جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 60
عقل و نقل از منظر آیت‌الله جوادی آملی
نویسنده:
محمد علی سوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
روش‌شناسی علوم وابستگی تام دارد به نوع معرفت‌شناسی آن، زیرا معرفت‌شناسی تعیین‌‎کننده ظرفیت و صورت‌بندی نظام دانایی و حیات اجتماعی در هر تمدن و فرهنگی است‌. تحصیل معرفت نسبت به دین، وابسته به بهره‌گیریِ هم‌زمان از تمام منابع معرفتی معتبر است؛ بنابراین عقل و نقل فقط با هم‌‌دیگر می‌توانند معرف گزاره‌ها و آموزه‎های اسلام و نیز حجت شرعی دین حنیف باشند. هیچ‌یک از این دو نمی‌تواند به‌‎‌تنهایی به تمام آنچه هست و آنچه باید احاطه بیابد، زیرا معرفت دینی محصول سنجش و تعامل توأمان دانش نقلی و دانش عقلی است. اسلام، هم‌زمان، هم توانایی بهره‌گیری از قابلیت‌های بی‌پایان عقل و نقل ‌را داراست، هم قادر است مبانی جامع و خطوط کلی بسیاری از علوم را فراهم آورد. این پژوهش در پی آن است که به پرسش بنیادین زیر با روش تحلیل عقلانی و با تمرکز بر دیدگاه عالم فرزانه، حضرت آیت‎الله العظمی جوادی آملی، پاسخ گوید: در فرآیند استنباط در قلمروهای گوناگون دین اسلام، چه نسبتی بین عقل و نقل برقرار است؟ یافته‌های این پژوهش عبارت‌اند از: تعیین مراد از دین و علم؛ روش به‌کارگیری هر یک از عقل و نقل در فرآیند استنباط؛ وجود هماهنگی بین عقل و نقل؛ روش رفع ناهماهنگی‌های ظاهری بین عقل و نقل؛ در خصوص علوم انسانی، ضرورت همراهی عقل و نقل با یکدیگر در تمام فرآیند استنباط.
صفحات :
از صفحه 67 تا 93
ارتباط وجودشناسی با معرفت‌شناسی از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
لاله حقیقت، فاطمه صادقیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
وجود و معرفت دو محور بحث در حوزه ی فلسفی اسلام به شمار می روند که مقولات علم، اتحاد عقل و معقول و ظهورات وجود در ذیل آن مباحث مطرح می گردد. وجود علم وجودی خارجی است که اصالتا و به منزله ی وصفی نفسانی در فضای نفس جعل می شود و به تبع آن، ماهیت علم محقق می گردد و در ظل وجود علم، وجود ذهنی معلوم و به تبع آن، ماهیت معلوم نیز جعل می گردد. صدرالمتالهین معتقد است که در حقیقت، علم نحوه ای از وجود است؛ چراکه علم حق تعالی به اشیا و به ذات خود و علم نفس به ذات خویش و هم چنین تعقل جواهر مجرد کیف نفسانی نیست؛ بنابراین در علم به غیر، آن هم در علم انفعالی، صورت علمیه ملازم با فعل و انفعال نفسانی و اضافه ی به خارج است. نفس در تکامل جوهری، به اعتبار تجرد برزخی، به عالم مثال متصل شده، صور خیالی را شهود می نماید. سر مکاشفات، معراج جسمانی و حشر عوالم وجودی به همین مرتبه ی نفس ارتباط دارد. صور عقلی رشح وجود عقل مجردند و به طور مسلم، مرتسم در نفس نمی باشند. و نفس در مقام صعود به عالم مجردات، با عقل مجرد و مثال نوری متحد شده، در نتیجه ی این اتحاد، حقایق و معارف کلی را شهود می نماید.
صفحات :
از صفحه 175 تا 198
علم خداوند
عنوان :
نویسنده:
علی مطهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چگونگی علم خداوند به مخلوقات باتوجه به بساطت ذات او، مسأله ای است که از دیرباز مورد بحث فلاسفه اسلامی بوده است. حکمای مشاء قایل به علم حصولی فعلی خداوند به اشیاء و حکمای اشراقی معتقد به علم حضوری باری تعالی به اشیاء بوده اند و در اینکه این علم، اجمالی است یا تفصیلی و اگر تفصیلی است چگونه با بساطت ذات حق سازگار است نیز آرایی مطرح بوده است. از جمله مسائلی که در حکمت متعالیه ملاصدرا به خوبی حل شده است، همین مسأله است. وی براساس (اصالت وجود) ثابت کرده است که علم تفصیلی خداوند به اشیاء منافاتی با بساطت ذات حق ندارد و علم اجمالی حق تعالی در عین کشف تفصیلی است و بدین وسیله این مشکل را حل نموده است.
صفحات :
از صفحه 243 تا 352
مسئله باور پایه و نظام معرفتی علامه طباطبایی
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نظریه مبناگرایی یکی از دیرینه‌ترین و مهم‌ترین رهیافت‌ها در معرفت‌شناسی تلقی ‌می‌شود. از دو قسم اساسی مبناگرایی، مبناگرایی کلاسیک و معتدل، در مقاله حاضر، مبناگرایی کلاسیک را انتخاب کرده‌ایم و از دو شکل مبناگرایی درون‌گرایانه و برون‌گرایانه، دومی را بررسی می‌کنیم. در نوشتار حاضر هر دو دسته از مبناگرایی ساده و مضاعف و تمایزات اساسی آن‌ها را کاویده‌ایم. ادعای اصلی مبناگرایی کلاسیک برون‌گرایانه این است که باورهای ما به دو دسته پایه و استنتاجی تقسیم می‌شوند و همه باورهای استنتاجی ما، در فرایند توجیهی، باید به باورهای پایه بازگردند، در غیر این‌ صورت دچار دور یا تسلسل خواهیم شد. در مقاله حاضر کوشش خواهد شد تا علاوه ‌بر آن‌که کاستی‌های نظریه مبناگرایی نشان داده می‌شود به این کاستی‌ها، بر اساس نظام معرفتی علامه، پاسخ‌هایی داده شود. علامه طباطبایی در نظام معرفتی خود دستگاهی از روابط میان باورها، بر اساس سه اصل، سامان می‌دهد که این دستگاه اولاً، تمایز میان بدیهیات اولیه و ثانویه را مشخص ‌می‌کند؛ ثانیاً، ضمن نقد معرفت خطاپذیر از معرفت خطاناپذیر دفاع می‌کند؛ ثالثاً، روش دست‌یابی به معرفت یقینی را تبیین ‌می‌کند؛ و بالاخره، ضمن نقد بر مبناگرایی ساده، مبناگرایی مضاعف را رویکرد درست بر‌می‌شمارد. خطاپذیری و خطاناپذیری و در نتیجه، تصحیح باورهای پایه اساسی‌ترین ضعف و کاستی در مبناگرایی است. با توجه به مبنای علامه طباطبایی، درباره معرفت یقینی، که باید در نهایت همه معرفت‌ها به بدیهیات ختم و بدیهیات ثانویه نیز با روابط ویژه‌ای به بدیهیات اولی یا سه اصل اولی منتهی شوند؛ می‌توان خلل اساسی در مبناگرایی، که همان معرفت تزلزل‌پذیر غیر یقینی است، را مورد پرسش قرار داد. مهم‌ترین دستاورد علامه، در حوزه معرفتی، دفاع از معرفت یقینی بر اساس اولیات و امکان دست‌یابی به معرفت خطاناپذیر است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
بررسی برهان علامه طباطبایی بر اتحاد عاقل و معقول
نویسنده:
محمد هادی توکلی، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
اثبات نظریه اتحاد عاقل و معقول و پاسخ به ایرادات ابن سینا بر این مسئله، از جمله ابتکارات و نوآوری‌های فلسفی صدرالمتألهین به‌شمار می‌رود. علامه طباطبایی با وجود انتقاداتی که بر یکی از براهین صدرالمتألهین دارد، خود اتحاد عاقل و معقول را می‌پذیرد و برای اثبات آن روش جدیدی را به‌کار می‌گیرد. در این مقاله علاوه‌بر بررسی انتقادی برهان علامه طباطبایی، از وجوه افتراق دیدگاه علامه و صدرالمتألهین در این مسئله بحث خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 52
نقد و بررسی اشکالات علامه طباطبایی بر برهان تضایف در اثبات اتحاد عاقل و معقول
نویسنده:
محمد هادی توکلی، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
برهان تضایف یکی از مهم‌ترین براهینی است که ملاصدرا برای اثبات اتحاد میان عاقل و معقول اقامه کرده است. این برهان پس از ملاصدرا مورد مناقشه فراوانی قرار گرفت؛ برخی از حکما آن را پذیرفتند و برخی دیگر به چالش کشیدند. مرحوم علامه طباطبایی از آن دسته حکمایی است که برهان مذکور را تام ندانسته و بر آن اشکالات متعددی وارد کرده است و خود در بدایة الحکمة و نیز نهایة الحکمة برای اثبات اتحاد عاقل و معقول راه دیگری را در پیش می‌گیرد. اما به نظر می‌رسد که هیچ‌یک از اشکالات علامه بر این برهان وارد نیستند.
صفحات :
از صفحه 23 تا 39
بررسی تطبیقی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی در باب سلوک عرفانی
نویسنده:
اعظم اسلامی نشلجی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
در این مقاله سعی بر آن است تا به مسئله سلوک عرفانی در تفکر فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی بپردازیم. مهم‌ترین هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد که نوآوری‌های علامه طباطبایی در این مسئله، بر اساس مبانی نظری فلسفه او، چه بوده است. ملاصدرا اسفار اربعه خود را بر اساس آموزه‌های عرفانی ابن‌عربی، به‌‌خصوص سفرهای چهارگانه انسان برای سلوک در حقایق الهی تنظیم می‌کند و تلاش دارد تفسیری فلسفی از سلوک عرفانی انسان در مسیر الی الله ارائه کند. او مقصد سلوک عرفانی را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری می‌داند و از قرب الهی نیز در همین پارادایم صحبت می‌کند ولی آن را متفرع بر حکمت نظری و مباحث وجودشناسی می‌داند. علامه طباطبایی با اثبات وحدت شخصی وجود به عنوان اولین مسئله فلسفی، با ظرافت تمام، طرح ملاصدرا از سلوک عرفانی را با توجه به مبانی خویش تغییر می‌دهد. در فلسفه او سلوک عرفانی جهت نزدیک‌شدن به واقعیت مطلق و رسیدن به قرب الهی بدون واسطه‌هایی که ملاصدرا مطرح می‌کند، محقق می‌شود
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
رازگشایی وقوع خطا در ادراکات حسی در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی
نویسنده:
فروغ رحیم پور، فاطمه زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وقوع خطا در ادراک حسی، به ‌کرات برای همگان رخ می‌دهد و رمز‌گشایی از کیفیت و منشأ وقوع آن می‌تواند در بسیاری از مسائل معرفت‌‌‌شناسی مؤثر باشد. با مراجعه به آثار فلاسفه‌ای هم‌چون خواجه نصیر‌الدین طوسی و علامه طباطبایی روشن می‌شود که هر دو فیلسوف معتقدند ادراک حسی حاصل تأثیر امر محسوس در اندام قوه حسی است. به گفته خواجه و همچنین علامه، خطای در احساس امکان‌پذیر نیست بلکه منشأ وقوع خطا در ادراکات حسی را باید در تطبیق‌دادن محسوس با واقعیت خارجی جست‌وجو کرد که این امر در اصل از شئون عقل به‌شمار می‌رود، منتهی ادراک حسی از شرایط حصول حکم عقلی است. از نظر علامه، ادراکات حسی به علم حضوری برمی‌گردد و این، می‌تواند تأکیدی بر خطاناپذیری ادراک حسی باشد، ولی تصریحی در این مورد در آثار خواجه دیده نمی‌شود.
صفحات :
از صفحه 41 تا 65
باورهای پایه و چگونگی تحصیل معرفت عینی و ضروری از دید فیلسوفان مسلمان و تحلیلی نوین و وجود شناختی از آنها
نویسنده:
مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
در فلسفه کلاسیک به مجموعه ای از قضایا که آدمی به کشف آن‌ها همت می‌گمارد و صدق آن‌ها را بر اساس معیار مطابقت توضیح می‌دهد معرفت اطلاق می‌شود و معرفتِ مطلوب معرفتی است که واجد دو وصف عینیت و ضرورت باشد. چنین معرفتی، بدون شک باید در فرایندی شکل گیرد که هم انعکاس حقایق امور را تضمین کند و هم از توان مقاومتی بالا در برابر حملات شکاکانه برخوردار باشد. در این صورت معرفت حاصل واجد کمالات مطلوب معرفت یعنی عینیت و ضرورت خواهد بود. فیلسوفان مسلمان برای دسترسی به چنین معرفتی بحث تصدیقات بدیهی و ملاک بداهت آن‌ها را پیش کشیده و ضمن اعتقاد به عینیت و ضرورت بدیهی‌ها، ارجاع نظری‌ها به بدیهی‌ها را شرط عینیت و ضرورت نظری‌ها قلمداد کرده‌اند. بیان و بررسی انتقادی نظر فیلسوفان مسلمان در مورد تصدیقات بدیهی و ملاک بداهت آن‌ها و نیز بیان و بررسی انتقادی رویکردهای مکمل در دوران معاصر و بحث در مورد میزان توفیق هر یک در تبیین چگونگی صدق تصدیقات بدیهی و تضمین معرفت عینی و ضروری، هدف اصلی این مقاله است که با پیشنهاد رویکرد وجودشناختی به عنوان رویکردی نوین که با تکیه بر مفهوم وجود و تحلیل وجود شناختی از تصدیقات پایه و اصول بدیهی اولیه به حل مسئله مبادرت می‌ورزد خاتمه می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 73
گزینش نظریه ارجح در میان نظریات ملاصدرا پیرامون علم به مادیات و در مادیات
نویسنده:
الهه زارع، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
ملاصدرا در باره علم حضوری در باب وجود‌های مادی دارای سه رویکرد متفاوت است. ایشان در مواضع بسیاری امور جسمانی را که شامل انواع اجسام و اعراض می‌باشند، از حوزه علم حضوری خارج می‌داند و معتقد است آنها نه نزد خود حضور دارند نه نزد واقعیت دیگری حضور می‌یابند و نه واقعیت دیگری نزد آنها امکان حضور دارد. ایشان بنا به مبنایی دیگر معتقد به معلوم واقع شدن مادیات نزد علت مجردشان هستند. اما بنا بر رویکرد سوم در مواضع متعدد دیگر برای کلیه موجودات ادراک و شعور قائل شده‌اند. وی در این دیدگاه، علم و وجود را مساوق می‌داند. بعلاوه به نظر ایشان حضور، شرط علم و در واقع همان حقیقت علم است. تجرد هم شرط حضور است. بنابراین لازم می‌آید امور جسمانی هم دارای نوعی علم حضوری و تجرد باشند، پس هم می‌توان از فرض وجود معلوم در نزد آنها سخن گفت و هم از فرض معلوم واقع شدن آنها به علم حضوری. در این نوشتار سعی ما بر این بوده است که بنا به تعاریف و مبانی ای که ملاصدرا در مورد علم ارائه داده‌اند، مواضع ایشان در این امر را مورد تفکیک قرار داده و در نهایت به بررسی این امر بپردازیم که کدام سخن صدرا را می‌توان به نحو مستدل نظر نهایی و دقیق ایشان در این مساله قلمداد کرد. بنا بر دلایل ارایه شده در پایان مقاله نظریه و رویکرد سوم ترجیح داده شده است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 95
  • تعداد رکورد ها : 60