جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 87
منطق درونی نظریه انتقادی و روابط بین‌الملل
نویسنده:
علی اسمعیلی اردکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بررسي موج جديد ديدگاه هاي روابط بين الملل، اين حوزه عرصه تئوري نيست و رويكردهاي جديد خبر از مرگ تئوري و تئوري پردازي مي دهند. عرصه اي كه مدتي به واسطه تسلط پوزيتيويسم عصر فرانظريه خوانده مي شد و قائل به توانايي رسيدن به ذات و عين پديده ها بود. اما اكنون اين تفكر به نوعي زير سوال رفته چرا كه تعصب به تئوري، به منزله ايجاد زندان براي خود تلقي مي شود. در اين موج پذيرفتن نظريه به منزله پذيرفتن اين فرض خواهد بود كه جامعه انساني به ابژه تبديل شده است. نقدي كه به دلايلي شامل نظريه انتقادي به معناي خاص آن در روابط بين الملل نمي شود چرا كه خود بر اين آسيب آگاهي كامل دارد. با اين حال پرداختن به تئوري انتقادي در معناي خاص آن كه برگرفته از بنيان هاي فكري مكتب فرانكفورت بوده است و در ديسيپلين روابط بين اللمل ادعاي نشان دادن راه و روش مرحله بعدي را دارد ضمن اينكه مي تواند ما را در جريان مناقشات موجود قرار دهد، اين امكان را براي ما فراهم مي كند كه به طور خاص با تمركز بر يك نظريه مسئله محور در اين حوزه با روند نظريه پردازي آن نيز آشنا شويم. اين مهم را تلاش كرديم تا با توسل به چارچوبي مفهومي و روش شناختي به نام منطق دروني به انجام برسانيم تا اين نكته را بارز كرده باشيم كه علاوه بر اهميت پايبندي به نقد درونماندگار در اين نظريه، توجه ما صرفا به نتيجه و سوالات انتزاعي يك ديدگاه يا نظريه نبوده است. ما در اين پژوهش كار را از احساس سردرگمي و حيرت ابتدايي نظريه پردازان اين مكتب دنبال كرده ايم. در ادامه با تمركز بر مصداق هاي مسئله اصلي نظريه انتقادي مكتب فرانكفورت با تكيه بر ويژگي هاي معرفت شناختي آن كه در قسمت ارائه راه حل اين مكتب شكل گرفته و صورتبندي شده به تاثير آن در نظريه هاي روابط بين الملل و به طور خاص تر در نظريه انتقادي روابط بين الملل پرداخته ايم.
مدل‌بندی و کاربرد معرفت‌شناسی هوشمند در آینده‌پژوهی سیاسی
نویسنده:
مجید گل‌پرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحولات شتابان در همه‌ی عرصه‌های حیات بشری، چشم‌اندازهای پیشین حیات سیاسی را دگرگون کرده و افق‌های تازه‌ای را آشکار نموده است. دگرگونی‌های بنیادین حاصل شده، شناخت «امر سیاسی» بر بنیادهای موجود را با ناکارآمدی مواجه نموده و استقرار شناخت بر بنیادهای متفاوتی که امکان شناخت آینده‌های سیاسی بسیار پیچیده و سیال را فراهم آورد، ضرورت بخشیده است. هدف این پژوهش نشان دادن کاستی‌ها و محدودیت‌های بنیادهای شناخت سیاسی کنونی و تبیین بنیادهایی است که با عبور از ساختارها و مرزبندی‌های کنونی، از رهگذر به کرسی علم نشاندن دانش آینده‌پژوهی سیاسی، امکان شناخت خلاقانه‌ی پیچیدگی‌های فزاینده‌ی آینده‌های سیاسی را بطوری هوشمندانه فراهم آورد. مدل بکار گرفته شده برای تبیین بنیادهای شناخت هوشمند آینده‌های سیاسی، مدل هولوگرافیک، رویکرد آن انتگرال و روش برگرفته از این رویکرد روش AQAL و IMP است تا به یاری آنها، بتوان آینده‌های سیاسی را همزمان، از همه‌ی منظرهای فردی/ جمعی و درونی/ بیرونی و بر اساس همه‌ی مراتب آگاهی فردی/ اجتماعی مورد تبیین قرار داد. با بهره‌مندی از مدل, رویکرد و روش مذکور، تلاش گردیده نشان داده شود که به منظور دستیابی به شناختی هوشمند، شناخت آینده‌های سیاسی بایستی بر بنیادهایی: فرامتافیزیکی، روابط در عین استقلال جدایش‌ناپذیر بین حوزه‌های عینی و ذهنی و فردی و جمعی،«امر واقع» گسترش یافته‌ی درونی/ بیرونی چند واقعیته، ساختار منطقی چند ارزشی و چند منطقی، مفاهیم و سازه‌های مفهومی دربرگیرنده‌ترِ برهانی/ استعاری و شناخت مبتنی بر همه‌ی مراتب آگاهی، سامان یافته و استوار ‌گردد. در این صورت، آینده‌پژوهی سیاسی قادر خواهد بود امر پیچیده‌ی آینده‌هایی که با دگرگونی فزاینده همراه است را مورد شناخت قرار دهد. همچنین استدلال گردیده است که شناخت آینده‌های سیاسی ضرورتاً بایستی بر بنیادها و مفروضاتی استوار گردد که متضمن شناختی هوشمند باشد.
بررسی تطبیقی مبانی خرد سیاسی در آیین مزدایی و اسلام شیعی
نویسنده:
سیدمحسن هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان بررسی تطبیقی مبانی خرد سیاسی در آیین مزدایی و اسلام شیعی را با ذکر کلیات و امهات تحقیق شروع نمودیم، سوال اصلی پیرامون وجود افتراقات و اشتراکات این دو آیین بوده و در جواب آن فرضیه ای را مطرح کردیم، که براین اساس اشتراکات بسیار بیشتر از افتراقات می باشد. برای سنجش فرضیه ابتدا سوالات سه گانه فرعیبر اساس سه مبنای هستی، انسان و معرفت شناسی بود را طرح نموده و در جواب آنها سه فرضیه بیان داشتیم: در مبانی هستی شناسی، فقط در استقلال خیر از شر که مورد اعتقاد مزدائیان است، با شیعیان اختلاف نظر وجود دارد، اما در دیگر مبانی اختلافی مشاهده نمی گردد. برای سنجش فرضیه های فرعی آنها را در سه فصل مجزا مورد بررسی قرار داده، اما قبل از اینکار به چارچوب مفهومی پرداخته و شاخصهایی را برای بررسی تطبیقی استخراج نمودیم.ابتدا تعاریفی از مفاهیم بحث بیان شد و سپس قالب اندیشه در معنای عام خود را برای نوع تفکر در آیین مزدایی و اسلام شیعی به علت عام بودن برگزیدیم. هر اندیشه دارای مبانی خاص خویش می باشد، لذا در ادامه فصل چارچوب مفهومی به تعاریف و توضیحاتی پیرامون این مبانی پرداختیم. اولین مبنا، هستی شناسی می باشد که در آن به مبدأ، نوع، کیفیت، اهداف و سرانجام هستی پرداخته می شود. در مبنای انسان شناسی، به آفرینش، خصوصیات و کیفیت وجود آدمی و رابطه او با همنوعانش پرداخته می شود، مسائلی مانند دوگانگی وجود انسان، انسان های شایسته رهبری، برابری میان آنها از این فصل به عنوان شاخص استخراج شده است. در باب معرفت شناسی نیز موضوع، امکان، راههای کسب معرفت توسط انسان و پیروی از انسان کامل مطالبی بصورت نظری آمده است؛ که از این مبانی سه گانه شاخصهایی برای تحقیق در ادامه کار استخراج گردیده است.در فصل دوم 7 شاخص هستی شناسی را مورد بررسی تطبیقی در آیین مزدایی و اسلام شیعی قرار دادیم، این دو آیین در شاخصهای اعتقاد به نبرد خیر وشر که به تقابل دوست و دشمن در سیاست می انجامد، دوگانگی مادی و غیرمادی بودن هستی که به مشروعیت آنجهانی منجر می گردد، نظم که حفظ آن وظیفه حاکم است، سلسله مراتب در هستی که نمودش در نظام طبقاتی می باشد و اعتقاد به سرانجام این و آن جهانی هستی که با ظهور منجیان همراه است، با یکدیگر دارای اشتراک کلی بودند. اما در اعتقاد مزدائیان به وجود دو آفریننده مستقل از یکدیگر در آفرینش خیر و شر، شیعه به راهی دیگر می رود و به یک خدای واحد می رسد که همه اعم از خیر و شر بدست او آفریده شده است و این افتراق باعث تأیید فرضیه فرعی این فصل می شود. در فصل انسان شناسی 8 شاخص مورد بررسی قرار گرفته است که در نزد هر دو آیین انسانها دارای سلسله مراتبی بر اساس عدالت هستند که حاکم در رأس آن قرار دارد، زیرا هر کس با توجه مسئولیتی که در هستی دارد، در جایگاهی مشخص قرار می گیرد و به انجام خویشکاری می پردازد. وجود انسانهایی نخبه و برگزیده از دیگر اشتراکات موجود است، که بر اساس آن عده ای به عنوان راهنمایان در بین مردم زندگی می کنند و به واسطه داشتن مقام دینی به اقتدار سیاسی و اجتماعی می رسند؛ حاکم خود انسانی برگزیده است که خداوند او را برای حکومت بر انسانها معین داشته است، در آیین مزدایی حاکم فقط شاه آرمانی است، اما در اسلام به پیامبر، امام، فقیه و پادشاه عادل به عنوان حاکم اشاره شده است. در آخر اعتقاد مشترکی به وجود یک منجی در آخرالزمان وجود دارد که او پایان دهنده همه شرور است و جامعه را به عدالت و رستگاری می رساند. بر این اساس فقط شاهد اشتراک در کلیات هستیم و فرضیه دوم فرعی هم تأیید می گردد.فصل آخر به معرفت شناسی اختصاص داده شده و در آن ضمن اشاره به سه قالب فلسفه، فقه و کلام؛ بیان گردیده که خداوند موضوع شناخت می باشد، شناختی که باید با عمل توأم و دارای واسطه هایی همچون امام به عنوان حاکم سیاسی در تشیع و ایزد فرمانروا در آیین مزدایی باشد. که وجود همین افراد باعث امکان پذیر بودن معرفت می شود. راههای کسب معرفت خرد، تجربه، ایمان و وحی که قابل گنجانده شدن در قالبهای سه گانه است، می باشد، که هر کس بیشتر از این راهها به معرفت دست یابد، در جامعه دارای قرب و مقام خاصی می گردد. چنانچه امام و علما به واسطه دارا بودن از معرفت به راهنمای جامعه و سرپرستی آن می رسند و در کنار دیگران چون پیامبر الهی که بر او وحی نازل می شود و به صورت متون مقدس در تاریخ ماندگار گردیده، انسان های کاملی محسوب شده که همگان باید از آنها تبعیت نمایند. با تأیید فرضیه این فصل، به تأیید فرضیه اصلی تحقیق می رسیم که طی آن اشتراکات بیش از افتراقات است و عمده عدم توافق هم در دو بن انگاری مزدایی می باشد، چیزی که در شیعه مورد قبول نیست.
نقش حکومت در رشد و اعتلای مردم از دیدگاه اسلام با تکیه بر اندیشه سیاسی امام خمینی (س)
نویسنده:
مریم صفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکومت به عنوان عالیترین نهاد جوامع بشری متناسب با اهدافی که می‌پذیرد، نقشی موثر در تمامی ابعاد زندگی انسان‌ها ایفا می‌کند. حکومت‌ها در جامعه نقش‌های گوناگونی چون نقش‌های رفاهی، تربیتی، میانجیگری و...را می‌پذیرد که مهم ترین آنها نقشی است که در تربیت، رشد و اعتلای انسان ها ایفا می‌کند. لذا ما در این پژوهش به بررسی و تحلیل نقش حکومت در رشد و اعتلای انسان ها از منظر اسلاممی‌پردازیم تا دریابیم که حکومت اسلامی تا چه میزان در رشد و تعالی شخصیت انسان موثر واقع می‌شود؛ برای انجام این کار با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای و باروش توصیفی-تحلیلی منابع اصلی اسلام و دیدگاه اندیشمندان اسلامی و همچنین امام خمینی(س) را مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهیم.به استناد پژوهش انجام شده درمی‌یابیم که دین مبین اسلام هدف اصلی خود را رستگاری وسعادت انسان عنوان می‌کند و حکومت را کارآمدترین ابزار تحقق این امر می‌داند. در حقیقت فلسفه وجودی حکومت در اسلام ساختن انسان کامل و تربیت وی به عنوان خلیفهخداوند است و این هدف جز از طریق تعلیم، تربیت و تزکیه انسان ها ممکن نخواهد بود. در نتیجه اصلی-ترین کارکرد و نقش حکومت اسلامی تعلیم و تربیت انسان ها در جهت رشد و تعالی آنها به سوی کمال است.امام خمینی(س) با طرح نظریه ولایت فقیه و تحقق آن در قالب جمهوری اسلامی تلاش می‌نماید تا هدف عالیه اسلام یعنی رساندن انسان به مقام خلیفه اللهی را محقق نماید.
عقل وسیاست دراندیشه سیاسی ایران معاصر
نویسنده:
محمدرضا شریعت مدار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین موضوعات اندیشه سیاسی ایران معاصر که فهم اندیشه سیاسی در گرو آن است، کاربرد عقل در سیاست می‌باشد و از آن جایی که مفاهیم عقل و سیاست معانی واحدی نداشته‌اند. فهم معنای آن‌ها در گرو شناخت تحولات فکری معاصر می‌باشد به طوریکه می‌توان گفت امروزه عقلی کردن سیاست نتیجه تحولاتی است که در اندیشه سیاسی دوره‌ی میانه رخ داده و به تغییر مفهومی عقل و سیاست منجر شده است. در این نوشته با استفاده از نظریه «اعتباریات» سید محمدحسین طباطبایی ابتدا نزاع‌های فکری دوره‌ی میانه و سپس تحولات فکری سیاسی در آستانه ورود به دوره‌ی معاصر و سرانجام مفهوم عقل و سیاست را با توجه به چالش‌های فکری دوره‌ی معاصر بررسی می‌شود با توجه به این نظریه سه گروه فکری اسلام گرایان سنتی، اسلام گرایان مدرن و اسلام گرایان نواندیش قابل تشخیص‌اند که نزاع‌های فکری آن‌ها در این موضوع بررسی شده استسئوال اصلی: مهم‌ترین جریان‌های فکری با توجه به کاربرد عقل در سیاست در اندیشه سیاسی (اسلامی) ایران معاصر کدامند و چه نزاع‌هایی در این موضوع باهم داشته‌اند؟فرضیه: سه جریان فکری اسلام گرایان سنتی، اسلام گرایان مدرن و اسلام گرایان نواندیش قابل شناسایی‌اند و نزاع اصلی آن‌ها در مورد قلمرو و حدود کاربرد عقل در سیاست می‌باشد.رساله شامل: 5 فصل و 2 بخش استعناوین فصول عبارت است:1ـ چارچوب نظری2ـ زمینه‌های تاریخی3ـ نزاع‌های فکری اسلام گرایان سنتی با اسلام گرایان نواندیش در عقل و سیاست4ـ نزاع‌های فکری اسلام گرایان مدرن با اسلام گرایان نواندیش در عقل و سیاست5ـ نزاع‌های فکری اسلام گرایان نواندیشمحتوای فصول (هر فصل 150 واژه):فصل اول: توصیف و تحلیل گزاره‌های حوزه عقلی عملی (اخلاق و سیاست) موضوعی پیچیده است و اندیشمندان در حل این معمای بغرنج تلاش‌های زیادی کرده‌اند ولی برخی سئوالات این موضوع کماکان بدون پاسخ مانده است که از جمله آن‌ها می‌توان به توضیح رابطه هست و باید، نسبت مسایل اخلاقی و سیاسی با توجه به شرایط زمان و مکان اشاره کرد. به نظر می‌رسد محمدحسین طباطبایی با طرح نظریه «اعتباریات» بیش از اندیشمندان این حوزه فکری توانسته است به تحلیل این گزاره‌ها و حل مسایل آن بپردازد. براساس این نظریه عقل و سیاست همانند دیگر مفاهیم حوزه عقل عملی، اعتباری هستند. منظور از «اعتباریات» مفهوم عام آن یعنی اعتباریات مقابله ماهیت نیست بلکه منظور اعتباریاتی است که به حوزه عقل عملی مربوط می‌شود. از این منظر به ادراکات و علومی که لازمه‌ی فعالیت قوای فعاله‌ی انسان و مولود احساس اوست اعتباریات گفته می‌شود. گرچه از نظر طباطبایی سیاست زمانی عقلی است که براساس عقل جمعی و برآمده از آموزه‌های اعتباریات عام عقلی و آموزه‌های دینی باشد بنابراین چنین مفاهیمی با توجه به شرایط زمان و مکان معنا می‌یابند.با توجه به این نظریه در قبال تغییر اعتباریات تلقی یکسانی بین اندیشمندان وجود ندارد و با توجه به مفاهیم عقل و سیاست اندیشمندان بر سه گروه نواندیشی، سنتی و مدرن قابل تقسیم‌اند که دیدگاه آنان و نزاع‌های فکریشان در این مورد در فصول آتی مورد بررسی قرار گرفته است.فصل دوم: رساله در سه گفتار زمنه‌های پیدایش مباحث عقل در سیاست، نزاع‌های فکری در این موضوع و تحولات فکری در ابتدای دوره‌ی معاصر می‌پردازد. به نظر می‌رسد نزول وحی زمینه‌ای برای طرح مباحث عقلی در سیاست در جامعه اسلامی بود. دستور قرآن به عقل در امور زندگی، تحصیل سعادت براساس عقل، تفسیر قرآن توسط پیامبر(ص)، ائمه معصومین(ع) و تداوم آن توسط اصحاب خاص، نزاع‌های فکری اندیشمندان مسلمان در فهم معنای قرآن برای اداره زندگی اجتماعی ـ سیاسی از مواردی بودند که موجب رشد عقل در سیاست گردید هم‌چنین گسترش قلمرو جامعه اسلامی و برخورد با سایر ملل و لزوم دفاع از آموزه‌های دینی از زمینه‌های رشد عقل و مباحث عقلی بود و موجب تحولات فکری و گسترش علوم انسانی در جامعه اسلامی گردید.با تشدید چنین تحولاتی در ابتدای دوره‌ی معاصر و شیوع افکار نوین، تسلط اصول گرایی بر اخباری گری رشد و گسترش علوم عقلی از جمله در فلسفه اصول فقه در زمینه‌ای که جامعه ایرانی از استبداد نیروی حاکمه به تنگ آمده بود منجر به تغییر نگرش مردم در عقل و اداره امور جامعه بود به این معنا که حضور مردم در صحنه‌های سیاسی لازمه عقل شدن سیاست اعتبار گردید.فصل سوم: در این فصل نزاع‌های فکری اسلام گرایان سنتی و اسلام گرایان نواندیش در دوره‌ی معاصر بررسی گردیده است. به نظر می‌رسد اختلاف اساسی این دو گروه در کاربرد عقل به عنوان منبعی برای شناخت و ایجاد دانش سیاسی (اجتهاد عقلی در اعتباریات سیاسی) با توجه به شرایط متغیر و تحولات فکری سیاسی ـ اجتماعی در این دوره می‌باشد. از نظر نواندیشان سنت گرایان به مشکلاتی هم‌چون تحجّر و عوامزدگی دچارند و در مقابل اسلام گرایان سنتی نواندیشان را به لا مذهبی و فاصله گرفتن از دستورات الهی و روایات ائمه معصومین(ع) متهم کرده‌اندنوع مباحث اسلام گرایان سنتی در دوره‌ی معاصر شباهت‌هایی با نظریه‌های ظاهر گرایان دوره‌ی میانه اسلامی دارد، از جمله می‌توان به عدم کاربرد عقل در حوزه‌های سیاسی ـ اجتماعی و عدم پذیرش فلسفه و علوم بیگانه و تأکید بر زبان عربی اشاره کرد که این مسأله نشان دهنده‌ی وجود زمینه‌های نواندیشی و سنت‌گرایی در جهان اسلام و ایران است و هم‌چنین نشان از باقی ماندن سنت گرایان در گذشته و عدم توجه به تحولات فکری دارد، نتیجه این نگرش، تمایل به حفظ وضعیت موجود و عدم تطبیق با تحولات فکری جامعه است که منجر به حفظ وضعیت و حاکمیت سیاسی موجود شده است که مورد سوءاستفاده حکومت‌های وقت قرار گرفته و موجب پیدایش فرقه‌های انحرافی هم‌چون بهائیت (نتیجه ظاهرگرایی شیخیه) بوده است.فصل چهارم: در این فصل نزاع‌های فکری اسلام گرایان مدرن با اسلام گرایان نواندیش مورد بررسی قرار گرفته است مفهوم عقل و کاربرد آن در سیاست موجب نزاع اسلام گرایان مدرن با دیگر گروه‌های فکری در ایران معاصر بوده. از نگاه نواندیشان، اسلام گرایان مدرن مفهومی از عقل را اراده‌می‌کنند که موجب طرد سنت‌های دینی و اعتباریات عام عقلی و آموزه‌های وحیانی در عرصه سیاست می‌شود. از منظر مدرن عقل به معنای عقل جمعی مردم است که تعیین کننده‌ی حقایق در عرصه سیاسی است در حالی که نقش دین در این مورد کمرنگ شده است.نتیجه این نگرش به عقل، واگذاری اعتباریات عقلی سیاسی (علوم و دانش‌های سیاسی و هم‌چنین ارزش‌ها و رفتارهای عقلی در این حوزه) به عقل واحد و اعتباریات جهان شمول غربی است که از جمله نتایج آن حذف روحانیت از مناصب سیاسی می‌باشد و دین را به عرصه‌های فردی زندگی محدود می‌کند. در جهان اسلام در دوره‌ی میانه شبیه همین مباحث از فلاسفه افراطی قابل مشاهده است زیرا آنان نیز حوزه‌ی سیاست را به عقل بشری واگذار می‌کردند و توجهی به وحی در این زمینه نداشته‌اند.فصل پنجم: در این فصل به بررسی نزاع‌های فکری اسلام گرایان نواندیش (درون گروهی) در مورد عقل و سیاست پرداخته شد. اینان با هدف کشاندن پای عقل به سیاست در جهت رفع استبداد همواره با اجتهاد عقلی سعی در تأسیس اعتباریات سیاسی لازم را داشته‌اند، و با استدلال عقلی مشارکت سیاسی را لازم دانسته‌اند و به عبارت دیگر سیاستی را عقلی می‌دانند که در آن حضور مردم لحاظ شده باشد. امّا مفروضاتی که در چگونگی انجام این کار دارند موجب اختلافاتی میان آن‌ها شده است که شاید منشأ برخی از این مفروضات به اطلاعات و زمینه‌های فکری آنان هم‌چنین به لحاظ کردن زندگی اجتماعی و تصوراتی مربوط می‌شود که فقیه آیا خود را متصدی مرجعیت جمعی و رهبری سیاسی جامعه بداند (و یا خیر). بسیاری از فقها چنین نگاهی نداشته‌اند به همین دلیل شاهد دو نگاه مشروطه‌گرا و ولایت فقیهی در دوره‌ی معاصر می‌باشیم. مشروطه گرایان پیروان نائینی می‌باشند حال آن که نظریه ولایت فقیه توسط امام(ره) به صورت جدی مطرح گردید. و بعد از شکست نظریه مشروطه در عمل ارائه شد.نکته دیگر اختلاف اسلام گرایان نواندیش در مسائل زنان است که برگشت به شرایط موجود و زمینه‌های فکری و فرهنگی زنان در جامعه امروز می‌دارد. به همین دلیل محدودیت‌هایی در برخی نگاه‌ها مشاهده می‌شود.گفته شده علی‌رغم اختلافاتی که نواندیشان در مورد موضوعات عقل و سیاست در مسائلی همانند نقش مردم در نظام سیاسی و هم‌چنین جایگاه زنان در سیاست دارند، به سختی می‌توان گروهی را نسبت به گروه دیگر نواندیش‌تر یا سنتی‌تر خواند زیرا به عقیده اینان شرایط موجود و عدم آمادگی مردم مخصوصاً بانوان برای به دست گرفتن نقش‌های مدیریت سیاسی و مسائلی از این قبیل مشارکت سیاسی فعال را به نوعی آرمان‌گرایی تبدیل می‌کند که خود به نوعی برخلاف نواندیشی می‌باشد زیرا نواندیشی تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی با توجّه به شرایط موجود است.نتیجه رساله (150 واژه):در این نوشته با توجه به نظریه «اعتباریات» محمدحسین طباطبایی به بررسی عقل و سیاست از منظر اندیشمندان مسلمان دوره‌ی معاصر پرداختیم. نزول وحی و تفسیر آن زمینه‌هایی برای اداره‌ی زندگی سیاسی مسلمانان براساس اعتباریات عقلی بود. نزاع‌های فکری مسلمانان در فهم وحی، ورود علوم بیگانه و تبادل فکری با دیگر ملل موجب تمرکز بیشتر افکار مسلمین و بسط و گسترش دانش سیاسی مسلمین در این زمینه گردید. نظریه سیاسی حاکم یعنی «نظم سلطانی» با توجه به بحران فکری با نظریه‌های مردم گرا «مشروطه خواهان و ولایت فقیه» جایگزین شد گرچه اندیشمندان مسلمان ایران معاصر در مورد عقل و سیاست نظر واحدی ندارند و براساس نظریه طباطبایی، به سه دسته اسلام گرایان نواندیش، اسلام گرایان سنتی و اسلام گرایان مدرن قابل تقسیم‌اند. با توجّه به نظریه اعتباریات که چارچوب نظری رساله است و هم از جهت روش و هم از جهت محتوا برای فهم کاربرد عقل در سیاست مهم است. از جهت روش، در دوره‌‌های تاریخ، به دلیل وجود اعتباریات عامی مثل عدالت، توانایی تطبیق برخی موضوعات اندیشه‌ی سیاسی را به ما می‌دهد. و در هر دوره می‌توان شرایط هر دوره و نیز چگونگی تبدیل شدن این مفهوم عام را به اعتباریات خاص سنجید. «اعتباریات» از جهت محتوا نیز ظرفیت‌زیادی برای پاسخ‌گویی به مسائل اندیشه‌ی سیاسی اسلام دارد. در این نظریه امکان توضیح بیشتری درباره‌ی عام یا خاص بودن گزاره‌های سیاسی ـ اخلاقی رابطه باید و هست، رابطه عین و ذهن در سیاست و اخلاق، رابطه‌ی شرع و عقل و... وجود دارد، با توجه به این نظریه سه گروه در دوره‌ی معاصر قابل تشخیص‌اند؛ برخی بدون توجّه به اعتباریات سیاسی و خاص بودن آن‌ها (با توجّه به شرایط زمان و مکان)، یا در اعتباریات گذشته مانده‌اند و با عنوان سنتی از آن‌ها یاد می‌شود و یا آن که به عقل و اعتباریات سیاسی غرب اعتماد کرده و خواستار استفاده از دیدگاه‌های سیاسی آنان در جغرافیای خاص ایران معاصر شده‌اند که اسلام گرایان مدرن نامیده می‌شوند. در این بین، اسلام گرایان نواندیش با توجّه به گذشته و اصول عام مبتنی بر دانش‌های اسلامی از یک سو و نیز شرایط فرهنگی سیاسی خاص از سوی دیگر، دو مدل حکومتی مشروطه و انقلاب اسلامی را در دوره‌ی معاصر ابداع کرده‌اند. اسلام‌گرایان نواندیش با فرا رفتن از ظاهر آیات و روایات سعی داشته‌اند ضمن توجّه به تحولات فکری ـ سیاسی در هر دوره‌ی زمانی به ترسیم مدل‌های مختلفی از حکومت اسلامی که پاسخ‌گوی نیازهای هر زمان باشد بپردازند از این رو از آنان با عنوان نواندیش یاد کردیم زیرا اندیشیدن به صورت کامل‌تر در این گروه (نسبت به دو گروه دیگر) یافت می‌شود. در ایران معاصر، مهم‌ترین تحول فکری، تغییر در اندیشه‌ی سیاسی (حوزه ذهنیات) و ساختار و شکل نهادهای سیاسی (عینیات) بوده است. متفکرین نواندیش با رد نظریه‌ی «نظم سلطانی» (که در دوره‌ی میانه نظریه غالب بود) به نوعی مردم سالاری روی آورده‌اند و در این مورد نزاع‌های فکری زیادی توسط آنان با دیگر گروه‌ها صورت گرفته است.
استلزامات اسلامی سازی علوم سیاسی با تاکید بر آرا آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
همت بدرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علوم سیاسی موجود تحت تأثیر مبانی غربی خصلتی عرفی یافته که مغایر با مبانی اسلامی است. از جمله نظریه‌های تولید علم دینی با رویکردی اسلامی، نظریه‌‌ی آیت الله جوادی است. حال بر اساس این رویکرد، اسلامی سازی علوم چه استلزاماتی در علوم سیاسی دارد؟ جواب به این پرسش با روش تحلیلی - توصیفی از آثار علامه جوادی بدست می‌آید.مدل مطلوب اسلامی سازی آیت الله جوادی آملی را در مطالعات سیاسی می‌توان در سه حوزه اصلی مبانی دانشهای سیاسی، روش شناسی و غایت و کاربرد آنها دانست. مبانی دانشهای سیاسی در حوزه معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناختی و غایت شناختی قابل بررسی است. بر اساس چنین مبانی روشهای معتبر نیز شناسایی می-شوند.دانشهای سیاسی بر اساس این الگو، مبتنی بر معرفت شناسی عقل گرای سازگار و متلائم با وحی می‌باشد. عقل بشری به تنهایی بسنده نبوده و لازم است با شریعت و هدایت الهی تکمیل شود. در بعد هستی شناختی نیز مبدأ عالم هستی حق تعالی است که بر اساس توحید افعالی حضور فعال و برجسته ای در عرصه اجتماعی و سیاسی انسانها نیز دارد. از منظر انسان شناختی نیز انسان مومن و صالح شایستگی نیل به خلیفه الهی را دارد. در نتیجه تمامی امور می‌بایست زمینه ساز شکوفایی انسان و نیل وی به خلافت الهی در روی زمین باشد.طبق این رویکرد، براساس اصالت وجود نوعی وحدت در نظام سیاسی شکل می‌گیرد که علاوه بر انسجام بین حکومت و مردم، کثرت‏گرایی آن را نیز توجیه می‏کند. روش‌های شناخت دیگر منحصر در تجربه و حس نمی‌باشد، بلکه از وحی، شهود و عقل نیز کمک می‌گیرد. در این نگاه، انسان دارای دو بعد روح و بدن است که اصالت با روح اوست، لذا باید تعالی روح در کنار خط‌مشی‌های سیاسی جزو اهداف تربیتی علوم سیاسی باشد. غایت سیاست نیز پیروی از شریعت است و نظام سیاسی باید ارکان خود را براساس رهنمودهای شریعت استوار سازد. روش شناسی علوم سیاسی ترکیبی و طبق اجتهاد دینی است به گونه‌ای که از روش‌های تجربی در جامعه شناسی سیاسی، از روش عقلی در فلسفه سیاسی و کلام، از روش تاریخی در تاریخ اندیشه سیاسی، از روش نقلی در فقه سیاسی و از روش شهودی در عرفان سیاسی استفاده می‌شود.
تاثیرات ابعاد سیاسی حج بر روابط بین‌الملل
نویسنده:
علی‌رضا اشراقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسلام دینی است که در ماهیت و ذات خود ویژگی سیاسی و بین‌المللی دارد. وجود احکامی در مورد دارالاسلام و دارالحرب و چگونگی تعیین حدود و ثغور سرزمین های اسلامی و در نتیجه برقراری روابط با بلاد همسایه، چگونگی رفتار در جنگ‌‌ها، نحوه برخورد با اسرای جنگی و نیز نامه‌نگاری‌های معروف پیامبر گرامی اسلام در دعوت پادشاهان همسایه به اسلام و مذاکره با آنها همگی نشانگر ماهیت بین‌المللی دین اسلام است که با این احکام تلاش می‌شده است که به یک نظام بین‌المللی فراگیر و عادلانه دست یابد. فارغ از این، احکام دین مبین اسلام در ابعاد به ظاهر کاملا عبادی خویش نیز ماهیت سیاسی و بین‌المللی خود را حفظ نموده است. نمود این مساله در نماز جمعه و مراسم حج دیده می‌شود. برگزاری حج در هر سال مانند کنگره‌ای از مردم کشورها و مناطق مختلف جهان است که می تواند کارکردهای مهم و تاثیرگزاری در روابط بین‌الملل داشته باشد. از جمله این کارکردها می توان به فراهم نمودن زمینه های همکاری و ارتباطات فرهنگی بین ملل مختلف و تعاملات در رفع مشکلات منطقه ای و جهانی را نام برد. با این وجود در نظریات جریان غالب روابط بین الملل به نقش دین و به ویژه دین اسلام و تاثیر آن بر روابط بین الملل توجه نشده است. در این تحقیق دغدغه نگارنده حول این موضوع و چگونگی آن است. در واقع هدف این تحقیق آن است که با استفاده از رویکرد اسلامی روابط بین الملل به بررسی تاثیر ابعاد سیاسی حج در نظام بین الملل بپردازد. فریضه اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه "فریضه اسلامی حج از طریق ایجاد زمینه های همکاری در میان ملل مسلمان نوعی تعامل و نظام منطقه ای و فرامنطقه ای اسلامی به وجود می آورد و از این راه می تواند به صلح و همکاری بیشتر در روابط بین کشورها و ملل گوناگون منجر گردد."
مولفه های اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای
نویسنده:
فاطمه روح الهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیرباز دین اسلام در یک تقسیم کلاسیک به سه بخش عمده اعتقادات،اخلاقیات و احکام فقهی و عملی طبقه بندی شده است.دانشمندان زیادی کتب خود را براساس این ساختار سه گانه تدوین کرده اند.برای بررسی ساختار یک نظام اندیشگی نیز می توان از این الگوی سه گانه بهره جست.در معرفت سیاسی اسلام نیز این ارکان سه گانه تکرار می شود.براین اساس پژوهش حاضر به تحلیل مولفه های اندیشه سیاسی امام خامنه ای براساس این الگوی سه گانه پرداخته است و در صدد پاسخ گویی به این سوال محوری است که مولفه های اندیشه سیاسی امام خامنه ای بر اساس الگوی سه گانه ی نظری اندیشه یعنی مبانی اعتقادی،اخلاقی و فقهی کدام اند؟ پاسخ به این سوال بر این فرضیه استوار است که بازتاب سیاسی عناصری چون توحید،راهنما شناسی، معاد شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی مولفه های اعتقادی و بازتاب سیاسی عناصری چون امانت، عدالت،صداقت،تقوا مولفه های اخلاقی و بازتاب سیاسی عناصری چون امر به معروف و نهی از منکر، حج، مصلحت،جهاد مولفه های فقهی، اندیشه های سیاسی امام خامنه ای را تشکیل می دهد.این پژوهش در چهار فصل کلی تنظیم شده است.در فصل اول کلیات بحث مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم اصول اعتقادی اندیشه سیاسی امام خامنه ای،در فصل سوم اصول اخلاقی اندیشه سیاسی ایشان و در نهایت در فصل چهارم اصول فقهی اندیشه سیاسی ایشان مورد بررسی قرار گرفته است و همچنین این نتیجه کلی نیز حاصل شد که الگوی حکومتی ایشانبرگرفته از نظام اندیشگی شان می باشد که منطبق با الگوی حکومت اسلامی است.
دشمن‌شناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
نویسنده:
احمد کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کشور ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی‌اش همواره در طول تاریخ مورد طمع قدرت‌های جهانی قرار داشته و در راستای تأمین اهداف و منافع آنان، نقش مهمی ایفا کرده است. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و پایه ریزی نظام جمهوری اسلامی، منافع ابرقدرت‌ها در ایران، منطقه و جهان به خطر افتاد؛ چرا که رهبران ایران، پس از انقلاب اسلامی مخالف هر گونه دخالت و سلطه‌ی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی بیگانگان در کشور بودند. از سویی دیگر به دلیل نقش تأثیرگذار جمهوری اسلامی ایران در منطقه و همچنین به خاطر سیاست‌های اعلامی و اجرایی جمهوری اسلامی ایران که دقیقاً در نقطه‌ی مقابل منافع و اهداف نظام سلطه است، موجی از دشمنی بین طرفین رقم خورد. به همین دلیل، دشمنان برای تأمین منافع خود سعی بر نابودی و تضعیف نظام جمهوری اسلامی کردند و در این راه انواع توطئه‌ها و دشمنی‌ها را به کار گرفته‌اند. طبیعی است که برای حفظ و بقای نظام جمهوری اسلامی باید این توطئه‌ها و دشمنی-ها را شناسایی و خنثی کرد. یکی از اصلی‌ترین راه‌های شناسایی دشمن در هر انقلابی توجه به اندیشه‌های رهبران آن انقلاب است. در ایران بعد از انقلاب اسلامی نیز، پس از رحلت امام خمینی(ره)، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر انقلاب انتخاب شدند. یکی از وظایف ایشان در جایگاه ولی فقیه، شناساندن دشمنان به مردم و مسئولین و ارائه‌ی راهکار برای مقابله با آنان است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی دشمن شناسی از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌باشد. اهداف جزئی نیز عبارتند از: 1- ضرورت دشمن شناسی، انواع دشمنان، علل و مصادیق دشمنی آنان از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چیست؟ 2- اهداف و نقاط هدف دشمنان از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چه می‌باشد؟ 3- برنامه‌های دشمنان و راه‌های مقابله با آنان از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چگونه است؟ سوال اصلی پژوهش نیز عبارت است از اینکه دشمن شناسی چه جایگاهی در اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دارد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه‌ی جمع آوری داده‌ها نیز، به صورت اسنادی- کتابخانه‌ای می‌باشد. یافته-های تحقیق بیانگر آن است که از نظر حضرت آیت‌الله‌ خامنه‌ای، نظام سلطه و استکبار جهانی به ویژه آمریکا در رأس دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. مادامی که جمهوری اسلامی ایران سیاست‌های استقلال طلبانه و عدالت خواهانه‌ی خودش را دنبال و در مقابل نظام سلطه مقاومت نماید، این دشمنی‌ها وجود دارد. در این میان دشمن شناسی تأثیر بسیار مهمی در راستای دفع این دشمنی‌ها و حفظ کیان و هستی نظام جمهوری اسلامی ایران دارد.
جایگاه امامت دراندیشه سیاسی امام رضا علیه السلام
نویسنده:
امیر بی باک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام در مکتب و اعتقادات شیعه هشتمین جانشین پیامبر (ص) می باشد. مکتب شیعه معتقد است که امام دارای ویژگی های ممتاز و خاصی است که مردم با علم محدود خود نمی توانند او را شناسایی و انتخاب کنند. از جمله این ویژگی ها مصونیت کامل از هر نوع خطا و اشتباه در درک حقایق، گفتار و عمل به احکام الهی می باشد. به همین دلیل چون مردم دارای بینش کافی برای انتخاب امام نیستند و بدلیل برهان لطف الهی که ضرورت وجود پیامبر را برای راهنمایی و سعادت انسان لازم می داند، در ادامه انتصاب پیامبر، انتخاب امام نیز از سوی خداوند ضروری می باشد. در مکتب تشیع هدایت سیاسی جامعه زیر مجموعه و جزئی از ماموریت اصلی امام یعنی هدایت بشریت به سوی رستگاری، کمال و تقوی می باشد. به این دلیل در این نگارش پژوهش نشان داده شده استکه کلیه برخوردها و منازعات سیاسی خلفای هم عصر امام رضا (ع) و قیامها و جنبش هایی که علیه حکومت سیاسی صورت گرفته است و مواضع امام در مقابل آنها با میزان ارتباط میان آنها و توجه به اصل اعتقاد به امامت، ارزیابی و ارزشگذاری شده است. در این پژوهش تلاش می گرددکه به این پرسش پاسخ داده شود که امامت در اندیشه سیاسی امام رضا(ع) از چه جایگاهی برخوردار است. بهبیان دیگر ایشان در رابطه با تبیین امامت به عنوان دال مرکزی گفتمان اندیشه سیاسی خود چه اقداماتی نموده است. پژوهش حاضر بر این فرض استوار است که امام(ع) با بیان حدیث سلسله الذهب در آن زمان برای مردمان آن دوره و آیندگان خط واضح و روشنی را ترسیم کرد و اندیشه سیاسی ناب شیعه را برای مسلمانان تبیین نمود.
  • تعداد رکورد ها : 87