جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 136
هدف زندگی در قرآن و انجیل
نویسنده:
وجیهه مظاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از هدف خلقت انسان و زندگی از دیدگاههای گوناگون مورد بررسی و تدقیق قرار گرفته است و هر کس از نقطه نظر خود به نظریه پردازی در این باب روی آورده است.پایان نامه پیش رو این موضوع را از منظر قرآن و انجیل بررسی نموده تا از خلال آیات حیات بخش این دو کتاب، اهداف زندگی بشر را استخراج وتبیین نماید. به همین منظور به تفاسیر موجود از قرآن کریم، ونیز شروح نگاشته شده از کتاب مقدس مسیحیان مراجعه شده است. پس از مشخص شدن اهداف از منظر این دو کتاب مقدس حقیقت آن ها تبیین شده و در نهایت تفاوت وتشابه ایناهدافمورد کنکاش قرار گرفته است. نتیجه ای که خلالمباحثاین رساله حاصل شده ، این است که زندگی در نگره قرآن کریم وانجیل فرآیندی هدف دار بودهوبا تعیین هدف های واسطه ای یا بین راهی، انسان برای رسیدن به هدف نهایی آماده می شود.
نقش اعتقاد به مبدأ و معاد (با تفسیرمتکلمان امامیه) در معنی بخشی به زندگی
نویسنده:
سمیه طاهری اندانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آن‌چه انسان امروزی را بیشتر رنج می‌دهد، خلأ وجودی و احساس بی‌هدفی و بی‌معنایی در زندگی است که در واقع، ناشی از فراموشیِ خدا به عنوان مبدأ و معاد به عنوان مقصد زندگی است. از آنجا که اعتقاد به خدا و حیات پس از مرگ، در معنا‌دار یا بی‌معنا بودن زندگی اثر دارد، این نوشتار با معرفی خدا از نظر متکلمان امامیه، به عنوان خدایی واحد، نا‌متناهی، قائم به ذات، عادل، قادر مطلق، حکیم، شنوا وبینا به بررسی نقش این اندیشه در بینش انسان موحّد می‌پردازد .سپس تبیین می‌شود که انسان موحد با ایمان به خدایی حکیم، به آفرینش هدفمند معتقد ‌گردیده و در پرتو آن نسبت به نظام آفرینش و قوانین آن خوش ‌بین می‌گردد و از اندیشه پوچی رها می‌شود و با ایمان به خدایی عادل قوانین هستی را عادلانه تصور‌کرده، روح امیدواری در او دمیده‌ می‌شود. با ایمان به خدایی عالم، اجزای جهان را آگاه و معنا ‌دار می‌یابد و با اعتقاد به خدایی قادر، شور و نشاط درونی-اش با قدرتی ماورایی گره خواهد ‌خورد تا به اهدافش در زندگی دست‌یابد، با اعتقاد به خدایی رحیم و رحمن و امید به رحمت واسعه‌ی الهی و بهره‌مندی آن، هم در این دنیا و هم در آخرت، زندگی امیدورانه و با‌ نشاط و معنا‌داری خواهد‌ داشت و در پرتو امید به خدای غفور و توّاب، از اضطراب و یأس و نا‌امیدی رها می‌گردد و در پرتو خدای رزّاق و بهره‌مندی از رزق دنیوی و اخرویِ او، از اضطراب و تلاطم حرص و آز نجات ‌یافته و با آرامش بیشتری زندگی معنا‌دار را طی خواهد‌کرد و با اعتقاد به خدایی محب، ملالت زیستن و زندگی یکنواخت و تکراری‌اش به زندگی با ‌نشاط و پویا و با‌ شور تبدیل خواهد‌شد. پس از آگاهی و شناخت مبدأ هستی، اعتقاد به معاد و مقصد نهایی، نقش اساسی در جهت‌ دادن و معنا‌ دادن به زندگی ایفا می‌کند، معاد از نظر متکلمان امامیه اعتقاد به بر‌انگیخته ‌شدن انسان بعد از مرگ است که انسان مجدداً زنده شده و در حیاتی جدید به حساب اعمال او رسیدگی می‌شود و هرکس به ثواب یا کیفر اعمال خود می‌رسد. باور داشتن اصل معاد و اعتقاد به زندگی پس از مرگ، می‌تواند پوچی نظری را از زندگی انسان دور ‌ساخته و با اصل جاودانگی و توجّه به حیات ابدی به احساس بی‌نهایت‌طلبی انسان، پاسخ‌ داده، زندگی او را هدفمند می‌گرداند. به اعمال و رفتار او جهت صحیح می‌دهد. با نگرش مثبت نسبت به مرگ، چهره‌ی وحشت‌انگیز مرگ را به عنوان دریچه‌ای به سوی بقا، تغییر ‌داده، درد و رنج‌ها و مصایب و مشکلات این‌ دنیایی را معنا دار و قابل تحمّل می‌سازد.
معنای زندگی از نگاه مولانا و کی‌یرکگور
نویسنده:
آلاله اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوعاتی که همواره ذهن بشر را به خود معطوف کرده است و در بحران معنوی انسان امروز مورد واکاوی و تحلیل روان-شناسانه، کلامی و فلسفی قرار دارد، موضوع «معنای زندگی» است. «ارزش زندگی» یکی از سه مفهوم مورد نظر از این اصطلاح است که همچون سایر مفاهیم آن در دو دیدگاه طبیعت‌گرا و فرا‌طبیعت‌گرا مورد تحلیل فلسفی قرار می‌گیرد. در این پژوهش کوشش شده به بررسی تطبیقی مولفه‌های ارزش‌بخش به زندگی و کارکردهای آن به عنوان عاملی موثر در معنای زندگی، در پنج فصل پرداخته شود.پس از مقدماتی درباره‌ی معنای‌ِ معنای زندگی و رویکردهای مطرح در آن، به بررسی مولفه‌های ارزش‌بخش به زندگی از دیدگاه کی‌یرکگور پرداخته می‌شود. در ادامه بحث از معنای زندگی از دیدگاه مولانا بررسی شده و سرانجام به بررسی تطبیقی این مبحث از دیدگاه هر دو متفکر پرداخته شده است. پس از مقایسه، نکات اشتراک و اختلاف هر دو دیدگاه مورد واکاوی قرار گرفته است و به نظر می‌رسد که این دو متفکر بر خلاف اختلاف‌های چشم‌گیر مانند اختلاف در دین و اختلاف در زمان و مکان و ... نقاط اشتراک زیادی دارند. مانند اینکه هر دو به بازشناسی خود الهی در معنابخشی به زندگی انسان‌ها توجه داشته و مولفه‌هایی چون ایمان و عشق الهی را جهت ایجاد یک زندگی پویا توأم با ارزش و معنا و فاقد یأس و ملال و تکرار، حیاتی می‌دانند. با این تفاوت که کی‌یرکگور قائل به ایمان غائبانه (عقل ستیز) بوده در حالی که مولانا بر فراعقلی بودن ایمان تأکید ورزیده و بر این باور بوده که انسان در مقام عشق الهی از ایمان، خوف و رجا رهیده و به درجه‌ی حق الیقین نائل می‌شود.به طور کلی می‌توان گفت روح حاکم بر اندیشه‌های این دو متفکر عارف‌پیشه در باب مولفه‌های ارزش‌بخش به زندگی (در راستای بحث از معنای زندگی) ریشه در باورهای دینی و منشأ الهی داشته است اما مولانا از دیدگاه و بصیرت نافذ و جامع‌تری برخوردار بوده است چراکه مولانا قائل به نحوی خدای‌گونگی بی‌حد و مرز برای ساحت آدمی است که می‌تواند به مقام حق‌الیقین نیز نائل آید در حالی که چنین دیدگاهی در اندیشه‌ی کی‌یرکگور دیده نمی‌شود.
بحران انسان و هنر مدرن از دیدگاه خوزه اُرتگا ای‌ گاست
نویسنده:
علی آرین ، شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
بحران انسان مدرن و چگونگی ظهور آن در هنر مدرن، یکی از موضوعاتی است که فیلسوفِ اسپانیایی، خوزه اُرتگا ای‌گاست بدان پرداخته است. به باور او بحران مختصِ انسان است و آدمی در جنبه‌های مختلفِ زندگی‌اش آن را تجلی می‌دهد، یکی از این جنبه‌های مهمِ بر آمده در زندگیِ آدمی، هنر است. انسان‌زدایی هنر مدرن، فاصله گرفتن از جنبه‌های زیبایی‌شناختی سنتی، رهایی از واقعیتِ عینی و روی آوردن به انتزاع و امر جدید، اموری هستند که هنر را دست‌خوش تغییر کرده‌اند. پویایی و ویژگی‌های هنر مدرن از مشخصه‌های دنیای نوین است که در آن سرعتِ تغییر و دگرگونی پدیده‌ها، موجب عدم ثباتِ ارزش‌های موجود شده، به‌طوری که سراسر تاریخ هنر قرن نوزدهم و بیستم از بیانیه‌های گوناگون و ایسم‌های متعدد انباشته شده است. این شتاب و تغییرات اساسی هر وضعیتی را ناپایدار و دچار بحران می‌کند. از دیدگاه اُرتگا هنرمند در چنین وضعیتِ ناپایدار و بحرانی است که به سوی سبکی دیگر می‌رود و این امر در نتیجه‌ی فعلِ او یعنی اثر هنری نمود می‌یابد و این نمود، مرزهای تعریف هنر را دست‌خوش دگرگونی می‌کند. به عبارتی این فرایند از تغییر در نگاه هنرمند آغاز می‌شود، در اثر هنریِ او تجلی می‌یابد و این‌گونه معنای هنر را دگرگون‌ مى‌کند. مقاله‌ی حاضر بر آن است که بر اساس دیدگاه اُرتگا ای‌گاست به پرسش از چگونگی و چرایی بحران انسان و هنر مدرن پاسخ دهد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 29
فرایند معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی مؤمنانه
نویسنده:
مسلم طاهری کل کشوندی، علی الله بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
تبیین ماهیت و الگوی مناسبات میان فرد و جامعه، یکی از مباحث بنیادین علوم اجتماعی است که قدمتی طولانی دارد. محقق امیدوار است که در پرتو این تحقیق، به تبیین چگونگی اتخاذ «رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی از سوی کنشگر، در پرتو فرایند کشف معنای واقعی زندگی»، پرداخته و در این راستا الگوی مناسبی از مناسبات فرد و جامعه را تحصیل و ارائه کند. بدین منظور تحقیق حاضر به دو بخش تقسیم می شود. ابتدا جهت رسیدن به یک مفهوم عملیاتیِ روشن از عنوان تحقیق، به ترسیم چارچوب مفهومی بحث پرداخته و سپس به تبین« فرایند» معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی مؤمنانه»، می پردازد و در پایان با توجّه به اثبات وجود فرایند معناجویی در انسانی، قرار گرفتن وی در قلمرو «حیاتی معنادار» و انطباق با آموزه ها و لوازم آن، در مقام نظر و عمل، تمهیدات لازم را خروج وی از تسلسل سئوالاتی از قبیل: «چگونه زیستن در حیات دنیوی در عین فنا پذیری آن » و نیز «اتخاذ رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی» را فراهم می آورد. این واقعیت، ضرورت زندگی معنادار مبتنی بر معرفت وحیانی را اثبات می کند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 92
کارکردهای معنویت در عرصه‌های اجتماعی از دیدگاه مقام معظم رهبری
نویسنده:
محمدجواد رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معنویت با اندیشه ایمان به غیب و اعتقاد به خدا، با انگیزه قرب به حق سبحانه و عمل به اخلاق الهی، التزام به شریعت و انجام عمل صالح تعریف می‌شود که در ارتباط‌های پنج‌گانه تجلی می‌یابد: 1. ارتباط انسان با خدا؛ 2. ارتباط انسان با خود؛ 3. ارتباط انسان با جامعه؛ 4. ارتباط انسان با جهان؛ 5. ارتباط انسان متکامل با انسان کامل. معنویتی که در قالب راز و نیاز با محبوب، عبودیت در برابر معبود، معرفت، محبت، اطاعت و سنخیت با انسان کامل و مناسبت‌های گفتاری، رفتاری، الهی، انسانی تحقق‌پذیر خواهد بود. مسأله نوشتار حاضر سلوک معنوی در عرصه‌های گوناگون و نقش بی‌بدیل و بی‌عدیل آن در پیشرفت همه جانبه است که مبتنی بر فرضیه معنویت اسلامی کلید کمال و عنصر کارآمد در همه عرصه‌های حیات طیبه قوام یافته است.
معنا و مفهوم زندگی و حیات در مثنوی مولوی
نویسنده:
فاطمه فرجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات از منظر عارفان، متجلّي شدن به نور اقدس الهی است در ظلّ انوار ساطع او که سبب آن ترک علایق دنیوی و امیال شهوانی است. فلاسفه نیز عموماً مبحث حیات را برای اثبات حس و اراده و حیّ‌ و قیوم بودن ذات حق مورد بررسی قرارداده اند. در این پایان نامه محقق برآن است تا دیدگاه مولوی را درخصوص معنا و مفهوم حیات بررسی کرده و با تکیه بر آیات و احادیث مورد تحلیل قرار دهد. با توجه به بررسی به عمل آمده در درون مایه‌ی مثنوی سه دیدگاه زیر نمود بیش‌تری دارد: 1ـ دینی که در این دیدگاه حیات جاری معمولی در این دنیا، حیات ابتدایی به شمار می‌رود و لذا این حیات نمی تواند آرمان و ایده آل نهایی انسان تلقی شود بنابراین، دنیا و آخرت در ارتباط تنگاتنگ با هم هستند. 2- فلسفی و کلامی که با اندیشه خداجویی گره خورده است. طبق این دیدگاه، سراسر خلقت کریمانه است و موجودات دایماً حیات خود را از نفخه‌ی لطف الهی دریافت می‌کنند.3- عرفانی که زندگی به معنی نفس کشیدن و رفتار غریزی کردن نیست بلکه تولد دوباره یافتن است؛ یعنی از حیات تیره نفسانی مردن و در عرصه‌ی فضیلت‌های اخلاقی و روانی تولد یافتن است. سرانجام این بررسی به این نتیجه می‌رسد که حیات دنیوی، مقدّمه‌ی حیات اخروی است. مرگ نیز به معنی نابودی مطلق نیست، بلکه نه تنها آغاز یک زندگی جدید، در نگاهی عاشقانه وسیله‌ی وصال به معشوق ازلی است به طوری که روح از تنگنای حیات حسّی به فراخنای عالم ارواح نقل می‌کند و در نشیمن گاه «صدق» مکان می‌گیرد.
نقش عقل فعال در مراحل مختلف حیات انسان از منظر ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال، موجودی برتر از عالم طبیعت، عاری از ماده و احکام آن، قائم به نفس، غیر ذی وضع، و فعلیت صرف است. این عقل، به عنوان آخرین عقل از عقول عشره از منظر ابن سینا و آخرین عقل از عقول طولی بی شمار از منظر ملاصدرا، افعال و وظایفی را در عالم کون و فساد ایفاء می کند. عقل فعال از سوی ابن سینا و ملاصدرا، به عنوان حلقه ی ارتباط بین مجردات و مادیات، مبدأ صدور کثرات جهان مادی و کد خدای عالم تحت القمر مطرح شده ویکی از برجسته ترین نقش های آن،ارتباط با نفس ناطقه به عنوان کامل ترین موجود عالم ماده می باشد. نفس ناطقه، متشکل از دو بعد روحانی و مادی (نفس و بدن) است و به جهت بعد روحانی اش، ارتباط برجسته ای با عقل فعال دارد و این عقل، در تمام مراحل حیات آدمی، از حدوث نفس تا مفارقت آن از ماده و حتی پس از آن، در استکمال نفس، نقش بی واسطه و با واسطه دارد. اولین نقش و وظیفه عقل فعال در ناحیه حدوث نفس است. به گفته هر دو فیلسوف، وقتی مزاج بدن مستعد دریافت نفس گردید، نفس ناطقه از جانب واهب الصور بر آن بدن افاضه می گردد. دومین وظیفه و نقش عقل فعال، در ناحیه قوای نفس به ویژه نقش عقل فعال در تعقل و فعلیت مراحل عقل نظری است. سومین نقشی که عقل فعال دارد، نقشی است که در مسأله نبوت و نزول وحی بر عهده می گیرد. از نظر هر دو فیلسوف، این عقل یکی از ارکان نبوت و وحی است تا آنجا که عنوان ملک وحی را می پذیرد. عقل فعال، تنظیم کننده ارتباط نفس ناطقه با عالم غیب خواه در خواب و یا در بیداری می باشد. چهارمین نقشی که عقل فعال در ارتباط با نفس ناطقه بازی می کند، در مسأله بقای نفوس بعد از مرگ است که از نظر ابن سینا این بقاء، ناشی از اتصال نفس با عقل فعال است که مربوط به نفوس کامل در علمو عمل می باشد و نفوس کامل به بقای عقل فعال که علت آنها است، باقی می مانند. از نظر ابن سینا، نفوس ناقصی که در مرحله عقل هیولانی مانده اند، با تعلق به نفوس فلکی مراحل تکامل خویش را طی می کنند، اما ملاصدرا بر اساس مسلک متعالیه معتقد است که نفوس ناقص به عالم خیال تعلق می گیرند و نفوس کامل هم متحد با عقل فعال و باقی به بقای علت خود (عقل فعال) هستند. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از مراحل مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظر هایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خوهیم پرداخت.
مرگ و زندگی در دیوان الهی قمشه ای
نویسنده:
فرخنده فلاح تفتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زندگی و مرگ به عنوان واقعیتی انکارناپذیر توجه مکاتب و مذاهب و ادیان مختلف را به خود جذب کرده است و هر کدام براساس درک و شناختی که از ماهیّت و حقیقت انسان دارند، نسبت به آن قضاوت کردهاند. نویسندگان، شاعران و دانشمندان نیز در طول تاریخ به مسئلهزندگی و مرگ پرداخته و دغدغهها و دلمشغولیهای خود را درباره آن به نثر و نظم بیان داشتهاند، شاعران معاصر هم از زندگی و مرگ سخن گفتهاند. در این میان حکیم مهدی الهی قمشه ای ، در دیوان خود نگاه تازه ای به موضوع مرگ و زندگی داشته است. نتایج تحقیق نشان داد که از دیدگاه حکیم الهی قمشه ای ، زندگی دروازه ای به سوی معاد و دستیابی به معشوق واقعی و حقیقی است. از دیدگاه حکیم مهدی الهی قمشه ای مرگ برای انسان خلقتی دوباره است و نه پایان خلقت. به نظر او انسانی که به آگاهی کامل رسیده و خود را باور داشته باشد، به پرندهای پاک میماند که جهان با همه زیباییها و جذابیتهایش برای او مانند دامی است. مرگ برای چنین انسانی پایان اسارت و آغاز پرواز دوباره است. از دید وی، مرگ پایان نیست بلکه مژده وصال عاشق و معشوق است.
  • تعداد رکورد ها : 136