جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 525
دکارت در باب مسئله اذهان دیگر
نویسنده:
Kailashkanta Naik: کایلاشکانتا نایک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این مقاله، سومین مقاله مجله حاضر (lokāyata) از صفحه 19 تا 32 می باشد.
ثنویت نفس و بدن در نظام فلسفی ابن سینا و دکارت
نویسنده:
اقدس یزدی ، راضیه شفیعی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شناخت دو ساحتی بودن انسان، تأثیر بسزایی در شناخت انسان دارد و از آن­جا که امتیاز انسان در عالم نسبت به سایر موجودات و نیز تجرد نفس و...، بر اثبات جوهریت نفس به صورتی مجزای از بدن مبتنی است، پس شایسته است که در این مسأله پژوهشی در آراء دو فیلسوف غربی و اسلامی صورت گیرد. ابن‌سینا در آثار خود، به تمایز نفس از بدن تصریح دارد و با براهینی از جمله برهان «انسان معلق در فضا»، به طور ضمنی به اثبات آن می‌پردازد. دکارت نیز این تمایز را با برهان «می‌اندیشم، پس هستم» اثبات می‌کند. در این نوشتار، پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف، سعی شده است به مقایسه این دو دیدگاه پرداخته شود. ابن­سینا نفس را «کمال اول جسم الی...» و دکارت نفس را «جوهر اندیشنده» تعریف کرده است. هر دو فیلسوفانی دوالیست هستند. در برهان هر کدام هم تجرد نفس، هم تمایز آن از بدن و هم خودآگاهی اثبات می­شود. تفاوت مهم آن­ها این است که برهان «انسان معلق» ابن­سینا، حالتی فرضی است، در حالی که «کوجیتوی» دکارت تجربه­ای شخصی به­شمار می­رود که با قدری تأمل حاصل می­گردد. هر دو فیلسوف، قائل به تأثیر و تأثر متقابل نفس و بدن هستند.
صفحات :
از صفحه 311 تا 326
المتضمنات الطبقية لفلسفة ديكارت
نویسنده:
اشرف منصور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بررسی مسأله صدق در معرفت‌شناسی دکارت
نویسنده:
ساجده فیروزبخت ، سید مصطفی شهرآیینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله صدق و نقش آن در معرفت‌شناسی همواره دغدغه اصلی و موضوعی چالش‌برانگیز در عرصه فلسفی بوده است. اغلب مفسران و اندیشمندان تعریف صدق به مطابقت با واقع را پذیرفته و این‌گونه اذعان داشته‌اند که ملاک تعیین صدق و کذب امور ذهنی، تطابق با واقعیت و صرفا به حوزه تصدیقات مرتبط است؛ به این معنا که زمانی‌ احکام ذهنی صادق هستند که با واقعیت مطابق باشند. با این حال، سخن دکارت درباره صدق اندکی متفاوت است. در فلسفه دکارت، صدق مبتنی بر دو ویژگی وضوح و تمایز و نیز، در هر دو حیطه تصوّرات و تصدیقات جاری و ساری است. در این مقاله می‌کوشیم تا نشان دهیم که در فلسفه دکارت، صدق، مؤلفه‌ای است که در نتیجه سیری معرفتی و پیمایش گام‌های معرفت‌شناسانه و نیز، پس از برخورداری از شناخت واضح و متمایز محقق می‌شود. از این منظر می‌توان گفت که صدق در نگاه دکارت، امری درونی است نه بیرونی؛ یعنی صدق در درون سیر معرفت‌شناسانه و پس از حصول شرایطی ‌ـ مانند داشتن شناخت واضح و متمایز ‌ـ تحقق می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 267 تا 283
روش‌شناسی تاریخی ویکو
نویسنده:
قاسم زائری، علی راغب
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی آراء جیامباتیستا ویکو در مورد ماهیت تاریخ و شیوﮤ درست دستیابی به شناختِ از آن می‌پردازد. ویکو درصدد تأسیس نوعی «الهیات منطقی مدنی مشیّت الهی» است و این مقاله با مراجعه به آثار اصلی او و نیز بهره­گیری از آراء شارحانش نشان خواهد داد که او در محل برخورد دو امتداد نظری، یکی معرفت­شناختی و دیگری هستی­شناختی، در باب تاریخ قرار دارد. او معتقد است که «مشیّت­الهی» بر تاریخ حاکم است، اما لزوماً انسان مسلوب­الاختیار نیست، بلکه فعالانه و البته در درون طرح خداوند حاضر است و مشارکت دارد. نظریه مشهور او در باب تحول سه مرحله­ای تاریخ، از «الهی» به «قهرمانی» و سپس به «مدنی» که بعدها مورد استفادﮤ اگوست کنت قرار گرفت، محصول همین فکر است. از حیث روش­شناختی نیز ویکو گزارﮤ «ساختن، معیار حقیقت است» را جایگزین اصل دکارتیِ «معیار حقیقت، وضوح و تمایز است» کرد، و بدین‌ترتیب، یقینی­ترین علم را نه ریاضی، بلکه تاریخ می­داند. از نظر ویکو ماهیت تاریخ، انسان­ساخته است، بنابراین، وی در گرایشی آشکار به لاک روش درست شناخت تاریخ را بررسی ساخته­های انسانی می‌داند و میان ساخته­های انسانی نیز تولیدات فرهنگی مانند هنرها، اسطوره­ها، افسانه­ها، حکایات، اشعار و آنچه را که در تاریخ­نگاری سنتی «خرافه» دانسته می­شد، ارزشمند و مهم قلمداد می­کند. استدلال ویکو در مورد تمایز میان شناخت از «طبیعت» و «تاریخ» به مبنای اولیه­ای برای بحث­های بعدی فیلسوفان نوکانتی­ بر سر «علوم انسانی» و تاریخی از علوم طبیعی بدل شد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 69
رابطه نفس و بدن نزد فیلسوفان پس دکارتى
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
مقایسه ای در تفکر فلسفی غرب و حمکت اسلامی میان شک دکارت و شک غزالی
نویسنده:
مهین عرب
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 83 تا 102
کوگیتوی دکارت و مسأله پیشفرض جوهر
نویسنده:
سید محمدمهدی موسوی ، مرتضی قرائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این نوشتار قصد دارد با رویکردی انتقادی به بحث درباره‌ی گزاره‌ی معروف می‌اندیشم پس هستم بپردازد. در آغاز، مقدماتی درباره‌ی شیوه‌ی عام دکارت در دستگاه معرفت-شناسی‌اش، که می‌توان آن را شکّ روش‌‌شناختی نامید، خواهیم گفت و سپس شرحی از دو رویکرد کلّی در تفسیر این گزاره در میان مفسران دکارت ارائه خواهیم کرد: رویکرد استنتاجی و رویکرد شهودی. نشان خواهیم داد که این رویکردها همگی باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا دکارت براستی یک نفس، خود، جوهر یا چیزی از این دست را به عنوان پیشفرض هنگام بیان می‌اندیشم، پس هستم منظور کرده است یا نه. در این پژوهش، با محور قراردادن کتاب تأملات و بررسی شواهدی از سایر آثار دکارت، کوشش خواهد شد که نگاه دکارت به مسأله‌ی من و همچنین آموزه‌های خود او درباره‌ی ارتباط اندیشه و وجود من شرح داده ‌شود. به نظر می‌رسد دستگاه معرفتی دکارت در توجیه هم بودی آگاهی با ادراک اندیشه‌ها، و تصورها و تعلق آنها به یک سوژه‌ی واحد دچار شکاف است. ادعای بخش اصلی نوشتار این است که دکارت، برخلاف مقتضیات روش‌شناختی‌اش، به طور پیشینی معرفت به ماهیت خود را به عنوان یک اصل وضع کرده و فرض خاصی درباره‌ی من دارد: من چونان جوهری دارای صفتهای معیّن. این را مسأله‌ی پیشفرض جوهر نامیده‌ایم. در واقع، ساختار زیرلایه-کیفیت در عمق دستگاه معرفتی دکارت و به ویژه در کوگیتوی او حضوری پنهان اما مؤثر دارد. نوشتار حاضر تلاشی است برای آشکارکردن این واقعیت از طریق بررسی ناسازواری در کاربست روش دکارت برخی مشکلات معناشناختی کاربرد ”من“ در کوگیتو ارگو سوم.
صفحات :
از صفحه 199 تا 216
تاملی در فلسفه دکارت با اقتباس از مقاله((می اندیشم پس هستم نوشته آیر))
نویسنده:
روح الله عالمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 71 تا 86
  • تعداد رکورد ها : 525