جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 164
عیسی از نظر پولس
نویسنده:
بابک خاصه خان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بیان مسألهیکی از موثرترین راههای شناخت افکار پولس رسول، بررسی و کاوش دیدگاه های او درباره حضر-ت عیسی (ع) و یا به تعبیر علمی تر مسیح شناسی او است، زیرا تمامی اندیشه های دیگر او از قبیل یکتاپرستی، عادل شمردگی، پایان تاریخ، شریعت، گناه و مرگ، پسر خواندگی و غیره تحت تأثیر مسیح شناسی او هستند. به عبارت دیگر، می توان گفت که مسیح شناسی او هسته مرکزی تعالیمش را تشکیل می دهد. اما باید این نکته رادر نظر داشت که مسیح شناسی او یک شناخت ظاهری و صرفاً کلامی نیست، بلکه شناختی عرفانی و باطنی است و بیشتر مبتنی بر تجربه ها و شهود های باطنی و الهاماتی است که او از حضرت عیسی (ع) داشته است. بنابراین، بررسی مسیح شناسی او تنها از جنبه کلامی بررسی ناقصی خواهد بود. همچنین پولس همانند هر شخصیت دینی دیگری متأثر از محیط سیاسی، اجتماعی و دینی خود بوده است. پولس در طول دوران زندگی خود سه محیط اجتماعی، سیاسی و دینی متفاوتی را تجربه کرده است. پولس با توجه به زندگی در طرسوس و اورشلیم و همچنین با توجه به داشتن هم تحصیلات دینی و هم تحصیلات غیر دینی تقریباً با تمامی اندیشه های موجود در آن دوران آشنا شده و بنا به اهمیتی که آنها برای او داشته از آنها متأثر شده است. اما با توجه به روحیات او بدیهی است که سهم تعالیم دینی، مخصوصاً تعالیم کتاب مقدس و سنت های مسیحی موجود در باره مسیح، از تعالیم غیر دینی بیشتر باشد. در خصوص تعالیم غیر دینی، تفکر یونانی و گنوسی تأثیر بیشتری بر او نسبت به تعالیم دیگری مانند رواقیون و اپیکورها داشتند. پولس در اعتقاد خود به کلمه بودن مسیح بیشتر متأثر از تفکر یونانی مخصوصاً فلسفه نوافلاطونی است. او همچنین در اعتقاد خود به برتر بودن روح از جسم، معرفت از طریق شهود و لزوم رنج کشیدن برای نجات، متأثر از تعالیم گنوسی است. بنابراین در بررسی مسیح شناسی پولس باید به این موارد توجه کرد.در این پژوهش سعی شده است تا از زاویه ای جدید به مسیح شناسی پولس نگریسته شود و مسیح شناسی او از دیدگاهی عرفانی و باطنی مورد بررسی قرار گیرد. چون همانطور که پولس بیان می کند بعد از تغییر کیش، او دیگر کسی را به جسم نمی شناخت. این پژوهش در چهار فصل تدوین شده است که بعضی از فصل ها دارای بخش ها و زیر بخش هایی است. فصل اول بیشتر جنبه توصیفی دارد. در این فصل به شرح احوال پولس رسول پرداخته شده است. آنچه که در باره تاریخ زندگی او می توان گفت این است که او در طول زندگی خود سه بار دست به انتخاب زده است. بار اول او بین زندگی دینی و زندگی غیر دینی در طرسوس زندگی دینی را انتخاب کرد و به همین دلیل او عازم اور شلیم شد. بار دوم او بین شریعت و ایمان به مسیح، اولی را انتخاب کرد و نهایتاً در بار سوم او بین شریعت و ایمان به مسیح، دومی را انتخاب کرد. همچنین در این فصل به سفرهای بشارتی پولس و رنج های او در تبلیغ مسیحیت اشاره شده است. در فصل دوم پایان نامه در باره کتاب مقدس، عهد جدید، عقیده مسیحیان درباره کتاب مقدس و همچنین رساله های پولس، شرایطی که باعث شده است تا پولس اقدام به نگارش آنها بکند و همچنین اهداف پولس از نگارش رساله ها بحث شده است.فصل سوم در دو بخش تدوین شده است. در بخش اول به اندیشه ها و جریان های فکری موجود در زمان حیات پولس پرداخته شده است. ابتدا مفاهیم رایج در اندیشه یهودی از قبیل مسیح گرایی، یکتا پرستی و فرجام شناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سپس به اندیشه های یونانی رایج در آن دوران از قبیل فلسفه نوافلاطونی و تعالیم گنوسی پرداخته شده است. در بخش دوم افکار و اندیشه های پولس رسول مورد تحقیق قرار گرفته است. در این فصل ابتدا به عرفان پولس، سپس به نظریات او در باره مرگ، گناه، شریعت و فدیه که در مسیح شناسی او اهمیت زیادی دارند پرداخته شده است.فصل چهارم به مبحث مسیح شناسی می پردازد که خود از دو بخش تشکیل می شود. در بخش اول در باره کلیات مسیح شناسی بحث می شود. در این بخش معانی مسیح شناسی و موضوعات مرتبط به آن مورد تحقیق قرار می گیرد. این بخش خود از زیر بخش هایی از قبیل: مسیح قبل از تجسم، تجسم مسیح و رستاخیز او تشکیل می شود. در مسیح قبل از تجسم بیشتر به جنبه الهی بودن و ازلی بودن مسیحپرداخته شده است. در تجسم مسیح لزوم جسم گرفتن خداوند و اتحاد طبیعت الهی و انسانی مسیح مورد بحث قرار گرفته است. در زیر بخش رستاخیز مسائل مربوط به قیام، رجعت مسیح، ربوده شدن ایمان آورندگان به آسمان و نهایتآ رستاخیز مردگان بحث شده است. در بخش دوم که بخش اصلی رساله نیز است به طور مبسوط به مسیح شناسی پولس پرداخته شده است. در این بخش مفاهیمی چون غلام مسیح بودن، پیش تعینی، برگزیدگی، اهمیت مسیح شناسی پولس و اطلاعات پولس در باره مسیح بحث شده است. پولس در باره مسیح قبل از تجسم قائل به ازلی بودن و خدا بودن مسیح است. او معتقد است که مسیح باید لزوماً خدا باشد. در زمینه تجسم مسیح، او قائل به اتحاد طبیعت الهی و بشری مسیح است. پولس بر این باور است که مسیح لزوماً باید دارای طبیعت بشری باشد، زیرا اگر او جسم به خود نمی گرفت، فدیه شدن او برای گناهان انسان مفهومی نداشت و انسان همچنان تحت سلطه گناه بود و نهایتاً وعده نیز اثری نداشت. یکی دیگر از مسائلی که در زمینه تجسم مسیح مطرح می شود، مرگ او در صلیب و اهمیت آن در مسیح شناسی پولس است. پولس معتقد است که مسیح او را فرستاده تا به صلیب بشارت دهد. در زمینه رستاخیز مسیح، مفهوم قیام مسیح مطرح شده است. پولس معتقد است که قیام مسیح به منزله اثبات قیامت اموات و دلیلی برای اثبات ایمان مومنین می باشد. مباحث دیگری که در این زمینه بحث شده عبارتند از: رجعت مسیح و ربوده شدن مومنین به آسمان، لزوم حاضر شدن در پیشگاه مسیح، سلطنت کردن مسیح و تحویل پادشاهی به خداوند توسط مسیح. همچنین در این بخش در باره اعتقاد او به تثلیث بحث شده است. پولس معتقد است که مسیح شخص دوم تثلیث است. خداوند متعال اعمال الهی خود از قبیل آفرینش را به و اسطه او انجام می دهد. در این بخش همچنین کلمه بودن مسیح مطرح شده است. او مسیح را کلمه الهی می داند که بین خدا و خلق واسطه است. همچنین در این بخش در باره مرگ مسیح و نتائج آن بحث شده است. پولس معتقد است که مرگ مسیح باعث بخشش گناهان انسان و عادل شدن و باعث رها شدن اواز غضب الهی می شود. همچنین او معتقد است که به و اسطه مرگ مسیح، خدا انسان و جهان را با خود آشتی داد. نیز در این بخش در باره مفهوم ایمان و نتائج آن بحث شده است. از دیدگاه پولس ایمان به معنی اعتماد کردن به وعده خداوند در مورد نجات به واسطه ایمان به مسیح می باشد. پولس بیان می کند که ایمان همانند مرگ مسیح باعث آمرزش گناهان و مصالحه انسان با خداوند می شود. او معتقد است که به واسطه ایمان، مسیح در انسان ساکن می شود و انسان وارث وعده ای می شود که خداوند به حضرت ابراهیم داده بود. همچنین در این بخش درباره جلال عهد جدید و برتری آن بر عهد قدیم از دیدگاه پولس بحث شده است. او معتقد است که عهد قدیم فانی است، و به همین دلیل خداوند فرامینش را در الواح سنگی نازل کرد. اما عهد جدید ابدی است و به همین دلیل فرامین و اسرار الهی بر دل مسیح نازل شده است. او همچنین معتقد است حضرت موسی(ع) اسرار الهی را در پرده می گفت، اما در عهد جدید حضرت عیسی (ع)اسرار الهی را به صورت آشکار بیان می کند. اهمیت و ضرورت موضوع پولس یکی از برجسته ترین الاهیدانان مسیحیت دوران اولیه می باشد. او تأثیر زیادی نه تنها بر گسترش مسیحیت گذاشته بلکه تعالیم او تأثیر زیادی در هر چه عمیق تر شدن و غنی تر شدن تعالیمحضرت عیسی (ع) نیز داشته است. به بیان دیگر، در نتیجه تلاش های او بود که مسیحیت دینی جهانی شد. او هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی بر گسترش مسیحیت تاثیر داشته و بنابراین اگر متفکرانی چون نیچه او را دومین بانی مسیحیت به حساب آورده اند سخنی به گزاف نگفته اند. هم آبای اولیه کلیسا و هم عارفان اعصار بعدی وامدار او هستند. رسائل پولس در حقیقت اولین مکتوبات عهد جدید هستند و از نظر زمانی بر اناجیل متی، لوقا، مرقس و لوقا مقدم هستند. پولس از نوادر پیروان حضرت عیسی (ع) بوده که هم تحصیلات دینی داشته و هم تحصیلات غیر دینی و تا حد زیادی نیز با فلسفه یونانی آشنائی داشته است. او در حقیقت نه تنها از اولین الاهیدانان مسیحی بلکه همچنین از اولین عارفان مسیحی می باشد. عرفان مسیح محور اولین بار به بهترین وجه توسط او مطرح شد. رسائل باقی مانده از او همه رنگ و بوی عرفانی دارند و در آنها پولس به کرات بر تعالیم باطنی تأکید دارد. عیسای به صلیب کشیده شده چنان در او سکنی گزیده و او را در برگرفته که مجالی برای اندیشه در باره غیر برایش باقی نگذاشته و اصلاً خود پولس نیز هیچ تمایلی ندارد که به غیر او اندیشه کند و یا به غیر از او درباره چیز دیگری صحبت کند، به طوری کهبه جز اندکی و آن هم به اجبار و ضرورت از تعالیم عیسای کلامی استفاده نکرده است. با اطمینان می توان بیان کرد که عنصر غالب در تعالیم اوعنصر عرفانی است، و درک او از عیسای به صلیب کشیده شده در کانون تعالیم او قرار دارد و تعالیم او چه از جنبه الاهیاتی و چه از جنبه اخلاقی و عرفانی عیسی محور بوده و بر اساسمسیح شناسی او می باشند. لذا برای شناخت تعالیم او باید بن مایه اساسی تعالیم او یعنی مسیح شناسی او را شناخت و بدون توجه به مسیح شناسی او هر شناختی دیگر از تعالیم او شناختی ناقص خواهد بود. اکثر پژوهش هایی که به زبان فارسی در باره پولس صورت گرفته بیشتر کلی بوده و توجه زیادی به دو عنصر کلیدی تعلیمات او یعنی عرفان و مسیح شناسی او نشده و این جنبه از تعالیم او تحت الشعاع تعالیم الاهیاتی او قرار گرفته است. حال آن که هرگونه تحقیقی در مورد او بدون توجه به مسیح شناسی او ناقص خواهد بود. همچنین در آن پژوهش ها در اکثر موارد هیچ اشاره ای به صلیب و مفهوم آن از دیدگاه پولس که یکی از ارکان تعالیم او می باشد، نشده است، در حالی که صلیب نیز در کانون مسیح شناسی پولس قرار دارد، چنان که او بیان می کند که او به صلیب بشارت می دهد، و براین باور است که به هر چیز دیگری بشارت داده شود، صلیب از بین خواهد رفت. عامل دیگری که نیز در اکثر آن پژوهش ها به آن چندان توجهی نشده، مفهوم عیسای برخاسته از مردگان است که همانند صلیب در کانون تعالیم او قرار دارد، به طوری که از دیدگاه او صلیب بدون قیام مفهومی نخواهد داشت. بنابراین، نیاز به تحقیق در چنین زمینه هائی برای شناخت هرچه دقیق تر تعالیم پولس در جامعه ما احساس می شود.لذا این پایان نامه در صدد آن است که این خلا ها را پر کند.پیشینه پژوهش درباره پیشینه موضوع، اینکه در باره مسیح شناسی پولس تا چه اندازه کار شده است، باید آن را در دو حوزه فارسی و لاتین بررسی کرد. متأسفانه در زبان فارسی در باره مسیح شناسی پولس در حوزه نگارش کتاب، مقاله و یا ترجمه کتاب کار چندانی صورت نگرفته است. لذا از این جهت این پژوهش را می توان امری نو به حساب آورد. اما برخلاف حوزه فارسی، در حوزه لاتین به اندازه کافی هم در زمینه نگارش کتاب و هم در زمینه نگارش مقاله به وفور کار شده است که از آنها در این نگارش بسیار سود جسته شده است.
تبیین و باز شناسی الگوی عبادی نبوی (ص)
نویسنده:
محمدمحسن سلیمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی ازموثرترین شیوه‌های تربیتی روش الگویی است.آیات قرآن نشان می‌دهد که انبیا فقط به فکر ابلاغ پیام به مردم نبودند، بلکه درراستای دعوت خویش، همه تلاش خود را برای تغییر رفتار آنان به کار میگرفتند.یکی از بارزترین الگویی‌هایی که قرآن به عنوان اسوه معرفی می نماید پیامبرخاتم(ص)است.در این پایان نامه پس از طرح کلیات در فصول مختلف مباحثی مانند: 1-سیره عبادی پیامبر(ص) در آیات قرآن وروایات 2–روش الگوگیری عبادی از پیامبر(ص)برای نسل جوان 3-تطبیق احادیث تشییع و اهل تسننمطرح گردیده است ضمنابرخی از منابع مکتوب ما در این تحقیق تفاسیر گرانبهایی چون المیزان، نور الثقلین، نور و منابع روایی معتبر فرقین بوده است.محقق دراین تحقیق از دو ثقل عظیم که پیامبر (ص) مسلمانان را به اطاعت از آن دو رهنمون ساخته،بهره جسته است والبته، به این مهم باید توجه نمود که آنچه در این پایان نامه مورد اهتمام قرارگرفته است،سیره عبادی پیامبر(ص) با توجه به منابع کتابخانه‌ای و به روش تحلیلی و توصیف از آنها استفاده شده است . نتایج بدست امده در این تحقیق عبارتست از:1-از منظرقرآن مقام عبودیت،بارزترین ویژگی پیامبران الهی است که پیامبر اسلام را با صفت بنده بودن معرفی میکند.2-به پیامبر(ص)دستور می دهدجهت اجرای حکم خداوند وبه برپاداشتن نماز شب بپردازد وکه در این راستای خداوند به ایشان مقام محمود را عطا می فرماید.3-به خانواده به عنوان یک کانون مقدس نگاه میکرد، در رعایت الگوهای اخلاقی نیزسرآمد همه مردم زمان خویش بود.4-رسول مکرم اسلام در مقام بندگی الگویی به تمام معنا برای همه ی مسلمانان وپیروانش می باشد،نمازرا بعنوان سرلوحه تمام اعمال عبادی و ملاک پذیرش سایر اعمال بیان می نماید.5-و در نهایت جهت اتقان مطلب به بررسی وتطبیق تعدادی ازروایات اهل سنت که منطبق برروایات شیعه نیزمی باشد پرداخته شده است
بررسی شرط عدالت حاکم در فقه سیاسی امامیه و اهل سنت
نویسنده:
فاطمه تنها
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ضرورت اصل ولایت و حاکمیت در میان شیعه و اهل سنت امری مسلم و پذیرفته شده است. آنچه در اندیشه سیاسی این دو مذهب مورد اختلاف قرار گرفته است شرایط و مصادیق ولی و نحوه تعیین او می باشد. در این پژوهش به بررسی شرط عدالت برای حاکم به عنوان یکی از مفاهیم مشترک فقه امامیه و اهل سنت پرداخته شده است. رساله حاضربه شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و با استفاده از روش تحلیل متن از نوع تطبیقی به بررسی این شرط در فقه سیاسی شیعه و اهل سنت پرداخته است. مفهوم عدالت از نظر فقهی بین شیعه و اهل سنت چندان متفاوت نیست. تفاوت اساسی در این است که امامیه عدالت را شرط ابتدایی و استمراری برای حاکم می داند. براین اساس شیعه حاکمیت حاکمان غیر عادل و فاسق را فاقد مشروعیت می داند؛ اما آرای اهل سنت در مورد شرط عدالت حاکم مختلف است. برخی از فقهای اهل سنت عدالت را شرط کمال می دانند نه امری واجبو در برخی دیگر از متون فقهی اهل سنت وجود شرط عدالت لازم شمرده شده است اما از آنجا که در اندیشه سیاسی اهل سنت؛ عدالت اساسا با استیلا و حکمرانی همخوانی ندارد؛ با ترفند های مختلف عملا آن را نفی کردند، تا به این وسیله توجیهی مناسب برای حکومت حاکمان جائر فراهم آورند. اهمیت موضوع حاضر از این جهت است که به بررسی یکی اساسی ترین جنبه های مبحث امامت و خلافت پرداخته است و تلاش شده با بررسی تطبیقی شرط عدالت در فقه امامیه و اهل سنت و با کنار هم نهادن آرای فقهی و نقادی علمی آنها به حقیقت و صواب نائل آید.
اخلاق در فقه شیعه
نویسنده:
حسین صایب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در برخورد با مسائل زندگی، "فقه" و "اخلاق"، رهنما و پشتوانه انسان هستند. ارزش و چگونگی رفتار و عملکرد هر فرد، بسته به میزان بهره‌مندی او از این دو دانش گرانقدر است . اخلاق و فقه شیعه، پایاپای یکدیگر، در کوچکترین و جزئی‌ترین مسائل حیات ، از بدو تولد تا پس از مرگ ، صاحبنظر و پاسخگو می‌باشند. بین این دو علم شریف ، رابطه‌ای استوار برقرار است ، بطوریکه در بعضی مسائل‌انگار فقه و اخلاق، مصداق واحدی پیدا می‌کنند. کتب فقهی شیعه سرشار از نکات اخلاقی است ، لذا عناوینی مانند "اخلاق در فقه شیعه" یا "رابطه فقه و اخلاق" کاملا" قابل طرح و بررسی است . رساله حاضر ممزوجی است از "فقه اخلاقی" و مسائل "علم اخلاق".
مبانی اخلاق اسلامی در خمسه نظامی
نویسنده:
طاهره حسنی سعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دوران تاریخی مختلفی که بشر می­زیسته است، نیاز به تعالی و تکامل در ابعاد وجودی وی احساس می­شده است. تکامل انسان با توجه به قوه­ی تفکر او از وجوه تمایزش با سایر موجودات محسوب می­شود.بعثت انبیاء (ع)، وجود ائمه­ی اطهار (ع) ، نزول کتب آسمانی و توجه به علم و دانش از طرف بزرگان دین همه می­تواند با هدف همین تکامل بشری صورت گرفته باشد.خداوند دلیل بعثت پیامبر اسلام (ص) را صراحتاً تکمیل مکارم اخلاقی بیان فرموده است. و این امر نشان­گر تأکید بر رواج اخلاق در جامعه­ی جاهلی آن زمان می­باشد.از سوی دیگر می­توان اهمیّت اخلاق و تکامل روحی انسان را در جوامع بشری مورد بررسی قرار داد. هر جا که بشر به پیشرفت­های مادی و معنوی گسترده­ای دسترسی پیدا کرده است؛ دلیلش رعایت حقوق افراد، حقیقت جویی، شجاعت، عدالت و ... می­باشد. برعکس آن زمان که ملت­ها در فترت و سکون به سر برده­اند، زمانی است که یا خود ملت­ها و یا حاکمان و فرمانروایان آنان از فرمان­های اخلاقی الهی فاصله گرفته­اند.جهت بررسی مسائل اخلاقی، کتب فراوانی در اختیار داریم، گاهی این مطالب به زیور نظم آراسته می­شوند که تأثیر بیشتری بر ذهن و روان خواننده بر جای می­گذارند.در این پایان نامه، به بررسی اخلاق از دیدگاه نظامی پرداخته شده است. پس از بررسی واژه­ی اخلاق و مسائل کلی آن و طبقه­بندی­های آن در قدیم، نظرات صاحب نظران این عرصه با محوریت نظرات حکیم نظامی مورد بررسی قرار گرفته است.پس از استخراج و طبقه بندی مولفه­های مورد نظر نظامی به ترتیب الفبایی به شرح و تحلیل نکات آن پرداخته خواهد شد.
نقش اخلاق در ایجاد امنین اجتماعی از دیدگاه قرآن
نویسنده:
فاطمه رجب محمد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نیل به جامعۀ ایده‌آل و مطلوب از آرمان‌های پیامبران الهی و اندیشمندان بوده است. و یکی از ویژگی‌های این جامعه، برخورداری از امنیت و سلامت در ابعاد گوناگون است. یکی از ابعاد امنیت، برخورداری از امنیت اجتماعی پایدار است،که دست‌یابی به این هدف به عوامل متعددی وابسته است. از مهم‌ترین عوامل تقویت کنندۀ امنیت اجتماعی می‌توان به اخلاق و آموزه‌های آن اشاره نمود. دقت در آموزه‌های اخلاقی و پایبندی به آن در جامعه، بازتاب و پیامدهایی دارد که مستقیم یا غیرمستقیم در ایجاد امنیت اجتماعی تأثیر گذارند.هنگامی که اخلاق پشتوانه‌ای چون ایمان داشته باشد، می‌تواند کارکرد آرامش‌بخش و امنیت آفرینی واقعی داشته باشد. چنانچه یکی از ارزش‌های اخلاقی محقق شود؛ دیگر ارزش‌ها نیز نمود پیدا خواهند کرد، زیرا فرد اخلاق‌گرا، احترام به حقوق دیگران را به عنوان یک اصل پذیرفته است. در نتیجه تجاوز، مزاحمت، کینه‌توزی، جنایت، هرج و مرج و... در جامعه رخ نمی‌دهد. از منظر قرآن و روایات، فضایل اخلاقی یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های تقویت‌کنندۀ امنیت اجتماعی هستند، که در جامعه و روابط اجتماعی به عنوان اخلاق اجتماعی نمود پیدا می‌کنند، با آنکه اخلاق فردی نیز از اهمیت وافری برخوردار است؛ اما رفتار و کنش‌های اجتماعی نقش کلیدی در تقویت امنیت اجتماعی دارند. اگر ارزش‌های اخلاقی در جامعه حاکم شود، تنش‌ها کاسته می‌شود. و روحیۀ دوستی، برادری، مشارکت و... معنای واقعی خود را می‌یابد، در نتیجه ضریب اعتماد عمومی افزایش می‌یابد، و بالطبع ضریب امنیت اجتماعی نیز افزایش خواهد یافت. اما هنگامی که فضایل اخلاقی نادیده گرفته شود، رذایل اخلاقی جایگزین آن خواهد شد؛ هرج و مرج و بی‌نظمی حاکم می‌شود، و افراد از تهدیدها و آسیب‌های اجتماعی در امان نیستند؛ ترس بر جامعه غالب می‌شود، در این صورت اعتماد عمومی سلب می‌شود، ناآرامی و ناامنی به اوج خود خواهد رسید. و هیچ کس احساس امنیت نخواهد کرد. گاهی با وجود امنیت عینی، افراد احساس امنیت نمی‌کنند، و اختلال‌هایی چون بی‌اعتمادی، اضطراب و عدم اطمینان سبب ناآرامی و ناامنی آنان می‌شود، که داروی آن‌ فقط اخلاق است؛ لذا باید به احیاء و ارتقاء ارزش‌های اخلاقی پرداخت، تا شرایط نابسامان سامان یابد. برای دست‌یابی به این هدف والا باید ارزش‌های اخلاقی در جامعه نهادینه شود. از مهم‌ترین سازوکارهای بهینه‌سازی و بسترسازی تبلور بخشیدن اخلاق در جامعه، ارائه آموزش به شهروندان، سالم‌سازی محیط‌های مختلف، معرفی الگوهای برتر و اثرگزار، ترویج فرهنگ شایسته سالاری و... است.
نقد و بررسی اخلاق فمینیستی از دیدگاه اسلام
نویسنده:
زهرا خسروجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان همه اموری که به انسان و جنبه های انسانی مرتبط است ، مسئله زن همواره با پیچیدگی و ظرافت بیشتری همراه بوده است.زنان در طول تاریخ از موقعیت و مقام لازم و کافی برخوردار نبوده اند و با رشد علم بشری و افزایش آگاهیهای زنان، این مشکل به طور جدی مطرح شده است که شأن واقعی زنان در خانواده ، جامعه و نظام هستی کدامست .فمینیسم فعالیتهای سازمان یافته برای احقاق حقوق زنان است و اخلاق فمینیستی اصطلاحی فراگیر است که بر نظریات متنوعی دلالت دارند.این نظریات پابه پای پیشرفت تفکر درباره مسائل زنان ، دستخوش تحول و تطور بوده اند.اینکه زنان از نظر اخلاقیویا ذاتی با مردان برابرند و یا بر آنان برتری دارند متفاوت بودن تعقل و استدلال اخلاقی وتفکر مردانه و زنانه ، داوری های متنوعی است که با پذیرش یا عدم پذیرش آنها ، انواعنظریات اخلاق فمینیستی از هم جدا می شوند. بسیاری از آنان معتقدند جامعه پدر سالارانه است و دانش پژوهی ، فلسفه و اخلاق حامی پدر سالاری است و زنان در آن شریر به حساب می آیند. بدین ترتیب مسلم است فمینیسم و اسلام دو دنیای متفاوت هستند اگر قصد توجیه و تفسیر اخلاق فمینیسمی در آموزه های اسلام را داشته باشیم با سیستم نظام مند حقوقی اسلام مواجه می شویم که برای هر یک از زن و مرد و با توجه به ویژگیها و تفاوتهایشان حقوق مشخصی قائل است . اصل عدالت و تطابق حقوق با نقشها و تکالیف متفاوت جنسیتی از اصول مبنایی اسلام در روابط زن و مرد است .فضایل و ارزشهای اخلاقی اموری واقعی هستند که زمان و مکان مشمول بوده و همه انسان ها را شامل می شوند در حالی که براساس اخلاق فمینیستی زن از شان و جایگاه والاتری نسبت به مرد برخوردار است و اگر کرامت و حرمت مرد در پایی زن قربانی شود اشکالی ندارد. اما عکس این مطلب ضد ارزش و رذیلت است و این زن بودن زن است که فضیلت ساز است و فضایلی چون عدالت و عفت آنگاه که با زن بودن و اقتضائات آن ناسازگار باشد ، باید کنار گذاشته شود. از اینرو در بحث از احقاق حقوق زنان و بررسی تکالیف و اخلاقیات ایشان همواره باید جانب احتیاط رعایت شود که با نفی هرگونه سنت صحیح، هر تفکر ضد اخلاقی جدید، تأیید نگردد.
جایگاه حقوق بشر درعصر مهدوی
نویسنده:
امیرحسین معزالدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حقوق بشر واژه ای که همواره ذهن آدمی را به خود مشغول کرده است . بیش از هر زمانی در دوران کنونی نیاز به راهکاری برای دستیابی حقیقی انسانها به کرامت ، امنیت ، عدالت و آزادی احساس می گردد. به اعتقاد اسلام تنها راه تحقق کامل حقوق بشر تشکیل حکومت جهانی یکپارچه تحت رهبری حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف ) است. حال باید دید آیا حکومت مهدوی ، مقوم حقوق بشر است یا منافی آن ؟ و اساساً نسبت حقوق بشر با عصر مهدوی چگونه قابل ترسیم است؟ درعصر مهدوی حقوق بشر به غایت حقیقی خود می رسد و بشر طعم شیرین آن رامی چشد. حکومت مهدوی ، حکومت صالحان ومستضعفان است .آنانکه در طول تاریخ مورد ظلم قرارگرفته اند وصالح برای حکومت کردن بودند ولی به علت حکومت ظالمان نتوانستند به حکومت برسند. حکومتی که رهبرش فرستاده خداست و وزیرانی چون عیسی (علیه السلام)، مالک اشتر، سلمان، یوشع وصی موسی دارد و نیکان روزگاران صاحب منصبان آن هستند. رفتار مهدوی در عمل همچون سیره نبوی است و در این راه با مخالفان سخت وبا موافقان رحیمانه است.
تحلیل عدالت صحابه با توجه به آیات جهاد
نویسنده:
رضا عربی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معروف است که اهل‌سنت به عدالت هم? صحابه معتقدند؛ حال آنکه وحدت نظری وجود ندارد و در این زمینه دیدگاه‌های مختلفی ابراز داشته‌اند. از بین رفتن کتاب‌های معتزله و پراکنده شدن آنها و تسلّط فکری اشعری بر اهل‌سنت معاصر، باعث شده که دیدگاه‌های مختلف به فراموشی سپرده شود؛ حتّی در بعضی از کتاب‌ها ممکن است اتفاق امت اسلامی به عدالت هم? صحابه را نیز مطرح کنند؛ حال آنکه گروه‌های دیگری مانند شیعه، معتزله و ... چنین اعتقادی ندارند. برای بررسی عدالت صحابه و شناخت میزان ایمان آنها قرآن، سنت و تاریخ گواهان خوبی می‌باشند؛ که ما در این پژوهش بیشتر به بررسی آیات جهاد بر اساس سیر تاریخی وقوع جنگ‌ها می‌پردازیم؛ چون جنگ یک حادثه سنگین و دارای مشکلات فراوان است و در آن زمان، باطن اشخاص ظاهر می‌گردد و مراتب حقیقی افراد در پذیرش اوامر خدا و پیامبر (ص) روشن می‌گردد و منافقین و مومنین ضعیف‌الایمان از اشخاص مقاوم و راسخین در ایمان و عقیده جدا می‌شوند.کلید واژه‌ها: عدالت، ، آیات جهاد، مومنین، منافقین، ضعیف‌الایمان
ولایت فقیه در اندیشه سیاسی اهل سنت با تاکید بر فقه شافعی
نویسنده:
موسی یاری خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: موضوع حاکمیت و امامت جامعه اسلامی و نیز مباحث سیاسی و اجتماعی در آموزه‌های اسلامی به طور مبسوط و کامل بیان شده است. اما با توجه به نیاز جهان اسلام به نظریه‌های نو در ساحت اندیشه سیاسی که منطبق بر دو عنصر زمان و مکان باشد، استخراج و ارائه این نظریه‌ها امری ضروری به نظر می‌رسد. آنچه در این پژوهش بدان پرداخته شده است پیگیری و بررسی موضوع ولایت فقیه در فقه شافعی می‌باشد. تأکید فقه سیاسی شافعی بر عناصر اساسی در مورد امام و حاکم جامعه اسلامی از قبیل اجتهاد، عدالت و مدیریت و نیز شیوه کسب قدرت و جایگاه نخبگان سیاسی و دینی و نیز نقش مردم در این مکتب فقهی قرابت‌ها و نزدیکی‌ فراوان با نظریه ولایت فقیه در فقه امامیه دارد. بنابراین آنچه قابل اثبات می‌باشد در این زمینه همراهی و تطابق فراوان این دو نظریه در هر دو مکتب فقهی می‌باشد. لذا می‌توان گفت سرچشمه هر دو ساختار و نظریه، منابع غنی قران و سنت می‌باشد. هرچند در شکل و شیوه تحقق متفاوت می‌باشند اما هر دو از یک سرشت و ماهیت مشترک برخوردار می‌باشند. بنابراین می‌توان مدعی شد که نظریه ولایت فقیه اختصاص به فقه سیاسی امامیه ندارد و این نظریه و نظام سیاسی در فقه سیاسی اهل سنت و به خصوص فقه سیاسی امام شافعی وجود دارد. هر چند رسیدن به الگوهای مشترک در حوزه اندیشه سیاسی جهان اسلام که زمینه وحدت و همگرائی را در جهان اسلام ایجاد کند، نیازمند پژوهش‌های بنیادین و کاربردی بیشتری است اما آنچه به طور قطع می‌توان مطرح کرد حضور تأثیرگذار فقه و اندیشه سیاسی اسلام در سرنوشت مسلمانان و جهان بشریت در آینده خواهد بود. کلید واژه‌ها: ولایت فقیه، اندیشه سیاسی، امامت، عدالت، امام شافعی.
  • تعداد رکورد ها : 164