جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 40
بررسی تطبیقی نبوت از دیدگاه فارابی و اسپینوزا
نویسنده:
کبری محمدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باور به نبوت، بعد از اعتقاد به خداوند، مهم‌ترین تکیه‌گاه عقیدتی ادیان ابراهیمی است. از نظر فارابی و اسپینوزا نبوت و وحی حقایقی هستند که از عالم غیب به بشریت افاضه شده و برای اقناع و هدایت و به سعادت رساندن عامه مردم ضروری‌اند؛ زیرا عامه مردم مستعد خیال‌اند و توانایی درک عقلی و فلسفی بسیاری از مسائل را ندارند. کمال تخیل، مهم‌ترین ویژگی انبیاست وزبانِ آن؛ یعنی ‌تمثیل، استعاره و خطابه ‌برای توده‌ها مناسب‌تراست. از طرفی تعلیمات اخلاقی پیامبران موافق عقل سلیم است و از این ‌رو وحی و عقل(دین‌و‌فلسفه) متعارض یکدیگر نیستند. در نظر فارابی نبوت انبیا ناشی از کمال تعقل و تخیل آنان است، بنابراین انبیا هم فیلسوفند و هم نبی. انبیا، هم از راه قوه ناطقه و هم از راه قوه متخیله با مجاری فیض الهی در ارتباط هستند. از نظر اسپینوزا نیز نبوت یا وحی، معرفتی است که خداوند بر انسان نازل کرده‌است. در نبوت، حقیقت در قالب زبانی تخیلی در‌آمده‌است و از این‌ رو کارکرد نبوت مربوط به تخیل است. پیامبران از جهت داشتن قوه خیال شبیه قانونگذاران وسیاست‌مداران هستند. اسپینوزا انبیا را فیلسوف بشمار نمی‌آورد، یعنی انکار می‌کند که آنان واجد توانایی‌های عقلی برجسته‌ای باشند. بنابراین در نظر وی، کتب آسمانی تورات وانجیل را نمی‌توان متونی فلسفی قلمداد کرد. در نظر اسپینوزا انبیا نسبت به همه‌ چیز علم نداشتند، آنها بی‌تردید بشر بودند، با تمامی ویژگی‌ها و لوازم بشریت. و از این حیث علم و آگاهی آنها نسبت به مباحث نظری، حدود و ثغوری داشته‌است. آنچه که موجب تمایز این پیامبران از مردمان معمولی می‌شود، نه برجستگی‌عقلانی آنها، بلکه نیل به مقام دریافت وحی و پاکیزگی و تقوای اخلاقی‌شان است.
روش‌شناسی در فلسفه دکارت و تاثیر آن بر فلاسفه دکارتی
نویسنده:
مینا ملیح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش فلسفی روش بررسی های دکارت در امور مورد وارسی قرار گرفته است روش های تحلیلی و شهودی ، تألیفی ، ریاضی از مهّمترین این روش ها است که دکارت به مدد آنها آراء خویش را در خصوص خود ، نفس ، خدا و جهان ارایه کرده و ما در این وارسی به تفصیل مورد بحث قرار داده ایم ، به واسطه این اندیشه ها دکارت پدر تفکر و دوره جدید به حساب می آید . در این پژوهش سعی شده سهم و نقش روش در این اندیشه ها مورد بررسی قرار گیرد.حقّ آن است که دکارت درروش های فلسفی و طریقه معرفت شناسی و چگونگی دست یابی به معرفت حقیقی راهی متفاوت از متفکران مدرسی و قرون وسطی برگزیده و بنیان گذارده است . در پژوهش حاضر سیرتکوینی آراء متفکران از جمله فیلسوفان شک گرایی که به شک گرایی ایجابی انجامید نیز مورد توجّه بوده است . انحاء چهارگانه خردگرایی در مضامین عقلانیت مستقل و اراده آزادآدمی دردوره جدید ، استقلال تعقل از حسّ و تجربه در معرفت ، تأکید بر عنصر شناختی و خردگرایانه آدمی در برابر عواطف و انگیزه های او ، و سرانجام اصالت اندیشه ، نیز در این بررسی پژوهشی مدّنظر بوده است که تماماً در تفکر دکارت اطلاق دارند.بنیان نهادن طریقه جدیدطبعاً متفکران فلسفی بعدی را متأثرساخته است وازاین رو دراین بررسی تأثیر روش واندیشه دکارت در آراء و روش کارتیزین ها نیز موردنظر قرارگرفته است.
نسبت فلسفه و دین نزد ابن رشد و اسپینوزا
نویسنده:
محمد شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فیلسوفان اسلامی به وحدت بین دین و فلسفه اعتقاد دارند. اما فلاسفه قرون وسطی مثل توماس اکویناس بین دین و فلسفه به جدایی بین آنها اعتقاد دارند و برتری را به دین می دهند.همچنین ابن رشد در رابطه بین دین و فلسفه به نظریه تاویل توسل می جوید و معتقد است فلسفه در دینامری جایز می باشد. و بین سه طبقه از مردم تفاوت می گذارد که آن همان اهل خطابه که به ظاهر دین قناعت می ورزند و دیگری اهل جدل که مقدمات مورد استفاده آنها ظنی هستند و در آخر طبقه فلاسفه است که جزء به مقدمات و استدلالات یقینی توسل نمی جویند و آنها می توانند بعضی مسائل دین را تاویل کنند و به کسی جزء خود آشکار نکنند. اما اسپینوزا در رابطه فلسفه و دین نه فلسفه را خادم الاهیات می داند و نه الاهیات را خادم فلسفه، یعنی نمی توان دین را برای عقل یا عقل را برای دین بکار برد یا تفسیر کرد زیرا دو حوزه جدا از هم هستند. زمینه مشترک فلسفه و دین نزد اسپینوزا تنها در ترغیب دین به تفکر می با شد. اسپینوزا همچنین متن دینی را فقط بواسطه ی خود آن متن تفسیر می کند.
مبانی فلسفه اخلاق اسپینوزا و مقایسه آن با فخر رازی
نویسنده:
سمیه سردار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله جبرو اختیار از مسائلی است که ذهن اندیشمندان را از دیرباز تاکنون به خود مشغول داشته است. گروهی از متفکرین اراده و اختیار در افعال ارادی انسان را پذیرفته و براین باور هستند که انسان فاعل ارادی کردارهای خود می‌باشد. اما گروهی دیگر از اندیشمندان معتقد هستند که شرایط و عوامل بیرونی و درونی وجود دارد که بر افعال انسانی تأثیر می‌گذارد. از این رو انسان فاعل تام افعال اختیاری خود نیست.فخر رازی و اسپینوزا از جمله متفکرینی هستند که هر دو قائل به جبر پیرامون افعال انسانی هستند.اسپینوزا بر اساس مبانی جهان شناختیخود قائل به نوعی وحدت وجودی می‌شود از نظر وی فقط جوهر(خدا) وجود دارد و همه چیزحالات آن جوهراست. به اعتقاد وی هر چه در عالم رخ می‌دهد از جمله اراده انسان از طریق سلسله علت و معلول به خدا می‌رسد. و بر این باور است که چون همه چیز از ذات الهی ناشی می‌شود در نتیجه انسان آزادانه نمی‌تواند فعل خاصی را اراده کند. و نیز نمی‌تواند غیر از اراده خاصی که از او صادر شده اراده دیگری را پدید آورد. از این رو در عالم هستی همه چیز حتی افعال انسانی نیز بر اساس ضرورت و علت خاص خود رخ می‌دهد.فخر رازی دارای دو دوره حیات فکری است. فخر رازی متقدم در آثار مربوط به این دوره مثل « البراهین»و « المحصل» از نظریه جبر طرفداری می‌کند. اما فخر رازی متأخر با توجه به آثار این دوره مثل « تفسیر کبیر» معتقد به راهی میانه و متعادل می‌شود و بر این باور است که پذیرفتن جبر محض و یا قائل شدن به اختیار مطلق هر دو نادرست می‌باشد. و شیوه صحیح و درست، پذیرفتن راه میانه است. اگر چه نظریه افراطی و نظریه معتدل که همان کسب است نهایتاً به جبر منجر می‌شود.اسپینوزا و فخر رازی از این جهت که هر دو نگاه جبرانگارانه به افعال انسانی دارند دارای دیدگاه مشترک هستند. اما اسپینوزا اگر سخن از جبر می‌گوید دغدغه جهان شناختی دارد و در مقابل فخر رازی چنانچه نگاه جبرانگارانه دارد به خاطر دغدغه‌های خداشناختی است.در حوزه فلسفه اخلاق نیز چون هر دو قائل به جبر هستند افعال درست از نظر ایشان یعنی آنچه مطابق با سرنوشت و تقدیر انسان باشد و از سوی دیگر چون سرنوشت هر کسی با دیگری فرق دارد از این روی هر دو نسبی‌نگر هستند.
خدا و انسان در فلسفه اسپینوزا
نویسنده:
زهرا عینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه تحت عنوان «خدا و انسان در فلسفه اسپینوزا» به مفهوم خدا در فلسفه‌ی اسپینوزا، برهانهای اثبات او و رابطه‌ی خدا و انسان در عالم می‌پردازد. کوشش شده است ضمن بیان تأثیر برخی از سنتهای فلسفی و عرفانی در اندیشه‌ی اسپینوزا، روش خاص فلسفه‌پردازی و پرورش مفاهیم مربوطه توسط او توضیح داده شود. اهداف این پژوهش به طور کلی شناخت ژرفتر اسپینوزا و نشان دادن زوایای فلسفه‌ی او بوده که در این راستا از متون فارسی، عربی و انگلیسی استفاده شده است.نتایج پژوهش نیز نشان می‌دهد که هرچند اسپینوزا از سنت‌های مسیحی و یهودی و عقل‌گرایی دکارت تأثیر پذیرفته است اما او خود با شیوه‌ی خاص فلسفه‌پردازی خویش، نظام فلسفی مستقل و خاص خویش را بنا نهاد و معرفی نموده است که حاوی نکات عمیقی در خصوص رابطه‌ی موجودات با خداست.در بخش اول، تحت عنوان «خدا در فلسفه‌های مسیحی و یهودی پیش از اسپینوزا و فلسفه‌ی دکارت» مفهوم خدا در سنتهای فلسفی مسیحی بررسی شده است. خدا در فلسفه‌ی مسیحی عمدتاً وجود بسیط مطلق است که خالق موجودات و عالم و قادر مطلق است. برهان‌های اثبات وجود خدای دکارت و تأثیر او بر اسپینوزا نیز ذکر شده است. در بخش دوم تحت عنوان «خدا در فلسفه اسپینوزا» برهان‌های اثبات خدا و رابطه‌ی موجودات با خدا ذکر شده است. در بخش سوم تحت عنوان «انسان در فلسفه‌ی اسپینوزا» انسان به عنوان حالات دو صفت بُعد و فکر بحث شده است. در بخش چهارم درباره‌ی رابطه‌ی انسان با خدا و در بخش پنجم درباره‌ی انسان مدنی و سیاسی بحث شده است.
جوهر از دیدگاه ارسطو، دکارت، اسپینوزا، لایب نتیس
نویسنده:
محمودرضا کاویی سرچقا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
"لفظ substance" مرکباز دو جزء استو جمعا به معنی چیزی استکه در زیر ظواهر، پایدار است . بدین وجه که جزء دوم یعنی Stance که مشتق از Stare [ایستاده] است ، دلالتبر استمرار و ثباتجواهر دارد و جزء اول که sub (زیر) باشد مشعر بر اینکه این استمرار و ثباتدر زیر کیفیاتی استکه همواره به عنوان دستخوشتغییراتو تبدلاتملحوظ شده‌اند. بنابراین از پیوند و اتصال این دو تصور اساسو استمرار که دو جزء Sub و stare دال بر آنهاست ، تصور substance (جوهر) حاصل آمده است . در این رساله، جوهر از دیده اسطور، دکارت ، اسپینوزا و لایبنتیسبررسی شده است .
اسپینوزا
عنوان :
نوع منبع :
مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
منظور از جوهر، صفت و حالت در فلسفه اسپینوزا چیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
پاسخ تفصیلی:
«باروخ اسپینوزا» فیلسوف عقل‌گرای هلندی و یهودی الاصل است. او را از اتباع «دکارت» می‌خوانند. اسپینوزا در باب مسائل فلسفی نظریات و اصطلاحات جدیدی ابداع کرده است که به تعبیر برخی از نویسندگان: هشت نسل درباره معنای این اصطلاحات به شدت با هم مبارزه کرده‌‌ بیشتر ...
کلیدواژه‌های فرعی :
رابطه ی خدا و جهان در آینه ی عقل و وحی
نویسنده:
عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
خداوند پس از آفرینش موجودات، چگونه ارتباطی با آن‌ها دارد؟ در پاسخ به این سؤال، برخی هرگونه ارتباط را نفی کرده‌اند و معتقدند که جهان پس از پیدایش، جدای از آفریننده‌ی خود، به کارش ادامه می‌دهد. گروهی دیگر به وجود رابطه میان خالق و مخلوق اذعان دارند که خود چند دسته‌اند. افلاطون و برخی از متکلمین مسلمان، هرچند به شکل متفاوت، به رابطه‌ی صانع و مصنوع اشاره کرده‌اند. ارسطو این رابطه را از نوع محرک و متحرک دانسته‌ است. رواقیون رابطه‌ی خدا و جهان را همان رابطه‌ی نفس و بدن تلقی کرده‌اند، که از جهاتی همگون با دیدگاه برخی از عرفای مسلمان است. افلوطین سخن از فیضان و رابطه‌ی صادر و مصدر به میان آورده است، که در نحله‌های مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی متأخر، تأثیر فراوان داشته است. رابطه‌ی حلول و اتحاد نیز نوع دیگری از این ارتباط است، که منتسب به مذهب نصارا و جمعی از صوفیه است.<br /> این نوشتار ضمن بررسی و نقد نظرهای گذشته، به تبیین رابطه‌ی دیگری میان خداوند و آفریده‌هایش در قالب وجود رابط و مستقل می‌پردازد و نشان می‌دهد که رابطه‌ی خالق و مخلوق از نوع رابطه‌ی وجود رابط و مستقل است، به گونه‌ای که مخلوقاتْ عین ربط به خداوند هستند نه موجودات مستقلی که مرتبط با او باشند، چون در غیر این صورت، در مقابل خداوند، از نوعی استقلال برخوردار خواهند بود و چنین چیزی پذیرفتنی نیست. این دیدگاه، که بر مبنای حکمت متعالیه شکل گرفته است، با آموزه‌های وحیانی نیز سازگار است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 80
بررسی براهین اثبات وجود خدا در آثار اسپینوزا
نویسنده:
علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از دغدغه‌های اساسی فیلسوفان مسئله اثبات وجود خدا بوده است. اهمیت این مسئله برای اسپینوزا که اساس فلسفه او را خدا تشکیل می‌دهد بیش از فیلسوفان دیگر است. او که مهم‌ترین اثر خویش، اخلاق، را با تعریف خدا آغاز می‌کند و با برترین سعادت انسانی، یعنی عشق، به خدا به پایان می‌برد، مسئله وجود خدا را در آثار مختلف خود مورد توجه قرار می‌دهد و وجود او را به دو شیوه لمی و انی اثبات می‌کند. اسپینوزا مفهوم جدیدی از خدا ارائه می‌دهد و او را جوهر واحد و طبیعت طبیعت آفرین می‌خواند که همه چیز در او است و واجد صفات نامتناهی و از جمله صفت بعد است. براهین مختلفی که وی برای اثبات وجود خدا اقامه می‌کند تقریباً متناظر با براهین دکارت، و به معنایی تقریر جدیدی از این براهین است. در این مقاله تقریرهای مختلف براهین لمی و انی در آثار اسپینوزا مورد بررسی قرار می‌گیرد و شباهت آنها با براهین دکارت نشان داده خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 80
  • تعداد رکورد ها : 40