جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1287
رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و ابن تیمیه
نویسنده:
مدینه کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه عقل و دین از دیرینه ترین مباحث تفکر بشری است ، به طوری که در تاریخ تفکر اسلامی و در ارتباط با تبیین نسبت بین عقل و دین اختلاف نظر وجود دارد ، هر گروه یا فرقه ای به نوعی با دین برخورد دارند ؛ بعضی به ظاهرآیات و روایات اکتفا می کنند و مخالف دخالت عقل در دین هستند و بعضی عقل را در دین دخیل می دانند، در این میان بررسی دیدگاه ملاصدرا و إبن تیمیه قابل توجه می باشد . در این پژوهش کوشش شده بررسی تطبیقی رابطه عقل و دین در پنج فصل پرداخته شود .پس از بیان مقدماتی در باره دیدگاه هایی که در خصوص رابطه، عقل و دین وجود دارد ، به بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا پرداخته می شود ، در ادامه از دیدگاه ابن تیمیه بررسی شده و سرانجام به بررسی تطبیقی این مبحث از دیدگاه هردو متفکر پرداخته شده است.می توان گفت ملاصدرا جمع میان این دو مقوله را ممکن دانسته و این دو را نیازمند به هم معرفی می کند و به هنگام بروز تعارض ، قطعیات عقلی را بر ظواهر دینی مقدم نموده و راه تأویل نصوص دینی را پیش گرفته اند. اما ابن تیمیه با اعتقاد به اصل پیروی از سلف و با تکیه بر ظواهر آیات و روایات ، شرع را وابسته به عقل نمی داند و به هنگام بروز تعارض ، نقل را بر عقل مقدم نموده و این جمود بر ظواهر او را تا مرحله اعتقاد به جسمانیت حق تعالی تنزل داده است.
اعتبار معرفتی اعتقادات دینی براساس رویکرد جدید آلستون به مسئله توجیه
نویسنده:
محمدعلی مبینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آلستون، در دیدگاه جدیدش، موجه بودن را به عنوان ویژگی یکه‏تازی که جایگاه معرفتی بدیل‏ناپذیری به باور ببخشد، نمی‏پذیرد و به جای آن، از وجود ویژگی‏های گوناگونی دفاع می‏کند که همۀ آن‏ها کم یا بیش مهم‏اند؛ به گونه‏ای که وجود هرکدام موجب وضعیت معرفتی مثبت برای باور می‏شود اما نبودش خسارت معرفتی جبران‏ناپذیری را در پی ندارد. اگر دیدگاه آلستون دربارۀ وجود مطلوب‏های معرفتی گوناگون قابل دفاع باشد، آن‏گاه ارزیابی معرفتی باور دینی هم نباید بر محور توجیه معرفتی آن بچرخد، بلکه هرکدام از مطلوب‏های معرفتی می‏توانند وضعیت مثبت معرفتی به باور دینی عطا کنند. اما این دیدگاه آلستون دچار مشکلاتی جدی است. اولاً انکار توجیه به معنای قانع شدن به ارزیابی‏های معرفتی نسبی و نادیده گرفتن اهمیت ارزیابی نهایی و جامع‏نگر دربارۀ باورها است، و این چیزی است که با شهودات مشترک ما نمی‏سازد. و ثانیاً مهم‎ترین مطلوب‎های معرفتی‎ای که آلستون به جای توجیه مطرح می‎کند، همگی به یک ویژگی واحد برمی‎گردند و از این رو، تنوع و تکثر ادعایی آلستون واقعیت ندارد. به نظر می‏رسد راه گریزی از توجیه به عنوان مسئله‏ای مربوط به مقام ارزیابی نهایی باور نیست، هرچند می‏توان در این مقام به بیش از یک معیار و از این رو، به بیش از یک مفهوم برای توجیه قائل شد. یک مفهوم قابل دفاع از توجیه معرفتی مفهوم وظیفه‏شناختی آن است. آلستون، چه در دوران توجیه‏گرایی و چه بعد از آن، با انکار ارادی بودن باور، دایرۀ وظایف مربوط به باور را بسیار تنگ می‏کند و برای وظایف قابل تصور نیز جنبۀ معرفتی قائل نیست. اما به نظر می‏رسد باورهای ما می‏توانند متعلق پذیرش یا عدم پذیرش ما قرار گیرند و چون پذیرش عملی ارادی است، با ورود آن به معرفت‏شناسی زمینۀ طرح وظایف بسیار مهمی فراهم می‏شود. همچنین از آن‏جا که این وظایف در راستای هدف معرفتی صدق طرح می‏شوند، حیثیت معرفتی پیدا می‏کنند و در نتیجه، توجیه وظیفه‏شناختی باور بعد معرفتی می‏یابد. علاوه بر این مفهوم، مفهومی غیر وظیفه‏شناختی و معطوف به صدق نیز برای توجیه قابل تصور است. در مورد باور دینی، از آن‏جا که در معرض چالش‏هایی جدی از قبیل تکثر و تنوع ادیان قرار دارد، توجیه آن، چه مفهوم وظیفه‏شناختی توجیه را لحاظ کنیم و چه مفهوم غیر وظیفه‏شناختی آن، وابسته به وجود دلیلی به سود آن است، گرچه نگرش اعتدال‏گرایانه به معرفت‏شناسی اقتضا می‏کند که این دلیل را منحصر به براهین معتبر منطقی نکرده و وجود شاهد و بینه را نیز برای توجیه باور دینی کافی بدانیم.
پژوهشی تطبیقی در معرفت‌شناسی ملاصدرا و ابن عربی با تأکید بر جایگاه عقل
نویسنده:
سمیه منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی عرفان نظری محیی الدین بن عربی و حکمت متعالیه صدر المتألهین شیرازی، می‌توان گفت که ملاصدرا، فیلسوف است؛ زیرا روش وی، روشی فلسفی می‌باشد و مبنای تمام افکار او بر پایه‌ی دلیل و استدلال قرار گرفته است و قدمی از عقل فراتر نمی-گذارد. به یک معنا می‌توانیم بگوییم که ملاصدرا عارف است؛ چنانکه یافته‌های عرفانی و کشف و شهود، جایگاه و نقش مهمی در حکمت او ایفا می‌کند. اما از آنجا که خود معترف به محدودیت مقام عقل بوده است، وحی و کشف را در کنار عقل قرار می‌دهد، البته نه در عرض همدیگر، بلکه باز هم داور نهایی را عقل قرار ‌داده و با زیرکی تمام با استفاده از این قاعده که: عرفان، قرآن و برهان از هم جدایی ندارند، تا آنجایی که ممکن است به برهانی کردن وحی و کشف می‌پردازد. این است تفاوت او با ابن عربی؛ زیرا ابن عربی هرگز بر آن نبوده که تمام عناصر عرفان خود را عقلی و مبرهن سازد. شاید بتوانیم بگوییم ملاصدرا در انتهای مسیری قرار گرفته که ابن عربی آن را آغاز کرد. اما نه به معنای برهانی کردن کل عرفان.هدف ملاصدرا این نبوده که کل عرفان را برهانی سازد، بلکه ملاصدرا همواره نقصان عقل را از طریق کشف و وحی جبران کرده است و عقل به معنای استدلال فردی برای او اصل و اساس بوده است. حکمت به این معنا همان فلسفه است که متعالی به کشف و وحی شده است. در مقابل، ابن عربی علی رغم جایگاهی که برای مراتب بالای عقل در معرفت شناسی خود قایل است، قلب و دستاوردهای آن را، اصل و اساس مکتب خود قرار داده و هرجا که لازم دیده و بنا بر برخی ضرورت‌ها از استدلال عقلی بهره برده است.
خدا و انسان در فلسفه اسپینوزا
نویسنده:
زهرا عینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه تحت عنوان «خدا و انسان در فلسفه اسپینوزا» به مفهوم خدا در فلسفه‌ی اسپینوزا، برهانهای اثبات او و رابطه‌ی خدا و انسان در عالم می‌پردازد. کوشش شده است ضمن بیان تأثیر برخی از سنتهای فلسفی و عرفانی در اندیشه‌ی اسپینوزا، روش خاص فلسفه‌پردازی و پرورش مفاهیم مربوطه توسط او توضیح داده شود. اهداف این پژوهش به طور کلی شناخت ژرفتر اسپینوزا و نشان دادن زوایای فلسفه‌ی او بوده که در این راستا از متون فارسی، عربی و انگلیسی استفاده شده است.نتایج پژوهش نیز نشان می‌دهد که هرچند اسپینوزا از سنت‌های مسیحی و یهودی و عقل‌گرایی دکارت تأثیر پذیرفته است اما او خود با شیوه‌ی خاص فلسفه‌پردازی خویش، نظام فلسفی مستقل و خاص خویش را بنا نهاد و معرفی نموده است که حاوی نکات عمیقی در خصوص رابطه‌ی موجودات با خداست.در بخش اول، تحت عنوان «خدا در فلسفه‌های مسیحی و یهودی پیش از اسپینوزا و فلسفه‌ی دکارت» مفهوم خدا در سنتهای فلسفی مسیحی بررسی شده است. خدا در فلسفه‌ی مسیحی عمدتاً وجود بسیط مطلق است که خالق موجودات و عالم و قادر مطلق است. برهان‌های اثبات وجود خدای دکارت و تأثیر او بر اسپینوزا نیز ذکر شده است. در بخش دوم تحت عنوان «خدا در فلسفه اسپینوزا» برهان‌های اثبات خدا و رابطه‌ی موجودات با خدا ذکر شده است. در بخش سوم تحت عنوان «انسان در فلسفه‌ی اسپینوزا» انسان به عنوان حالات دو صفت بُعد و فکر بحث شده است. در بخش چهارم درباره‌ی رابطه‌ی انسان با خدا و در بخش پنجم درباره‌ی انسان مدنی و سیاسی بحث شده است.
تقابل اراده تاریخ و اراده انسان در فلسفه هگل
نویسنده:
خدیجه مظاهرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه تاريخ هگل يكي از شيرين ترين و جذاب ترين و در عين حال تأثيرگذارترين بخش‌هاي فلسفه‌ هگل است. او كه به جبر در تاريخ و اراده روح در عالم هستي قائل است، انسان را برترين مخلوق در عالم هستي مي داند. تمام مخلوقات و از جمله انسان وسيله روح براي رسيدن روح به تكامل هستند. مرگ انسان پايان كار اوست. انسان صاحب اراده است، ولي به دليل فاني بودن و متناهي بودن انسان، اراده انسان در برابر روح و اراده او شكست مي خورد، زيرا روح شكست ناپذير و جاويدان است. هدف از به وجود آمدن تاريخ رسيدن روح به خودآگاهي است. خودآگاهي روح در آغاز به صورت بالقوه است و روند تاريخ ادامه مي يابد تا روح در پايان تاريخ به خودآگاهي بالفعل برسد. هدف از اين تحقيق بررسي اراده تاريخ(1) و اراده انسان و برتري اراده تاريخ بر اراده انسان است و با رسيدن روح به هدف خود تاريخ به پايان خود مي رسد. روش تحقيق در اين رساله، تحليل و توصيف نظر هگل و بررسي نتايج حاصل از پذيرش نظريه اوست كه پيامدهاي وخيمي را در زندگي شخصي و اجتماعي انسان ها به همراه دارد. نتايج به دست آمده از اين تحقيق عبارت است از: نزول ارزش و جايگاه انسان در چرخه تاريخ و ابزار دانستن انسان براي رسيدن روح به هدفش كه جايگاه انسان را از هدف (اديان الهي چنين جايگاهي را براي انسان قائل هستند) به وسيله تغيير مي‌دهد. اگرچه فلسفه تاريخ هگل از جهاتي قرابت زيادي با آموزه هاي ديني و عرفاني مسيحي دارد ولي از جهت نقش و جايگاه انسان در سير تاريخ تفاوتهاي عميقي با الهيات مسيحي كه انسان را هدف خلقت و نه وسيله‌اي بي‌مقدار مي‌داند دارد. ديدگاه هگل در زمينه جبر در تاريخ و ابزاردانستن انسان وسلب اختيار از او مورد تأييد و پذيرفته شده نيست، زيرا به نظر مي رسدكه تاريخ و جهان هستي اهداف ديگري دارد كه با اهدافي كه هگل براي عالم هستي قائل است فرقمي كند و قضاوت هگل در مورد تاريخ و انسانها بي رحمانه و غير منصفانه است و تناقض هايي را در پي خود دارد.جبر در تاريخ پذيرش برتري و پيروزي اراده روح بر اراده انسان و شكست و نابودي انسان در چرخه تاريخ است.
بررسی فنون دیوار نگاره‌های پنج بنای متعلق به دوره ایلخانی در شهر یزد
نویسنده:
طاهره شیشه‌بری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با وجود مطالعات گسترده ای که درباره هنر دوران مغول در ایران انجام شده است شناخت ما از تزئینات معماری، به خصوص هنر دیوارنگاری این دوره، بسیار نا چیز است. شاید علت آن تعداد محدود آثار به جا مانده از آن دوران باشد. بیشتر دیوارنگاره ها در بناهایی که کاربری مدرسه- مقبره دارند دیده می شود. از وجود دیوارنگاره ها در کاخ های ایلخانی اطلاعات چندانی در دست نیست و فقط در برخی از منابع به آن ها اشاره شده است.با تمامی این اوصاف، هنر و معماری دوره ایلخانی یکی از اوج های درخشان هنر سرزمین اسلامی ایران است. البته با همه عظمت و شکوه هنر این دوران و علی رغم همه پژوهش های انجام شده در این زمینه، باید اذعان کرد که اقدامات جدی برای مطالعه دقیق این آثار (به صورت موضوعی صورت نگرفته) و هنوز ابهاماتی درباره انواع هنرهای در دوره ایلخانی وجود دارد. وجود مجهولات درباره دیوارنگاری این دوران انجام پژوهش های گسترده تر را در این حوزه ایجاب می کند. امید است این نوشتار سهم اندکی در پاسخ به این ابهامات داشته باشد. با توجه به اینکه دیوارنگاره های این بناها جزء معدود آثار به جا مانده از دوران ایلخانی ست، مطالعه و بررسی آن کمکی شایان به شناخت سیر تحول دیوارنگاره های ایرانی می کند. از این رو، در این پروژه تا حد امکان سعی شده با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی به بررسی نقوش پرداخته شود، سپس، به کمک روش های علمی به بررسی مواد و مصالح به کار رفته و چگونگی اجرای این آثار بررسی شود.این نوشتار در پنج فصل مشتمل بر «کلیات تحقیق»، «سیر تاریخی نقاشی دیواری در ایران»، «نگاهی اجمالی به دوره ایلخانان»، «معرفی پنج بنای ایلخانی در شهر یزد»، «بررسی فنون دیوارنگاره های پنج بنای ایلخانی در شهر یزد» تهیه شده است. که در فصل اول به کلیات تحقیق پرداخته شده است. فصل دوم، مطالعه و بررسی نقاشی در دوره پیش از اسلام و دوره اسلامی در ایران و فصل سوم، دوره ایلخانان از نظر خصوصیت معماری و تغییر و تحولات شهر یزد در این دوره مورد بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم، به معرفی پنج بنای ایلخانی، از نظر خصوصیت معماری، بانیان بناها و تزئینات به کار رفته در آن ها پرداخته شده و در نهایت در فصل پنجم شناخت لایه های تشکیل دهنده دیوارنگاره ها، شناسایی رنگ های به کار رفته و بررسی فن اجرای دیوارنگاره ها مورد بررسی قرار گرفت.
بررسی دلایل استمرار شکل چهارطاقی ساسانی در معماری اسلامی مناطق مرکزی ایران تا قرن 9 ه.ق
نویسنده:
محمدجعفر حاتمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی گمان دستاورد های جالب توجه معماری ایران در دوران اسلامی مرهون خلاقیت های هنرمندان و معماران عصر ساسانی است. در این میان نوآوری های کم نظیری که در زمینه ایجاد طرح ها و شکل های متنوع انجام گرفته قابل تامل است. بسیاری از سازه های معماری از جمله گنبد، ایوان، ستون و غیره ریشه در معماری پیش از اسلام و بویژه عصر ساسانی دارد. استمرار برخی از این عناصر و شکل ها بدون هیچگونه وقفه ای در دوره های بعد مانند شکل چهار طاقی در سازه های نمادینی چون مسجد، مقبره، کاخ و کوشک موجب شد تا به مطالعه و پژوهش سیر تحول این شکل از معماری عصر ساسانی تا قرون متاخر اسلامی بپردازیم. از آنجا که بازتاب باورها و انگاره های موجود در ادیان و مذاهب ایران باستان در جنبه های گوناگون فرهنگ و هنر ایران اسلامی نمود داشته، بخشی از مطالعات کتابخانه ای تحقیق حاضر به بررسی متون مذهبی و عرفانی( قران کریم، احادیث و کتب فقهی) پرداخته تا با واکاوی هرچه بیشتر آنها به دلایل استمرار این شکل پی ببریم. علاوه بر آن در کنار دلایل فوق نمی توان از مقبولیت استفاده عام از فرم رایج چهار طاقی با توجه به مقاومت آن در سازه های احداثی و در دسترس بودن مصالح آن صرفنظر کرد. بنا براین در کنار پژوهشهای اسنادی، تحقیقات میدانی نگارنده در مناطق مختلف ایران و مقایسه تطبیقی مراحل شکل گیری و استمرار این شکل در جغرافیای پهناور و متنوع ایران در دستور کار قرار گرفت. نتایج این پژوهش که در قالب رساله دکتری باستان شناسی دوران اسلامی ارائه می شود، تلفیقی است از مطالعات کتابخانه ای با محوریت باز شناسی و تحقیق پیرامون ریشه های تاریخی، مذهبی و اجتماعی استفاده از شکلچهارطاقیو استمرار آن در سازه های دوران اسلامی در فاصله زمانی عصر ساسانی تا قرن 9 هجری از یک سو و پژوهش های میدانی باستان شناختی و معماری با تمرکز بر شناخت هرچه بیشتر سیر تحول بناها و ویژگی های ساختاری در اجزا، عناصر و تزئینات از سوی دیگراست. امید است که با انجام یک پژوهش جامع بتوان به سوالات تحقیق حاضر پاسخی قانع کننده داد.
بررسی جهت‌‎گیری‌های ویرجینیا وولف درشخصیت های رمان "موج ها" بر اساس تئوری خود دیالکتیکی
نویسنده:
ریحانه کاظمیان مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق تلاش دارد تا مسئله هویت و خود را در اثر موجهای ویرجینیا وولف با اعمال یک تئوری اساسا روان درمانی،خود دیالکتیکی،بررسی کند. این تئوری که توسط هوبرت هرمانس و همکارانش بیان شده است مسئله خود را وجودی متغیر و درعین حال یکتا در نظر میگیرد که براساس دیالکتیک روابط درونی وبیرونینشان داده شده در خود-روایتها ساخته میشود. این تئوری که تنها پلی ست بین مفهوم خود در پراگماتیسم آمریکایی و مفهوم دیالوگ در سنت اروپایی، تئوری جدیدی تلقی نمیشود. از آنجا که شش شخصیت اصلی رمان موجها توسط خود-روایتهای پیوسته شان نشان داده میشوند، اولین تمرکز بحث روی شش شخصیت اصلی داستان است. مسئله بعدی متن است که از همان الگوی روایتگری شخصیتها تبعیت میکندکه همان روایتهای مختلف از موقعیتهای زمانی و مکانی متفاوت است. درمبحث دوم، زاویه دیدها (کانونیسازها) ی مختلف متن با موقعیتگیری یک خود مقایسه خواهند شد ونتیجتا، متن با خود مقایسه میشود. هرکدام از این روایتها درابتدا توسط یک نویسنده (وولف) که قصد داشته شخصیتها را در"تغییر" قراردهد (ریمن-کنن، 2005،ص. 32)ایرادشده اند و نهایتا توسط یک خواننده خوانده و تعبیر میشوند.به سبب اهمیت هر کدام از این رویارویی ها (نویسنده-متن، خواننده-متن)، آخرین مورد بحث بررسی مسئله خود در نویسنده، خواننده، و روابط این دو بر اساس تئوری خود دیالکتیکی خواهد بود. براساس مباحث این تحقیق، شخصیتها در رمان موجها در حال خود-سازی و خود-ارزیابی بی وقفه ای هستند که از روابط دیالکتیکی بین موقعیتهای مختلف دیالکتیکی بیرونی و درونی سود میبرد. این موقعیت های زمانی و مکانی ممکن است به خارج از متن و موقعیت گیری نویسنده اثر (ویرجینیا وولف) و یا هر خواننده احتمالی کشیده شود. رمان موجها از آنجا که هیچ فراروایتی ندارد در فرآیندی مدام از ساختن، واساختن، و دوباره ساختن از طریق صداهای نه تنها شخصیتها بلکه نویسنده و خوانندهاثر است که در موقعیت بخشیدن های مختلف به آن سهیم هستند. به طور قابل ملاحظه ای، موجها هیچگاه یکتابودن خود را از دست نمیدهد در حالیکه تعبیرش از دیدگاه هر کدام از این موقعیتها متفاوت است. موجها، که مشخصا شبیه یک خود دیالکتیکی عمل میکند،شبکه ای از دیالوگ بین نویسنده، متن، و خواننده است که در آن هر کدام از این شرکت کننده ها دیالوگهای درونی مخصوص به خود را دارد که میتواند آن را درگیر این شبکه بزرگتر کند.
جایگاه مایک لی در سینمای انگلیس؛ عنوان بخش عملی: از ماه بعد
نویسنده:
احمد افشاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پروژه در بخش اول به بررسی سینمای انگلیس پرداخته ایم تا خواستگاه فیلم های مایک لی در این سینما را مشخص نماییم. در این بخش به بررسی سینمای واقع گرای انگلیسی، سینمای آزاد انگلیس و فیلمسازانی که در این فضا پرورش یافتند می پردازیم و نسبت سینمای مایک لی را با سینمای انگلیس تعیین می کنیم. سپس به بررسی سینمای مولف می پردازیم و این سنت انتقادی را تشریح کرده و اصول اساسی آن را برمی شماریم. در بخش های بعدی به بررسی مستقیم سینمای مایک لی به عنوان یک مولف می پردازیم و درون مایه های سینمای مایک لی و شمایل های خاص او را که از دیگر فیلمسازان متمایزاش می کند مشخص می نماییم.
بررسی فقهی و حقوقی روابط زن و مرد
نویسنده:
مرتضی محمدی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه در راستای بررسیِ روابط زن و مرد بوده که این رابطه‌ها، در پنج فصل سامان‌داده‌شده‌است. فصل اول، مربوط به کلیات بوده و شامل دو بخش است؛ بخش اول که شاملِ طرح تحقیق بوده و بخش دوم، واژه‌شناسی و تاریخچه است. فصل دوم، درباره‌ی‌ روابط زن و مردِ مسلمان با غیرِمسلمان است که شرایط ازدواج با آنان را گفته است. فصل سوم، راجع به روابط زن و مردِ مسلمانِ نامحرم است که شامل دوستی‌های عاشقانه، خواستگاری، ازدواج و... می‌باشد. فصل چهارم، درباره‌‌ی روابط زن و مردِ مسلمانِ محرمِ غیرِزوج بوده که از ارتباط والدین با فرزندان، حجب و حیا، ممنوعیت ازدواج و... بحث می‌کند. فصل پنجم، روابطِ زن و مردِ مسلمانِ محرمِ زوج را بررسی می‌کند که از کُفوبودن، معاشرت، تعدد زوجات، روابط زناشویی، طلاق و... صحبت می‌کند.دین مبین اسلام که توجهی همه‌جانبه به وجود انسان دارد، به منظورِ قراردادنِ وی در مسیر تکامل تا رسیدن به جایگاهِ اشرف‌ مخلوقات، مقرراتی بر نحوه‌ی کارکرد غریزه‌ی جنسی، حاکم گردانیده و ارضای این غریزه را صِرفاً در چارچوب عقد نکاح، مشروع دانسته‌است و همین-طور حقوق جنسی را از سوی زوجین،ضروری دانسته‌است.هدف ازدواج، تشکیل خانواده و بقای نوعِ انسان و تربیت فرزندان صالح می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 1287