جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 253
خوانشی اسلامی از فلسفۀ اخلاق یونان؛ نگاهی هرمنوتیکی به تهذیب الاخلاق مسکویه
نویسنده:
مهدی خزایی، مصطفی یونسی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چگونگی شکل‌گیری و تحول مفاهیم و انتقال آن به فرهنگ و تمدن دیگر، جسارتی سترگ در فهم اندیشه است. نوشتار پیش رو، متن «تهذیب الاخلاق» را برای بررسی انتخاب کرده، تا با نگاهی هرمنوتیکی (تفسیری)، از چگونگی تحول مفاهیم اخلاقی یونان، نحوۀ انتقال و برگردان آن به فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، گزارشی فراهم آورد. پرسش این است: با توجه به شیوۀ هرمنوتیکی، فهم مفاهیم اخلاقی نزد مسکویه چگونه است؟ «تهذیب الاخلاق» متنی است که مفاهیم اخلاقی و بنیان‌های این مفهوم را در درون نظام زبانی ـ واژگانی خود جای داده است. تبار متن تهذیب الاخلاق را می‌توان در «اخلاق نیکوماخوسِ» ارسطو، به عنوان بینامتنیت مسکویه، انگاشت. بنیاد‌های فلسفی ـ اخلاقی متن تهذیب الاخلاق نزد ارسطو و مسکویه یکسان نیست. پولیس (شهر ـ دولت)، فرونسیس (عمل)، ریطوریقا (سخنوری)، پراکسیس (کنش) و دیکه (عدالت) مفاهیم کلیدی برای تبیین بنیان‌های فلسفۀ اخلاق نزد ارسطو است. در حالی که فضیلت، سعادت، خرد و مدنیت، مفاهیمی هستند که در نظام اخلاقی مسکویه برجسته‌اند. واژه‌ها به شکل یونانی آن نزد مسکویه حاضر نیست، اما مسکویه فهم و ترجمه‌ای از این مفاهیم بیان کرد که بنیان‌های اخلاق فلسفی را پی‌ریزی کرد. نوشتار پیش رو تلاشی است برای فهمِ تحولِ مفاهیمِ اخلاقی در حوزۀ فکر اسلامی؛ به منظور نشان دادن «امکان شکل‌گیری دانش فلسفی اخلاق» در اسلام دورۀ میانه.
صفحات :
از صفحه 61 تا 80
عقلانیت و اخلاق دینی ـ بحث در اخلاق خود بنیاد در الاهیات کاتولیک
نویسنده:
پیتر نوینر، مترجم: امیر آقاجانلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
بسیاری از دیدگاه‌های علم کلام و فلسفۀ اخلاق، مبتنی بر تعیین ملاک حسن و قبح است. فخر رازی معتقد است حسن و قبح در افعال بشری عقلی، و در افعال الهی شرعی است. دیدگاه او خاص و منحصر‌به‌فرد است. در این جستار، نخست ادلۀ فخر رازی را برای تفکیک جایگاه عقل در اخلاق بشری و الهی و چرایی روی آوردن او را به چنین دیدگاهی خواهیم گفت. دلایل فخررازی را در دفاع از شرعی بودن حسن و قبح افعال الهی در سه جهت طبقه‌بندی می‌کنیم: تکلیف، خلقت و جبر حاکم بر عالم. در گام بعدی، ادّله او را با رویکرد تحلیلی ـ انتقادی سنجیده و نقد می‌کنیم. در پایان، با ردّ دیدگاه فخر رازی نتیجه می‌گیریم ملاک معرفت‌شناختی در تشخیص حسن و قبح افعال انسانی و الهی یکسان است.
صفحات :
از صفحه 96 تا 108
كون و الفساد
نویسنده:
ارسطو؛ مترجمان: بارتلی سانت هیلر، احمد لطفی سید
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
الدار القومیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الكون و الفساد اثر ارسطو، از گروه رساله‌های مربوط به طبیعت و کتابی است درباره وجود؛ اصل کتاب به زبان یونانی بوده که توسط بارتلی سانت هیلر به فرانسه و توسط احمد لطفی سید به عربی ترجمه شده است. ارسطو این رساله را در حدود سال‌های 347 تا 335 قبل از میلاد، زمانی که به توصیه استاد خود افلاطون، ترک وطن کرده و در شهر تروآس، در شمال غربی آسیای صغیر می‌زیست، تألیف نموده است. کتاب با مقدمه مترجم آغاز و مطالب در دو کتاب و هر کتاب در چندین باب، جای گرفته است. در مقدمه مترجم، ضمن اشاره به موضوع کتاب، مطالبی پیرامون اصول فلسفه یونانی، ارائه شده است. رساله در کون و فساد، مکمل دو کتاب اول رساله در آسمان است. رساله در آسمان، شامل چهار کتاب است که کتاب‌های اول و دوم، جواهر محسوس ابدی را بررسی می‌کنند و عنصر آن‌ها اثیر است. آسمان اول، ستارگان افلاک سیاره‌ای و سیارات در مجموع آسمان به معنای اخص را شکل می‌دهند و همگی اجسام محسوس ابدی هستند و عنصر آن‌ها نیز اثیر است که جسمی مرکب از ماده و صورت است. ارسطو در کتاب دوم، نظام نجومی خود را که تا حدی نزدیک به‌نظام نجومی اودوکسوس و نظام نجومی کالیپوس است، شرح می‌دهد. موضوع کتاب‌های سوم و چهارم، جهان تحت القمر است. ارسطو در کون و فساد، به بررسی اجسام تحت القمر و خصوصیات اساسی این اجسام، از قبیل کون، فساد، استحاله، نمو، ذیول، مماسه، فعل و انفعال، پرداخته است. وی در کتاب دوم، به ببرسی عمیق چهار عنصر ماهیت آن‌ها و تبدیل متقابلشان پرداخته است. ارسطو معتقد است که تعداد عناصر، متناسب با تعداد کیفیات عنصری است و چون تعداد کیفیات عنصری به چهار مورد تقلیل پیدا می‌کند و به‌حکم طبیعت خود نمی‌توانند دوبه‌دو با هم جمع شوند، ازاین‌رو تعداد عناصر نیز به چهار مورد ختم می‌شود. این عناصر، به‌صورت مستدیر از یکدیگر به وجود می‌آیند، بنابراین هیچ‌کدام بر دیگری مقدم نیستند. به اعتقاد ارسطو، برخی از فیلسوفان قدیم معتقد بودند که کون مطلق استحاله است و برخی دیگر برآنند که استحاله و کون دو چیز متفاوت هستند. کسانی که می‌گویند جهان هستی یک ماده واحد است و همه چیزها از یک عنصر واحد پدید آمده‌اند، لاجرم باید بپذیرند که کون همان استحاله است و آنچه به وجود آمده چیزی است که بر اثر استحاله حاصل شده است؛ اما کسانی که ماده چیزها را متکثر می‌دانند –مانند امپدوکس، آناکساگوراس و لئوکیپوس- معتقدند كه کون و استحاله دو چیز متمایز از یکدیگرند. ولی به نظر ارسطو، آناکساگوراس دچار تناقض شده است. از یک طرف می‌گوید که به وجود آمدن و از میان رفتن با استحاله یافتن یک چیز است و در جای دیگر معتقد است که عناصر متکثرند. طالس، آناکسیمنس و آناکسمیندروس معتقدند که همه چیزها از یک عنصر واحد شکل گرفته‌اند و چون موضوع یا زیر نهاد همواره یکسان است و یک چیز واحد باقی مِهم‌اند، ناگزیرند که کون و فساد را استحاله بدانند؛ اما برای فیلسوفانی که قائل به تکثر اجناسند، استحاله با کون فرق دارد؛ زیرا از اجتماع و افتراق این اجناس است که کون و فساد حاصل می‌شود. ارسطو خود معتقد است که کون غیر از استحاله است. استحاله تبدیل یک عنصر به عنصر دیگر بر پایه یک زیر نهاد واحد است. ارسطو نظریه امپدوکلس را که در آن استحاله را با کون یکی گرفته است رد می‌کند؛ زیرا از نظر امپدوکلس اولاً، تبدیل یک عنصر به عنصر دیگر امکان‌پذیر نیست؛ یعنی ممکن نیست که از آتش، آب و از آب، خاک پدید آید و هیچ چیز سفیدی هم ممکن نیست سیاه شود و هیچ چیز نرمی هم ممکن نیست سخت گردد. ثانیاً، اگر عنصری به عنصر دیگر تبدیل شود به سبب آن است که اجزاء یک چیز واحد بر اثر بعضی تفاوت‌ها و بعضی کیفیات جدا شده‌اند. امپدوکلس معتقد است که همه اجسام از عناصری ساخته شده‌اند که مکن نیست به یکدیگر تبدیل شوند، اما این عناصر تحت تأثیر مهر جمع می‌شوند و جسم را می‌سازند و زمانی که کین فرمانروا شود، این عناصر از هم جدا می‌شوند و در واقع جسم متلاشی می‌گردند و به‌صورت عناصر چهارگانه درمی‌آیند. این تنازع میان مهر و کین در اجسام همواره وجود دارد. ارسطو بیان می‌کند که در حقیقت کون و فساد مطلق از اجتماع و افتراق حاصل نمی‌شود، بلکه هنگامی صورت می‌گیرد که تغییر کامل چیزی به چیزی دیگر صورت می‌گیرد. ارسطو میان کون و استحاله، تفاوت بارزی را مطرح می‌کند؛ اینکه در استحاله، تغییر در کیفیات شیء واقع می‌شود، اما در کون که ظهور جوهر جدیدی است، تغییر در ماده و صورت مرکب روی می‌دهد؛ بنابراین، تغییر در امتداد همواره استحاله نیست. بعلاوه، ارسطو نه کون مطلق را قبول دارد و نه فساد مطلق را، بلکه آنچه قبول دارد تبدل متقابل در بطن جوهر دائم بالفعل است. باب پنجم از کتاب اول به نظریه «نمو» اختصاص یافته است. منظور و مراد ارسطو از انواع تغییر، حرکت آن است که اگر تغییر برحسب جوهر لحاظ گردد؛ یعنی جوهری بالقوه به جوهری بالفعل تبدیل شود، کون خواهد بود. اگر تغییر برحسب مقدار باشد؛ یعنی تغییر ضدی به ضدی دیگر در مقوله کمیت صورت گیرد، نمو و ذبول خواهد بود و اگر تغییر برحسب کیفیت باشد، یعنی تغییر حالتی به حالتی دیگر در مقول کیفیت باشد، استحاله خواهد بود. نمو و ذبول زمانی حاصل می‌شود که تغییر در وضع شیء صورت بگیرد بی‌آنکه مکان آن تغییر کند؛ مانند فلزی که کوفته می‌شود یا کشیده می‌شود درحالی‌که خود بر جای مِهم‌اند و اجزاء آن تغییر مکان می‌دهند؛ بنابراین، اجزاء چیزی که نمو می‌یابد پیوسته جای بیشتری می‌گیرند و اجزاء چیزی که ذبول می‌یابد پیوسته جای کمتری می‌خواهند. ارسطو سه شرط برای نمو ذکر می‌کند که عبارتند از: اولاً، هریک از اجزاء مقداری که نمو می‌کند خود نیز بزرگ‌تر می‌شود؛ مثلاً اگر گوشت است که نمو می‌کند، هریک از اجزاء گوشت بزرگ‌تر می‌شود. ثانیاً، نمو با پیوستن چیزی حاصل می‌شود. ثالثاً، چیز که نمو می‌کند خود حفظ می‌شود و باقی مِهم‌اند؛ زیرا درحالی‌که چیز معروض کون یا فساد مطلق خود باقی نمی‌ماند، چیز که نمو می‌کند یا استحاله می‌یابد در طی استحاله یا در طی نمو با ذبول در این‌همانی خود باقی می‌ماند. ارسطو در کتاب دوم از رساله کون و فساد، به دو سؤال اساسی پرداخته است: اول آنکه آیا عناصر چهارگانه واقعاً وجود دارند و وجود ازلی دارند یا اینکه آن‌ها حادثه هستند. نحوه به وجود آمدن آن‌ها چگونه است و آیا از یکدیگر به وجود می‌آیند یا اینکه از یک عنصر نخستین به وجود می‌آیند. پاسخ اولیه ارسطو این است که اولاً، عناصر فقط به‌صورت تعینات ماده نخستین وجود دارند و ثانیاً، عناصر به‌صورت مستدیر از یکدیگر به وجود می‌آیند و ازاین‌رو هیچ‌کدام مقدم بر دیگری نیستند. ارسطو تعبیر عناصر را برای شکل‌دهنده اجسام، یک تعبیر مجازی دانسته و نسبت آن را شبیه به حروف برای کلمات دانسته است. فیلسوفان پیش‌سقراطی معتقد بودند که ماده‌یی که زیرنهاد اجسام محسوس است، امری مادی است و مجموع آن‌ها یعنی آب، خاک، هوا و آتش را به‌عنوان مبادی و عناصر موجودات لحاظ کرده‌اند. ارسطو معتقد است که باید ماده‌یی را مبدأ و نخستین بدانیم که اولاً، مفارق نباشد و ثانیاً، زیرنهاد اضداد باشد. ارسطو علل اربعه را به عنوان علت کون و فساد میداند و می‌گوید: تعداد و ماهیت مبادی هر کونی با مبادی «چیزهای نخستین و ابدی» برابر و در جنس با آن‌ها یکسان هستند. از این لحاظ، مبدئی به عنوان صورت در هر کونی وجود دارد و ماده که به عنوان قوه محض و قابل اضداد هست و نیست است چیزی است که در چیزهای قابل کون هم می‌تواند نباشد. این علت مادی معین می‌کند که چیزی در زمانی باشد و در زمانی نباشد، اما ماده به‌تنهایی باعث پیدایش نمی‌شود، چون طبیعت آن، فعل پذیری و حرکت پذیری است، پس نیاز به علت دیگری دارد که در اینجا ارسطو علت صوری را وارد می‌کند. به‌صورت به عنوان محرک است، اما حرکت ابدی است؛ درنتیجه کون هم به‌صورت مستمر و ابدی خواهد بود؛ زیرا در همه چیزها طبیعت همواره متوجه بهترین است و «بودن» بهتر از «نبودن» است. امام لازمه استمرار حرکت و کون آن است که جسمی ‎باشد و همواره هم متحرک باشد و هم محرک و آن علت نهایی است. ارسطو حرکت خورشید در آسمان قرب و بعد اجسام به آن را علت کون و فساد تلقی می‌کند؛ به این معنا که هرچه اجسام به خورشید به عنوان علت نهایی نزدیک باشند کون حاصل می‌شود و هرچه که دورتر باشند فساد حاصل می‌شود. ارسطو در رساله کون و فساد از ضرورت کون و فساد در طبیعت سخن گفته و لازمه دوام و بقا طبیعت را در کون و فساد دانسته است. همه‌چیز هرچه قدر که به مبدأ کمال خویش نزدیک‌تر باشند از نظر ارسطو کامل‌ترند و درنتیجه، دوام بیشتری دارند.
فلسفة فى العصر المأساوى الأغريقى
نویسنده:
فریدریش نیچه؛ مترجم: سهیل القش؛ مقدمه نویس: میشل فوکو
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: المؤسسة الجامعیة للدراسات و النشر,
کلیدواژه‌های اصلی :
شرح المنظومة المجلد 4
نویسنده:
ملا هادی سبزواری، تعلیق: آیت الله حسن زاده آملی، تقدیم : مسعود طالبی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شرح المنظومة، تألیف حکیم حاج ملا هادی سبزواری (متوفی١٢٨٩ق)، از جمله منابع مهم در منطق و فلسفه اسلامی است. آیت‎الله حسن‎زاده آملی بر این کتاب حاشیه زده است. مقدمه و تحقیق آن نیز به قلم مسعود طالبی است. مقصود حکیم سبزوارى از این تألیف، ایجاد زمینه و دیدگاه عمومى منطقى، فلسفى و عرفانى براى ورود و فهم درس اسفار اربعه ملا صدرا بود. وى با زبردستى و مهارت خاصى موفق به‏ انجام این امر شد. هیچ کتابى پس از تألیف شرح منظومه، تاکنون نتوانسته جایگزین آن از حیث روش و مبانى گردد. حکیم متأله سبزوارى، با انگیزه تلخیص و تنظیم یک دوره موضوعات منطقى، فلسفی و عرفانى، در سال 1240ق، سرودن اشعار خود را آغاز و در سال 1260ق، به پایان برد.
محاورة كراتيليوس
نویسنده:
افلاطون؛ مترجم: عزمی طه سید احمد
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
مسأله روح و بقای آن، یک اصل اسلامی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
محاکمة السقراط
نویسنده:
افلاطون؛ مترجم: عزت قرني
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره: دار قباء للطباعة و النشر و التوزیع,
چکیده :
کتاب «محاکمة السقراط» کتابی است که سه روایت از آپولوژی سقراط را در خود گرد آورده و شامل سه بخش اصلی «اوتیفرون یا درباره تقدس»، «دفاعیه سقراط (آپولوژی)» و «کریتون یا وظیفه شهروند»، به انضمام نمایه است. در بخش هایی از این کتاب می خوانیم: «... آتن در اواخر قرن پنجم دچار بحران سیاسی بی سابقه ای شد. سرزمین دموکراسی، اولین شهر یونان تحت سلطه پریکلس، به لطف قدرت های امپراتوری اش و درخشش فرهنگی اش در طول جنگ پلوپونزی شکست های دردناکی را در تقابل با اسپارت متحمل شده بود که در نهایت با چیره شدن بر رقیب پایان گرفت و نظام الیگارشی خونینی را در آتن مستقر کرد...» در محاکمه سقراط، دفاعیه او اهمیت و تاثیر فراوانی در تاریخ فلسفه و اندیشه بشر داشته و دارد. بی تردید بسیاری از دیدگاه های فلسفی سقراط را می توان در محاکمه اش ملاحظه کرد و به صورت عینی یا کنایی یافت. محاکمه سقراط، قضاوت درباره فرزانگی و داوری درباره عقل و کشمکش کیفیتی از عدالت در میزان ناپایدار جدل سوفسطایی و منطق عقل محض است. اما، هم پای اخلاق به میان می آید، هم روایت تاریخی اهمیت می یابد، هم ادبیات به درخشش روایت مدد می رساند و هم عاطفه انسانی دستخوش مواجهه با تراژدی و شفقت بی پایان برای استاد استادان فلسفه کلاسیک خواهد شد. سقراط چنان معتبر است که در همه این زمینه ها، در مرکز روایت و توجه قرار می گیرد.
فرار به سوى فلسفه
نویسنده:
محمد حاجتى شورکى، حسن محیطى اردکان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
پاسخ به پرسش هاى بنیادین در زمینه حیات انسانى، همیشه یکى از جدى ترین دغدغه هاى بشر بوده است. در همین زمینه، فلاسفه در طول تاریخ، همواره با تمسک به ادله عقلى و فلسفى افزون بر پاسخ گویى به این پرسش ها، بر نقش مؤثر عقل در کشف حقایق عالم هستى تأکید کرده اند. با وجود این، در سال هاى اخیر، برخى افراد با انگیزه هاى متفاوت، درصدد برآمده اند تا با طرح برخى شبهات، عدم جواز و یا دست کم عدم ضرورت فلسفه ورزى را القا کنند. در نوشتار حاضر، سعى شده است تا با روش توصیفى تحلیلى، فواید و ضرورت فلسفه تبیین شده، به مهم ترین شبهات مخالفان فلسفه در حد وسع، پاسخ داده شود. نتایج تحقیق حاکى از آن است که بیشتر شبهات مخالفان فلسفه به سبب برداشت نادرست از برخى روایات، مدعاها و سخنان فلاسفه بوده است. بنابراین، با رفع این شبهات، هیچ تردیدى در ضرورت فلسفه ورزى به هدف شکل گیرى جهان بینى صحیح، تعمیق معارف دینى و دفاع از آموزه هاى دین روا نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 13 تا 33
ضرورت مطالعه فلسفه غرب براى محققان فلسفه اسلامى
نویسنده:
على شفابخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله به بررسى این موضوع مى پردازد که آیا مطالعه اندیشه هاى فیلسوفان غربى براى دانشجویان، طلاب و استادان فلسفه اسلامى امرى بى ثمر و یا وظیفه اى است لازم و ضرورى؟ براى آزمون این فرضیه، «چهار دلیل» اقامه گردیده است که به ترتیب عبارتند از: 1. کشف و اصطیاد نقاط قوت فلسفه غرب و بهره گیرى از آنها در زمینه هاى گوناگون، به ویژه در توانمندسازى و پویایى فلسفه اسلامى؛ 2. نقد مبتنى بر فهمِ صحیحِ آراء فلاسفه غرب؛ 3. اسلامى سازى علوم؛ 4. غرب شناسى در آیینه آراء و افکار «فلاسفه» غرب، به گونه اى ریشه اى و بنیادین.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
  • تعداد رکورد ها : 253