جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 42
حاکمیت در قرآن با تأکید بر تفسیر المیزان
نویسنده:
حسن صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه حاکمیت یکی از بنیادین ترین مسائل و مباحثی است که انسان از زمانی که مـفهوم اجتماع را درک و برای ایجاد آن تلاش کرد، با آن درگیر بوده است. حاکمیت، قدرت برتر فرمان دهی یا امکان اعمال اراده ای فوق اراده های دیگر می باشد. اندیشه سیاسی دینی با سوالات فراوانی رو به روست و نیاز به تبیین و پاسخگویی با تکیه بر منابع اولیهدینی را می طلبد. در این تحقیق تلاش شده است به چگونگی طرح موضوع حاکمیت در قرآن کریم پرداخته گردد. قرآن کریم با پرداختن به موضوع حاکمیت، مباحث گوناگونی را در این زمینه مطرح نموده است که قابلیت استنباط دارد و در این جهت تفاسیر قرآن کریم بهترین کمک را می تواند در بسط این مسئله نماید، از جمله تفسیرگرانسنگ المیزان فی تفسیر القرآن الکریم که در این تحقیق بر آن تاکید گردیده است.البته ما به دنبال لفظ و واژه «حاکمیت» در قرآن کریمنباید باشیم و جست و جو و نتیجه‏گیری خودمان را مبتنی بر این واژه نماییم. مسلما این روش تحقیق و پـژوهش نمی تواند روش مـقبول و پسندیده خـاصه در ارتباط بـا قرآن کریم بـاشد؛ زیـرا بسیاری از مـوضوعات مـسلم و قطعی درقرآن کریم وجود دارد که بـه لفظ مرسوم امروزی آنها اشاره نشده است. با توجه به مباحث مطرح شده در قرآن کریم، تمام ارکان حیات اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی بر اساس «حاکمیت و ولایت تشریعی الهی» استحکام بخشیده می شود. و در آن از دو نوع حاکـمیت سخن به میان آمده است: حاکمیت الهی مبتنی بر پذیرش ولایت تشریعی الهی و حاکـمیت غیر الهی یا طاغوتی مبتنی بر انکار ولایت تشریعی الهی، کـه هر کدام از آن ها نیز از منشاء، انواع، اهداف و شاخصه های گوناگون خاص خود برخوردار هستند که پژوهش و تحقیقحاضربر اساس روش توصیفی - تحلیلی بااستفاده از چارچوب الگوی علل اربعه (علت مادی، علت صوری، علت فاعلی، علت غائی) به این امر مهم پرداخته است. البته لازم به ذکر است اگرچه حاکمیت، مفهوم اعتباری و انتزاعی است و علل اربعه‌ای که فلاسفه نام برده‌اند به توضیح پـدیده‌های مادی مربـوط می‌گردد، امـا با قدری تـسامح می‌تـوان درتحلیل مـوضوعات مـفهومی ازجمله مـوضوعاین پژوهش شبیه سازی نموده و از این الگوکمک گرفت.
ولایت تشریعی، امکان و چگونگی اعمال آن در عصر غیبت
نویسنده:
حبیب حاتمی‌کن‌کبود
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائلی که هم زمان با مسئله امامت مطرح گشته و به عنوان یکی از فلسفه‌های امامت از سوی شیعه مطرح شده است مسئله ولایت تشریعی می‌باشد، ولایت تشریعی به معنای حق حاکمیت و جعل قانون از مباحث مهم و اساسی است و از آنجا که درباره امامان معصوم (علیهم‌السلام) از باب مسامحه نبوده بلکه از باب اداره و سرپرستی امور جامعه بشری است که البته ولایت ایشان در محدوده تشریع و تابع قانون الهی است به همین خاطر در طول ولایت خداوند است نه در عرض آن.استمرار ولایت تشریعی پس از پیامبر، تا پایان حیات امام حسن عسکری(سلام‌الله علیه) بی هیچ مشکلی، امامت عامه را اثبات می نمود اما با شروع امامت امام زمان و غیبت آن حضرت،زمینه طرح شبهاتی در این باره از سوی مخالفان فراهم گردید که علمای شیعه مانند سیدمرتضی و شیخ طوسی و دیگران تلاش نمودند چگونگی اعمال این ولایت را در زمان غیبت تییین نمایند.مسئله ولایت تشریعی در زمان غیبت،در دو دوره‌ی غیبت صغری و غیبت کبری مطرح می‌باشد.در دوره‌ی غیبت صغری، مشکلی از جهت ولایت تشریعی برای شیعیان وجود نداشته،زیرا از طرفی کمتر موضوعیپیدا می‌شد که حکم آن در روایات نیامده باشد واز طرفی هم،مردم با مراجعه به نائبان خاص امام زمان(سلام‌الله علیه) نیاز خود را برطرف می کردند.در دوره‌ی غیبت کبری،نیز هرچند امکان ارتباط رسمی با امام(سلام‌الله علیه) در این زمان وجود ندارد،امااستمرار ولایت تشریعی ممکن می‌باشد زیرا امکان استمرار آن در قالب تز ولایت فقیه که ادله عقلی و نقلی به اثبات آن در عصر غیبت کبری می-پردازند، وجود دارد که در عصر غیبت ولی فقیه جامع-الشرائط عهده‌دار ولایت تشریعی و رهبری جامعه اسلامی می‌گردد.
مواضع سیاسی ائمه (ع) در برابر خلفای اموی، سفیانی (از سال 60-36 هجری)
نویسنده:
عبدالله مهدوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زندگی ائمه به یک بعد خلاصه نمی‌شود بلکه دارای ابعاد گوناگون است که یکی از آنها شأن رهبری سیاسی جامعه می‌باشد، ائمه علاوه بر شأن رهبری دینی شأن رهبری سیاسی را نیز دارا می‌باشند. با این وصف، باعتقاد ما که حق حاکمیت از آن ائمه می‌باشند و آنها باید اداره‌ جامعه را به عهده می‌گرفتند، اما در عمل چنین نشدو امامان معصوم یکی پس از دیگری از این حق محروم شدند. بنی‌امیه یکی از طایفه‌های مطرح در زمان علی و امام مجتبی و امام حسین نقش عمده‌ای در محروم کردن ائمه از این حق داشت، بطوریکه بعد از مدتی خلافت را از آن خود کردند و در رأس آن جای گرفتند. این قضیه تا حدودی ریشه تاریخی داشت، گرچه ممکن است تمام‌العله نباشد اما علت عمده به حساب می‌آید. علی و امام حسن و حسین از خاندان بنی‌هاشم . معاویه بن‌ابی‌سفیان و یزیدبن‌معاویه از خاندان بنی‌امیه می‌باشد و این دو خاندان از سالهای دور باهم نزاع و کشمکش داشتند، این نزاع با بعثت پیامبر اسلام به اوج خود رسید و بنی‌امیه تا آخرین مرحله به مبارزه‌ خود ادامه دادند. گرچه آنها در اثر شرایطی که در فتح مکه پیش آمد ظاهرا اسلام آوردند ولی در واقع مسلمان نشدند با این همه، بنی‌امیه مورد حمایت خلفا قرار گرفتند.و یکی پس از دیگری به قدرت رسیدند، به نحوی که شام به عنوان مقر اصلی و دائمی آنها درآمد، لذا وقتی علی خواست معاویه را عزل کند او از این خواسته سرباز زد، با اینکه معاویه از طرف علی معزول بود اما او هرگز شام را تسلیم نکرد، سرانجام علی به شهادت رسید.این‌بار که معاویه خود را در موقعیت برتری می‌دید، امام حسن را به عنوان خلیفه مسلمین مورد تهدید قرار داد، امام با اینکه در موحله نخست می‌خواست با معاویه بجنگد اما در اثر سستی یاران خود مجبور شد که با معاویه صلح کند. موضع امام حسین در برابر معاویه همان موضع برادرش امام حسن بود اما بعد از معاویه با یزید که خواهان بیعت بود بیعت نکرد و بر اساس وظیفه، با شکوه‌ترین انقلاب را در تاریخ بشریت رقم زد. با اینکه حق حاکمیت از آن ائمه بود و خود را ذی‌حق می‌دانستند، خلفا را هرگز به رسمیت نشناختند و براساس وظیفه، طبق مصالح اسلام و مسلمانان با انان برخورد کردند. در این رساله به بررسی مواضع ائمه در برابر حاکمان اموی (سفیانیان)پرداخته شده است.
بررسی و مطالعه اجتماعی عصر ابتدای هجرت پیامبر (ص) به مدینه تا جنگ احد بر اساس آیات نازله
نویسنده:
حجت‌الله لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پيامبر9 از همان زمان آغاز نزول قرآن، به عنوان اوّلين معلم قرآن به تبيين و تفصيل آيات قرآن پرداخت و در همین راستا نیز به تبیین و ارائه راه حل‌هایی برای مسلمانان پرداخت تا مردم را به حق و حقيقت رهنمون سازد.حال با توجه به اهمیت زیاد اسلام به بررسی مسائل اجتماعی و تبیین و تحلیل آنها به گونه‌ای که در سایر ادیان برای آن نظیری نتوان یافت در اين پژوهش كوشيده‌ايم با استناد به آیات قرآن و تفاسیر مشکلات و معضلات اجتماعی را شناسایی و راهکارهای مقابله با آن را باز یابیم. پيامبر گرامى اسلام با هجرت خود از مكه به مدينه از يک محيط محدود و خفقان آور به يک محيط آزاد و پویا قدم گذارد و همين «هجرت» تاريخ ساز بود كه زمينه را براى تشكيل حكومت اسلامى و در نتيجه رساندن پيام اسلام به گوش مردم جهان آماده ساخت. لذا هجرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که سرآغاز فصل نوینی در تاریخ اسلام و سرچشمه برکات فراوانی در طول تاریخ گشت و جامعۀ اسلامی پس از هجرت پیامبر سازمان یافت و تبدیل به امت شد اختلاف نژادی و طبقاتی و مزایای اشراف و قبایل و مزیت وابستگی به قبایل مختلف از بین رفت و تمام مسلمانان از حیث تفوق مساوی شدند.با هجرت پیامبر به مدینه مسألۀ ایجاد وحدت میان مسلمانان که از قبایل مختلف بودند از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود که مسئله مؤاخات با انسجام بخشیدن به اجتماع مسلمانان موجب ثبات سیاسی در مدینه شد و تأثیر زیادی در همبستگی سیاسی مسلمانان داشت به گونه‌ای که بتوانند در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی مقاومت کنند و با نگاهی به سریه‌‌ها و غزوه‌های پیامبر در سالهای نخستین هجرت اهمیت این عقد به خوبی روشن می‌شود.بحث نفاق و منافقان که دارای بعد اجتماعی، سیاسی بوده و تأثیر به سزایی در حاکمیت سیاسی صدر اسلام در قرآن از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است تا جایی که در بیش از سیزده سوره قرآن به این بحث پرداخته است. لذا قرآن به عنوان مهم‌ترین منبع در زمینه شناخت منافق به حساب می‌آید. با مطالعه قرآن و تحلیل آیات نفاق یک پدیده اجتماعی است که به صورت هدفمند و مخفیانه در میان مسلمانان رسوخ کرده و سعی داشته با ایجاد تفرقه و فتنه انگیزی، تشتت و دودستگی را در میان مسلمانان ایجاد کند و حکومت اسلامی را منهدم گرداند. راهکار پیامبر (ص) در این باره ابتدا معرفی و شناخت این افراد برای مسلمانان بوده است که متناسب با سختی هایی که برای آنان ایجاد می شده چهره‌شان بیش از پیش آشکار ‌شده است و اعراض و بی اعتنایی به آنان، دومین مرحله برخورد پیامبر با آنان بوده که شاید بتوان گفت که سیره پیامبر9 در برخورد با اینان کاملاً فرهنگی بوده است و در طول عمر شریف پیامبر گزارشی مبنی بر برخورد فیزیکی با منافقان نشده است.و اما نبرد سرنوشت ساز بدر که مسلمانها با این پیروزی خارق العاده، که با تحقق خواست و مشیت الهی و نصرتهای الهی همراه بود، اعتماد به نفس و روحیۀ والایی پیدا کردند و محقق شدن خواسته و فرمودۀ پیغمبر خدا9، یعنی آزاد کردن قبله را محتمل و امکان‌پذیر دانستند. از سوی دیگر آنان با به دست آوردن غنائم و اموال فراوانی که از مشرکین گرفته بودند، به یک تحول قابل توجه اقتصادی دست یافتند.
قیام علیه حاکم در فقه مذاهب اسلامی با تاکید بر جریان بیداری اسلامی
نویسنده:
محمدعلی ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله موضوعات مهم در عصر حاضر و فقه سیاسی شیعه و سنی، موضوع بیداری اسلامی و جنبش های اسلامی ضد استبدادی و روش برخورد حاکمان و رهبران دینی با این قیام ها می باشد. اثر حاضر به روش توصیفی – تحلیلی به بیان قیام علیه حاکم(جائر و عادل) در قالب نظرات و دیدگاه‌های مختلف پرداخته است و در مجموع به این نتیجه رسیده ایم که قیام علیه حاکم جور نه تنها جایز است بلکه نوعی تکلیف است و از باب امر به معروف و نهی از منکر ، لازم است به اعمال خلاف قانون و دین آن ها اعتراض نمود ، ولی اهل سنت چنین قیامی را جایز ندانسته و اطاعت از هر امیر و حاکم مسلمان ولو ظالم و جائر را واجب می دانند . در فقه شیعه ، همه علما با توجه به قیام امام حسین ? در مقابل ظلم و بیداد یزید و انحرافات ایجادی او در دین اسلام ، این امر مهم را نه تنها تأیید ؛که حتی آنرا واجب نیز می شمارند.اما در فقه سیاسی اهل سنت با توجه به شرایط زمانی آنها و لزوم حمایت حکومت ها و والیان آنها از این مذاهب و نیز، نیاز حاکمان ظالم از تأیید اعمال وحشیانه و ظالمانه خود ، از سوی عالمان دینی، همیشه قیام علیه اینگونه حاکمان مردود بوده و از سوی عالمان دینی مذاهب و فرق اهل سنت نهی شده است.
بررسی شرط عدالت حاکم در فقه سیاسی امامیه و اهل سنت
نویسنده:
فاطمه تنها
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ضرورت اصل ولایت و حاکمیت در میان شیعه و اهل سنت امری مسلم و پذیرفته شده است. آنچه در اندیشه سیاسی این دو مذهب مورد اختلاف قرار گرفته است شرایط و مصادیق ولی و نحوه تعیین او می باشد. در این پژوهش به بررسی شرط عدالت برای حاکم به عنوان یکی از مفاهیم مشترک فقه امامیه و اهل سنت پرداخته شده است. رساله حاضربه شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و با استفاده از روش تحلیل متن از نوع تطبیقی به بررسی این شرط در فقه سیاسی شیعه و اهل سنت پرداخته است. مفهوم عدالت از نظر فقهی بین شیعه و اهل سنت چندان متفاوت نیست. تفاوت اساسی در این است که امامیه عدالت را شرط ابتدایی و استمراری برای حاکم می داند. براین اساس شیعه حاکمیت حاکمان غیر عادل و فاسق را فاقد مشروعیت می داند؛ اما آرای اهل سنت در مورد شرط عدالت حاکم مختلف است. برخی از فقهای اهل سنت عدالت را شرط کمال می دانند نه امری واجبو در برخی دیگر از متون فقهی اهل سنت وجود شرط عدالت لازم شمرده شده است اما از آنجا که در اندیشه سیاسی اهل سنت؛ عدالت اساسا با استیلا و حکمرانی همخوانی ندارد؛ با ترفند های مختلف عملا آن را نفی کردند، تا به این وسیله توجیهی مناسب برای حکومت حاکمان جائر فراهم آورند. اهمیت موضوع حاضر از این جهت است که به بررسی یکی اساسی ترین جنبه های مبحث امامت و خلافت پرداخته است و تلاش شده با بررسی تطبیقی شرط عدالت در فقه امامیه و اهل سنت و با کنار هم نهادن آرای فقهی و نقادی علمی آنها به حقیقت و صواب نائل آید.
مدینه فاضله افلاطون و فارابی
نویسنده:
محمدجواد احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مدینه فاضله، یعنی جامعه ای که از هر جهت برتر و متفاوت از جوامع دیگر و دارای امتیازات و برجستگی های استثنایی که تمام خواسته و آرزوهای انسان در آن، تبلور یافته است. افلاطون چنین جامعه ای را در چهره 1) طبقاتی بودن آن؛ 2) اشتراکی بودن زنان و اموال در میان جنگجویان؛ 3) زعامت و رهبری فلاسفه، جستجو می کند. در این نظام قدرت سیاسی به یک قشر خاص اختصاص دارد و انتقال و جابجایی آن به طبقات دیگر جایز نیست. بنیاد اساسی این بینش را باورهای جهان شناسانه و انسان شناسانه افلاطون تشکیل می دهد که معتقد است، انسان های هر طبقه به لحاظ سرشتی و ماهیت متفاوت از یکدیگر و برای وظایف خاص آفریده شده اند، و به وجود ذاتی قادر نیستند وظایف طبقات دیگر را انجام دهند. برجسته ترین ویژگی های مدینه فاضله، از نظر فارابی، حاکمیت فیلسوف در پرتو اجرای احکام اخلاقی برخاسته از آموزه های دینی، به شمار می رود. در این تفسیر جامعه دقیقا حکم بدن سالم را دارد که رهبری به منزله قلب آن به شمار می رود. همان گونه که بدن وقتی به مرضی مبتلا گردد، نیاز به طبیب خواهد داشت. طبیب جامعه، همان حاکم است که در صورت واجد بودن شرایط به خوبی از عهده این کار برخواهد آمد. از این رو، می توان گفت فارابی، برای حاکمیت، نقش تربیتی قوی قائل است. آموزه های سیاسی فارابی نیز از بطن دیدگاه هستی شناسانه، انسان شناسانه غایت شناسانه وی سر بر می آورد. به طور کلی، مدینه فاضله افلاطون و فارابی، در نظام سلسه مراتبی، در ضرورت اخلاق و عدالت و سعادت با هم مشابهت دارد، ولی موارد تفاوت این دو دیدگاه، کم نیست؛ از جمله افلاطون قایل به اشتراکی بودن زنان و اموال برای سربازان است، در حالی که نظام سیاسی فارابی چنین چیزی را تجویز نمی کند. طبقاتی بودن جامعه بودن جامعه نیز از موارد اختلافی دو دیدگاه است.
وظایف حکومت دینی در زمینه ترویج اخلاق و فرهنگ مهدوی و مبانی آن
نویسنده:
رحیم صدیقی شیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقّق اخلاق و فرهنگ مهدوی از موضوعاتی است که همه مسلمانان با همه اختلافاتی که در زمینه های فقهی و اعتقادی با هم دارند ، به آن اعتقاد دارند؛ آنان در کلیّت اینکه فرهنگ مهدوی روزی حاکم خواهد شد و آینده بشریّت ختم به خیر خواهد شد ، با هم اشتراک دارند ، هرچند در برخی جزئیات آن با هم اختلاف دارند. ویژگی ها و جزئیات این اخلاق ناب و فرهنگ رهایی بخش در روایات أئمه معصومین : به خوبی ترسیم شده است. در این تحقیق به بررسی وظایف حکومت دینی در قبال ترویج چنین اخلاق و فرهنگی در سطح جامعه با رویکرد توصیفی-تحلیلی پرداخته می شود. همانا اخلاق و فرهنگ در ساختار جامعه تأثیر متقابل دارند و در صورتی که این فرهنگ برگرفته از آموزه های وحیانی و دینی باشد جامعه را به کمال نهایی می رساند. جهت تحقّق این مهمّ (کمال نهایی)حکومت دینی وظیفه دارد راهبردها و راهکارهایی به نهادها ، مراکز آموزشی ، رسانه و... ارائه دهد و با مدیریت فراگیر جامعه را بسوی جامعه آرمانی و مطلوب سوق دهد و به عقیده مهدی باوری در افراد انسانی عُمق بخشد. بی شک جامعه ای که الگوی او اخلاق و فرهنگ مهدویت باشد همیشه درحال پیشرفت است و عدالت و بصیرت از مهمترین شاخصه های آن است.
قرآن و حاکمیت پیامبر اعظم‏صلى الله علیه وآله وسلم
نویسنده:
ملیحه محمدیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیات ناظر به نقش و رسالت پیامبر اعظم درجامعه به چند دسته تقسیم مى شود: 1ـ آیات اطاعت. 2ـ آیات اولویت. 3ـ آیات حکم. 4ـ آیات محوریت. 5ـ آیات ایمان به تشریع پیامبر. از مجموع این آیات استفاده مى شود که رسالت و نقش پیامبر تنها در امور اخروى محدود نمى شود بلکه در زندگى اجتماعى نیز جایگاه مهم دارد و کسانى که در صدد توجیه این آیات بر آمده و مى پندارند که رسالت پیامبر تنها دعوت به سوى آخرت بوده است فهم درستى از آیات ندارند.
منشا حقانیت حاکمیت امام علی علیه‌السلام و حل تناقض ظاهری در سیره و سخنان آن حضرت
نویسنده:
رضا میرزاجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نگرش جهان بینی الهی، تنها کسی که می تواند اختیار انسان را محدود کرده و حق ولایت بالذات و حاکمیت مطلق بر تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی وی داشته باشد، خدای متعال است، و هر ولایت و حاکمیت منسوب به دین که هدف آن فراهم کردن زمینه های رشد انسانی و تسهیل قرب به کمال مطلق است؛ تنها در ظلّ ولایت الهی، صاحب حقانیت و مشروعیت خواهد بود.بنابراین، به رغم اندیشه‌ی سیاسی اهل سنت که شأن امامعلیه السلام را منحصر در رهبری امور دینی و دنیوی یا همان مرجعیت سیاسی کرده، اَشکالی را برای انعقاد آن فرض می گیرد که همگی در الهی نبودن انتصاب امام، مشترکند؛ که به طور بدیهی و یقینی می توان گفت برای استقرار امامت ـ که رهبری جامعه و مرجعیت سیاسی همراه با مرجعیت دینی و شأن ولایی با نقش هدایتی ایصال الی المطلوب، از شئون آن است ـ هرگز نمی‌توان منشأیتی جز اذن الهی فرض کرد، لذا هر‌گونه تردید در مسئله‌ی حقانیّت و مشروعیّت حاکمیّت امیرمومنان علیه السلام به حکم عقل و نقل مردود و محکوم است؛ چرا که برای هر منصفِ مطلع از اصول استدلال، با توجه به آیاتِ ولایت، تبلیغ و اطاعت و نص روایات متواتر، نظیر روایت غدیر، و نیز دلایل قرآنی و رواییِ دالّ بر افضلیت و اوج کمالات ایشان، مبرهن می‌شود که حاکمیت امام على علیه السلام فقط به اذن الهی بوده و بدین وسیله مشروعیّت می‌یابد. ولی عده‌ای برای تردید در این حقیقت، یا لااقل نمایاندن تناقض و عدم توافق، به ظواهر بیانات و سیره مولا علی علیه السلام تمسک جسته‌اند که این به خاطرِ عدم توجه صحیح به قرائن و یا به خاطر خلط برخی از مقدمات یا مطالب پیش فرض است. که این پر واضح است؛ درنگ امام علیه السلام و سفارش به انتخاب فردی دیگر، هنگام در خواست بیعت مردم، برای این بوده است که مقبولیت ولایت ایشان، آگاهانه و با رضایت تام توده‌ها صورت گیرد و از این جهت اتمام حجتی صورت گرفته و در نتیجه احساسات مقطعی و هیجانات زودگذر نباشد، چراکه تصدی و تولّی امور مسلمین، منوط به پذیرش مردم است. بنابراین احتجاجات حضرت در باب حاکمیت و ولایت بر رأی مردم، دلیل صحت امامت به وسیله انتخاب مردم نیست؛ که اگر چنین باشد؛ باید احتجاج خداوند به میثاق مردم بر ربوبیّت خداوند و عبودیّت خود: «ألست بربّکم قالوا بلی» ، مستلزم انشاء ربوبیّت و اعطاء مقام الوهیت به خداوند سبحان از سوی مردم بوده باشد. و شایان ذکر است که چون گاهی جدال احسن و استناد به مقبول خصم از شیوه های استدلال است لذا می توان گفت احتجاج به بیعت، میثاق، مشورت و احاله به رأی مردم، از باب جدال احسن و استناد به مقبول خصم است
  • تعداد رکورد ها : 42