جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 51
بررسی مقایسه ای نظریه اعاده بدن نزد متکلمان متقدم و نظریه بدل جان هیک
نویسنده:
مهدی ناجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جان هیک نظریه ای را به نام نظریه بدل در باب زندگی پس از مرگ ارائه می نماید، نظریه او متاثر از دیدگاه انجیل می باشد. او معتقد است انسان یک واحد جسمی روانی است و شخصیت او ناشی از وجود روحی اسرارآمیز در بدن او نمی باشد. او با تاثیرپذیری از بحثهای مطرح در باب فلسفه ذهن و با تاکید بر دیدگاه رفتار گروی تلقی از انسان به عنوان روحی در ماشین بدن را نادرست می داند و معتقد است که حالات ذهنی را باید به رفتار یا میل به انجام رفتاری خاص تحویل نمود. او بر این باور است که نظریه جاودانگی روح بیش از آنکه یک عقیده مسیحی باشد یک عقیده یونانی است. او نظریه خود را بر همین اساس می پروراند. اشکالاتی به نظریه اشکالاتی به نظریه هیک وارد است که برخی از آنها را خود هیک برای اینکه تصویری دقیقتر از نظریه خود را دراختیار ما قرار دهد بیان می کند و برخی دیگر اشکالاتی است که به مبانی نظریه او وارد است. متکلمان مسلمان نیز با نفی نفس حقیقت انسان را هیکل جسمانی او دانسته اند و با قائل شدن به عرض بقا یا فنا نظریه اعاده بدن را مطرح نموده اند. اشکالاتی به نظریه اعاده بدن وارد است که بیشتر این اشکالات متوجه مبانی این نظریه می باشد. در مقام مقایسه ، دو نظریه بدل و اعاده بدن، دارای نقاط اشتراک و افتراق می باشند و به نظر می رسد نظریه بدل نسبت به اعاده بدن از حیث سازگاری درونی و سازگاری بیرونی ارجح باشد.
منهج الرشاد فی معرفة المعاد المجلد2
نویسنده:
محمد نعیم بن محمدتقی المدعو بالملا نعیما العرفی الطالقانی؛ تحقیق: رضا استادی
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی,
چکیده :
مَنهَجُ الرَّشاد فی مَعرفَةِ المَعاد کتابی کلامی به زبان عربی نوشته محمد نعیم طالقانی از عالمان شیعه در قرن ۱۲ق. وی با استفاده از مبانی فلسفی، عرفانی و تفسیری درباره معاد جسمانی و روحانی بحث کرده است. وی بیشترین تأثیر در ارائه مباحث را از ملاصدرا برده است. محتوای کتاب: این کتاب که در سال ۱۱۵۱ق تألیف شده، از یک مقدمه، پنج باب و یک خاتمه تشکیل یافته است. وی در مقدمه از حقیقت و ضرورت معاد بنابر آیات و روایات و نقد کلام متکلمین در این زمینه سخن گفته است. ابواب پنجگانه کتاب که هر کدام دارای شرح و تفصیل بوده، از این قرار است: باب اول: بیان نفس و تحدید آن باب دوم: بیان حقیقت نفس و ماهیت آن باب سوم: تعدید قوای نفس و اثبات قوای پنجگانه ظاهری نفس باب جهارم: اثبات حدوث نفس با حدوث بدن باب پنجم: اثبات معاد جسمانی و پاسخ به شبهات. سخن آشتیانی: سید جلال الدین آشتیانی درباره کتاب می‌گوید: این کتاب در باب خود بی‌نظیر است. مدتها بود که به سراغ کتابی در معاد می‌رفتم که مؤلف آن مفسر، فقیه، حکیم. عارف باشد تا اینکه نسخه این کتاب را در کتابخانه مجلس یافتم... مؤلف با احاطه به کلمات اَعلام فن، بخصوص صدرالمتألهین و احاطه به روایات تفسیری با حفظ قواعد عقلی و افکار محققان، معاد جسمانی را ثابت کرده و به حل مشکلات و دفع شبهات پرداخته است.
حقیقت انسان و تأثیر آن در تبیین حیات پس از مرگ؛ از نگاه سید مرتضی
نویسنده:
حسن یوسفیان,مرتضی خوش صحبت
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین حیات پس از مرگ و معاد، مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و ساحت های وجودی اوست. اندیشمندان با ارائة رویکردهای گوناگون در این زمینه، تبیین های متفاوتی را ارائه کرده اند، که عمدتاً مبتنی بر رویکرد فلسفی در این زمینه اند؛ اما بسیاری از متکلمان مسلمان، دیدگاهی مادی انگارانه از انسان دارند و اصل وجود نفس یا غیرمادی بودن آن را نمی پذیرند. با این حال، ایشان به معاد باور دارند و دربارة حیات پس از مرگ تبیین ویژة خود را ارائه می دهند. سید مرتضی نخستین متکلم شیعی است که این رویکرد را در مباحث انسان شناختی متکلمان مطرح ساخته است. ادله ای که وی بر این مطلب اقامه کرده، اغلب مبتنی بر مادی بودن ادراک و عدم معقولیت پذیرش ساحتی غیرمادی در انسان اند. براین اساس وی از حقیقت مرگ، عالم برزخ و آخرت نیز تبیینی متفاوت ارائه می دهد. این مقاله، با رویکردی توصیفی تحلیلی دیدگاه سید مرتضی را بررسی می کند.
معاد جسمانی از منظر علّامه طباطبائی، با تأکید بر تفسیر المیزان
نویسنده:
مرتضی خوش صحبت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علّامه طباطبائی با اینکه در بسیاری از علوم دینی صاحب نظر بوده ، در بحث معاد جسمانی کمتر قلم زده است و این مسئله موجب شده تا دیدگاه ایشان دربارة معاد جسمانی، کانون اختلاف مفسران و مروجان اندیشه های علّامه قرار گیرد. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه ایشان به بررسی دیدگاه های انسان شناختی ایشان همچون دوساحتی بودن انسان، اصالت نفس، مجرد و جاودانه بودن آن، رابطة نفس و بدن و نقش بدن در هویت انسان، ضرورت حشر بدن و کیفیت آن می پردازیم. به نظر می رسد ایشان علی رغم پذیرش بیشتر آموزه های فلسفی حکمت متعالیه و تأثیر دادن آنها بر تفسیر آیات قرآن در بحث معاد جسمانی، با نپذیرفتن نظریة صدرالمتألهین که بدن اخروی را مُنشَأ نفس و قائم به آن می داند، اصل حرکت جوهری را همان گونه که در نفس مطرح است در بدن هم مطرح می کند و تبیینی دیگر از معاد جسمانی ارائه می دهد که می توان آن را بر دیدگاه مدرس زنوزی تطبیق داد.
اخلاق ارسطویی: توصیفی یا کاربردی
نویسنده:
حسن مهرنیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
بحث اخلاق از مهم ترین مباحث معرفتی بوده و فراز و نشیب بسیاری داشته است. دکارت در کتاب گفتار در روش، ضمن نقد روش و آرای علمای اخلاق به ویژه ارسطو و متهم نمودن آنان به گزافه گویی، تصویرپردازی و توصیف گرایی و نیز عدم ارائه راه صعود به قله رفیع اخلاق، وعده می دهد که در نظام اخلاقی خود، نردبانی برای صعود به این قلّه و نیز اخلاقی کاربردی و توصیه ای ارائه نماید. این مقاله به بررسی تطبیقی این دو رویکرد می پردازد و نشان می دهد اتهامات دکارت به اصحاب مدرسی به ویژه ارسطو صحیح نیست و وی به رغم استفاده فراوان از ارسطو در بحث اخلاق و مابعدالطبیعه، جانب انصاف را نگه نداشته است. همچنین وعده او به ارائه بنای استوار اخلاقی و اخلاق کاربردی و توصیه ای هیچ گاه جامۀ عمل نپوشید
صفحات :
از صفحه 91 تا 118
شناخت ابعاد وجودی انسان از نگاه ابن عربی و شنکره
نویسنده:
محمدمهدی علیمردی,سید محمد روحانی,طیبه نوحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خداوند انسان را به صورت خود آفریده است. ازآنجاکه انسان موضوع اصلی آفرینش است، اندیشمندان ادیان مختلف، دربارۀ او بحث کرده اند و برایش ابعادی برشمرده اند. شناخت این ابعاد، برای رسیدن به هدف خلقت، یعنی کمال، ضروری است. این مقاله، دیدگاه دو متفکر بزرگ، ابن عربی مسلمان و شنکرۀ هندو را دربارۀ ابعاد وجودی انسان بررسی می کند. هردو معتقدند انسان دو بعد مادی و روحانی دارد. با برداشتن حجاب مادیات، روح او با یگانۀ مطلق یکی می شود و به کمال می رسد. آن ها معتقدند ابعاد وجودی انسان، فقط در ویژگی ها متفاوت اند؛ اما در اصل وجود، تفاوتی ندارند.
تحلیل مبادی تصوری و تصدیقی مسئله ارتباط نفس با بدن
نویسنده:
عسگر دیرباز، احمد شه گلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از بزرگترین معضلات فلسفه، تبیین چگونگی رابطه نفس و بدن است این بحث با همه تحقیقاتی که در آن صورت گرفته بحث در آن همچنان ضرورت دارد. در این مقاله ابتدا دیدگاه برخی از فلاسفه در مورد رابطه نفس و بدن مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به اهمیت دیدگاه ملاصدرا تاکید و توجه بیشتری در نظریه وی صورت گرفته و اثبات شده که دیدگاه وی با وجود برخی از مناقشات ، کامیاب ترین دیدگاه در حل مساله رابطه نفس و بدن است . سپس به ماهیت روح بخاری و نفش آن در تئوری ملاصدرا و میزان وابستگی نظر وی به این دیدگاه اشاره شده در پایان، مسائل زیر را مورد بازخوانی قرار داده است: تحریر محل نزاع است که پنج تقریر از آن قابل ارائه است که محور اساسی هر یک عبارتند از: «ارتباط»«تاثیروتاثر»««ترکیب نوع واحد طبیعی از مادی و مجرد »«تعلق و تدبیر »«اتحاد». نگارنده برآنست که محل نزاع صرفا «اتحاد» است و سایر اقسام خارج از محل نزاع است؛ ارتباط اصل سنخیت با این چالش؛ و در نهایت نگارنده بر اساس برخی از اصول ، پیشنهادی را برای حل این معضل مطرح می کند.
نقدی بر نظریۀ «کامل شدن نفس، علت جدایی از بدن»
نویسنده:
سید حسین سیدموسوی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مرگ برای موجودات زنده همچون حیوانات و انسان ها با جداشدن نفس از بدن مادی تحقق می یابد. در این حالت بدن از کار و فعالیت باز می ماند و به تدریج فاسد می شود. روشن است که نفس حیوانی بعد از جدایی از بدن بقا ندارد و آن نیز از بین می رود. اما نفس انسان با توجه به تجرد ذاتی که دارد به بقای خود ادامه می دهد، در این دنیا زندگی برزخی دارد و در قیامت به حیات جاودانه دست می یابد. حال سؤال مهم و اساسی این است که مرگ چگونه و چرا اتفاق می افتد؟ در واقع، برای نفس چه اتفاقی می افتد که از بدن جدا می شود؟ آیا نفس برای رسیدن به تکامل و بی نیازی از بدن از آن جدا می شود یا چون بدن توانِ همراهی با نفس را ندارد، نفس مجبور به جدایی از آن می گردد؟ نظر مشهور بین اندیشمندان دیدگاه دوم است، در حالی که ملاصدرا و پیروانش برآن اند که نفس پس از سیر تکامل خود دیگر به بدن نیاز ندارد، از این رو از بدن جدا می شود. در این جستار برآنیم تا به نقد دیدگاه ملاصدرا بپردازیم و سؤالاتی را مطرح کنیم که به نظر می رسد با دیدگاه صدرا نتوان به آن ها پاسخ داد.
مقایسه مبانی و راه‌حل‌های ابن‌سینا و ملاصدرا برای نفی تناسخ
نویسنده:
فروغ رحیم‌پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
تناسخ که در‌ اصطلاح رایج فلسفی به معنی انتقال نفس از بدن خود به بدن مادی دیگر در همین دنیا و پس از مرگ افراد است قاطعانه از سوی ابن‌سینا و ملاصدرا با برهان عقلی رد شده است؛ هر یک از این دو فیلسوف بزرگ با تکیه بر مبانی خود، رابطه ویژه نفس انسان با بدن وی را نشان می‌دهند و با استناد به آن، تعلق نفس به بدن/ بدن‌های دیگر را نفی می‌کنند. استدلال‌های شیخ‌الرئیس در نفی تناسخ بر این مبنا استوار است که نفس از حیث ذات، مجرد و از حیث فعل، مادی است لذا گرچه علت فاعلی و مفیض نفس، عقل مفارق است اما مزاج مستعد و ماده بدنی، زمینه‌ساز و معد این افاضه است. به علاوه، شیخ معتقد است که رابطه هر نفس با ماده بدنی خود، رابطه لزومیه ذاتیه است و به همین سبب، این نفس برای این بدن، امری بی‌بدیل است. اما صدرالمتألهین به مبانی نوینی نظیر تشکیک و اشتداد در وجود و حرکت استکمالی جوهری در همه موجودات (ازجمله در نفس و بدن به موازات یک‌دیگر) قائل است و نفس را در بدو حدوث، جسمانی می‌داند و معتقد است که ترکیب نفس و بدن ترکیبی اتحادی است. او علاوه بر این‌که به نقل و تأیید راه‌حل‌های شیخ‌الرئیس می‌پردازد، از مبانی متعالیه نیز بهره می‌برد و بدین وسیله، هم تبیین نوینی از بعضی از برهان‌های رد تناسخ به‌دست می‌دهد و هم خود، راه‌حل و برهان جدیدی برای ابطال تناسخ ارائه می‌کند که فقط با مبنای متعالیه قابل توضیح است. این مقاله در ‌نظر دارد ضمن توضیح و مقایسه راه‌حل‌های منتخب این دو فیلسوف برای نفی تناسخ و روشن‌کردن نقاط مشترک ایشان، کارکرد مبانی خاص هر یک در این حوزه را روشن کند و نشان دهد که چگونه در مواردی مبانی متفاوت برای برآوردن مقصود واحد، به‌کار گرفته می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 41
  • تعداد رکورد ها : 51