جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 353
ارزش عقل و ادراکات آن از نظر ابن عربی و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر پران‌سعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی بر نقش دوگانه عقل که دارای دو حکم متفاوت است تأکید می‌ورزد. او معتقد است عقل از جنبه «فعل» متناهی و از جنبه «قبول» نامتناهی است. ابن عربی، میان عقل به عنوان ابزار شناخت و عقل به معنای منبع شناخت که وی آن را در معنای اخیر، «فکر» می‌نامد؛ تفاوت می‌نهد. به اعتقاد او، عقل در مقام فعل، از قلمرو محدود و معینی برخوردار است که درک بیش از آن برایش مقدور نیست و خود عقل مفکر به این عجز، اقرار دارد. عقل یا فکر، در این معنی در کنار حس و شهود و وحی یکی از منابع شناخت آدمی است اما عقل در مقام قبول، حد و مرزی ندارد و می‌تواند در پرتو قلب و وحی، منوّر گردد و حقایق را دریافت نماید. عقل در این وجه مقلد و تابع وحی و قلب است. او محصول نظر فکری را «علم العقل» و محصول چشیدن و ذوق حقایق را «علم الاحوال» می‌نامد و محصول دریافت موهبت‌های رحمانی از طریق روح القدس را که مختص نبی و ولی است «علم الاسرار».از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل یکی از شریف‌ترین نیروهای انسان است که می‌تواند کلیات و حقایق را ادراک کند. اما ایشان عقل را به تنهایی قادر به تحصیل و درک همه حقایق نمی‌داند بلکه عقل را به عنوان ابزار معرفتی انسان، دارای قلمرو مشخص می‌داند. عقل انسان نیازمند وحی است تا به معارفی که خارج از دسترس اوست، راه یابد. عقل، نه آن مقدار ناتوان است که از فهم کتاب و سنت به نحو کلی عاجز باشد و نه آن مقدار توانمند است که بدون هیچ گونه محدودیتی بتواند به شناخت خداوند و حقایق، نایل گردد. از طرفی عقل دارای جایگاه والایی است. زیرا اعتبار و اصالت دین و معارف دینی بر پایه عقل استوار است. از نظر علامه، بین معارف وحیانی و ادراکات عقلی هماهنگی است و هیچ یک با دیگری در تضاد و تخالف نیست. به همین دلیل دین، هرگز به بی‌اعتباری عقل و احکام قطعی آن حکم صادر نمی‌کند. عقل و ادراکات آن ارزشمند است بدین معنا که می‌توان برای شناخت گزاره‌های وحیانی از آن بهره جست.
اخلاق زیست محیطی از منظر روایات ائمه معصومین (ع)
نویسنده:
سمانه عزیزی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق زیست محیطی یکی از زیر مجموعه های اخلاق کاربردی در علم فلسفه به شمار می رود که در دهه های اخیر اهمیت بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده است؛ چرا که زندگی و سلامت جانداران در معرض خطر بحران زیست محیطی کنونی قرار گرفته است. با گذشت زمان ابعاد این فاجعه از انسان ها فراتر رفته و حیوانات و گیاهان و عناصر زیست بوم را هم تحت تاثیر خود قرار داده است. اندیشمندان و بزرگان علم راهکارهای بسیاری برای برون رفت از این بحران پیشنهاد داده اند که یکی از آن راهکارها اخلاق می باشد. در این رساله به بررسی نقش اخلاق در حل بحران محیط زیست پرداخته ایم. اما اینکه اخلاق بر چه مبنایی باید باشد ؟ معیار فعل اخلاقی و کانون ارزش ذاتی از منظر یک نهضت اخلاقی چیست؟ سوالاتی است که همواره در علم اخلاق مطرح بوده است . ما در این رساله، دین را بهترین پیام آور اخلاق معرفی کرده و به تبیین ارتباط بین دین و اخلاق می پردازیم و به طور خاص نظرات دین اسلام را از جهت پاسخگویی به اهمّ مسائل اخلاقی بررسی خواهیم کرد. و در گام بعدی محورهای اخلاق زیست محیطی را بر پایه اولاً قرآن کریم و ثانیاً روایات ائمه معصومین علیهم السلام شرح می دهیم که شامل معرفی نظر اسلام در مورد ارتباط انسانها با انسانها در درجه اول ـ زیرا که مهمترین عنصر محیط زیست یک جاندار هم نوعان او هستند ـ و در ثانی ارتباط انسانها با حیوانات و سپس ارتباط انسانها با گیاهان و در آخر هم ارتباط انسانها با عناصر زیست بوم را از دو منظر قرآن و روایات مفصلاً بررسی و موشکافی نموده ایم. که در نتیجه آن نظرات اسلام را به عنوان کاملترین و جامع ترین مکتب اخلاقی، خصوصاً برای حل بحران محیط زیست معرفی نموده ایم.
بررسی و نقد نسبی‌گرایی اخلاقی
نویسنده:
سهیلا پیروزوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نسبی گرائی اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در حوزه فلسفه اخلاق می‌باشد. این بحث تا جایی دارای اهمیت است که رویکرد و موضع شخص در مورد نسبیت یا عدم نسبیت ارزش‌های اخلاقی بر دیدگاه‌ها، جهان بینی و موقعیت قانونی و اجتماعی افراد تاثیر بسزایی دارد و بسیاری از امور انسان و جامعه را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد.در این تحقیق بعد از تعریف اجمالی‌نسبی گرایی و نقطه مقابل آن به بررسی انواع نسبی‌گرایی پرداخته ایم. در نسبی‌گرایی توصیفی اشاره کردیم که این نوع از نسبی‌گرایی در مورد درستی یا نادرستی ارزش‌های اخلاقی داوری نمی کند لذا بحثی تحت عنوان نقد و بررسی ادله نسبی‌گرایی بیهوده است. در نسبی‌گرایی هنجاری ابتدا به تعریف نسبی‌گرایی هنجاری و انواع آن پرداخته‌ایم و بعد از بیان تاریخچه نسبی‌گرایی و علل گرایش مردم به نسبی‌گرایی، ادله نسبی‌گرایی هنجاری را بررسی کرده‌ایم؛ عمده‌ترین ادله آنها مبتنی بر تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی و عدم وجود ارزش‌های اخلاقی است. در این‌باره، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی دلیل بر نسبیت نیست. در نسبی‌گرایی فرااخلاق هم، بعد از تعریف نسبی‌گرایی فرااخلاق، ادله نسبی گرایی فرااخلاق را بررسی کرده‌ایم. این نوع از نسبی‌گرایی، با استفاده از نسبی‌گرایی توصیفی و انکار وجود ارزش‌های اخلاقی و انکار قطعیت ترجمه، نسبی گرایی فرااخلاق را اثبات کرده است. در نقد این ادله، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و نمی‌توان نسبی‌گرایی توصیفی و عدم قطعیت ترجمه را دلیل بر نسبیت فرااخلاق دانست.
بررسی لوگوس در مسیحیت و مقایسه آن با کلمه در اسلام
نویسنده:
ولی عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برای بررسی لوگوس در مسیحیت باید به ریشه‌های آن در پیش از مسیحیت پرداخت. در این رساله ریشه‌های لوگوس در فلسفه‌ی یونان باستان، یهودیت(عهدعتیق) و فیلون اسکندرانی مورد کاوش قرار گرفته است. به طور خلاصه می‌توان گفت لوگوس هر چند قبل از مسیحیت به معانی مختلفی به‌کار رفته و دارای اهمیت زیادی است اما در کل مفهومی ذهنی است و با کسی یا چیزی هم-هویت قلمداد نشده است. اما در مسیحیت لوگوس هم با عیسای تاریخی یکی گرفته شده و همبه مفهوم واسطه‌ی انکشاف به‌کار رفته است. در فصل مسیحیت علت این امر را به طور مبسوطی نشان داده‌ایم.در اسلام(قرآن) نیز عیسی با«کلمه‌الله» یکی گرفته شده است. در فصل مربوط به اسلام نظرات مفسران درباره‌ی«کلمه» و همچنین نقش آن در مجادلات کلامی بین مسلمانان و مسیحیان در سه قرن نخست هجری به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، در عرفان اسلامی (در نزد ابن‌عربی) مفهوم انسان کامل شباهت بسیاری با لوگوس در نگاه مسیحیت و به‌ویژه آباء کلیسا دارد. در این بخش نیز تشابهات و تفاوت‌های دو مفهوم را مورد توجه قرار داده‌ایم.
نقش تقیه در صدور احکام اسلامی
نویسنده:
فاطمه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از تعریف تقیه، این موضوع در روایات و کتب فقهی شیعه واهل سنت مورد بررسی قرار گیرد،و همچنین سعی شده تقیه در قرآن که از ادله مشروعیت تقیه می باشد همراه با نظرات مفسران شیعه و سنی نیز بیان شود . همچنین ادله دیگر همچون فطرت ، عقل ، سیره متشرعه ،... مورد بررسی قرار گرفت . تاریخ تقیه و تقیه در زمان معصومین (ع) از زمان پیامبر اکرم (ص) تا زمان غیبت امام زمان و تا زمان حال بررسی شده است فلسفه تقیه تاثیر تقیه در احکام فقهی، اجتماعی و سیاسیبه اختصار بیان شده است.و سعی شده تقسیمات تقیه بر اساس نحوه آن با استفاده از تفسیر آیات و بررسی احادیث ائمه بیان شود .در بخشهایی به احادیثی از ائمه معصومین (ع) اشاره شده است که کسی را که در مواقع لزوم تقیه نکند مذمت کرده و تقیه کننده را ستوده اند.همچنین منشاء حمل بر تقیه و قرائن حمل بر تقیه و نقش آن بر احکام حلال و حرام نیز دراین نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است .و سعی شدهبا بررسی روایات معصومین علیهم السلام که در استنباط احکام شرعی مورد توجه قرار می گیرند و با توجه به امکان حمل آنها بر تقیه ودر نظرگرفتن نظر فقها و جوامع رواییدر صدد کشف ضوابط تقیه امام و علل آن بر آمده ایم .تمامی تقسیمات و نامهایی که بر حالات تقیه نهاده شده است تماما بر اساس تاریخ ائمه(ع) و رفتار آنها در زمانهای تقیه بوده است . در مورد تقیه ائمه (ع) تقریبا به تمامیموارد و انواع تقیه از طرف ایشان اشاره شده است و تا حد امکان دلایل آن نوع از تقیه نیز بیان شده است.
رویکرد ویتگنشتاین متقدم و متاخر در باب معنا
نویسنده:
مهدی حسینی بایه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله نظر و یتگنشتاین متقدم و متاخر در باب معنا مورد بررسی قرار گرفته است. مساله زبان و معنادار بودن آن مساله‌ای محوری در دو دوره‌ی فکری ویتگنشتاین است.ویتگنشتاین متقدم مسائل فلسفی را برخاسته از بدفهمی منطق زبان می‌داند و قصد دارد با تبیین درست منطق زبان میان آنچه می‌توان گفت و آنچه به بیان در نمی‌آید مرز بنهد و حدود جهان ما که منطبق بر حدود زبان ما است را مشخص کند. او برای این کار نظریه تصویری معنا را مطرح می‌کند که در آن گزاره ها ذاتا دارای ویژگی تصویرگری هستند و باید اجزاء جهان و زبان متناظر با یکدیگر باشند تا گزاره معنادار باشد. ویتگنشتاین بعدها تفکرات متقدم خود را مورد انتقاد قرار می‌دهد. او در فلسفه متاخرش با مطرح کردن بحث بازی‌های زبانی اعتقاد به یک زبان ایدئال را که به نوعی برخاسته از نظریه تصویری معنا در دوران متقدم تفکرش است را کنار می‌گذارد و معنا را عبارت از کاربرد واژه در زمینه و متنی که در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد می‌داند. همچنین او باور به وجود یک زبان خصوصی یعنی نشانه هایی که تنها دلالتی برای یک نفر داشته باشند و فقط برای یک شخص معنا دار باشند را، یک توهم محض می‌داند و معتقد است که ما زبان را براساس معیارهای اجتماعی می آموزیم.
مقایسه آرای ارسطو و غزالی در باب رابطه میان فضیلت و سعادت
نویسنده:
لیلا شیرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش مهم فیلسوفان باستان علاوه بر پرسش از ماهیت فضیلت وچگونگی حصول آن ، این بود که آیا فضایل برای انسان سودمندند؟یعنی آیا فضایل سعادت انسان را به دنبال دارند یا خیر؟پرسش آنها در واقع پرسش از ارتباط میان سعادت وفضیلت بود ، بدین معنی که آیا برای سعادت کسب فضایل امری واجب و گریز ناپذیراست یا خیر؟ ارسطو برای حصول سعادت کسب فضایل را تنها شرط لازم می دانست. وی به دو نوع فضیلت قائل بود : فضایل عقلانی و فضایل اخلاقی . فضایل عقلانی شامل حکمت نظری وحکمت عملی است وفضایل اخلاقی مشتمل بر فضایل اصلی چهارگانه حکمت ، شجاعت ، عفت وعدالت است که نیاز به هدایت عقل عملی دارد. ارسطو خیرنهایی و سعادت برای آدمی را به نوعی فعالیت نفس در انطباق با فضیلت می‌داند ، البته درانطباق با بهترین وکامل‌ترین فضیلت . به دیگر سخن ارسطو خیرکامل و اعلی را نوعی فعالیت نظری می‌داندکه درآن نفس در باب حقیقت به تامل می‌پردازد و این فعالیت بازنمودی از فعل الهی است . سعادت از دیدگاه ارسطو جز از راه کسب فضایل میسر نمی‌گردد . در واقع فضایل ارسطویی ریشه در عقل صرف‌دارند ، و ابزاری جهت دستیابی به یک زندگی خوش و شکوفندگی انسانی در این عالم هستند . غزالی علی رغم تاثیر پذیری اش از ارسطو ، در بحث از ماهیت فضیلت وسعادت و نیز ارتباط میان این دو از ارسطو فاصله گرفته است . تبیین غزالی در این خصوص برخلاف ارسطو مبتنی برعقل صرف نبوده و اساس آن را وحی و شریعت شکل می‌دهد . از این رو فضایل اخلاقی نزد غزالی منحصر به فضایل فلسفی نبوده و شامل فضایل دینی و صوفیانه نیز می‌شود . غزالی به نحوی متفاوت از ارسطو از فضایلی به نام فضایل توفیقی نام می برد . فضایل توفیقی متناظر با فضایل فلسفی به چهار فضیلت هدایت ، رشد ، تسدید وتایید الهی تقسیم می شوند . فضایل فلسفی و فضایل توفیقی ابزاری جهت دستیابی به سعادت هستند ، البته فضایل فلسفی مشروط به فضایل توفیقی می‌باشند . مفهوم سعادت در نظر غزالی مشتمل بر دو وجه سلبی و ایجابی است . وجه ایجابی به ماهیت واقعی سعادت مربوط می شود . مشخصه اصلی و اختلاف دیدگاه غزالی با ارسطودر ماهیت سعادت "خیراعلی" می باشد . سعادت از نظر ارسطو صرفاً دنیوی است حال آنکه از نظر غزالی سعادت اخروی عالیترین سطح سعادت می‌باشد ، حتی اگر غزالی برخی فضایل دنیوی را هم سعادت نام می‌نهد تنها از حیث نقشی است که در تحصیل سعادت اخروی ایفا می‌کنند . نوشتار حاضر به بررسی تشابهات وتمایزات موجود در تبیین ارسطو و غزالی از ماهیتفضیلت و سعادت و ارتباط این دو با یکدیگر می پردازد.
جایگاه نبوت در فلسفه سیاسی فارابی و ابن سینا
نویسنده:
حسین جوزی خمسلوِیی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحی و نبوت از جمله آموزه ها و مفاهیم دینی است که بیش از هر مفهوم دیگری، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فیلسوفان، حکما و متکلمان تبیین ویژه و خاصی از این مسئله ارائه داده اند؛ فارابی نخستین فیلسوفی است که به نحو روشمند و مبتنی بر اصول فلسفی از وحی سخن گفته و آنرا افاضه عقل فعال به قوه متخیله نبی می داند و نبی را به عنوان رئیس نخست مدینه فاضله معرفی می کند.ابن سینا نیز ادامه دهنده مسیر فارابی بود و به تبیین فلسفی وحی و نبوت پرداخت؛ اما او بین قضایای کلی وحیانی و قضایای جزئی وحیانی تفاوت قائل شد؛ بدین صورت که قضایای کلی وحیانی افاضه عقل فعال به عقل نظری نبی است و قضایای جزئی وحیانی،توسط عقل عملی از نفوس فلکی اخذ می گردند. شیخ الرئیس علاوه بر اثبات امکان نبوت، ضرورت آنرا نیز به اثبات می رساند؛ در حالی که نهایت تبیین فارابی، ثابت کننده امکان وحی بود نه ضرورت آن.متکلمان نیز به تبیین کلامی وحی و نبوت پرداخته و آنرا تحت دو عنوان «تکلم الهی» و «ضرورت نبوت» مطرح می کنند؛ متکلمان در پاسخ به این پرسش که: خدواند چگونه سخن می گوید؟ آراء و عقاید مختلفی را بیان کرده اند؛ و در زمینه ضرورت نبوت، عده ای از فرقه های کلامی، ارسال رسل از جانب خداوند را، واجب و ضروری شمرده و برخی دیگر آنرا جایز و ممکن می دانند.
فلسفه هنر  اسلامی (از دیدگاه سهروردی ، ابن عربی ، ملاصدرا)
نویسنده:
مینا عبادی آسایش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه هنر وزیبایی شناسی که امروزه شاخه مهمی از فلسفه های مضاف به حساب می آید، در بردارنده مسائل فراوانی است که می توان بسیاری از آنها را با مدد گرفتن از مبانی اساسی(وجود شناسی(ابن عربی و ملاصدرا)، ماهیت شناسی (سهروردی)، نفس شناسی و معرفت شناسی)، بازشناسی و بازخوانی کرد، دیدگاه این سه حکیم درباره قوه خیال نیز یکی از مسائل نفس شناسی است که نقش آن در آفرینش آثار هنری بررسی خواهد شد. بنابر مبانی نفس شناسی ملاصدرا، نفس از قوا و مراتب گوناگونی که بخشی از آنها ناظر به ادراکات انسان اند. از جمله مهم ترین آنها قوه خیال است که همواره نقش بسزایی در شکل گیری یک اثر هنری دارد. عالم مثال یا همان عالم خیال همواره مورد توجه فلاسفه بوده , این موضوع را حتی در فلسفه افلاطون نیز می توان سراغ گرفت .کمال و تعالی هنر در تعبیر این سه حکیم، قوه خیال درمخاطب اثر هنری متجلی می شود. هنگامی که مخاطب با یک اثر هنری رو به رو می شود، در همه این حالات، نخست صورت حسی از آن در نفس وی منعکس می شود. در مرحله بعد، این صورت حسی ارتقا می یابد و در خیال او جای می گیرد و سپس با تعالی این صورت خیالی در نفس مخاطب، حقیقتی معقول که در واقع، معنا و محتوای آن اثر را تشکیل می داده است، ظهور می یابد. بر اساس نظریه اتحاد عاقل و معقول، این صورت ها و حقایق در هر مرحله با قوه متناظر خود و در واقع با نفس مخاطب متحد می شود و از آن جا که صورت های خیالی از صورت های حسی و کلیات معقول از صورت های خیالی واقعی تر هستند، مخاطب در رویارویی با اثر هنری، مرحله به مرحله تعالی می یابد. البته، ناگفته نماند که میزان این تعالی کاملاً به توانایی ادراکی مخاطب و تعالی اثر هنری بستگی دارد. هرچه مخاطب رشد یافته تر باشد، در رویارویی با اثر هنری متعالی بیشتر رشد کرده و سریع تر به حقایق والای آن منتقل می شود. بر پایه هر دو بعد از تحلیل نقش تربیتی مهم قوه خیال در نگاه حکمای مسلمان ،بسیار پراهمیت است. خیال که واسطه ای است میان عالم محسوسات و معقولات، هم وظیفه ابلاغ حقایق عالیه جهان هستی را برعهده دارد و هم انسان های کمال جو را از مسیر محسوسات به حقایق معقول می رساند.پژوهش پیش رو اسنادی _ کتابخانه ای است و از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده است.واژگان کلیدی:فلسفه هنر _ سهروردی_ابن عربی_ ملاصدرا_عالم خیال.
بررسی تطبیقی رابطه علم تجربی و دین در تفاسیر المیزان و المنار
نویسنده:
محسن آزادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ترسیم الگوی مناسبات میان علم تجربی و دین از مهم‌ترین مسائل فلسفه‌ی دین است. دستاوردهای چشمگیر غرب در علوم تجربی که در چند قرن اخیر رخ داد با تفاسیر ارسطویی از کتاب مقدس در تعارض قرار گرفت و آن را سخت به چالش کشید. از آن پس الگوهای گوناگونی در دنیای غرب برای حل این مسئله مطرح شد. از آن‌جا که اسلام و کتاب مقدسِ آن قرآن نیز دربردارنده فرازهایی تجربی در کیهان‌شناسی، زمین‌شناسی و انسان‌شناسی بودند از رویارویی با این مسئله در امان نماندند. ازاین‌رو مفسرین قرآن کریم و دانشمندان اسلامی با این پرسش مواجه شدند که چه نسبتی میان علم تجربی و آموزه‌های دینی وجود دارد و چه الگویی می‌توان برای ترسیم مناسبات میان این دو ارائه داد؟ المنار و المیزان، به عنوان دو تفسیر تأثیرگذار در دوره معاصر، با وجود اتفاق نظر نسبی در روشِ مواجه با این مسئله، رویکردهای متفاوتی در پاسخ به این پرسش در پیش می‌گیرند. در این میان محمد رشید رضا به دلیل اعتماد بیشتری که به یافته‌های علوم تجربی دارد نرمش بیشتری نیز از خود نشان داده و از رویارویی جدی با این علوم می‌پرهیزد. این امر تلاش بسیار ایشان برای سازگار جلوه دادن علم و دین و تفسیر آیات قرآن کریم بر این اساس را در پی دارد. در مقابل علامه طباطبایی1 اگرچه در بسیاری موارد درصدد همراهی با علوم تجربی و سازگار جلوه دادن یافته‌های علوم و آموزه‌های دین برآمده است، اما گاهی علوم تجربی را به چالش کشیده و با استناد به معارف دینی فرضیات این علوم را انکار می‌کند. با این همه از آن‌جا که هیچ‌یک از ایشان به صورت جامع به تبیین مبانی هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی در دو طرف مسئله نپرداخته و صرفا به تطبیقاتی جزئی بسنده کرده‌اند، دست‌یابی به الگوی جامع مناسبات میان علم و دین از منظر المنار و المیزان بسیار مشکل است.
  • تعداد رکورد ها : 353