جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
بررسی تطبیقی عشق از دیدگاه مولوی و عرفانهای نوظهور (راجنیش (اوشو))
نویسنده:
جواد سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ازدغدغه های فرهنگی و فکری کشور ما در سالهای اخیر، موضوعی است به نام عرفانهای نوظهور، (هر چند در ایران ظهوری به این گستردگی یافته است و نو نامیده می شود) که رواج قابل توجهی به خصوص در نسل جوان داشته است. و از جمله موضوعاتی که به ویژه در نسل جوان مورد استقبال واقع شده است بحث عشق می باشد. با توجه به کم کاری و بی توجهی که نسبت به این موضوع در مقام تبیین و تفسیر دقیق آن از دیدگاهفلسفه اسلامی شده است مباحثاین عرفانهای نوظهور به خصوص مبحث عشق، در جامعه به عنوان مطالب و مفاهیم بسیار زیبا و جدید و قابل استفاده، طرح می شود و از طرفی طرح بحثهای انحرافی و مبانی فکری غلط در لابه لای بعضی از این کلمات به ظاهر درست و بعضا برگرفته شده از متون فلسفی و دینی ما موجب گرایش به این مکاتب شده است.از دیگر عوامل کثرت توجه به این امور شاید معرفی غلط و بعضا نقد متعصبانه و ناصحیح و غیرعالمانهاین کتب و جریانات می باشد که تأثیر به سزایی در ترویج این عرفانهای نوظور دارد. و از طرفی هم متاسفانه توجهی نداریم به سرعت رشد تبادل اطلاعات و اخبار و افکار، و اکثرا در پی دور نگه داشتن مردم از این افکار وآراء می باشیم که باید قبول کنیم که چه بخواهیم یا نخواهیم این افکار در جلوی چشم و ذهن ما قرار می گیرد و باید طوری زمینه و بستر رشد فکری جامعه را بالا ببریم که از این نوع خطرات مصون باشیم.برای ترسیم یک مسیر صحیح و تبیین نزدیک به واقع مفهوم عشق به بررسی نظریات دو نمونه از افرادی که راجع به این موضوع سخن گفته اند مورد بررسی قرار گرفته است. از طرفی به بیان نظریات شخصیتی همچون مولوی که در جهان اسلام به شعر و عرفان شناخته شده، و از سویی به بررسی دیدگاه های راجنیش پرداخته شده است؛ که در این سال ها با تعداد زیادی از ترجمه آثار ایشان در ایران مواجه هستیم.که البته سخنان ایشان بیشتر بیان نظریات مکاتب هندی در این مقوله می باشد. از آن رو که بیشترین وجه اختلاف در بحث عشق مجازی می باشد و اکثر انحرافات نیز در همین حیطه است، به این موضوع کمی بیشتر توجه شده است. ان شاء الله برآنیم که با معرفی صحیح این جریان به خصوص افکار راجنیش (اوشو)، در مقام روشنگری غیرمتعصبانه و در حد توان عالمانه باشیم؛ تا مقدمه ای باشد برای مصون نگه داشتن افکار اجتماعی از التقاط های فکری و عقیدتی.
بررسی نقش فرشته در هنر اسلامی با رویکرد حکمی عرفانی
(با تأکید بر آراء سهروردی)
نویسنده:
مریم هرندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بازتاب های بیرونی در هر فرهنگ، مظهر زیر لایه های بنیادین و درونی آن است. هنر یکی از این نمودهای فرهنگی هر قوم است که در فرهنگ های مختلف مشخصات و وجوه متمایزی را ، متناسب با آن بن مایه های فرهنگ، به خود اختصاص داده است. در فرهنگ اسلامی نیز، هنر رابطۀ تنگاتنگی با دین و آموزه های فکری اسلامی دارد. از جمله نقوش به کار رفته در هنر اسلامی، نقش فرشتگانی است که در جای جای نقاشی ها ،موزاییک ها وآثار هنری در ادوار مختلف به چشم می خورد. می توان با بررسی نقش فرشته از جنبۀ عرفانی به لایه های زیرین، یا معنای نهفته در پس آن، نفوذ و بازتاب معنای مذکور را در آثار هنرمندان جستجو نمود. و این امر با پاسخ به پرسش هایی ذیل میسرمی شود : فرشتگان در ادیان آسمانی به خصوص در اسلام از چه جایگاهی برخوردارند؟ فرشته در فلسفه و عرفان و البته در هنر چه جایگاهی دارد؟و آیا هنر متأثر از فلسفه و عرفان،است؟ از جمله عارفان و حکیمان اسلامی که در حکمت خود به مبحث فرشته وفرشته شناسی توجه خاصی مبذول داشته اند، شیخ اشراق ، شهاب الدین سهروردی(549-587) است. برای فرشته شناسی در حکمت اشراق، ابتدا باید به بررسی جهان بینی سهروردی پرداخت .از جهتی پرداختن به حکمت اشراق نیاز به شناخت حکمت ابن سینا وهمچنین توجه به برداشت های سهروردی ازافلاطون، فلوطین والبته آیین ایران باستان است.می توان حکمت اشراق سهروردی را آمیزه ای از حکمت افلاطون، فلوطین و ایران باستان دانست که آنها را با نظرات حکمای متصوفه موافق ساخته است. در این پژوهش، نقش فرشته با رویکردی حکمی–عرفانی در تفکر اسلامی و فلسفۀ عرفانی به ویژه فلسفۀ سهروردی مورد تأمل قرار گرفته است و به روشی مقایسه ای–تطبیقی، بازتاب این تفکر در هنر اسلامی به ویژه در نگارگری مورد خوانش واقع شده است. در نهایت خوانش جدیدی از نقش فرشته در آثار هنری، با توجه به فرهنگ اسلامی ،آیات و تفاسیر قرآن مجید وفلسفۀ سهروردی به دست آمده است .
بررسی تطبیقی وحدت وجود از دیدگاه علم فیزیک و عرفان و اهداف تربیتی آن
نویسنده:
زهرا ریگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وحدت وجود را می توان يكي از مهمترین ايده ها در اکثر مکاتب عرفانی دانست. البته مکاتب گوناگون عرفانی، در نوع جهان بینی و دستور العمل های مربوط به سیر و سلوک، تفاوت هایی با یکدیگر دارند، اما این ایده، فصل مشترك اغلب آنها است. توجیه منطقی و عقلانی این امر با مشکلاتي همراه است. در این تحقيق به تبيين وحدت وجود و بررسي هماهنگي آن با يكي از ديدگاه هاي علمي متداول پرداخته شده است. و در نهایت به بررسی اهداف تربیتی از منظر وحدت گرایانه علمی و عرفانی پرداخته شده است.روش مورد استفاده در اين پژوهش از نوع توصيفي- تحليلي است. تحليلي به اين صورت كه در آن بعد از بيان يك فرض يا بيان كلي سعي مي شود با كمك داده ها و اطلاعات مورد قبول موجود آن فرض مورد بررسي يا تاييد قرار گيرد. براي روشن شدن موضوع سعي شده است با وارد كردن داده ها در قالب يك چهار چوب روشن، از آن داده ها استنتاج منسجم و مطمئن تري به دست آيد. نتایج پژوهش نشان داد که در ديدگاه مشترك عرفا و فيزيك دانان، مبناي اين جهان موجودي غير عيني و هوشمند است. جلوه ها و نمودهای هستی یگانه است يا جهان یک شبکه واحد و پیچیدة ارتباطی است که بین اجزای آن ارتباط و همبستگی وجود دارد. تمام اشیاء به موجب قوانین طبیعت نامتناهی او پدیدارند؛ يا هیچ جرمی معدوم نمی شود و هیچ جرمی نیز از عدم (نیستی) به وجود نمی آید. اهداف تربيتي مبتني بر اين مباني عبارتند از :1)
بررسی تطبیقی آموزه‌های مولانا و مکتب تائوئیسم
نویسنده:
معصومه ایراف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله انسان واسرار وجودی او از جمله مسائلی است که در همه مکاتب بشری والهی به آن توجه شده است و همه مکاتب سعی کرده اند درحد ظرفیت و توانایی خود پرده ای از راز و رمز این معمای هستی ارائه کنند و با معنایی که از آن ارائه می دهند. پایه های مکتب خود را محکم کنند. آموزه های مولانا در مثنوی ومعنوی و آموزه های تائو را می توان نمونه هایی شاخص در فرهنگ و تمدن شرقی به حساب آورد که باز گو کننده ی حقایقی برای تمدن بشری بودند،آموزه هایی که با تعریف رابطه انسان با خود و عالم بیرون از خود و روابط حاکم بر طبیعت و مافوق آن به کلید واژه هایی مشترک اشاره کرده اند و همچنین تاکید هر دو آموزه به منشاء ازلی و مطلق که ریشه در قدرتی فوق قدرت بشری وتفکر در آن را دارد نشان دهندهوجه اشتراک این دو آموزه است . در عرفان و تصوف تمام ادیان و مکاتب، انسان موجودیذومراتب و دارای ساحتهای وجودی مختلف است و اگر چه همه مکاتب بشری تمام سعی و تلاششان به نوعی تامین سعادت انسان و الیتام دردها ورنج های او می باشد اما در مقام عمل گاهی به جنبه های دینوی و بشری او اهمیت بیشتری دادهمی شود. و باید با تفکیکُ خود حقیقی و خود مجازی انسان و شناخت آثار زیانبار غفلت انسان از ساحت های الهی خویش، موانعی را که باعث این غفلت و دوری انسان از گوهر حقیقی خود است از میان برداشت که در اکثر این مکاتب فلسفی ، صرف نظر از پاره ای اختلاف ها در یک اصل کلی ،با هم اشتراک دارند که حقیقت آنها به یک واحد صادر می شود. امروزه مطالعات تطبیقی راه گشای درک بهتری از آموزه های معنوی و باورها و اعتقادات مذهبی ادیان در ادوار مختلف می باشد. گاهی این مطالعات با گشودندنیای جدیدی از تعالی روحی و معنوی انسان شناختی، دیدگاه تازه ای نسبت به مسائل قبلی به ما می دهند. همچنین به کمک مطالعات تطبیقی می توان نشان داد که چطور این مکاتب فلسفی از یکدیگر تاثیر پذیرفته اند و این امر چه تاثیر و تغییری در روند تعالی و رشد معنوی انسان در ادیان مربوطه به خود ایجاد کرده است. ومطالعه و مقایسه ی تطبیقی این آموزه ها نتیجه جالبی از تداخل اندیشه های آسمانی و ماورائی آن ها است. رساله ی پیش رو به موارد مشابه از این افکارعارفانه پرداخته است.
بررسی تطبیقی اصطلاحات  عرفانی و صوفیانه در شرح التعرف  المذهب  التصوف ، ترجمه رساله قشیریه، کشف  المحجوب
نویسنده:
علیرضا وفایی سورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان و تصوفبه عنوان یکی از شاخه‌های معرفتبشری، هماره عرصه تعارضها و اختلافهایی بوده استکه محصول زمینه‌های فرهنگی، عقیدتی و فکری عرفا می‌باشد. این اختلافها در تعابیر و تعاریفآنان متجلی شده است . زمینه‌های فرهنگی، عقیدتی، مشربعرفانی، حتی مرتبه "مقامی" و وضعیت"حالی" هستند که تجربیاتنابعرفا را به رنگخود در می‌آورند و باعثتعابیر مختلفی از حانبآنان می‌شود. به این سبباستکه تعاریفمختلفو متعددی از عرفا حتی از یکشخص ، راجع به اصطلاحی رخ می‌نماید، و از این نظر گاه آنهاست . مولوی می‌گوید: "از نظرگه گفتشان شد مختلف- آن یکی دالشلقبداد این الف " (مثنوی ˆ دفتر سوم). کتابهای "شرح التعرفلمذهبالتصوف ، ترجمه رساله قشیریه و کشفالمحجوب " از مهمترین کتبصوفیانه به زبان فارسی استکه در آن به شرح اصول و مبانی و مسائل عرفان و تصوفپرداخته شده استکه در عصر خود بی‌نظیرند. در این پایان‌نامه پساز استخراج یکیکاصطلاحاتعرفانی و صوفیانه از سه کتابمذکور، به مقایسه و بررسی تطبیقی آنها پرداخته شده است .
مقایسه تحلیلی ـ تطبیقی دوزخ دانته با مبانی عرفان اسلامی با نگاهی به اشعار عراقی، مولانا، شاه نعمت‌الله ولی و حافظ
نویسنده:
سودابه فرهادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقایسه تحلیلی _ تطبیقی آثار بزرگ ادبیات جهان که با عنوان ادبیات تطبیقی و تحقیقات بین متنی شناخته شده، موضوعی است درخور که سبب ایجاد آثاری در قالب طرح پژوهشی، پایان نامه، رساله و کتاب شده است. بر همین اساس پایان نامه پیش رو به مقایسه تحلیلی_ تطبیقی مبانی دوزخ در کمدی الهی دانته و عرفان اسلامی و کیفیت انعکاس این مبانی مشترک و احیاناً متفاوت در آیینه ادبیات عرفانی می پردازد. با این هدف که میزان افتراق و اتفاق مبانی اثر مذکور با آموزه های اسلامی و به تبعِ آن ادبیات عرفانی را با نگاهی به اشعار عراقی، مولوی، شاه نعمت الله ولی و حافظ مشخص کند. روش مورد استفاده در این پایان نامه کتابخانه ای است که بر پایه تحلیل محتوا و هرمونتیک انجام گرفته و با مقایسه میان سروده های دوزخ دانته و مبانی قرآنی، عرفانی، برهانی و ادبی، پرده از زبان تأویلی و راز آلود متون مذکور برداشته است و در پایان نتیجه می گیرد که میان مبانی معرفت شناسانه دوزخ دانته و عرفان اسلامی اشتراکات بسیاری به چشم می خورد. نمادهای تأویلی و هرمونتیکی دوزخ کمدی الهی با رمزها و سمبل های ادبیات عرفانی فارسی تشابهات قابل ذکری دارد. البته موارد افتراق مبانی عقیدتی و ایمانی کمدی الهی و آموزه های اسلامینیز چشمگیر و قابل توجه است.
بررسی تطبیقی مظمون زهد در اشعار ابوالعتاهیه و عطار نیشابوری
نویسنده:
شهزاد قیطاسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شعر زهد به معنای خاص، بسی پیش تر از آن که در ادبیات فارسی پدید آید ،در ادب عربی ظهور یافته است.بدون تردید بر جسته ترین شاعر عرب در زمینه ی زهد ابوالعتاهیه است. شعرهایی که او درباره ی زهد و مناسبات متنوع آن سروده منحصر به فرد است.با توجه به پیوندهای شعر فارسی با ادب عربی و نمونه های ابتکاری در سروده های ابوالعتاهیه،باید او را در تکوین زهدیات فارسی سهیم دانست. در ادبیات فارسی نیز عطار نیشابوری از شاخص ترین چهره های زهد و عرفان است که حتی یک بیت از دیوان و مثنوی های او را در مفهومی جز زهد و عرفان نمی توان یافت.این پژوهش بر آن است تا با واکاوی زیست نامه های این دو شاعر، علل گرایش به زهد و سبک و اسلوب شعری آنان و نیزمیزان تأثیر و تأثر احتمالی از یکدیگر را مورد بررسی قرارداده و سپس با مروریبر تاریخچه ی پیدایش ومنابع زهد اسلامی ، تغییر ماهیت زهد به عرفان و نحوه ی دگردیسی این پدیده و ظهور آن در ادبیات ،وجوه مشابهت و اختلاف بین مفاهیم وموضوعات زهدی این دو شاعر را مورد بررسی تطبیقی قرار دهد
بررسی تطبیقی عشق و عرفان در اندیشه های سهراب سپهری و حافظ
نویسنده:
سمیه محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهحافظ عصاره ی عاشقانه های سعدی و عارفانه های مولوی است ، بنابراین شعر او یکی از منابع مهم بن مایه های فکری شاعران وگویندگان بعد از خود است . سهراب سپهری یکی از میراث داران اندیشه وفکر حافظ است. سپهری قرن چهاردهم همانند حافظ قرن هشتم تک‏سوار عرصه عشق و عرفان است که آبشخور فکری خود را در بسیاری مواقع از حافظ می گیرد.
بررسی و مقایسه جایگاه عقل و عشق در عرفان حلقه با کتاب مرصاد العباد نجم الدین رازی و آثار دیگر وی
نویسنده:
محمدامین رنجبران
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به گسترش عرفان‌های نوپدید که غالباً بدون هیچ پایه و اساسی و بر مبانی نظرات رهبران این فرقه عرضه می‌شود لزوم بررسی علمی، تاریخی و نوع نگاه نظرات آنان با برخی بزرگان عرفانی و رد این جریانات نوپدید از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بر همین اساس «عقل» و «عشق» به عنوان یکی از ویژگی‌های بارز انسان، همواره محل نزاع حکما و عرفا بوده است و بین عرفا نیز در تعیین حدود و ثغور این دو، معمولاً اختلاف نظر وجود داشته است که در این تحقیق (که به روش فیش-برداری و کتابخانه‌ای است و از روش تطبیقی ـ مقایسه‌ای استفاده گردیده) سعی شده جایگاه آن در عرفان نوپدیدی همچون عرفان شعور کیهانی (حلقه) و عرفان اسلامی با محوریت کتاب مرصاد العباد و دیگر آثار نجم‌الدین رازی (دایه) (که از اولین متون عرفانی به زبان فارسی به شمار می‌رود)، مورد بررسی قرار گیرد.محمدعلی طاهری پله عقل و پله عشق را دو پله پیش روی انسان می‌داند اما در بیان جایگاه این دو دچار عقل گریزی شده تا جایی که معتقد است عقل پیوسته با کارهایی که مناقع ملموس و مادی نداشته باشد مخالف است؛ اما نجم الدین رازی بر خلاف طاهری ارزش والای عقل و خردورزی را در جای خود پیش از ورود به آستانه عشق حفظ کرده و شأن و منزلتش را پاس داشته است. در عبارات او آمده است که عقل باید حیطه خود را بشناسد و اگر چه در قلمروهای دیگر چونان چراغی راهنمای سالکان تواند بود اما در کوی عشق نابیناست و آنجا سلطانی دیگر حکمرانی می‌کند.محمدعلی طاهری همچنین دنیای عشق به دور از حساب و کتاب عقلانی می‌داند و از آنجایی که دنیای عرفان را نیز همچون دنیای عشق می‌داند این دنیا را دنیا ماورا تکلیف می‌خواند زیرا دنیای عشق دنیای انجام وظیفه نیست. دنیای عشقی که طاهری ترسیم می‌کند با دنیای عشقی که نجم الدین رازی مرتبه پایانی آن را «فاعلم أنه لا اله الا الله می‌داند (که تازه ابتدای شریعت حقیقی است) بسیار متفاوت است چرا که عشق از نظر طاهری مزد اشتیاق مثبت انسان است در حالی که از نظر نجم الدین رازی اشتیاق و تمنا برای رهایی از تخم جسمانیت و عقل گرایی و ورود به عالم عشق کافی نیست.
بررسی تطبیقی اندیشه های عرفانی هرمان هسه و اقبال لاهوری با تکیه بر مقوله ابلیس
نویسنده:
سکینه ابراهیمی خوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان نویسندگان ، مولّفان و شعرا کسانی هستند که در آثارشان به عرفان توجّه کرده و محتویات تألیفات آنان مشحون از رگه ها و اندیشه های عرفانی است . از جمله آنها اقبال لاهوری و هرمان هسه هستند که در این پژوهش با توجّه به مناطق جغرافیایی متفاوت، اندیشه های عرفانی آنان بررسی می شود . در آثار عرفانی به طور معمول به موضوع شیطان و جایگاه او نگاه ویژه ای شده است . با توجّه به این که دو متفکّر یاد شده تقریباً نگاه یکسانی به مقوله شیطان دارند، در این پژوهش، با بررسی نظریات عرفا در خصوص شیطان به مقایسه تطبیقی نظریات اقبال لاهوری و هرمان هسه پرداخته می شود .هدف از این جستار نشان دادن وجوه اشتراک و افتراق نظریات دو نویسنده در خصوص شیطان است . حاصل پژوهش نشان می دهد که از نظر هر دو نویسنده، شیطان نیرویی مستقل در جهان است و بر پایه این بینش، شیطان جلوه و ظهور چهره خداوند است که یادآور نظریه های گنوستی است، ولی در نظر اقبال لاهوری، تجسّم شیطان یه عنوان یک سیاست باز است که بر امتیازات محرز و بی چون و چرای خود بر آدمی پای می فشرد و شوربختی خود را به سرنوشت و تقدیر گره می زند.
  • تعداد رکورد ها : 1265