جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 244
مبانی انسان‌شناسی نظام فرهنگی اسلام از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
مهدی محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از انسان و انسان‌شناسی قدمتی دیرینه دارد؛ زیرا انسان همواره در اندیشه شناخت ابعاد وجودی، فلسفه خلقت و جایگاه انسان در نظام هستی برای دستیابی به «چگونگی زیستن و بهتر زیستن» بوده است. از سویی فرهنگ، روش و شیوه زندگی مرسوم و عادت شده جامعه در عرصه-های گوناگون حیات اجتماعی است و آموزه‌های اجتماعی اسلام و خصوصاً قرآن کریم در متن آیات خود مبانی و شاخصه‌های آن را معرفی نموده است. در پاسخ به این پرسش که اصول و شاخصه‌های انسان‌شناسانه‌ای که قرآن کریم برای نظام فرهنگی جامعه اسلامی معرفی می‌کند کدامند؟ باید گفت که قرآن کریم در مواجهه با انسان، جهان‌بینی قرآنی را به عنوان اصل و مبدأ حرکت وجودی انسانی تعیین نموده و فلسفه آفرینش جهان را انسان و فلسفه آفرینش انسان را یقین و قرب الهی معرفی نموده است. قرآن کریم از روح، فطرت و اختیار، به عنوان مهمترین لوازم وجودی انسان در نیل به جامعه‌ای با فرهنگ قرآنی سخن به میان آورده و روابط او را در چنین اجتماعی بر اساس رابطه با خدا، خود، همنوع و محیط پیرامونی در مبانی همچون خداشناسی، انسان‌شناسی، جامعه-شناسی و جهان‌شناسی تعریف و تبیین نموده است. از دیدگاه قرآن کریم مهمترین شاخصه‌های انسان‌شناسانه نظام فرهنگی قرآنی عبارتند از: عدالت، ولایت، وحدت، انضباط اجتماعی، رشد محوری و آزادی و هویت قرآنی اجتماعی.
تحلیل محتوایی و ساختاری شعر دینی احمد وائلی
نویسنده:
کامران سلیمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
احمد وائلی یکی از بزرگان شعر معاصر شیعی عراق است. این شاعر متعهّد، توانسته است که محتوای شعر دینی خویش را در خدمت نیازها و چالش های موجود در جهان اسلام قرار دهد. شعر دینی ایشان از نظر محتوایی، در برگیرنده‌ی مضمون‌هایی همچون؛ ستایش پروردگار، تبیین فضیلت‌های اهل بیت(ع)، بیان دردها و آروزهای ملّت های اسلامی، تهذیب اخلاق عمومی و پرهیز از غلوّ و اغراق و ... است.افزون بر این، شعر دینی ایشان از نظر ساختاری در همان چارچوب های سنّتی شعر عرب بود. و شاعر گرایش ویژه-ای به بیان خطابی و بهره‌گیری از صور خیال، بویژه تشبیه و استعار، و نیز کاربرد معتدل برخی آرایه‌های ادبی همچون؛ طباق، مراعات النظیر، ردّالعجز علی الصّدر و ... دارد؛ چرا که وائلی علاوه بر فعالیت در زمینه‌ی شعری یکی از خطیبان برجسته و نامدار به شمار می رود. دیگر آنکه، وائلی هم شاعر تقلید است و هم شاعر نوآور، تقلید شعری وی بیشتر در پیروی از عروض سنّتی عرب و سبک شعری شاعران کلاسیک بوده و نوآوری شاعر نیز از آن جهت است که وی توانسته است مفهوم های روزمره و دشواری های کنونی جهان اسلام را در چارچوب شعر سنتّی عرب جای دهد.
مفهوم شناسی لعن و مصادیق آن در روایات نبوی از دیدگاه فریقین
نویسنده:
راضیه قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله لعن، یکی از ضروریات اجتماعی و از راه‌های جداسازی حق از باطل است. رساله حاضر با عنوان "مفهوم شناسی لعن و مصادیق آن در روایات نبوی از دیدگاه فریقین" و به هدف تبیین مفاهیم و مصادیق لعن در لسان پیامبر تدوین شده است. لعن به معنای طرد و دور راندن از رحمت همراه با خشم و تنفر است. از مقایسه واژه لعن و لغات متقارب المعنی آن، می‌توان گفت: در لعن نسبت به دیگر واژگان، شدت غضب و ابراز انزجار بیشتری مشهود است. لعن سنتی از سنن خداوند و رسولش محسوب می‌شود که در قرآن و روایات به کار برده شده است. از آن‌جا که کسی نمی‌تواند قرآن را انکار کند، سنت لعن در قرآن خدشه دار نشده؛ اما برخی از روایات نبوی لعن در برخی از کتب عامه مورد تحریف قرار گرفته و تأویلات سویی نسبت به آن‌ها شده، هم‌چنین برخی از اهل سنت، قائل به عدم جواز لعن هستند که در پژوهش حاضر توجیه‌های متعصبانه این گروه با استناد به قرآن و روایات نبوی و شروح دیگر علمای اهل سنت، مردود شمرده شد. اگرچه شیعه با تأسی به آیات و روایاتی که امر به لعن نموده اند، نسبت به مستحقین، لعن را جایز می‌شمرد، اما این بدین معنا نیست که هر کس با سلیقه شخصی اش مجاز است فردی را مستحق لعن شمرد. لعن‌های اهل بیت در خلوت و در مناجات با خداوند بوده و هیچ‌گاه به قصد توهین به مقدسات اهل سنت و تشدید فضای خصومت بین فریقین بیان نشده است.از جمله مصادیق ملعون در روایات نبوی می‌توان به برخی از افراد و قبایل، به علت کارشکنی‌هایایشان علیه اسلام اشاره نمود. از دیگر مصادیق لعن، افعال پلیدی هستند که موجب دوری افراد از رحمت الهی و لعن می‌شود که شامل اعمال زشت اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی و اخلاقی هستند. در پایان می‌توان گفت: لعن نبوی عین رحمت آن حضرت برای دور کردن افراد از برخی افعال پلید و اجتناب از پیوند با ملعونان است.
تبیین رابطه وجود ذهنی در شکل گیری حیات اخروی انسان در مکتب صدرائی
نویسنده:
علی اصغر طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود ذهنی در فلسف? صدرائی جایگاه ویژه‌ای دارد و چنان‌چه خود صدرالمتألهین اعتقاد دارد، فهم درست و صحیح از این مسأله سهم به‌سزایی در تحقیق معاد جسمانی و روحانی دارد. مسأله وجود ذهنی در فلسفه و حکمت متعالیه فارق از ارتباط آن با معاد دارای اهمیت است؛ زیرا مربوط می‌شود به علم ما به ماهیات اشیاء و هم‌چنین تطبیق عین و ذهن، که این موضوع خود بسیار مهم است. امّا آن‌چه که این موضوع را دارای جایگاه ویژه و حساسی می‌کند، ارتباط آن با معاد و حیات أخروی نفس ناطقه انسانی است؛ زیرا معاد در اسلام و دیگر ادیان الهی دارای اهمیت بسیاری است و جزء اصول ادیان ابراهیمی حساب می‌شود و این مسأله می‌تواند در فهم معاد و حیات أخروی کارگشا باشد. امّا هدف از این تحقیق، تبیین و توضیح و چگونگی ارتباط وجود ذهنی با حیات أخروی انسان است و پی بردن به این که چگونه می‌تواند امور ذهنی‌ای که ما در عالم خیال خود ایجاد و خلق می‌کنیم، می‌تواند زندگی ابدی ما را تحت تأثیر قرار دهد، و حق و الهی بودن یا باطل و شیطانی بودن امور ذهنی، چه به عمل خارجی منجر شود و چه نشود، می‌تواند در بهشتییا دوزخی بودن انسان اثر گذار باشد . برای رسیدن به این هدف، ابتدا وجود ذهنی و مقصود و منظور از آن در دیدگاه حکمای صدارئی توضیح داده شده و بعد از آن عوالم و مراتب نفس و جایگاه وجود ذهنی در این مراتب بیان شده و هم‌چنین نوع نگاه حکمای متأله به معاد و زندگی پس از مرگ تبیین شده و در آخر با تطبیق بین آن‌ها این نتیجه حاصل شد که، همان‌طور که جناب صدرالمتألهین قائل است، بین وجود ذهنی و حیات أخروی رابط? ناگسستنی وجود دارد و درک این رابطه می‌تواند کمک شایانی به تعالی انسان در فهم حقایق دینی و موضوعات فلسفه اسلامی و کاربرد آن در جامعه داشته باشد و این تعالی در نهایت منجر به رشد و تعالی جامعه اسلامی و پیشرفت روزافزون معنوی آن بشود.
نسبت فلسفه و معماری تبیین ضرورت تامل فلسفی در معماری
نویسنده:
علیرضا محسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هرچند فلسفه حیطه افکار محض است و معماری غایاتی عملی دارد، اما افکار ما بر ساخته‎های ما و مصنوعات ما بر افکارمان تاثیر می‎گذارند تا آن حد که از یکدیگر تفکیک ناپذیر می‎شوند. هدف از این پژوهش جستجوی انحای مختلف تاثیر فلسفه بر معماری و بررسی ضرورت چنین تاثیر و تاثرهایی برای معماری است. این هدف از طریق تحلیل تعاریف معماری و کشف معانی آن، همچنین بازشناسی اغراض زبانی متفاوت ما در به‎کار بردن کلمه معماری انجام یافته است. از این طریق، پژوهش برای معماری تاثیر متقابل مهمی بر فلسفه نیز یافته است.
کارکرد انبیاء و فلسفه‌ی احکام در آثار مولانا
نویسنده:
محدثه اشعری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی تردید، ظهور انبیاء الهی و احکامی که آنان برای هدایت مردم از جانب پروردگار آورده‌اند یکی از دل‌مشغولی‌های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تاکنون بوده است. علما و متفکران در هر عصری همواره کوشیده‌اند تا چهارچوب نظری برای ارسال انبیا بیابند و فلسفه‌ی احکام را تبیین نمایند. این پژوهش درصدد است تا نشان دهد مولوی هم مانند تمام متفکران و عرفای بزرگ دیگر، انبیا را هادیان و مرشدان جوامع بشری می‌داند که بشریت در صورت نبود آنان در تاریکی‌های جهالت و گمراهی فرو می‌رفت و محکوم به نابودی بود. اما مولوی برای انبیا ویژگی‌های منحصر به فردی را نیز ذکر می‌کند که با مشرب عارفانه‌-ی وی سازگاری و هماهنگی دارد، او انبیا را صرفاً راهنمایان بشر نمی‌داند بلکه آن‌ها را انواری متصاعد شده از نور خداوندی می‌داند که بشریت را به سوی نور واحدی هدایت می‌کنند و وجود آن‌ها را سنگ محکی می‌داند برای آزمایش و تشخیص خالصان و پاکان از ناپاکان و مدعیان. همچنین مولوی در مورد عمل به احکام، فلسفه‌ی خاص خود را دارد که مطابق با دیدگاه و مشرب عارفانه‌ی اوست. او احکام را تنها عمل کردن به صورت و ظاهر نمی‌داند و معتقد است بدون آگاهی از فلسفه‌ی احکام، عمل کردن به آن‌ها سودی ندارد. در این پژوهش، ابتدا به ارائه‌ی تعریفی کلی از مفهوم نبوت، انبیا و فلسفه‌ی احکام می‌پردازیم و سپس برداشتی را که مولوی از این مفاهیم دارد بررسی می‌‌شود و در آخر به نگرش، نگاه خاص و تعاریف متفاوتی که مولوی نسبت به انبیای عظام و فلسفه‌ی احکام دارد پرداخته می شود.
ارزش شناخت از دیدگاه هیوم و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
حمیدرضا ورکشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانش‌شناخت ‏شناسی، شاخه‏ای از فلسفه است که ماهیت، حدود، منابع، ملاک و معیار معرفت را بررسی می‏کند و قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می‏سنجد. در میان مسائل شناخت شناسی، مسئله ارزش شناخت؛ یعنی «ملاک» و «معیار» شناخت حقیقی از میان شناخت-ها و اختلاف‌های معرفت شناسانه‌ی دانشمندان که انسان پی به خطای برخی از آن‌ها برده، از اساسی‌ترین مسئله شناخت شناسی به شمار می‌رود که سابقه طرح آن به آغاز فلسفه باز می-گردد. در این پژوهش برآنیم تا به بررسی و مقایسه دیدگاه دو فیلسوف تأثیر گذار؛ «دیوید هیوم» و «علامه سیّد محمد حسین طباطبایی(ره)» در این مسئله بپردازیم، تا وجوه افتراق و احیاناً اشتراک این دو دیدگاه را روشن سازیم. و در نتيجه، كارآمدي و استحكام فلسفه اسلامي صدرائي و نا كارآمدي و سستي فلسفه تجربه‌گراي غربي روشن گردد.برای رسیدن به این مهم ابتداء به مبانی نظری شناخت‌شناسی هر دو فیلسوف از قبیل؛ جایگاه و چیستی شناخت، منشأ ادراکات، جوهر نفسانی و روش تحقیق در شناخت‌شناسی پرداخته، سپس «ملاک» یا همان چیستی حقیقت و «معیار» و ابزار رسیدن به حقیقت، از نگاه این دو فیلسوف بازگو خواهد شد. در نتیجه هر چند هر دو فیلسوف بر نظریه مطابقت انگاری تأکید دارند، امّا هیوم بر اساس مبانی تجربه‌گرایی خویش امکان دست‌یابی به واقعیت را ردّ می‌کند و به حقیقت پدیداریی که با علیّت ( طبق تعریف خویش از علیت) قابل دست یابی است قائل می‌شود. امّا علامه طباطبایی(ره) با تکیه بر شهود قلبی و عقل، علاوه برحس و مسبوق بودن هرعلم حصولی به علم حضوری، امکان دست یابی به حقیقت را اثبات می‌کند. بر اساس دیدگاه وی همه‌ علوم‌ حصولي؛‌ اولیه؛ مستقیماً و ثانویه؛ با وساطت معیار میانی یا همان بدیهیات از مشاهده‌ امر مجرد از موجودات‌ مجرد عقلي‌ يا مثالي‌ گرفته‌ شده‌اند؛ نفس ابتدا موجودات‌ مجرد عقلي‌ و مثالي‌ را در ظرف‌ وجودي‌ خودشان‌ مشاهده‌ مي‌كند و سپس‌ ذهن‌ از آن‌ها مفهوم‌ و يا تصوير مي‌سازد.
بهره‌گیری از فلسفه در آموزه‌های دینی از منظر ملاصدرا
نویسنده:
سیدامین‌الله رزمجو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین اسلام بعنوان آخرین و کامل‌ترین دین آسمانی شامل ساده‌ترین مسائل فردی و اجتماعی تا عمیق‌ترین مسائل هستی‌شناسی به اندازهعمر و عمق هستی است. شرایط فکری و فرهنگی مسلمانان صدر اسلام و محصور بودن پیشوایان معصوم از طرفی و برخوردار بودن آموزه‌های دینی از عمق و ژرفای و بواطن و مراتب از طرفی دسترسی به قله رفیع معارف اسلامی را محدود کرد. بر این اساس دغدغه متفکران مسلمان در هر عصری خصوصاً بعد از عصر ترجمه دست‌یابی به فهم درست آموزه‌های دینی بود. در این میان خردورزان و فیلسوفان اسلامی به ویژه صدرالمتألهین از اصول و مبانی علم شریف فلسفه برای هستی‌شناسی و اثبات و تبیین گزاره‌ها و آموزه‌های دینی بهره گرفته است. ملاصدرا در حوزه خداشناسی با طرح اصول و مبانی فلسفی همچون: اصالت وجود و تشکیک وجود برای اثبات ذات حق و توحید ذاتی و صفاتی و افعال و عدم ترکیب ذات حق تعالی و فقر ذاتی ممکنات بهره جسته است. و با طرح اصل فلسفی بسیط الحقیقۀ کل الاشیاء مسأله پیچیده کثرت در وحدت و وحدت در کثرت را حل نموده و مسأله علم الهی به اشیاء قبل از ایجاد و عینیت ذات و صفات و اثبات همه‌ی کمالات و اوصاف را برای حق تعالی را برهانی می‌کند.ایشان در حوزه نبوّت بعد از اثبات ضرورت نبوّت با تقسیم‌بندی انسانها، پنج گروه جایگاه نبی را بعنوان کامل‌‌ترین انسان مشخص می‌سازد و اوبا طرح قوس نزول و صعود پیامبر را بر قلۀ رفیع قوس صعود قرار داده و با تشریح قوای سه‌گانه حساسه، متخیّله و عاقله انسان پیامبر را جامع الانوار حسی و خیالی و عقلی می‌داند. همچنین ملاصدرا با اشاره به مراتب عقل: عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل بالمستفاد پیامبر را موجودی می‌داند که با عقل فعال متصل و متحّد شده و همه علوم و حقایق را از او دریافت می‌کند و او نبوت را منقطع ندانسته و امامت و ولایت فقیه را در مسیر نبوت می‌داند. ملاصدرا در حوزه معاد اصول بیشتری را تأسیس نموده تا مشکل معاد جسمانی را به زیبایی حل کند، ایشان از دو اصل اصالت وجود و اینکه تشخیص هر چیزی به وجود است نتیجه می‌گیرد که حقیقت انسان همیشه محفوظ است و او وارد محشر می‌شود گرچند ظاهر انسان متغیر باشد. و او از قاعده فلسفی تشکیک وجود اثبات می‌کند که بدن اخروی هر شخص همان بدن دنیوی او است. و با ابتکار حرکت جرهری ادعا می‌کند که بدن اخروی او همان بدن دوران کودکی است که تکامل یافته است. او همچنین با طرح اصولی همچون: شیئت شییء به صور ت است نه به ماده، وحدت شخصیه وجود و تجرد قوه خیال و.... جنبه‌ی از جنبه‌های مبهم معاد و نحوه حشر انسانها حتی همه موجودات را روشن می‌کند.
اخلاق باور (بررسی تحلیلی رهیافت ویلیام کلیفورد)
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از نسبت بین داده‌های وحیانی و یافته‌های انسانی، یکی چالشی‌ترین و تأثیرگذارترین مسأله‌های معرفتی و فلسفی بشر بوده است و ایده‌ها درباره آن در طیف گسترده‌ای از تضاد کامل تا تأیید و همنوا بودن آن دو مطرح شده است. در قرن نوزدهم که قرن الحاد و لاادری‌گری نام گرفته است، ویلیام کلیفورد ایده «اخلاق باور» را مطرح کرد که براساس آن، اعتقاد به چیزی بدون فراهم آوردن قرائن و شواهد کافی، امری خطا و اخلاقاً‌ نادرست شمرده می‌شد! او این مسأله را طی مقاله‌ای منتشر نمود و تحولی در معرفت‌شناسی معاصر ایجاد کرد. این پژوهش سعی می‌کند در خلأ تحقیقی مستقل و جامع به زبان فارسی درباره این نظریه، به تفصیل و تحلیل آن بپردازد. فهم درست از اخلاق باور، مبتنی بر تبیین مفاهیمی مانند قرینه‌گرایی، وظیفه‌گرایی، درون‌گرایی، اراده‌‌گرایی و مفاهیم متقابل آنهاست که این پژوهش به آنها می‌پردازد. مقاله کلیفورد که حول سه قسمت اصلیِ اهمیت تحقیق درباره باورها، ارزش مرجعیتِ علمی دیگران در پذیرش گفته‌های آنها و محدوده‌های استنتاج است، به صورت تفصیلی گزارش شده و سعی بر آن بوده است تا سیر منطقی و نحوه چینش اجزای آن نمایان گردد. کتاب‌ها و مقاله‌های متعددی در نقد و دفاع از اخلاق باور به نگارش درآمده که نقدها در سه دست? نقد مبانی، نقد روش و فرآیند استدلال و نقد بر نتایج جایمی‌گیرند. بعضی از این نقدها که در جهت ایمان‌گرایی و خردگریزی باورهای دینی یا کم‌مهری به گوهر قدسی عقل و نیز از نگاه درون‌دینی مسیحی است، مقبول نمی‌افتد؛ اما عقلانیت حداکثری کلیفورد که شامل همه باورهای جزئی و ساده می‌شود و اینکه همه باورها دینی باید مستقیماً از عقل و استدلال عقلی نشأت بگیرند و برای همگان اثبات شده باشند نیز امری بی‌مبنا و فوق طاقت است. با این همه، رویکرد انتقادی کلیفورد به پذیرش بی‌رویه باورها و تقویت خوی زودباوری،امری پسندیده است. در مجموع می‌توان چهار محور کلی و اصلی برای مقاله کلیفورد برشمرد: قرینه‌گرایی و وظیفه‌گرایی، حداکثری بودن در این فرآیند، غیراخلاقی بودن تخلف از آن و نبودن این ملاک در باورهای دینی. ادعاهای اول و سوم، با توضیحاتی قابل پذیرش است؛ اما ادعاهای دوم و چهارم مقبول نیست. این موضوع هنوز جای پژوهش‌های مستقل دارد و مخصوصاً نگاه درون‌دینی اسلامی به آن، ثمرات مبارکی خواهد داشت.
ذهن و تاثیر و تاثرات آن در فلسفه اسلامی؛ (با نگاه به آرای ابن‌سینا و ملاصدرا)
نویسنده:
فهیمه شریعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ذهن از جمله واژگاني است كه علي‌رغم كاربرد زياددر متون فلسفي به طور جداگانهمورد توجه واقع نشده به طوري كهمرزهاي ميان اين مفهوم با نفس، ادراك و مفاهيم مشابه با آن تاكنون روشن نشده است. با بررسي آثار سردمداران دو مشرب مهم در فلسفه اسلامي يعني ابن‌سينا و ملاصدرا حدودمعنايي اين واژه و ربط ونسبت‌هاي آن با ساير مفاهيم مشابه بيان گرديد. سپس با مبنا قرار دادن آثار آنان به تبيين انواعتاثيرات و تاثرات ذهن در ارتباط با ماسواي خود در دو فصل پرداخته شد. همچنين در فصلي جداگانه همه انواع محتمل تاثير و تاثرات ذهن، بيان شد و بر مواردي كه از آثار فلاسفه مسلماندر فصول قبل چيزي ذكر نشد، تكلمه‌اي افزوده شد. در پايان با توجه به مباني فلسفي موجود در آرايفلاسفه در فصول پيشين، پيشنهادهايي به منظور كنترل ذهن و كارايي بهتر آن ارائه شد.
  • تعداد رکورد ها : 244