جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 71
ارتباطات برهانی بنیان فرهنگ و جامعة فاضله در علم مدنی فارابی
نویسنده:
اصغر اسلامی تنها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلسوف فرهنگ جهان اسلام، فارابی، در علم مدنی خود، با رویکرد عقلی به بررسی حیات اجتماعی انسان و ابعاد گوناگون آن - ازجمله ارتباطات- پرداخته است. در اندیشة فرهنگی- ارتباطی فارابی، چرایی ارتباط انسانی همانند چگونگی آن اهمیت دارد و پرسش از چیستی، چرایی و چگونگی ارتباطات انسانی و مطالعة تحلیلی آثار او نشان می دهد «معنا» در کانون توجه او قرار داشته و «ارتباطات» هنر ساختن و به کارگیری نشانه ها برای تفهیم و مبادلة معنا بین «خود» و «دیگری» است» که سازندة نظام معنایی یا ملت (فرهنگ) و تعین بخش ساختار اجتماعی یا امّت (جامعه) است. ازاین رو، او بین ارتباطات، فرهنگ و جامعه پیوند برقرار نموده، تحول الگوی ارتباطی را موجب دگرگونی فرهنگی و اجتماعی می داند. فارابی گونه شناسی جوامع را نیز مبتنی بر الگوی ارتباطی دانسته، دغدغة اصلی اش در علم مدنی، ترسیم بهترین نوع جامعة انسانی است. بدین روی، او با شناسایی کامل ترین «معنا» - یعنی معنای یقینی و تبیین بهترین شکل ارتباط یعنی ارتباط برهانی چنین جامعه ای را تصویر می کند.
جامعه شناسی اخلاق در اندیشة فارابی
نویسنده:
سعید مقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جامعه شناسى اخلاق، با درک ساخت اجتماعى و نظام کنش اجتماعى، به فهم چرایى و چیستى وضعیت اخلاقى می پردازد. فارابی، اندیشمند مسلمانی است که در برخی از آثار خود از منظر جامعه شناسى اخلاق به تفصیل، روابط اخلاق و ساخت جامعه را تجزیه و تحلیل کرده است. بازخوانی آثار اندیشمندان مسلمان، زمینة تولید علم براساس فرهنگ اسلامی و بومی را فراهم می آورد. پرسش از روابط بین اخلاق و ساخت اجتماعی در اندیشة فارابی، محور اصلی این تحقیق است. با روش هرمنوتیک به آثار فارابی مراجعه نموده، پس از طرح پرسش های پژوهش، به واکاوی پاسخ آنها می پردازیم. فارابی از یک سو، نگاهی اخلاقی به شکل گیری زیست اجتماعی و طبقه بندی جوامع دارد و از سوی دیگر، نظام اخلاقی را متأثر از مدل حکومت، طبقه حاکم، شغل و تقسیم کار، گروه های همسالان، نوع معماری مسکن و شهرسازی و وضعیت جغرافیایی و آب و هوایی و... می داند.
جامعه شناسی فارابی؛ امکان یا امتناع
نویسنده:
حسین نورپور آناقیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه در محافل دانشگاهی و در حوزه های علوم انسانی، بحث در مورد علوم انسانی اسلامی و بومی بصورت جدی مطرح و پیگیری می شود. از اهداف این جریان می توان در مورد امکان و یا عدم امکان تاسیس علوم انسانی بومی مبتنی بر مولفه های تاریخی وفرهنگی این کشور نام برد. در ذیل این مجموعه می توان از امکان ایجاد و تاسیس جامعه شناسی اسلامی با توجه به تعدد دانشمندان اجتماعی مسلمان در ادوار گذشته کشورمان نام برد. در این بین می توان از فارابی به عنوان موسسس فلسفه اسلامی و کسی که در زمینه اجتماعی دارای کتب متعددی مانند « آراء اهل مدینه فاضله » و « سیاست المدینه » است، نام برد. در زبان و گفتمان فارابی ما با واژه گان اجتماع و انسان روبرو می شویم. در اندیشه فارابی مفهوم اجتماع،پیوند نزدیکی با معرفت شناسی و هستی شناسی زمانه خود که مبتنی بر طبیعیات ارسطو است، دارد، در حالی که جامعه شناسی مدرن مبتنی بر دستگاه مفهوم پردازی است که مختص دوران حاضر می باشد. ادعای این موضوع که فارابی نیز مانند دیگر موسسان جامعه شناسی غرب، جامعه شناس است کاری ایده ئولوژیک است. امکان تشکیل جامعه شناسی بومی، بر مبنای اندیشه اندیشمندان مسلمان در صورتی امکان پذیر است که این تاسیس مبتنی بر تذکر واصطکاک با بدنه اصلی و مولفه های اساسی تجدد و مدرنیته صورت پذیرد.
تحلیل و بررسی جبر و اختیار از دیدگاه فارابی
نویسنده:
آسیه صفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
برای روشن شدن این مسئله پایان نامه در قالب 6فصل جمع آوری شده که سعی شده است از خلال بحث های مطرح شده ی فارابی آشکار کنیم که آیا حقیقتا چنانچه که خود معتقد به جب است، در حقیقت و واقع اینگونه است که براساس بررسی انسان شناسانه-هستی شناسانه و مدنی می توان نتیجه گرفت که وی به نوعی معتقد به امربین الامرین است.
جایگاه فلسفی دعا از منظر فارابی و مقایسه آن با آموزه های قرآنی
نویسنده:
مرضیه پزشگیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعا به عنوان یکی از آموزه های قرآنی، از جمله موضوعاتیست که موردعنایت فیلسوفان مسلمان واقع شده است. فارابی نیز که تا حدودی همت خویش را مصروف ایجاد توافق میان دین و فلسفه کرده، موضوع دعا را مد نظر قرار داده است. هر چند که فارابی، با نگرشی بدیهی انگارانه به موضوع دعا پرداخته واز این رو تنها درعبارتی کوتاه تعریف مختصری برای آن ارائه کرده، لکن با رویکرد به نظرات فلسفی او،می توان برداشت تفسیر گونه ای از این عبارت ارائه نمود که نشان دهنده کمال این تعریف درعین موجز بودنش است.
جایگاه حکمت در مدینه فاضله از منظر افلاطون و فارابی
نویسنده:
محمدصادق تقی زاده طبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان به عنوان موجودی که دارای سرشتی اجتماعی بوده و ذاتاً به دنبال سعادت و کمال است نیازمند بستری مطلوب برای نیل به أهداف عالیه خود می باشد.جامع? در پرتو حکمت بهترین زمینه برای ظهور و بروز استعدادهای بالقوه در انسان است تا بتواند با به فعلیت رساندن آن قوا به کمالات والای انسانی دست یابد. افلاطون به عنوان نخستین فیلسوف با طرحی نوین در قالب آرمان شهر و جامع? فاضله در این عرصه گام نهاد. پس از او نیز فارابی به عنوان موسس فلسفه اسلامی با بهره گیری از منابع وحی و تعالیم دین مبین اسلام در جهت إعتلای مقامات انسانی، ایده مدینه فاضله را مطرح کرد. هر دو فیلسوف با بیان اینکه تنها از راه جامعه حکمت‌محور می‌توان به سعادت حقیقی دست یافت، شرط اساسی و بنیادین تشکیل چنین إجتماعی را حاکم حکیم و زمامدار فیلسوف می‌دانند.در حقیقت آن چه در منظوم? فکری این دو پیشگام در طرح مدین? فاضله ضرورت پیدا می‌کند، زیستن در پرتو حکمت و حکومت حکیم است که موجبات سیر صعودی و در نهایت وصول به قله کمال را فراهم می آورد. از این رو نوشتار حاضر به تبیین و توضیح جایگاه حقیقی حکمت در مدین? فاضله افلاطون و فارابی پرداخته است.
تأثیر مبانی فلسفی فارابی و ابن سینا در تلقی آن ها از معاد جسمانی
نویسنده:
لیلا رنگرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از اصول اساسی دین اسلام، اصل معاداست. آن‌چه از آیات قرآن و روایات رسول اکرم(ص) به دست می‌آید دلالت بر معاد جسمانی دارد. اختلاف آراء فلاسفه اسلامی از همین جا شروع می شود؛ زیرا بحث از معاد و رستاخیز از جمله مباحث مهم فلسفی است. بعضی از فیلسوفان معتقد به معاد جسمانی بوده و با مبانی فلسفی خود آن را به اثبات می-رسانند؛ امّا برخی از فیلسوفان مانند فارابی و ابن سینا معاد جسمانی را با مبانی فلسفی خود ناسازگار می دانستند ابن-سینا تنها با استناد به شرع، معاد جسمانی را می‌پذیرد. آن‌چه که به لحاظ فلسفی در اندیشه‌ی فارابی و ابن سینا منجر به رد معاد جسمانی می‌شود، مبانی ایشان در زمینه هستی شناسی، نفس شناسی و معرفت شناسی است. این پژوهش بر حسب این مبانی، در سه بخش مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا به مبانی هستی شناسی فارابی و ابن‌سینا پرداخته‌ایم که شامل مراتب موجودات در عالم هستی، یعنی عالم مجردات و مادیات می‌باشد که در تلقی فارابی و ابن‌سینا از معاد جسمانی حائز اهمیت می‌باشد. سپس مبانی نفس شناسی و تأثیر آن را در نگرش به معاد جسمانی نشان داده-ایم. این مبانی از جمله تجرد نفس، مادی بودن قوه خیال و انواع نفوس و سرنوشت آن‌ها پس از مرگ است و در بخش آخر مبانی معرفت شناسی آن‌ها در زمینه ادراکات حسی و خیالی و رابطه عاقل با معقول و نفی اتحاد عاقل با معقول را مورد بحث و بررسی قرار داده و تأثیر آن را در رد معاد جسمانی نشان داده‌ایم.
بررسی تطبیقی اصل علیّت از دیدگاه حکمای مشاء (فارابی،ابن سینا،ابن رشد)
نویسنده:
مریم سلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بدون شک مسئله علیّت، از همان آغاز، فکر بشر را به خود متوجه ساخته و او را به تفکر و اندیشه برای کشف معمای هستی وادار ساخته است. از آنجا که انکار یا تأیید این مسئله بر حوزه خداشناسی و جهان شناسی تاثیر مستقیم گذاشته است لذا مکتب های فلسفی مختلف با توجه به اصول و مبانی خود به آن مسئله پرداخته‌اند که یکی از آنها، مکتب مشاء است. در این رساله سعی شده است دیدگاه فلاسفه مشاء (فارابی، ابن سینا، ابن رشد ) و سیر نوساناتی که این فلاسفه در مورد مسئله علیّت داشته اند بیان شود. همچنین بیان خواهیم کرد که بذرهای مبحث علیّت را فارابی در بستر فلسفه اسلامی کاشته و شیخ الریئسبه رشد و نمو رسانید و ابن رشد نیز با وجود هم مکتب بودن با این دو فیلسوف، بخاطر وفاداری به ارسطو و مبنای فکری خاص خود به برخی از آراء شیخ الرئیس در مبحث علیّت سخت می‌تاخت. همچنین اشاره خواهیم کرد که اختلاف و تمایزی که بین فلاسفه مکتب مشاء در مورد فروعات اصل علیّت مثل قاعده الواحد وجود دارد به مبانی و اصول فکری این فلاسفه مثل زیادت وجود بر ماهیت و تفسیر آنها از علت فاعلی بر می‌گردد. بدین صورت که فارابی و ابن سیناآفرینش را نوعی جریان خلق و ایجاد می دانند و بر اساس همین نگرش،حوزه علیّت و سنخیّت بین علت و معلول را فراگیر می دانند؛ در مقابل، ابن رشد درآفرینش به فعل ایجادی قائل نیست بلکه فاعلیّت خداوند در عالم را به نحو اعطای حرکت و پیوند دادن صور به مواد می داند؛ لذا نمی تواند توجیه علّی از آفرینش داشته باشد و دامنه نفوذ قانون علیّت را فراگیر‌ کند. این رساله در پنج فصل تدوین شده است. در فصل اول به کلیات، در فصل دوم به دیدگاه فارابی، در فصل سوم به دیدگاه ابن سینا و در فصل چهارم به دیدگاه ابن رشد پرداخته شده است و فصل پنجم به نتیجه گیری و ارزیابی روش فلاسفه مشاء اختصاص دارد.
بررسی تطبیقی آراء فارابی در کتاب «تعلیقات» با آراء ارسطو
نویسنده:
مصطفی ملک زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق بر آن است تا با تدقیق در یکی از آثار کمتر مورد توجه قرار گرفته فارابی، که خود به عنوان یکی از اکابر فلسفه اسلامی شناخته می‌شود، به واکاوی نسبت تفکر این فیلسوف با آراء ارسطو که سنگ بنای تفکر مشائی را نهاده است، بپردازد و اشتراکات و افتراقات را نمایان سازد.فارابی طرح واره کلی نظام فکری خود را وام دار افلاطون است و در آثار خود هر جا به دنبال تشریح نقشه کلی اندیشه خویش است، افلاطون نقش محوری ایفا می کند، زیرا چنانکه بعد از این شرحش خواهد رفت، فارابی به تبعیت از او وصول به «سعادت» حقیقی را سرلوحه جهد فلسفی خویش قرار داده است و مثلاً در اثری چون «تحصیل السعاده» که به نوعی «کلیات فلسفه» را منظور نظر دارد، رویکرد افلاطونی یکه تازی می کند. اما هر چه از چارچوب های فلسفه ورزی فاصله می گیریم و به مباحث محتوایی فلسفه او نزدیک تر می شویم، ارسطو حضور پررنگ تری پیدا می کند. و این امر در اثری چون «تعلیقات» که به طور خاص به مباحث محتوایی می پردازد، مشهود است. بنابراین فارابی در بستری افلاطونی، ارسطویی می اندیشید.بی شک هر گونه حکمی در باب اینکه «تعلیقات» تعلیقه ای بر کتاب خاصی است یا خیر و یا اینکه مشتمل بر مجموعه ای از گفتارهای شفاهی وی به شاگردانش می باشد و... ظنّی خواهد بود؛ امّا آنچه مسلّم است اینکه تعلیقات آنچنان که به دست ما رسیده، تعلیقه بر بخش نظری حکمت و عمدتاً ناظر به محتوی (و نه ساختار) می باشد. مباحث مطروحه در این کتاب را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد که عبارتند از: خدا ، افلاک ، نفس ،و کلیاتی در باب حکمت نظری و شقوق سه گانه ی آن. بر همین مبنا برای هر یک از این موضوعات به استثنای بحث افلاک –که بسیاری مبانی فلسفی و کیهان شناختی آن مورد خدشه است- بخش جداگانه ای در رساله اختصاص داده شده است. و از آنجا که هدف ایجاد تناظر میان آراء این دو حکیم بود، هر بخش مشتمل بر دو فصل و فصل مربوط به ارسطو به دلایلی که روشن است، مقدم داشته شد.
بررسی مقایسه مفهوم پولیس در فلسفه سیاسی یونان (افلاطون و ارسطو) و مفهوم مدینه در نزد فیلسوفان مسلمان (فارابی و ابن باجه)
نویسنده:
محمدعلی قاسمی ترکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشیدن به شیوه فلسفی به سیاست ابداع متفکران یونان باستان است. فضای این زایش و پویش فلسفی و فکری پولیس است. پولیس دارای ویژگیهایی است که آن را به صورت واحد دینی، سیاسی، فرهنگی و فکری درمی آورد. در این سیستم که محدود به یک شهر و حوالی زارعی آن بود بین کلیت و تربیت (پایدیا) و پولیس و عدالت و همچنین بین پولیس و سعادت رابطه برقرار می شد و همین رابطه سرمنشا پیدایش فلسفه سیاسی است. علاوه بر اینها در پولیس مفاهیمی مانند برابری (ایسونومیا)، و برتری سخن (لوگوس) و ... نیز حضور دارد. در اندیشه افلاطون شاید بتوان کلیت فلسفه سیاسی وی را با عدالت و رابطه آن با پولیس توضیح داد و در دیدگاه ارسطو نیز پولیس را می توان در چشم انداز علل اربعه قرار داد و آرا وی را در این خصوص استخراج نمود. آرای فلاسفه مذکور در متن پولیس و با فرض آن به عنوان قالب اندیشگی و طرح اصلاحات بویژه در ند ارسطو صورت گرفته است. در جهان اسلام، فلاسفه مسلمان مکرر از مفهوم مدینه بهره گرفته اند که این اصطلاح ارتباطی با محیط انضمامی سیاسی آنها نداردو حاصل اقتباس از کلیت فلسفه یونان است. این عدم ارتباط با عالم خارج در فارابی به اخلاف وی(من جمله ابن باجه) رسید و از عللی بود که مانع تاثیر جدی فلسفه در تمدن اسلامی شد. فارابی علاوه بر اینها از شرح الاسم و حصر عقلی نیز در بررسی مدینه ها استفاده می کند که در فلسفه سینکرتیسنی وی با عناصری از اندیشه های ارسطویی، افلاطونی و نوافلاطونی ترکیب شده است.
  • تعداد رکورد ها : 71