جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1287
بررسی تطبیقی روایات تفسیری شیعه و اهل سنت در تفسیر سور‌ۀ یوسف با تأكید برتفسيرهای جامع البیان، الدرالمنثور، الصافی و البرهان و عهد عتیق
نویسنده:
محمد سلامی راوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرآن کریم از راههای متعددی برای هدایت بشر استفاده شده که داستانهای قرآنی یکی از آن روشهاست. می‌توان گفت حجم قصص در قرآن بیش از1500 آیه یعنی تقریباً یک ‌چهارم کل آیات قرآن است که با مباحث اعتقادی قرآن به خصوص بحث آخرت (که حدوداً 1500 آیه‌ مربوط به معاد وجود دارد) برابری می‌کند. این مطلب بیانگر اهمیت موضوع قصص در قرآن کریم است.در میان قصص قرآن، داستانهای انبیاء از جلوه‌ای ویژه برخوردار است. هدف غایی قرآن از بیان سرگذشت انبیاء معرفی یک الگو و روش مناسب برای زندگانی تمام انسانها و طالبان رستگاری است تا با کمک این مشعل‌های هدایت، راه را از چاه بازشناسند. لذا هدف داستانهای انبیاء نه یک امر تفننی و سرگرم‌کننده و نه یک گزارش تاریخی محض است بلکه عبرت از پیشینیان است که قرآن در آیه 111 سوره یوسف آنرا بیان نموده است:(لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِّأُوْلِی الْأَلْبَابِ). سوره یوسف، أحسن القصص است که از دیرینه ایام همواره مورد توجه محققان قرار گرفته است. روایاتی که در اهم منابع شیعی و اهل تسنن پیرامون تفسیر این سوره آمده است، برخی از آنها آمیخته با اسرائیلیات است که سیمای عصمت این پیامبر الهی را خدشه‌دار کرده است و بویژه با مبانی اعتقادی امامیه در تعارض است. آبشخور بیشتر روایات تفسیر طبری و الدر المنثور سیوطی، در این قبیل مباحث برگرفته از تورات است. آنچه در روایات شیعی نیز آمده است برخی توأم با تذکار این قبیل روایات است و برخی دیگر نیز بدون هیچ‌گونه توضیحی تکرار روایات اهل تسنن است. در این پایان‌نامه به خصوص در شرح حال یوسف صدیق، روایات منافی عصمت وی به بوته نقد درآمده تا هم نادرستی این اقوال بی‌پایه ثابت گردد و هم عصمت ایشان تثبیت شود و هم سیمای واقعی آن حضرت بر اساس مبانی و نصوص قرآنی و روایات صحیح و نه تورات محرف ترسیم شود.
مبانی انسان شناختی اخلاق عرفانی و بررسی تطبیقی آن با متون دینی
نویسنده:
شهناز قهرمانی ده نویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق عرفانی به عنوان یکی از رویکردهای اخلاق اسلامی، از شاخههای تخصصی عرفان اسلامی میباشد. این اخلاق دارای مبانی خاص انسان شناختی است که ریشه در عرفان نظری و عرفان عملی دارد. مهمترین مبانی انسان شناختی این اخلاق عبارتند از 1- قلب گوهر اصلی وجود انسان است. 2- این گوهر دارای لایههای طولی و اطوار باطنی است که به لطائف و بطون سبعه تعبیر میشود. 3-سعادت و کمال لایق آدمی، وصول الی الله است. سایر مبانی انسان شناختی اخلاق عرفانی، از فروعات این سه مبنا بوده و ذیل آنها مورد بررسی قرار میگیرند.اهل معرفت حقیقت انسان را قلب دانسته و عقل، حس و دیگر قوای باطنی و ظاهری را از شئون آن میشمارند. قلب دارای کارکردهای متنوعی است که مهمترین آنها، ادراک شهودی حقایق و معارف است و انواع احساسات و احوالات و اعمالی چون نیت، توبه و اخلاص از جمله کارکردهای عملی قلباند. با ظهور اسماء و صفات الهی در قلب، آدمی از صفات بشری فانی گشته و تمام رفتارها و ملکات او صبغهی الهی میگیرند و تخلق به اخلاق الهی حاصل میشود. توجه به ساختار وجودی قلب که دارای لایههای طولی و اطوار وجودی میباشد، مبنای مهم دیگری است که معرفت دقیقتر و عمیقتری از نفس را موجب میشود. از این منظر قلب بالقوه، دارای مراتب باطنی و طولیای است که حرکت درونی و صیرورت وجودی، تأمین کننده فعلیت آنها میباشد. اشتداد وجودی قلب در گرو خرق حجابهای ظلمانی و نورانی و شکوفایی لایههای قلب یعنی طبع، نفس، قلب، روح، سرّ، خفی و اخفی میباشد و با شکوفایی اطوار وجودی قلب، مقاماتی مانند اسلام، ایمان و احسان به منصه ظهور میرسند. براساس این مبنا همهی فضایل اخلاقی به شکل طولی قابلیت ارتقا دارند و عمق و ظرافت ملکات اخلاقی گستردهتر میشود. اما مبنای سوم یاد شده این است که سعادت انسان در وصول الی الله است که با سیر و سلوک معنوی و توفیق جذبههای الهی حاصل میشود. بر اساس این مبنا اخلاق عرفانی، در جانب فضایل حکم میکند بر ضرورت دو امر: حسن فعلی و فاعلی با رعایت اخلاص و در جانب رذایل حکمش وجوب تقبیح و ترک موجبات دوری از کمال و هجران از جمال، است. بررسی و تحقیق متون دینی و مصادر قرآنی روایی آن مفید این حقیقت است که مبانی انسان شناختی اخلاقی عرفانی، با متون دینی هم افق بوده و موافقت و مطابقت دارد. از منظر شریعت نیز قلب، اصل انسان معرفی شده که با اطوار و کارکردهای گوناگون معرفتی، احساسی و عملی مانند ایمان، اطمینان، شرک و نفاق سعادت و شقاوت آدمی را رقم میزند. متون دینی نیز انسان را موجودی میداند که دارای مراتب طولی و باطنی مانند روح، قلب و نفس، میباشد. در باب مبنای سوم باید گفت متون دینی بر آن است که کمال آدمی به بندگی تام و دارا بودن قلب سلیم است و سعادت را رسیدن به مقام محو و کمال انقطاع میداند.
بررسی مبانی نظری و دامنه تطبیقی قاعده «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره»
نویسنده:
سیدمصطفی رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از ابزارهای عقلایی و اسلوبهای بیانی برای تفهیم و مفاهمه, کنایه است و در میانگونه های کنایه نیز شیوه کنایه تعریضی مبتنی بر ضرب المثل «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره » از روشهای متداول در محاورات عرفی است. خاستگاه ضرب المثل و نحوه دلالت, نوع کنایه به کاررفته در آن را درفصل اول آورده ایم.برای اثبات حجیت این قاعده می توان دلایل و مستندات متعددی را ارائه نمود. آیات مختلفی وجود دارد که خطاب آن به پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است, اما حکم آیه اختصاص به ایشان نداشته, سایر مسلمانان را هم شامل می شود. در آیاتی دیگر هرچند خطاب به پیامبر است, اما حکم آیه به امت او اختصاص دارد و چنین حکمی در مورد آن حضرت از قبیل سالبه به انتفاء موضوع است.احادیث متعددی نیز از طرق مختلف نقل شده است که بعضی از آنها به صورت کلی و اجمالی بر این قاعده دلالت می کند و بعضی دیگر نیز به این قاعده تصریح نموده, آیاتی از قرآن را بر آن تطبیق می کند.به جز قرآن و سنت, سیره عقلایی نیز از مستندات این قاعده به حساب می آید. چرا که این قاعده یکی از شیوه های ساری و جاری در عرف اهل محاوره بوده, در بین همه گروه ها و طبقات عقلا جریان دارد و سیره اهل شرع نیز بر همین قاعده جاری است. این سیره متصل به زمان معصوم (علیه السلام) بوده, نه تنها شارع مقدس آن را منع نکرده بلکه خود شارع نیز در کلماتش آن را به کار برده است. این قاعده اختصاص به تفسیر ندارد بلکه مانند قواعد عقلائی دیگر, درعلوم مختلف عقلی و نقلی از جمله عرفان, تاریخ, فقه, اصول, حدیث و کلام کاربرد دارد که در فصل سوم این تحقیق, از هرکدام نمونه هایی ذکر می شود. اصل بر این است که ظاهر کلام گوینده با اراده او مطابقت داشته باشد و کسی که مورد خطاب واقع می شود مراد اصلی و واقعی او باشد. به عبارت دیگر اصل بر عدم استفاده از این قاعده است و حمل کلام الهی بر این قاعده نیازمند دلیل است مثل اینکه اخذ به ظاهرآیه مخالف دلیل عقلی قطعی و یا مخالف آیات و روایات دیگر باشد که در این تحقیق از آن به عنوان شروط جریان قاعده نام برده ایم.به یقین می توان گفت که قاعده«إِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَهُ» به صورت ارتکازی در تفسیر رعایت شده است و بسیاری از مفسران شیعه و سنی از آن استفاده کرده اند. عده قابل توجهی نیز به نام این قاعده تصریح کرده اند که در فصل چهارم به برخی از آنها اشاره شده است. «إِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَهُ»
بررسی تطبیقی جایگاه عقل نزد اهل حدیث و اخباری ها تا قرن 12
نویسنده:
محمدحسین بلاغی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشته با روش توصیفی به مقایسه تطبیقی دو گروه نقل‌گرا از شیعه و سنی پرداختیم و با بررسی نظرات ایشان و تقسیم کارکرد عقل در امور دینی به سه حوزه توانایی هستی شناسانه، معرفت‌شناسانه و سنجشگرانه عقل، به این نتیجه رسیدیم که با توجه به عدم ارزش معرفتی عقل نزد آن دو، در اغلب موارد، عمل به عقل را با دوری از دینِ حق، مساوی می‌پنداشتند. از جهت توانایی هستی شناسانه عقل، هر دو مانند عقل‌گرایان قائل به عدم توانایی عقل در جعل حکم شرعی بودند. اما در بعد معرفت‌شناختی شاید تنها جایی که بتوان قاطعانه تفاوتی بین آن دو قائل شد بحث تجسیم باشد که اهل حدیث به آن قائل می‌شدند و اخباریان تاویل می‌بردند؛ اگرچه شاید در برخی نتایجِ حُسن و قبح عقلی در کلام و مباحث مبنایی شرع مثل اثبات صانع بتوان گفت اخباریان کمی به عقل توجه می‌نمودند اما آنجا نیز در واقع مثل اهل حدیث حکم عقلیِ مورد تایید شرع را می‌پذیرفتند و تفاوت اصلی، در نقل‌های طرفین بود؛ نه در توجه یا عدم توجه به عقل. همچنین هیچیک لوازم عقلی حکم شرع را، شرعی نمی‌دانستند و اگرچه برخی از اهل حدیث در مواردی، و اخباریان همگی حسن و قبح را عقلی می‌دانستند اما هیچکدام اینرا برای کشف حکمی شرعی کافی نمی‌دانستند. همچنین با این وجود که هردو عملا چینش منطقی صغری و کبری را قبول داشتند، با علوم عقلی مثل منطق، فلسفه و کلام به شدت مخالفت می‌ورزیدند. در بعد سنجشگری و تعارض عقل و نقل نیز نقل را مقدم می‌ساختند. در آخر پیشنهادهایی مطرح شد که اکثرا ریشه در ارتباط عملکرد متحجرانه، با تفکرات نقل‌گرایی داشت. یادآور می‌شویم که در جمع آوری اطلاعات، روش کتابخانه‌ای را پیموده ایم.
بررسی تطبیقی قاعده لطف از نظر برخی متکلمین و فلاسفه شیعه با تکیه بر کارکردهای آن
نویسنده:
لیلاسادات کلانتر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قاعده لطف یکی از مسائل مهم در کلام اسلامی به شمار می رود که متکلمان در طول تاریخ به بررسی آن پرداخته اند. گروهی از متکلمان از جمله اشاعره به مخالفت با این قاعده پرداخته اند و لطف را بر خداوند متعال واجب ندانسته اند. اما متکلمان امامیه و اغلب معتزله این قاعده را پذیرفته اند. این پایان‌نامه به بررسی تطبیقی دیدگاه‌های برخی از متکلمین متقدم و متاخر امامیه درباره‌ی قاعده‌ی لطف می‌پردازد. از متکلمین متقدم آراءِ سید مرتضی، شیخ طوسی و علامه حلی و از متکلمین متاخر آراءِ فاضل مقداد، فیاض لاهیجی و ملا مهدی نراقی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش بر اساس چهار محور انجام شده است: (1) تعریف لطف، (2) بیان دلایلِ قاعده‌ی لطف،(3) بیان شرایط و احکام آن و (4) بیانِ کارکردهای قاعده لطف. همه‌ی متکلمین مورد بحث کمابیش لطف را چنین تعریف‌کرده‌اند: هر فعلی ازجانب خداوند متعال که انسان را به طاعت نزدیک و از معصیت دور می نماید. اغلب متکلمین مورد بحث استدلاهای عقلی بر وجوب لطف اقامه کرده‌اند و برخی هم استدلال نقلی آورده‌اند. متقن‌ترین و معروف‌ترین دلیل عقلی بر وجوب لطف، اینست که حکمت الهی اقتضای وجوب لطف را می کند، چون خداوند متعال برای تکالیفی که بر عهده مکلفان گذاشته است، باید راه انجام طاعت را هموار نماید، و در غیر این صورت، نزد عقلا امری قبیح به شمار می آید و انجام امر قبیح بر خداوند متعال محال است.
بررسی تطبیقی مسأله شر در بودیسم و مسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)
نویسنده:
الهام قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت مسأله شر در بودیسم ومسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)و رویکردهایی در جهت حل این مسئله. از آن جا که بین عناصر تشکیل دهنده این دو دین همبستگی وجود دارد، در ابتدا مختصری به زندگی بنیان گذار این دو دین و تجربه و تأثیر آن ها در دینشان می پردازیم و سپس مواردی چون:تعریف شر، انواع شر، منشأ و مصادیق شر، جهان شناسی، خداشناسی، انسان شناسی، نجات شناسی، حل مسأله شر، و نماد شر مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به اینکه بودیسم دینی عمل گرا و انسان محور است و خدا منشأ شر تلقی نمی‌شود، تبیین شر از طریق حقایق چهارگانه برین، مبتنی بر راههشتگانه شریف صورت می گیرد . آموزه کرمهنیز در جهت حل نظری مسأله شر مورد توجه است و در بودیسم تبیین کننده رنج بشری تلقی می شود. در مسیحیت با توجه به اینکه خدا از صفات متمایزی برخوردار است مسئله شر اعتقادات دینی آن ها را مورد مناقشه قرار می دهد. از این رو از دیرباز نظریه های عدل الهی مختلفی برای توجیه شر مطرح بوده است. در میان همه نظریه های عدل الهی عنصر مشترک مسئله اختیار انسان است. نظریه عدل الهی پویشی تبیینی جدید از مسئله شر در اختیار قرار می دهد. در این رویکرد خداوند قادر مطلق نیست و نمی تواند شر را به نحو یکجانبه از میان بردارد. از این رو خداوند مسبب شر نیست و مانند مسیحیت سنتی صفت قدرت مطلق او مورد مناقشه قرار نمی گیرد.
بررسی تطبیقی آرای فخر رازی و صدرالمتألهین شیرازی درباره‌ی جبر و اختیار
نویسنده:
زینب نادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امام فخر رازی (544-606ه) و صدرالمتألهین شیرازی (979-1050ه)دو اندیشمند بزرگ در تاریخ اسلام هستند، که از دو نظام کلامی و اعتقادی متفاوت متأثرند.این دو نظام به ویژه در تحلیل صفات باری تعالی،تفاوت های مبنایی دارند. مراد از مطالعه تطبیقی نظریه های این دو اندیشمند، توصیف و تبیین مواضع خلاف و وفاق اندیشه های این دو بزرگوار است. جبریا اختیار دامنه‌ی تحقیق حاضر است که فخر رازی ظاهراً به دلایلی قایل به جبر شده و آیات موهم جبررا محکم دانسته و آیات دیگر را تأویل می‌کند. اما ملا صدرا با قریحه‌ی خاص خود و با پیروی از ائمه‌ی اطهار قایل به امر بین امرین می‌باشد و در این اثنا، حالات عرفانی خاصی با او همراه شده است.قابل ذکر است اهمیّت و پیچیدگی این بحث، باعث شده که هر دو اندیشمند در نظریه های خود گاهی دچار فراز و نشیب های شده اند. فخر رازی که در گروه اشاعره است و قایل به جبرمی‌باشد در تفسیر بعضی آیات قایل به اختیار شده است. ملاصدرا هم در بعضی موارد بیان می‌کند که این مسئله فقط برای کسانی قابل درک است که سالک در طریق باشند،و در جای دیگر امر بین امرین را نظریه‌ی صحیح اعلام می‌کند که برای غیر سالک هم قابل فهم است. به هر حال این دو اندیشمند هر کدام به نحوی مسبب تفکر و تدبّر دیگران در آیات و روایات شدند.
بررسی و روش‌شناسی ‌تطبیقی اندیشه‌های کلامی شیخ صدوق و شیخ مفید
نویسنده:
محمدعلی نیازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراين پايانامه انديشه هاي کلامي شيخ صدوق وشيخ مفيد در شش فصل مورد بررسي و تطبيق قرارگرفته است.درفصل دوم به روش شناسي انديشه هاي کلامي اين دو انديشمند پرداخته شده است که روش نقل گرايي صدوق بر عقل گرايي او غلبه دارد و مفيد جنبه عقل گرايي را در مباحث کلامي بر روش نقل گرايي ترجيح مي دهد. در فصل سوم ضرورت شناخت خدا، اثبات خدا و صفات خدا از ديدگاه صدوق و مفيد مورد بررسي وتطبيق قرار گرفته است. فصل چهارم پيرامون نبوت بحث شده است .دراين فصل همچنين نبوت خاصه و عامه، راههاي شناخت نبي و ويژگيهاي پيامبران الهي از ديدگاه صدوق ومفيد بررسي شده است.در فصل پنجم نيز ضرورت وجود امام و ويژگيها و صفات امام وهمچنين امامت امام عصر وغيبت ايشان ازديدگاه اين دو انديشمند موردبررسي قرارگرفته است.در فصل پاياني(فصل ششم)پيرامون حقيقت روح ، معاد جسماني،روحاني و بحث شفاعت ، بهشت ،جهنم و غيره... ازديدگاه صدوق ومفيد موردبررسي وتطبيق قرارگرفته شده است.
بررسی تطبیقی شیوه‌های تبلیغی حضرت محمد (ص) و حضرت موسی (ع) در آیات و روایات
نویسنده:
صغرا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیوه‌های تبلیغی انبیاء، مجموعه‌ راهکارهای رساندن پیام، بر اساس دستورات سازنده‌ی الهی به منظور هدایت جامعه‌ی بشری است. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شیوه‌های تبلیغی حضرت محمد(ص) و حضرت موسی(ع) در آیات و روایات است. پژوهش، از نوع کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و روش تحلیل داده‌ها، مقایسه‌ای می‌باشد. جامعه‌ی تحقیق، متنی و شامل آیات و روایات بحارالانوار است که به صورت هدفمند و در راستای سوالات تحقیق انجام گرفته است. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که شیوه‌های تبلیغی حضرت محمد(ص) و حضرت موسی(ع)، با بهره‌مندی از ابزار مناسب و بر مبنای اصول روان‌شناختی مخاطب، «قولی و عملی» و بر اساس مکان و زمان‌شناسی، «قبل از هجرت و بعد از هجرت» می‌باشد. شیوه‌های قولی بر حسب ظرفیت و استعداد مخاطب به «حکمت، موعظه‌ی حسنه و جدال‌احسن» تقسیم می‌گردد. شیوه‌های عملی شامل مجموعه راهبرد‌ها و اقداماتی فرا‌تر از سخن گفتن است. به دلیل شباهت‌های مخاطبان دو پیامبر از نظر اعتقاد و رفتار، شباهت‌های شیوه‌های تبلیغی عمدتا در تبلیغ قولی بوده اما با توجه به شرایط و بستر تبلیغی متفاوت دو پیامبر و همچنین گستردگی طیف مخاطبان حضرت محمد(ص)، تفاوت‌ها غالبا، در تبلیغ عملی می‌باشد. نتیجه آنکه با وجود تفاوت‌ها در شیوه‌های اتخاذی، میزان موفقیت دو پیامبر به دلیل همسانی در هدف، یکسان و صد در صد بوده؛ گر چه از نظر پایایی و مانایی تبلیغ، حضرت رسول، پیشتاز همه انبیاء بوده است.
بررسی تطبیقی مهدویت در آثار ابو داود ‏سجستانی و ابن حبان بُستی
نویسنده:
اسماء محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله مهدویت و نوید ظهور مهدی موعود (عج) یکی از مسائل بسیار حیاتی اسلام به شمار می رود. ‏با وجود پاره ای اختلاف نظرها در برخی جزئیات مربوط به شخص امام مهدی و نیز درباره چگونگی ظهور و ‏تشکیل حکومت آن حضرت، تمامی مذاهب اسلامی، به آمدن چنین شخصیتی در آخر الزمان اعتقاد دارند. از ‏دیدگاه اندیشمندان اسلامی احادیثی که بر خروج " مهدی " استدلال می شود، صحیح بوده و محدثان بزرگی ‏همچون امام ابوداود، ابن حبان، امام ترمذی، امام احمد و دیگران آن ها را از طریق عبدالله بن مسعود و دیگر ‏اصحاب روایت نموده اند.‏امام مهدی (ع) ادامه دهنده و تکمیل کننده ی راه و هدف رسول الله صلی الله علیه و آله است و ‏سیره آن حضرت، الگوی رفتاری امام مهدی خواهد بود. وی از نظر خُلق و خُوی و همچنین در عمل و سیره، ‏شبیه ترین افراد به پیامبر (ص) است. ‏نوشته حاضر به روش توصیفی- اسنادی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی می ‏کوشد تا روایات اهل سنت را درباره "مهدیموعود" با نگاه به احادیث سنن ابو داود و صحیح ابن حبان به ‏عنوان محدثانی پر آوازه از دیار سیستان قدیم ( سجستان ) گرد آورده و پس از تحلیل نشان می دهد: مهدی ‏موعود از اهل بیت پیامبر (ص) و فرزندان فاطمه زهرا (س) و خلیفه دوازدهم است. وی حکومت عدل الهی را ‏در سرتاسر جهان بهوجود میآورد. مردم را به راه خیر و نیکی رهبری می‎ ‎کند، علاوه بر این، تحلیل این ‏پژوهش نشان داد که ابن حبان بر خلاف ابوداود روایت " من ولد فاطمه " و " حسنی بودن"را ‏در صحیح خود نقل نکرده است. ‏و با بررسی های انجام شده در مورد روایت " حسنی بودن" به این نتیجه می رسیم، این روایت از سند ‏صحیحی برخوردار نیست، و احتمال می رود در آن تصحیف یا تقطیع رخ داده باشد.‏
  • تعداد رکورد ها : 1287