جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2895
مقایسه نظریه مثال افلاطونى و نظریه وجود جمعى از دیدگاه صدرالمتألهین
نویسنده:
احمد غفارى قره‌‏باغ، احمد واعظى
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه به ارتباط بین عالم هاى وجودى و چگونگى این ارتباط، ازجمله الزامات یک فلسفه نظام مند است. نظریه مُثُل افلاطون، صرفا متمرکز بر یافتن «فرد» عقلى براى انواع جسمانى است. فارغ از چالش تشکیک در ماهیت، این نظریه در تبیین افراد مثالى و یا فرد الهى براى انواع جسمانى، ناتوان است؛ لیکن با شکوفایى فلسفه اسلامى در حکمت متعالیه و پردازش نظریه اصالت و تشکیک وجود، تبیین دقیق ترى به نام نظریه وجود جمعى ارائه شده است که تناظر و تطابق همه عوالم را به ارمغان مى آورد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 84
نگاهى نو به معاد صدرایى
نویسنده:
علیرضا کرمانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان نظریات در زمینه معاد جسمانى، نظریه ملّاصدرا پذیرش معاد جسمانى و روحانى است. ملّاصدرا مى کوشد این دیدگاه خود را بر اساس اصولى عقلا ثابت کند؛ اصولى که ملّاصدرا را در مقابل متکلمین، مشائین و اشراقیون قرار مى دهد. در این مقاله کوشیده ایم نشان دهیم که ملّاصدرا چگونه با اصولى همچون اصالت وجود، تجرد خیال، قیام صدورى صور خیالى به نفس انسان و نقش اعمال و ملکات در شکل گیرى بدنى برزخى در مقابل سایر نظریات موضع گیرى مى کند و با بیان اشکالات ایشان به تقریر نظریه خود مى پردازد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 132
بررسى تطبیقى ـ انتقادى اتحاد نفس با عقل فعال در فلسفه اسلامى
نویسنده:
مهدى عبداللهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال افزون بر اینکه علت فاعلى و مدبر جهان مادى است، به منزله مخزن صورت هاى عقلى، آنها را به نفس انسانى افاضه مى کند. فیلسوفان مشائى و اشراقى به پیروى از ابن سینا با نفى اتحاد نفس با عقل فعال معتقد بودند دریافت صورت هاى عقلى، تنها با ارتباط نفس با عقل فعال حاصل مى شود. با این حال صدرالمتألهین در دو مسئله از اتحاد نفس با عقل فعال دفاع کرده، اشکالات ابن سینا را پاسخ مى دهد. نگارنده نخست با کمک گرفتن از سخنان صدرالمتألهین اشکالات فیلسوفان پیشین بر اتحاد نفس با عقل فعال را پاسخ گفته و سپس دیدگاه وى را تبیین کرده است. نگارنده بر دیدگاه صدرالمتألهین در موضع نخست، یعنى اتحاد نفس با عقل فعال در ادراک عقلى انتقاد دارد و ادعاى اتحاد نفس با عقل فعال از ابتداى پیدایش ادراک عقلى را ناتمام مى داند. نفس تنها پس از طى مراتب اشتداد جوهرى به اتحاد با عقل فعال دست مى یابد که همان موضع دوم مدعاى صدرالمتألهین است. مقصود از این اتحاد نیز، استکمال ذاتى نفس و تبدل آن به عقل است. به اعتقاد نگارنده در اینجا نیز پرسشى مهم پیشاروى صدرالمتألهین است که اگر چند نفر از انسان ها به مرتبه اتحاد با عقل فعال دست یافتند، آیا باید معتقد به کثرت عددى عقل فعال باشیم؛ درحالى که صدرالمتألهین معتقد است که «هر عقلى نوع منحصر به فرد است» نگارنده این قاعده را نیز داراى اشکال مى داند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 80
حقیقت ادراک حسى از دیدگاه علامه طباطبائى
نویسنده:
یارعلى کرد فیروزجایى
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
چکیده :
علامه طباطبائى در اصول فلسفه و روش رئالیسم، براى نشان دادن ارزش ادراکات و خارج نمایى مفاهیم کلى کوشیده است تا آنها را از طریق ادراک حسى مربوط به واقعیت هاى عینى نشان دهد و از این رو تحلیلى از ادراک حسى به دست داده است. در نظر او ادراک حسى حاصل تأثیر محسوس عینى بر اندام قوه حسى و تشکیل پدیده اى مادى در آن است. این پدیده مادى معلوم به علم حضورى است و سبب حصول صورت حسى در حاس و شکل گیرى ادراک حسى است؛ اما او در بدایه الحکمه و نهایه الحکمه تأثیر محسوس بر اندام حسى و فعل و انفعالات مادى به وجود آمده در آن را علت معدّه حضور صورت هاى حسى و خیالى نزد نفس دانسته است. صور حسى و خیالى، صورت هاى قائم به ذات اند که نفس به آنها علم حضورى دارد و با اعتبار خاصى درباره آنها و مقایسه با محسوسات خارجى که منشأ آثار خارجى اند، از آنها علم حصولى مى سازند. نظریات او در این کتاب ها با هم یکسان نیستند و تا اندازه اى ناسازگارند. با توجه به اینکه کتاب هاى بدایة الحکمه و نهایة الحکمه آثار نهایى علّامه طباطبائى هستند، نظریه نهایى او را باید نظریه اى دانست که در این کتاب ها ارائه شده است؛ یعنى ادراک حسى اعتبار خاصى است که ذهن نسبت به صورت مجرد مثالى معلوم به علم حضورى اعمال مى کند.
صفحات :
از صفحه 11 تا 29
بررسى نظریه والزر درباره فلسفه سیاسى اسلامى
نویسنده:
محسن رضوانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر نخستین نوشتارى است که به بررسى نظریه ریچارد والزر درباره فلسفه سیاسى اسلامى مى پردازد. دغدغه اصلى والزر، فهم و تفسیر رابطه میان فلسفه سیاسى اسلامى با فلسفه سیاسى یونانى است. بنابر رهیافت والزر، همه مباحثى که فیلسوفان سیاسى اسلامى (یا به تعبیر وى فیلسوفان سیاسى عرب) تبیین کرده اند، برگرفته از مطالب فیلسوفان سیاسى یونانى است. حتى در صورت عدم یافتن منبع آن مباحث، مى توان فرض کرد که منبع اصلى یونانى، مفقود شده است. این نوع نگاه به فلسفه سیاسى اسلامى، متأثر از همان دیدگاه نادقیق است که فلسفه اسلامى را تقلیدى مى بیند و اساسا براى مسلمانان به لحاظ معرفتى، توانایى پرداختن به فلسفه و فلسفه سیاسى قایل نیست. بنابراین «منبع یابى یونانى»، «عدم تمایز فلسفه اسلامى و فلسفه عربى»، «ارسطوگرایى، افلاطون گرایى و نوافلاطون گرایى» و «تأثیرپذیرى از آموزه هاى یهودى و مسیحى»، عناوین برخى از مباحث والزرند که در این مقاله به بررسى آنها مى پردازیم.
صفحات :
از صفحه 173 تا 190
چیستى علیت تحلیلى طرحى نو از انقسام علیت در فلسفه اسلامى
نویسنده:
غلامرضا فیاضى، مصطفى موسوى اعظم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
این نوشتار سعى بر تبیین چیستى علّیت تحلیلى، قسمى مغفول از علّیت، دارد. روشن سازى معناى علّیت، نخستین گام است و بدین منظور دو مقدمه بیان مى شود. نخست مقام «مفهوم»، «معنا»، «مصداق» و «واقع» طرح، و سپس بیان مى شود که ساحتى که فیلسوف در آن سیر مى کند، معناست. دوم آنکه امر واحد مى تواند مصداق معانى کثیر قرار گیرد. بنا بر این دو مقدمه، طرح علّیت تحلیلى نه تنها معقول، بلکه ضرورى مى نماید. فلاسفه اسلامى هرچند بر وجود علّیت تحلیلى به منزله قِسمى از علّیت تصریح نداشته اند، بارها لفظ علّیت را در مواضعى به کار برده اند که میان علت و معلول تغایر وجودى برقرار نیست. بر اساس قاعده «لاتلازم من دون علیه»، که همه فلاسفه اسلامى آن را قبول دارند، مى توان تلازمات میان اعتباریات نفس الامرى، وجود و ماهیت، واجبین بالذات (اسماء و صفات الهى با ذات الهى) و ممتنعین بالذات (دور و تقدم شى ء بر نفس) را به علّیت تحلیلى بازگرداند. به رغم اشتراک معنایى، علّیت خارجى و تحلیلى در معقول اولى یا ثانى بودن، مصداق متقابلین واقع شدن، و گستره از یکدیگر متمایزند. طرح علّیت تحلیلى، تبیین دیگرى از انقسام علّیت را مى طلبد که در پایان به آن اشاره مى شود.
صفحات :
از صفحه 11 تا 29
حرکت و زمان در مجرّدات (بر اساس مبانى حکمت متعالیه)
نویسنده:
احمد سعیدى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تقریبا همه حکما در اینکه حرکت و زمان از ویژگى‏هاى موجودات مادّى بوده و عالم تجرّد و موجودات مجرّد کاملاً منزّه و برتر از آنها هستند، اتفاق ‏نظر دارند. اما مى ‏توان با کمک مبانى حکمت متعالیه و دقت نظر در مفاهیم «مجرّد»، «مادّى»، «حرکت»، و «زمان» ثابت کرد که تنها مراتب عالى تجرّد فارغ از حرکت و زمان ‏اند و در مراتب نازل «تجرّد»، نه تنها دلیل قاطعى بر استحاله «حرکت» و «زمان» نیست، بلکه چه بسا با الهام از پاره‏ اى از آموزه‏هاى نقلى، بتوان ادلّه‏ اى هم بر امکان و وقوع «حرکت» اقامه کرد.
صفحات :
از صفحه 43 تا 69
تسلسل تنازلى در فلسفه میرداماد و نقد آن در حکمت متعالیه
نویسنده:
مرتضى بیات، احسان منصورى
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
مسئله تسلسل ازجمله کهن ترین مسائل فلسفى است که ارسطو آن را مطرح کرده است. نخستین پژوهش جدى در مسئله تسلسل تنازلى را میرداماد انجام داد. تسلسل تنازلى یعنى علت در ابتداى سلسله قرار گیرد و معلول ها به انتها نرسند. میرداماد با شرایط ویژه اى که براى ابطال تسلسل تعریف مى کند، تسلسل تنازلى را محال نمى داند. وى دو شرط اجتماع عقلى معلول در علت و همسویى جهت ترتب با جهت بى نهایت بودن علت ها را در تسلسل تنازلى موجود ندیده، حکم به عدم استحاله آن مى کند. دلیل این امر آن است که میرداماد بنا بر حدوث دهرى و سرمدى، و مسبوقیت معلول به عدم فکّى خویش در علت و مبانى تقدم بالعلیه، معتقد است که این تسلسل محال نیست. صدرالمتألهین نیز با توجه به رابط بودن معلول نسبت به علت و عدم استقلال آن معتقد است که اساسا این مسئله مطرح نمى شود و در صورت طرح، تسلسل داراى انتها خواهد بود. از سویى فلاسفه صدرایى با مبانى فلاسفه پیش از میرداماد اجتماع عینى وجود را دیده و نظر میرداماد را نقد کرده اند.
صفحات :
از صفحه 81 تا 96
هستى عقلى نفس و حدوث جسمانى آن در اندیشه صدرالمتألهین
نویسنده:
محمد میرى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتألهین از سویى نظریه قدیم بودن نفس را ابطال کرده و معتقد به حدوث نفس شده است و از سوى دیگر، بر این باور است که نفس، پیش از حدوث جسمانى خود در این دنیا، در نشئآت پیشین، داراى هستى و کینونت عقلى بوده است. در این پژوهش برآنیم تا راه برون رفت از این تنافى ظاهرى میان دو نظریه یادشده را در اندیشه صدرالمتألهین بیابیم؛ چراکه خود صدرالمتألهین در موارد فراوانى به طرح این مسئله پرداخته و تأکید کرده است که هر کدام از این دو نظریه، به اعتبارى خاص، براى نفس، اثبات پذیر است؛ به این معنا که نفس، به اعتبار کینونت عقلى خود، قدیم است و در عین حال، از آن جهت که نفس است و به عبارت دیگر، به لحاظ نحوه وجود تعلقى خود در نشئه دنیا، حادث به حدوث جسمانى است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
شاخصه هاى کلان مکتب فلسفى با تأکید بر مکتب مشاء و اشراق
نویسنده:
مجید احسن، یداللّه یزدان‏ پناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حوزه فلسفه اسلامى با سه مکتب معروف فلسفى یعنى مشاء، اشراق و متعالیه روبه روییم. نگاه درونى به مسائل گوناگون مطرح در این مکاتب و تحلیل و بررسى آنها، بخش عمده کتب و مقالات را به خود اختصاص داده است؛ ولى نگاه بیرونى و کل نگرانه به این مکاتب و بررسى شاخصه ها و مؤلفه هاى تشکیل یک مکتب فلسفى و فرایند تحقق آن در گذر زمان نیز بسیار مهم است. بدین سان پرسش اصلى این است که مختصات یک مکتب فلسفى که موجب تمایز آن از مکاتب دیگر مى شود چیست؟ و به راستى چرا در فلسفه اسلامى، تنها با سه مکتب مواجهیم؟ در مقاله پیش رو، کوشیده ایم ضمن تبیین و تحلیل این شاخصه ها، آنها را بر دو نظام مشائى و اشراقى تطبیق کنیم. مدعا این است که مکتب مشاء و اشراق داراى نقطه آغاز، روش خاص فلسفى، ابزارهاى لازم براى وصول به مقصود و دستگاه سازوار هستى شناختى هستند که با دقت در مجموعه تعالیم آنها هم مى توان این عناصر را یافت و هم مى توان تحلیل کرد که چرا به آنها مکتب فلسفى گفته مى شود و وجه تمایز آنها از یکدیگر چیست. نتیجه اى که از این تحلیل به دست مى آید دو مطلب است، اولاً، مبانى کلان لازم براى تأسیس یک مکتب فلسفى تبیین مى شود؛ ثانیا، روشن مى شود که صرف اتحاد روش فلسفى دو حکیم و یا اتفاق آنها در یک یا چند مسئله به معناى یکى بودن نظام فلسفى ایشان نیست؛ به گونه اى که حتى وجود یک مشخصه جدید، هویت ساز مکتب جدیدى کاملا متمایز از مکاتب پیشین مى شود.
صفحات :
از صفحه 11 تا 24
  • تعداد رکورد ها : 2895