جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 68
بررسی تحلیلی آموزه‌های تربیتی دین زرتشت
نویسنده:
فاطمه سلطانی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تاریخ بیش از سه هزار ساله ایران، با شخصیت های بزرگی رو به رو می شویم که نظریاتی را در مورد انسان و تربیت او بیان کرده اند. یکی از این شخصیت ها زرتشت است. این پژوهش بر این است که این آیین از مبانی فلسفی ویژه ای برخوردار است. در همین راستا مبانی هستی شناختی، جهان شناختی و انسان شناختی آیین زرتشت مورد بررسی قرار گرفته است و آموزه های تربیتی که از این مبانی استخراج می شوند، ارائه شده اند. از ویژگی های آموزه های زرتشت تأکید بر پیوند منطقی میان نظر و عمل است. ضرورت نظام سازی و اصرار بر ساخت های منطقی در حوزه تربیت از این اصل محوری پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بر می آید. از لحاظ محتوایی معلوم شد که زرتشت مبلغ خدایی است واحد و قادر مطلق. درست بر خلاف بعضی از نظریاتی است که دین زرتشت را دوگانه پرست می خواندند. آن چه محور جهان بینی زرتشت قرار گرفته است نبرد میان دو دسته نیروهای مخالف و متضاد است که به طور مستمر در منازعه هستند، اما پیروزی نهایی از آن خوبی ها است. همچنین زرتشت به 5 قوه (اهو، دئنا، بئوز، اوران، فروهر) در نهاد بشری اعتقاد داشته است که هر کدام دارای سلسله مراتبی هستند. از نظر زرتشت انسان موجودی آزاد و مختار است که می تواند تحت تعلیم و تربیت قرار گیرد. اهداف تعلیم و تربیت از نظر دین زرتشت عبارتند از: کسب رضایت اهورامزدا، مردم دوستی، و پرورش روحیه طبیعت دوستی. یکی از ویژگی های اساسی آیین زرتشت ارشاد جهانی و آموزش همگانی بود، که در یسنای 43، بند 6 مطرح شده است. زرتشت خواستار آن بود که همهافراد جامعه از آموزش و پرورش یکسانی برخوردار گردد. اما این اصل مهم در جامعه ایرانی تحقق نیافت و آموزش و پرورش به صورت طبقاتی روند خود را طی کرد.
ایده حکومت اسلامی امام خمینی (س) و چالش‌ها و فرصت‌های اندیشه‌ای پست مدرنیته
نویسنده:
فاطمه شهابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با رشد اندیشه پست مدرنیته در اقصی نقاط جهان نمی توان منکر حضور و تأثیر آن در محافل علمی، آکادمی و حتی زندگی روزمره ایرانیان شد. با ورود اندیشه پست مدرنیته به ایران، چالش ها و فرصت هایی برای ایده حکومت اسلامی امام خمینی(س) به وجود آمد. در نتیجه پرداختن به این بحث از لحاظ عملی و نظری لازم و دارای اهمیت بود. در بخش نظری این پژوهش با بررسی مبانی هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی امام خمینی و اندیشه پست مدرنیته در جهت شناسایی این چالش ها و فرصت ها برآمدیم. در پژوهش حاضر از روش توصیفی – تحلیلی بهره گیری شده است. که در بخش توصیفی آن اندیشه پست مدرنیته و مولفه های آن از یک سو، و ایده حکومت امام خمینی از سوی دیگر بررسی شده است. و در بخش تحلیلی آن چالش ها و فرصت های اندیشه ای پست مدرنیته برای حکومت امام خمینی(س) مورد تبیین قرار گرفته است.اندیشه پست مدرنیته چالش هایی چون رد اسلام به عنوان یک روایت کلان، بحران مشروعیت، نفی واقعیت، آزادی بی حدو حصر را برای ایده حکومت امام خمینی به همراه داشته است. و از طرف دیگر با داشتن مولفه هایی چون بازگشت به سنت و دین برخلاف دوران مدرن، حمایت از خرده روایت ها، نفی عقلانیت محضفرصت هایی را برای ایده حکومت امام خمینی فراهم کرده است. که با استفاده از این فرصت ها و امکاناتی که اندیشه پست مدرنیته در اختیارمان می گذارد، می توان به بازسازی ایده حکومت امام خمینی در دوران حاضر با توجه به شرایط زمان پرداخت.
تحلیل انتقادی تبیین های پوزیتیویستی (اثبات گرا) از بزهکاری با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی جاویدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگرچه پوزيتيويسم در عرصه روش‎شناختي تنها روش رايج نيست، اما هنوز هم مي‌توان آن را مسلط‌ترين روش در حوزه علوم اجتماعي و از جمله حقوق کيفري و جرم‌شناسي دانست. نظريات پوزيتيويستي در تبيين چيستي بزهکاري، خود را در قالب دو ملاک صوري «نقض قواعد مورد پذيرش در جامعه» و «نقض موارد جرم‌انگاري شده در قانون» و ملاک ماهوي «اصل ضرر» نشان داده است. همچنين نظريات پوزيتيويستي در تبيين چرايي ارتکاب بزهکاري خود را در قالب چهار دسته نظريات «پوزيتيويسم زيستي»، «پوزيتيويسم رواني»، «پوزيتيويسم جامعه‌شناختي» و «نظريات تلفيقي» نشان داده است. نظريات پوزيتيويستي در تبيين بزهکاري داراي مباني، اصول و شاخصه‌هايي است که کاملاً از آن‌ها متأثر بوده است. اين نظريه‌ها بر اساس آن مباني و اصول زاده شده‌اند، اما گاه سير منطقي از آن مباني و اصول به سمت اين نظريه‌ها طي نشده و لذا سازگاري لازم در اين نظريه‌ها وجود ندارد. از سوي ديگر، اين مباني و اصول، عليرغم داشتن پاره‌اي شباهت‌ها با حکمت اسلامي، داراي تفاوت‌هاي اساسي با آن هستند. بر اين اساس، در اين رساله ابتدا به بررسي و نقد سير طي شده از آن مباني و اصول به سمت نظريه‌ها و همچنين ميزان سازگاري نظريه‌ها با آن مباني و اصول پرداخته شده و سپس به نقد و بررسي آن مباني و اصول بر اساس حکمت اسلامي با تأکيد بر انديشه علامه طباطبايي همت گماشته شده است. اين مباني و اصول شامل مباني و اصول معرفت‌شناختي، هستي‌شناختي، انسان‌شناختي و روش‌شناختي است. شناخت اين مباني و اصول و نقد آن‌ها، امکان شناخت محاسن و معايب تبيين‌هاي پوزيتيويستي از بزهکاري نسبت به ساير تبيين‌ها را به ما مي‌دهد و از طرف ديگر، در راستاي بومي‌سازي علوم داعيه‌دار مطالعه بزهکاري، زمينه را براي ترسيم و ارائه يک منظومه فکري جديد براي شناخت دقيق و همه‌جانبه بزهکاري و سامان‌دهي رويارويي با آن در پژوهش‌هاي بعدي فراهم خواهد کرد.واژگان کليدی: پوزيتيويسم، بزهکاری، حکمت اسلامی، علامه طباطبايي، معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، روش‌شناسی
فلسفه تربیتی از دیدگاه سیدعلی‌اکبر حسینی
نویسنده:
عزیزه حراج‌چی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
يكي از مهم ترين مسائل در هر جامعه اي مسائل نظام آموزشي است. به نظر مي رسد فلسفه تربيتي راه كاري عملي و قابل اجرا براي حل مشكلات آن مي باشد. در اين پژوهش فلسفه تربيتي از ديدگاه سيد علي اكبر حسيني بررسي شده، كه شامل هستي شناسي، انسان شناسي، شناخت شناسي،ارزش شناسي و استلزامات تربيتي هر يك از آنهاست. روش تحقيق توصيفي تحليلي وگرد آوري اطلاعات كتابخانه اي و رايانه اي است. نتايج تحقيق بيانگر آنست كه در هستي شناسي: نه تنها خداوند خالق همه موجودات؛ بلكه نظم دهنده و ارتباط دهنده ي آنها نيز مي باشد. در انسان شناسي: انسان موجودي دو بعدي است و به سوي هدف معيني كه بازگشت به خداست درحال حركت مداوم مي باشد. از مهم ترين ويژگي هاي او روح الهي، عقل، اراده، و مسئوليت پذيري را مي توان نام برد. در شناخت شناسي: شناخت براي انسان امري امكانپذير مي باشد و به وسيله حواس، عقل و قلب ميسر مي گردد. منابع شناخت مجربات، معقولات، اشراق، سنديت واجماع مي باشند. اسارت هاي نفساني ازبزرگ ترين موانع شناخت محسوب مي شوند. در ارزش شناسي: ارزش ها واقعي وملموسبوده و برخاسته از فطرت آدمي مي باشند. ارزش ها داراي مراتب اند و در كل به دو دسته عالي و پست طبقه بندي مي شوند و احكام الهي جز ارزش هاي عالي قرار مي گيرند. استلزامات تربيتي درحوزه هاي تعاريف، اهداف، روش هاي تدريس، محتواي آموزشي، وظايف معلم وشاگرد، نحوه ارزشيابي استخراج و در هر فصل ارائه شده است. در پايان رساله به صورت كلي نظام تعليم وتربيت از منظر حسيني ارائه گرديده است
مبانی و اصول جرم انگاری رفتارهای منافی عفت و اخلاق عمومی
نویسنده:
فرزانه ترک چناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وقوع رفتارهای مغایر با عفت و اخلاق عمومی در هر اجتماع امری مسلم و انکار ناپذیر است. آنچه در این میان مهم می نماید، نوع واکنش اتخاذ شده از سوی حکومت در قبال رفتارهای نامبرده است. راهبرد انتخاب شده از سوی برخی جوامع از جرم انگاری آنها در چارچوب حقوق کیفری حکایت دارد. از آنجایی که شدیدترین شیوه برخورد حکومت با اعمال و رفتارهای افراد از رهگذر تصویب قوانین و مقررات کیفری نمایان می شود و به این طریق بخشی از گستره آزادی فردی به نفع اقدامات قهری دولت مضیق می شود، باید معیارها و ضوابطی برای به کارگیری فرآیند جرم انگاری موجود باشد تا ضمن مشروعیت یافتن استفاده از ضمانت اجرای کیفری از سوی حکومت، از تعرض غیر قانونی به آزادی های افراد جلوگیری به عمل آید. به موازات گزینش چنین رویکردی درباره رفتارهای خلاف عفت و اخلاق عمومی، پرسشی که به مخیله آدمی خطور می کند، این است که تجریم این رفتارها و اعمال واکنش کیفری درباره آنها با چه مبنایی مشروعیت می یابد و اینکه کدام اصل یا اصول توجیه کننده جرم انگاری، در تخصیص ضمانت اجرای کیفری برای رفتارهای مذکور مورد استفاده قرار گرفته است. مبانی مبدأ و معاد و انسان شناسی مادی- فرامادی در جامعه دینی و اومانیسم و انسان شناسی مادی در جامعه غیر دینی مبنای اتخاذ چنین رویکردی است. هم چنین اصل اخلاق گرایی قانونی و بعد از آن برخی تفاسیر از پدرسالاری بیشترین کاربرد را در این جرم انگاری دارند. همین طور در موارد اندکی هم می‌توان ردپای اصل ضرر را در اعمال واکنش کیفری نسبت به رفتارهای عفافی نظاره نمود.
بررسی تطبیقی مبانی نظری جریانات فکری- سیاسی ایران:1320-1357
نویسنده:
هادی داوودی زواره
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم و کلیدی تاریخ سیاسی،شناخت جریان‌های فکری- سیاسی است. هرچند تاریخ بشر، چنان به هم پیوسته است به طوری‌که هر جزء و برش آن از اهمیتی خاص و گاه انحصاری برخوردار است. اما بی‌گمان برخی از مراحل و مقاطع تاریخی از اهمیت معرفتی بیشتری برخوردارند. به ویژه تاریخ معاصر که برای تمامی جوامع و کشورها از اهمیت افزون‌تری برخوردار است. عموما گروه‌ها و جریانات سیاسی‌دوره 57-1320را به طور کلی به سه دسته جریانات چپ، راست(شامل ملی‌گرا و لیبرال) و مذهبی تقسیم می‌کنند. در این پژوهش سعی شده است با دسته‌بندی و مقایسه مبانی نظری جریانات شاخص دوره‌ی زمانیِ مدنظر اعم از چپ، راست و مذهبی در قالب یک چارچوب مشخص]سنتی، اصلاح‌طلب، متجدد[ وجوه اختلاف و اشتراک آن‌ها در مبانی معرفت-شناختی، انسان‌شناختی و رهیافت سیاسی- دینی مشخص شود.پس سوال ما در این تحقیق این است که وجوه اشتراک و افتراق مبانی نظری جریانات فکری سیاسی طی دوره 1320 تا 1357(انقلاب اسلامی) چیست؟به عنوان فرضیات این پژوهش؛ مبانی معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی و رهیافت‌سیاسی- دینی این‌جریانات فکری‌‌ سیاسی را این‌گونه در نظر می‌گیریم: 1- در بخش معرفت‌شناختی، جریانات سنت‌گرا معتقد به اصالت نصوص دینی‌اند؛ جریانات تجددخواه قائل به اصالت تجربه و جریانات اصلاح‌طلب به اصالت منطق و اصل تناسب قائل‌اند. 2- در قسمت انسان‌شناختی جریانات سنت‌گرا معتقد به اصالت تکلیف انسان، جریانات تجددخواه معتقد به اصالت خود انسان و جریانات اصلاح‌طلب قائل به اصالت غایت انسانند.3- به لحاظ رهیافت دینی به طور خلاصه سنت‌گراها به نفع دین علیه دست‌آوردهای تمدن غرب- به ویژه توسعه سیاسی- موضع می‌گیرند و تجددخواهان به نفع دست‌آوردهای تمدن غرب- به ویژه توسعه سیاسی- علیه دین موضع‌گیری می‌کنند اما جریان اصلاح‌طلبی دینی قائل به جمع میان این دو تحت عنوان روشنفکری دینی است. 4- به لحاظ رهیافت سیاسی نیز جریان سنت‌گرا به سیاست بر مبنای فقه معتقد است یعنی سیاستی که برگرفته از منابع چهارگانه کتاب، سنت، عقل و اجماع است. جریان تجددخواه به دانش سیاسی که همان سیاست برگرفته از تجربه و مشاهده است معتقد است و جریان اصلاح‌طلب به یک علم راهبردی به مفهوم علم معطوف به حصول اهداف دینی گرایش دارد. در واقع این جریان معتقد است با ورود دین به عرصه سیاست می‌توان این عرصه را تا حدود زیادی تلطیف نمود و در عین حال از این‌که دین به عنوان ابزاری در دست سیاست‌مداران باشد جلوگیری کرد.در این پژوهش، ما پس از بیان کلیات طرح، طی سه فصل به مبانی اندیشه‌ای و مقایسه‌ مواضع فکری سه جریان سنت‌گرا] شامل فدائیان اسلام، مجاهدین اسلام، حزب ملل اسلامی و هیات‌های موتلفه اسلامی[ تجددخواه]شامل احزاب توده، نیروی سوم، جامعه سوسیالیست‌ها(به عنوان احزاب چپ) و حزب ایران، جبهه ملی، پان ایرانیست و حزب ملت ایران(به‌عنوان احزاب و جریان‌های ملی‌گرا)[و اصلاح‌طلب]شامل نهضت آزادی(به عنوان جریانی راست و مذهبی) و نهضت خداپرستان سوسیالیست، جاما و جنبش مسلمانان مبارز(به عنوان جریانات چپ)[ پرداخته‌ایم.
دیدگاه غزالی درباره « اراده» و نقش آن در تبیین فلسفه اخلاق
نویسنده:
ام‌البنی نیازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر مفهوم ارادةانسان و ارادةخداوند و رابطه بین آنها را در آثار غزالی جستجو میکند و عهده دار بررسی اندیشه های این اندیشه ور بزرگ در زمینۀ نقش اراده در فلسفه اخلاق می باشد. این جستار کوتاه پس از گذر ازمقدمات لازم در زمینۀ ارادۀ انسان و ارادۀ خداوند از لحاظ وجودشناسی و معناشناسی در مکاتب مختلف فکری (معتزله ، اشاعره ، امامیه ) به تحلیل اندیشه های غزالی در این باب پرداخته است. غزالی صفت «اراده» را هم برای انسان و هم برای خداوند اثبات می نماید . وی برای ارادۀ انسان اهمیت ویژه‌ای قائل است و آنرا عامل امتیاز انسان از حیوان دانسته و بر نقش آن بعنوان یکی از عوامل سازندۀ «افعال اختیاری» تأکید نموده است. همچنین وی ، همچون سایر اشاعره ، خداوند را «مرید» دانسته است ومعتقد است که اراده صفتی است که یکی از دو طرف فعلی که امکان وقوعش است را تخصیص می دهد . وی دربارۀ چگونگی رابطۀ ارادۀ انسان و خداوند همچون سایر اشاعره به طرح نظریۀ «کسب» پرداخته است و معتقد است ، فاعل حقیقی در همۀ افعال ، خداوند است و اوست که علم، اراده و قدرت را مقارن فعل ، در انسان می آفریند و قدرت عبد تنها مقارن فعل است نه مؤثر در آن ، و انسان تنها محل و گذرگاه اراده و اختیاری است که خداوند در او می آفریند . علیرغم تبیین رابطة ارادة انسان با ارادة خداوند و بیان مبانی معرفت شناختی و انسان شناختی غزالی در این مورد، ساحت های وجودی انسان ( ساحت معرفتی ، ساحت ارادی ، ساحت عاطفی ) از منظر وی بررسی گردیده و بر نقش مؤثر آنها در افعال انسان تأکید شده است .
بررسی رابطه فلسفه تربیتی دبیران و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهرستان انزلی
نویسنده:
لیلی احمدی اینی سفلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ بررسی رابطه بین فلسفه تربیتی دبیران با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران (190 نفر) می‌باشند که در دبیرستان‌های دخترانه شهرستان انزلی در سال تحصیلی 95- 1394 تدریس کرده‌اند. برای نمونه‌گیری از جدول مورگان استفاده شده است، به این صورت که با استفاده از این جدول از بین 190 نفر دبیر، 123 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده‌اند.برای جمع‌آوری داده‌های مربوط به متغیر فلسفه تربیتی از پرسشنامه دیدگاه معلمان درباره تعلیم و تربیت که شامل 44 سوال می‌باشد استفاده شده است. در این پژوهش، فلسفه تربیتی شامل چهار مولفه هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی می‌باشد. برای جمع‌آوری داده‌ها در مورد متغیر پیشرفت تحصیلی از میانگین معدل دانش‌آموزانی استفاده شده است، که توسط دبیرانی که به پرسشنامه فلسفه تربیتی پاسخ داده بودند، آموزش دیده‌اند. فرضیه‌های پژوهش بوسیله ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شده‌اند. ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﺑﻴﻦ هستی‌شناسی (770/0=p)، انسان‌شناسی (777/0=p)، معرفت‌شناسی (774/0=p) و ارزش‌شناسی (819/0=p) با پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. با توجه به این یافته‌ها فلسفه تربیتی دبیران می‌تواند در پیشرفت تحصیلی دانش‌‌آموزان موثر باشد.
تحلیل و تبیین مبانی انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی استاد مطهری براساس مولفه‌های هوش هیجانی
نویسنده:
نجیبه ناصری هرسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دهه‌ی اخیر، به هوش‌معنوی به‌عنوان نهایی‌ترین هوش انسان و نقطه‌ی عطفی در زمینه‌ی ابعاد معنوی انسان توجه فراوانی شده است و مطالعات گوناگونی پیرامون این نوع از هوش انجام گردیده است. هوش‌معنوی به‌عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان، که وی را در هدفمندی و معنایابی زندگی و حل مسائل پیش رو یاری می‌نماید، از اهمیت بسزایی برخوردار است. از سوی دیگر؛ مباحث مربوط به تربیت انسانی و شناخت ابعاد گوناگون انسان و چگونگی کسب معرفت توسط وی نیز، از موضوعات مهم در طول تاریخ بشری بوده است و همواره مطالعاتی پیرامون نوع انسان و نیز تلاش‌هایی جهت پی بردن به ابعاد و زوایای ناشناخته‌ی وی انجام گردیده و البته هر اندیشمند و هر مکتبی بنا به جهان‌بینی و ایدئولوژی حاکم بر آن، تعریف خاص و شناخت ویژه‌ای از انسان ارائه نموده است.در پژوهش حاضر؛ نگارنده در پی تبیین مبانی انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی حاکم بر اندیشه‌های استاد مطهری به عنوان متفکری اسلام پژوه می‌باشد؛ تا پس از تبیین و استخراج این مبانی از اندیشه‌های این متفکر بزرگ،با روشی توصیفی-تحلیلی، به تحلیلی در خصوص ارتباط بین این مبانی و مولفه‌های هوش‌معنوی دست یابد.کلید واژه‌ها: مطهری، انسان‌شناسی، معرفت‌‌شناسی، هوش معنوی، توصیفی-تحلیلی ?
  • تعداد رکورد ها : 68