جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
درآمدی روش‌شناسانه بر نظریۀ عدالت در اقتصاد اسلامی
نویسنده:
مهدی معلمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
فعالیت‌های علمی در حوزه عدالت‌پژوهی را می­توان به ساختن بنایی تشبیه نمود که تحقق هر مرحله، مقدمه و امکانی برای ورود به مراحل بعد است. از این رو نگرش­های گوناگون در موضوعات حوزه عدالت­پژوهی ناشی از تفاوت دیدگاه‌ها در مراحل قبلی است. دراین میان کاربست روش مناسب، رکن اساسی برای دستیابی به اصول عدالت اقتصادی است. این مقاله با بهره­گیری از روش تحلیل فلسفی، روش­های دستیابی به پاسخ مسائل اصلی عدالت اقتصادی در آموزه­های اسلامی را مورد مطالعه و ارزیابی قرار می­دهد. در پژوهش­های اسلامی که تا کنون در باب عدالت و به ویژه عدالت اقتصادی صورت گرفته است، فضای کلی «مبناگرایی» حاکم بوده است. رابطه عدالت اقتصادی و حقوق اقتصادی و همچنین ویژگی­هایی همچون اصل امضایی بودن فرامین شارع مقدس در امور اقتصادی و جایگاه عرف و بناء عقلا در تعیین مصادیق حقوق اقتصادی، سبب تفاوت ماهوی مباحث روش­شناسی عدالت در حوزه اقتصاد با سایر حوزه­­های عدالت­پژوهی می­گردد. از این رو در این نوشتار روش­های «مبنا گراییِ نص­محور»، «مبنا گرایی علِّی»، «مبناگرایی فطری- ولایی» و «مبناگرایی منسجِم کارکردگرا» به عنوان مهمترین روش­های شناخت عدالت در اقتصاد اسلامی، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نشان می­دهد روش «مبناگرایی منسجِم کارکردگرا» نسبت به سایر روش­ها، برای شناخت عدالت اقتصادی در آموزه­های اسلامی، از اصالت و کارآمدی بیشتری برخوردار است.
صفحات :
از صفحه 67 تا 90
ساختار معرفت از دیدگاه ابن سینا و مبناگرایی معاصر
نویسنده:
زهرا قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبناگرایی یکی از رویکردهای مطرح در حوزه‌ی تبیین ساختار توجیه و معرفت است، که از لحاظ تاریخی بر سایر رویکردهای مطرح در این حوزه مقدم است و ارزش معرفت‌شناختی آن به عقیده‌ی بسیاری از معرفت‌شناسان بر سایر رویکردها اولویت دارد. بر مبنای این رویکرد ساختار باورهای موجه و معارف ما ساختاری دو لایه است؛ برخی از باورها مبنا و پایه برای سایر باورها هستند و سایر باورها برای توجیه خود بر این باورهای پایه مبتنی می باشند. به عقیده‌ی بسیاری از معرفت‌شناسان مسلمان، رویکرد ابن‌سینا به ساختار معرفت رویکردی مبناگرایانه است، آنان معتقدند که نظریه‌ی ابن‌سینا تقریری از مبناگرایی سنتی مطرح در معرفت‌شناسی تحلیلی است. در این پایان‌نامه ابتدا تقریرهای مختلف مبناگرایی مطرح در معرفت‌شناسی تحلیلی توضیح داده و سپس این مسأله تبیین می‌شود که رویکرد مورد تأیید ابن‌سینا به دلیل پذیرش خطاناپذیری و یقینی بودن مبادی معرفت و همچنین توجیه پیشین بدیهیات اولیه، تقریری از مبناگرایی سنتی و عقل‌گرایانه است، ابن‌سینا در تبیین ساختار معرفت به بررسی ساختار معارف تصوری و همچنین نقش "اصل عدم تناقض" در معارف ما نیز پرداخته است و از این جهت از مبناگرایی مطرح در غرب متمایز می‌شود.
ارتباط میان‌رشته‌ای علم و الاهیات: مشکل معرفت‌شناختی و راه‌حل پسامبناگرایی
نویسنده:
حمید طالب،نعیمه پورمحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه ادیان و مذاهب,
چکیده :
در دورة مدرن با مطرح شدن علم به عنوان چارچوب فکری مسلط، الاهیات مسیحی شیوه‌های مختلفی را برای حفظ جایگاه خود به کار برده است. امروزه برای بررسی تعامل علم و الاهیات مسیحی، به جای بحث‌های روش‌شناختی به چارچوب معرفت‌شناختی توجه می‌شود. در تأملات و نظریه‌پردازی‌های علمی و الاهیات مسیحی، به طور کلی دو چارچوب عمدة معرفت‌شناختی وجود داشته است: مبناگرایی و نامبناگرایی. در مبناگرایی، امکان به دست آوردن صدقی جهان‌شمول و رها از بافت فرض می‌شود. از سوی دیگر، نامبناگرایان، دانش انسان را پدیدة اجتماعی در حال تکاملی به تصویر می‌کشند که از طریق معانی در شبکه‌ای از باورها شکل می‌گیرد. در این مقاله استدلال می‌شود که الاهیات در چارچوب مبناگرا در خصوص نقد میان‌رشته‌ای علم پاسخ‌گو نیست و طبق نامبناگرایی، وفاداری به آموزه‌های سنتی را از دست می‌دهد. سپس پسامبناگرایی یکی از مهم‌ترین راه‌حل‌ها برای این مسئله معرفی می‌شود که از جمله فان هیوستین، الاهی‌دان مسیحی، در آثار خود به آن می‌پردازد. دل‌مشغولی این مقاله بررسی این مسئله است که رویکرد پسامبناگرا چه خصوصیاتی دارد و چگونه/آیا با انتخاب راهی میان دو دیدگاه پیشین، از مشکلات آنها اجتناب می‌کند.
صفحات :
از صفحه 115 تا 135
واقع‌گرایی یا ناواقع‌گرایی زبان دینی با تأکید بر آرای د.ز. فیلیپس و راجر تریگ
نویسنده:
امیرعباس علیزمانی، محمدرضا قائمی‌نیک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نزاع میان واقع گرایی و ناواقع گرایی در زبان دینی، هنگامی اهمیت می یابد که قصد<br /> داوریِ معرفتی در باب ارزش معرفتیِ گزاره های کلامی، به طور عام، و گزاره های ناظر به<br /> خدا و اوصاف او، به طور خاص، را داشته باشیم. در این مقاله، با توجه به آغاز این نزاع که<br /> در فلسفه ی متأخر لودویک ویتگنشتاین است، پس از مروری بر فلسفه ی تحلیل زبانی، به<br /> تشریح دیدگاه های او در فلسف هی متقدم و متأخر او پرداخته شده است؛ پس از آن، به<br /> بررسی دیدگاه های فیلسوفان دینی می پردازیم که با تأثیر از فلسفه ی متأخر ویتگنشتاین،<br /> معنای حقیقیِ گزار ههای دینی را در کاربردی می جویند که این باورها، به طور پسینی، در<br /> عرف خداباوران در جامعه ی دینی دارند (نه لزوماً معنایی پیشینی، از پیش معلوم و<br /> فرازبانی). آرای دی. زد فیلیپس را به عنوان اصلی ترین نماینده این دسته از فیلسوفان<br /> که مشهور به ناواقع گرایان اند، در مقابلِ آرای راجرتریگ به عنوان نماینده اصلی واقع<br /> گرایان قرار داد ه ایم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 68
پیامد کلامی نظام معرفتی پسامدرن
نویسنده:
رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
ارائه ی تفسیر جدید از شناخت در عصر پسامدرن سبب تغییر جهان بینی در فرهنگ غرب گردید. این دوره اگرچه دربردارنده ی عناصر فکری مختلفی است، نویسنده بحث خود را محدود به جزء معرفتی دوره ی مذکور می نماید. نویسنده بر آن است تا ضمن بیان تحلیلی مبانی معرفت شناختی عصر پسامدرن، پیامد و لوازم معرفت شناختی آن را در قالب نگرش دینی بررسی کند. در این باره مدعای نویسنده این است که میان مفروضات و مبانی معرفت شناختی عصر پسامدرن و مبانی معرفتی موجود در دین تعارضی وجود ندارد. عصر پسامدرن با بازنگری در مفروضات معرفت شناختی عصر جدید، تفسیر جدیدی از عقلانیت و حقیقت به همراه خود آورد. تاکید به درهم تنیدگی ذهن و عین، از دست رفتن اعتبار تفکیک سوژه - ابژه و کنار نهادن نقش بی طرفانه و منفعلانه ی ذهن در فرایند شناخت از ویژگی های عمده ی معرفت شناسی این دوره است. می توان به منزله ی نتیجه ی تحقیق پذیرفت که عصر پسامدرن با توجه به مبانی معرفتی اش در مقایسه با مفروضات معرفتی عصر جدید، قادر است شرایط مناسب تر و موفق تری را در دفاع از ارزش و جایگاه معرفتی باور های دینی فراهم نماید. وجود آموزه هایی مانند کران ناپذیری خداوند (که مستلزم کران ناپذیری فعل الاهی است) و هم چنین ایده ی وقوع من غیر احتساب امور در دین با جهان بینی پسامدرن توجیه پذیر است.
صفحات :
از صفحه 187 تا 204
حقیقت و توجیه
نویسنده:
سعیده کوکب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
در چارچوب پارادایم زبانی، همواره مرتبط با تلقی حقیقت به عنوان سازگاری، این مسأله وجود دارد که چگونه می‌توانیم در پرتو دلائل قابل دسترس، ادعای حقیقی نامشروطی را بیان کنیم که ورای آنچه توجیه شده است، قرار دارد. به عبارت دیگر، اگر در چارچوب زبانی، حقیقت یک قضیه را نمی‌توان مطابقت آن با چیزی در جهان دانست، زیرا در این صورت ما باید قادر باشیم از زبان خارج شویم، در حالی که از زبان استفاده می‌کنیم، پس چگونه حقیقت از توجیه قابل تشخیص است. در پاسخ به این سؤال دو نظریه اصلی مطرح می‌گردد: از یک طرف، ریچارد رورتی به دلیل رادیکال کردن پراگماتیکی چرخش زبانی، فهم غیررئالیستی از شناخت را مطرح می‌کند و حقیقت را با توجیه یکسان می‌داند. او معتقد است از آنجا که هیچ چیزی غیر از توجیه وجود ندارد و هیچ راهی وجود ندارد که از عقاید و زبانمان خارج شویم تا وسیله آزمون دیگری غیر از سازگاری بیابیم، لذا مفهوم حقیقت اضافی است. از طرف دیگر، متفکرانی مانند یورگن هابرماس، سعی می‌کنند شهودهای رئالیستی را در درون پارادایم زبانی حفظ کنند. هابرماس معتقد است، ارتباط درونی بین حقیقت و توجیه وجود دارد و توجیهی که در یک چارچوب خاص به نحو موفق مطرح می‌شود، می‌تواند معطوف به حقیقتی مستقل از چارچوب باور موجه باشد. از نظر هابرماس برای تبیین رابطه درونی حقیقت و توجیه فقط می‌توان به عمل متقابل بین اعمال و گفتمان استناد نمود. فقط تأثیر متقابل دو نقش متفاوت پراگماتیک مفهوم حقیقت که در چارچوب‌های عملی و گفتمان عقلانی ایفا می‌شود، می‌تواند تبیین کند که چرا توجیه موفق یک باور مطابق با معیارهای خاص ما، در راستای اثبات حقیقت مستقل از چارچوب باور موجه است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 174
مسئله باور پایه و نظام معرفتی علامه طباطبایی
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نظریه مبناگرایی یکی از دیرینه‌ترین و مهم‌ترین رهیافت‌ها در معرفت‌شناسی تلقی ‌می‌شود. از دو قسم اساسی مبناگرایی، مبناگرایی کلاسیک و معتدل، در مقاله حاضر، مبناگرایی کلاسیک را انتخاب کرده‌ایم و از دو شکل مبناگرایی درون‌گرایانه و برون‌گرایانه، دومی را بررسی می‌کنیم. در نوشتار حاضر هر دو دسته از مبناگرایی ساده و مضاعف و تمایزات اساسی آن‌ها را کاویده‌ایم. ادعای اصلی مبناگرایی کلاسیک برون‌گرایانه این است که باورهای ما به دو دسته پایه و استنتاجی تقسیم می‌شوند و همه باورهای استنتاجی ما، در فرایند توجیهی، باید به باورهای پایه بازگردند، در غیر این‌ صورت دچار دور یا تسلسل خواهیم شد. در مقاله حاضر کوشش خواهد شد تا علاوه ‌بر آن‌که کاستی‌های نظریه مبناگرایی نشان داده می‌شود به این کاستی‌ها، بر اساس نظام معرفتی علامه، پاسخ‌هایی داده شود. علامه طباطبایی در نظام معرفتی خود دستگاهی از روابط میان باورها، بر اساس سه اصل، سامان می‌دهد که این دستگاه اولاً، تمایز میان بدیهیات اولیه و ثانویه را مشخص ‌می‌کند؛ ثانیاً، ضمن نقد معرفت خطاپذیر از معرفت خطاناپذیر دفاع می‌کند؛ ثالثاً، روش دست‌یابی به معرفت یقینی را تبیین ‌می‌کند؛ و بالاخره، ضمن نقد بر مبناگرایی ساده، مبناگرایی مضاعف را رویکرد درست بر‌می‌شمارد. خطاپذیری و خطاناپذیری و در نتیجه، تصحیح باورهای پایه اساسی‌ترین ضعف و کاستی در مبناگرایی است. با توجه به مبنای علامه طباطبایی، درباره معرفت یقینی، که باید در نهایت همه معرفت‌ها به بدیهیات ختم و بدیهیات ثانویه نیز با روابط ویژه‌ای به بدیهیات اولی یا سه اصل اولی منتهی شوند؛ می‌توان خلل اساسی در مبناگرایی، که همان معرفت تزلزل‌پذیر غیر یقینی است، را مورد پرسش قرار داد. مهم‌ترین دستاورد علامه، در حوزه معرفتی، دفاع از معرفت یقینی بر اساس اولیات و امکان دست‌یابی به معرفت خطاناپذیر است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
معرفی نظریه عقلانیت فولی و نقدهای اساسی آن
نویسنده:
نفیسه ساطع، اعظم السادات حسینی حسین آباد
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
فلسفه‌ معاصر آکنده از نظریات گوناگون درباره‌ عقلانیت است، اما مفهوم کلی عقلانیت مبهم است. ریچارد فولی با واکاوی مکاتب مطرح معرفت‌شناسی و فلسفه‌ علم، هدف و منظر را عناصر ثابت در همه‌ نظریات عقلانیت می‌یابد. هدف، امر مورد نیاز یا مطلوب فرد است و می‌تواند عملی یا نظری باشد. منظر مجموعه‌ای از عقاید است و انواع آن در ارتباط با شخص یا اشخاص دارای این عقاید، تعیین می‌شود. فولی با فرضِ هدف ‌‌ـ ‌محوری مفهوم عقلانیت و نفی منظر ممتاز، به طراحی نظریه‌ی عقلانیت می‌پردازد و نتیجه می‌گیرد که بسته به اهداف و علایق، ارزیابی عقلانی از منظرهای متنوعی ممکن است. بنابراین، دعاوی عقلانیت در واقع دارای موضوعاتی متفاوت بوده، رقیب به حساب نمی‌آیند. او تدارک طرح جامع عقلانیت را با رعایت دو شرط مناسب می‌داند؛ لحاظ همه‌ اهداف و ممتاز ندانستن منظر اتخاذی. نقدهای اساسی وارد به فولی عبارتند از: نسبی‌گرایی، غیرتدافعی‌بودن، نگاه ابزاری به عقلانیت و آسان‌گیری.
صفحات :
از صفحه 29 تا 48
در دفاع از مبناگروی: بررسی اشکالات کیث لرر بر مبناگروی
نویسنده:
مهدی عبداللهی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
کیث‌ لرر، با تفکیک مبناگروی خطاناپذیر و خطاپذیر از یکدیگر، سه نقد عمده بر مبناگروی سنتی خطاناپذیر دارد. وی در نقد اول بر آن است که تنها تعداد بسیار اندکی از باورهای پایه وجود دارند و این تعداد محدود نمی‌تواند بمثابه پایه نظام معرفت بشری قرار گیرد. وی در نقد دوم بر نحوه ابتنای باورهای غیرپایه بر باورهای پایه اشکال می‌کند و، در نهایت، مهم‌ترین دلیل مبناگرایان بر لزوم پذیرش این دیدگاه در توجیه معرفت را ـ که «استدلال از راه دور و تسلسل» می‌باشد ـ بدین صورت نقد می‌کند که سلسله موجه‌سازی باورها لازم نیست تا بی‌نهایت استمرار داشته باشد یا به‌نحو دوری به یکی از حلقات پیشین سلسله مستند شود بلکه اگر فرآیند موجه‌سازی در یک سیاق اجتماعی انجام گیرد، وقتی به یک باور مورد توافق طرفین رسید، این جریان متوقف می‌شود. به ‌اعتقاد نگارنده، هر سه نقد لرر ناتمام است. نخست آنکه لرر در بحث از باورهای پایه از بدیهیات عقلی به‌کلی غفلت نموده است، دوم آنکه ارتقای معرفتی از بدیهیات به نظریات به کمک استدلال انجام می‌گیرد و، در نهایت، صرف توافق طرفین بر یک باور هرگز به معنای موجه بودن آن نیست.
صفحات :
از صفحه 97 تا 130
نقد و بررسی نظریه معرفت شناسی اصلاح شده بر مبنای تقریر پلانتینگا
نویسنده:
جابر موسوی راد، هادی یساقی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در طی قرون متمادی فیلسوفان بسیاری مبناگروی سنتی را پذیرفته و از آن در استدلالات خود بهره می گرفتند. در مقابل برخی فیلسوفان جدید مانند پلانتینگا نظریه معرفت شناسی اصلاح شده را ارائه داده اند. مطابق این نظر قضایای پایه به تعداد محدودی که مد نظر مبناگروان سنتی است، محدود نمی شود. بلکه قضایای بیشتری را شامل می شود که از جمله آن ها اعتقاد به وجود خداوند است. مطابق این نظر، ضرورتی ندارد که فیلسوفان برای اثبات وجود خداوند، دلیل بیاورند؛ بلکه وجود خدا خود قضیه ای پایه و بی نیاز از استدلال است. پلانتینگا برای اثبات مدعای خود، با سه دلیل، مدعای مبناگروان سنتی را رد می کند. اما در این مقاله اثبات شده که دلائل سه گانه وی درست به نظر نمی آید. سپس پنج دلیل در نقد دیدگاه پلانتینگا آورده شده است؛ دلائلی که خود پلانتینگا به برخی از آن ها پاسخ داده است، اما به نظر می رسد که هیچ یک از پاسخ های وی قانع کننده نباشد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 100
  • تعداد رکورد ها : 41