جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 429
بررسی و تحلیل شفاعت از دیدگاه  قاضی عبدالجبار، فخر رازی، محمد بن عبدالوهاب و علامه طباطبایی
نویسنده:
زهرا حمزه زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع شفاعت در میان مجموعه مباحثی که در حوزه الهیات به ویژه معاد شناسی مطرح بوده است ، همیشه توجهات زیادی را به خود مشغول ساخته است در واقع شفاعت در روز قیامت ، روزنه ای از امید و آرزوست که آیین اسلام به روی گنهکاران گشوده تا از رحمت الهی ناامید نگردند و در اثر بی نصیب دانستن خود از آمرزش الهی در گناه و معصیت فرو نروند.البته درباره این اصل و تحقق آن همه فرق و مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند و درون جامعه اسلامی شاید نتوان گروهی را یافت که از اساس منکر شفاعت باشد . حتی کسانی ، همچون فرقه وهابیت که امامیه را به جهت اعتقاد به شفاعت تکفیر می کنند خود به صورت خاصی به شفاعت قائل هستند . در این زمینه محمد بن عبدالوهاب که موسس فرقه وهابیت است می گوید، ما طبق روایات رسیده از جانب شرع مقدس ، شفاعت در روز قیامت را برای پیامبر اکرم (ص) و سایر انبیاء و فرشتگان و اولیاء خدا و اطفال ثابت و محقق می دانیم اما وظیفه ما این است که شفاعت را از خدا که مالک واقعی و اذن دهنده شفاعت است بخواهیم و بگوییم که خدایا پیامبر ما در روز قیامت شفیع ما باشد و هر که از غیر خدا تقاضای شفاعت کند درست کار مشرکین را مرتکب شده و با آنان هم عقیده شده است. با وجود اتفاق نظر درباره اصل وجود شفاعت در مورد نحوه ی تاثیر آن بین مسلمانان اختلاف نظر وجود دارد .اعتقادمعتزله که نماینده ایشان دراین رساله قاضی عبدالجباراست،این است که دایره ی تأثیر شفاعت پیامبر (ص)تنها درترفیع درجه اهل بهشت است.درمقابل اشاعره که نماینده ایشان دراین رساله فخررازی است،معتقدندکه شفاعت پیامبر(ص) به این معنی است که گنهکاران را از عذاب دوزخ می رهاند تا وارد آتش نشوند و آن ها هم که در آن می سوزند ، در پرتو شفاعت پیامبر (ص) از آتش دوزخ خارج شده وارد بهشت می شوند . اما شیعه که نماینده ایشان دراین رساله علامه طباطبایی است، به تبعیت از فرمایشات ائمه اطهار علیهم السلام راهی میانه برگزیده است و معتقد است که شفاعت اولیای خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه وی نباشد ، هیچ کس نمی تواند شفاعت نماید و اذن خدا بی جهت و بی حکمت نخواهد بود و شامل حال کسانی می شود که برای عفو و اغماض شایستگی دارند و لغزش و گناه آنان به مرحله ی طغیان نرسیده است و رابطه ی معنوی خود را با خداوند قطع نکرده اند. در این پژوهش سعی و تلاش شده تا ضمن ارائه دیدگاه های فخر رازی ، قاضی عبدالجبار ، محمد بن عبدالوهاب و علامه طباطبایی پیرامون شفاعت و بیان شباهت ها و تفاوت های آن ، اشکالاتی که از ناحیه منکران و منتقدان مطرح گردیده، همراه با پاسخ تبیین گردد و با استناد به آیات و روایات اثبات کنیم که مساله شفاعت نه تنها منافاتی با توحید ندارد بلکه تاکیدی است بر این که با تمسک به ارواح طیبه ی انبیاء و اولیاء و صالحان در سایه ی اذن الهی زمینه ی تقرب و دست یابی به رحمت واسعه ی الهی برای بندگان فراهم می آید.ودر واقع شفاعت بهانه ای است برای حفظ رابطه قلبی(رابطه ولایت)با اولیای الهی تا در نتیجه این ارتباط زمینه تکامل انسان ها فراهم گردد.
بررسی و تحلیل نظریه‌ی روح معنا در تفسیر آیات متشابه قرآن
نویسنده:
حامد شیواپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم در معارف اسلامی بحث درباره‌ی آیات متشابه قرآن است. بحث درباره‌ی آیات متشابه قرآن از سویی در تفسیر و علوم قرآن مطرح است و در این زمینه کوشش می‌شود به پرسش‌هایی از این دست پاسخ داده شود که معنای تشابه چیست و معیار و ملاک تمایز آیات محکم از آیات متشابه کدام است. از سوی دیگر بخش مهمی از مباحث درباره‌ی آیات متشابه، به‌ویژه آیاتی که به اسماء، صفات و افعال الهی مربوط هستند، مباحثی است که در کلام، حکمت و عرفان اسلامی مطرح شده است. معنای آیات متشابه و ملاک تمایز این آیات از آیات محکم هرچه باشد در این نکته نمی‌توان تردید کرد که بخش مهمی از «تشابه» در معنای این آیات از وجود مفردات خاصی در آن‌ها ناشی می‌شود که همان الفاظ موجب تشابه معنای آیه می‌گردد. مراد از این واژه‌ها، الفاظی مانند عرش، کرسی، لوح، قلم، میزان، صراط، جناح، نور، ید، وجه، ساق، سمع، بصر، عین و... است که معنای محسوس و ظاهری آن‌ها به‌تنهایی روشن است (یا دست کم چنین به نظر می‌رسد)، اما در آیاتی که این الفاظ به کار رفته‌اند نمی‌توان این معنا را برای آن‌ها پذیرفت و جز ظاهریان که معانی محسوس را در مورد خدای متعال می‌پذیرند هیچ‌کدام از دانشمندان مسلمان، اعم از عارفان، حکیمان و متکلمان اشعری، معتزلی و امامی با وجود تفاوت دیدگاه‌های خود، به معنای ظاهری این دو آیه ملتزم نمی‌شوند و نمی‌پذیرند که خدا بر یک تخت ظاهری، از آن‌گونه که در میان آدمیان رایج است، تکیه زده باشد. در این صورت این لفظ و امثال آن از «متشابهات» خواهند بود.چنان‌که خواهیم گفت، درباره‌ی واژه‌های متشابه قرآن دیدگاه‌های گوناگونی ابراز شده است که نظریه‌ی روح معنا یکی از آن‌هاست. پرسش ما آن است که این نظریه در تبیین این واژه‌ها دقیقاً چه می‌گوید؟ و چه تفسیرها و تقریرهای گوناگونی از این نظریه ممکن است به دست داده شود؟ و در طول تاریخ اندیشه و فرهنگ اسلامی، این دیدگاه چه تطوراتی داشته است؟ سرانجام پرسش نهایی ما آن خواهد بود که این نظریه چه نکات مثبتی دارد و در عین حال با چه نقدهایی مواجه است؟در پاسخ به این پرسش‌ها، گوهر این دیدگاه را مطرح و تفاسیر گوناگون از آن را نیز بررسی خواهیم کرد. سپس به بررسی تاریخی این نظریه خواهیم پرداخت و سرانجام به دستاوردهای مثبت و نیز نقدهای مربوط به این دیدگاه خواهیم پرداخت.
بررسی تطبیقی دیدگاه امام فخر رازی  و علامه طباطبایی درباره نسخ و بداء
نویسنده:
ام کلثوم محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر اساس تعالیم ائمه‌ی معصومین علیهم السلام شیعه معتقد است خداوند مقدرات خود را در مورد هستی و انسان از روی حکمت تغییر می دهد؛ از این عقیده و مفهوم به "بداء" تعبیر می شود که اکثر علما آن را "نسخ تکوینی" دانسته اند. تحقق بداء در مورد مقدرات مربوط به انسان ها به سبب آن است که برخی اعمال آن ها در سرنوشتشان تأثیرگذار است. در رساله‌ی حاضر دیدگاه امام فخر رازی و علامه طباطبایی در این باره بررسی و مقایسه شده است. دو عالمی که از دو نظام کلامی و اعتقادی متفاوت متأثر بوده اند: یکی از آن ها اشعری و دیگری شیعه جعفری بوده است؛ بنابراین بالتبع در تحلیل صفات حق تعالی و نسبت دادن بداء به خداوند مواضع متفاوتی داشته اند. در راستای هدف رساله که بررسی بداء از نظر این دو اندیشمند و یافتن موارد وفاق و خلاف نظرات آن ها می باشد ـ با توجه به این که هیچ یک بحث مستقلی تحت این عنوان نکرده اند ـ به روش کنابخانه ای آرای این دو دانشمند از میان آثار گوناگون ایشان استخراج، و حتی الامکان بررسی و مقایسه گردید تا موارد اختلاف نظر ایشان به دست آید؛ همچنین روشن گردد که آیا با وجود مواضع اختلافِ اندیشه های ایشان می توان به نکته‌ی وفاقی بین آرای آن ها در این باره دست یافت؛ که بر خلاف ظاهر امر، نکات وفاق و اشتراکی نیز یافت شد.نتیجه: خداوند متعال در هر زمان به نسبتِ اعمال انسان، سرنوشتی را برای او مقدم یا موخر می دارد. حقیقت و باطن این امر ( بداء ) چیزی جز باز بودن دست خداوند نیست و این که او هر لحظه هر چیزی را می تواند تغییر دهد و این چیزی است که فخر رازی هم بدان اعتقاد دارد و از مجموع مطالب وی این امر آشکار می گردد. در هیچ جایی وی نگفته است که خداوند قادر به تغییر مقدراتش نیست. از سوی دیگر یک نتیجه‌ای که از بررسی مطالب فخر رازی به دست می آید وجود تناقض در سخنان اوست. وی علاوه بر اذعان به وجود نسخ، گر چه برای آن مثال از نسخ احکام دینی و آیات قرآن آورده است اما در تفسیر آیه‌ی سی و نه سوره‌ی رعد وجود محو و اثبات و عمومیتش را قبول داشته و برای آن مثال هایی از نسخ در عالم تکوین و نسخ در نزول عذاب زده و در عین حال هم بداء را رد کرده است که این، تناقض در آرای فخر را نشان می دهد؛ اما همین تناقض، خود نشان گر آن است که وی در باطن امر به مفهوم بداء اعتقاد داشته است. خودِ علامه هم نزاع عامه و خاصه را در این مورد لفظی دانسته است. انکار کنندگان چون بداء میان انسان ها را با بداء نسبت به خدا به یک معنی گرفته اند، منکر آن در مورد خدا شده اند که اگر به درک معنای صحیح بداء می رسیدند، منکر آن نمی شدند. فحوای کلام برخی از علما حکایت گر این مطلب است؛ چنان که شیخ صدوق گفته است: هر کس اقرار کند که خدا آنچه را بخواهد انجام می دهد، و آنچه را بخواهد از بین می برد و به جای آن هر چه را بخواهد، می آفریند، و آنچه را بخواهد پیش می اندازد، و آنچه را بخواهد به تأخیر می اندازد، و امر می کند به آنچه بخواهد هر طور که بخواهد، در حقیقت به بداء اقرار کرده است.نتیجه این که با تفسیر دقیق بداء و فهم صحیح معنای آن نزاع بین عامه و خاصه قابل رفع است. شاید این امر مورد اعتراض واقع شود و گفته شود که لفظ بداء نزد اهل سنت نیامده است؛ لیکنروایاتی در کتاب های معتبر خود اهل سنت از رسول اکرم (ص) موجود است، و به برخی از آن ها در این پژوهش اشاره شد. برخی عوامل سیاسی ـ اجتماعی و تعصبات هم در گسترش نزاع موثر بوده است.فخر رازی علی رغم انکار بداء به لسان، ناخواسته به بداء اعتراف کرده است و علی رغم تصریح به رد آن، مفهوم آن را قبول داشته است، او و علامه طباطبایی هر دو می خواهند بگویند که خداوند هر چه بخواهد، می کند؛ هر دو به موجب آیات قرآن و احادیث وارده از رسول اکرم(ص) عقیده دارندکه صدقه و صله رحم و مانند آن سبب نزول رحمت الهی است بنابراین نزاع در این مسأله لفظی است. با این بررسی باید گفت: نظر علامه بر لفظی بودن نزاع در این مسأله، حداقل در مورد فخر رازی و علامه طباطبایی به اثبات می رسد.
بررسی آرای آلوسی در تفسیر آیات متشابه در باب توحید و نقد آن از نگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
جعفر میاراحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه حاضر، به بررسی دیدگاه‎های آلوسی (مفسر سنی) و علامه طباطبایی (مفسر شیعی) در باره آیات متشابه پرداخته است. هدف از اجرای پایان‎نامه شناخت توحید واقعی و تشخیص درست آن است.مراد از صفات الهی، صفات خبریه است که در قرآن و احادیث وارد شده است. به صفات ذیل در این پایان‎نامه اشاره شده است: نفس، وجه، چشم، گوش، دست، در آسمان بودن خدا، و استوای خداوند بر عرش که مفسران قرآنی برداشت واحدی در آن ندارند. گروهی از مفسران قرآن مانند آلوسی «واو» در «وَالراسِخونَ فِی العِلم» را عاطفه دانسته‎اند. در این صورت تأویل آیات متشابه را خداوند و راسخان در علم می‎دانند.گروهی، از جمله علامه طباطبایی، که «واو» و جمله بعد را استیناف می‌شمارند، جز خداوند کسی را عالم به تأویل متشابه نمی‎دانند. در این صورت پیامبر اکرم که از راسخان به شمار می آید از آیات دیگر مانند«عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلىَ‏ غَیْبِهِ أَحَدً إلَّا مَنِ ارْتَضىَ‏ مِن رَّسُولٍ» حاصل خواهد شد.
انسان شناسی اخلاقی از دیدگاه کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمود صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارتباط بین انسان شناسی و اخلاق از جمله مباحثی است که کمتر اندیشمندی در حوزه ی اخلاق به آن پرداخته یا دست کم،به صورت روشن در باب آن سخن گفته است.از آنجا که اخلاق و انسان شناسی به عنوان دو دانش بسیار وسیع،مربوط به نفس انسان هستند،طبعا می توان ارتباط زیادی را بین آنها یافت.بررسی انسان شناسی اخلاقی در اندیشه کانت و علامه طباطبایی،منوط به واکاوی اخلاق و انسان شناسی است.هر دو اندیشمند مورد نظر،ابعاد وجودی انسان؛از آن جهت که مربوط به اخلاق و اخلاقی زیستن می شوند؛را مورد بررسی ویژه قرار داده اند.در این تحقیق،که علاوه بر بررسی جداگانه ی عقاید هر کدام،جهت هایی که هر دو اندیشمند،به صورت همسان و نزدیک به هم،اندیشه کرده اند،ذکر شده است.این جهت ها به طور مشخص؛کرامت انسان،آزادی انسان؛سرشت اخلاقی انسان و جایگاه نیت در عمل اخلاقی هستند.در ضمن تقریر و تحلیل اندیشه ی انسان شناسی اخلاقی در اندیشه ی دو فیلسوف مورد نظر،این ابعاد نیز مورد مقایسه قرار گرفتند.
بررسی شرک از دیدگاه عبدالعزیز بن باز و نقد آن براساس آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
صبا حسین پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده این موضوع از آن جهت که به بررسی آراء یکی از مفتیان مهم فرقه سلفیه در دوره معاصر نقش مهمی در گسترش و نشر عقاید وهابیت داشت پرداخته وآن را با تاکید بر آراء علامه طباطبائی (رحمه) نقد می‌نماید دارای اهمیت وضرورت بسیار است . در این تحقیق ابتدا به دو عنصر مهم کلیدی توحید و شرک پرداخته می شود. سپس ملاک شرک و مصادیق آن از دیدگاه عبدالعزیز مطرح می‌شود سپس با تکیه بر آراء علامه و استناد به آیات قرآنی آن‌ها را به چالش کشیده و ثابت می‌کنیم که هیچ‌کدام از مواردی که عبدالعزیز جز مصادیق شرک بر می‌شمادر و آن‌ها را منافی با توحید عبادی می‌داند صحیح نمی‌باشد و طبق نظر علامه همه آنها در راستایی توحید ربوبیی و توحید عبادی قرار می‌گیرند. بر این اساس من اصول و مبانی مورد نظر بن باز به صورت بدوی و بدون تامل در سایر آیات وسنت پیامبر ارائه شده است و بطلان آن از طریق بررسی قرآن و سیره ی نبوی آشکار می شود.
نقد و بررسی مستندات روایی المیزان (جزء اوّل قرآن کریم)
نویسنده:
زهرا مرادیان رافع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
صاحب تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن ضمن گردآوری روایات مربوط به آیات قرآنی به داوری و نقد روایات و اخبار تحت عنوان "بحث روایی" پرداخته است. ما نیز به جهت گسترش فرهنگ حدیثی و توجّه دادن هر چه بیشتر دانش پژوهان و تشنگان علم و معرفت به محتوای این تفسیر قیّم با نقد و بررسی و مطالعه آن روایات، در صدد پاسخ به این پرسش برآمدیم که آیا علامه طباطبائی به علم رجال در مباحث روایی توجّه کرده است، یا نه؟ چنانچه توجّهی نداشته است، کدام روش را در نقد و پذیرش و رّد حدیث به کار گرفته وبه آن توجّه کرده است؟باید گفت که علی رغم مطرح کردن روایت در این کتاب و آمدن روایاتی با برخی از رجال ضعیف ایشان به آن احادیث استناد کرده است زیرا از نظر علامه ضعف سند هیچ گاه یک ملاک مستقل برای ضعف روایت نیست و بیش از آن باید به متن و ملاک‌های آن توجّه داشت هر چند که این عدم توجّه به سند به صورت مطلق نیست و در پاره‌ای موارد به سند و بررسی آن نظر داشته است. با این وجود با مراجعه به مستندات روایی المیزان با احادیث بدون سند و یا دارای سند ضعیف برخورد خواهیم کرد.
عدالت در حکمت سیاسی متعالیه: امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت‌الله جوادی آملی
نویسنده:
محمدصادق نصرت پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله درصدد است تا از طریق بررسی مبانی حکمت متعالیه صدرالمتألهین شیرازی و امتداد آن در اندیشه‌ی فلاسفه‌ی متأخر معتقد به این مکتب و بسط‌دهنده‌ی مبانی آن مانند امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت‌الله جوادی آملی در حیطه‌های هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی و استخراج دلالت‌های مرتبط با فلسفه‌ی سیاسی ـ به‌طور اعم ـ و عدالت ـ به‌طور اخص ـ به صورت‌بندی و شکل‌دهی چیستی، ماهیت، ابعاد و اصول عدالت بپردازد.
مبانی تربیت اسلامی در المیزان و پیوند آن با اهداف، اصول و روشهای تربیت
نویسنده:
بی بی حکیمه حسینی دولت آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعلیم و تربیت به مثابه یگانه نهادی که می تواند انسان را در نیل به سعادت نهایی خویش یاری بخشد، متأسفانه با وجود گرایش مدام و کوششهای مستمر بشر توفیق چندانی در این راستا نیافته است. این امر، ضرورت بازنگری و تحول هدفمند در ساختارهای نظری و عملی این نهاد را آشکار می سازد؛ مطلوبی که جز در مکتب وحی و عالی ترین مصداق آن یعنی قرآن کریم کمال نمی یابد. پژوهش حاضر با بهره گیری از شیوه تحلیل محتوای متن و روش کتابخانه ای و اسنادی در جمع آوری داده ها، به استخراج و استنباط مبانی تربیتی قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان همت گمارده و پس از آن، دلالت ها و ثمرات مبانی ویژه ایشان را در اهداف، اصول و روشهای تربیت پی جویی نموده است؛ تا از رهگذر تبیین و تحلیل اندیشه های تربیتی آن متفکر اصیل اسلامی، گامی به سوی تکمیل و تهذیب نظام جامع تربیت اسلامی بردارد.در راستای پژوهش مشاهده شد که دیدگاه‌های تربیتی مطرح شده در المیزان، اگرچه در کلیات و اصول، با سایر اندیشمندان تربیت اسلامی هم آواست، لیکن معارف و جزئیات فراوانی در تفسیر المیزان در حوزه های معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی آمده است که ثمرات مهمی در سامان دهی اهداف، اصول و روشهای تربیت دارد.
بررسی و تحلیل مراتب توحید و فناء با تأکید بر مقام ذات از دیدگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
مهدی ساعتچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهتحقیق پیش‌رو به دو مسئله اصلی دانش عرفان ـ یعنی چیستیِ توحید و کیستیِ موحّد ـ از دیدگاه علامه طباطبائی اختصاص دارد. به دیگر بیان بنیان هستی‌شناسی عرفانی که همان نظریّه وحدت وجود است و بنیان معرفت‌شناسی عرفانی که همان آموزه فنا و مشاهده حق تعالی است محور مباحث این پایان‌نامه است. همچنین می‌توان گفت اثر پیش‌رو به کاوش فلسفی و برهانی پیرامون اصلی‌ترین مسئله عرفان نظری و ثمره نهایی عرفان عملی از دیدگاه علامه طباطبائی می‌پردازد. از این روی مسائل این تحقیق از اهمیت ویژه‌ای در میان مباحث کلام، فلسفه و عرفان اسلامی برخوردار است.علامه طباطبائی با ارائه نظریّه توحید اطلاقی ـ به عنوان نظریّه مختار در خصوص توحید ذات خداوند ـ تقریر ویژه‌ای ـ با طرح ادلّه عقلی و نقلی ابتکاری ـ از نظریّه وحدت وجود عرفا را ارائه نموده است، و مدّعی است که این مرتبه از توحید از اختصاصات پیامبر خاتم(ص) است و در تعلیمات انبیای پیش از او یافت نمی‌شود، همچنین مدعی است که هیچ‌یک از فلاسفه اسلام همچون فارابی و بوعلی و حتی صدرالمتألّهین بنا بر نظام تشکیک در وجودِ خود، به تبیین این مرتبه از توحید دست نیافته‌اند. وی در تبیین این نظریه ادلّه عقلی و نقلی چندی ذکر کرده، همچنین نتایج و فروعاتی را بر این نظریّه مترتّب نموده است.علامه طباطبائی اثبات می‌کند وصول به این مرتبه از توحید ـ یعنی توحید اطلاقی ـ تنها با دستیابی انسان به فناء ذاتی میسّر است و بر این مسئله برهانی ابتکاری اقامه نموده است. ضمن این برهان رابطه مراتب فناء فی الله و مراتب توحید حق تعالی روشن می‌شود، ونسبت این دو مسئله با طریق معرفت نفس تبیین می‌شود. همچنین مسئله مشاهده و رویت حق تعالی معنای خود را می‌یابد. از آنجا که نظریّه توحید اطلاقی نهایی‌ترین مرتبه توحید و مختصّ ذات حق تعالی است و وصول بدان مرتبه نیز مستلزم حصول نهایی‌ترین مراتب فناء فی الله یعنی فناء ذاتی است؛ در تحقیق پیش‌رو، مراتب توحید و فناء با محوریّت و تأکید بر مقام ذات حق تعالی مورد پژوهش قرار گرفته است. در این تحقیق پس از طرح مسئله و بیان پیشینه آن، به تبیین و بررسی ادله عقلی و نقلی علامه طباطبائی در اثبات مدعیات مذکور پرداخته شده است، و حتی المقدور ثمرات و نتایج آن واکاوی شده است.
  • تعداد رکورد ها : 429