جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4231
بررسی تطبیقی اصول و روش های تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی و سید قطب در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن
نویسنده:
پدیدآور: زینب میری استاد راهنما: سید محمد اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی بینش سیدقطب نیز در می‌یابیم که، یکی از اساسی‌ترین نکاتی که سید قطب در مقوله تربیت بر آن تأکید دارد، واقع‌گرایی تربیت قرآنی است. او می‌گوید: «اسلام مکتب واقعی و حقیقت‌گرای زندگی است ‌و بر ایده‌های واهی خشکی که در قالب ‌نظریه‌ها ارائه می‌گردند، متّکی و استوار نمی‌باشد. اسلام با زندگی بشریت ـ‌چنان که هست ـ روبرو می‌شود و آن را با همه مانع‌ها و جاذبه‌ها و ظروف و انگیزه‌ها و آمیزه‌های واقعی در می‌یابد. زندگی بشریت را در می‌یابد تا آن را حقیقتاً رهبری کند و در دنیای واقعیات در آن واحد به سیر و ارتقا رهنمون گردد. با راه ‌حل‌های عملی و قابل اجرا پذیرای زندگی بشریت می‌گردد؛ راه‌حل‌هایی که پاسخگوی واقعیات و حقایق حیات انسان‌هاست‌. نه اینکه در دنیای رؤیاها به پرواز درآید و بر بال خیال بنشیند و تنها به چیزهای خواب‌گونه بیندیشد و بپردازد که ربطی و سودی به واقع حیات و حقیقت زنـدگی ـ آن گونه‌که هست ـ ندارند.» مطالب فوق تنها گوشه‌ای از اصول تربیت معنوی از دیدگاه دو مفسر بزرگ است. در این مطالعه درصدد بررسی تطبیقی اصول و روش های تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی و سید قطب در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن می‌باشیم.
نقد و بررسی نظریه کنش متقابل نمادین و ارائه نظریه بدیل با تاکید بر دیدگاه‌های علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: عبدالحسن بهبهانی‌پور؛ استاد راهنما: سید حسین شرف الدین ؛ استاد مشاور: قاسم ابراهیمی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کنش متقابل اجتماعی موضوع علوم اجتماعی است و متفکران علوم اجتماعی همواره درگیر مسائل مرتبط با انسان و کنش‌های وی بوده و هستند. ازاین‌رو برای آنان بسیار اهمیت دارد به نظریه‌ای دست یابند که بتواند بیشترین توفیق در تفسیر انواع کنش‌های اجتماعی را رقم زند. در این راستا متفکران غربی در قالب رویکردها و دیدگاه‌های مختلف تلاش‌های علمی و آثار مهمی ازجمله نظریه کنش متقابل ارائه کردند که ریشه در مکاتب فلسفی متعددی دارد و جامعه‌شناسانی چون: هربرت مید، گافمن و کولی تئوری پرداز آن بوده‌اند. بر اساس این نظریه انسان‌ها با یادگیری معانی و نمادهای مختلف قابلیت تفکر پیداکرده و با انتقال این معانی و نمادها به دیگران به کنش و کنش متقابل می‌پردازند. بر این نظریه نقدهای جدی وارد هست، و نمی‌توان به وسیله آن به تفسیر عمیقی از کنش اجتماعی دست‌یافت. این پژوهش درصدد برآمد تا بر اساس روش تحلیلی منطقی، ابتدا به‌نقد و بررسی این نظریه بپردازد؛ سپس برای دستیابی به نظریه تفسیری کامل‌تر از دیدگاه‌های تفسیری علامه طباطبائی (ره) و شاگرد مبرزشان آیت‌الله جوادی آملی بهره ببر. برای استنباط نظریه تفسیری، نخست تلاش شد با بررسی مبانی معرفتی، گرایشی و نگیزشی کنش انسانی این دو مفسر امکان ارائه نظریه کامل‌تر در تفسیر کنش اجتماعی اثبات و ظرفیت تفسیری متفاوتی که مبانی تفسیری و حِکَمی آن دو در خود دارند؛ نشان داده شود. در مرحله دوم کار استنباط نظریه برای تفسیر کنش اجتماعی متقابل بر اساس میراث فکری آن‌ها دنبال شد. ابتدا به تحلیل کنش و عوامل و زمینه‌های شکل‌گیری آن پرداخته شد، سپس بر اساس تحلیل یاد شده، دو مدل کنش ارائه داده شد. مدل اول عبارتست از: شناخت + میل+ اراده= کنش. و مدل دوم: میل + اراده= کنش. سپس به بیان تفسیر کنش در چهار مرحله پرداخته شد،که عبارت‌اند از: مراجعه به کنش‌گر، مراجعه به مفسر و فرهنگ جامعه، بررسی پیامدهای کنش و نقد کنش. این عمده تلاشی است که در راستای استنباط نظریه تفسیری انجام داده شده است؛ و در این میان وجوه امتیاز این نوع تفسیر بر نظریه کنش متقابل غربی‌اش نیز روشن گردید.
تبیین الگوی ارتباط میان معلم و شاگرد مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره) در معرفت النفس، با نظر به اجتماعیات
نویسنده:
پدیدآور: لیلا حسین زاده عمرانی استاد راهنما: مرضیه عالی استاد راهنما: مرضیه عالی استاد مشاور: مهدی سپهری استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش نظری-کاربردی که روش تحقیق آن تحلیلی-استنتاجی می‌باشد، بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی در معرفت النفس و با نظر به اجتماعیات، به راه‌حل مسئله رابطه شیء انگار و غیر صمیمی میان دو رکن اصلی مدرسه یعنی معلم و شاگرد که منجر به ازخودبیگانگی و فردگرایی دانش آموزان گردیده است، پرداخته شد که این مهم، از جنبه‌هایی ست که در تحول آموزش‌وپرورش بسیار مؤثر بوده و باید مورد توجه قرار گیرد. ازاین‌رو، جهت تبیین الگو یا صورت‌بندی نظری این ارتباط، ابتدا بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی به مبانی نظری و پیش انگاره‌های فلسفی حوزه‌های «معرفت النفس»، «من انسانی» و «نسبت معرفت النفس و اجتماعیات» و همچنین «رابطه معلم و شاگرد» بر اساس دیدگاه‌های مختلف، پرداخته شد و سپس مفاهیم بنیادین در ارتباط میان معلم و شاگرد بر اساس «معرفت النفس» و «نسبت معرفت النفس و اجتماعیات» از دیدگاه علامه طباطبایی به روش توصیفی-تحلیلی به دست آمد که شامل انگاره‌های «توجه نفس»، «نفی خواطر و تمرکز ذهن»، «من شامل جمع»، «استکمال جمعی» و «اخلاق توحیدی جمعی (اخلاق تشکیلاتی)» می‌باشد و در ادامه، رابطه معلم و شاگرد در مدرسه و کلاس درس بر اساس آن‌ها تحلیل گردید. درنتیجه، در فصل چهارم نیز، اصول و روش‌های ارتباط میان معلم و شاگرد مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی در معرفت النفس با نظر به اجتماعیات، از مباحث فصل‌های دوم و سوم، استنتاج گردید که شامل هدف غایی «تربیت انسان توحیدی» و 6 هدف میانی، 25 اصل ارتباطی و 25 روش ارتباطی می‌باشد که سعی شد روش‌ها یا مثال‌هایی که برای آن‌ها آورده می‌شود،کاربردی ارائه گردد تا برای معلمان نیز مفید بوده و صرفاً مفاهیم کلی مطرح نشده باشد.
جنبه های اعتقادی سوره مائده(بررسی عینی در پرتو میزان در تفسیر قرآن کریم علامه طباطبایی)
نویسنده:
پدیدآور: حاتم موزان حسین السویعدی استاد راهنما: مهراب صادق‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق در جنبه‌های اعتقادی از مهم‌ترین پژوهش‌های دینی; زیرا نمایانگر مبنایی است که بقیه معارف و سایر مسائل دینی بر آن استوار است، حتی شمردن تفقه در آن به‌عنوان یکی از تقسیمات فقه اکبر در مواجهه با تفقه در شرع و احکام مربوط به آن، که فقه اصغر در نظر گرفته‌شده، جایی که دین اسلام اهمیت بسزایی به جنبه اعتقاد داده، امیر مؤمنین (ع) می‌فرمایند: "اول دین شناخت آن است" یعنی شناخت خدای متعال، و مخصوصاً اگر پژوهش به بیان قرآنی آن شناخت‌ها مربوط باشد به‌عنوان "به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند" و "حقیقت هر چیز را روشن کند" و گفتار حق است که در آن باطل آمیخته نمی‌شود وجود ندارد و هیچ تضادی در آن نیست" آیا در [معانی] قرآن نمی‌اندیشند" * " اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیاری می‌یافتند" پس چگونه اگر بحث در آخرین چیزی باشد که حق تبارک‌وتعالی به پیامبر اکرم محمد صلی‌الله علیه و آله سفارش کرده باشد، منظورم آن چیزی است که مربوط به تحقیق او در سوره مائده است که همه متفق‌القول بودند که آخرین چیزی است که بر پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله نازل‌شده است و در آن‌یکی از آخرین دستورات مهم در زندگی انسان و مسیر حرکت تکاملی او است برای رسیدن به کمال مطلوب؛ به همین دلیل است که پیام ما به جستجوی (جنبه‌های اعتقادی سوره مائده از دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان) که یک مطالعه قرآنی تفسیری شامل بیان جنبه‌های اعتقادی در این سوره مبارکه؛ به علت اهمیت آن و اثر آن دررسیدن به اهداف رسالت شریف نبوی در هدایت انسان و راهنمایی او در حقانیت دین و دنیایش، حیات و بازگشت او، از این‌ رو، محقق مجبور بود که با توجه به آنچه در تفسیر علامه طباطبایی آمده است، تمام تلاش خود را برای دستیابی به این موضوعات به کار گیرد، با استفاده از روش استقرای توصیفی گاه و در مواقعی تحلیلی، لذا پژوهشی در تفسیر عینی بود. چون صرفاً برای تبیین جنبه‌های اعتقادی عام و خاص فقط در این سوره بود. هدف از آن آشنایی با آخرین آنچه خداوند متعال به پیامبرش (صلی‌الله علیه و آله و سلم) سفارش کرده است، بر اساس اصول مسائل و معارف اعتقادی بوده است، و ثابت‌شده است که این جنبه‌های اعتقادی بر انسان واجب است که آن‌ها را در زندگی خود به کار گیرد و کمال دین و تکمیل فیض بر آن استوار است؛ همان‌طور که ازجمله جنبه‌های اعتقادی مربوط به الزام به وفای به عهد، قراردادها و وعده‌ها بود، علاوه بر آنچه مربوط به بیان جنبه‌های توحیدی و سپس مربوط کردن دین به ولایت الهی خداوند متعال و پیامبر او و مؤمنان است، و ثابت‌شده است که یقیناً ولایت کسانی که ایمان آورده‌اند همان ولایت حضرت علی (علیه‌السلام) بوده است، و به همان معنای ولایت خدا و رسول است، جز اینکه ولایت خدای متعال اصل است و ولایت پیامبر و امام به تبعیت است، به‌ویژه چون خدای تبارک‌وتعالی به وفاداری و التزام به آن بهاداده، که به‌عنوان انتقال رسالت و کمال دین و تکمیل فیض معرفی کرده است، علاوه بر برخی از مسائل مربوط به جنبه‌های اعتقاد عام و جنبه‌های اعتقادی مشترک بین ادیان الهی قبل از دین اسلام و ارتباط آن‌ها با آن قرار داده است، زیرا عامل مشترک بین آن‌ها توحید حقیقی است که هرگز به شرک آلوده نمی‌شود.
الامامه بین ولایه التکوینیه و التشریعیه من منظور علامه طباطبایی فی تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: نور حسین علی البستنجی استاد راهنما: قاسم شهری استاد مشاور: قاسم شهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعتبر قضیه الإمامه والولایه من أهم القضایا فی النقاشات الإسلامیه والقرآنیه ، وأهم قضیه فی مدرسه أهل البیت "الشیعه".نعتزم فی هذا البحث دراسه الإمامه بین الولایه التکوینیه والتشریعیه من وجهه نظر العلامه الطباطبائی فی تفسیر المیزان.معنی الإمام شخص اختاره بأمر الله ودخول الرسول لمواصله بعثات النبوه. وبغض النظر عن الوحی ، جمیع الواجبات النبویه الواجبه علی النبی من العصمه والعلم والقوامه والسلطه العلمیه والدینیه والسیاسیه واجبه علی الإمام.إلمام التام بکافه جوانب القرآن الکریم والسنه النبویه ومعرفته ، ومعرفه الأحکام والشرائع الدینیه فی سیاق الزمن ، والاستعداد للرد علی الشکوک ، واکتساب ثقه الناس بتجنب الأخطاء والمعاصی و ولایت التکوینیه و التشریعیه بإذن الله،کلهم فی دائره شؤون الإمامه وکل هذه الأمور لن تکون ممکنه ما لم یکن الإمام علمًاکن واسعًا ولدیک معرفه غامضه. العلامه (ره) یعتقد إن بالإضافه إلی النبوه ، یثیر القرآن قضیه أخری تسمی الإمامه ویعتبرها نتیجه إراده الله وأمره أو حتی أنه یعتبرها مکانه أعلی من النبوه التی بعد أن مرت بمراحل مختلفه واختبارات صعبه تثبت صحتها لبعض الناس (الأنبیاء والأئمه)،الإمامه هی الوظیفه التی یوجه صاحبها الناس بأمر إلهی ویقودهم إلی هدفهم المنشود. إن توجیه الإمام لیس فقط لإظهار الطریق ، ولکن أیضًا لأخذ ید الخلق والقیاده إلی الصراط المستقیم. یعتقد العلامه الطباطبائی أن موقع الإمامه فی الآیه 124 من سوره البقره یختلف عن موضع النبوه‌ و یقول ایضا یقول إذا وردت الإمامه فی القرآن فبعدها ذکرت مسأله الهدایه . یعتقد العلامه طباطبایی ان الائمه الاطهار من خلال تطویر القدرات واکتساب المعرفه والمعرفه وتحقیق الإیمان والیقین الفائقین ، دخلوا مجال الولایه الإلهیه اما الولایه تعنی الملکیه والسیطره والسلطه ، والإمام یعنی خلیفه الرسول التی یعینه الله.وفقًا لآیات القرآن الکریم ، یتمتع الأئمه بولایه تشریعیه و ولایه التکوینیه. وهذا یعنی أن أقوالهم وسلوکهم دلیل لنا فی المسائل الفقهیه وغیر الفقهیه ، ویمکنهم بإذن الله التدخل فی شؤون الوجود. معنی الولایه التکوینیه للأئمه المعصومین علیهم السلام أنهم بإذن الله یستطیعون أن یشغلوا عالم الخلق ، ومعنی الولایه التشریعیه هو المکانه والموقع الشرعی اللذان أعطاهما الله‌‌ لفرد کمسؤل ( امام علیهم السلام) یعتبر العلامه رضی الله عنه أن الإمامه المشار إلیها فی القرآن مساویه للولایه المعنویه و التکوینیه المسؤوله عن إرشاد الناس إلی الأمر الإلهی. معنی الولایه التکوینیه للأئمه المعصومین علیهم السلام أنهم بإذن الله یستطیعون أن یشغلوا عالم الخلق ، ومعنی الولایه التشریعیه هو المکانه والموقع الشرعی اللذان أعطاهما الله لفرد کمسؤول رسمی.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبای در سعادت بشر با دیدگاه مایکل پترسون در کتاب عقل و اعتقادات دینی
نویسنده:
استاد راهنما: روح الله روحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سعادت بشر همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان بوده است، آنان درباره سعادت بشر مطالبی نابی پدید آورده اند؛ عالمه طباطبایی، اندیشمند مسلمان، یکی از آنان است که دربارهی سعادت انسان کاوشهای ارزندهای ارائه کرده است. از میان اندیشمندان غیر مسلمان، نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینی )مایکلپترسون و همکارانش( نیز پژوهشهای شایستهای دربارهی سعادت بشر پیش روی خوانندگان قرار داده اند. برای مقایسهی دیدگاه عالمه طباطبایی و نویسندگان یادشده در مورد سعادت بشر، مسئلهای با این عنوان مطرح شده است: »دیدگاه عالمه طباطبایی و نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینی درباره سعادت بشر چیست« با بررسی آثار عالمه طباطبایی درباره سعادت بشر و نیز با تحلیل مطالب کتاب عقل و اعتقاد دینی به صورت مقایسهای به سعادت بشر پرداخته شده است. در گرد آوری مطالب این پژوهش از روش کتابخانه ای به کار گرفته شده است، نگارنده با جمع آوری اطالعات و تحلیل و توصیف آنها در پی پاسخگویی مسئله یادشده برخاسته است. با توجه به بررسیهای انجام گرفته، این پژوهش به یافتههایی دست یافته است. از نظر عالمه طباطبایی به خیر وجودی که در آن قابلیتهای انسان به ظهور رسیده است سعادت گفته می شود، سعادت لذت پایداری است که با حیات پس از مرگ گره خورده است و بدون باور به آن، سعادت نهایی قابل دستیابی نیست. مایکلپترسون و همکارانش، سعادت را همان غایت نهایی دانسته اند که به حیات بشر معنا بخشیده است، این غایت نهایی تنها در حیات پس از مرگ قابل ظهور است و بدون باور به حیات پس از مرگ، خلقت بشر عبث محسوب شده است. انسان آفریده شده است که به وصال حق نایل شود. نایل شدن به سعادت بدون شناخت خدا و صفات او و ایمان امکان پذیر نیست. نتیجه ای که از این پژوهش به دست آمده، قابل توجه است، سعادت کمال و لذت پایداری است که فلسفهی وجودی بشر را تشکیل داده است و بشر همواره در پی کسب آن است، سعادت همان غایت نهایی بشر است که با دستیابی به آن به آرامش می رسد، این نکته هم در دیدگاه عالمه طباطبایی و هم از نظر نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینی مورد تأکید بوده است. سعادت نهایی بشر مشروط به باور به حیات پس از مرگ و بقای روح است که از مشترکات دو دیدگاه محسوب شده است.
مفهوم ولایت بین علامه طباطبائی و فخر رازی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: عادل کاظم عبدالله لفته استاد راهنما: سیدمحمد أمام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت هرگز از انسان دور نبوده است، چنانکه از بدو پیدایش بر روی زمین به وجود آمد، زیرا این یک نیاز فطری است که خداوند روح انسان را با آن دمیده و انسان به کسی نیاز دارد که نیازهای او را برآورده کند زیرا نمی تواند نیازهای غذایی، پوشاک و امنیت خود را تامین کند، تنها با ملاقات و همکاری با همنوعان خود. اهمیت ولایت از آنجاست که انسان موجودی اجتماعی است که نمی تواند به تنهایی زندگی کند، بلکه باید با دیگران تعامل داشته باشد، البته متمدن است و با همنوع خود احساس صمیمیت می کند و به دنبال همکاری ست. بر سختی های زندگی هر چه انسان به آن نیاز دارد حتی آداب رفع حاجت - امر ولایت و احکام و احکام آن و آنچه مربوط به آن است را برای ما روشن کرد. مسأله ولایت در دین اسلام رکن اساسی و مهمی را تشکیل می دهد، زیرا اسلام دین جامع و یکپارچه ای است که ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد و هیچ وجهی از آن حذف نشده است و با توجه به قرآن کریم قانون اساسی است. روش و راهنمای امت اسلامی، در می یابیم که ایشان به ولایت اهتمام فراوان داشتند و اولی آنها با سنت پیامبر مورد توجه خاص قرار گرفت و در بسیاری جاها به آن تصریح کرده و در جاهای دیگر به آن اشاره کرده اند. آنجا که به مبانی و قوانین دولت و انواع آن پرداختند. اسلام نظام یکپارچه ای است که بر انواع رفتار انسان (فردی و جمعی) حاکم است، زیرا یکی از پایه های ارتباط دولت با افراد و نیز ارتباط با دولت ها و آمیختن آنهاست. ولایت با همه مظاهر آن، دعوت جاودانه خداوند به آدم علیه السلام و نسل او پس از اوست که فرمود: من در زمین جانشینی قرار می دهم (بقره: 30). خواه امر تکوینی باشد یا امر تشریعی، یا امر اجتماعی، یا امر تفسیری و یا غیر آن، و خداوند متعال از فریضه برای گفتارش به خود یاد کرده است: یا غیر او اولیایی برگزیدند؟ (الشوری: 9). قرآن کریم همه مؤمنان را به اطاعت از اولیای امر دعوت می‌کند، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید!
بررسی تطبیقی دلالت سیاق نزد علامه طباطبائی و فخر الرازی در آیه ولایت
نویسنده:
پدیدآور: محمد حلو خفی خفی استاد راهنما: زهرا اخوان صراف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متکلمان و مفسران شیعه برای اثبات امامت امام علی علیه‌السلام به آیه ولایت - آیه 55 سوره مائده - تمسک کرده‌اند. این استظهار به روایات اسباب نزول ذیل آیه برمی‌گردد که بیانگر فضل و کرامت آن حضرت در خاتم‌بخشی حین نماز است. متکلمان و مفسران اهل سنت از راه‌های مختلف کوشیده‌اند که این استدلال را نقض کنند. از جمله فخر رازی که مجموعه‌ای از اشکالات را در تفسیر خود آورده‌است و یکی از آن اشکالات اقتضای سیاق آیات است. شیعه نیز با رد بر این اشکالات بر رأی خود ایستادگی کرده‌است، از جمله علامه طباطبائی که اشکالات عام و اشکالات سیاق را پاسخ گفته‌است. پژوهش حاضر پس از معرفی این دو دانشمند و منهج‌شان در تفسیر، تحلیل منظور علما از دلالت سیاق و بیان عقیده شیعه در این موضوع و چگونگی استفاده از آیه، اولاً از راه تبیین دیدگاه‌های فخر رازی و تحلیل اشکال‌های او، سپس بیان نظریات علامه ذیل این آیه با روش مقارنه، به تحلیل آرای طرفین در تفسیر آیه با تأکید بر بحث سیاقی می‌پردازد. نزاع علمی این دو مفسر در دو پرسش اساسی است: آیه شامل همه مؤمنان است یا مختص حضرت علی علیه‌السلام است؟ مفهوم ولایت در آیه، امامت و رهبری است یا نصرت؟ نتیجه تحقیق آنستکه: هر دو مفسر در تفسیر خود برای کشف معانی آیات و بیان آنها از سیاق برای رد یا اثبات استفاده می‌کنند. علامه‌طباطبائی به اقتضای طبیعی روش خود -یعنی تفسیر قرآن به قرآن- کاربست دلالت سیاق در تفسیر را گسترش داده‌است. به نظر فخررازی، آیات پیرامون این آیه متضمن معنای نصرت برای ولایت است و وحدت سیاق حکم می‌کند که در آیه ولایت هم بهمان معنا باشد. و سیاق مقتضی شمول ولایت برای همه مؤمنان است. در حالی‌که علامه‌طباطبائی ابتدا از راه عدم احراز وحدت سیاق و نیز مانع دیدن برای معنای نصرت در آیات پیشین، معنای نصرت برای ولایت را رد می‌کند و سپس با روایات مربوطه، اختصاص آیه به حضرت علی علیه‌السلام را بدست می‌آورد و به اشکالات پاسخ می‌دهد. آنگاه با قرائن سیاق داخلی و شواهد دیگر معین می‌کند که ولایت در آیه به معنای تصرف است. دلیل علامه بر عدم وحدت سیاق، نزول پراکنده سوره مائده، مضامین آیات و روایات اسباب نزول است. رد علامه بر معنای نصرت، بخاطر آنستکه سیاق آیات و مضامین آن ‌را پذیرای معنای نصرت نمی‌بیند، و اینکه نسبت نصرت پیامبر ص برای مؤمنان با ادب برگزیده قرآن درباره ایشان ناسازگار می‌داند. مهم‌ترین چیزی که علامه از سیاق داخلی برای تعیین معنای ولایت در تصرف استفاده می‌کند، یکی بودن ولایت برای خدا، پیامبر و مؤمنان مورد نظر است و اینکه با دوباره آوردن «ولی» هیچیک را جدا نکرده است، نیز آنکه لفظ مفرد ولی برای گروه مؤمنان، آمده‌است. همچنین اقتضای حصر لفظ انما، و معنای قرب و نزدیکی موجود در «ولایت»، متضمن تصرف است. از همه این امور معین می‌شود که ولایت در آیه معنایی بالاتر از نصرت دارد و ویژگی و کرامتی برای امام علی ع ثابت می‌کند و ایشان را از دیگر صحابه امتیازی ویژه می‌بخشد ‌که شایستگی برای امامت و خلافت پس از پیامبر ص را اقتضا دارد.
تفاوت‌های تفسیری علامه طباطبایی و فخر رازی در سوره مائده
نویسنده:
پدیدآور: حسن فرحان عذاب استاد راهنما: سید محمدرضا حسینی‌نیا استاد مشاور: عبدالجبار زرگوش‌نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان‌نامه با رویکرد توصیفی تحلیلی تطبیقی به بررسی تفسیر سوره مائده در تفسیر المیزان آقای طباطبایی و تفسیر کبیر فخر رازی پرداخته است. به تفسیر دو تن از علمای اسلامی پرداخته شده است که در میان مسلمانان به طور کلی دارای علم و دانش و در تفسیر علم و دانش اند و از علوم زبان و ادب و علوم اهل بیت (علیهم السلام) آگاهی فراوان دارند. در تفسیر روایی و به ویژه در تفسیر قرآن به ویژه، دیدگاه تفسیری آنان را در سوره مائده و تبیین تفاوت آنها مهم دانستیم. همچنین در این تحقیق به تفکیک و تبیین اختلاف در دو تفسیر سوره مائده پرداخته شد، زیرا ایشان آیات خود را بر حسب سیاق و وحدت موضوع تقسیم کردند، چنانکه آقا تفسیر خود را از همه سوره ها درک کردند. هدف این پژوهش، یافتن تفاوت‌های تفسیر المیزان و تفسیر کبیر در بعد فقهی و اعتقادی، با بررسی و موشکافی تفسیر سوره مائده در دو مبحث عبادات و معاملات است و با ارائه مفهوم عقیده در هر دو مکتب، و ارائه مفاهیم توحید الوهیت و توحید اسماء و صفات، اختلافات تفسیری را در بعد اعتقادی روشن کند. این تحقیق همچنین با هدف بررسی دقیق داستان‌های سوره مائده و انتقال تفسیر آن از دو تفسیر المیزان و تفسیر کبیر انجام شد و پژوهشگر به نوشتن تفاوت‌های مربوط به آیاتی که در پایان هر فصل مطالعه شد. این تحقیق با نتایج تحقیق به پایان رسید که وجود اختلاف تفسیری بین علامه طباطبایی و علامه الفخر رازی در تفسیر المیزان و مفاتیح الغیب در هر یک از احکام، معانی و داستان ها را تأیید کرد.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و آیت الله مصباح یزدی (ره) در باب مقدمات فعل اختیاری
نویسنده:
پدیدآور: حامد اسماعیلی‌مهر استاد راهنما: عبدالله فتحی استاد مشاور: مهدی احمدخان‌بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اختیار و مقدمات فعل اختیاری از مهم‌ترین مسائل فلسفه فعل است که نتایج آن تأثیر بسزایی در علوم اخلاقی و تربیتی دارد که علامه طباطبایی و آیت الله مصباح در آثار متعدد خود به آن پرداخته‌اند و هم در تعداد مقدمات فعل اختیاری، هم در نحوه تفسیر و تبیین مقدمات اتفاقی، تفاوت‌هایی بین آن دو مشاهده می‌شود. پرسش اساسی این پژوهش این است که تفاوت دیدگاه این دو فیلسوف در باب مقدمات فعل اختیاری چیست؟. با توجه به اینکه کنش‌های اختیاری انسان، حداقل بخش مهمی از موضوع علوم انسانی را تشکیل می‌دهند، می‌توان گفت بحث از مقدمات فعل اختیاری در فلسفه‌های مضاف به علوم انسانی و به دنبال آن در خود علوم انسانی تأثیر غیرقابل انکاری خواهد داشت. روش این پژوهش در گردآوری، کتابخانه‌ای و در حل مسأله، توصیفی، تحلیلی و مقایسه‌ای است. یافته‌ها حاکی از آن است که علامه و آیت الله مصباح با وجود اختلاف در تعبیر، ملاک فعل اختیاری را عدم قهر عوامل دیگر و تعیّن‌بخشی خود فاعل به فعل از روی علم و حبّ می‌دانند و در انواع فعل به فعل جبری یا بالجبر و عنائی منتقدند اما علامه فعل جبری یعنی بالجبر (البته با تعریف خاص خود از آن و اختیاری دانستن آن) و فعل عنائی را به فعل قصدی ارجاع می‌دهند اما آیت الله مصباح، فعل جبری یا بالجبر را فعل اختیاری نمی‌دانند بلکه آن را در حقیقت نوعی انفعال به شمار می‌آورند نه فعل. مقدمه شناختی و مقدمه گرایشی فعل اختیاری را به علم حصولی و شوق منحصر نمی‌کنند، بلکه علم و حبّ را به معنای عام مقدمه فعل اختیاری برای همه موجودات مختار اعم از مجرد ناقص، تام و خدای متعال می‌دانند، اما علامه علم را و آیت الله مصباح حبّ را علت غائی فعل اختیاری به شمار می‌آورند. برخلاف استاد مصباح، علامه علم حقیقی به رابطه تکوینی بین فعل و غایت را برای انجام برخی از افعال اختیاری کافی نمی‌دانند و معتقدند برخی از افعال اختیاری علاوه بر این علم حقیقی، نیاز به علوم غیر حقیقی یا اعتباری دارند، در نتیجه از نظر ایشان اعتبار «حسن یا قبح و باید» مقدمه برخی از افعال اختیاری خواهد بود.
  • تعداد رکورد ها : 4231