جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 332
ارزش زندگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
انسان اهل محاسبه و معامله است؛ تا چیزی برای او نیرزد، آن را انتخاب نمی‌کند. ارزش زندگی به چیست؟ زندگی با وجود ناکامی‌ها، رنج‌ها و سختی‌ها چه ارزشی دارد یا حامل چه ارزش‌هایی است که وجودش را بر عدمش برتری بخشیده، پذیرش آن را بر عدم پذیرش آن راجح می‌سازد. فیلسوف بزرگ جهان اسلام مطابق اصول حکمت متعالیه، وجود را ارزش، خیر و کمال می‌داند. زندگی نیز که امری وجودی است، دارای ارزش ذاتی می‌باشد. از آنجا که وجود دارای مراتب است، زندگی انسان متناسب با درجه او از ارزش برخوردار است. البته ارزش‌های دیگری ـ اعم از تکوینی و ارادی ـ هست که ملاصدرا آنها را زینت‌بخش زندگی می‌داند. خشنودی خدا، کرامت انسانی، فطرت الهی، جاودانگی و عشق، ارزش‌های زندگی است. نیز هرگونه ارتباط شایسته با منبع وجود و کمال برتر، ارزش محسوب می‌شود. بنابراین ارتباط با خداوند، معیار ارزش زندگی است. فطرت الهی انسان، نشان می‌دهد که ارزش از درون انسان می‌جوشد و نیازی به اعتبار ارزش و نگاه به بیرون نیست. کرامت انسان امری وجودی و به جعل الهی است؛ لذا امری حقیقی است نه مفهومی اعتباری. مایه برتری و کرامت انسان، ظرفیت علمی او است که سبب برتری بر فرشتگان گشت. از نظر ملاصدرا عشق در هر موجودی سریان دارد. هر چه درجه وجود قوی‌تر باشد، عشق پررنگ‌تر است. هر چه نفس اشرف و اعلی باشد، محبوب او لطیف‌تر و پربهاتر است. جاودانگی ارزش است. زندگی انسان، جاودان است و مرگ تقابلی با جاودانگی ندارد. انسان با مرگ به مرتبه‌ای برتر و حیاتی حقیقی نایل می‌شود. بنابراین ارزش زندگی به ارزش‌های وجودی انسان برمی‌گردد. این ارزش‌ها دارای شدت و ضعف است. پس ارزش زندگی نیز دارای درجات و مراتب می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 161
بررسی مکاشفه و رویا و مقایسه ی زهد و عشق شیخ جعفر شوشتری در مکتب عرفان نجف
نویسنده:
مرتضی ملکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهمیت زهد و عشق و مکاشفه و رویا در تغییر احوال انسان ها همیشه مقوله ای سئوال برانگیز بوده است، آدمی برای رسیدن به عشق حقیقی باید از منازل بسیاری گذر کند و مکاشفه و رویا میان بری است برای دستیابی به عشق واقعی و این حاصل نمی شود مگر این که انسان تنی تزکیه شده با زهد داشته باشد.شیخ جعفر شوشتری با تجربه ی عاشقانه ی زهد و گذر آن و نایل شدن به مکاشفه و رویا به دریای عظیم معرفت دست یافت و حسین بن علی(ع) را از نگاهی دیگر به جامعه اسلام معرفی نمود. آنچه که مهم است ایجاد این احوال مکاشفه در درون این انسان وارسته است که با استعانت از آن توانسته است از یک واعظ منبری به یک عارف استشمامیه تغییر هویت داده و عشق حسین بن علی(ع) را به زیبایی معرفی کند.او در کتابهای مهم خود از جمله خصائص الحسینیه به بیان منزلت امام حسین (ع) می پردازد و از منزلگاههای سخن می گوید که مقامات سلوک این عارف بزرگ را به همراه مولایش نشان می دهد ، او عطر حسین (ع) را از خیام سوخته حس می کند و آن را به طرز ماهرانه ای بیان می نماید . شیخ جعفر جزو آن دسته از کسانی است که در اعتلای مکتب عرفانی نجف همچون شیخ مرتضی انصاری و ملا حسینقلی همدانی نقش به سزایی داشته است.
تبیین فلسفی عرفانی رابطه محبت و معرفت الهی
نویسنده:
سمانه امین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
"معرفت" و "محبت" دو گوهر وجود آدمی اند که عظمت انسان در پرتو آن ها آشکار می گردد و وصول به مبدأ متعالی ممکن گشته، سعادت و شقاوت آدمی رقم می خورد. در این رساله معنا و مفهوم معرفت و محبت، تبیین فلسفی عرفانی عشق حقیقی،مجازی و باطل و احکام و آثار هر کدام و بویژه ارتباط آن با مسأله معرفت و اینکه کدام یک علت و کدام یک معلول دیگری است بحث شده است. بسیاری از بزرگان حکمت و عرفان از معرفت به عنوان یکی از مهمترین اسباب محبت یاد کرده و معتقدند محبت میوه ی درخت معرفت است. در این مقال برای وصول به کیفیت رابطه معرفت و محبت با تفحص در معانی محبت، به معنای مشترکی دست یافتیم، محبت عبارت است از ادراک آنچه که با نفس انسان ملایمت داشته و از ادراک آن نفس لذت یافته و حصول کمالی را جستجو می کند. پس محبت ملازم است با لذت و ابتهاج ناشی از ادراک ملایم طبع(کمال). با این بیان،محبت تابعی از لذت و لذت نیز تابعی از معرفت است. زیرا لذت عبارت است از ادراک ملایمی که مقتضی ذات و حصول کمال است. پس لذت از سنخ ادراک و متوقف بر ادراک می باشد. بنابراین با حد وسط قرار دادن لذت، محبت را بر مدار معرفت و تابع آن خواهیم یافت. بطوریکه هرگاه معرفت حقیقی به ملایمت چیزی در نفس حاصل گردد به آن محبت می یابد. از آنجا که معرفت و محبت دو حقیقت ذو مراتب اند، در مراتب نازلهء معرفت که ادراک حصولی و بواسطه صورت علمی حاصل می گردد میان معرفت و محبت ملازمه عقلی حاکم است و هر مرتبه ای از محبت، مرتبه ای از معرفت را اقتضا دارد؛ محبت حسی بدنبال ادراک حسی و محبت خیالی و عقلی در پی معرفت متناسب با آن پدیدار می گردد. اما با تکامل مراتب معرفت و گذر نفس از معرفت حصولی و دستیابی به معرفت حضوری و شهودی، محبت کامل و حقیقی(عشق الهی) تحقق می یابد و معرفت و محبت همراه و متلازم گشته هر کدام از آنها دیگری را بدنبال دارد. از آنجا که متعلق معرفت و محبت در این مرتبه لایتناهی است سیر در مراتب معرفت و محبت را نیز نهایتی نیست.
سیر تاریخی تفسیر سوره یوسف(ع)
نویسنده:
دانا رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوره یوسف در طول تاریخ از سوی مفسران ، صاحب نظران وحتی شاعران، بسیار مورد توجه و تفسیر قرار گرفته است،و تفسیر های متفاوتی از آن ارائه داده اند. در دوره ای از تاریخ ، مفسران به صورت تک نگاری(یوسف نگاریها) و گاه هم در تفاسیر کلیبه تفسیر این سوره پرداخته اند. به طوری که در این سیر تاریخی نگاه وهدف مفسران در تفسیر آن و نوع پرداختن به موضوعات قصه و همچنین برداشت آنها در این تفاسیر با هم متفاوت است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.پژوهش مشتمل برچهار فصل است:فصل اول کلیات تحقیق می باشد.فصل دوم معرفی یوسف نگاریها (بحرالمحبه غزالی ،قصه یوسف زیدطوسی، حدائق الحقایق هروی،کشف الارواح جمالی اردستانی ) و روش و رویکرد آنها به سوره و بیان موضوعات اصلی قصه یوسف(عشق، حزن واندوه، فراق...) در آنهاست است.فصل سوم سیر تاریخی تفسیر سوره از قرن سوم تا چهاردهم با تکیه بر یوسف نگار نامدار(حدائق الحقایق هروی) می باشد.فصل چهارم نتیجه گیری و منابع است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است .نتایج پژوهش حاکی از آن است که به دلیل ویژگی های خاص سوره و تناسب آن با انگاره های عرفانی و اختصاص یافتن آن به یک قصه که به تعبیر قرآن احسن القصص بودن است، مفسران بیشتر به آن توجه کرده و به تفسیرآن پرداخته اند؛ به طوری که در یوسف نگاری ها که رویکردی عرفانی دارند(از بحرالمحبه غزالی تا کشف الارواح جمالی اردستانی ) در تفسیر سوره بیشتر بر موضوعات و مفاهیم عرفانی و اصلی قصه یعنی عشق،حسن وزیبایی، و فراق و...) تکیه و تأکید کرده اند و بیان می کنند که این سوره ،قصه عشق در سطوح مختلف است، و در تفسیر آنبیشتر به نماد پردازی شخصیتها و اشیاء قصه پرداخته اند. و در سیر تاریخی آن در نگاه کلی در تفاسیر و منابع، مفسران به صورتهای متفاوتی به تفسیر سوره پرداخته اند به طوری که علاوه براغراق آمیزی در بیان صحنه ها وقایع آن، که گاه نیز متناقض و فرا تر از آیات قرآن است،در نوع رویکرد به آن هم، با یکدیگر تفاوت دارند؛ به این صورت که در منابع قرن پنجم تا نهم که شامل تک نگار یهای سوره و دیوان های شعری می شود بارویکردی عرفانی به تفسیرسوره پرداخته اند، در حالی که در منابع قرن دهم تا چهاردهم و حتی بعد از آن بیشتر رویکردی عادی به تفسیر آن داشته اند.واژگان کلیدی: سیر تاریخی، یوسف نگاری،عشق،هروی، حدائق الحقایق.
بررسی مقوله خردستیزی در اثار نجم الدین رازی
نویسنده:
حلیمه دل افروز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان ارزشمندترین و زیباترین بخش ادبیّات ایران است و فلسف? ایرانی و اسلامی ـ اگر چه از فلسف? یونانی و غربی وام‌هایی ستانده است ـ پایه‌های تعقّل و خردورزی را در فرهنگ و ادبیّات ایرانی استوار کرده است. بحث عقل و عشق به‌عنوان دو ابزار متفاوت در معرفت، و تقابل آن دو، همواره از مباحث دیرینه‌ عرفا و فلاسفه بوده است. در ادبیات فارسی کمتر اثر عرفانی می توان پیدا کرد که نشانه‌های این تقابل در آن یافت نشود. جدال عرفا با فلاسفه و فلسفه، خصوصاًَ نوع یونانی آن که نشانه‌های نفوذ آغازین آن را در عصر ساسانی در روزگار خسرو انوشیروان در ایران می‌بینیم، بعد از اسلام نیز، ادامه یافت. عرفا و اندیشمندان ایرانی گاه به جهت آنکه عقل، منبع و مصدر تمام براهین و استدلالات متقن است جانب خرد را نگه داشته‌اند؛ امّا در بیشتر موارد، عشق و عرفان و معرفت شهودی را بر عقل رجحان نهاده‌اند. شیخ نجم‌الدین رازی نیز یکی از برجسته‌ترین صوفیان نیمه‌ قرن هفتم است که نشانه‌های خردستیزی در آثارش نمایان شده است. در این پژوهش کوشش شده است که خردستیزی و مخالفت نجم رازی را با عقل به عنوان یکی از خصائص فکری او مورد بررسی قرار داده و تقابل عقل و عشق را که به نوعی تقابل عرفان و فلسفه است در آثارش نشان داد. نتایج این پژوهش، نشان می‌دهد که مخالفت نجم رازی با عقل به دو شکل مستقیم و آشکار و گاه غیرمستقیم و در لایه‌های پنهانی نمایان شده است. مخالفت او با عقل بدین معنا نیست که او همیشه و در هم? زمینه‌ها با عقل مخالف بوده و همیشه آن را سرکوب کرده است؛ بلکه او نیز همچون دیگر عرفامحدود? اختیارات و حدّ توان عقل را در امر معرفت تعیین می‌کند و بر آن است که باید ابتدا معنای واژ? عقل مخالف با عشق را از میان سایر معانی عقل بیرون کشید تا بتوان به قضاوتی درست دربار? هریک رسید. او معتقد است که اگر عقل، بی‌نور شرع در معرفت قدم نهد به شبهه می‌افتد و نجم از میان هم? اقسام عقل، تنها با عقل انسانی که مخالف عشق بوده، مخالفت کرده است. پیداست عرفا و صوفیانی همچون نجم‌الدین رازی که اندیشه‌های عرفانی آن‌ها جایگاه برجسته‌ای در ادبیات عرفانی فارسی دارد، این گونه نبوده است که در صدد نزاع با عقل شریف انسان برآمده باشند به خصوص که با مطالعه و تفکّر در آثار آنها برتری اندیشه‌های آنان نمایان است و آشکار است که خود او در رسیدن به آن اندیشه‌ها، از تعقّل فراوانی بهره بردهو به جرأت می‌توان او را در زمر? متفکّران بزرگ عصر خود به شمار آورد.
نقش توحید در رشد فضائل اخلاقی
نویسنده:
جمال قربانی سینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محبت به خدای تعالی اصل واساس دین اسلام را تشکیل می دهدواگر زیر بنای بحث تربیت اخلاقی قرار گیردآثار شگرفی را درپی خواهد داشت.زیرا محبت فی نفسه انسان را به سوی مشابهت ومشاکلت سوق داده واستعدادهای نهفته اش راشکوفا خواهد نمود. حال اگر متعلق این محبت خدای تعالی که کمال مطلق است باشد، محبت او باعث شکوفا شدن فضائل وریشه کن شدن رذائل اخلاقی خواهد شد. باور به توحید واقسام آن تنها راهی است که انسان رامتخلق موحد به معنای واقعی کلمهخواهد نمود واورا تا وجه الله شدن سوق خواهد داد. این نوشتار ضمن تبیین توحید واقسام آن و تفکیک مقامات موحدان،به روش تربیتی قرآن کریم که برپایه محبت استوار است پرداخته وبه بیان هفت روشاز روشهایی که قرآن جهت ایجاد و تقویت محبت الهی در قلوب انسانها استفاده نموده(همچون القای جهان بینی صحیح،دعوت به عبادت،دعوت به همنشینی با صالحان،تکریم انسان و...) پرداخته است.درپایان نیز هفت قسم از اقسام توحید( توحیددر ربوبیت،توحیددر محبت،توحیددر رازقیت،توحیددر هدایت،توحیددر مالکیت،توحیددر عبادت وتوحیددر خالقیت)بیان گردیده وآثار باور به هرکدام دررشد25فضیلت از فضائل اخلاقی مطرح شده است واین نتیجه حاصل شدکه تنها راه رشد فضائل اخلاقی باور به توحید ومحبت توحیدی است واین روش جایی برای رذائل باقی نمی گذارد تا حکم به دفع آن شود.لکن باور به توحید دارای مراتبی است که هرچه عمیق تر باشد آثار آن نیز بیشتر وعمیقتر خواهد بود
نقش های زنانه در اندیشه بودایی و ابن عربی
نویسنده:
آزاده مدنی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با وجود انکار نقش‌های عرفانی و دینی زنان در بسیاری از ادیان، نقش‌های مثل مادری و همزادی در فرهنگ ملل و ادیان همواره مورد توجه‌ بوده است. نقش هم‌زادی??? زنانه در واقع معرّف خلاقیت در عنصر مؤنث است. این کهن الگو از دیرباز تاکنون همواره به صورتی مؤثر میان ادیان حضور داشته است؛ چنان‌که شخینا در فرهنگ یهودی، سوفیا در فرهنگ مسیحی، باکره نورانی در مانویت، داکینی در آیین بودایی و شکتی در فرهنگ هندی از نمونه‌های آن هستند. در فرهنگ اسلامی این وجه الاهی در کامل‌ترین شکل خود به صورت فاطمه‌ فاطر???? ظهور می‌یابد. در فرهنگ بودایی که مورد بحث ما است، این نقش در شکل داکینی‌ها در بودیزم تنتره‌یی شکل می‌گیرد که شباهت‌هایی با نوع نگاه ابن عربی به زن دارد. در عرفان اسلامی، اوج توجه به زن را می‌توان در اندیشه‌های ابن عربی یافت. در سطور ذیل به بررسی این دو اندیشه و شباهت‌ها و تفاوت‌هایش می‌پردازیم.
آفرینش بر اساس عشق و قاعده الواحد از دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نظر عارفان، حق تعالی و مخلوقات از یکدیگر جدا نیستند. آفرینش تجلی حسن خداوند است: چون ذات حق تعالی خواست شناخته شود، عشق آغاز شد. عشق نخستین جلوه وجود است و قبل از آن چیزی نیست. حق تعالی زیباست، زیبایی ذاتاً معشوق است. اگر خدا در صورت جمال تجلی نکرده بود، جهان پدیدار نمی شد. بیرون آمدن جهان به سوی هستی، از رهگذر آن عشق بود. اصل حرکت جهان، حرکت حبی بوده است و این حال همچنان ادامه دارد. در این مقاله دیدگاه عارفان در مورد رابطه حق و خلق تحلیل شده و بر اساس آن قول فیلسوفان (آفرینش خطی و قاعده الواحد) مورد نقادی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 108
عرفان ابن سینا و یا نظر ابن سینا درباره عرفان
نویسنده:
محسن جهانگیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا پزشک نامی عالم (Scientist) بزرگ و خلاصه رئیس فیلسوفان عالم اسلام است با اینکه در قرون وسطی زندگی می کرده ولی هرگز روحیه واندیشه قرون وسطایی نداشته است. او همچون فیلسوفان دوره تجدید حیات علمی و فرهنگی (رنسانس) مخالف هر نوع تحجر و تقلید بوده و سند درستی هر امری را عقل و تجربه می شناخته و با سعه صدر و دیدی فراتر از زمان و محیط خود به مسائل می نگریسته و برای انکار چیزی تا دلیل و برهان روشنی نمی یافته آن را در بوته امکان می نهاده است. از این روی شهود عرفا و کرامات اولیا را از دید عقلی ممکن می دانسته و در برخی از رسالات و کتاب هایش به توجیه فلسفی آنها پرداخته است. این امر باعث شده عده ای نوعی عرفان به وی نسبت دهند و حتی احیانا او را صوفی وحدت وجودی پندارند که به نظر بعید می نماید زیرا چنانکه در متن مقاله خواهیم دید از مطالعه احوال و آثار وی بر می آید که او هرگز به سیر و سلوک نپرداخته و راه و روش صوفیان در پیش نگرفته بلکه از آغاز تا پایان زندگانیش همچنان عالم و فیلسوف و پای بند عقل و استدلال بوده و براستی فیلسوف به دنیا آمده و فیلسوف از دنیا رفته است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 47
مطالعه‌ی تطبیقی مدل تربیت دینی از دیدگاه صدرالمتألهین و اریک فروم
نویسنده:
قاسم پورحسن، خدیجه هاشمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«تربیت دینی» تربیتی جامع و منشوری کامل در جهت ارتقای انسان به سوی کمال است. و مقاله ی حاضر نیز در این راستا و با توجه به این ضرورت، به بررسی مبادی، مبانی و ره آوردهای دو مدل تربیتی در خور استنتاج از آرای دو متفکر بزرگ در دو حیطه ی تأثیرگذار بر زندگی انسان می پردازد. دیدگاه یک روان شناس به نام اریک فروم ( 1980-1900 ) و یک فیلسوف اسلامی به نام ملاصدرا که هر دو مسأله ی دین و کارکردهای خداباوری را در کانون توجه خود قرار داده اند. اریک فروم که از طرفداران روان شناسی اجتماعی است و روان شناسی فردی را مردود می شمرد به شدت از تأثیر اجتماعی دین دفاع می کند و از این منظر، به تبیین روا نشناختی دین میپردازد و صدرا نیز فیلسوفی است که معتقد است هر موجودی از شوق و عطشی فطری نسبت به کمال ویژه ی خود برخوردار است. او حس کمال جویی و سعادت طلبی را در نهاد همه ی موجودات، اعم از محسوس، طبیعی و نفوس و حتی عقول، متمرکز می داند. مقاله ی حاضر با مقایسه ی مفاهیم بنیادین دین، تربیت و تأثیرات متقابل این دو بر یک دیگر از دیدگاه این دو اندیشمند، به مقایسه ی مدل تربیت دینی در ساحت فکری ایشان پرداخته و با اشاره به نقاط هم سو و در عین حال، جهات افتراق دیدگاه آن ها و بیان وجوه مختلفی همچون حرکت و شدن، عشق ورزی، اخلاق، آزادی، دست یابی به سعادت و ... در نهایت برتری نگرش صدرایی را آشکار خواهد نمود.
صفحات :
از صفحه 21 تا 42
  • تعداد رکورد ها : 332