جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1423
مطالعه تطبیقی «گفتگو با متن» در روش تفسیری شهید صدر و رویکرد هرمنوتیکی گادامر
نویسنده:
امید قربانخانی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
«گفتگو با متن» الگوی مشترکی است که هم شهید صدر در تفسیر موضوعی و هم گادامر در هرمنوتیک فلسفی به عنوان عامل تحقق فهم، بر آن تأکید کرده‌اند. از آنجا که رویکرد شهید صدر به «فهم متن قرآن» توصیه‌ای و رویکرد گادامر به «فهم متن» توصیفی است، پژوهش حاضر از رهگذر مطالعه تطبیقی این دو رویکرد، میزان رَوایی دیدگاه روش‌شناختی شهید صدر را مبتنی بر دیدگاه پدیدارشناختی گادامر مورد بررسی قرار داده و به پی‌جویی این پرسش پرداخته‌است که بایدها و نبایدها در روش تفسیری شهید صدر تا چه اندازه منطبق بر هست‌ها و نیست‌ها در هرمنوتیک گادامر است؟ به جهت آن‌که الگوی مذکور در اندیشه این دو متفکّر خاستگاه یکسانی ندارد و تشابه دو نظریه ساختاری است، پژوهش حاضر از نوع «مطالعات تطبیقی کلان مبتنی بر همسانی ساختاری» به شمار می‌آید. بررسی عناصر گفتگو در هر دو نظریه مشروعیت هستی‌شناختی الگوی «گفتگو با متن» در تفسیر موضوعی را به اثبات رسانده و نشان می‌دهد که تفاوت‌های دو نظریه ریشه در اموری خارج از ماهیت و فرآیند فهم دارند و از این‌رو به اعتبار هستی‌شناختی روش تفسیر موضوعی خللی وارد نمی‌کنند.
«آگاهیِ تاریخی» به‌مثابه بنیادِ ابژکتیوِ علوم انسانی؛ (ملاحظاتی در نقد گادامر بر موضع دیلتای در باب عینی‎گرایی)
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیلتای کوشیده است «نقد عقل محض» کانت را به «نقد عقل تاریخی» در عرصۀ علوم انسانی تبدیل کند تا از قِبَل این رهیافتِ خاص، هم شأن مستقلی برای علوم انسانی تدارک و هم معنای جدیدی از ابژکتیویته را در این ساحت آشکار کند. گادامر با نقدهای خویش او را ملامت کرده و مدعی شده است دیلتای در دام ابژکتیو علمی افتاده و با سنت نوکانتی که در عصر او جریانِ غالب و شایع بوده، ناخودآگاه همراهی کرده است؛ نیز اینکه دیلتای با وجود تفکر تاریخی، در نظام فکری خویش به همۀ لوازم و نتایج این تفکر وفادار نبوده است. در این جستار برای اینکه بنیاد ابژکتیو علوم انسانی را در نظرگاه دیلتای نشان دهیم، از تناظر میان سه‎گانۀ «تاریخ» «جهانِ زیسته» و«هرمنوتیک» سخن گفته‎ایم. ادعا این است که تاریخ، بنیادِ زیست‎جهان و بالمآل بنیادِ هرمنوتیک است، که به موجب نسبت‎های انسان در این عرصه، حیات تاریخی او رقم می‎خورد، «تاریخ» همان «زیست‎جهان» است در مقام فروبستگی و «زیست‎جهان» همان «تاریخ» است در ساحت انفتاح و گشودگی؛ «هرمنوتیک» نیز به‌مثابه منطقِ این نسبت و دانشی است که این دو ساحت را از مقام «اجمال و حضور» به مقام «تفصیل و حصول» درآورده است. البته در سایۀ چنین نگاهی آنچه ضامن عینیت و شأن ابژکتیو علوم (انسانی) می‎شود نه انسان است، نه زیست‎جهان و نه تاریخ؛ بلکه کل این فرایند و جریانِ آگاهی است که از آن می‎توان به «آگاهی تاریخی» یاد کرد.
صفحات :
از صفحه 65 تا 83
اراده به تعقل: تئودیسه و آزادی در دکارت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
C. P. Ragland (سی پی راگلند)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: موضوع مشترکی در میان تردیدهای رادیکال دکارت در مراقبه اول، بحث مدیتیشن چهارم او درباره خطا، و آشتی پرهیزگارانه او از مشیت و آزادی جریان دارد: هر یک شامل تضاد دیدگاه‌ها است - به نظر می‌رسد که اندیشیدن به خدا نتایجی کاملاً متضاد با نتایجی را که هنگام تفکر به آن می‌رسیم مجبور می‌کند. فقط از خودمون دکارت می ترسد که شکاک بتواند از این تضاد دیدگاه ها سوء استفاده کند تا استدلال کند که عقل قابل اعتماد نیست زیرا خود متناقض است. برای رد شکاک و اثبات قوام عقل، برای دکارت کافی نیست که (در مراقبه سوم) نشان دهد که خالق ما کامل است. او همچنین باید (در مورد چهارم) نشان دهد که خطاهای ما نمی تواند نقص خدا را ثابت کند. برای این کار، دکارت این ایده را مطرح می کند که ما آزادانه در اشتباه هستیم. با این حال، چشم اندازها در ابتدا برای این تئودیسه اختیاری مبهم به نظر می رسد، زیرا به نظر می رسد دکارت فاقد هرگونه درک منسجم یا منسجمی از آزادی انسان است. راگلاند در یک تحلیل بسیار عمیق که چهار فصل را در بر می گیرد، استدلال می کند که علیرغم ظاهر اولیه، دکارت پیوسته درک منسجمی از آزادی انسان ارائه می دهد: برای دکارت، آزادی اساساً توانایی انجام کار درست است. از آنجایی که ما اغلب اشتباه می کنیم، بنابراین انسان های واقعی باید بتوانند در غیر این صورت انجام دهند - اعمال ما نمی تواند توسط خدا یا روانشناسی ما به طور علّی تعیین شود. اما آزادی در اصل با جبر سازگار است: در حالی که ما را آزاد می گذارد، خدا می تواند ما را تعیین کند که همیشه کار خوب انجام دهیم (یا حقیقت را باور کنیم). اگرچه این مفهوم از آزادی هم سازگار و هم با اهداف دکارت سازگار است، اما وقتی او می‌کوشد آن را با مشیت الهی آشتی دهد، استراتژی دکارت با شکست مواجه می‌شود و با آموزه بدنام او که خدا حقایق ابدی را آفریده است، مخالفت می‌کند.
مفهوم وسطیت از نظر «م. قریش شهاب» در «تفسیر المصباح» (تحلیل هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر) [مقاله اندونزیائی]
نویسنده:
Nur Huda (نور هدى), Nur Hamid (نور حمید), Muhammad Khoirul Misbah (محمد خیرالمصباح)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: جهان اسلام، به ویژه اندونزی، به طور فزاینده ای در حال انحطاط اخلاقی و روانی است، به طوری که زندگی به طور فزاینده ای از ارزش های اسلامی دور می شود.ظهور افکار افراطی و انحراف از حقیقت نیز بر فضا افزود.وسطیت، نگرش معتدلی در جنبه های مختلف زندگی است که به آرامی توسط دانشمندان مسلمان در نقاط مختلف جهان تکرار می شود و به عنوان فرمولی قدرتمند در برخورد با مشکلات فوق استفاده می شود.در این تحقیق سعی شده است مفهوم وسطیت از نظر م.قریش شهاب در تفسیر المصباح مورد بحث قرار گیرد.این تحقیق در دسته تحقیقات کتابخانه ای قرار می گیرد.محقق از تحلیل هرمنوتیکی هانس گئورگ گادامر استفاده کرد.محقق با این چاقوی تحلیلی دریافت که تفسیر المصباح پاسخی به پاسخ م.قریش شهاب به پدیده ها و درگیری هایی است که در آن زمان رخ داده است.آمیختگی بین درک شهاب از وسطیه با افق های گوناگون; متن و جامعه مفهومی از وسطیت را تولید می کند که نگرشی منصفانه، متعادل و بردبار در زندگی، چه در دنیا و چه در آخرت است.
«من» و معیار تشخیص آن از «غیر» از منظر سهروردی، ملاصدرا، دکارت
نویسنده:
سکینه غریبی ، سهراب حقیقت ، منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بیان هویت و مصداق «من» و نیز ملاک تشخیص «منِ حقیقی» از غیر، از دیدگاه سهروردی، ملاصدرا و دکارت پرداخته است. از نظر این سه فیلسوف، «من» هویت ظاهر و خودپیدایی است که انسان با علم حضوری بدان خودآگاهی می یابد. مصداق منِ حقیقی نزد سهروردی نور مجرد است که با ظهور دائمی ذات، از خودآگاهی مستمر برخوردار میباشد. در فلسفه ملاصدرا، مصداق آن مرتبه یی از وجود است که در بستر حرکت جوهری دائماً متطور بوده و مملکتی ذومراتب است که هویتی ثابت ندارد، و نزد دکارت بُعد مجردی است که بنحو دائمی در حال اندیشیدن است. بنابرین، در واقع هر سه فیلسوف «من» حقیقی را منِ مدرک، عالم و اندیشنده میدانند. ملاک تمییز منِ حقیقی نیز نزد آنها یکی است، زیرا سهروردی و ملاصدرا علم مستمر و عدم غفلت از خود را که در واقع همان خودآگاهی است، ملاک تمییز منِ حقیقی میدانند، اما ملاک دکارت وضوح و تمایز است که بنظر میرسد همان أمری است که سهروردی و ملاصدرا آن را علم حضوری مستمر یا خودآگاهی مینامند. در نتیجه، میتوان گفت که ملاک تمایز «من حقیقی» از نظر هر سه فیلسوف یکسان است.
بررسی معرفت‌شناختی «پیش‌فرض» و «هشیاری» در فرایند فهم/شناخت، در قلمرو هرمنوتیک گادامری و روان‌شناسی شناختی
نویسنده:
حسن پناهی آزاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گادامر، مدعی است فهم متن، مشروط به گفتگوی مخاطب/مفسر با متن و اتحاد افق‌های معنایی متن و ذهن پرسشگر و متوقع مخاطب/مفسر است. اما به علت تغییر مستمر افق ذهنی مخاطب/مفسر دراثر تاریخ‌مندی و نیز در محاصره پیش‌فرض‌ها بودن او، فهم صحیح و قطعی ناممکن و بدفهمی امری عادی است و اساسا هیچ آگاهی قطعی و همیشه صادقی وجود ندارد. مبنای این ادعای گادامر، کنترل‌ناپذیری پیش‌فرض‌ها یا همان فرایندهای ذهنی مخاطب/مفسراست. این درحالی است که روان‌شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت‌شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت‌ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش‌هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه‌های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می‌کند. این درحالی است که روان‌شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت‌شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت‌ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش‌هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه‌های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می‌کند.
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
جوهر در دکارت و اسپینوزا
نویسنده:
معصومه قلی پور استاد راهنما: مصطفی شهرآیینی استاد مشاور: ‌‌محمدرضا عبداله‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در این پایان نامه میخواهیم جوهر را از دیدگاه دکارت و اسپینوزا که دو فیلسوف دوره جدید هستند بررسی کنیم. ما بدنبال پاسخ به این مسئله هستیم که نظر این دو در مورد جوهر چیست؟ و دارای چه مبانی مشترک و متفاوتی در این باره هستند. تفاسیر متعددی از موضع دکارت در این باره این قضیه است که او به سه جوهر اعتقاد دارد، این در حالی است که از نظر دکارت اولا میان نفس و بدن تمایز مفهومی است و تمایز عینی میان آن دو نیست، ثانیا از نظر دکارت نفس و بدن جواهر واقعی و حقیقی نیستند و تنها خداوند جوهر حقیقی است. اسپینوزا همان راه دکارت را ادامه میدهد و معتقد است تنها خداوند که با طبیعت یکی است، جوهر بوده و دارای دو صفت امتداد و اندیشه است. نظر نگارنده این پایان‌نامه بر این است که این دو فیلسوف درباره جوهر نظر تقریبا واحدی دارند.
مقایسه مفهوم اراده در دکارت و اسپینوزا
نویسنده:
سوسن اکبرپور استاد راهنما: مصطفی شهرآیینی استاد مشاور: سیدمجید صدرمجلس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
هدف ما در این پایان‌نامه مقایسه مفهوم اراده از نظر دکارت و اسپینوزا می‌باشد. در این پایان‌نامه سعی خواهیم کرد ابتدا با تحلیل آراء دکارت و اسپینوزا در باب اراده، جایگاه آن را از نظر این دو فیلسوف نشان دهیم و سپس می‌کوشیم تا شباهت‌ها و تفاوت‌های موجود در دیدگاه‌های این دو فیلسوف را درباره پرسش «اراده چیست» روشن نماییم. از نظر دکارت ما دو نوع اندیشه داریم: فاهمه و اراده. قلمرو فاهمه محدود به اشیاست اما اراده به حدی محدود نمی‌شود. هنجارهای الهی و وقوع خطا و اشتباه نیز ناشی از اراده من خواهد بود. در دکارت اراده حتی بر عقل برتری دارد. اما مفهوم اراده که در نزد دکارت اختصاص به خدا و بشر دارد در اسپینوزا گسترش یافته و به اشیا نیز اطلاق می‌گردد. برای اسپینوزا تنها یک جوهر وجود دارد. وی دو صفت فکر و امتداد را به آن نسبت می‌دهد. خدا هر چیزی و همه چیزهاست و نامتناهی است و نمی‌توان همه آنها را شناخت. خدا را تنها از طریق دو صفت اندیشه و بّعد می‌توان شناخت. تمام اجسام، موجودات، افکار، احساسات همه صفات و تجلیات خداست. در این پژوهش سعی بر آن است که با مقایسه دو فیلسوف عقل‌گرا ـ رنه دکارت و باروخ اسپینوزا ـ به درکی از معنای اراده و جایگاه آن در اندیشه این دو فیلسوف نائل شویم و در خلال این مقایسه به بررسی تفاوت‌ها و تشابهات اندیشه‌های آن‌ها خواهیم پرداخت.
آموزش تفکر به مثابه نوشتار؛ براساس نقد دریدا از خوانش فوکو در رابطه بین عقل و جنون در کوگیتو دکارت
نویسنده:
بهمن کریم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم تفکر و اندیشیدن یکی از مسائل مهم معرفت شناسی است که فیلسوفان و معرفت شناسان از دیرباز تا کنون دیدگاه های گوناگونی درباره چیستی تفکر و چگونگی ارتباط آن با عقل ابراز داشته اند. در این نوشتار، ما به بازسازی مفهوم تفکر از دیدگاه دریدا به وسیله نقد او از خوانش فوکو از "من می اندیشم" دکارت پرداخته و چگونگی ارتباط آن را با آموزش تجزیه و تحلیل می کنیم. بر طبق دیدگاه فوکو، دکارت جنون را از تفکر کنار می گذارد، در حالی که به اعتقاد دریدا در کوگیتو، جنون وضعیتی از تفکر (درون تفکر) می باشد. در خوانش دریدا، کوگیتو نقطه صفری است که در آن عقل و جنون در هم تنیده اند. در حالی که فوکو دکارت را چنین تفسیر می کند؛ من فکر می کنم، پس من مجنون نیستم، دریدا او را چنین می خواند: مجنون باشم یا نباشم، من فکر می کنم، پس هستم. از سوی دیگر دریدا اذعان دارد که تفکر خود، نوعی نوشتن است، فکر کردن؛ یا همان نوشتن، فقط به لطف غیاب و وضعیت های امکان نیافته، و عقلانیت فقط به لطف عدم عقلانیت، یعنی جنون، امکان می یابد. نوشتار دریدایی نیز به واسطه رابطه ای مضاعف با آموزش فوکوی معلم امکان می یابد؛ استاد در ابتدا دانشجو را با فراهم نمودن دانش و طرز تفکر مناسبی آموزش می دهد و سپس دانشجو بخاطر این که خود فکر کند و صدای منحصر بفرد خود را ایجاد نماید، استاد را به چالش می کشد
صفحات :
از صفحه 81 تا 98
تخاطب از دیدگاه ابن عربی و گادامر
نویسنده:
جلیله السادات علم الهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 1423