخلاق و زیبایی) است . از سویی فلسفه ارزشیابی با تاثیری که بر عناصر و مولفه های برنامه درسی دارد ، نشان می دهد هر یک از این عناصر به صورت عمودی و افقی در ارتباط با یکدیگر می باشند که ارزشیابی با رویکردی فلسفی، به ارزیابی ماهیت هریک از این عناصر می پردازد.
مقایسه آراء تربیتی امام فخر رازی، علامه محمدتقی جعفری با تاکید بر معرفت‌شناسی
نویسنده:
فاطمه صمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوانتحقیق « بررسی مقایسه انتقادی آرای تربیتی امام فخر رازی و علامه محمد تقی جعفری با تاکید برمعرفت شناسی» می باشد.معرفت و شناخت چراغ راه هدایت است، تأمین همه جانبه ی سعادت انسان ها به آن بستگی دارد، و تا بشر ، خدا، هستی و دشمن را نشناسد، به زندگی واقعی نمی تواند بپیوندد. در واقع غفلت از آموزش مباحث معرفت شناسی ، رواج اندیشه های نادرست را موجب می شود و حیات فردی و اجتماعی انسان ها را دچار آسیب می کند. از آنجا که نظام و چهارچوب کلی تعلیم و تربیت هر جامعه ای aبرخاسته از ارزشها، فرهنگ خواستها و ایده آلهای حاکم بر آن اجتماع است و بهترین راه بدست آوردن و اطلاع یافتن از ارزشها، فرهنگ خواستها و ایده آلهای یک ملت و یک اجتماع ، مراجعه به آرا و اندیشه های متفکران و اندیشمندان آن جامعه می باشد، در تحقیق حاضر با عنوان " بررسی آراء تربیتی در آثار امام فخر رازی و علامه محمد تقی جعفری" جهت آشنایی با آراء تربیتی این دو دانشمند به عنوان متفکران و دانشمندان صاحب نظر در بر آن بوده ایم تا ضمن مراجعه به آثار بجای مانده از آن اساتید فرزانه ،نظام تعلیم و تربیت مورد نظر آنان را در چهارچوب ،معرفت شناسی، ،اهداف و اصول تعلیم و تربیت،مورد بررسی قرار دهیم . در این راستا و در جهت تحقق هدف مذکور کلیه آثار موجود دانشمندان فوق در زمینه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و مشخص گردید که اگر چه این دانشمندان مسلمان با توجه به نیازهایآن روزاجتماع بیشتر به فلسفه،کلام،تاریخ،اصول و فقه و مسایل عقیدتی پرداخته اند ولی می توان در لابلای آثار و نوشته های آنها نکات قابل توجهی در رابطه با تعلیم و تربیت اسلامی یافت که می توان از آنها د رتدوین چهارچوب کلینظام تعلیم و تربیت جامعه اسلامی ایران سود جست.در این پژوهش، روش تحقیق به صورت اسنادی و کتابخانه ای بودهو گردآوری اطلاعات با استفاده از کتب،مقالات،سخنرانیهای انجام یافته وفیش برداری است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای مندرج در مجلات،اینترنت و پایان نامه ها در ارتباط با موضوع تحقیق،مورد مطالعه و استفاده قرار گرفته است.نتایج بدست آمده حاکی از این است که امام فخر رازی و علامه جعفری را می توان به عنوان فیلسوفان مذهبی دانست. با دقت در آرائ تربیتی این دو دانشمند می توان دریافت که مهمترین موضوع در اندیشه و آثار آنهارا،انسان شناسی تشکیل می دهدبا این ترتیب آنها خواسته اند تمام ابعاد وجودی انسان را طوری تبیین کنند که مهمترین هدف انسانها در آموزش و پرورش جامعه در جهت خواسته های دین مبین اسلام می باشد.بدینوسیله با توجه به یافته ها ،گنجاندن آراء تربیتی امام فخرازی و علامه جعفری در کتب دانشگا هی و همچنین مطالعات و کنکاش بیشتر در این راستا پیشنهاد می شود.
مبانی معرفت‌شناسی از دیدگاه امام‌محمد غزالی
نویسنده:
مصطفی شمس‌الدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به لحاظ وجود ارتباط مستقیم و تنگاتنگ مباحث مربوط به شناخت و معرفت با تعلیم و تربیت و یادگیری و نقش و تأثیر آن در رشد و شکوفایی فردی و اجتماعی افراد و نظام‌های آموزشی، اهمیت چشمگیر و روزافزون پژوهشهای دانشگاهی به صورت پایان‌نامه در حیطه‌ی مسائل و موضوعات معرفت‌شناسی بیش از پیش آشکار می‌گردد. پژوهش حاضر در این راستا مبانیمعرفت‌شناسی از دیدگاه امام محمد غزالی را که از چهره‌های نامدار و برجسته‌ی حیات فکری و عرصه‌ی عرفان و تصوف در سده‌ی پنجم هجری می‌باشد، مورد مطالعه قرار داده است. هدف پژوهش ارائه و بیان دیدگاه و باورهای معرفت‌شناختی غزالی در خصوص معرفت و عناصر و مولفه‌های آن از قبیل: ماهیت معرفت، منابع معرفت، حدود و ارزش شناخت آدمی و ... می-باشد که در ضمن پاسخ به سوالات پژوهش مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفته‌اند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تاریخی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به صورتکتابخانه‌ای با استفاده از اسناد مکتوب که شامل منابع دست اول (آثار و تألیفات غزالی) و منابع دست دوم (شامل کتب، پایان‌نامه، مقالات و ... که دیگران درباره‌ی غزالی نگاشته‌اند) بوده، انجام گرفته است. اطلاعات جمع‌آوری شده در فرآیندی به هم پیوسته مشتمل بر تنظیم، تحلیل و تفسیر آنها تا یافتن پاسخ به سوالات تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. غزالی معرفت بر امور عالم را برای انسان مقدور دانسته و معرفت و شناخت حق تعالی را غایت تلاش فکری و کمال اندیشه‌ی بشری می-داند. معرفت حق در امتداد خودشناسی و آگاهی از حقیقت وجودی انسان بدست می‌آید، چرا که نفس آدمی از جنس گوهرفرشتگان بوده و هر کس به درستی در آن نگرد، ذات حق را می‌بیند و از شناخت نفس خود هستی ذات خداوند را می‌شناسد. در نظریه‌ی معرفت غزالی کسب معرفت و وصول به حقیقت تنها به وسیله‌ی عقل و حواس امکان‌پذیر نیست. لذا منبع و سرچشمه‌ی معرفت واقعی و یقینی الهام و اشراق بوده که از راه دل و به مدد تهذیب و دوری از شهوات بدست می‌آید.
تحلیل و تطبیق اندیشه‌ها و آموزه‌های تربیتی دانشمندان مسلمان ایران زمین؛ فارابی، غزالی، سعدی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
مهدیه سعادتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی اندیشه ها و آموزه های تربیتی چهار دانشمند مسلمان ایران زمین (فارابی، غزالی، خواجه نصیرالدین و سعدی) می پردازد. هدف کلی آن، تحلیل و تطبیق دیدگاه های هر یک از دانشمندان یاد شده در زمینه ارکان تربیت (هدف، برنامه، روش، معلم و دانش آموز) است. جامعه مورد مطالعه شامل آثار به جامانده از چهار دانشمند مسلمان و ایرانی؛ فارابی، غزالی، خواجه نصیرالدین و سعدی است که این بزرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهشی با مطالعه کتب مربوط به این موضوع، منابع دست اول و دوم، پایان نامه ها، مقالات، سایت های مختلف اینترنتی و همچنین تعامل با متخصصین آموزشی جمع آوری و سپس با استفاده از روش بردی (توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که هر چهار دانشمند نگاهی مشابه به تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزیی داشته اند. آنان از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند، تربیت جسم را لازمه تربیت روح می دانند. اعتدال اخلاقی را لازمه رشد می دانند و در اکثر مباحث آموزشی از قبیل خداشناسی، اعتقاد به رسول خدا و جانشینانش، داشتن اخلاق پسندیده، رعایت بهداشت، آمیختگی علم و عمل، استعدادیابی، تکرار و تمرین، روش تدریجیو تشویق و تنبیه هم رای و هم عقیده هستند. اگر هم اختلافی باشد بسیار کوچک است و در حد شدت و ضعف تاکیدات است. برنامه از نظر ایشان بر اساس سنت تدریج، دین، ورزش و بازی می باشد که تفاوت های فردی نیز در آن لحاظ می شود. معلم هم فرد عاقل، دیندار و معتدلی است که به تفاوت های افراد توجه دارد و با دانش آموزان با محبت رفتار می نماید. دانش آموز هم از نظر ایشان فردی پرهیزکار و توانا است که با دانش آموزان دیگر همکاری می نماید و هدفش از تحصیل کسب رضای خداوندی است.در یک جمع بندی کلی، فارابی نگاهی دینی-فلسفی، غزالی نگاهی دینی، خواجه نصیرالدین نگاهی دینی- طبیعت گرایی، و سعدی نگاهی اخلاقی، اجتماعی به تربیت دارد.در آخر هم می توان گفت هر چهار دانشمند راجع به هدف، برنامه، روش، معلم و دانش آموز نظرات مشابهی دارند و فقط در برنامه بود که غزالی مخالفت خود را با علوم طبیعی بیان کرده است در حالی که اندیشمندان دیگر با آن مخالفتی نداشته اند.
بررسی نظریه انسان‌شناسی شهید مطهری و دلالت‌های آن در حوزه تربیت اخلاقی
نویسنده:
علیرضا صاحبکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پایان نامه تبیین مبانی انسان شناسی از دیدگاه استاد مطهری و نیز استخراج اصول و روش های تربیت اخلاقی مرتبط با آن مبانی درحوزه تربیت اخلاقی می باشد. اهمیت این موضوع، به جهت ارتباط عمیق میان آراء استاد مطهری در زمینه انسان شناسی از یک سو و مباحث اخلاقی از دیدگاه وی از سوی دیگر و نیز لزوم تبیین این ارتباط، جهت اشراف افزون تر به آرای وی در این زمینه می باشد. پرسش‏هایی که در این پژوهش مطرح است، عبارتند از؛1) مهمترین مبانی انسانشناسی استاد مطهری کدامند؟ 2) اصول تربیت اخلاقی از دیدگاه استادمطهری کدامند؟3) روشهای تربیت اخلاقی از دیدگاه استادمطهری کدامند؟یافته های پژوهش: در پاسخ به سوال اول پژوهشگر، با نگرشی منطقی به دو مبحث اساسی «ماهیت»و «کمال» انسان پرداخته و ارتباط هر یک را با اخلاق و تربیت اخلاقی تبیین نموده و از این میان مبانی انسان شناختی استاد مطهری در باب اخلاق را استخراج کرده است. اساس اعتقاد استاد مطهری در مورد ماهیت انسان در پذیرش«اصالت روح»ومبانی انسان شناسی مرتبط با آن از قرار ذیل است؛ 1)انسان دارای روحی مقدس و منسوب به خداوند است. 2)به علت انتساب روح انسان به خدا، انسان از نوعی شرافت و کرامت برخوردار است. توجه استاد به نقش و مسئولیت انسان در نائل شدن به ماهیت واقعی خویش اساس مبنای انسانشناختی دیگری را شکل می دهد که از قرار ذیل است: 3)انسان فی النفسه موجودی ماهیت ساز و ماهیت پذیر است.پذیرش ماهیت روحانی انسان ازجانب استاد به مبحث ویژگیهای ماهوی انسان می کشاند که پژوهشگر برخی از مهمترین ویژگیهای ماهوی انسان از قبیل فطرت، دوسوگرایی، آگاهی، اراده و اختیار، آزادی و استعداد تکلیف پذیری انسان را مورد بررسی قرار داده و به برخی مهمترین مبانی انسان شناختی استاد مطهری در حوزه تربیت اخلاقی از قرار ذیل اشاره نموده است: 1)ارزشهای انسانی به صورت استعداد در وجود انسان نهفته است. 2)یکی از گرایشهای اصلی و فطری انسان، گرایش به اخلاق است. 3)گرایش اخلاقی انسان، منطبق بر گرایش دینی و براساس پرستش است. 4)بین گرایشهای مادی و معنوی انسان، تضاد و تعارض وجود دارد. 5)ریشه تمام تنازعات دربین انسان ها، در جدال و تضاد درونی است. 6)انسان فطرتا موجودی خودآگاه است. 7)خودآگاهی انسان ارتباطی عمیق با خداشناسی دارد. 8)تمایز آگاهی انسان با دیگر موجودات، در برخورداری انسان از نیرویی به نام عقل است. 9)انسان قادر است با بهره مندی از دو نیروی اراده و اختیار در جدال درونی به پیروزی رسیده و به خود سازی اخلاقی بپردازد.10) آزادی انسان، لازمه رسیدن وی به کمالات اخلاقی خویش است. 11)آزادی معنوی یعنی آزادی انسان از من سفلی بالاترین نوع آزادی و مختص انسان است. 12) انسان برحسب آفرینش هدفمندی که دارد موجودی مکلف و مسئول آفریده شده است.13)تکالیف انسان در دو ناحیه فطرت و شریعت، هماهنگ و مکمل است.مهمترین مبانی انسان شناختی استاد مطهری، که از بررسی موضوع کمال انسان، قابل استخراج می باشد، از قرار ذیل است: 1) کمال در انسان امری اکتسابی و بسیار دشوار است.2) نائل شدن انسان به کمال خویش ، مستلزم رسیدن به ارزشهای انسانی است که به طور فطری در وجود وی نهفته است. 3) کمال انسان به رشد هماهنگ و متعادل تمامی ارزشهای انسانی وابسته است. در پاسخ به سوال دوم، یازده اصل در حوزه تربیت اخلاقی استخراج شده است که عناوین آن از قرار ذیل است: اصل پاسداشت شرافت و کرامت انسانی، اصل انسانیت گرایی، اصل انطباق تربیت اخلاقی با فطرت، اصل توجه به تعادل در رشد ارزشها، اصل کمال جویی، اصل مسئولیت، اصل مقابله با شداید و سختی ها در تربیت اخلاقی، اصل ترک منیت(مبارزه با خودی)، اصل آزادی، اصل همسویی تربیت اخلاقی با تربیت دینی و اصل تربیت اخلاقی آگاهانه. در پاسخ به سوال سوم، عناوین سیزده روش تربیت اخلاقی از دیدگاه مطهری عبارتند از: تقویت اراده، عبادت و پرستش، محبت وخشونت، علم آموزی، مراقبه و محاسبه، محبت وارادت اولیا، ازدواج، جهاد، کار، هجرت، زهد، تقوا وتوبه. این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی- نظری است. روش تحقیق به کار گرفته شده دراین پژوهش روش توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای واستفاده از فیش بوده است. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز روش تحلیل محتواست.
بررسی صیرورت انسان از دیدگاه قرآن و سنت و طرق وصول به آن
نویسنده:
رقیه باقرنژاد قولنجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از بازگشت به سوی خداوند دو مفهوم و دو تعبیر می توانیم داشته باشیم. یکی اینکه در رجعت بی تفاوت و بی توجه باشیم و بازگشتی قائل نباشیم، مفهوم و تعبیر دوم از اعتقاد به قیامت و رجعت به سوی خداوند این است که انسان ضمن اینکه بُرده می شود یعنی تدریجاً برحسب طبیعت به پایان عمر نزدیک می شود، اراده بازگشت دارد، و چون اراده بازگشت دارد تدارکات تهیه می کند، خود را آماده می‌کند، مسیر حرکت و منتهای حرکت را برای خود تصویر می کند مطابق قاعده و قانون الهی عمل می کند، در صراط مستقیم گام برمی دارد انسان شدن، صیرورت، پویش و حرکتی است خودآگاه، محیط آگاه، خودساز، محیط ساز و انتخاب گر که بر اساس انتخاب آگاهانه و آزادانه اش، هم خود را می سازد و هم در تغییر ساخت محیط طبیعی خود دخالت گسترده ای دارد و محیط اجتماعی خود را می سازد این رساله نشان می دهد اسلامی که پانزده قرن قبل پایه گذاری شده است در شدن انسان چه نظراتی دارد که قابل بحث است. باز در اهمیت آن این بس است که انسان را از حالت جمود و حیوان بودن بیرون کشیده و به انسان شدن تبدیل می کند.لذا این رساله به دنبال پرده برداری از اندیشه اسلام و بزرگان اسلامی در خصوص مفهوم صیرورت و همچنین در خصوص طرق وصول به صیرورت یعنی انسان شدن، به کمال رسیدن، می باشد.: در رساله حاضر در بخش مباحث نظری کل مباحث تربیت را در نه بخش شامل: بحث دیدگاه ها و نقطه نظرات (که خود شامل چهار بحث معرفت شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و خداشناسی) اهداف تربیت چیست؟ محتوای تربیت چیست؟ مراحل تربیت کدامند؟ روشهای تربیتی کدامند؟ مربی تربیتی کیست؟ امتحان چیست؟ مدیریت و اجرای تربیتی یعنی چه؟ ثمره و محصول تربیت چیست؟ طبقه بندی نموده ایم. و در نهایت تعریف کامل و جامع از تربیت که مورد قبول اینجانب در این رساله بوده است عبارت است از: هدایت و اداره جریان ارتقایی و رشد یا تکامل بشر به منظور جهت دادن به سوی کمال بشر از مکتب اسلام. و سوالاتی که درصدد پاسخگویی به آن‌ها برآمده ایم عبارتند از:1.
بررسی تطبیقی تربیت دینی از دیدگاه ژان ژاک روسو و شهید مطهری
نویسنده:
مریم احسان فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث ارتباط دین و تربیت از دیرباز مورد توجه بوده است. تربیت دینی با این که ظاهری بسیار روشن دارد، ولی در عین حال از ابهام برخوردار است و بررسی جامع و دقیقی را می طلبد. مسئله مورد مطالعه ما این است که با انجام یک مطالعه بین آراء روسو و شهید مطهری، شباهت ها و تفاوت های موجود را استخراج نموده و از آن یک نتیجه کلی گرفته شود. روشی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته روش تطبیقی است، یعنی نکات مشترک و متضاد موجود در نظرات روسو و مطهری را مورد مقایسه قرار داده ایم. هدف از انجام این تحقیق این است که ببینیم میان یک متفکر غرب و یک متفکر شرق که در دوره های متفاوتی می زیسته اند در مورد تربیت و مخصوصاً تربیت دینی نکات مشترک و متضادی دیده می شود و تا آن جا که می شود سعی شده است پیشنهاداتی از میان نظرات آنان در رابطه با تعلیم و تربیت ارائه دهیم. نتیجه ای که از این تحقیق گرفته ایم این است که مطهری و روسو با این که در دو دوره متفاوت می زیسته اند، در رابطه با انسان و ابعاد و ویژگیهای او و همجنین در مورد راههای خداشناسی نظرات مشترکی دارند، ولی در ارتباط با جایگاه عقل در دین شناسی، مطهری برای عقل، ارزش بالایی قائل است، ولی روسو برای احساسات.
بررسی فلسفه مهدویت و تأثیر آن بر تربیت انسان براساس روایات
نویسنده:
سمیه نیکوگفتار ظریف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده تا با استفاده از کتب مرتبط با موضوع به بررسی ماهیت هدف و چگونگی تحقق مهدویت پرداخته شودو سپس دلالتهای تربیتی ناشی از اعتقاد به مهدویت استنتاج گردد.همچنین در تحقیق مشخص گردیده که فلسفه وجودی مهدویت خالی نبودن زمین از امام و حجت الهی میباشد.
بررسی و تحلیل دیدگاه‌های معرفت‌شناسی ملاصدرا و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
مهدی مظاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت متعالیه که بنای رفیع آن توسط ملاصدرا بنا نهاده شده به عنوان قله فلسفه و حکمت اسلامی از جایگاه و منزلت رفیعی برخوردار است. ولیکن برخلاف این رفعت، همچنان شکست و گسستی میان مبانی آن با دیگر رشته‌های علوم انسانی، بالاخص رشته‌هایی که بخشی از بن مایه‌های معرفتیشان را وامدار فلسفه می‌باشند، وجود دارد. لذا ما در این پایان نامه که مبتنی بر طرح‌ تحقیق کیفی است و تبیین و استنتاج دلالتهای تربیتی را هدف خود قرار داده است با استفاده از شیوه‌ی تحلیلی- استنتاجی، سعی در آن داریم که با تبیین رابطه فلسفه و تعلیم و تربیت در چهارچوب معرفت‌شناسی فلسفه صدرا به استنتاج و استنباط دلالت‌های تربیتی مترتب بر آن دست یابیم. بر این مبنا با تبیین ارکان اصلی معرفت در حکمت متعالیه و چگونگی اتحاد علم و عالم و معلوم در این نظام حکمی به تبیین مبانی، اصول، روشها، رابطه معلم - متعلم و...در قالب نظام تربیت صدرایی پرداخته‌ایم.برخی از نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که صدرا هرگونه ثنویت را در نظام فلسفه ی خود طرد می نماید و یک نظام در هم تنیده و منسجم فلسفی پدید می آورد به گونه ای که مبانی هستی‌شناسی آن چون اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود و حرکت جوهری که از مباحث اصلی هستی‌شناسی فلسفه ی اوست کاملاً در مباحث معرفت شناسی وی نیز دخیل و تأثیر گذار است. همچنین برخی از دلالت های تربیتی مترتب بر معرفت شناسی وی را می توان به شرح ذیل بیان نمود: اهداف تربیت صدرایی در قالب دو رویکرد نتیجه محور و فرایند محورقابل تبیین است. مبانی تربیتی: طرد ثنویت نفس و بدن (در هم تنیدگی نفس و بدن)، مساوقت علم با وجود، وحدت تشکیکی علم، تجرد شناخت، طرد حصر علم در علم تجربی و... در نظام تربیت صدرایی قابل تبیین و استنتاج است. همچنین برخی از اصول تربیت صدرایی عبارتند از: جامع‌نگری در علم، اسناد، تفرد، خودشناسی، توجه به مراتب نیاز و استعدادهای آدمی، ارزشمندی علم، تعلیم و تعلم؛ ضمن آنکه درون‌نگری، حکمت آموزی، سیر آفاقی، سیر انفسی، بستر سازی جهت تحقق کشف و ... نیز از روش‌های تربیت صدرایی مبتنی بر وجه معرفت‌شناسی فلسفه وی است.
  • تعداد رکورد ها : 45