جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 77
ملاصدرا و شناخت هستی؛ راهی نو در پاسخ به پرسش بنیادین هایدگر
نویسنده:
زهیر انصاریان، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان اسلامی، فلسفه را علم به وجود دانسته و پرسش محورین آن را پرسش از وجود معرفی می کنند. در این میان، صدرالمتالهین با نگاه ویژه ای به مساله وجود نگریست و آن را بنیاد فلسفه خود قرار داد. اما این مساله، در مغرب زمین روی به فراموشی نهاد و از صحنه فلسفه کنار رفت یا دست خوش تفسیرهای نادرست قرار گرفت و عملا کارایی معرفتی خود را از دست داد. این پرسش، بار دیگر در سده اخیر توسط هایدگر، به عنوان بنیادی ترین پرسش فلسفی مطرح گردید. با بررسی آثار این دو فیلسوف، می توان دریافت که با وجود تفاوت های اساسی، هر دوی آنها با گذر از موجود به وجود؛ و همچنین با گذر از مفهوم وجود به حقیقت عینی وجود، راه خود را از فلسفه های رایج جدا کرده و مسیری نو پیموده اند. تمایز اساسی این دو دیدگاه را باید در این نکته جست و جو نمود که هایدگر معتقد است برخی از احکام مفهوم وجود، زمینه را برای پیش داوری فیلسوفان گذشته در باب شناخت وجود فراهم آورده و رهزن از پاسخ صحیح به پرسش هستی شده است. او بر این باور است که این مفهوم، راه به شناخت وجود نمی برد و تنها راه علم به وجود، واکاوی پدیدارشناسانه وجود است. اما ملاصدرا، در عین گذر از مفهوم وجود به حقیقت وجود، برای این مفهوم ارزش معرفتی قائل است و آن را روزنی برای علم به وجود تلقی می کند، و در عین حال، نقد های هایدگر به فیلسوفان گذشته، بر او وارد نیست.
صفحات :
از صفحه 23 تا 50
سوژه و جهان در ویتگنشتاین و هایدگر [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
Shatil, Sharon
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ویتگنشتاین و هایدگر هر دو ادعا می‌کنند که گزاره‌ها، موقعیت‌ها و کنش‌ها فقط در یک دیدگاه اساساً درگیر معنا دارند. مفهوم «درگیری» اساساً به اهداف ارجاع می دهد، به طرح ها کمک می کند، بر خلاف نگرش نظری، که فقط به ویژگی های اشیایی اشاره می کند که یا قابل درک هستند یا به طور علّی به چیزهای قابل درک مرتبط هستند. دیدگاه آنها با مفهوم سنتی معنا در تضاد است، و آنها به مشکلات مختلفی در رابطه با آن اشاره می‌کنند که به عقیده من، در فلسفه تحلیلی پسا ویتگنشتاینی حل نشده است. هر دو متفکر موافقند که معنادار بودن درگیری به این معناست که به دلایلی صریحاً برای عاملی که آن را انجام می دهد، مورد تقاضا باشد. هایدگر استدلال می‌کند که برای امکان‌پذیر شدن این امر، باید کلیتی از دخالت‌های ممکن، که او آن را «جهان» می‌نامد، پیش‌فرض کرد. با این حال، چنین جهانی فقط برای موضوعی می تواند وجود داشته باشد که اساساً بر اساس این کلیت درگیر پروژه ای است. من استدلال می‌کنم که ویتگنشتاین با این دیدگاه موافق است، آن‌گونه که در ضد دکارت‌گرایی درک او از معنا و ذهن نشان داده شده است. من نتیجه می‌گیرم که محل توافق بین ویتگنشتاین و هایدگر برداشت آنها از انسان است که اساساً دارای آزادی هستند که در هر عمل معنادار مورد استناد قرار گیرند. این آزادی موضوع، جهان و رابطه اساسی بین آنها را خلاصه می کند. این آزادی به منزله امکان ورود (و خروج) به هر عمل معناداری مربوط به یک موقعیت است. این یک نتیجه ضروری از دلایل صراحتا خواستار برای ورود به یک مشارکت معنادار است. آنچه ویتگنشتاین و هایدگر موفق به نشان دادن آن می شوند محدودیت نگرش نظری است - ناتوانی ذاتی آن در توضیح معنا و ساختارهای الزاماً مرتبط با آن: سوژه درگیر، و کلیت درگیری معنادار احتمالی با موجودیت ها. این امر برخی از پیش فرض های متافیزیکی و هستی شناسانه و تلاش های علمی برای توضیح زبان، ذهن و رفتار انسان را مورد انتقاد قرار می دهد.
هایدگر: زندگی او و فلسفه اش [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Alain Badiou; Barbara Cassin; Susan Spitzer; Kenneth Reinhard
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: مارتین هایدگر یک نازی معمولی و از اعضای وفادار خرده بورژوازی استانی بود. او همچنین متفکر اصلی سنت قاره‌ای و یکی از مهم‌ترین فیلسوفان قرن بیستم بود. چگونه باید این زندگی دوگانه را معنا کنیم؟ آیا باید تداعی‌های داخلی و سیاسی هایدگر را در درک خود از اندیشه او لحاظ کنیم، یا باید مستقل از سیاست منفور با کار فکری او رفتار کنیم؟ چگونه هر متفکری امور پیش پا افتاده را با ایده آل و یا پیگیری تحقیق فلسفی با الزامات مشارکت مدنی آشتی می دهد؟ در هایدگر، آلن بدیو و باربارا کاسین خود را در مکاتبات فیلسوف با همسرش الفرید غرق می‌کنند تا به این پرسش‌ها پاسخ دهند، زیرا با هایدگر و همه متفکرانی که در برابر سیاست‌های زمانه‌شان آسیب‌پذیر هستند، ارتباط دارند. آنها بر رابطه عذاب‌آور هایدگر با همسرش، با هانا آرنت، و زنان متعدد دیگر تمرکز می‌کنند و سطحی غیرعادی از صمیمیت را به دنیای شخصی و فکری او می‌آورند.
ساحت عرفانی در اندیشه هایدگر
نویسنده:
علمی قربان
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
یکی از ماندگارترین پرسش های مطرح در اندیشه هایدگر که بحث و مناقشه میان متکلمان فیلسوفان را دامن زده است، پرسش از ساحت عرفانی آرای اوست. کسانی که به بررسی وجوه شباهت تفکر هایدگر با اندیشه های عرفانی پرداخته اند، وجود عناصر عرفانی در اندیشه او را پذیرفته و بین اندیشه های او و اکهارت شباهت های اساسی یافته اند. بسیاری از آنها با ارایه تفسیری دقیقا الهیاتی و عرفانی از هایدگر، "هستی" را با خدا یکی گرفته اند. در این پژوهش برآنیم که می توان از رهگذر بررسی موشکافانه اندیشه های هایدگر، به درونمایه های عرفانی اندیشه او در باب انسان، جهان و هستی پی برد. او عارف نیست و از تجربه عرفانی دم نمی زند، اما خویشاوندی با ادبیات عرفانی بر تارک باورهای او هویداست و می توان دست کم یک شباهت ساختاری را میان نوشته ها و آثار هایدگر و عارفان، به ویژه اکهارت باز یافت.
صفحات :
از صفحه 129 تا 148
شرحی بر رهیافت و روش پدیدارشناسی و نتایج آن در علوم سیاسی
نویسنده:
آقاجری جواد, صحرایی علیرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 1 تا 27
نقد و توسعه دلالت های تربیتی در- جهان- هستن از نظر هایدگر
نویسنده:
رزیتا ابوترابی، طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی، بختیار شعبانی ورکی، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش، نقد و بررسی دلالت‌های تربیتی در- جهان- هستن از دیدگاه‌ هایدگر می‌باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش فلسفی بهره گرفته شد. بدین ترتیب، نخست به در- هستن و جهانیت جهان از منظر هایدگر پرداخته شد، سپس ابزار و نحوه‌ دسترسی به این جهان و اشیاء و دلالت‌های تربیتی آن مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، به منظور پرداختن به خودی که با در- جهان- هستن بنا می‌شود، مکان‌مندی و تاریخ‌مندی دازاین و داسمن مورد مداقه قرار گرفت. در پایان ضمن ترسیم الگوی تعلیم و تربیت از منظر هایدگر و نقد دیدگاه‌های او، امکان گفتگوی دین و تفکر او بررسی شد و الگوی مینوی تعلیم و تربیت ارائه شد. در این الگو خداوند مبدأ، آفریننده و کارگردان جهان و دازاینِ تاریخ‌مند است و خداوند به واسطه‌ رسولان خود در برهه‌های زمانی مختلف، هنجارهای حاکم بر جوامع بشری را تغییر داده است. غایت تعلیم و تربیت در این دیدگاه نیز دازاین اصیلی است که رو به سوی پروردگار دارد و علاوه بر بررسی مدام افکار، اعمال و رفتارهای خویش که سبب اصلاح آن‌ها و حرکت رو به جلوی جامعه‌ خویش است، در برابر کارگردان صحنه نیز مسئول و پاسخگو می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 94
خوانش هایدگر از ثنویت دکارتی (سوژه-ابژه) و تأثیر آن بر هرمنوتیک فلسفی گادامر
نویسنده:
عبدالله محیسن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ثنویتِ دکارتی و خوانشِ مارتین هایدگر، فیلسوفِ معاصر آلمانی از آن است. خوانشی که تأثیری عمیق بر هرمنوتیکِ فلسفی شاگردش، هانس گئورگ گادامر داشت. ثنویتی که بر اساس تعریف جواهرِ جسم و نفس در فلسفه ی دکارت برجسته شد و بعد از وی تا زمانه ی هایدگر، برای بسیاری از فیلسوفان مسئله شد. تا آنجا که در نگاه هایدگر منجر به بی خانمانی و از کف نهادنِ جهان به عنوانِ یک مقوّمِ وجودی برای انسان شد. هایدگر می کوشد تا با تقدم قائل شدن هستی شناسی بر هر نوع معرفت شناسی، از آغاز چنین وضعیتی را منتفی و منحل اعلام کند. او دغدغه ی معنای هستی دارد و ثنویت دکارتی را در ادامه ی غفلت از هستی، تفسیر می کند. به عقیده ی وی با التفات بر هستی در می یابیم که انسان از آغاز در جهان است و هیچ شقاق و ثنویتی را نمی توان بین او، تن و جهانش قائل شد. در انتها این خوانش منجر به دیدگاهی می شود که در هرمنوتیکِ فلسفیِ گادامر و در فهم و تفسیرِ انسانی متبلور می شود. گادامر نیز به تبعِ استادش در صددِ آن است تا فهم را چیزی از جنسِ هستی بداند که همسانِ آن مقدم بر هر روشی ذهنی است. این پژوهش در واقع شرح و بسطِ وضعیتِ یاد شده است.واژگان کلیدی: دکارت، ثنویت، کوجیتو، سوژه، ابژه، هایدگر، هستی، دازاین، جهان، گادامر، هرمنوتیک، فهم، تفسیر.
نسبت هستی و زبان در تفکر هیدگر
نویسنده:
مریم طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این رساله بررسی مسئله نسبت زبان و وجود نزد هیدگر و همچنین راه حلی است که او از این طریق برای مسئله اصلی خود که شناخت هستی است میجوید. هدف هیدگر تاسیس هستی شناسی بنیادین است در مقابل هستی شناسی متافیزیک. به اعتقاد هیدگر در هستی شناسی متافیزیک به موجود توجه شده و وجود در حجاب فرورفته است و اکنون او میخواهد وجود بماهو وجود را موضوع تفکر خود قرار دهد. در این مسیر او هرچه از متافیزیک دورتر میشود به همان میزان زبان او نیز متحول میگردد. در مسیر اندیشیدن به هستی کم کم به نسبتی وثیق بین اندیشه، هستی و زبان نائل میشود. به این ترتیب در تفکر معاصر، هیدگر راه جدیدی برای تامل درباره زبان گشوده، همچنان که هستی شناسی جدیدی تاسیس کرده است.
زبان در تفکر هیدگر
نویسنده:
مرضیه پیراوی ونک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
زبان در فلسفه گادامر
نویسنده:
شکوفه کلانتری قزوینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن نمایاندن خطوط اصلی اندیشه های هانس-گئورگ گادامردر باب زبان و نقش و اهمیّت آن در هرمنوتیک فلسفی وی، به مقایسه ی آراءِ گادامر با ویتگنشتاین متأخّر نیز پرداخته شود. در عین حال نمی توان از تأثیر هایدگر بر گادامر نیزچشم پوشید. فلاسفه در سنّت های مختلف فلسفی بارها به بحث زبان پرداخته اند،اماگادامر طرحی نودرانداخت. گادامر بنیان هستی شناسی را در زبان می داند.از نظر وی میان زبان و فهم رابطه ای عمیق حاکم است، به گونه ای که اگر زبانی نباشد فهمی رخ نمی دهد و از آنجا که هرمنوتیک دانش تفسیر متن است،تنها پیش فهم موجودبرای هرمنوتیک،زبان است. آراء او درخصوص زبان با آراءِ فلاسفه تحلیلی که رویکردشان به زبان تنها معطوف به جنبه های ظاهری و گزاره ای زبان است در تضاداست. علی رغم این تفاوت های بسیار، نقاطاشتراک قابل توجّهی در آراء گادامر با آراء ویتگنشتاین متأخّر به چشم می خورد، تا آنجا که حتّی خود گادامر نیز به این تشابهات اشاره کرده است.آراء گادامر در هرمنوتیک فلسفی و نقش زبان در تاریخمندی فهم آدمی را تا حدّ زیادی می توان متأثر از آراء هایدگر دانست. اما به حق گادامر کوششی بس وسیع تر وعمیق تر ازهایدگر در این زمینه انجام داده است. هایدگرمی گوید:«زبان خانه هستی است».اما گادامر اهمیّت زبان را تا بدان پایه می رساند که می گوید:«هستی ایی که فهمیده می شود زبان است». لذا ضرورت بررسی آراء گادامر در سایه ی هرمنوتیک هایدگر رخ می نماید.
  • تعداد رکورد ها : 77