جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
بررسی تطبیقی دیدگاههای آیت الله جوادی آملی وآیت الله مصباح یزدی درباب علم وعقل
نویسنده:
زهرا دهباشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان از نعمت بزرگی به نام نیروی عقل و اندیشه برخوردار است که این موهبت، او را از سایر موجودات، ممتاز نموده است. در مقایسه با سایر ادیان، اسلام بیشترین اهمیت و ارزش را برای عقل و اندیشه قائل شده است و عقل و شرع را مکمل هم و رابطه ی آنها را دوسویه و هماهنگ می‌داند.فراخوانی قرآن مجید به تعقل و اندیشیدنِ استدلالی و منطقی از موضوعاتی است که در بسیاری از آیات الهی با گونه‌های متفاوتی به صراحت بیان شده است، به شکلی که هیچ تأویلی را نمی‌پذیرد؛ از این‌رو در احادیث معصومین علیهم السّلام توجه خاصی به این مسئله شده است؛بنابراین در دیدگاه عالمان بزرگ شیعه،از جمله ایشان آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی اندیشه ی عقلانی و برهانی جایگاه بسیار والایی دارد آثار ایشاندر این زمینه، گویای جایگاه ویژه ی عقل در مبانی تفکری آنان است.یکی از مباحث مرتبط با عقل ،‌ مسئله حجیت و اعتبار عقل است بر اساس مهم‌ترین یافته‌های این تحقیق می‌توان گفت که در اندیشه آیت الله جوادی آملی، عقل همتای قرآن و سنت یکی از منابع اثباتی دین به شمار آمده نه آنکه در مقابل قرآن و سنت باشد، افزون بر آن، عقل جایگاهی رفیع در نظر آیت الله مصباح داردو بر اعتبار و حجیت آن تأکیدکرده اند.با بررسی احادیثی که در باب عقل سخن به میان آورده است میتوان کارکردهای عقل را به دو دسته کلی تقسیم نمود. یک دسته از آیات و روایات به نقش معرفتی و نظری عقل اشاره دارند و انسان عاقل را دارای آگاهی‌های خاصی میدانند (مانند معرفت به خویشتن) و دسته‌ی دیگری از آن‌ها انسان عاقل را فردی متخلِّق به آداب ظاهری خاص می‌دانند و به تأثیر عقل در حیطه‌ی عملی و رفتاری فرد تأکید دارند (مانند پرستش خداوند). بنابراین، انسان عاقل از نظر آیات و روایات اسلامی (علی الخصوص شیعی)، فردی است که هم در بعد شناختی (تعلیم) و هم در بعد رفتاری (تربیت) به کمال مطلوب رسیده باشد. در مورد علم هم همین‌طور است و در روایات، علاوه بر نقش شناختی آن به نقش کاربردی و عملی آن نیز اشاره گردیده است؛ حضرت امیر مومنان علی علیه السلام می‌فرمایند « أیُّها النّاسُ اعلَموا أنِّ کَمالَ الدّینِ طَلَبُ العِلمِ و العَمَلُ بِهِ ... » (کلینی: 1365 ص 35).در آثار حکماء و دانشمندان اسلامی، عقل به دو قسم نظری و عملی تقسیم شده و به هریک نوع خاصی از ادراکات نسبت داده شده است. ایشان عموماً عقل نظری را مدرک قضایای نظری و هست و نیست‌ها و عقل عملی را مدرک قواعد و قوانین مربوط به عمل و رفتار دانسته‌اند. با بررسی مفهوم و کارکرد عقل نظری و عقل عملیاز دیدگاه حضرت آیت‌الله جوادی آملی متوجه می شویمایشان با استناد به برخی روایات( کارکرد‌های متفاوتی برای عقل عملی نسبت به آنچه قول مشهور برای آن قائل است، نسبت می‌دهند.آیت الله مصباح یزدی نیز در این باره معتقدند . قوه مدرک انسان، همان عقل اوست که بیش از یکی نیست. کار این عقل، هم ادراک هست‌ها و نیست‌ها و هم ادراک بایدها و نبایدهاست علامه مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملیعلم را یک امر وجودی می‌داند و در این جهت با صدرالمتألهین موافق است و علامه مصباح یزدی می‌گوید: علم عبارت است از« حضورخودشئ یا صورت جزئی یا مفهوم کلی آن نزد موجود مجرد » ، وآیت الله جوادی آملی نیز علم را این گونه تعریف کرده اند :«علم وجودی است که حقیقت و صورت عاری از ماده دارد.»صورت‌های حسی و خیالی و عقلی جوهرهای مجرد مثالی و عقلی هستند که در عالم مثال و عقل وجود دارند و نفس با مرتبه مثالی و عقلی خود در آن موجود است. صورت علمی، مجرد از ماده و قوه است و با وجود خارجی خود نزد مدرِک حاضر است. علم حصولی در واقع یک اعتبار عقلی است که از معلوم حضوری به دست آمده است. اتحاد عاقل و عقل و معقول نیز در نزد این دو بزرگوار همان دید گاه ملاصدرااست در این باب ، به این معنا است که اول صورت معقوله پیدا می‌شود و این صورت معقوله هم عقل بالفعل و هم معقول بالفعل و هم عاقل بالفعل است.اما تعریف علم در دین اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام، با تعریفی که در بین مکاتب مختلف و عموم مردم رایج است، متفاوت است. درمکتب اهل بیت ، حقیقت علم نورى است که در پرتو آن، انسان جهان را آنگونه که هست مى‏بیند و جایگاه خود را در هستى مى‏یابد. نور علم مراتبى دارد که بالاترین آن نه تنها انسان را با راه تکامل خود آشنا مى‏کند بلکه او را در این مسیر حرکت مى‏دهد.و به مقصد اعلاى انسانیّت مى‏رساند . قرآن کریم با صراحت از این نور سخن مى‏گوید: «آیا کسى که مرده دل بود و زنده‏اش کردیم و براى او نورى پدید آوردیم، تا در پرتو آن در میان مردم برود، چون کسى است که گویى گرفتار در تاریکیهاست و از آن بیرون آمدنى نیست؟»
فرضیه تعاون بین علم و دین
نویسنده:
محمد شمص
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه از یک مقدمه و خاتمه و از چهار فصل تشکیل شده است : در مقدمه به اهمیت موضوع و روش تحقیق اشاره کرده‌ایم، آنگاه در فصل اول به مساله ماهیت دین می‌پردازیم و در آن به بحث پیرامون معنای لغوی و اصطلاحی غربی و اسلامی دین و نیز مسائل و مشکلات و نارسائیهایی که در تعریف به آن برمی‌خوریم، می‌پردازیم. و در پایان ذکر می‌نمائیم که مراد ما از دین در این رساله چه می‌باشد. اما فصل دوم به بحث پیرامون ماهیت علم می‌پردازد که در این فصل ما به بحث پیرامون معانی علم و تعاریف و تقسیمات و انواع آن و تمایزات علوم و نیز بعضی ویژگیها و نارسائیهایی که روش علمی بدانها برمی‌خورد، می‌پردازیم، و آنگاه ذکر می‌کنیم که مراد ما از علم در این پایان‌نامه چیست . فصل سوم که خود از سه گفتار تشکیل می‌شود: -1 گفتار اول: این گفتار نسبتهای ممکن بین علم و دین را مطرح می‌نماید که عبارتند از: -1 اتحاد -2 تغایر -3 تداخل -2 گفتار دوم: به بحث پیرامون مبادی عمومی معرفتی این نسبتها می‌پردازد. که عبارتند از: -1 انتظارات ما از دین -2 انگاره و تصور ما از علم -3 زبان وحی و علم -3 گفتار سوم: این گفتار مبانی معرفتی خاص مربوط به این نسبتها را در نزد غریبان و مسلمانان بررسی می‌نماید. فصل چهار: که خود از سه گفتار تشکیل می‌شود: گفتار اول: بعد از بیان خلاصه‌ای از سیر تاریخی در جهت ارتباط و پیوستگی بین علم و دین به تفصیل پیرامون معانی همکاری علم و دین و ابعاد آن بحث کرده‌ایم که عبارتند از: -1 دین به علم جهت می‌دهد -2 تاثیر و تاثر متقابل -3 دین راه هدایت است -4 علوم جدید ریشه در دین دارند -5 الهیات طبیعی -6 الهیات لیبرال -7 الهیات طبیعت -8 علم و دین مکمل هم هستند. گفتار دوم: در این گفتار ما به ذکر بعضی از مصادیق هماهنگی بین علوم جدید و دین اسلامی پرداخته‌ایم. گفتار سوم: در این گفتار به بحث پیرامون تعارض و انواع آن و بعضی از اموری که توهم تعارض علم و دین را به وجود می‌آورند می‌پردازیم. اما در خاتمه: اشاره داشته‌ایم که علم سبب داشتن دختری (ناباب) به نام تکنولوژی معجزه نخواهد کرد و نکته دیگر که دین اساس فطرت است .
امامت و خلافت از منظر نهج البلاغه با تاکید بر نقد شبهات
نویسنده:
معصومه دولت ابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جایگاه ویژه امامت و خلافت به لحاظ اهمیت آن در راهبری اجتماعی، هدایت‌گری معنوی و وحدت جامعه و نیز نقش محوری آن- به لحاظ تئوریک- در مسایل تفسیری و روایی، کلامی و تحلیلی، فقهی، عرفانی، تاریخی و سیاسی بر کسی پوشیده نیست. این آموزه از دیرباز مورد توجه دانشمندان با مشرب‌های گوناگون همراه با نقد و نظر بوده است.هدف از این تحقیق، اولا کشف رابطه معنایی امامت و خلافت در نهج البلاغه، ثانیا ارائه جایگاه امامت ائمه شیعه علیهم السلام در نهج البلاغه با رویکرد روایی همراه تحلیل‌های عقلی و نقلی است. ثالثا تحقق بخشی اصالت امامت در ضرورت وجود امام، نص بر آن، علم و عصمت امام ازنهج البلاغه و سایر منابع اصیل می‌باشد. رابعا گردآوری شبهات، ناظر به نهج البلاغه از منابع قدیم و جدید، و سپس نقد و ارزیابی و ارائه پاسخ‌های مستدل و منطقی به آنهاست. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات بر اساس فیش‌‌برداری کتابخانه‌ای و جمع‌آوری اطلاعات از منابع و اسناد دست اول، و همچنین استفاده از لوح‌های فشرده و نرم‌افزارهای تخصصی در این زمینه و نیز مراجعه به پایگاه‌ها و سایت‌های موافق و مخالف در موضوع بحث بود. امامت و خلافت هرچند در لغت متفاوتند اما هر دو بر یک واقعیت دلالت دارند. و دو عنوان منطبق بر یک مصداق‌اند. در متن برآمده از نهج‌البلاغه، امامت رکن رکین دین و از اصول و ضروری مذهب تشیع به شمار آمده است. و با توحید و معاد پیوند معنادار و منطقی دارد. ضرورت هدایت تکوینی و مرجعیت دینی و احیا و پاسداری از سنت نبوی ایجاب می‌کند زمین هیچگاه از وجود حجت خدا و خلیفه الهی بر مردم خالی نباشد که واسطه فیوضات ربوبی بر بندگان فراهم آورد. در اندیشه علوی، امامت و خلافت مقام وراثت، وصایت و اصطفای الهی است که امام را به سلسله انبیا و اوصیا متصل می‌کند و برخاسته از انتصاب الهی و حق امام علی(ع) و فرزندان آن حضرت است. این احقیت از حکمت حق تعالی و سپس از کمالات ذاتی نشات می‌گیرد که مهمترین آنها علم خاص و ملکه عصمت امام است. امام‌علی(ع) در اثبات حقانیت خود به جانشینی پس از رسول‌خدا(ص) به نص و نصب، شایستگی‌ها و فضائل خود استناد فرمودند. از سوی دیگر انتقادها از همان ظهور اولیه یعنی رحلت پیامبر اعظم(ص) و نادیده انگاشتن اصل جانشینی امام علی(ع) در جریان سقیفه از طرف مخالفان مطرح شد که امروزه در بعضی سایت‌ها و در آثار نوشتاری و گفتاری، بعضی روشنفکران شبهات در شکلی جدید احیا و تبلیغ می‌شود. حال آن که امامت بر سه پایه اصلی نصب ونص، علم خاص و ملکه عصمت مبتنی است و شبهات تردیدها در هر سه حوزه قابل ابطال است.
انسان و ویژگی‌های او از دیدگاه عین‌القضات و ملاصدرا
نویسنده:
ناهید نجف‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به یقین انسان و صفات و افعال او یکی از مهم ترین مسائلی است که در تاریخ فرهنگ و هنر تمام جوامع انسانی وجود داشته است. در تفکر عرفانی و همچنین در اندیشه فلسفی مسئله ای را نمی توان یافت که با «انسان» و «نفس انسانی» بدون ارتباط باشد. از دیدگاه عین القضات شناخت انسان، به عنوان موجودی که حق تعالی طبیعت او را به نور خویش سرشته است، برای افراد عادی میسر نیست و امکان شناخت این انسان ها تنها برای خود این طایفه ممکن است و انسان های عادی از ایشان جز ظاهری نمی بینند و به باور ملاصدرا انسان در ذات و صفات و افعال، مثال حق تعالی است و از آنجا که شناخت حقیقت واجب تعالی جز برای واجب ممکن و میسر نیست، برای به دست آوردن شناختی از انسان باید به درک شهودی و فنای عرفانی در حق تعالی رسید تا وجود تاریک آدمی نورانی شده و با خداوند متحد گردد. ملاصدرا گرچه در مباحث مربوط به انسان از عارفانی مانند عین القضات همدانی و نیز ابن عربی تأثیر پذیرفته است؛ اما مبانی فلسفی وی از جمله حرکت جوهری موجبِ تفاوت هایی اساسی در بحث از ویژگی های انسان میان وی و عین القضات شده است.
بررسی تطبیقی علم و دین از دیدگاه غزالی و ابن رشد
نویسنده:
صدیقه نصیری فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث مربوط به علم و دین از عمده ترین موضوعاتی هستند که امروزه مورد کنکاش و بررسی جدی محققان و اندیشمندان این حوزه قرار دارند. از جمله افرادی کهمباحث دینی و علمی آنها در این زمینه همواره مورد توجه قرار گرفته، دو شخصیت بزرگ تاریخ فلسفه اسلام یعنی غزالی و ابن رشد است. غزالی با توجه به سلوک فکری گوناگونی که داشته،به نوعی به تعارض میان علم و دین عقیده دارد و اقدام به تقسیم و رتبه بندی آنهامی کند.ابن رشد گاهأ در جهت اندیشه های غزالی پیش می رود و با او هم صدا می گردد و در پاره ای از مسائل به صورت جدی به رد و انکار اندیشه های غزالی در باب علم و دین می پردازد.غزالی با نگرش عرفانی و فلسفی خود تلاش می کند به نحویارتباطیبین علم و دین برقرار نماید و به همین جهت به استدلالهای شرعی و دینی می پردازد. ابن رشد نیز که طریق فلسفه محض را روش کار خود قرار می دهد با توسل به قرآن و شریعت دینی به گونه ای دیگر ارتباط علم و دین را مطرح می کند. هر چند هر دوی آنها بر این عقیده اند کهدین مجموع? معارف وحیانی است که مشتمل بر اعتقادات و احکام عملی بوده و برای هدایت انسانها و تکامل روحی آنان، از طرف خداوند بر انبیای پیشین و پیامبر اسلام نازل شده و در کتاب و سنت اظهار گردیده است.بطور کلی می توان گفت کهاین دو فیلسوف بزرگ همچون بسیاری از فلاسفه اسلامیبرای یافتن راهی برای تعالی بشر به دین متوسل شده اند؛ و تصدیق می کنند که کمال نفس در علم است و آشنایی با علومی که مربوط به صنع خداست باعث شناخت خداوند می شود.ما در این پایان نامه کوشیده ایم با استفاده از محوریت مباحث مطرح شده در باب علم ودین در اندیشه ابوحامدغزالی و نیز ابن رشد به تشریح و تبیین افکار و عقاید آنها پرداخته و با طرح این سوال که چه تشابهات و تفاوتهایی میان آراء فلسفی این دو فیلسوف بزرگ اسلام در این رابطه وجود دارد و اینکه این تشابهات و بویژه تفاوتها از کجا ناشی می شوند، به نتایج در خوری دست پیدا کنیم و توضیح دهیم که بیشترین شباهتها و اختلافات در سه محور نحوه اثبات وجود خدا، علم خدا و یکی یا عدم یکی بودن ذات و صفات خدا است
بررسی تطبیقی رابطه علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
زینب شفوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه علم و دین از مسائل کلامی جدید است و همواره از سوی دانشمندان و علماء مورد بحث بوده است اینکه آیا بین علم ودین رابطه ای هست یا خیر و اگر باشد چه نوع رابطه ایست؟آیا این دو مقوله باهم متعارضند یا نسبت بین آنها تباین یا تعاضد است؟و یا با یکدیگر در تعامل هستند؟نزدشهیدمطهری علم و دین نه تنها با یکدیگر تضادی ندارند بلکه مکمل و متمم یکدیگرند بدیهی است که هیچکدام نمی توانندجانشین یکدیگرشوند تجربه های تاریخی نشان داده جدائی علم از دین خسارت های جبران ناپذیری به بار آورده است دین را باید در پرتو علم شناخت و دین در روشنائی علم از خرافات دور می ماند با دور افتادن علم از دین,دین به جمود,تعصب کور و راه به جائی نبردن تبدیل میشود.و علم بدون دین نیز مانند چراغی است در نیمه شب در دست دزد برای گزیده تر بردن کالا.نزدآیت الله جوادی آملی:نزاع علم و دین محصول تصوری ناصواب از نسبت علم و دین است و بر این اندیشه استوار است که علم نقطه مقابل دین است و می تواند آنچه را که دین می گوید نفی نماید,یا اموری وجود دارد که علم آن را اثبات و دین آن را انکار می کند اما باید دانست علم یا عقل در برابر نقل است و نه در برابر دین و خارج از قلمرو معرفت دینی بنابراین سخن از علم و دین و ترجیح یکی بر دیگری به میان نخواهد آمد.. استاد جوادی آملی با رد ادعای سکولار بودن دانش، تمام علوم را از حیث اینکه یا نقل خداوند و یا فعل خداوند را بررسی می کنند دینی می‏دانند واین شبهه‌ که اگر علم، دینی باشد وقتی خطایی پیدا شد این خطا به دین برمی‌گردد، پاسخ می‎دهند که علم خطا نمی‌کند بلکه این عالم است که خطا می‌کند.
بررسی تطبیقی ارتباط دین با عقل و علم (از نقطه نظر مطالعه تطبیقی نظریات ایان باربور و جوادی آملی)
نویسنده:
حسین جورسرا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله ارتباط دین با عقل و علم جزء دغدغه‌های اصلی باربور و جوادی آملی در غرب و شرق عالم و با دو جامعه دینی متفاوت می‌باشد. جوادی آملی با پایه قرار دادن دین، علم و عقل را در درون دایره دینی قرار داده و تعارض بین دین و علم و عقل را موجه ندانسته و تعارض آن دو را با نقل می‌داند و راه‌ حل‌های خوبی هم ارائه می‌دهد اما باربور با پایه قرار دادن علم و پیش فرض جدایی دین با علم به دنبال نظریه‌ی گفتگو میان آن دو است و دغدغه‌ی این را دارد که دین همانند علم ساختار و مدل مشخصی دارد و می‌تواند به عنوان منبع معرفت و روش زندگی قرار گیرد اما جوادی آملی دغدغه‌ی تأکید بر عقل در دایره دینی را دارد. هر دو متفکر محدودیت علوم تجربی را مطرح می‌نماید. در تطبیق نظریات این دو متفکر در حوزه نگاه کلان و فلسفی به این سه مقوله و بحث قلمرو دین کمک شایانی از جوادی آملی می‌توان گرفت و در مسأله علم و ساختارها و روش‌های آن و در نقد نقل‌های دینی و طرح معیارهای ارزیابی آنها از باربور کمک شایانی می‌توان گرفت.دراین رساله ابتدا به دنبال ادبیات تاریخی این مساله وبد توصیف نظریات این دو متفکر وسپس طرح شباهتها وتفاوتها وهمچنین با نگاهی تطبیقی به دنبال درک بهتر این مساله میباشیم.
زمین از منظر قرآن و روایات
نویسنده:
زهرا لازری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم، معجزه جاویدان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، کتاب انسان سازی است که تمامی مطالب آن در جهت رشد، تعالی، تربیت و تکامل اوست. در تعقیب هدف های هدایتی و به منظور نشان دادن آثار قدرت پروردگار متعال، یک سلسله آیات قرآنی اشاراتی گذرا به مسایل علمی و اسرار وجود و کائنات و هستی دارد که نشان از اعجاز علمی قرآن است؛ مسائل علمی که قرآن به آن ها اشاره نموده، اموری هستند که مردم جهان معاصر نزول، و قرن های پس از آن، از تفسیر آن ها اطلاعی نداشتند، بنابراین به نحوی آن ها را تأویل و توجیه می کردند. ولی امروزه با پیشرفت علم و دانش بشری، اعجاز قرآن از نظر آیات مربوط به علوم تجربی همانند سایر ابعاد اعجاز این کتاب الهی، از قبیل فصاحت، بلاغت، محتوا، اخبار غیبی و ... محرز شده است.به این ترتیب عظمت قرآن برای دانشمندان بیشتر آشکار گردیده که چگونه در 1400 سال پیش، قرآن از این امور یاد نموده که هنوز هم بشر امروزی در مواردی، درکی از مسایل علمی قرآن ندارد و شاید هزاران سال لازم است بگذرد تا نکات دقیق علمی قرآن شناسایی شود.معجزه قرآن در اینجا دقیقاً این است که برای هر عقلی، به اندازه حجم آن یعنی به همان مقدار که وی را ارضاء نماید، می بخشد. به همین جهت می بینیم که مردم کم سواد فاقد دانش، در قرآن گم شده ی خود را می یابند، انسان های متوسط و اندک مایه نیز مفاهیمی را در قرآن توانند یافت که ارضایشان نماید، افراد متبحر و متخصص در علوم مختلف نیز اعجاز قرآن را آن گونه در می یابند که با حیرت و اعجاب تمام در برابر آن درنگ می کنند. آنچه اعجاز علمی قرآن را از دیگر انواع اعجازی آن متمایز می سازد، اهمیت بیشتر این مبحث نسبت به دیگر وجوه اعجازی قرآن نیست بلکه اهمیت و جاذبه ی پیام و اعجاز روحی و انسانی قرآن که در طول قرن ها امت اسلامی را به سوی خود کشانده است پیوسته بیشتر از دیگر ابعاد آن بوده و خواهد بود. پس در واقع تمایز اعجاز علمی قرآن با دیگر ابعاد اعجازی آن در مصداقیت علوم تجربی است؛ مصداقیتی که نزد بعضی در مقایسه با دیگر میادین معرفت بشری تا مرز مطلقیت جلو رفته است. این مصداقیت بر این پایه استوار است که علم تجربی توانسته است در قله ی هرم معرفتی عصر ما قرار گرفته و در هر آنچه صحیح یا در نهایت خطا آلوده می باشد، جامعه مرجعیت را بر تن کند.پرداختن قرآن به علوم تجربی و طبیعی می تواند بهترین مشوّق و انگیزه برای مسلمانان باشد تا مسیر پژوهش های علمی را پی گرفته و به پیشرفت معرفتی و علمی دست یابند و بزرگترین چالش دنیای اسلام را که همانا عقب ماندگی در عرصه‌ی علوم است درمان کنند. چنانکه این عامل نقش خود را در عصر اولیه طلایی اسلام که مسمانان هم از فهم و هم در عمل به قرآن نزدیک‌تر بودند به درستی ایفا کرد.توجه به اسرار آفرینش و قوانین جاذبه های فضایی و کیهانی زمینه آن است که بشر از تردید و غفلت نسبت به امکان و تحقق رستاخیز و پاسخگویی در برابر پروردگار بیرون آید و به مرحله یقین دست یابد. بنابراین انسان برای رسیدن به یقین و معرفت راسخ دینی، باید از گذرگاه کیهان‌شناسی عبور کند.آنچه که باعث شد این موضوع را انتخاب کنم علاقه به موضوع و سوالاتی بود که در مورد اعجاز علمی برایم مطرح بود. وقتی وارد حیطه اعجاز علمی قرآن شدم با دیدگاه های متفاوتی روبرو شدم و اینکه هر کدام از صاحب‌نظران به بیان ادله ای مبنی بر صحت دیدگاه خود پرداخته اند.لذا با توجه به اینکه قرآن کتاب جامع هدایت است تصمیم گرفتم برای مشخص شدن وجود و یا عدم اعجاز علمی در قرآن به پژوهش در این مورد بپردازم.
نقد و بررسی نظریه علم دینی در فرهنگستان علوم اسلامی
نویسنده:
حمید بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث علم دینی از مباحث مهم عصر ماست. از عمر این بحث چند دهه بیشتر نمی‌گذرد، اما در کشورهای اسلامی به بحث روز تبدیل شده است. بزرگانی همچون شهید صدر و شهید مطهری مباحثی در این‌باره مطرح کرده بودند، ولی در دهه‌ی اخیر به صورت جدی در میان اندیشمندان اسلامی و مراکز علمی به صورت یک مسئله حیاتی ظهور کرده است. از جمله این مراکز فرهنگستان علوم اسلامی است. این آکادمی توسط مرحوم سید منیر الدین حسینی هاشمی تأسیس گردید و با همت برخی از شاگردانش، همچون حجت الاسلام و المسلمین میرباقری توسعه یافت.رساله حاضر در پی آن است تا با تبیین مبانی علم دینی از منظر فرهنگستان، ارزیابی منصفانه‌ای از آن ارائه دهد. این تبیین و ارزیابی در سه فصل صورت گرفته است. در فصل اول، ابتدا، ضرورت و مراحل دست‌یابی به علم دینی از منظر فرهنگستان بیان شده و سپس مبانی فلسفی، کلامی و فقهیِ علم دینی تبیین گشته است. در فصل دوم، علم دینی از منظر جامعه شناسی، روش شناسی و معرفت شناسی تقریر شده و در فصل سوم به این دیدگاه مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. در این رساله با تأکید بر نقاط قوت این دیدگاه، دو نکته مورد دقت قرار می‌گیرد، اول اینکه، این دیدگاه باید تکمیل گردد و بیشتر و بهتر در معرض مجامع علمی قرار گیرد و دوم، اظها نظر نهایی در مورد آن زمانی صورت می‌گیرد که در عمل موفق باشد.
وجود ذهنی از دیدگاه فلاسفه و متکلمین
نویسنده:
فرشته فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مطرح شده در فلسفه اسلامی،بحث وجود‌ذهنی می‌باشد. این مبحث ربط وثیقی با مباحث عمده معرفت‌شناسی دارد.عنوان این رساله اثبات وجود ذهنی از دیدگاه فلاسفه و متکلمین می‌باشد.این رساله آراء متفاوتی را که در این زمینه وجود دارد، تبیین و نقد نموده و دیدگاه ملا صدرا را تقویت می‌نماید.پس از بررسی در این رساله به این نتیجه رهنمون می‌شویم که در بحث چیستی وجودذهنی، با توجه به وجود ماهیات اشیاء و ویژگی‌های آنها در ساحت ذهن و عدم آنها در خارج از ذهن، حکم به تحقق وجود‌ذهنی می-شود. در بحث کاشفیت وجود‌ذهنی نیز می‌توان با توجه به باور فلاسفه اسلامی به عقل فعال و مبادی عقلیه و ارتباط نفس با آنها، واقع‌نمایی و کاشفیت وجود‌ذهنی را اثبات نمود.
  • تعداد رکورد ها : 72