جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2278
تبیین کارکردی تکثر دلایل اثبات خدا: فخر رازی و ریچارد سوئین برن
نویسنده:
هاشم قربانی، فرشته ابوالحسنی نیارکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پژوهش های خداشناسی متکلمان پیشین و حاضر، رهیافت هائی نزدیک به هم قابل مشاهده است، که برسنجیدن و در ترازو نهادن یافته های آنها، در جهت گیری پژوهش های تطبیقی کاری سزاست. پذیرش وجود خدا از رهگذارهای فلسفی کلامی با ره آوردهای گونه گون همراه بوده است: از تک برهان گرائی سینائی صدرائی تا تکثرگرائی در ناحیه دلیل فخر رازی سوئین برن و پایه انگاری وجود خدای پلانتینگا. فخر رازی در آثار کلامی فلسفی خود، با اقبال به تکثر دلایل وجود خدا، تبیینی کارکردی از آنها ارائه می کند: ایجاد قطع و یقین، و آرامش و خضوع اندیشه! گونه نخست از دلایل یقینی و گونه دوم از دلایل اقناعی حاصل می آیند. سوئین برن نیز با رویکردی انتقادی به دلایل اثبات خدا، لحاظ انباشتی و تکثر محور بر دلایل دارد. کارآئی تکثر ادله، تقویت احتمال وجود خداست. بر این اساس، هر دو اندیشمند با طبقه بندی استدلال ها دلایل قطعی یقینی و دلایل اقناعی مستحکم از فخر رازی و استدلال های پیشینی قیاسی و پسینی استقرائی از سوئین برن، وجه انباشتی آنها را لحاظ نمودند و تبیینی کارکردی از آنها ارائه دادند، اما وجوه افتراقی نیز حاکم است: یقین گرائی و احتمال گرائی، رویکرد پذیرش دلایل و نقادانه آنها، توصیف و اضلاع تبیین شناختی.
صفحات :
از صفحه 51 تا 76
مسئله گذر از اخلاق به دین در ایده‌آلیسم آلمانی
نویسنده:
سید محمدعلی دیباجی، نادر صمیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه تهران,
چکیده :
رابطۀ اخلاق و دین موضوعی است که می‌توان آن را در تمام سیر تاریخ فلسفه و در تمامی دستگاه‌های فلسفی بررسی کرد‌. اما با مباحثی که کانت در باب عقل عملی و جدایی آن از عقل نظری عنوان کرد و در پی آن مباحث متافیزیکی و الهیاتی را به حیطۀ عقل عملی کشاند، رابطۀ اخلاق و دین جلوۀ دیگری پیدا کرد‌. کانت با آنکه تمامی براهین اثبات وجود خدا را رد می‌کند‌‌، اخلاق را متضمن باور به خداوند می‌داند‌. پس از کانت حکمای ایده‌باور آلمان برای رفع شکاف بین عقل عملی و نظری گام برداشتند و دیدگاه‌های نوینی را با توجه به دستاوردهای کانت ارائه کرده‌اند‌. این روند تا به هگل به‌صورت برجسته امکان بررسی دارد‌. هگل به‌عنوان برجسته‌ترین ایده‌باور آلمانی مطلق را در برابر جدایی و محدودیت‌های سوژه و ابژه می‌نهد‌. به عقیدۀ هگل شاید دین نیز در حوزۀ آگاهی یا نظر قرار گیرد و همچنین ذات و صفات خداوند در حوزۀ نظر شناختنی باشد‌. به این‌ترتیب در فلسفۀ هگل از یک سو نیاز چندانی به برهان اخلاقی کانت احساس نمی‌شود و از سوی دیگر مبانی کانت در رسیدن به خدا از طریق عقل عملی‌، در حوزۀ اخلاق ناکافی به‌نظر می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 441 تا 460
بررسی مبانی فلسفی تولرنس با رویکردی به تسامح و تساهل
نویسنده:
هادی عظیمی گرکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
واژه Tolerance به معنای بی قیدی و رهاسازی است که متاسفانه معادل تساهل و تسامح تعبیر شده است. هستی شناسی، معرفت شناختی، اومانیسم، مدرنیسم و قرائت های مختلف از دین از مبانی مشروعیت بخشیدن به تساهل و تسامحی است که مورد ادعای پاره ای از متفکران غربی است. با این بیان، اهمیت بحث درباره این موضوع روشن می شود؛ زیرا اولا این واژه هیچ شباهتی به تسامح و تساهل دینی ندارد و ثانیا مبانی آن، یارای مشروعیت بخشیدن به آن را ندارد. با توجه به آنکه پاره یی از متفکران اسلامی در صددند تا نوعی پیوند میان این واژگان برقرار سازند و به آن، صبغه شرعی بدهند بحث، در مورد مبانی این واژه و بیگانه بودن آن از مبانی شرعی و دینی ضروری است. اهمیت بررسی در این مورد، بدان علت است که مکاتب دوران مدرنیسم با مدد سکولاریسم، بر این باورند که اصلی ترین مبانی اومانیسم، تسامح و تساهل است و نتیجه می گیرند که با مبانی تعالیم ادیان آسمانی پیوند خورده است. از دست آوردهای این تحقیق، می توان به اثبات تضاد میان این مبانی و اصول شریعت اشاره نمود و دیگر اینکه اصول اسلامی به هیچ وجه تساهل به معنای پذیرش عقاید، رفتار و فرهنگ غلط و تسامح به معنای مدارا کردن با زورگویان و حق ستیزان را تجویز نمی کند. آموزه های دینی تسامح و تساهل را به صورت مشروط و محدود، مشروع دانسته است. تسامح اسلامی به معنای همزیستی مسالمت آمیز با پیروان سایر ادیان الهی و رأفت اسلامی نسبت به خطا کاران با هدف ایجاد تنبه و ارشاد است. تسامح دینی به معنای چشم پوشی از حقوق شخصی و مسائل فردی است و به هیچ وجه در حقوق اجتماعی و حاکمیت الهی جایگاهی ندارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
هرمنوتیک دریچه ای به سوی شناخت در علوم دینی
نویسنده:
عزیز جوانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قرن بیستم تحولات مهم و قابل توجهی در فلسفه علم رخ داد و در یک نگاه کلی، چهار گفتمان عمده در این حوزه شکل گرفت، که عبارتند از: پوزیتیویسم و استقراءگرایی، ابطال گرایی کارل پوپر و برنامه پژوهش لاکاتوش، ساختارگرایی و نسبیت گرایی تامس کوهن و هرمنوتیک. با چیره شدن هرمنوتیک بر عرصه فلسفه علم، تحول اساسی در زمینه روش شناسی در قرن بیستم به وقوع پیوست. هدف از نگارش این مقاله آن است که نشان دهد آیا هرمنوتیک می تواند به عنوان روش در علوم دینی مورد استفاده قرار گیرد؟ نگارنده با طبقه بندی دیدگاه ها و رویکردهای گوناگون اصحاب هرمنوتیک، بر این فرض و مدعی است که نظریات هرمنوتیکی استعداد این را دارند که به عنوان قواعد روشی در علوم دینی، هم در مقام داوری و قضاوت و هم در مقام کشف و گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گیرند؛ گرچه این استعداد هنوز فعلیت کامل نیافته است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 29
تأثیرپذیری معرفت از مؤلفه های غیر معرفتی از دیدگاه لیندا زگزبسکی
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه تهران,
چکیده :
معرفت از مهم ترین دستاوردهای بشر در مواجهه با پدیده ها و حقایق هستی است که با توانایی شناختی خویش به آن دست می یابد. در طول تاریخ فلسفه همواره این دغدغه وجود داشته است که آیا باورهای انسان از ساحت های غیرمعرفتی وی و نیز عوامل بیرونی تأثیر می پذیرد یا خیر و اگر چنین است، آیا به لحاظ معرفتی امری مقبول است یا باید عامل را از این تأثیرات آگاه کرد و او را از این تأثیر برحذر داشت. زگزبسکی، از معرفت شناسان جدید است که بیشتر با نظریه معرفت شناسی فضیلت محور شناخته می شود، وی در فرایند نظریه پردازی خود از تأثیر برخی عوامل غیرمعرفتی سخن می گوید که به مثابه بنیان معرفت به شمار می روند. عواطف و احساسات، فضایل و رذایل، اراده انسان و زمینه های اجتماعی از جمله مهم ترین این عوامل هستند که وی از آنها نام می برد و نظریه خویش را نیز بر همین موارد بنا می نهد. در مقاله به بررسی این عوامل و فرایند تأثیر آن ها بر سامان یافتن معرفت می پردازیم.
صفحات :
از صفحه 623 تا 652
بررسی انتقادی چیستی فلسفۀ دین
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه دين، هم بر اساس الهيات مسيحی تعريف شده و هم به طور پسينی به سرشت آن توجه شده است. امروزه هر دو وجه به گونه ای بنيادين در تعريف فلسفه دين نقد می شوند و بايد تلاشی نظام مند در طرح نظريه رقيب صورت داد. تاكنون نه تنها درباره اين دو وجه در تعريف، پژوهشی شايسته صورت نگرفته، بلكه به باور نويسنده التفات خوبی نيز به آنها نشده است. در اين مقاله دو مسئله بررسی می شود؛ نخست آنكه عيان می كند تعريف رايج از فلسفه دين، تعريفی محدود و ناقص است و با غفلت از« امكان های » اديان ديگر صورت پذيرفته و رويكرد فلسفی را به الهياتی تقليل می دهد. اين تقلیل پذيری، تنها به تقويت رويكرد الهياتی مودی نشده، بلكه به مدافعه گروی روی خواهد آورد. همچنين خصلت فلسفی را كه تفكر و نقد است، به محاق می برد. دوم آنكه تعريف رايج از فلسفه دين، اساساً تعريفی پسينی است. مهمترين نقيصه اين رويكرد، نبود نگاه استعلايی به تعريف است. به بيان ديگر با تعريف پسينی، جامعيت در تعريف مورد خدشه قرار می گيرد و نمی توان نسبتی آزاد با ماهيت فلسفه دين برقرار كرد . نتيجه اين رويكرد، نداشتن تعريفی صحيح خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
تاملی در نسبت میان پدیدارشناسی و فلسفه دین
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
این مقاله نگاه پدیدارشناسانه هیدگر متقدم به ایمان مسیحی را موضوع تأمل قرار می دهد هیدگر با دعوت فلاسفه به پیگیری بی قیدو شرط پرسش وجود (از رهگذر فکاک از مابعدالطبیعه وجودی- الهی- منطقی) یک چالش جدی و مناقشه برانگیزی با آنها آغاز می کند و درعین حال این گذشت از بحث خدا، مجال دیگری برای سخن گفتن از صورتی از تأمل فلسفی در باب ماهیت دین و گفتار در باب خدا (فلسفه دین به سبک پدیدارشناسانه آن) فراهم می آورد که به نحو بارزی در درس گفتارهای هیدگر در باب پدیدارشناسی حیات دینی ظهور و نمود یافته است. ولی درنهایت ادعای این نوشتار، آن است که اصول و مبانی الهیاتی تحلیل پدیدارشناسانه هیدگر، ادعای تکراری او را در باب ناسازگاری ایمان مسیحی و پژوهش فلسفی بر هم می زند.
صفحات :
از صفحه 147 تا 172
رابطه دین با فلسفه بر پایه مبانی حکمت صدرالمتألهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
زهیر انصاریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و فلسفه به عنوان دو منظومه معرفتی و بررسی تعاملات آن دو، پیوسته از مسائل بسیار مهم اندیشه دینی و فلسفی بوده است که نتایج آن در تبیین معنای فلسفه دینی نقش شگرفی دارد. فیلسوفان اسلامی جملگی بر اهمیت این مسأله واقف بوده و درباره نقش آموزه‌های دینی در بالندگی اندیشه فلسفی نظریه‌پردازی کرده‌اند. دیدگاه فیلسوفان اسلامی در این مسأله در الگویی واحد قابل بررسی است که بر اساس آن هر فیلسوفی مبتنی بر دیدگاه خود درباره نسبت دین و فلسفه در مقام پدیداری، به کیفیت انتقال آموزه‌های دینی به فلسفه به عنوان دانشی با قواعد خاص می‌پردازد. صدرالمتألهین و علامه طباطبایی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. دیدگاه صدرالمتألهین درباره پیوند دین و فلسفه در دو مقام پدیداری و مقام فهم قابل رهگیری می‌باشد. نسبت دین و فلسفه در مقام تنزیل و پدیداری از حیثیات مختلفی نظیر منشأ، فاعل‌شناسا، روش، مسائل، زبان و زمان مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نظریه دین و فلسفه در اصل روش و مسائل متحد هستند لکن از جهت مرتبه نسبت به یکدیگر تفاضل دارند. نتیجه این تفاضل، در نسبت زبانی و زمانی دین و فلسفه نمایان می‌شود؛ به طوری که زبان دین علاوه بر اشتمال زبان حکمی، از زبانی تنزیلی بهره می‌برد که رقیقه‌ای از زیان حکمت محسوب می‌شود؛ همچنین با عنایت به تفاضل معرفتی دین نسبت به فلسفه، فیلسوفان برای نیل به حقیقت باید از آموزه‌های انبیاء اقتباس نمایند و لذا فلسفه زماناً از دین متأخر است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش‌هایی زبانی و باطنی برای نیل به معنای معتبری که الفاظ متون دینی از آنها حکایت می‌کنند. بهره‌گیری از این روش‌ها، فلسفه را در جایگاهی قرار می‌دهد که با اقتباسی روشمند از آموزه‌های دینی، در عین حفظ گوهر تفلسف می‌توان آن را به دینی بودن متصف نمود. دیدگاه علامه طباطبایی نیز همانند ملاصدرا در همین الگو مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نظریه به جهت مرموز و مجهول دانستن روش وحیانی امکان تبیین نسبت روشی دین و فلسفه وجود ندارد. متون دینی در تبیین معارف عالی خود از همان زبان مرسوم میان انسان‌ها بهره می‌برد که از جمله اعتباریات محسوب می‌شود و نسبت آن با حقایق محاکی از آن نسبت مثل به ممثل است. همچنین اوج دین از دیدگاه علامه طباطبایی زماناً متأخر از اوج فلسفه حادث شده است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش‌هایی زبانی مبتنی بر تفسیر قرآن به قرآن که دانش فلسفه را با فهم صحیح از متون دینی به جایگاهی می‌رساند که کمال آن در فلسفه‌ای دینی متجلی می‌شود که در آن همه قضایای نظری و عملی بالتحلیل به اصل توحید بازگشت داشته باشد.
ذاتی و عرضی دین از نگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدجواد هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث ازذاتی و عرضی دین،یکی از مباحث اصلی ومهم فلسفه دین و کلام جدید می باشد، این بحث به صورت منطقی پس از بیان ضرورت دین و اثبات آن مطرح می گردد. در این بحث وجود دین مفروض(اعم از اثبات یا فرض اثبات) گرفته شده آنگاه سوالاتی در آن خصوص مطرح می گردد. برخی از آن پرسشها عبارتند از:آیا دین اجزاء یا جزء ذاتی دارد؟ اگر پاسخ مثبت است اجزاء عرضی چطور؟ کدام اجزاء ذاتی و کدام عرضی اند؟ملاک تمیز اجزاء ذاتی از عرضی چیست؟پاسخ به این پرسشها اهمیت بسیار والایی دارد و عدم تمیز مقوله های ذاتی و عرضی دین؛دینداری حقیقی را به معرض نابودی می افکند .یک متاله و دیندار باید به اهمیت عناصر دینی پی برده و عناصراصلی را از عناصر فرعی باز شناسد. واگر در هستی شناسی خود، دین را به بخشهای ذاتی و عرضی تقسیم می نماید عناصر ذاتی را بااهتمام به عناصر عرضی مهمل نگذارد، چرا که در این حالت او به ذات وگوهر دین که هدف از ارسال دین و هدیت آن به بشریت رسیدن به آن گوهر می باشد، دست نیافته است و کسی هم که به گوهر دین دست نیابد حقیقتا دیندار نخواهد بود. در این رساله مساله را از دیدگاه علامه طباطبایی مورد بررسی قرار می دهیم.
تبیین ایمان به خدا و دلالت‌های آن برای تربیت دینی از منظر پلانتینگا و نقد آن بر اساس آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین قدیری اناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش برآن است به کمک روش توصیفی- تبیینی، ابتدا دیدگاه معرفت شناسی اصلاح شده را تبیین کند. سپس نشان دهد که ایمان بر مبنای چنین تبیینی چه پیامدها و دلالتهایی برای تربیت دینی دارد، ودرنهایت از منظر اندیشه های علامه طباطبایی چه نقدهایی بر معرفت شناسی اصلاح شده و دلالتهای تربیت دینی آن می توان وارد کرد.معرفت شناسی اصلاح شده، یک دیدگاه مشخص در معرفت شناسی دینی است که با نقد مبانی معرفت شناسی الهیات طبیعی، تحول جدیدی در عرصه معرفت شناسی ایجاد کرد. پلانتینگا با نقد مبناگرایی کلاسیک و قرینه گرایی، بر این باور است که الهیات عقلانی بیجا و بی مورداست. در این نوشتار ابتدا به تبیین جنبه سلبی معرفت شناسی اصلاح شده و سپس به جنبه ایجابی آن پرداخته ایم. نتایج این پژوهش نشان داده است که ایمان به خدا جزء گزاره های پایه می باشد و از سنخ معرفت و کارکرد صحیح قوای ادراکی انسان خصوصا حس الوهی است. نقش اراده در تشکیل باور و ایمانبه خدا، ضعیف است، بلکه تابع موقعیت ویژه ای است؛ متعلق ایمان، تعالیم کلی مسیحیت است که در انجیل آمده است و گناه، آفت ایمان به خدا و بطورکلی معرفت و شناخت می باشد.مهمترین پیامدهای دیدگاه او در تربیت دینی عبارتند از:اعتقاد به با معنا بودن و امکان تربیت دینی، رویکرد عقلانی به تربیت دینی با مبانی معرفت شناسی اصلاح شده، فراهم آوردن محیط سالم و دور از گناه برای متربیان است. و مهمترین نقدهایی که از منظر علامه طباطبایی برپلانتینگا در حوزه معرفت شناسی وارد است عبارتند از:تناقضات اعتقادی درون مسیحیت، توجه بیش از حد به روش استقراءتا قیاس، احتمال دور در استدلال و افتادن در دام نسبیت. در پایان براساس چهار مولفه تربیت دینی یعنی مولفه هایاعتقادی و فکری، تجربه درونی، التزام درونی و عمل، پیامدهای دیدگاه او در تربیت دینی مورد نقادی قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 2278