جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1811
بررسی روش تفسیری شریف مرتضی (در امالی)
نویسنده:
محمدرضا موسوی شلحه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از کتاب های منسوب به شریف مرتضی رحمه الله (م436ق) امالی وی با عنوان غررالفوائد و دررالقلائد بوده که در آن آیاتی از قرآن را تحلیل نموده و سعی داشته تا گره از مشکلات محققان نسبت به آن‌ها بگشاید . در این بازه چند روش تفسیری رابسیار هنرمندانه و زیبا به کار برده است که عمدتا حول محور ادبیات می چرخند.از جمله روش های ایشان روش قرآن به قرآن است، یعنی وی کوشیده تا با آیات قرآن مشکل آیات دیگررا حل نماید ، گرچه بیشتر آیات قرآن را به عنوان شاهد برای تفسیر و تحلیل خود آورده است و علت این مساله این است که شخص پرسشگر ملحد بوده و قرآن را به عنوان کتاب آسمانی نمی پذیرد.از جمله روش های ایشان در تفسیر روش روایی است . وی از روایت های معصومین علیهم السلام استفاده نکرده است وبر خلاف دیگر شیعیان از روایت های صحابه و تابعین ونظرات آنان و دیگر دانشمندان سنی و شیعه بهره برده است . ایشان بیشتر به متن روایت توجه داشته و هرگاه متن روایتی با تفسیر آیه سازگار بود آن را رد نکرده است ، ولی به یک تفسیر پایبند نبوده و همه ی وجه های قابل پذیرش را دارای امکان صحت دانسته ودر مواردی نیز روایت-هایی را نقد و رد نموده است.روش دیگر ایشان روش عقلی است که حوزه ی کلام نیز در آن می گنجد . گرچه ایشان هیچ گاه از روش عقلی صرف و خالص استفاده نکرده ولی از آن جا که تفسیر ایشان بیشتر مبتنی بر عقل است حتی وجوه روایی و لغوی را پس از بررسی عقلی پذیرفته است.از آن جا که تبحر شریف مرتضی رحمه الله در علوم ادبی بسیار بوده است ، پررنگ ترین وجهه ی تفسیر ایشان وجهه ادبی آن است و تقریبا هیچ آیه ای را بدون بحث ادبی رها نکرده است.
شئون و صفات امام معصوم از نظر امام‌ هشتم حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام)
نویسنده:
اسماعیل سالاری پاک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شئون وصفات امام معصوم (علیه السلام) به عنوان یکی از مسائل اصلی در کلام شیعه مورد توجه علمای شعیه بوده است. هر چند ائمه (علیه السلام) جملگی یک نورند ولی در این میان امام هشتم (علیه السلام) به عنوان شخصی که بیشترین روایات در این باب از ایشان روایت شده، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. این بحث از آنجا اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که بنابر تعالیم اسلامی مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. در این زمینه آیات و روایات بسیاری وارد شده است، از طرفی شبهاتی در مورد شئون و صفات امام مطرح است بنابراین برای رفع شبهه باید در مورد این مسأله بحث و تحقیق شود. هدف این نوشتار بررسی دقیقصفات و شئون امام از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) می‌باشد تا با بررسی آن از دیدگاه ایشان جایگاه این مسأله نزد شیعه امامیه تبیین شود. نتایج بدست آمده بیان کننده این استکه صفات امام معصوم (علیه السلام) از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) عبارتنداز: عصمت امام، علم امام، افضلیت امام، حلم، زهد، عادل بودن، سعه صدر، قریشی بودن، موید من عندالله و عبادت، و شئون از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) عبارتند از: زعامت سیاسی، مرجعیت دینی، ولایت تکوینی، حافظ دین بودن، دعوت به سوی خدا، خلیفه و جانشین خدا، اقامه حدود الهی، گواه بر خلق، امین خدا، هدایت کننده و خیر خواه بندگان می باشد البته بعضی از شئون با هم جمع می‌شوند. روش تحقیق کتابخانه‌ای و توصیفی با رویکرد تحلیلی است.
بازخوانی آموزه «معرفت نفس» در مکتب تربیتی امیرالمومنین علیه‌السلام بر اساس حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه»
نویسنده:
محمدحسین دعائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی و تبیین آموزۀ دینی «معرفت نفس» و ابعاد تربیتی آن، به‌عنوان: «مهم‌ترین خواستۀ بشر»، «پایه و اساس معرفت‌شناسی»، «مبنای معنویت و اخلاق»، «حلقۀ اتصال تمدن‌ها، فرهنگ‌ها و اندیشه‌ها»، «شاه‌کلید اسلامی‌سازی علوم و تولید علم دینی»، «فریضۀ هر مرد و زن مسلمان»، «مصداق علم نافع و برتر»، «برترین معرفت»، «رمز سعادت و نیکبختی» و «امری ملازم با معرفت رب»، یکی از ضرورت‌هاست. بر همین اساس، برآنیم تا در تحقیق حاضر، با تکیه بر ضوابط علمی فهم آموزه‌های دینی، به موجه‌سازی دستگاه تربیتی اسلام در این حوزه، اقدام کرده و و با رویکرد اجتهادی و فقاهتی مرسوم در کشف آموزه‌های دینی، به بازخوانی این راهبرد تربیتی، با محوریت حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» بپردازیم. از همین رو، کوشیده‌ایم تا با پشت سر نهادن هفت مرحلۀ اصلی فهم حدیث، یعنی: «بررسی سند حدیث و کیفیت استناد آن به معصوم (علیه‌السلام)»، «بررسی متن حدیث و تعیین قرائت قابل اعتماد از آن»، «بررسی معنای حدیث از حیث مفردات و ترکیب»، «بررسی خانوادۀ حدیث و تلاش برای فهم صحیح مراد جدی معصوم (علیه‌السلام)»، «بررسی معارضات حدیث و تبیین طریقۀ حل تعارض»، «بررسی مؤیدات حدیث در منابع قطعی معرفت (یعنی: قرآن، وجدان و برهان)» و «پردازش نهائی، جمع‌بندی و نتیجه‌گیری»، به معنا و مفاد حقیقی حدیث مذکور، نزدیک شده و از این طریق، قدمی در مسیر تبیین روشمند آموزۀ دینی «معرفت نفس» برداریم. هم‌چنین گفتنی است که با توجه به محوریت «متن» ـ به‌عنوان یک «دادۀ کیفی» ـ در تحقیقات فقه الحدیثی، «گردآوری اطلاعات» مورد نیاز برای تحقیق حاضر، با استفاده از «روش کتابخانه‌ای» صورت گرفته و «پردازش اطلاعات» گردآوری‌شده نیز با تکیه بر «روش‌های کیفی» مربوطه، هم‌چون: «تحلیل محتوا»، انجام شده است. به‌طور خلاصه، می‌توان اصلی‌ترین نتیجۀ حاصل از این تحقیق را این‌گونه بیان داشت که: عبارت شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، حدیثی است علوی که به استناد قرائن سندی و مضمونی متعدد و متقن، از جمله: «اعتبار مصادر و منابع»، «نقل مُسند در برخی از کتاب‌ها»، «علو لفظ و معنا»، «تواتر معنوی یا اجمالی»، «شهرت روایی»، «مقبولیت در نزد بزرگان» و «موافقت با معارف موجه»، شکی در استناد آن به وجود مبارک «حضرت علی بن ابی‌طالب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)» نیست. هم‌چنین با وجود گستردگی مفهومی این حدیث شریف در نگاه نخست و امکان حمل آن بر سطوح مختلفی از معانی، توجه به مواردی هم‌چون: «معنای واژۀ نفس»، «معنای واژۀ معرفت»، «هویت و حقیقت معرفت نفس»، «هویت و حقیقت معرفت الله» و «مفاد جمعیِ گزاره‌های دال بر ارتباط معرفت نفس با معرفت الله»، به تقویت و توجیه لایۀ عرفانی آن منجر شده و ما را به این نتیجه می‌رساند که: «لزوم تحصیل شناخت حضوری نسبت به حقیقت الهیِ به ودیعت نهاده شده در وجود انسان، برای رسیدن به شهود حضرت حق و نیل به مقام معرفت الله»، موجه‌ترین و صحیح‌ترین معنایی است که می‌توان از این کلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) برداشت کرد. در پایان نیز لازم به ذکر است که «حجیت حدیث مورد بحث و عرفانی‌بودنِ دلالت آن»، «انطباق قرائت عارفان شیعی از آموزۀ معرفت نفس بر مفاد وحیانیِ آن»، «تثبیت نظریۀ اتحاد مفاد عقل، قلب و وحی، از طریق تبیین آن در موضوع بحث»، «تفاوت مفهوم دینی معرفت نفس با مفاهیم مشابه، مانند: انسان‌شناسی، روان‌شناسی، علم النفس، انسان‌گرایی، فردگرایی، درون‌گرایی و انواع خودمحوری‌های روان‌شناختی، اخلاقی و فلسفی» و «محوریت آموزۀ معرفت نفس به‌عنوان یک راهبرد، در سیستم تربیتی اسلام»، برخی دیگر از نتائج حاصل از تحقیق حاضر است، هم‌چنان‌که «لزوم بررسی‌های سندی و دلالیِ دقیق‌تر، در ارتباط با آموزۀ معرفت نفس»، «ضرورت سرمایه‌گذاری‌های کلان علمی و اجرائی بر مقولۀ معرفت نفس»، «لزوم تمرکز بر مطالعات تطبیقیِ مرتبط با مفهوم معرفت نفس و مفاهیم مشابه»، «ضرورت توجه به فرایند و روش فهم دین در مقیاس سیستمی و تمدنی» و «لزوم طراحی و ارائۀ سیستم تربیتی اسلام، در قالب الگوی اسلامی پیشرفت» نیز اصلی‌ترین پیشنهادهای این تحقیق، برای مجامع علمی و اجرائی است.
مبانی کاربست عقل در اکتشاف معارف اعتقادی از منظر قرآن و حدیث
نویسنده:
زکیه اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیش از به‌کارگیری«عقل» ـ به‌عنوان حجت باطنی الهی ‌ـ برای "استذکار معارف فطری" یا "کسب معارف اکتسابی" در هر یک از حوزه‌های معرفتی از جمله عقاید، لازم است مبانی اولیه‌ای تبیین و تثبیت شده باشد تا اکتشاف معرفت با تکیه بر آنها و به مدد روش‌شناسی که از این رهگذر سامان می‌یابد صورت گیرد. اما تبیین این مبانی مهم به ویژه از منظر کتاب الهی و کلام معصوم، همان‌قدر که خطیر و دشوار و تأثیرگذار بوده‌، متأسفانه در دین‌پژوهی مغفول مانده و مسکوت نهاده ‌شده ‌است.این پژوهش با نگاهی روش‌مند به «منظومۀ معرفتی قرآن و حدیث» و بر اساس نظریۀ «اکتشاف دیالکتیک دینامیکال دین» می‌کوشد «ماهیت عقل» و نسبت آن را با «خدا»، «دین»، «انسان»، «معرفت‌شناسی» و «حوزۀ اعتقادات»، از منظر قرآن و حدیث به نحوی روش‌مند دریافته، مبانی بهره‌گیری از عقل را در استنباط قضایای حوزۀ معارف اعتقادی روشن سازد.تأمل و تعمق در تعریف بی‌نظیر معصوم از «عقل» و ربط مستقیم آن با «حفظ ودایع قلب» و نیز اطلاق عنوان «ودیعـۀ قلب» به تمام مراتب «ولایت حق»، ما را به نظریۀ"میثاق‌محوری عقل" رهنمون می‌دارد که مرزی روشن میان عقلانیت و جاهلیت ترسیم می‌کند و افق‌های درخشانی از علم و عقیده و عمل متکی و منتهی به «عقلانیت» را در برابر دیدگان انسان می‌گشاید. در همین راستا وجود عقل در عالم خارج توسط "برهان میثاق" اثبات می‌شود. همچنین، بررسی مبادی پنج‌گانۀ «مصدرشناختی»، «دین‌شناختی»، «معرفت‌شناختی»، «مخاطب‌شناختی» و «موضوع/ متعلق‌شناختی» که نقش و نسبت عقل را با عناصر بنیادین در اکتشاف معارف اعتقادی توضیح می‌دهند، به اثبات «امکان» و «ضرورت» کاربست عقل، تبیین«نقش و جایگاه» آن در حصول معرفت و تعیین «گسترۀ کارکرد» آن در حوزۀ معارف اعتقادی می‌انجامد که تذکر و التزام به آنها عنصر تواضع و تسلیم قلب برای حق را که مهمترین مبنای عملی و ملاک کاربست عقل است، پدیدار می‌سازد.
اسلوب تأکید در پنج جزء آخر قرآن
نویسنده:
سمیه یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زبان مهم ترین ابزار ارتباط میان انسان ها برای بیان مفاهیم ذهنی آن هاست. هر زبان و گویشی اسلوب های خاصی دارد که متکلم با به کارگیری آن می تواند با کلام خود بر روح و جان مخاطب تاثیر بگذارد. از جمله آن زبان ها، زبان قرآن (زبان عربی) و از جمله آن اسلوب ها، اسلوب تاکید است.قرآن اسلوب های تاکیدی فراوانی را در خود جای داده است. اسالیب تاکیدی قرآن دارای شیوه ها، شاخه ها و مسائل گوناگونی است و می توان از دیدگاه هایی چند به این موضوع پرداخت.تاکید از مسائل بنیادی علوم بلاغت است و آن چه ما در این نوشتار در زمینه تاکید مورد بررسی قرار می دهیم فراتر از تاکید مصطلح در علم صرف و نحو است و بیشتر در گستره علوم بلاغی قرار می گیرد.این تحقیق در صدد آن است که به استناد آیات قرآنی (در پنج جزء آخر) به توضیح و تبیین بعضی از وجوه تاکید بپردازد که در مجموع در ذیل تقسیم بندی تاکید با اطناب، تاکید با تکرار، و تاکید با روش های بلاغی مورد بررسی قرار می گیرد.
پژوهشی در ایجاز و اطناب قصص قرآن
نویسنده:
سمانه مرادپور آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فن بلاغی «إطناب» یکی از فنون «علم معانی» است که در انواع گوناگون در آیات قرآن به ویژه آیات مربوط به قصه‌های انبیاء به‌کار رفته است. از یک سو، محل نزول اکثر قصه‌های قرآن شهر مکه بوده و اقتضای فضای نزول و نیز رویکرد عام دانشمندان بلاغی عرب بر شیوه اختصارگویی بوده است. از سویی دیگر، هندسه و چینش حروف، کلمات و آیات قرآن بر مبنای نظام و ساختی دقیق استوار شده و وجود قصه در قرآن، نشانگر توجه خداوند به رسوخ پیام خویش در جان و روان مخاطب است. بنابراین، تنها هدف باری تعالی در به کارگیری فن إطناب، آراستگی کلام خویش نبوده است.پژوهشهای بلاغی پیشین، تنها به جمع‌آوری و ذکر شواهد قرآنی درباره موضوع إطناب پرداخته‌اند. در پژوهش حاضر، تلاش شد تا با بررسی موارد دخیل بر فهم و تفسیر إطناب یعنی شرایط و حال مخاطبِ کلامِ قرآن و نیز نظام چینش و نشست کلمه‌ها و جمله‌ها و در واقع سیاق، و کنکاش در کتابهای بلاغی و تفاسیر قرآن، به نکات ارزنـده و آموزه‌های گران دینی ـ که هدف اصلی حق تعالی از به کار گیری إطناب را شامل می‌شود ـ در 5 قصه منتخب(قصه آدم، نوح، ابراهیم، موسی و سلیمان:) دست یافته شود. در ادامه یافته‌های این پژوهش، دانسته شد که برای رسوخ باورهای دینی آیین نوپای توحیدی در دل مخاطبان مکّی، گاه إطناب بر إیجاز و اختصارگویی برتری داده شده است. نیز در بسیاری مواضع، موارد مختلف إطناب چون إعتراض، تذییل، تعلیل و ... به صورت تأکید (نوع دیگری از إطناب) بیان شده که متناسب با حال و شرایط اهل مکه در إنکار و مقاومت با دین مبین اسلام بوده است و گاه استفاده از چند نوع إطناب، برای بیان یک معنا و آموزه‌ای واحد و پرهیز از تکرار ملال آور سخن به یک شیوه بوده و این گوناگـونی بیان به آیات قرآن جلوه-ای زیبا و هنری بخشیده است.
بررسی آرای تفسیری سید مرتضی علم‌الهدی و تأثیر آن بر تبیان شیخ طوسی
نویسنده:
هادی درزی رامندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارائه تفسیر صحیح از آیات قرآن کریم، مستلزم اعتقاد به مبانی صحیح تفسیر قرآن و کاربرد ابزار تفسیری متناسب با آن مبانی است. از این‌رو سیدمرتضی علم الهدی (م 456 ه.ق) و شیخ طوسی (م 460 ه.ق)، از مفسران نامی شیعه، با مدّ‌نظر قرار دادن این موضوع، به تبیین و تفسیر مراد آیات قرآن پرداخته‌اند. مبانی تفسیری که مورد توجه آنها بوده است عبارتند از: 1- جواز تفسیر به روایت که شامل روایات معصومین (ع) و روایات تفسیری صحابه و تابعان می‌شود. 2- جواز تفسیر به غیر روایت که شامل حجیت ظواهر آیات، حجیت عقل و استناد به اسالیب زبان عرب است. همچنین در زمینه مبانی صدوری قرآن، هردو مفسر معتقد به اعجاز قرآن و مصونیت آن از تحریف هستند. اما از جمله ابزار تفسیری که در امالی سید مرتضی و تبیان شیخ طوسی مورد استناد قرار گرفته است، روایات تفسیری صحابه و تابعان است که البته کاربرد آن نزد شیخ طوسی بیش از سید مرتضی مشهود است. هر دو مفسر، سه نوع تعامل متفاوت را با این ابزار دارند: استناد به آن برای تقویت تفسیر مختار خود، نقل آن به عنوان یکی از وجوه محتمل آیه و نقد آنها. از دیگر ابزار تفسیری که فراوان در امالی و تبیان کاربرد دارد، استناد به کلام عرب اعم از شعر، امثال، لغت و قواعد زبانی آن است. سید مرتضی به تفسیر تعداد محدودی از آیات قرآن پرداخته است اما شواهد شعری که در امالی کاربرد داشته مشهودتر از تبیان است. همچنین سید مرتضی و شیخ طوسی به اقوال مفسران و علمای متقدّم لغت و نحو ، به عنوان یکی دیگر از ابزار تفسیری، توجه خاصی داشته‌اند و سه گونه با آنها برخورد کرده‌اند: استناد به آن اقوال برای تقویت و اثبات تفسیر مختار، نقل قول آنها به عنوان یکی از وجوه محتمل آیه و نقد آن اقوال. کاربرد این ابزار تفسیری نیز در تفسیر شیخ طوسی بیش از سید مرتضی است. یکی از رویکردهای مهم و بنیادین سید مرتضی و شیخ طوسی، در امالی و تبیان، پاسخ به شبهات ملحدان و نیز مخالفان ازجمله معتزله، مجبّره و مشبّهه ودفاع از عقاید شیعه در اصول و فروع است. با مقایسه تطبیقی امالی و تبیان درمی‌یابیم که شیخ طوسی در مبانی و ابزار تفسیری، کاملاً متأثر از آرای سید مرتضی است و فقط در بحث اعجاز قرآن، با نظریه وی در اعتقاد به صرفه، مخالف است. همچنین آراء و روش سید مرتضی در دفع و پاسخ به شبهات کلامی، تأثیر بسزایی بر شیخ طوسی داشته است به طوری که گاهی عبارات شیخ طوسی در تفسیر آیات و دفع شبهات، عیناً تکرار لفظ به لفظ عبارات سید مرتضی است.
ساختار استعاری حکمتهای نهج البلاغه
نویسنده:
سروه شیخ احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این مقاله پژوهشی است درباره‌ی «ساختار استعاری حکمتهای نهج البلاغه» که به منظور شناساندن هرچه بهتر شیوه خاصّ کلام استعاری امام علی(ع) انجام گرفته است. از آنجا که امام از نامداران و سخنوران کم نظیر اندیشه و فرهنگ اسلامی است، به نظرمی‌رسید آن گونه که شایسته جایگاه ومنزلت کلام اوست، اثراو از لحاظ علم زبانشناسی مورد بررسی دقیق قرارنگرفته است، این جانب به عنوان ادای دینی به پیشگاه جامعه‌ی فرهنگی و دینی ایران، بررسی ساختهای استعاری حکمت‌های وی را به عنوان موضوعمقاله خود برگزیدم.ابتدا بعد از توصیف مختصری از استعاره وانواع آن ، ساختهای استعاری حکمت‌های نهج‌البلاغه و دلالت‌های معنایی آن بررسی شده است.
تقویت مهارت‌های اجتماعی در فراگیران از دیدگاه حضرت علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه
نویسنده:
فاطمه منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان موجودی، اجتماعیست و ارتباطات بین‌فردی، که از آن به مهارت‌های اجتماعی یاد می‌شود، بخش عمده‌ای از زندگی اجتماعی اوست. مهارت‌های اجتماعی، مهارت‌هایی است که انسان را یاری می‌کند تا با بهره‌گیری از مهارت‌های کلامی و غیرکلامی با دیگران، به گونه‌ای رفتار کند که بتواند به حقوق، الزامات، رضایت‌خاطر و یا انجام وظایف خود در حد معقولی دست یابد، بدون آن که حقوق، الزامات، رضایت‌خاطر و یا وظایف دیگران را نادیده بگیرد. بهره‌گیری از کلام و رفتار امیرالمؤمنین  که هم از علم الهی برخوردار و به حقیقت آدمی آشنا بودند و هم کلام و رفتارشان حجت است، در یادگیری و تقویت این مهارت‌ها، راهگشا است. این که امیرالمؤمنین  کدام مهارت‌ها را تقویت کرده‌اند و برای تقویت آن‌ها، چه راه‌کارهای عملی ارائه فرموده‌اند، موضوع این پژوهش است. پژوهش‌گر تلاش کرده است، پاسخ این پرسش‌ها را با جستجو در نهج‌البلاغه و تحلیلو توصیف کلام امیرالمؤمنین  پیدا کند و نشان دهد که امیرالمؤمنین  مهارت‌هایی هم چون سخن‌گفتن، گوش‌دادن، ابراز وجود، هم‌دلی، دوست‌یابی، مهرورزی، افشای خود، نفوذ، رازداری، آراستگی ظاهر، تقویت و پاداش را تبیین‌کرده‌‌اند و برای عملی کردن آن‌ها از روش معرفت افزایی، انذار، تبشیر، عبرت آموزی، الگویی و محبت استفاده کرده اند.
بررسی مطابقت لفظ و معنی در برخی مفردات جزء 30 قرآن کریم
نویسنده:
زهره آسوده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هماهنگی لفظ و معنی در قرآن، یکی از ابعاد گسترده‌‌ی اعجاز بیانی آن است و بدین معنی است که انتخاب مناسب الفاظ و تعابیر و شیوه‌ی بیان آنها در قرآن، معنای مورد نظر را به بهترین وجه به خواننده القا می‌کند. در این رساله، موضوع مطابقت لفظ و معنی در قرآن، از طریق توجه به بافت کاربرد الفاظ مفرد و مشتقات آن-ها و مطالعه‌ی نقش برخی عوامل ساختاری مانند سبک ادبی خاص و بلاغت، نظم و انسجام، آهنگ و موسیقی آیات قرآن در دلالت الفاظ بر معانی آن، با تحلیل‌های ادبی و زبان شناختی(علم تحلیل‌گفتمان و معنی‌شناسی) بررسی شد.مساله‌ی هماهنگی لفظ و معنی از سه بعد متفاوت بررسی شد که موارد تاثیر بافت بر رابطه‌ی لفظ و معنی، نقش بلاغت در این رابطه و هم‌چنین تاثیر کاربرد اصول زبان‌شناختی انسجام و توازن بر موضوع مطابقت لفظ و معنی را شامل می‌شدند.روش استفاده شده در این پژوهش کتابخانه‌ای است. نمونه-ها از کتاب قرآن انتخاب شدند و با استفاده از داده‌های جمع‌آوری شده از کتب و منابع گوناگون از جمله نرم-افزار "سلسبیل" ، از دو دیدگاه ادبی و زبان‌شناختی توصیف و تحلیل شدند. در این تحلیل‌ها از نظریه‌های مختلف ساختارگرایی سوسور، نقش‌گرایی هالیدی و فرضیه‌ی گرامون در توازن آوایی بهره گرفته شد. نتایج بخش‌های مختلف پژوهش از این قرار است: انتقال معانی دقیق الفاظ در ساختار کلام قرآن تنها در بافت زبانی و در ارتباط الفاظ با یکدیگر انجام می‌گیرد. موسیقی موجود در الفاظ و آیات قرآن با معانی دلالت‌شده از آن‌ها هماهنگ است و بلاغت و زیبایی‌های ظاهری موجود در آیات قرآن علاوه بر تاثیر زیبایی‌شناختی بر مخاطب، در القای معنی مورد نظر از آیات نیز نقش دارد.
  • تعداد رکورد ها : 1811