جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 136
حیات، ممات و معاد در دیوان سنایی
نویسنده:
منیره احمدی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات، ممات و معاد از جمله مهمترین موضوعاتی است که در آثار شاعران و نویسندگان زبان فارسی همچون سنایی تأثیر به سزایی داشته است. از این رو شناخت درون مایه‌های اشعار وی پیوند عمیقی با سه محور حیات، ممات و معاد دارد.سبک و شیوه جدید، افکار عرفانی، فلسفی و اوضاع مذهبی و کلامی سنایی سبب شده این موضوعات در دیوان اشعار وی دارای نمود و اهمیت بیشتری باشد. او با پرداختن به مفاهیم عرفانی به جهان هستی، مرگ و رستاخیز رنگ عرفانی و آرمانی بخشیده است. بدیهی است هر گاه یک شاعر درباری و دنیاگرا مانند سنایی به عارفی وارسته و خداجو تغییر یابد ناگریز نگرش‌های وی نیز در زمینه‌های حیات، ممات و معاد دچار تحول و دگرگونی می‌شود. سنایی در آغاز،حیات دنیوی را جایگاه عیش و نوش و کامجویی می‌دانست ولی پس از دگرگونی‌ روحی با برخورداری از نگرش‌ عرفانی دنیا را جایگاه غولان و دامگاهی پرترس و وحشت می‌خواند که آدمی باید از آن حذر کند. تلقی سنایی درباره مرگ نیز گسترده است و از جنبه‌ عرفانی و اجتماعی برخوردار است. او درباره مرگ بحثهای همچون موت ارادی، شهادت، مرگ لحظه به لحظه را عنوان کرده که این افکار عرفانی امتیاز ویژه‌ای به اشعار وی بخشیده است. او با این نگرش مرگ را با جاودانگی و بقاء الهی پیوند داده است و همگان را به سوی مرگ فرا می‌خواند. سنایی معاد را مهمترین حلقه در زنجیر زندگی دانسته و بر این باور است که معاد به تمامی زندگی و مرگ انسان و تلاش و تکاپوهایش معنا می‌بخشد. اوصاف و اهوالقیامت، بهشت و دوزخ، چگونگی روز رستاخیز و حشر آدمیان به طور گسترده در دیوان اشعار وی مطرح شده است.رساله حاضر در سه فصل تدوین شده است. فصل اول:حیات، فصل دوم: ممات، فصل سوم : معاد. در بخش‌های مختلف این فصول موضوعاتی همچون، عشق، روح، موت ارادی، فنا و بقاء، مرگ لحظه به لحظه، چگونگی معاد، اوصاف و اهوال قیامت ... از دیدگاه سنایی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان پژوهش نتایج برآمده از فصول و بخشهای مختلف تحت عنوان، نتیجه‌گیری درج گردیده است.
درآمدی بر تفسیر زنجیره‌ای قرآن کریم
نویسنده:
هانی چیت‌چیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیچیدگی ابعاد مختلف زندگی بشر، نیازمندی های نوینی را در جامعه امروز پدید آورد، که پاسخگویی به آن نیازمند ارائه یک نگرش جامع و یکپارچه، نسبت به تمامی ابعاد وجودی انسان و زندگی او بود. اگرچه نگرش جامع نسبت به قرآن امری است که پیشینه آن را می توان از پدید آمدن علم تناسب تا نگرش وحدت موضوعی سوره های قرآن در دوران معاصر، رد یابی نمود، ولی لازم است تا در ادامه گام های تفسیری گذشته و پس از تلاش های صورت گرفته در تفسیر مفردات، تفسیر ترتیبی و تفسیر موضوعی، در گامی جدید، تفسیر زنجیره ای قرآن کریم را با هدف تبیین ارتباط میان تمامی موضوعات قرآن صورت داد.این تحقیق ضمن طرح چیستی، ضرورت و مبانی این گام تفسیری از دو روش، یکی بر اساس روش مرسوم در تفسیر موضوعی و دیگری با استفاده از روش سوره محور نام برده، و از هر یک نمونه ای ارائه کرده است.
تربیت عملی از منظر پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله
نویسنده:
سیدحمید قریشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله تربیت از ابتدای خلقت انسان مورد توجه بوده و امروزه نیز بسیاری از مشکلات بشری ناشی از نداشتن راه کارهای تربیتی مناسب و دوری از تربیت حقیقی می باشد . از آنجا که دین مبین اسلام دین همه پیامبران بوده و طبق نص صریح قرآن(آیه 19سوره آل عمران ) به عنوان کاملترین و تنها دین مورد قبول خداوند است لذا نگاه ها معطوف به « روش های تربیتی » اینمکتب می شود و بهترین معرفی هنگامی به وقوع می پیوندد که از «نمونه» که بالاترین و بهترین شخصیت آن مکتب می باشد ، استفاده نمائیم و او کسی نیست به جز پیامبر اعظم ، رسول ختمی مرتبت حضرت محمد صلوات الله علیه و آله که در قرآن (سوره احزاب آیه 21)از او به«اسوه حسنه » یاد شده است .از طرف دیگر به نظر محقق تربیت به مثابه « حفظ ، نگهداری ، مواظبت ، رسیدگی و پرورش » یک امانت است وطبق آیه 72 سوره احزاب چون انسان امانت خدا را پذیرفته لذا باید روزی در محضر خدا پاسخگو باشد که با « امانت او » چه کرده است؟ بر این اساس نیز می توان گفت باید بهترین الگو برای امانت داران عالم را شناسائی کرد . همانطور که حضرت محمد (ص) را حتی پیش از بعثت « محمد امین » می نامیدند لذا روشهای تربیتی ایشان علی الخصوص در بعد عملی آن می تواند به عنوانالگو در « باز گرداندن امانت داده شده به صاحبش که همان پروردگار جهانیان است » مطرح شود .در این جهت محقق بر آن شد تا « مسأله پژوهش » را در« خصوص تربیت عملی از منظر پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله » انتخاب نماید.با توجه به موضوع و اهداف تعیین شده ،در این تحقیق از روش کیفی ( استقرائی ) یا روش تحلیل محتوا یا روش توصیفی – تحلیلی استفاده شد و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است .پس از جستجو در منابعی همچون : قرآن کریم، نهج البلاغه، تفاسیر قرآن، کتب معتبر حدیث، سایت های اینترنتی و مقالات مربوطه ، مطالب در خصوص ابعاد مختلف زندگی آن حضرت در جنبه های شخصی و اجتماعی گرد آوری و دسته بندی صورت گرفت و هر بعد نیز تحت عناوین جزئی تر موردبحث قرار گرفت و خطوط کلی زندگی پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله نیز بیان شد.در پایان با توجه به مطالب مطرح شده در متن تحقیق به سوالات پاسخ داده شد و پیشنهادهایی برای کیفیت بخشی به امر تربیت همه جانبه افراد مطرح گردید.در این پژوهش ما به این نتیجه رسیدیم که :-
بررسی تطبیقی معنای زندگی از منظر علامه طباطبایی و والتر استیس
نویسنده:
محدثه مولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«زندگی» معانی گوناگون دارد، مهم‌ترین آن، دو معنای: بیولوژیکی، یعنی زیستن و زنده بودن؛ و دیگری، معنای اصطلاحی و فلسفی، یعنی حیات معنوی است. «معنا» نیز ‌سه کاربرد دارد که از این میان «هدفداری» مدِّ نظر این نوشتار است. در دیدگاه علامه طباطبایی، نظام خلقت و به تبع آن معناداری زندگی انسان هدفمند بوده و غایت آن تقرب به خداوند متعال است. از نظر علامه معنای زندگی آدمی تنها در پیگیری هدف خدا از خلقت انسان و پیمودن مسیر خاصی که هماهنگ با کل نظام وجود است، قابل قبول است، وگرنه هیچ هدف دیگری یارای معنابخشی را ندارد و غایت مطلوب وصول به «حیات طیبه» است، که سعادت و قرب الی الله را باخود به همراه دارد. دیدگاه استیس دراین‌باره، بر بی‌هدفی جهان و در نتیجه نفی معنویت از نظام خلقت و زندگی انسان استوار است. او معتقد است که زندگی واقعاً معنا ندارد و در عین حال خود انسان باید وارد پروژه‌ی معناسازی شود. این پروژه‌ توسط علم نوین صورت می‌گیرد و بوسیله‌ی آن مشکل بی‌معنایی زندگی انسان راه‌حلِّ خود را می‌یابد. در مقایسه‌ی این دو دیدگاه می‌توان گفت؛ مفهوم «معنا» از نظر هردو دیدگاه به معنای «هدف» است؛ با این تفاوت که استیس وجود خدا را عقلاً منتفی می‌داند، درنتیجه جهان و زندگی از هدف الهی تهی می‌گردد، اما علامه معناداری زندگی را امری بدیهی می‌داند، که در گرو پیمودن هدفی که خدا برای انسان معین کرده، محقق می‌گردد. از نظر هر دو اخلاق با معنای زندگی ارتباط وثیقی دارد، با این فرق که استیس اخلاق را نسبی و علامه آن را مطلق می-داند؛ لذا هدف از اخلاق از نظر استیس رسیدن به خوشبختی و رفاه مادی است، درحالی‌که از نظر علامه قرب الی الله، هدف اصلی ومطلوب نهایی است.کلید واژه: معنا، هدف، زندگی، حیات، علامه طباطبایی، والتر ترنس استیس
آیین زندگی در متون اخلاق منثور قرن هفتم ه.ق
نویسنده:
عبدالعلی هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجائیکه سده هفتم هجری را می توان نقطه اوج ادبیات فارسی سنتی دانست، که در این سده آثار پربار گوناگونی ارائه شده است، در این پژوهش کوشیده شده است تا آثار منثور اخلافی این دوره مورد بررسی قرار گیرد و نظرات دانشمندان این دوره در زمینه های گوناگون اخلاقی، نمایان گردد.بی گمان دانسته های نویسندگان متون منثور اخلاقی این سده، که از یکسو، ریشه در فرهنگ ایرانی - اسلامی سده ها پیشین دارد. و از سویی دیگر از فرهنگهای گوناگون دیگری سرچشمه گرفته، همراه با تجربیات شخصی این نویسندگان در زمینه های مختلف زندگی، آموزشهای سودمندی را برای روبرو شدن با گرفتاریها، و بهره برداری از فرصتها به دست می دهد؛ که کاربرد این آموزشها، راه رسیدن به کامیابی را هموارتر می سازد.در انجام این پژوهش، با بررسی کتابها و رساله های اخلاقی سده یاد شده، و برگه برداری درباره موضوعات گوناگون، کوشش شده تا هر آنچه را که کاربرد آن یاریگر انسان در بهتر زیستن و بدست آوردن خوشبختی در دو جهان می گردد. و نویسندگان متون اخلاقی در این سده، بطور مستقیم یا غیرمستقیم، به آن اشاره کرده اند. گردآوری شود؛ که حاصل این تلاش، 50 مقاله در زمینه های گوناگون فردی و اجتماعی می باشد که می توان به مواردی همچون ارتباط با خدا، فراگیری دانش، بلند همتی، پیش بینی در کارها، دوری از غم و اندوه، مشورت، پاکدامنی و درستگاری، آداب معاشرت، خوش رویی، نیکی و بدی، رازداری، همنشینی، آیین دوست، خانواده، دارایی، سخن و حکومت اشاره کرد.در اینجا به دیگر دانشجویان و پژوهندگان پیشنهاد می شود تا با بررسی دیگر آثار اخلاقی بر سده های گوناگون، آیین زندگی را به عنوان شاخه ای برجسته از ادبیات فارسی، به نمایش بگذارند.
مقایسه معنای زندگی ازدیدگاه مرحوم علامه محمدتقی جعفری و فردریش نیچه
نویسنده:
محمدرضا رحمانی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهمترین سئوالی که هر انسانی در دوره ای از زندگی اش با آن مواجه می شود « پرسش از معنای زندگی » است. جدی بودن مسئله پرسش از معنای زندگی بدان جهت است که با تمام هویت انسان سر و کار دارد. لذا در این پژوهش بر آنیم تا مسئله معنای زندگی را از دیدگاه علامه محمد تقی جعفری و فردریش نیچه مورد بحث و بررسی قرار دهیم و در مقایسه آراء و اندیشه های این دو فیلسوف به نگاهی کلی و تبیینی شایسته از مباحث معنای زندگی دست یابیم. علامه محمد تقی جعفری یافتن معنای زندگی شخص را مستلزم یافتن معنای «خود» می داند و معتقد است تنها کسی می تواند طعم واقعی معنای زندگی را بچشد که خویشتن خویش را بشناسد و آن را از زنجیرهای زرینی که طبیعت بر سر راهش قرار داده برهاند و به خود حقیقی نائل شود . البته لازم است که سالک راه «خود حقیقی» راهنمای کامل خود را مذهب و عقل و فطرت آگاه قرار دهد تا بتواند از لغزش هایی که در این مسیر برایش پیشمی آید درامان باشد . او معنادار یافتن زندگی را فاصله گرفتن از حیات طبیعی و غوطه ور شدن در حیات معقول می داند . اما فردریش نیچه نیست انگاری را در چهار عرصه مهم زندگی انسان ها بیان می کند : 1- نیست انگاری در قلمرو حقیقت ؛2- نیست انگاری در قلمرو دین ؛ 3- نیست انگاری در قلمرو زندگی زاهدانه ؛4- نیست انگاری در قلمرو اخلاق متداول . او به جای مورد اول ، اراده معطوف به قدرت و به جای مورد سوم ، زندگی زمینی و سرشار از غرایز و تمایلات حیوانی را بر می گزیند و هنر تراژدی را بهترین ابزار برای تحقق آن می داند و به جای مورد چهارم ، اخلاق سروری را توصیه می کند ولی هیچگونه جایگزینی برای دین در نظرنمی گیرد . از این رو انسانی که با توجه به نظریه «اراده معطوف به قدرت» و بنابر توانمندی ها و استعدادهای درونیخود و بدون تبعیت از آرمان های از پیش طراحی شده رفتار کند را «فرا انسان» می داند.
معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پاسخ به پرسش چیستی «معنای زندگی» جز از راه شناخت انسان ممکن نیست. معنای زندگی به هر سه معنای هدف، ارزش و کارکرد زندگی، در راستای وجود انسان، استعدادها و توانایی‌های اوست. ملاصدرا انسان‌شناسی را اصل و پایه‌ی همه‌ی معارف و پرسش‌های بنیادین می‌داند که بدون آن دیگر شناخت‌ها کامل نخواهد بود. انسان در میان سایر موجودات از امتیازات خاصی برخوردار است که منشأ آن، نفس ناطقه و عقل است. بنابراین ساختار وجودی انسان، ترکیبی از بدن و عقل است. انسان جامع طبیعت و ماوراء طبیعت است. جزء طبیعی انسان اگر زیر پوشش تدبیر عقل قرار نگیرد انسان را از کمال خود باز می‌دارد. عقل از بدن به منزله‌ی شرط حضور در طبیعت و به منزله‌ی ابزار، بهره‌برداری می‌کند. انسان به دلیل برخورداری از درک عقلی، به دنبال کشف حقیقت و معنای زندگی حرکت می‌کند. معنای زندگی انسان تابعی از وجود او و متناسب با وجود اوست. اگر وجود مختص انسانی، به قوه‌ی عقلی اوست، معنای زندگی نیز در رابطه با قوه‌ی عقلی مشخص می‌شود. قوه‌ی عقلی دو بعد نظری و عملی دارد. انسان در مقام عقل، خالی از غایت و هدف نیست. هدف ایده‌آل زندگی در نزد عقل، معرفت خداست. از این‌رو در صدد شناخت خدا و افعال او برمی‌آید. در این مسیر او به شناخت خود و جهان که فعل تکوینی خدا هستند می-پردازد و سفرهای علمی و عملی چهارگانه را تنظیم می‌کند. این حرکت ارادی و وجودی انسان، وقتی به غایت می‌رسد که انسان به اراده و اختیار، تحت فرمان عقل به سوی خدا گام بردارد و در کنار او قرار یابد. ارزش زندگی انسان نیز در سایه‌ی ارتباط او با خدا و حرکت به سمت او تعیین می‌شود. بر اساس حرکت جوهری و ثابت نبودن مرتبه‌ی وجود انسان، بر خلاف دیگر ممکنات، انسان جایگاه معینی در مراتب وجود ندارد و از پایین‌ترین مقامات تا بالاترین درجات می‌تواند سیر داشته باشد. ملاصدرا ارزش انسان و زندگی او را در گرو رضایت الهی، کرامت انسانی، فطرت، عشق و جاودانگی می‌داند. کارکرد زندگی، با نقش عمده-ی انسان در عالم هستی که نقش خلافت الهی اوست معین می‌شود. جانشینی انسان از خدا که با حقایقی همچون ولایت، امانت، وساطت در خلقت، غائیت خلقت و ... همراه است، جایگاه انسان را در دار هستی تعیین می‌کند. انسان اشرف مخلوقات است آفرینش عالم به خاطر اوست. نقطه‌ی مقابل این معنا، پوچی است؛ هر چند مادی‌گرایی و شکاکیت از عوامل اصلی پوچی است اما عواملی همچون مرگ و شرور از علل سوق به سمت پوچی است که در حکمت متعالیه نه تنها پوچی را نتیجه نمی‌دهند، بلکه از عوامل معناساز زندگی و از راه‌های رشد و تعالی انسان به شمار می‌روند. علم‌زدگی که از عوامل پوچی شمرده شده نه ثمره-ی علم بلکه نتیجه‌ی کم ظرفیتی انسان و توقف در مراحل پایین عقل می‌باشد و در حکمت متعالیه که جمع برهان و عرفان و قرآن است هرگز جایی ندارد.
مقایسه نظر غزالی و یاسپرس در مورد مرگ‌اندیشی
نویسنده:
الهام خازنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر به منظور تبیین دیدگاه دو فیلسوف مر‌گ-اندیش، یعنی غزالی، متفکر قرن پنجم هجری و یاسپرس، متفکر قرن بیستم میلادی تدوین شده‌است. غزالی، مرگ‌اندیشی را نتیجه اندیشیدن به زندگی و محدودیت‌های آن می‌داند و معتقد است نوع نگرش افراد به مرگ، تعیین کننده شیوه و سبک زندگی آنان است. او بر این باور است که تنها به واسطه اندیشیدن به مرگ است که می‌توان به زندگی اخلاق مدار و هدفمند دست یافت و در این میان با توسل به معرفتی که حاصل از شناخت مبدأ و معاد است به کمال رسید. یاسپرس نیز مرگ‌اندیشی را ثمره تلاش انسان برای کشف رموز هستی و نیل به حقیقت خود می‌داند و آن را به عنوان یکی از موقعیت‌های مرزی و اسرار آفرینش در نظر گرفته و معتقد است که تنها با کشف حقیقت مرگ بر اساس ایمان است که می‌توان به معنای بودن و هستی نایل شد و زندگی اصیل را بنا کرد.
حیات معقول از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(با تاکید بر تفسیر نهج البلاغه)
نویسنده:
حسن مهدی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زندگی انسان و چگونگی و هست و بایدهای آن ، همواره یکی از بزرگترین دغدغه های انسان شناسان، حکیمان و در راس همه آنان پیامبران الهی و اوصیای آنان بوده و اصولا هدف از فرستادن پیامبران و انزال کتب ، راهنمایی و ایصال انسان به زندگی والا و هدفی اعلا بوده است.ضرورت تفسیر و توجیه صحیح حیات انسانی و هماهنگ ساختن دو قلمرو زندگی انسان -آن چنانکه هست و آن چنانکه باید باشد- در تمامی شئون و ابعاد آن، همسان ضرورت وجود خودانسان است. لزوم عبور انسان از مرحله حیات طبیعی حیوانی به حیات اعلای انسانی و حرکت به سوی هدف والای زندگی -که همانا رسیدن به جاذبه ربوبی و لقاالله است -مقصود اصلی آفرینش انسان تلقی می گردد.در قرآن و سخنان معصومین علیه السلام -خصوصا نهج البلاغه -تفسیر و توجیه زندگی انسانی و ارائه راهکارهای منطقی در جهت تحول و حرکت تکاملی انسان و ورود وی به حیات طیبه ، به طور کاملا بنیادین و اصیل ، توضیح داده شده و مورد تاکید قرار گرفته است. از طرف دیگر، علامه جعفری (ره) دارای دیدگاههای جامع ، ارزشمند و نوین در موضوعات مختلف دینی، فلسفی ، کلامی، فقهی و انسان شناسی است که موضوع حیات معقول از جمله ابتکارات ایشان در جهت تفسیر صحیح حیات انسانی می باشد.لذا جایگاه انسان به عنوان رهرو طریق حیات معقول ، توصیف و راههای تکامل انسان در حیات تکاملی و معقول تبیین شده است در ادامه ، انسان کامل از منظر حیات معقول و عرفان مثبت اسلامی -که مبتنی بر قرآن و نهج البلاغه است_ مورد توجه قرار گرفته است. آنگاه گستره حیات معقول شامل اخلاق ، تعلیم و تربیت ، حکومت و سیاست ، حقوق ، اقتصاد ، روابط اجتماعی، هنر، فرهنگ و تمدن به طور کلی تشریح شده است.سرانجام اهداف نسبی زندگی انسان ، تبیین و هدف نهایی و اعلای حیات معقول از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه ، بازگو شده است.
معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تا زمانی که علوم مختلف بشری در صدد تبیین های معطوف به غایت(= تبیین هدف شناختی) بودند، برای زندگی انسان نیز، هدف یا اهدافی را ترسیم می نمودند و کسی نگران معنای زندگی نبود و انبیاء، حکیمان و مصلحان در صدد ارائه ی راه هایی برای استفاده ی بهینه از نعمت زندگی و تحصیل موفق هدف زندگی توسط انسان بودند.اما زمانی که انسان به تبیین مکانیکی عالم روی آورد، و رفته رفته به زبان حال و گاهی به زبان قال، منکر هدف و غایت شد، یکی از مهم ترین مسایلی که فراروی او قرار گرفت، مسئله ی معنای زندگی انسان بود. و این که انسان چرا باید زندگی کند؟ و شگفت تر این که برای برخورداری از این زندگی چرا باید متحمّل هزینه های آن (= آلام و رنج ها) شود؟ به همین خاطر متفکران بشر تلاش کردند تا از زوایای مختلف به این سوال پاسخ دهند و روشن سازند که زندگی انسان دارای معناست و ارزش زیستن دارد.در این رساله تلاش شده است تا مبانی هستی شناسانه ی علامه طباطبایی(ره) درباره ی مبدأ، معاد، انسان و جهان در بخش های مختلف بررسی شود و نظریه ی ایشان در باب معنای زندگی استنباط و استخراج گردد.از منظر ایشان، خدای متعال از آفرینش انسان هدفی داشته است و چون انسان از یک سو اشرف مخلوقات است و توان تحصیل سعادت، لقاء الهی و حیات طیّبه را دارد و فطرت او نیز به همین، حکم می کند و از دیگر سو، مجموعه ی آفرینش، منسجم و متلائم الاجزا و الابعاض است، در صورتی که آدمی هدف خدا را از آفرینش انسان هدف خود قرار دهد، از حمایت اجزاء آفرینش برخوردار می شود و در نهایت به زندگی و حیاتی دیگر دست می یابد و در صورت غفلت از این هدف گرفتار معیشتی سخت و ضنک می گردد و همه ی اجزاء آفرینش را به مقابله با خود برمی انگیزد و آن وقت است که برای زندگی خودمعنایی نمی یابد. ازنظر ایشان یافتن این معنا تنها از طریق هماهنگ شدن با ندای فطرت و آهنگ کلی آفرینش امکان پذیر است و دین هم چیزی جز این نیست. پس انبیاء که پیام آوران خدا در امر دین هستند، سفیرانی برای معنابخشی به زندگی انسانند.طُرفه آن که همه ی لحظات زندگی بهره مندان از چنین حیاتی، معنادار است و هیچ مشکل و بحرانی نمی تواند معنا را از زندگی آنان سلب نماید.
  • تعداد رکورد ها : 136