جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 518
اندیشه حاکمیت سیاسی در زندگی پیامبران از دیدگاه قرآن
نویسنده:
محمدحسین لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تشکیل دولت توسط پیامبراکرم(ص) و برخی دیگر از پیامبران الهی، موضوعی است که علاوه بر مستندات قرآنی، مبتنی بر واقعیت های تاریخی نیز هست. به نظر می رسد که حاکمیت سیاسی، فلسفه عملی وحی و نبوت است، چرا که اجرایی شدن بخشی از وحی نظیر آیات الاحکام سیاسی، اقتصادی، قضایی و اجتماعی بدون برخورداری از حکومت و حاکمیت سیاسی امکان پذیر نباشد. با این حال، برخی از روشنفکران در تلاشند تا اثبات کنند که حاکمیت سیاسی از اهداف اصلی پیامبران نبوده و آنچه که در تاریخ پیامبران به نام حاکمیت سیاسی مشاهده می شود امری عَرَضی و حاشیه ای است. این پژوهش در پی آن است تا نادرستی این نظریه را به اثبات برساند. این پژوهش نشان می دهد که تشکیل حکومت و اعمال حاکمیت سیاسی، جزئی از وظایف پیامبران بوده است. بنابراین مشروعیت حکومت پیامبران امری الهی است و بیعت مردم با پیامبر، باعث کارآمدی حکومت می شود و نه آن که حکومت مشروعیتش را از بیعت مردم بگیرد. همچنین این پژوهش نشان داده است که با الگوبرداری از اصول حاکم بر حکومت پیامبران نظیر نفی و اکراه و زور در دین، تبیین راه رشد و غیّ، تأکید بر عدالت اجتماعی و رعایت مصلحت و حکمت، امروز نیز می توان حکومتی همگام با مقتضیات دنیای جدید تشکیل داد که توانایی ادامه ی حیات متمدنانه را بر دو پایه ی عقل و شرع استوار و آشکار سازد.
مبانی اخلاقی ملاصدرا با تأکید بر معاد شناسی او
نویسنده:
مهناز ده‌‌لاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان پژوهش حاضر ، « مبانی اخلاقی ملاصدرا با تأکید بر معادشناسی او» است. در این راستا نظریات وی در زمینه موضوع و غایت اخلاق، فضایل و رذایل اخلاقی، حکمت نظری و عملی و ارتباط آن ها با هم ، مبانی انسان شناسی مانند نفس و اراده ، سعادت و شقاوت و مسئله سرنوشت ساز معاد مورد بررسی قرار گرفتهاست.تبیین ملاصدرااز پدیده مرگ، تجسم اعمال و تناسخ ملکوتی و تفسیر وی از جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس و همچنین تفسیر خاص وی از دنیا به عنوان ظاهر و آخرت به عنوان باطن و این معنا که ما هم اکنون در صراط قرار داریم و سقوط و ثبات در صراط مستقیم منوط به نزدیکی به میزان حق در تمام ابعادش است ، انسان را متوجه مسئولیت عظیمی می کند که خود باید شاکله وجودیش را در دنیا و آخرت بسازد، زیرا نامه عمل او در قیامت همان باطن نفس او است که اعمال واخلاق او در آن صحیفه، توسط فرشتگان نگاشته شده است و حسن وقبح عمل را عینا در قیامت دریافت می کند و هر چه اعتقادبهاین معرفت عمیق ترشود ، به همان نسبت ، دوری از اعمال قبیح بیشتر می گردد.بررسی و تحلیل داده های تحقیق حاکی از تأیید فرضیه های اصلی تحقیق است و نشان می دهد که می توان با استفاده از دیدگاه های ملاصدرا ، شالوده یک نظام اخلاقی را پی ریزی کرد که علاوه بر حفظ کرامت انسانی و توجه به اراده و اختیار انسان ، سعادت دنیا و آخرت در جهت رسیدن به کمال مطلوب و قرب الهی تأمین شود.
ایمان ازدیدگاه غزالی و کی یرکگور
نویسنده:
محمد جوده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این پایان نامه بررسی وتحلیلایماناز دیدگاه غزالی وکی یرکگور است ، وما ارا واندیشه این دو متفکر را در این پایانامهمورد ارز یابی قرار داد ه ایم .با این تفاسیر ما از این منظر تفاوت مختلف را از ایندو شاهد بوده ایم. که درذیل آن را به خلاصه ذکر می نمایم.به عقیده کی یرکگورایمان جهش و خطر کردن است و دلبستگی شورمندانه و بی حدّ حصر به سعادت ابدی است که فقط با انتخاب فرد مومن عملی می‌شود و نه تنها استدلال‌های عقلی نمی‌تواند آن را تایید کند، بلکه چنین استدلال عینی و شواهد کافی ارزش ایمان را می‌کاهد.ایمان باور به پارادوکس است، پارادوکس تجسّد. او ایمان را از سنخ امور انفسی و باطنی می‏داند و از این رو به نظر وی امور آفاقی از جمله استدلال‏های عقلی برای ایمان شایسته نیست و ایمان را والاترین فضیلتی است که انسان می تواند بدان نائل گردد. غزالی ایمان را صرف تصدیق‏ قلبی می‏داند و استدلال عقلی می تواند آن را تایید کند.اما ایمانباید، در قول و عمل تجلی پیدا کند، چون مکمل و متمم آن است. او میاننظر خود و سلف صالح (اهل حدیث) هماهنگی ایجاد کرده‏ و معتقد است که ایمان نوعی نور روشنگر ،فطری است که خدا از سر لطف در قلوب بندگانش می افکند. ایمان گاهی به صورت اعتقادی راسخ و سخت ازحاق ضمیر آدمی می جوشد و قابل توصیف نیست. حتّی ایمان ممکن است در نتیجه مشاهده اثری از انسانی پارسا و نظایر آن تحقّق یابد و ایمان را بر چهار رکن استوار می‏نماید .رکن اول؛معرفت ذات حق، رکن دوم؛صفات خداوند، رکن سوم‏؛افعال خداوند و رکن چهارم هم در سمعیات که شامل اثبات حشر و نشر و عذاب قبر می‏شود و...
نقش توکل در تحمل مصائب از دیدگاه قرآن
نویسنده:
فاطمه هادی ندوشن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توکل سپردن کارها به خدا و اعتماد به لطف اوست. مقام توکل پایین تر از مراحل رضا، تسلیم و توحید است؛ توکل بر خدای سبحان ضامن همه امور است وخدا امور متوکّلان را کفایت می کند. نجات یافتن از ناراحتی ها، غم واندوه، گشایش در گرفتاری و رزق،نصرت حق در غلبه بر باطل،هدایت ازگمراهی به نور، رهایی از ترس، رهایی از شر منافقان و بد زبانان و تحمل آزار دشمنان در دفاع از دین خداوند، رها شدن از طوفان غریزه حب جاه و مال، رها شدن از مشکلاتجنگ ها، تصمیم گیری ها، مهاجرت ها، بی کسی ها، بی پناهی ها، نیرنگها و فریبها و سرکشی های دشمنان، عصیان های مردم،اصلاح جامعه، اختلاف در داوری ها، دودلی ها، برتری جویی ها و...از مواردی است که در آیات قران با توکل به خداوند می توان از آنها رهایی یافت .آفرینش انسان بنایى است که عناصرش را درد و غم و سختى و دشوارى و بلا و ابتلا تشکیل داده است. این مصائب، پله هاى نردبان ترقى و رشد و تکامل هستند. و برخورد انسان اگربا مصائب و سختیهاهماهنگ با دستورات حضرت حق باشد سعادت همه جانبه انسان در پرتو آن تضمین مى گردد. توکل بعنوان عنصری از عناصر غیر معرفتی در معرفت آدمی نسبت به خود، خدا و عالم هستی تاثیری شگرف دارد. با چنین نگاهی است که تحمل مشکلات و سختیها که کلید حلّش به دست خداست بر او سهل و از آزمایشالهی که در قالب بلاها و مصائب رقم می خورد برایش آسان می گردد. و به سبب هموار کردن سختیها به مقامات عالیه ملکوتى نائل می گردد.
جایگاه قلب از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
لیلا علی گو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوالی که سالها ذهنم را به خود مشغول نموده بود این بود که "قلب سلیم" چیست؟ که تنها راه سعادت انسان آن است که با قلب سلیم به محضر حضرت حق حاضر شود.این سوال و سوالهای بسیار دیگری ازجمله ، چیستی قلب و ویژگیهای آن ؟ جایگاه قلب در هندسه وجودی انسان و در نظام هستی ؟ نقش قلب در حصول معرفت و رابطه ی آن با عقل ؟ نقش قلب در طی مراحل سیر و سلوک ؟ نقش قلب در حیات و ممات انسان و سعادت و شقاوت او ؟ و ... انگیزه ای بود تا در جستجوی پاسخهای آنها به این تحقیق بپردازم . اما دلیل انتخاب آراء و نظرات صدرالمتألهین در این تحقیق آن بود که ایشان بعنوان حکیمی متأله و بلکه حکیمی در صدر حکماء الهی و بنیانگذار حکمت متعالیه، از برهان در کنار عرفان و شهود و در رأس اینها از قرآن و سنت حضرت ختمی مرتبت و اهل بیت علیهم السلام بهره گرفته اند . در ابتدای کار لازم بود تمام آثار صدرا مورد بررسی قرار گیرد. نرم افزار کتابخانه حکمت اسلامی و جامع التفاسیر در این مرحله کمک بسیار خوبی برای جستجوی کلید واژه های این تحقیق بود. اما برخی از آثار ایشان از جمله شرح اصول کافی در این نرم افزارها ثبت نشده و اغلب آثار هم به زبان عربی بودند. بنابراین لازم بود به ترجمه ی آثار ایشان هم مراجعه نمایم و یا شخصا به ترجمه مطالب استخراج شده بپردازم . این کار با دقت و حوصله ی بسیار انجام شد. سپس هر بخش از مطالب استخراج شده با دقت مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت مطالب در چهار فصل کلی گردآمد : قلب از منظر وجود شناسی، قلب از منظر معرفت شناسی، قلب از منظر فرجام شناسی و قلب از منظر تربیتی و اخلاق. با مطالعه این تحقیق درمی یابیم که منظور از قلب حقیقی، همان مرتبه ی نفس ناطقه انسانی و از مراتب عالیه وجود انسان است . قلب صنوبری نخستین عضوی از بدن است که شکل می گیرد، اما قلب معنوی پس از صیرورت نفس و طی مراحل کمال شکل می گیرد . قلب در رأس ابزار و قوای شهودی و بلکه رئیس همه حواس و قوا در انسان است و راه دستیابی به معارف حقه ی الهیه نیز تنها از طریق آن میسر است . اگر نفس ناطقه انسان که در ابتدای زندگی او بالقوه است در طی مراحل زندگی او به فعلیت برسد موجب سعادت انسان است که به فعلیت رسیدن آن منوط به معارفی است که آنرا شکل می دهد و اگر به فعلیت نرسد و در همان مرحله نفس حیوانی باقی بماند موجب شقاوت انسان و بازماندن از قرب حضرت ربوبی خواهد بود .
بررسی نقدهای سویین برن بر هیوم در باره ی معجزه
نویسنده:
وحید یارعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پدیده معجزه در طول تاریخ ادیان از زوایایی گوناگونی، اندیشه دانشوران را به خود مشغول داشته است، در این میان هم نگاه هستی شناسانه و هم نگاه معرفت شناسانه فلاسفه به این موضوع درخور اهمیت بوده است. در ادیان گوناگون تعاریف مختلفی از معجزه و همچنین هدف های مختلفی از اثبات معجزه وجود داشته است. در این میان مکاتبی هم وجود دارند که به انکار معجزه پرداخته اند مانند ماتریالیسم. در میان فلاسفه بسیاری به انکار معجزه پرداخته اند به عنوان مثال می توان به هیوم اشاره کرد. او بیان می کند که وقوع معجزه ذاتا نامحتمل تر از آن است که شواهد تاریخی بتواند بر آن غالب آید، و دیگر اینکه تلاش کرده است نشان دهد که شواهد تاریخی قابل اعتمادی بر وقوع اعجاز نداریم. البته ادله هیوم در مقام رد و انکار معجزه نیست. او نمی خواهد بگوید که معجزه در ذات خود امری محال است بلکه بحث وی بیشتر مربوط به مقام اثبات معجزه است. او منکر وقوع معجزه نیست و معتقد است شاید در تاریخ معجزاتی رخ داده باشد ولی تلاش او در سراسر ادله اش این است که نشان دهد معجزه که تنها مبنای قابل اعتماد دین مسیحی است و از آن طریق است که مسیحیان به رسالت منجی شان ایمان می آورند، مبتنی بر گواهی شاهدان است و به حکم عقل نمی توانیم بر این گواهی ها اعتماد کنیم. دلایل هیوم عبارتند از: 1. کسانی که معجزه را گزارش داده اند دارای چنان فهم و شعور و تربیت نبوده اند که بتوان به گزارش آنها اعتماد کرد. 2. معجزه بیشتر در میان ملل وحشی وجود داشته است. 3. انسان ها دوست دارند در مورد وقایع عجیب غریب وراجی کنند. 4. دلایل درباره ی معجزات همدیگر را تضعیف می کنند. اما در میان موافقان معجزه می توان به سویین برن اشاره کرد که به طور اساسی به دفاع از معجزه بر اساس روش عقلی پرداخته است. او با پاسخی که به نقد های هیوم داده است توانسته دلایل قانع کننده ای برای امکان و اثبات معجزه ارائه کند. سویین برن می کوشد نشان دهد برای تحقیق امری که در گدشته رخ داده است چهار نوع شاهد و دلیل وجود دارد: الف) از طریق حافظه ؛ ب) از طریق گواهی شاهدان عینی و نقل قول تاریخی؛ج) از طریق آثار فیزیکی به جا مانده از نوع تحقیقاتی که در جرم شناسی معمول شده است؛ د) از طریق قوانین علمی و این که آن چه بنا بر قوانین علمی محالو نامحتمل به حساب می آید، می تواند معیار نقد و ارزیابی دلیل از سه نوع اول باشد.نه دو نوعی که هیوم معتقد به آن است یعنی گواهی دیگران و قوانین علمیی که به عنوان معیار برای نقد و ارزیابی گواهی دیگران آورده است. به نظر سویین برن اگر به بررسی معجزه بر اساس این چهار نوع شاهد و دلیل بپردازیم می توانیم آن را اثبات کنیم. سویین برن این نکته را نیز متذکر می شود که انواع مختلف گواهی ممکن است در مواردی با یکدیگر مقابله کنند، که برای حل آن اصولی را برای مقایسه و سنجش دلایل متعارض و ترجیح یکی از آن ها پیشنهاد می کند.واژه های کلیدی: معجزه ، انکار معجزه ، هیوم ، سویین برن ، اثبات معجزه، نقض قانون طبیعت.
بررسی مقایسه‌ای پاسخهای حکمت مشاء و حکمت متعالیه به انتقادات غزالی بر فیلسوفان در مسایل معاد جسمانی و قدم عالم
نویسنده:
محمد بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه بیست مسأله از آراء و عقاید فلاسفه را بیان و آنها را محتاج نقدو در سه مسأله‌ی، قدم عالم، علم خدا به جزئیات و معاد جسمانی، آنها را مستحقق تکفیر می‌داند. غزالی در مسأله قدم عالم ابتدا سه دلیل از فلاسفه که تقریباً لفظ به لفظ از کتاب دانش‌نامه علائی ابن سینا می‌باشد بر قدم عالم بیان کرده و سپس بر هر کدام از آنها اشکالاتی وارد می‌کند. غزالی ادعا دارد که دین حدوث زمانی عالم را مطرح می‌کند، اما فلاسفه آنرا نپذیرفته و با آن مخالفت می-کنند و به قدیم بودن عالم اعتقاد دارند لذا مستحق تکفیر می‌باشند. فلاسفه مشاء اعتقاد دارند که دین جزء حدوث ذاتی عالم چیزی را نگفته و به حدوث زمانی عالم اشاره‌ای نکرده است و منظور آنها از قدم عالم، قدیم زمانی می‌باشد. فلاسفه متعالیه اعتقاد دارند که دین حدوث زمانی را می‌گوید؛ اما این حدوث زمانی با حدوث زمانی مورد نظر غزالی تفاوت زیادی دارد.غزالی دربارۀ معاد جسمانی ادعا می‌کند که فلاسفه، معاد جسمانی را انکار می-کنند، لذا مستحق تکفیر می‌باشند. اگرچه ابن سینا در رساله اضحویه معاد جسمانی را انکار کرده است، اما در کتاب الهیات شفاء و الیهات نجات آنرا به صورت تعبدی پذیرفته اما عقل را از درک و اثبات آن عاجز دانسته است. صدرالمتألهین ادعا می‌کند که با اصول و قواعد عقلی، توانسته معاد جسمانی را اثبات کند. اما اینکه آیا بدن محشور که صدرا آنرا اثبات کرده است همان بدن دنیوی مورد نظر دین می‌باشد، یا یک بدن مثالی، قابل تامل است.
بنیادهای اخلاق دینی و سکولار
نویسنده:
سیده‌اعظم هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع اخلاق دینی و اخلاق سکولار در تاریخ فلسفه ابتدا در رساله اتوفرون، افلاطون مطرح شده است. افلاطون در این رساله به این مسأله می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که خدا به این دلیل که امر خوب، خوب است به آن فرمان داده است. او پایه اخلاق را غیردینی می‌دانست، ولی با شروع قرون وسطی و حاکمیت کلیسا بر مبانی دینی اخلاق تأکید شد، یکی از مهم‌ترین نظریات اخلاقی، نظریه امرالهی است. این نظریه در جهان اسلام به شکل نزاع معتزله و اشاعره درباره اوصاف و افعال الهی مطرح شده است.این موضوع بار دیگر در دوران جدید اهمیت یافته و دو پیامد مهم این دوره، دیدگاه فیلسوف وظیفه‌گرا، ایمانوئل کانت و اندیشمندان مکتب نتیجه‌گرایی مانند نظریه فایده‌گرایی جرمی بنتام و جان استوارت میل می‌باشد که مبانی عقلانی موجه و مستقلی برای اخلاق در نظر گرفتند. با این حال برخی متفکران نیز از طرق مختلف بر مبانی الهیاتی اخلاق تأکید می‌کنند و واقعیت اخلاقیات را بدون در نظر گرفتن نیرویی متعالی و آگاه قابل دفاع نمی‌دانند و برخی نیز از طریق سرشت الهیاتی الزام اخلاقی موجب تزلزل عقلانی نظریات اخلاقی شده‌اند.این رساله پس از بیان مبانی اخلاق دینی و اخلاق سکولار و ارائه نظریات فیلسوفان، به میزان سازگاری درونی اخلاق دینی و اخلاق سکولار در نتیجه رساله می‌پردازد
رابطه حق و تکلیف از منظر اسلام
نویسنده:
غلامرضا سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه حق و تکلیف از جمله مباحث‌ بحث‌برانگیز میان متفکران در حوزه کلام، فقه، سیاست، اخلاق و فلسفه حقوق است که به دو صورت عمده مورد بحث قرار می‌گیرد؛ اول اینکه آیا بین ذیحق بودن یک فرد و مکلف بودن دیگران نسبت به او ملازمه‌ای برقرار است یا نه؟ و دوم اینکه بین صاحب حق بودن یک فرد و مکلف بودن او و بالعکس آیا رابطه ای است یا خیر؟ پاسخ به سوال دوم همان چیزی است که این تحقیق درصدد آن است چرا که اثبات یا رد ملازمه بین حق و تکلیف به این صورت آثار فراوانی بر مقوله‌های کلامی کلان همچون حق انتخاب دین چگونگی ارتباط اخلاق دینی با حقوق انسانها و غیره دارد.اندیشه مدرن غربی با توجه به مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسانشناختی که نسبت به اصل حق و تکلیف دارد در این زمینه قایل به انفکاک مفهومی و وجودی حق و تکلیف شده ‌است که به اعتقاد ما بیشترین سهم در تفکیک مزبور مربوط است به نگرشهای انسان‌گرایانه بر مقوله حق و تکلیف چرا که شکل‌گیری اندیشه حقوق مدرن غربی بر اساس انسان محوری و در ظرف قراردادگرایی برخاسته از فردگرایی است که آنهم مبتنی بر پندارهای حسی و تجربی موجود است و نه بر اساس واقعیات و مصالح و آرمانهای الهی که ناشی می‌شود از نگاه جامع به حقیقت انسان و ارتباط او با خالقش.ما ضمن بیان نارسایی‌ها و اشکالات تفکر مدرن در معانی و مبانی تکلیف اثبات کردیم که اگر به تکالیف به شکل صحیح و هدفمند نظر شود در می‌یابیم که تکالیف در واقع بر مبنای استحقاقهای اصیل و بنیادین انسان استوار است که هدفش صیانت از مسیر تکامل و تعالی انسانیت و استیفاء حق سعادت آدمی است. با حفظ این رویکرد در مفهوم حق و مفهوم تکلیف به اثبات این نکته پرداخته ‌شده که حق و تکلیف همیشه به لحاظ وجودی و خارجیمتلازم و توأمان هستند یعنی جایی که حقی برای فردی ثابت می‌شود از قِبل آن تکلیفی متوجه او می‌گردد که این تکلیف یا تکلیف در برابر خداوند یا انسانهای دیگر یا در برابر خودش است و جایی هم که تکلیفی به او می‌رسد مسلماً با عنایت به حقوق اوست. این نگاه ثمرات فراوانی در مسایل مهمی چون پیوند حقوق با اخلاق، تعیین حدود آزادی، مسأله عدالت، حساسیت به سرنوشت انسانها و حق انتخاب دین دارد که مفصل به آن پرداخته شده است.
تطبیق عقل و عشق در حدیقه سنایی و منطق الطیر عطار
نویسنده:
محبوب محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل و عشق همواره دو ابزار اصلی شناخت و معرفت بوده است از این رو گروهی عقل را وسیله شناخت و معرفت میدانند و گروهی عشق را، و بین این دو گروه همیشه تقابل و تعارض بوده استتحقیق این است که علیرغمِ هم‌مکتب بودنِ آن دو عارف (مراد اشراقی بودنِ آنهاست)، سنایی در دوران پختگی (که حدیقه نیز حاصل دوران پختگی اوست)، عقل را که حکمت مشّائی، به‌عنوان بهترین وسیلۀ شناختِ حقایق، مطرح کرده است، زمانی می‌پذیرد که به آن صبغۀ دینی زده باشد.بسیاری از عارفان، از جمله، «عطار» معتقدند: «عقل» حتی عقلِ انبیا و اولیا، برای رسیدن به حقایق و دقایق غیبی کافی و وافی نیست و «عشق» تنها جوهری است که شناخت خدا را برای آدمی میسّر می‌کند. «سنایی»، به‌خصوص، در «حدیقه» نسبت به «عقل»، نظری حکیمانه دارد و بر این باور است که در صورتی که «عقل» و حتی «عشق» منوّر به نور شرع باشند و هر دو از دین نشأت بگیرند، می‌توانند راهنمای آدمی برای شناخت حقایق باشند. عواملی از قبیلِ روشن كردن اين حقیقت كه عارفان، به‌ویژه، «سنایی» و «عطار» چه برداشتي از دو مقولۀ عقل و عشق دارند و به چه دلیلی آن دو را برابر هم قرار می‌دهند و همچنين روشن كردن جايگاه عقل كلّي و اهميّت آن نزد «سنايي» و «عطار»- كه جوهر انسان است و اينكه اهل تصوف خود، از مُحبّان عقل هستند و عدمِ توجه دقيق به اين مسأله باعث می‌شود كه عشق، دشمنِ عقل فرض شود و ... ، از ضرورت‌های اصلی توجه بنده به موضوع این پژوهش بوده است.1. دست‌یابی به تعاریفی مشخص از عقل و عشق.2. شناخت جایگاه عقل و عشق نزد عارفان.3. عقل و عشق و جایگاه آن دو از از دیدگاه سنایی.4. عقل و عشق و جایگاه آن دو از دیدگاه عطار.5. شناخت عقاید و افکار سنایی و عطار در خصوص عقل و عشق.6. ایجاد تحول در نگرش مردم نسبت به عقل و عشق از نظر عارفان.
  • تعداد رکورد ها : 518