جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 79
تجربیات والدین سالمند از داشتن فرزند معلول ذهنی-پژوهشی به روش پدیدارشناسی
نویسنده:
آریا همدان‌چی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف تحقیق : هدف از مطالعه حاضر توصیف تجربیات والدین سالمند از داشتن فرزند معلول ذهنی می باشد.روش بررسی : این مطالعه کیفی با استفاده از روش فنومنولوژی به توصیف تجربیات سالمندان دارای فرزند معلول ذهنی می پردازد. شرکت کنندگان با استفاده از انتخاب هدفمند برگزیده شدند و با آنان مصاحبه بدون ساختار انجام گرفت. این مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع داده ها، ادامه یافت. داده ها با روش 7 مرحله ای کلایزی آنالیزشدند. معانی استخراج شده در قالب خوشه مضامینی سازمان دهی شد که منتج به مضامین اصلی گردید. سپس این مفاهیم به صورت یک شرح جامع نوشته شد که شامل توصیف تجربه داشتن فرزند معلول ذهنی توسط سالمند می باشد. خلاصه این توصیف به صورت ساختار اصلی پدیده ارائه گردیده است . یافته ها: 4 مضمون اصلی که از یافته ها حاصل گردید به شرح زیر می باشد: "تلخکامی" های تجربه شده توسط والدین سالمند دارای فرزند معلول ذهنی،"دلبستگی" ، "معنویت تجربه شده" ،"رضایت از حمایت". علاوه بر مشکلاتی که همه والدین بطور معمول ممکن است با آن مواجه شوند، والدین سالمند دارای فرزند معلول ذهنی رنج ها و تلخی های زیادی را تجربه نموده اند. آنان اگرچه سختی های زیادی را در زندگیداشته اند ولی فرزند معلول را مقصر و عامل آن نمی دانند. آنها بیشتر عدم حمایت های اجتماعی موثر را به عنوان علت مشکلات معرفی می کنند. در این مطالعه شواهدی دال براینکه انسجام و روابط خانوادگی به علت حضور مددجو متزلزل شده است بدست نیامد .از طرف دیگر یک وابستگی عاطفی مشخص بین والدین و مددجو وجود دارد. والدین از سویی به این واقعیت توجه دارند که مددجو نمی تواند زندگی مستقل داشته باشد و از سویی دیگر کمبود حمایت های اجتماعی را حس می کنند و خود را تنها مراقبت کننده از مددجو می یابند. این وضعیت موجب نگرانی شدید آنها از آینده مددجو بعد از فوت والدین می گردد. والدین عمدتاً دارای دیدگاه معنوی می باشند به صورتی که حضور مددجو را خواست خداوند می دانندو هنگام مواجهه با مشکلات به خداوند توکل می کنند.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به محققین در بررسی بیشتر نیازها و درخواست های سالمندان دارای فرزند معلول ذهنی کمک نماید. توصیه می شود، فرایند حمایت ها ازخانواده های این گروه از سالمندان مورد بررسی دقیق تری قرار گیرد. همچنین فرایند کمک به این سالمندان در کنار آمدن با مشکلات، از طریق افزایش باور های معنوی ، می تواند موضوع یک مطالعه جداگانه با رویکرد گراندد تئوری باشد.
جستارهای هرمنوتیکی در علم اطلاع رسانی
نویسنده:
نرگس نشاط
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
حقیقت ترس ‌آگاهی در گذار از ساحت مفهوم به ساحت تجربه سینمایی در پرتو تفکر هایدگر
نویسنده:
محمدصادق صادقی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به تحلیل حوزه معنایی ترس در اندیشه‌ هایدگر پرداخته، و تلاش کرده‌ایم اثبات نماییم که این حوزه معنایی در طیفی از امر نااصیل (ترس) تا امر اصیل (ترس‌آگاهی) تعریف می‌شود و رسیدن به یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در سیری تدریجی از استحاله حوزه معنایی ترس میسر است. نقطه آغازین این طیف پدیدار ترس است در مقام امر نااصیل آغازین که به‌مثابه نخستین پله به ما کمک می‌کند تا پس از گذر از مراتب میانی رعشت، دهشت و وحشت به سوی پله غایی اصالت که همان ترس‌آگاهی است حرکت نماییم. یعنی چنانکه هایدگر معتقد است حرکت به سوی امر اصیل ناگزیر از گذار از ساحت بی‌اصالتی است. اهمیت یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در دوران فراموشی مطلق هستی، در ایجاد التفات در دازاین نسبت به هستی و کمک به او برای حرکت به سوی اصیلانه بودن آشکار می‌شود. سپس یکی از مهم‌ترین مضامین اندیشه هایدگر یعنی «رویداد حقیقت» از منظر وقوع آن در کار هنری و به طور خاص هنر فیلم مورد تأمل قرار می‌گیرد و تلاش می‌شود که با طرح مفهوم پیکار میان پوشیدگی و ناپوشیدگی در کار هنری، که هایدگر آن را پیکار میان زمین و جهان می‌نامد، به سیطره تماشاگر در تفسیر جهان فیلم خاتمه داده شود زیرا با این رویکرد، تماشاگر دیگر سوژه‌ای نیست که بخواهد فیلم را به ابژه‌ای برای شناخت خویش بدل نماید بلکه در یک رویارویی با جهانِ فیلم در پرده فرو افکندن از حقیقت در ساحت فیلم یاری رسانده و با تفسیر خود از فیلم، در تحقق رویداد حقیقت مشارکت می‌نماید. پدیدارشناسی هرمنوتیک به عنوان روش‌شناسی این رساله به ما یاری می‌رساند که دریابیم چگونه تجربه رویارویی با جهان فیلم، تماشاگر را به پرسش هستی‌شناختی خودش از فهم فیلم رهنمون می‌گردد زیرا هر تفسیر، تماشاگر را به فهم از هستیِ خودش، در مقام دازاین در-جهان ارجاع می‌دهد؛ دازاینی که بازیگر است و درگیر با جهان و نه مشاهده‌‌گری صرف در ساحت تفکر محاسبه‌گر دکارتی و به دور از تجربه در-جهان-بودن. در نهایت نظریه نهایی این رساله مطرح می‌شود که از ترکیب آرای هایدگر با سه نظریه‌ سینمایی در باب غایت سینمای وحشت متعلق به نوئل کارول، سینتیا فریلند و جرج اوچوا حاصل آمده است. در طرح نظریه نهایی از توانش‌های این سه نظریه استفاده شده و نقطه ضعف آن‌ها، که تفکر محاسبه‌گر دکارتی و غفلت از پرسش هستی است، به مدد تفکر تأملی هایدگر مرتفع می‌گردد. نظریه نهایی این رساله معتقد است هیولا، به مثابه تجسم شرّ و عنصر محوری سینمای وحشت، در جلوه‌های متفاوتی از پدیدار ترس (شامل ترس، رعشت، دهشت، وحشت و ترس‌آگاهی) تجلی می‌یابد. سینمای وحشت با طرح عناصر اساسی تحلیل هرمنوتیکی هایدگر (یعنی جهان، مرگ، گناه، طرح‌افکنی و اصالت) در نسبت با دازاین در قالب بیان سینمایی، امکان ظهور «رویداد حقیقت» در جهان فیلم را با مشارکت تماشاگر، در مقام دازاین تفسیرکننده، فراهم می‌آورد و «رویداد حقیقت» منکشف‌شده در این سینما، یافتگی بنیادین «ترس‌آگاهی» است که در جهانی سینمایی برساخته از 5 ژانر اساسی شامل ژانر ترس، ژانر رعشت، ژانر دهشت، ژانر وحشت و در نهایت ژانر ترس‌آگاهی از خویش پرده فرو می‌افکند.
نگاه به آثار سهراب سپهری از منظر هایدگر
نویسنده:
زهرا سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمطالعهی نقاشی‌های سپهری با رویکردهای فلسفی هستی‌شناسانه، جهت ایجاد درک عمیق‌تر و گشودن معناهای تازه و همچنین یافتن فاکتورهایی که به آن‌ها ارزش و اعتبار هنری می‌بخشد، مهم و ضروری بنظر می‌رسد. هدف اصلی این پژوهش، تفسیر وجوه اعتبار بخشی به آثار نقاشی سهراب سپهری بر اساس پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر هایدگر و هدف دیگرش، بررسی چگونگی غلبه بر زیبایی شناسی مدرن در در این آثار است. در راستای اهداف ذکر شده، پژوهش حاضر حول پاسخگویی به دو پرسش پیشرو شکل می‌گیرد: 1.تفسیر وجوه اعتباربخشی در نقاشی های سهراب بر اساس پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر چگونه امکان پذیر است؟ 2. براساس آراء هایدگر در نقاشیهای سهراب غلبه بر زیبایی شناسی مدرن چگونه صورت می‌گیرد؟ فرض بر اینست که وجوه اعتباربخشی و ارزش هنری که در پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر تعریف شده است، رهیافتی برای چگونگی تحلیل تجلی حقیقت هستی در نقاشی‌های سهراب سپهری فراهم می‌کند و دیگر اینکه، این آثار به علت ماده شکنی و تأثیر هنر شرق دور، خارج از حوزه‌ی متافیزیک و زیبایی‌شناسی مدرن قرار گرفته‌اند. ارزش هنر نزد هایدگر کشف حقیقت هستی موجودات است و این امر در هنر مدرن پیش نمی‌آید مگر آن‌که آثار هنری واجد شرایطی باشند که بتوان به صورت کاملاً پسامدرن با آن‌ها مواجه شد، تا بتوان از زیبایی‌شناسی مدرن برگذشت. نهایتا، "نیستی" یا ظهور "امر پیدا" از دل "امرناپیدا" در بوم نقاشی و تأثیر عمیق هنر آسیای شرقی بر آثار سهراب، موجب پیش‌آمد حقیقت به مثابه‌ی ناپوشیدگی می‌شود و این آثار با مواجه پدیدارشناسانه به شکلی پسامدرن، می‌توانند از زیبایی‌شناسی مدرن برگذرند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی تدوین شده است کهروشی کیفی است.
مفهوم «دیگری» در فلسفه ایمانوئل لویناس
نویسنده:
مهدی مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل لویناس یکی از معروفترین فیلسوفان اخلاق در جهان معاصر می‌باشد که به تعبیر خودش به اخلاق، اعتبار فلسفی دوباره‌ای بخشید. لویناس مواجهه با «دیگری» را شرط امکان اخلاق معرفی می‌کند.این پژوهش تلاشی در بررسی جوانب این مواجهه می‌باشد.در فصل اول «تاریخچه غیریت» مختصری آورده شده است.فصل دوم به بررسی مبانی اندیشه لویناس اختصاص داده شده است. در این فصل به توصیف طرح لویناس در اخلاق و معنای اخلاق نزد او، گذر لویناس از پدیدارشناسی و اهمیت بُعد یهودی اندیشه وی پرداخته شده است.فصل سوم جوانب مواجهه با دیگری مورد بررسی قرار گرفته است. در این قسمت ابتدا توصیف «من» قبل از مواجهه با دیگری بررسی شده و این‌که ما در هیئت «نامتناهی» و «چهره»، دیگری را ملاقات می‌نماییم. سپس اوصاف این مواجهه در قالب زبان به تصویر کشیده شده و جوهره اخلاقی زبان بیان گردید. همچنین در ادامه تلاش لویناس برای گذر از زبان هستی‌شناسانه برای مواجهه با دیگری و بررسیِ مسئولیت نامتناهی و مسئله عدالت و سیاستمورد بحث قرار گرفت. در آخر به بیان توفیق لویناس در بنیان نهادن یک اخلاق دیگر آیین با استفاده از پدیدارشناسی غیریت خاص خودش اشاره گردید و این‌که هرچند «ماسوای هستی» قدمی بلند به گذر ازهستی شناسی به ماسوای هستی است، اما به نظر می‌رسد سرنوشت لویناس همچون اولیس که به موطنش ایتاکا بازگشت، بازگشتی «ناخواسته» به موطن هستی شناسی خویش می باشد.
بررسی و نقد رویکرد پدیدارشناسی دینی هانری کربن
نویسنده:
رحمان مرتضوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی کربن، بر دو ستون اسلام ایرانی و تأویل استوار شده است، اساساً ماهیتی دینی دارد و شناخت پدیدارشناسانه از امور و چیزها در منشور پدیدارشناسی کربن، به معنای سنجش نسبت میان آن‌ها و امر قدسی است. با این اوصاف باید در انتساب کربن به سنت پدیدارشناسی و پدیدارشناس‌خواندن کربن جانب احتیاط را رعایت کرد؛ پدیدارشناسی مدنظر کربن اساساً صبغه‌ای دینی دارد و کربن به دنبال طرح چهارچوبی است که پروژه‌ی دین‌شناسانه‌اش در آن جای بگیرد؛ او در این مسیر آنچه را فراخور کار خود می‌یابد، به‌کار می‌بندد: چه پدیدارشناسی هیدگر و چه عرفان ابن‌عربی یا فلسفه سهروردی. این پدیدارشناسی راستین یا تأویل، چیزی نیست که مشابهی در مکاتب غربی داشته باشد؛ لذا اگر سخن از پدیدارشناسی هم در میان است، مراد، نوعی خاص از پدیدارشناسی است که اگر حتی بپذیریم در روش متأثر از هوسرل یا هیدگر است، در جهان‌بینی نمی‌تواند با آن‌ها هم‌داستان باشد و چنین نیز نیست. پدیدارشناسی کربن یا تأویل، با فراهم‌ساختن امکان به اول بردن چیزها، نسبت آن‌ها را با امر قدسی روشن می‌کند؛ چیزی که منجر به آشکارشدن ساختارهای مشترک ادیان می‌شود و به مبنایی برای «دین‌شناسی تطبیقی» و «تقریب ادیان» تبدیل می‌شود. نوشتار حاضر پس از مقدمه، با بخشی پیرامون «پدیدارشناسی کربن» ادامه می‌یابد و پس از طرح‌هایی پیرامون «اسلام ایرانی» و «تأویل»، با بخشی با عنوان «پدیدارشناسی دینی کربن: از اسلام ایرانی تا تأویل» خاتمه می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 121 تا 142
ناکامی تئوری‏های بازنمودگرایی مرتبه‌ی اوّل در تبیین خصیصه‌ی سوبژکتیو تجربه
نویسنده:
مهدی همازاده ابیانه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این مقاله، کارآمدی تئوری‏های بازنمودگرایی مرتبه‌ی اوّل برای تبیین خصیصه‌ی سوبژکتیو تجربیات پدیداری را موردبررسی قرار می‏دهد. نویسنده پس از توضیحی کوتاه درباره‌ی بازنمودگرایی، به سراغ توضیح مسأله‌ی این مقاله می‏رود: تبیین خصیصه‌ی سوبژکتیو تجربیات که علاوه بر خصیصه‌ی کیفی، معضل دشوار فیزیکالیسم برای تقلیل پدیدارشناسی به حیث التفاتی است. نویسنده به تئوری‏های کارکردگرایانه‌‌ی شومیکر و خودبازنمودگرایانه‌ی کریگل برای تبیین خصیصه‌ی سوبژکتیو اشاره می‏کند و اشکالات وارد بر آن‏ها را شرح می‏دهد. سپس به داعیه‌ی سایر بزرگان بازنمودگرایی می‏پردازد که تأمین خصیصه‌ی سوبژکتیو را در قالب همان فرایند بازنمایی و بی‏نیاز از تئوری‏پردازی مجزا، در نظر می‏گیرند. وی با توضیح و بررسی فرایند بازنمایی، نتیجه می‏گیرد که فرایند مذکور، از عهده‌ی تبیین خصیصه‌ی سوبژکتیو تجربه برنمی‏‏آید و همان مسأله‌ی دشوار و شکاف تبیینی، عود می‏کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
خوانش پدیدارشناسی از رمان های ویرجینیا وولف: روند شکل گیری نفس
نویسنده:
ساغر نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائل رمان های وولف مسئله ی نفس است. وولف در صدد توضیح دادن نفس از طریق ایده های مهمی مثل زمان وروی آورندگیمی باشد. این دو مفهوم از مسائل مهم فلسفه ی هوسرل است. همچنین فلسفه ی هوسرل در پیروشن کردن مسائل مهمی مانند آگاهی و آگاهی از خود بود. در یک بررسی تطبیقی میان فلسفه ی هوسرل و جهان بینی وولف نشان داده شده است که کاراکترهای رمان آگاهی از خود را از طریق مسائل مهمی از جمله زمان، جابجایی های زمانی سالم، میان-ذهنی، حکم پرهیزی، روی آورندگیمقوله ای و خصوصیات دیگر پدیده شناختیبه دست می آورند. از سوی دیگر وولف نشان می دهد کاراکترهایی که قوه ی ذهنی ناسالمی دارند، خودآگاهی ناقصی نیز دارند. بعضی از کاراکترهای او که از نابهنجاری های ذهنی و نواقص فیزیکی رنج می برند خودآگاهی متفاوتی از کاراکترهای نرمال او دارند. در سه رمان بررسی شده در این رساله، خانوم دالووی، موج ها و به سوی فانوس دریایی، وولف ماهرانه بر اهمیت خودآگاهی به عنوان یکی از اساسی ترین معیارها در مشخص کردن هویت کاراکترهای خود تاکید می کند.
بررسی تبلور اندیشه‎های اگزیستانسیالیستی در نمایشنامه‎های سارتر
نویسنده:
مصطفی حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش سعی بر آن است که موقعیت های سیاسی و روند حرکت فلسفه در فرانسه ِ دوران سارتر به صورت اختصار بررسی شود و سپس کلیات نظریات فلسفی وی در خصوص اگزیستانسیالیسم و پدیدار شناسی و تاثیر آن بر درام مورد تحلیل قرار گیرد . جنگ جهانی بر روی افکار و شیوه زندگی مردم اروپا بسیار تاثیر گذاشته است . اسارت سارتر در یک کلیسا در آلمان و مطالعه آثار فیلسوفان آلمانی چون هایدگر بر کل روند فلسفی فرانسه تاثیر گذار بوده است.پس از اتفاقان جنگ جهانی این فیلسوفان بر آن شدن تا دوباره ، زیستن ، مفهوم هستی ، حضور در مقابل دیگران و در کل آنچه در زندگی به آن درگیر هستندرا به انسان فرو شده در خود اروپائی یاد آور شوند.فلسفه اگزیستانسیالیسم فلسفه ایست که جهت تعریف زندگی بشر و آشتی آن بوجود آمد . تاثیر آن بر نمایش سبب ایجاد نوعی تئاتر آموزشی شد . تئاتری که دائما در تلاش است انسان را نسبت به آنچه انجام می دهد متعهد سازد و او را به جهان اطرافش آگاه سازد و انسان را از زیر بار حرف های بیهوده روان شناختی و آنچه که وراثت بر او خواسته است بر هاند.فلسفه اگزیستانسیالیسم بر دوران خود تاثیر گذاشته است اما اکنون با توجه به رویکرد های متفاوتی که از منظر های دیگر در حوزه هایی چون ادبیات و نمایش شکل گرفته است . شاید چندان قدرت سابقه خود را نداشته باشد . اما برگی از تاریخ فلسفه است.
وجود و عدم در فلسفه هایدگر
نویسنده:
ثمانه درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به فلسفه هایدگر باید به عنوان راه نگریست او تمام کاوشهای فلسفی اش را بدین پرسش معطوف داشت که وجود چیست و همین ÷رسش به چه معناست؟ به فلسفه هایدگر باید به عنوان یک راه نگریست ذیرا به گفته خود ائ اقتضائ ذاتی پرسشی که او بدان پرداخته همین است واز وجود پرسیدن بایدموضوع اصلی تفکر باشد هایدگر از رهگذر اندیشه ای که از حقیقت آغاز می کند بار دیکر متافیزیک را مورد سوال قرار میدهد وآن را برای دستیابی به پرسش از وجود ناکافی میداند.زیرا متافیزیک وجود را به عنوان امری گشوده و ظهور نمی شناسد .پرسش از وجود و پرسش تز عدم ذاتاً به یکدیگر پیئسته اند با توجه به عدم پرسش از وجود به گونه ای مطرح می شود که ما رابه ظهور حقیقت وجود که بنیاد موجودات است،رهنمئن می سازد این عدم بماهو عدم نیست و عدم آیینه هستی است
  • تعداد رکورد ها : 79