جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
توصیف ویژگی‌های مشترک تجارب عرفانی از دیدگاه ذات گرایان، بررسی موردی: مولوی
نویسنده:
محسن خالقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده است تا شش هزار بیت آغازین دیوان شمس در ذیل موضوعاتی که ماهیت تجربه های عرفانی را تشکیل می دهند، تفکیک و دسته بندی شوند تا از این طریق هم به شناخت آراء مولوی در دیوان شمس دست یافت که این امر کمتر مورد توجه محققان بوده است و هم شواهدی فراهم ساخت تا نظریه محققان ذات گرا در مبحث تجربه های عرفانی به محک آزمون نزدیک شود . این پایان نامه در یک مقدمه و دو بخش اصلی تنظیم شده است . در مقدمه ابتدا نظریه ذات گرایان درباره ماهیت تجربه های عرفانی مطرح شده است و سپس این سوال که (( توصیف تجربه های عرفانی مولوی دیدگاهیبا ذات گرایانه چیست ؟ و در ادامه این فرضیه اختیار شده است که (( ویژگی های تجربه عرفانی مولوی با دیدگاهی ذات گرایانه قابل توصیف است )) و به دنبال آن فرضیه رقیب چند سوال و جواب فرض ، جنبه نوآوری این تحقیق و روش تحقیق مورد بحث قرار گرفته است . در بخش اول چهار فصل تعیین شده است . در فصل اول به تعریف و مشخصات تجربه پرداخته شده است و در سه فصل بعدی به ترتیب و جداگانه به ویژگی های مشترک عرفانی از نگاه جیمز ، استیس و اتو پرداخته شده است . در بخش دوم با جمع بندی نظرات محققان ذات گرا، هشت ویژگی برای تجربه های عرفانی در قالب هشت فصل در نظر گرفته شده است که در ذیل هر فصل ابیاتی از مولوی ارایه شده است که یا وجود آن ویژگی را در تجربه های عرفانی خود مولوی تایید کرده اند یا نسبت به آن ویژگی ساکت بوده یا این که آن ابیات ، خلاف ویژگی مورد بحث را نشان داده اند . در هر یک از این مراحل جمع بندی نظرات کلی مولوی در آن باره در حد امکان انجام شده است .
عقل از دیدگاه مولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله عقل از دیدگاه مولانا و نیز سهم عقل در معرفت انسانی و الهی و مسئله انواع عقل و ارتباط عقل و معرفت و نیز مسائلی از قبیل ارتباط عقل با جان ، عقل با عشق ، عقل و نفس ، عقل و وهم و سهم عقل در سلوک معنوی و غیره مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.
بررسی ظرفیت ادعیه در استنباط های عرفانی (بر اساس تحلیل محتوای تطبیقی جامع السعادات و سرالاسراء)
نویسنده:
مصطفی همدانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - شعبه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار به «تحلیل محتوا»ی کتاب «سرالاسراء فی شرح حدیث المعراج» تألیف مرحوم آیت‌الله سعادت‌پرور و کتاب «جامع‌السعادات» تالیف علامه نراقی از نظر میزان استفاده‌ی هر یک از این دو کتاب از ادعیه در تحلیل‌های عرفانی و اخلاقی اختصاص دارد تا در یک مقایسه‌ی طولی و یک مقایسه‌ی عرضی، ضمن معرفی عملی کارکردهای تحلیل محتوا در تحقیقات حوزه‌ی متون عرفان اسلامی، به ارزیابی نقش ادعیه در استنباط آموزه‌های عرفانی در مقایسه با استنباط آموزه‌های آموزه‌های اخلاقی در دو کتاب مذکور بپردازد. چارچوب نظری این تحقیق، نظریات «اصول استنباط» و «درایه‌الحدیث» درباره‌ی ارزش استنباطی ادعیه است. و روش تحقیق در این نوشتار، تلفیقی از تحلیل محتوا و روش کتابخانه‌ای است. و نوع تحقیق، توصیفی - تحلیلی است که در تجزیه و تحلیل از روش‌های سه‌گانه‌ی کمّی، کیفی و تطبیقی استفاده می-کند. تحلیل محتوای این دو متن، از استفاده‌ی بیشینه‌ی هر دو منبع از ادعیه در استنباط‌های عرفانی نسبت به برداشت‌های اخلاقی حکایت دارد. و نیز نشان می‌دهد که «سرالاسراء» از گستره‌ای بسیار وسیع‌تر از منابع ادعیه نسبت به جامع‌السعادات در این استنباط‌ها استفاده کرده است. و این افق نو یعنی منبعیّت ادعیه برای عرفان مأثور را در رفتار پژوهشی خود به خوبی ترسیم کند. بنابراین می‌توان گفت بیشترین آموزه‌های مندرج در ادعیه را آموزه‌های عرفانی تشکیل می‌دهند تا اخلاقی. مشخص نمودن دعاهای مورد بیشترین استفاده در استنباط‌های عرفانی نیز از دیگر دستاوردهای این تحقیق است.
صفحات :
از صفحه 133 تا 155
سیری در ملک سنایی (بمناسبت مجلس بزرگداشت حکیم سنایی غزنوی نهصد سال پس از روزگار تولد وی)
نویسنده:
علی اصغر بشیر ؛ باهتمام: محمد اسلم عادلیار
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
انديشه‌هاى عرفانى پیر هرات - برخی از انديشه‌هاى عرفانى خواجه عبدالله انصاری هروی (بمناسبت مجلس بزرگداشت هزارمین سال تولد خواجه عبدالله انصاری هروی)
نویسنده:
علی اصغر بشیر
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کابل - افغانستان: موسسه انتشارات بیهقی,
کشف الحقایق (نمایه)
نویسنده:
عزیزالدین بن محمد نسفی؛ تصحيح و تنظيم: احمد مهدوی دامغانی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی,
کشف الحقایق (نسخه خطی)
نویسنده:
عزیز نسفی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: محل نگهداری: کتابخانه ملک,
کتاب الانسان الکامل (مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل عزیزالدین نسفی)
نویسنده:
عزیزالدین نسفی؛ پیشگفتار: هانری کربن؛ تصحیح و مقدمه: ماریژان موله؛ ترجمه مقدمه: سید ضیاءالدین دهشیری
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«الانسان الکامل»، به زبان فارسی ، مجموعه رسائل عزیز الدین نسفی و دربردارنده ی مباحث دقیق و مهمی در عرفان و حکمت است. این مجموعه، شامل یک مقدمه، بیست و دو رساله، رسائل اضافی (یازده رساله) در بعضی از نسخ کتاب «منازل السائرین»، مقدمه اول نسخه ۴۸۹۹ کتاب خانه نور عثمانیه و خاتمه کتاب « منازل السائرین » است. هر رساله، خود مشتمل بر چندین فصل است و در آن از یک یا چند موضوع به هم پیوسته سخن گفته می‌شود. نسفی، در مقدمه ی کتاب، انگیزه خود را از تالیف رسائل مورد بحث، اجابت درخواست جمعی از درویشان مبنی بر جمع چند رساله در علومی که دانستنشان برای سالکان ضروری است، دانسته و سپس در ضمن ۵ فصل، به بیان « شریعت ، طریقت و حقیقت »، «انسان کامل»، «کامل آزاد»، «صحبت» و «سلوک» پرداخته است. رساله اول در بیان معرفت انسان : این رساله دارای پانزده فصل است و پاره‌ای از مباحث مطرح شده در آن، از این قرار است: «نطفه ی انسان، جوهر اول عالم صغیر است»، «نطفه ی انسان، چون چهار ماه بر او بگذرد، جسم و روح حاصل شده و خلقت اعضا و جوارح، تمام می‌گردد»، «از عناصر و طبایع چهارگانه، موالید سه گانه معدن و نبات و حیوان پدید آمدند»، «محل روح نباتی، جگر است و جگر در پهلوی راست است»، «موضوع روح حیوانی، دل است و دل در پهلوی چپ است»، «حواس ظاهر، پنج است: سمع، بصر، شم، ذوق ، لمس. حواس باطن نیز پنج است: حس مشترک، خیال، وهم، حافظه و متصرفه»، «قوه ی محرکه بر دو قسم است: باعثه و فاعله»، «روح انسانی، از عالم علوی است»، «روح انسانی، جوهر بسیط است و مکمل و محرک جسم است بالاختیار و العقل»، «اهل وحدت می‌گویند: ترقی روح انسانی را حدی نیست»، «روح، یکی بیش نیست و جسم هم یکی بیش نیست، اما جسم و روح مراتب دارد و در هر مرتبه‌ای نامی دارد». ساله ی دوم در بیان توحید : این رساله، دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب مطرح شده در آن، از این قرار است: «مردم در معرفت واجب الوجود سه قسمند: بعضی اهل تقلیدند و بعضی اهل استدلالند و بعضی اهل کشفند»، «اعتقاد اهل تقلید ، به واسطه حس و سمع است و اعتقاد اهل استدلال، به واسطه برهان، ولی اهل کشف طایفه‌ای هستند که از تمامی حجاب‌ها گذشته‌اند و به مشاهده ی خدا رسیده‌اند و به لقای او مشرف شده‌اند و به عین الیقین دانسته‌اند و دیده‌اند که هستی مخصوص خداوند است و بس. ازاین جهت این طایفه را اهل وحدت می‌گویند که غیر خدا نمی‌بینند و نمی‌دانند، همه خدا می‌بینند و همه خدا می‌دانند». رساله سوم در بیان آفرینش ارواح و اجسام: این رساله، دارای نه فصل است و پاره‌ای از مطالب آن، از این قرار است: «روح آدمی را که از جوهر ملائکه سماوی است، به این عالم سفلی به طلب کمال فرستاده‌اند و کمال، بی آلت حاصل نمی‌شود و آن آلت، قالب است»، «جسم، جوهری کثیف و از عالم خلق است»، «ارواح هر یک دارای مقام معلوم است»، «در همه کارها، وسط، صراط مستقیم است و وسط، طریق عقل است»، «هر چیزی که در دنیا و آخرت است، در آدمی هم موجود است». رساله چهارم در بیان مبدا و معاد بر قانون اهل حکمت : این رساله، دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «وجود از دو حال خالی نباشد: یا او را اول باشد یا نباشد؛ اگر نباشد، آن واجب الوجود لذاته است و اگر باشد، آن ممکن الوجود لذاته است»، «بازگشت نفس انسانی بعد از مفارقت قالب، اگر کمال حاصل کرده است، به عقول و نفوس عالم علوی خواهد بود»، «هر که یک فن علم دارد، میدان فکر وی تنگ است و علما را که فنون علم دارند، دشمن می‌دارد». رساله پنجم در بیان سلوک: این رساله دارای ده فصل است و پاره‌ای از مطالب آن عبارت است از: «سلوک، عبارت از آن است که رونده، روی به مراتب خود می‌آورد و مراتب خود را به تدریج، تمام ظاهر می‌گرداند»، «سالکان، متفاوتند؛ بعضی، به اندک ریاضت، اثرها در خود می‌یابند و بعضی، سال‌های بسیار ریاضت می‌کشند و این اثرها را در خود نمی‌یابند»، «طریق معرفت آن است که در اول، تحصیل و تکرار باشد و درآخر، مجاهده و اذکار»، «شرایط سلوک، شش چیزاست: اول، ترک؛ دوم، صلح؛ سوم، عزلت؛ چهارم، صمت؛ پنجم، جوع و ششم، مهر». رساله ششم آداب الخلوت: این رساله دارای چهار فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «اهل تصوف سه چیز را به غایت اعتبار می‌کنند: اول، جذبه ؛ دوم، سلوک و سوم، عروج»، «چله نگه داشتن دارای شروطی است از قبیل حضور شیخ، زمان و مکان ، دائم الوضو بودن و...» ، «عروج اولیا، یک نوع است و آن به روح است بدون جسم ». رساله هفتم در بیان عشق: این رساله دارای دو فصل است و در آن، از میل و ارادت و محبت و عشق و مراتب عشق مجازی سخن گفته شده است. رساله هشتم در بیان آداب اهل تصوف : این رساله دارای هشت فصل است و در آن، به آداب اهل تصوف و فواید سفر و آداب خانقاه و ماجرا گفتن و سماع کردن و طعام خوردن و ریاضات و مجاهدات و صحبت پرداخته شده است. رساله نهم در بیان بلوغ و حریت: این رساله دارای سه فصل است و در آن، از معنی بلوغ و حریت و بلوغ و حریت آدمی سخن به میان آمده است. رساله دهم در بیان آنکه عالم صغیر نسخه و نمودار از عالم کبیر است: این رساله دارای پنج فصل است و در آن، از عالم کبیر و عالم صغیر، افعال خدا و افعال خلیفه خدا، ملائکه عالم صغیر، آدم و حوا و نمودار جنت و دوزخ بحث شده است. رساله یازدهم در بیان عالم ملک و ملکوت و جبروت: این رساله دارای چهار فصل است و در آن، از معنی عالم و اقسام آن، ملک و ملکوت و جبروت به طور مفصل و عروج بحث شده است. رساله دوازدهم در بیان عالم ملک و ملکوت و جبروت: این رساله دارای سه فصل است و در آن، از عالم جبروت و صفات ماهیت و وجود و عدم و عشق بحث شده است. رساله سیزدهم در بیان عالم ملک و ملکوت و جبروت: این رساله دارای سه فصل است و در آن، از وحدت و شب قدر و روز قیامت سخن به میان آمده است. رساله چهاردهم در بیان لوح و قلم و دوات: این رساله دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «ماهیات محسوسات و معقولات و مفردات و مرکبات و جواهر و اعراض، همگی، در عالم جبروت بودند، ولی پوشیده و مجمل و نیز از یک دیگر جدا نگشته بودند و ازاین جهت، عالم جبروت را دوات می‌گویند»، «عقل اول، قلم خدا و فلک اول، عرش خداست»، « انسان کامل، زبده و خلاصه موجودات و جامع علوم و مجمع انوار است». رساله پانزدهم در بیان لوح محفوظ و در بیان جبر و اختیار و در بیان حکم و قضا و قدر: این رساله دارای شش فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: «لوح محفوظ عام، آن است که هر چیزی که در این عالم بود و هست و خواهد بود، همگی در آن مکتوب است و لوح محفوظ خاص، آن است که بعضی از آنها در آن مکتوب است»، «افلاک و انجم، لوح محفوظ و کتاب خدایند». رساله شانزدهم در بیان لوح محفوظ عالم صغیر: این رساله دارای پنج فصل است و در آن، از «مجبور بودن آدمی در بعضی از چیزها»، «تاثیر زمان‌های چهارگانه (زمان وضع نطفه در رحم، زمان شکل گیری، زمان حیات یافتن و زمان خروج از رحم) در احوال فرزند»، «مختار بودن آدمی در افعال خویش» و « استعداد و سعی» بحث شده است. رساله هفدهم در بیان احادیث اوایل: این رساله دارای شش فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: « عقل ، مظهر صفات و افعال خداست»، «عقل اول، به اضافات و اعتبار، دارای اسامی مختلفی است»، «کارکنان عالم علوی و سفلی، ملائکه هستند و علم و عمل ایشان چون معلوم است، لذا زیادت و دگرگون نمی‌شود». رساله هجدهم در بیان وحی و الهام و خواب دیدن: این رساله دارای هشت فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «هر وقت آدمی درون خود را پاک کند و آیینه دل را صافی گرداند، به ملائکه سماوی نزدیک می‌گردد»، «هر چیز که از دریای عالم غیب روانه می‌شود تا به ساحل وجود رسد، عکس آن بر دل انسان کامل پیدا می‌شود و انسان کامل از آن با خبر می‌گردد»، «سبب خواب دیدن، دو چیز است: یکی از حواس درونی و دیگری از ملائکه سماوی است». رساله نوزدهم در بیان سخن اهل وحدت: این رساله دارای پنج فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: «به نظر اهل وحدت، وجود، یکی بیش نیست و این یک وجود، ظاهری دارد و باطنی و باطن وجود، خود یک نور است که جان عالم، مالامال آن نور است... صفات، در مرتبه ذات و اسامی، در مرتبه وجه و افعال، در مرتبه نفسند... افراد عالم، مظاهر صفات این نورند». رساله بیستم سخن اهل وحدت در بیان عالم: این رساله دارای پنج فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: « عقل و علم، مخصوص آدمی است»، «چون عناصر و طبایع با یک دیگر بیامیزند، البته از آن میان چیزی متشابه الاجزاء پدید آید و آن را مزاج می‌گویند و مزاج مستوی و معتدل، شایسته صورت انسانی است». رساله بیست و یکم در بیان ذات و نفس و وجه و دربیان صفت و اسم و فعل : این رساله دارای نه فصل است. رساله بیست و دوم در بیان بهشت و دوزخ: این رساله دارای شش فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «حقیقت بهشت، موافقت و حقیقت دوزخ، مخالفت است»، «درهای دوزخ، هفت و درهای بهشت، هشت است؛ از جهت آنکه مشاعر آدمی هشت است»، «دوزخ و بهشت مراتب دارند»، «هر بهشتی را دوزخی در مقابله است الا بهشت اول که دوزخی در مقابل ندارد و آدم و حوا در این بهشت اول بودند»، «در اول هر بهشتی درختی است و هر درختی نامی دارد و آن بهشت را به نام آن درخت می‌خوانند». / رساله‌های اضافی در بعضی از نسخ کتاب «منازل السائرین:» ۱. رساله در بیان ولایت و نبوت و ملک و وحی و الهام و خواب راست: این رساله دارای نه فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «همه آدمیان به نبی احتیاج دارند»، «نبوت دو روی دارد: یک روی، به طرف خدا و یک روی، به طرف بندگان خدا»، «اولیای خدا در عالم ۳۵۶ نفرند و همه آنها دانا و مقرب و صاحب قدرت و مستجاب الدعوه‌اند»، «ملائکه، وجود نورانی‌اند و دارای صفات علوی و سفلی هستند». ۲. رساله در بیان فقر و زهد و توکل و محبت خدای: این رساله دارای چهار فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «بی چیزی، نعمت عظیم و توان گری، محنت عظیم است»، «زاهد مطلق آن است که یک باره ترک دنیا کند»، « ایمان هر کس قوی باشد، توکل وی درست خواهد بود»، «محبت خدای تعالی، نهایت مقامات است». ۳. رساله در بیان مبدا اول و در بیان عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک (تقریر مفصل رساله یازدهم): این رساله دارای ده فصل است. ۴. رساله دوم در بیان مبدا اول و در بیان عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک (تقریر مختلف رساله دوازدهم): این رساله دارای چهار فصل است. ۵. رساله سوم در بیان مبدا اول و در بیان عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک (تقریر مفصل رساله سیزدهم): این رساله دارای شش فصل است. ۶. رساله در بیان لوح محفوظ و کتاب خدای و دوات و قلم (تقریر مختلف رساله چهاردهم): این رساله دارای چهار فصل است. ۷. رساله در بیان احادیث اوایل (تقریر مختلف رساله هفدهم): این رساله دارای سه فصل است. ۸. رساله در بیان سخن اهل تناسخ: این رساله دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «طریق تناسخ، طریقی قدیم است و چندین هزار سال است که در میان خلق است و بیشتر اهل عالم بر طریق تناسخ بوده‌اند و هستند»، «به نظر اهل تناسخ، هر هزار سال، دوری است و در آخر هزار سال، قیامتی»، «اهل تناسخ می‌گویند: نسخ، عبارت از آن است که نفسی، صورتی را رها کند و صورتی دیگر بالای صورت اول بگیرد». ۹. رساله در بیان وجود حقیقی و وجود خیالی: این رساله دارای چهار فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: «اهل وحدت می‌گویند: وجود، بر دو قسم است: وجود حقیقی و وجود خیالی؛ وجود حقیقی، وجود خداوند سبحان است و وجود خیالی، وجود عالم است». ۱۰. سخن اهل وحدت در بیان عالم (تقریر مختصر رساله بیستم): این رساله دارای دو فصل است. ۱۱. رساله در بیان سخن اهل معرفت: این رساله فاقد فصل بندی است و بخشی از مطالب آن چنین است: «اهل معرفت که اهل منزل هشتمند، قومی‌اند که سال‌های بسیار در خدمت مشایخ، ریاضات و مجاهدات کشیده‌اند و علم صورت و علم معنی حاصل کرده‌اند». مقدمه اول نسخه ۴۸۹۹ کتاب خانه نور عثمانیه: این مقدمه، دارای دو فصل در باره «رونده و مقصد» و «منازل روندگان» است. خاتمه کتاب «منازل السائرین:» این خاتمه دارای سه فصل است و در آن، از سالکی که به مقام وحدت رسیده و دوستی سروری و پیشوایی بحث شده است. توجه: مصنف، در پایان برخی از رساله‌ها فصلی را با عنوان «در بیان نصیحت » گشوده و پند و اندرزهایی ارزش مند را در آن ذکر نموده است. / کتاب، توسط محقق فرانسوی، ماریژان موله، تحقیق و تصحیح شده است. در آغاز کتاب، مقدمات پژوهش (شامل «فهرست»، «پیش گفتار هانری کربن»، «مقدمه مترجم (سید ضیاء الدین دهشیری) بر مقدمه فرانسوی کتاب» و «مقدمه ماریژان موله با ترجمه سید ضیاء الدین دهشیری») درج شده است و در پایان آن، «تعلیقات زیادات نسخ»، «حواشی و نسخه بدل‌ها»، «نمایه»، «فهرست آیات »، «فهرست احادیث و اخبار و اقوال عربی عرفاء» و «فهرست تفصیلی» ذکر گردیده است.
بررسی تطبیقی معاد در عرفان، فلسفه و کلام
نویسنده:
علیرضا کرمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به تبع جایگاه برجسته آموزة معاد در متون دینی، متفکران مسلمان نیز با هدفی هستی شناسانه و یا به منظور اثبات یا دفاع از تعالیم دینی به بررسی و تحلیل معاد پرداخته اند. در این میان گروهی از متکلمان و فیلسوفان مبتنی بر برخی مبانی، به انحصار معاد در جسمانی یا روحانی معتقد شده اند؛ اما عارفان همگام با بسیاری از متفکران مسلمان این انحصار را کامل ندانستند و معاد را در کیفیت جسمانی و روحانی آن پذیرفتند. عارفان در تبیین و تقریر این دیدگاه عمدتاً از متفکران دیگر فاصله می گیرند و مبتنی بر مبانی ای همچون نظام مظهریت، حقیقت انسان، مرگ و معاد با اعتقاد به تفاوت نشئات مختلف قیامت، برای انسان در هنگام حشر لزوماً بدن طبیعی عنصری قایل هستند و در مواطن استقراریه بهشت و جهنم، جهنمیان را دارای بدن طبیعی عنصری و بهشتیان را دارای بدنی طبیعی و لطیف می دانند.
  • تعداد رکورد ها : 1265