جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 65
تحلیل تطبیقی مفهوم گناه از دیدگاه آگوستین قدیس و مولانا
نویسنده:
معصومه شریعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم گناه مسئله ای دینی است. در فرهنگی که دین در عرصه های مختلف، حضوری آشکار و زنده دارد،‌ گناه که آموزه ای دینی است، اهمیت بحث می یابد. علاوه بر این که در فلسفه ی دینی که به تحلیل عقلانی گزاره های دینی پرداخته می شود، مسئله ی معرفت تحت تأثیر گناه دستخوش دگرگونی می گردد.اهمیت موضوع هم از این جهت است که چگونه می توان با وجود رویکرد پیشینی و پسینی در مواجهه با گناه، مفهوم و مولفه ی گناه را در اسلام و مسیحیت در کنار هم نشاند.نمی توان گفت در مقولات بالا، کدام یک تقدم و تأخر دارد، چراکه از لحاظ زمانی، مسیحیت مقدم بر اسلام بوده است و همان طور که اشاره شد، با توجه به این که گناه مقوله ای دینی است و اسلام هم یک دین و آیین، الزاماً واجد مفهوم گناه می باشد. در مسیحیت، سردمدار بحث از گناه را می توان آگوستین قدیس به شمار آورد. در اسلام هم مباحث از زبان مولانا مطرح شده است. دل نگرانی از مشکل گناه لاینحل است، مخصوصاً این که سر و کار انسان با خدا باشد و پای امر و نهی خداوند و گناه و صواب به میان آید. از طرفی شناخت و معرفت، پدیده ای روحی و به شدت متأثر از آموزه ی گناه است. در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است که: «من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل؛‌ تهذیب نفس،‌ انتفاع از عقل را به دنبال دارد.»فرضیه ی نگارنده در این رساله این است که هر دوی آگوستین و مولانا به گناه به یک صورت می نگرند، با وجود این که آگوستین، گناه را امری پیشینی و به تبع آن جبری می داند، اما مولانا کاملاً قائل به اختیار است. هر دو تن، گناه را رویگردانی از عشق می دانند، هرچند آگوستین به صورت مفهومی و مولانا به صورت مصداقی در این باره سخن گفته اند.
بررسی مقایسه ای مسأله شر از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا
نویسنده:
مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و پیچیده فلسفه دین در چند سده اخیر "مسأله شر" است که با دو تقریر بیان می شود: 1- مسأله منطقی شد2- مسأله قرینه ای شر.پاسخ دینداران را می توان به دو صورت از هم متمایز کرد: 1- نظریه عدل الهی2- نظریه دفاعیهآنچه در این نوشتار آمده بررسی و مقایسه ای از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا در مسأله شر است. می توان گفت نظر علامه طباطبایی همان رویکرد صدرایی است اما پلنتینگا خود را حامی نظریه "دفاعیه" می داند.
مبانی و اصول اخلاق از دیدگاه افلوطین و آگوستین
نویسنده:
یوسفعلی مردانه وار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر به بررسی مبانی و اصول نظریه اخلاقی افلوطین و آگوستین می‌پردازد، این دو فیلسوف نظریات متفاوتی را در اخلاق هنجاری و بعضاً فرا اخلاق داشته‌اند ولی از طرف دیگر تلاش مشترک آنها در تزکیه و تصفیه روح برای عروج و تعالی به جهان فرا محسوس و اتحاد و یگانگی با خداوند را هسته مشترک اندیشه اخلاقی- فلسفی آن دو فیلسوف می‌توان قلمداد نمود. در این پایان نامه ضمن ارائه تصویر کلی از اخلاق هریک از آنان، مبانی و اصول اخلاق آنها از منظرهای مختلف، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و معادشناسی، مورد پژوهش قرار گرفته، و در نهایت مبانی نظریه اخلاقی هریک از این دو فیلسوف ارائه گردیده است. روی گردانی از غیر خدا و هر آنچه روح آدمی را آشفته و متلاطم می‌سازد و رویکرد به سوی غایت جهان یا خداوند و اتحاد و یگانگی با خدا نقطه اشتراک مهم دیگر این دو فیلسوف اخلاق‌گرای سعادت محور می‌باشد که هر یک از آنان سعی وافر در پروراندن و تربیت قوای روحانی و معنوی آدمیان بکار بسته‌اند؛ هرچند که آموزه و مبانی اخلاقی یکی، یعنی افلوطین غیر دینی و دیگری یعنی آگوستین معطوف به دین مسیح می‌باشد.
تبیین مسأله شر از دیدگاه ملاصدرا و پلانتینگا
نویسنده:
معصومه عامری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ملاصدرا به عنوان یکی از حکیمان متألّه در سنّت فلسفه ی اسلامی و پلانتینگا به عنوان فیلسوف خداباور در ساحت تفکّر فلسفه ی غربی، هر کدام با مبانی و تئوری های خاصی به تحقیق و تدقیق ژرف درباره ی مسأله ی بسیار مهم شرور پرداخته اند. ملاصدرا با استفاده از مبانی اصالت و خیر بودن وجود، عالِم، قادر و حکیم بودن خدا و احسن بودن نظام هستی و راه حل های عدمی بودن شر و تبیین شرّ ادراکی و مجعول بالعرض بودن شرور و غلبه ی خیرات بر شرور و طرد نگرش انسان گرایی در مسأله ی شر، مشکل شرور را حل می کند. پلانتینگا بر اساس معرفت شناسی اصلاح شده و برخی مبانی الهیاتی و انسان شناسی مسیحی و با استفاده از توصیف جهان ممکنِ مورد نظر و نسبت میان اختیار انسان و قدرت مطلق خداوند، اثبات می- کند که مسأله ی منطقی شر با وجود خدا تناقض ندارد و همچنین پلانتینگا بر این نکته توافق دارد که قدرت خداوند شامل فرض جی. ال. مکی نمی شود، این دو متفکّر در اصلِ اعتقاد به خدا، عالِم، قادر و خیر خواه بودن خدا، مشابهت امّا در نوع مواجهه و تفسیر ذاتی و دفاع از عدل الهی و احسن بودن نظام هستی و غلبه ی نگاه منطقی با یکدیگر تفاوت دارند. کلمات کلیدی: خیر و شر، نظام احسن، دفاع مبتنی بر اختیار، ملاصدرا، پلانتینگا
نقش سختیها در تکامل انسان از دیدگاه قرآن
نویسنده:
مرضیه شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وجود سختی‌ها و شرور در زندگی از اموری است که بدون تردید انسان‌ها در طول زندگی با آن مواجه می‌شوند. چرایی و علت‌یابی وجود این امور در نظام هستی با بحث‌های کلامی- فلسفی فراوانی پیوندیافته است و دانشمندان با رویکردهای مختلف درصدد پاسخگویی به این سوال برآمده‌اند. در نگاه اجمالی به آیات قرآن، زندگی انسان از آغاز خلقتش با رنج و سختی همراه بوده است. با مراجعه به تاریخ پیامبران که نمونه انسان‌های کامل می‌باشند، زندگی آن‌ها را سرشار از ناملایمات می‌بینیم. این پژوهش می‌کوشد به واکاوی مفهوم و فهم مبانی وجودشناختی و معرفت‌شناختی سختی‌ها بر اساس آموزه‌های قرآن بپردازد؛ افزون بر اینکه آموزه تکاملی در ارتباط با سختی‌ها ارائه و تأثیر تکاملی سختی‌ها در ابعاد مختلف انسان مورد اشاره قرارگیرد. جمع‌آوری اطلاعات در این تحقیق به روش‌کتابخانه‌ای بوده است.با توجه به آیات قرآن، بین پندار غالب انسان‌ها در مورد شرّ و سختی در عالم واقع، با آنچه‌ برای رشد بشر در راستای فطرتش واقعاً شرّ محسوب می‌شود تفاوت معرفتی وجود دارد. این خطای معرفتی زمینه‌ساز کنش‌های نامناسب در برابر سختی‌ها شده و فرصت‌های تکاملی زیادی را از انسان ضایع می‌کند. آیات قرآن با ارائه بینش صحیح در این ارتباط، به تصحیح چارچوب‌های غلط ذهنی افراد می‌پردازد و همچنین با بیان ضعف‌های ارتباطی انسان در برخورد با ناملایمات به بهبود کنش‌های ارتباطی انسان می‌پردازد. در ضمن اینکه، رهنمودهای تکاملی قرآن در ارتباط با سختی‌ها ما را به این امر رهنمون می‌سازد که بهره‌گیری تکاملی در ارتباط باغالب سختی‌ها امری است بالقوه و با به‌کارگیری عوامل متعدد از جمله ایمان، عمل صالح، کسب معرفت در جهت توحیدی، بالفعل می‌شود. با توجه به کارکردهای مترتّب بر این عوامل در آیات قرآن و بررسی جهت‌گیری کارکردهای این عوامل در ارتباط با سختی‌ها، زمینه تحقق کمال در چهار حوزه ابعاد وجودی انسان اعم از ابعاد فطری، عقلی، عاطفی، اخلاقی فراهم می‌شود.
ترجمه و نقد بخش اول کتاب «رجوع به عقل»
نویسنده:
بهجت یایا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کلی جیمز کلارک فیلسوف غربی معاصر در این کتاب «رجوع بر عقل»، تلاش می‌کند تا ارتباط بین عقل و ایمان را مشخص سازد؛ ارتباطی که از قرن 18 میلادی، در ذهن روشنفکران قرینه‌گرا، متزلزل شده و بدین سان بذرهای الحادی را بر نسل امروز پاشیده که یادگار و میراث گذشته است. قرینه‌گرایی ؛ اعتقاد به عقلانیت یک امر، صرفاً در پس پرده استدلال است و عقیده به خدا را فاقد گواه یا ادلّه کافی می‌داند. در مقابل این تفکر سه رویه وجود دارد: 1 ـ الهیات طبیعی که می‌کوشد تا عقلانیت باور دینی را از طریق استدلال ثابت کند. 2 ـ ایمان گرایی که در ضمن پذیرش ضرورت وجود قرینه‌در زمینه عقلانیت باور، به نبود دلیل کافی در اثبات خدا، اذعان دارد. 3 ـ معرفت شناسی اصلاح شده که عقلانیت را به گونه‌ای غیر از استدلال خواهی، تفسیر می‌کند و بر پایه آراء پلنتینگا استوار است. مولف شقوق اول و دوم را مردود می‌داند و در طی دو بخش کتاب به اثبات گزینه سوم می‌پردازد. وی در بخش اول به نقد براهین الهیات طبیعی نشسته و مسأله شر را به عنوان قرینه‌ای علیه خدا، اقامه می‌کند و در بخش دوم، دلایل خویش را بر پذیرش آراء پلنتینگا و نقدهای وارد بر قرینه‌گرایی ذکر می‌کند و بدین سان تصویر جدیدی از عقلانیت ارائه می‌دهدکه نیازمند استدلال نیست. ما در این مختصر به ترجمه و نقد بخش اول کتاب به طور خاص و بیان فشرده‌ای از ترجمه و نقد بخش دوم می‌پردازیم. آنچه کلارک از کل بحث خود نتیجه می‌گیرد، پایه بودن باور خداست. او معتقد است که اشخاص، در رویارویی با استدلال‌ها، نتیجه‌ای را می‌پذیرند که با مبانی از قبل پذیرفته شده آنها هماهنگ است. به عبارت دیگر افراد در استدلال بر اثبات یا ردّ یک گزینه، بی‌طرفانه قضاوت نکرده و سعی در قبولاندن و پذیرش نظر اولیّه خود می‌کنند.بدین ترتیب، برهان نسبی بوده و به اشخاص و پیش فرض آنها بستگی دارد. کلارک در تأیید نظر خود، به براهینی استناد می‌کند که از مشهورترین براهین بوده و همچنان موافقان و مخالفانی دارد. وی، این را دلیلی بر عدم قدرت برهان در اقناع همگان می‌داند. ما در این رساله درصدد اثبات بی‌نیاز نبودن باور به خدا از استدلال و بیهوده نبودن آن بوده‌ایم و کوشیده‌ایم تا ثابت کنیم براهینی که کلارک به ذکر اشکالات آن می-پردازد، صرفاً ناشی از نارسایی مفاهیم فلسفی غرب بوده و این مسأله، ایرادی به قدرت برهان در ارائه یک نتیجه یقینی، وارد نمی‌کند. در نتیجه، استدلال بر وجود خدا نیز هیچ اشکالی ندارد و پایه بودن باور خدا، آن گونه که کلارک معتقد است، پذیرفتنی نیست. در قبال مسأله شر نیز راه حل‌هایی ارائه می‌شود که نشان دهنده سازگاری وجود خدا با بحث شر است. مولف، در پاسخ گویی به این مشکل، از دفاعیه مبتنی بر اختیار پلنتینگا دفاع می‌کند، لیکن با بررسی‌های انجام شده در این موضوع، نارسایی دفاعیه پلنتینگا نیز روشن می‌شود که کلارک از آن غفلت کرده است. و در مقابل مجموعه‌ای از پاسخ‌هایی مطرح می‌شود که مجموعاً، می‌تواند پاسخ گوی مسأله شر باشد.آنچه ذکر شد تلاشی است که تحت عنوان مقدمه مترجم، ارائه می‌شود و ادامه رساله، ترجمه صرف بخش اول کتاب بوده و در راستای امانت داری، سعی در ارائه متنی سلیس و متناسب با توان مترجم، ضمن حفظ معنا و منظور مولف در نگارش متن بوده است و از آنجایی که این کار، اولین قدم در مسیر ترجمه محقق و کارهای آغازین می‌باشد، حتماً از کاستی‌هایی نیز برخوردار بوده که دیده عفو و بزرگی، قلم بخشش بر نقصان و نارسایی‌های طبیعی کار می‌کشد تا در پرورش و رشد محقق در این زمینه کار علمی، تأثیر بسزایی داشته باشد ان شاء الله.
بررسی مسأله خیر و شر از دیدگاه ملاصدرا و پلانتینگا
نویسنده:
کبری عباسی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از بحث‌های مهم در فلسفه و کلام ، مسأله خیر و شر است. هدف این رساله آن بوده که با نگاهی عقلی و مستدل، شرور و رنج‌های مطرح شده در دار هستی برای بشر تبیین، حقیقت و ماهیت آن‌ها به نحو کلی روشن گردد. در این زمینه، سعی شده که از میان فلاسفه اسلامی دیدگاه ملاصدرا و از میان فلسفه غرب، دیدگاه پلانتینگا در این باب، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در خلال بررسی نظر ملاصدرا مشهود است که شرور، اموری عدمی هستند که در خارج واقعیت ندارند و اگر بر امری شر اطلاق می‌گردد، از جهت قیاس آن امر با امور دیگر و سببیت آن در عدم ذات یا عدم کمال ذات چیزی است. پس شر امری نسبی است و دخول شر در قضا و قدر الهی بالعرض است. از نظر وی، جایگاه شر، عالم ماده است و این دلیلی بر انکار و رد نظام احسن و صفات کمالی خداوند نمی‌تواند باشد. بر مبنای اصول حکمت ملاصدرا آن‌چه درخارج منشأ اثر است، وجود است، و وجود مساوق با خیر است. پس بازگشت شرور به ماهیت موجودات است، و در عالم، مقدار خیرات نسبت به شرور، بیشتر است، و اگر شرور بیشتر ازخیرات، به نظر می‌رسد، ناشی از دیدگاه جزئی-نگری انسان و جهل او است.از طرفی کسیکه در عصر حاضر به دفاع از باورهای دینی پرداخته، پلانتینگا است، که در جواب جی ‌ال‌ مکی با طرح جهان‌های ممکن و این که قدرت بی‌نهایت خدا شامل برخی از جهان‌ها نمی-شود و آن جهان، عالمی است که انسان‌ها در آن مختار باشند اما جملگی خیر اختیار کنند، قصد دارد اثبات کند، جمع قضایای مورد باور انسان متأله با وجود شرور نه تنها تناقض صریح ، بلکه تناقضی ضمنی نیز ندارد. پلانتینگا و ملاصدرا بر این نکته توافق دارند که قدرت خداوند شامل فرض جی ‌ال ‌مکی نمی‌شود اما برای عدم شمول، هر یک دلیلی جداگانه دارند.
بعد عملی مثال خیر در فلسفه‌های افلاطونی و ارسطویی
نویسنده:
علیرضا ارشادی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
افلاطون در دوره‌ افول امپراطوری آتن چشم به جهان می‌گشاید و به واسطه تعالیمی که در فلسفه هراکلیتوس می‌بیند، می‌فهمد که تاریخ بشری به موجب پیروی از قانون سیلان دایمی رو به سوی یک تباهی دارد. او با پذیرش این اصل و برای یافتن پاسخی در باب چگونگی اعراض از این تباهی، به تعالیم سقراط روی می‌آورد. تعریف جویی سقراط به او نشان می‌دهد که تعاریف، برخلاف متعلقاتشان همواره ثابت می‌مانند. افلاطون برای مستدل کردن تعالیم سقراط نظریه مثل را بر می‎‌سازد. این نظریه درصدد بیان این حقیقت است که هستی واقعی نه در جهان محسوس بلکه در جهان معقول خانه دارد. بر این اساس حکومت‌های زمینی، حکومت‌هایی هستند که قانون تباهی در آنها جاری است. تنها حکومتی که از این تباهی می‌گریزد، حکومت فیلسوفان است. در آرمان‌شهر، فیلسوفان به موجب دانشی که از جهان مثل و در راس آنها مثال خیر دارند، می‌توانند به تربیت شهروندان پرداخته و فضایل را در جان آنها موکد کنند و کل شهر را نیک‌بخت سازند. بی‌شک این نیک‌بختی در سایه دانشی که حاکمان درباره مثال خیر دارند، حاصل می‌شود.ارسطو در مواجهه با آموزه‌های استادش در باب مثل و مثال خیر، ضمن آنکه با کل نظریه مثل مخالفت می‌کند این نظر را نیز مطرح می‌سازد که حتی اگر ما به نظریه مثل قایل شویم، این نظریه نمی‌تواند در حکمت عملی ما را یاری کند. چرا که به موجب آموزه تقسیم علوم، موضوعات حکمت عملی برخلاف حکمت نظری، ثابت نیستند و ما در این حوزه فقط می‌توانیم به قواعد عام استثناپذیر رضایت دهیم. پس مثال خیر افلاطون مفهومی پوچ است که در حوزه عمل کارآیی ندارد و ما در این حوزه فقط می‌توانیم به مطالعه قواعدی بپردازیم که به خیر زندگی بشری بیانجامد. این خیر را دانش سیاست می‌تواند برآورده سازد. سیاستمدار باید بر مبنای دانشی که از نفس بشر دارد، شهروندان خود را فضیلت‌مند سازد. این فضایل در حوزه فضایل نفسانی با انتخاب قاعده حد وسط حاصل می‌آید. در حوزه فضایل عقلانی نیز آنچه بالاترین قوه نفس بشری را بالفعل می‌کند، حکمت نظری است. چون با فعالیت نظری میتوانیم در سعادتی که خدا همیشه از آن برخوردار است، مشارکت کنیم و از شریف‌ترین لذایذ بهره‌مند شویم. در این پایان‌نامه بر آن هستیم تا نشان دهیم که به رغم اعراض ارسطو از مثال خیر در بعد عملی، او همچنان فیلسوفی خیرگرا و غایت‌گرا باقی می‌ماند.
بررسی تطبیقی مساله شرّ از دیدگاه علامه طباطبائی و ملاصدرا
نویسنده:
لیلا جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
:مسئله شرّ یکی از مسائل بنیادی در نظام‌های الهیاتی، به ‌ویژه در فلسف? اسلامی به شمار می‌آید. فلاسفه اسلامی، بحث شرّ را با تحلیل مفهومی آن آغاز می‌نمایند، در این تحلیل نشان می‌دهند که شرّ امر عدمی اعم از عدم ذات و یا عدم کمال ذات است. ملاصدرا و علامه طباطبائی ازجمله فلیسوفان اند که با تأکید بر اهمیت مسأله، تبیین جامع از ابعاد آن ارایه کرده اند و در بیشتر آثار فلسفی خود از نظریه نیستی‌انگاری شرّ دفاع و آن را برهانی دانسته اند. «نظام احسن» در دستگاه فلسفی ملاصدرا، به طور خاص، جایگاه ویژه‌ای دارد. ملاصدرا بر پایه نظام فلسفی خود جهان هستی را برآمده از نظام ‌ربانی دانسته که دارای بهترین شکل‌ممکن می‌باشد. وی بر اساس مبانی فلسفی خود از جمله؛ اصالت وجود، تشکیک در وجود، نیست انگاری شرّ، مساوقت وجود با خیر، غلبه خیرات بر شرور... به مسأله شرّ پاسخ می گوید و قضا و قدر الهی را دو مرتبه از مراتب علم خداوند می‌داند. علامه طباطبایی از یک سو همانند ملا صدرانظام حاکم بر هستى را استوارترین‌ نظام دانسته و آن را مبرهن ساخته است و از سوی دیگر از نظریه نیست انگاری شرّ دفاع وآن را برهانی دانسته و از این طریق به ابعاد مسأله شرّ پاسخ گفته است.
فرق اعمال خیر، حسنه و صالح چیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
پاسخ تفصیلی:
واژه "خیر" از ریشه لغوی «خ ی ر» به معنای آنچه که در او نفع وخوبی و صلاح است، می باشد و دارای مصادیق متعددی است ،مثل، مال ،علم نافع و.... [1] و گفته اند خیر، مقابل شر است، و در او نوعی تفضیل و برتری دادن، نیز وجود دارد.[2] و واژه "حسنه" از ریشه لغوی بیشتر ...
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 65