جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
برجسته‌ترین مقامات معنوی انسان و جایگاه آنها در قرآن کریم
نویسنده:
زکیه زارع باقی آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان تکاپوی مدام انسان برای رسیدن به قرب خالق یکتا، جامع‌ترین سیر، نقشه‌ی راهی است که خداوند رحمان برای نزدیک‌شدن بندگان به خود، در کتاب حکیم خویش آورده‌است.پژوهش حاضر با تأمّل در آیات کریمه‌ی قرآن و بهره‌گیری از شیوه‌ی توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه‌ای و اسنادی، برجسته‌ترین درجات معنوی انسان در قرآن کریم را به بررسی نشسته و سعی در روشن‌ساختن چینش نظم‌یافته‌ی کمالات معنوی برای کشف نقشه‌ی راه قرب الهی از خود قرآن کریم دارد.هدف اصلی از این پژوهش، معرّفی برجسته‌ترین درجات معنوی انسان در قرآن و تبیین ویژگی‌های مطرح در آیات برای هرکدام است تا از این رهگذر، منظومه‌ی کمالات معنوی در قرآن کریم را آشکار نماید.از حاصل این پژوهش می‌توان چنین نتیجه گرفت که برجسته‌ترین درجات معنوی مطرح در آیات، همان اصحاب صراط مستقیم (نبیّین، صدّیقین، شهداء و صالحین) هستند که با توجّه به منتهی‌شدن سبیل‌های الهی به این صراط یگانه، سایر کمالات معنوی، زیرمجموعه‌ی آنان قرار خواهد‌گرفت.
رهیافت تفسیری مکتب تفکیک؛ مطالعه موردی تفسیر مصباح الهدی
نویسنده:
حامد مختاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب تفکیک به عنوان یک جریان جدید در فضای شیعی ایرانی پا به عرصه وجود گذاشته و تفکر و شیوه خود را به قدمت اسلام می‌داند. این مکتب نگاه انتقادی به پاره‌ای از جریان‌های اسلامی و شیعی دارد و نگاه ویژه‌ای به قرآن و احادیث می‌کند. نگاه و رهیافت این مکتب بر عدم مزج منابع شناختی ـ وحی، فلسفه و عرفان ـ است و دریافت معرفت از منبع وحی ـ که همان ثقلین است ـ را یگانه راه درست معرفی می‌کند. تفکیکیان با این نگاه به تفسیر قرآن پرداخته و بر حجیت ظواهر قرآن و حدیث تأکید می‌کنند و فلسفه و عرفان را در تفسیر ـ به خاطر بشری بودن این علوم و عدم توجه به حجیت ظواهر ـ دارای خطا می‌دانند. مکتب تفکیک در تفسیر، تمسک ـ به تنهایی ـ به حدیث یا قرآن را نمی‌پذیرد، به‌گونه‌ای که با تفسیر قرآن‌به‌قرآن، مخالفت می‌کند. این مکتب علاوه بر توجه به منبع وحی، از تعقل و اجتهاد در تفسیر خود بهره می‌گیرد، بدین سبب می‌توان روش آنان را اجتهادی مبتنی بر قرآن و روایات دانست. نهایتاً می‌توان گفت: رهیافت مکتب تفکیک ـ و به‌خصوص تفسیر مصباح‌الهدی که از تفاسیر مکتب تفکیک است ـ در تفسیر قرآن، بیشتر خصلت پیرایشی و سلبی نسبت به سنت تفسیری داشته ـ و با توجه به این‌که ابزارها و منابعی که به کار گرفته‌اند در تفاسیر شیعی به کار گرفته می‌شده است ـ حاوی مولفه و شاخصه ایجابی خاصی نیست.
اعتبار معرفتی اعتقادات دینی براساس رویکرد جدید آلستون به مسئله توجیه
نویسنده:
محمدعلی مبینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آلستون، در دیدگاه جدیدش، موجه بودن را به عنوان ویژگی یکه‏تازی که جایگاه معرفتی بدیل‏ناپذیری به باور ببخشد، نمی‏پذیرد و به جای آن، از وجود ویژگی‏های گوناگونی دفاع می‏کند که همۀ آن‏ها کم یا بیش مهم‏اند؛ به گونه‏ای که وجود هرکدام موجب وضعیت معرفتی مثبت برای باور می‏شود اما نبودش خسارت معرفتی جبران‏ناپذیری را در پی ندارد. اگر دیدگاه آلستون دربارۀ وجود مطلوب‏های معرفتی گوناگون قابل دفاع باشد، آن‏گاه ارزیابی معرفتی باور دینی هم نباید بر محور توجیه معرفتی آن بچرخد، بلکه هرکدام از مطلوب‏های معرفتی می‏توانند وضعیت مثبت معرفتی به باور دینی عطا کنند. اما این دیدگاه آلستون دچار مشکلاتی جدی است. اولاً انکار توجیه به معنای قانع شدن به ارزیابی‏های معرفتی نسبی و نادیده گرفتن اهمیت ارزیابی نهایی و جامع‏نگر دربارۀ باورها است، و این چیزی است که با شهودات مشترک ما نمی‏سازد. و ثانیاً مهم‎ترین مطلوب‎های معرفتی‎ای که آلستون به جای توجیه مطرح می‎کند، همگی به یک ویژگی واحد برمی‎گردند و از این رو، تنوع و تکثر ادعایی آلستون واقعیت ندارد. به نظر می‏رسد راه گریزی از توجیه به عنوان مسئله‏ای مربوط به مقام ارزیابی نهایی باور نیست، هرچند می‏توان در این مقام به بیش از یک معیار و از این رو، به بیش از یک مفهوم برای توجیه قائل شد. یک مفهوم قابل دفاع از توجیه معرفتی مفهوم وظیفه‏شناختی آن است. آلستون، چه در دوران توجیه‏گرایی و چه بعد از آن، با انکار ارادی بودن باور، دایرۀ وظایف مربوط به باور را بسیار تنگ می‏کند و برای وظایف قابل تصور نیز جنبۀ معرفتی قائل نیست. اما به نظر می‏رسد باورهای ما می‏توانند متعلق پذیرش یا عدم پذیرش ما قرار گیرند و چون پذیرش عملی ارادی است، با ورود آن به معرفت‏شناسی زمینۀ طرح وظایف بسیار مهمی فراهم می‏شود. همچنین از آن‏جا که این وظایف در راستای هدف معرفتی صدق طرح می‏شوند، حیثیت معرفتی پیدا می‏کنند و در نتیجه، توجیه وظیفه‏شناختی باور بعد معرفتی می‏یابد. علاوه بر این مفهوم، مفهومی غیر وظیفه‏شناختی و معطوف به صدق نیز برای توجیه قابل تصور است. در مورد باور دینی، از آن‏جا که در معرض چالش‏هایی جدی از قبیل تکثر و تنوع ادیان قرار دارد، توجیه آن، چه مفهوم وظیفه‏شناختی توجیه را لحاظ کنیم و چه مفهوم غیر وظیفه‏شناختی آن، وابسته به وجود دلیلی به سود آن است، گرچه نگرش اعتدال‏گرایانه به معرفت‏شناسی اقتضا می‏کند که این دلیل را منحصر به براهین معتبر منطقی نکرده و وجود شاهد و بینه را نیز برای توجیه باور دینی کافی بدانیم.
بررسی تأویل عناصر آفاقی به انفسی در تفاسیر عرفانی مهم عرفانی (قرن‌های دوم تا پایان پنجم هجری)
نویسنده:
سمیراسادات فرزادفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده تفسیر و تأویل همواره از موضوعات مهم و قابل‌تأمل درباره قرآن در بین متفکران مختلف جهان اسلام بوده است؛ بدین‌صورت‌که این مهم ریشه در برخی از آیات قرآن کریم، سخنان پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع)، اهل بیت علیهم‌السلام، صحابه و پس از آن در سخنان مفسّران عرفانی قرن دوم به بعد دارد. با ظهور تفسیر منسوب به امام صادق(ع)، اولین اثر مکتوب محوری آن دوره، جریان رشد و تطور مشرب عرفانی در تفسیر، آشکار وسبب غنی‌سازی واژگان فنی در عرفان شده است؛ به‌طوریکه زمینه ظهور تفاسیرعرفانی مانند تفسیر القرآن العظیم تستری، حقائق التفسیر سلمی و لطائف الإشارات قشیری و دیگر تفاسیر عرفانی را فراهم آورده است.مهم‌ترین مبنایی که عرفا در تفسیر عرفانی خود به آن تکیه می‌کنند، این نکته است که قرآن به‌رغم تنزّل از آن حقیقت والای خود ، به عبارات ظاهری محدود نمی‌گردد؛ بلکه در ورای این عبارات ظاهری، دارای مراتب معنایی باطنی و رمزی است که این یکی از اشتراکات تفاسیرعرفانی می‌باشد؛ هرچند همگی در تأویلات باطنی خود از یک شیوه پیروی نمی‌کنند. همچنین وقتی سخن از تأویل عناصر آفاقی به عناصر أنفسی در تفاسیر عرفانی می‌شود، هرآنچه را که در عالم ظاهر(آفاق) و عالم باطن(أنفس) است، دربرمی‌گیرد. در این پژوهش به بررسی عناصر آفاقی و چگونگی تأویل آنها به عناصر أنفسی در تفاسیر مهم عرفانی قرن‌های دوم تا پایان پنجم هجری، به شیوه توصیفی – تحلیلی پرداخته شده است.پژوهش حاضر، تأویل عناصر آفاقی به أنفسی در تفاسیر مهم عرفانی قرنهای دوم تا پایان پنجم هجری، در بر گرفته است. همچنین در بیان وجه اشتراک تفاسیر مهم عرفانی قرن‌های دوم تا پایان پنجم هجری قمری با یکدیگر باید گفت، همگی به ظاهر و سپس به باطن قرآن پرداخته و به دنبال تأویلی از قرآن بوده‌اند که از راه تفکر مستقیماً قابل درک نبوده و از راه لفظ قابل بیان نیست. و در باب وجوه افتراق این تفاسیر، تفسیر منسوب به امام صادق(ع)، تفسیر تستری، تفسیر سلمی، سوره‌ها و آیات قرآن به‌صورت گزینشی و نامنظّم آمده است؛ اما در تفسیر قشیری، مفسّر به‌طور منظّم و به کل قرآن پرداخته است.واژگان کلیدی :قرآن ، تأویل ، تفسیر ، تفاسیر عرفانی ، آفاق ، أنفس ، عرفان
توحید از دیدگاه عزیز نسفی
نویسنده:
فریبا نجفی‌کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث توحید و شناخت خداوند یکی از مباحث مهم در ادیان بخصوص دین اسلام می باشد در این رساله سعی بر این بوده که به آرا و تفکرات عارف و متکلم قرن هفتم عزیز الدین نسفی در این باب اشاره شود ایشان توحید را به معنای یکی کردن و یکی شمردن می داند و همچنین او با اشاره به مراتب ذات،وجه و نفسدر خداوند و شناخت او می گوید:«شناخت خداوند از طریق ذات امکان پذیر نیست و از طریق وجه می توان به خداوند رسید» او در آثارش به ادله و نظرات اهل شریعت، اهل حکمت، و اهل وحدت نظر دارد که بیشتر توجه ایشان به نظرات اهل وحدت می باشد او موجودات را مظاهر صفات خداوند دانسته و هر صفتی در خداوند از طریق شناخت مخلوقات او وارد و آشکار می گردد اوهمچنین در آثارش به این مطلب اشاره می کند که برای شناخت خداوند ابتدا باید خود را شناخت تا بتوان به شناخت خداوند نائل شد. مباحث توحیدوذات الهی،صفات و افعال الهی ازدیدگاه عزیز الدین نسفی در حد توان استنتاج گردیده است.درواقع می توان گفت عرفان نسفی که متاثر از عرفان عربی است می تواند بیانگر نوعی سلوک از طریق شناخت انسان برای رسیدن به تعالی می باشد. برای دستیابی به این هدف ازتحقیق کتابخانه ای و کتب نویسنده استفاده شده است
تأثیر گرایش عرفانی در نگرش فقهی مولانا جلال الدین مولوی
نویسنده:
نرگس راییجی پارسایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جلال الدین محمد مولوی از فقیهان، عارفان و شاعران بنام قرن هفتم هجری است. او تا بیست و چهار سالگی، علوم مختلف زمان خویش را آموخت و پس از مرگ پدر به جای وی به وعظ و تدریس نشست. وی که از فقیهان برجسته ی عصر خویش به شمار می آمد؛ در امور مختلف مرجع مردم بود. این فقیه متشرّع پس از آشنایی با شمس تبریزی به بازنگری در امر دین پرداخت. وی که به لحاظ شرایط فکری و محیطی، مستعد چنین تغییری بود، به عقیده ی وی، رعایت آداب شریعت هر چند الزامی است اما تنها زمانی ما را به حقیقت می رساند که با طریقت همراه گردد. جمود بر ظاهر و قشر دین، انسان را از دستیابی به مفاهیم والای حقیقت دور می کند. مولوی که تا پیش از آشنایی با شمس فتوا می داد، پس از این دیدار و تغییر روش ظاهری اش نیز، به نظریات فقهی خود ادامه داد و آرای خویش را در زمینه ی نماز، روزه، حج، زکات، حد، دیه ی قتل خطایی، نفقه، قاعده ی ید و ... در آثار خود منعکس کرده است. به عقیده ی مولوی شریعت به منزله ی شمعی است که انسان در راه طریقت به آن نیازمند است. وی همواره در آثار خود به قدرت اندیشه ی انسان تأکید می ورزد و درد آدمی را ناآگاهی از جایگاه وجودی خویش می داند. همچنین مولوی از بزرگان اندیشه ی تقریب مذاهب است.
بررسی و مقایسه عشق، شادی، عقل و شریعت گریزی در اشو و اکنکار و عزیزالدین نسفی
نویسنده:
فاطمه طالبی آهویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان پدیده ای انسانی است که در طول تاریخ، درفرهنگ ها و ادیان مختلف به اشکال گوناگون پدیدار شده است و اکنون در جهان امروزی صدها گروه، یا فرقه انحرافی و ساختگی به وجود آمده که به علت امکانات ارتباطی سریع، با فاصله کوتاهی از معرفی و ظهور یک فرقه، شاهد ظهور طرفداران آن فرقه در دیگر نقاط جهان هستیم. این فرقه ها به سبب نفوذ در فرهنگ مسلمانان تعالیم و روش های خود را با برخی آموزه های اسلام مانند معرفی کرده و اذعان ی کنند ما همان چیزی را می گوییم و می خواهیم که عرفاناسلامی می جوید، تنها زبان و شیوه ما امروزی، متفاوت و مردمی تر است؛ به این دلیل لازم است تفاوت ها و کاستی های این جریان ها معنویت گرا نقادی و تبیین شود، تا از این تشبیه جلوگیری کرده واین شبهه را بر طرف کند. لذا دراین پژوهش به بررسی و تحلیل عرفان های وارداتی و نوظهور درباره عشق، عقل و شریعت با تاکید بر نقد آیین اکنکار واوشو به عنوان دو عرفان کاذب و مقایسه آن با اندیشه های ناب عرفان اسلامی – شیعی در 5 فصل پرداخته شده است. فصل اول به کلیات تحقیق، فصل دوم به تبیین عرفان های اسلامی و عرفان های نوظهور اختصاص دارد. فصول سوم ، چهارم و پنجم به ترتیب به موضوعات عشق و شادی، عقل و شریعت گریزی درعرفای اسلامی و عرفان های نوظهور اختصاص یافته است. بخش پایانی این پزوهش به جمع بندی نهایی و نتیجه گیری کلی و یافته های حاصل از پژوهش مذکور اختصاص دارد.
بررسی تحلیلی و انتقادی شطح در تصوف
نویسنده:
فاطمه پارسازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شطح به عنوان بخشی از ادب صوفیه، برغم حجم محدود و مصادیق معدودش، همواره از جایگاه مهمی برخوردار بوده است. در اصطلاح صوفیه، شطح به سخنانی گفته می شود که مربوط به لحظه های بیخودی و جذبه و خلسه عارف است؛ لحظاتی که حاصل فراتر رفتن إنسان از محدوده‌های تنگ و تاریک عالم مادّه و مجاز و رؤیت و شهود حقیقت است. از آنجا که زبان تنها ابزار روایت سرریزی روح عارف در این لحظات لقاء و شهود است، وی بواسطۀ محدودیتهای خود، از بیان طبیعی و متعارف این تجربۀ ماورائی عاجز مانده، به ناچار به سخن ناسازوار و متناقض نما روی می آورد. این سخنان از سویی گاه با آموزه های اصلی دینی و مبانی عقلی و کلامی در تعارض بوده و گاه باورهای عرفی و عامیانه نسبت به دین را به چالش کشیده‌اند و بهمین دلیل همواره کانون توجه و نقد و بررسی قرار گرفته-اند؛ موافقانش، آن را توحید ناب و مخالفان، آن را کفر و إلحاد تلقی نموده‌اند؛ در نتیجۀ همین مخالفتها، چه بسا شطاحانی می‌توان نام برد که «سر خویش در کار زبان و قلم خویش کردند» و سرافرازانه جام شهادت را نوشیدند. پژوهش حاضر کوشیده است تا در قالب سه فصل به بررسی این پدیده بپردازد؛ تاریخچه، ساختار زبانی و عوامل موجدۀ شطح، همچنین گسترۀ موضوعی آن در ادب صوفیه و نقد شطح از منظر موافقان و مخالفان، از جمله مهم-ترین مباحث مطرح شده در این رساله است.
تأثیر قرآن کریم و احادیث شریف بر اشعار شهریار
نویسنده:
عنایت‌اله قاضی‌شیراز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دررمزورازجاودانگی هر اثری آراءونظرات مختلفی ابراز می شود وهرکسی از ظنّ خود علتی را بیان می کند؛ ولی وقتی به صورت کلی به نوع زندگی وآثارشاعران و نویسندگان بزرگ نگاه شود، آنهایی که آثار جاودان خلق کرده اند، ارتباط واعتقادشان به خدا محرز است وگویی به نوعی شهود دست یافته اند که آنها را درخلق آثارشان رهنمون است؛ لذا هرکسی که خودرادرمعرض فیض الهی قراردهدونورخدایی دردلش بتابدبراساس مراتبی که دراین عرصه حائز می شود،به اندازه ی قرب و منزلتی که می یابد، به همان میزان درتمام شئون زندگی وی اثرلطف الهی ظاهر می شودرفتاروآثارش رنگ خدایی به خود می گیردو بالطبع ماندگار می شود.درمورد علت زیبایی وجذّابیت وماندگاری اشعار استادشهریارنیزپرسش های زیادی مطرح شده است وجوابهای متعددی هم بیان شده است که هریک درنوع خودقابل تأمّل وتدبّراست؛ ولی آنچه به ضرس قاطع می توان در جواب سوال مذکور بیان کرد، این است که همانطوری که درآفرینش آثارماندگاری چون جنگ وصلح وبینوایان ودیوان حافظ نقش دینداری واعتقاد به خداآشکار است، درعلت اقبال عمومی مردم وزیبایی و ماندگاری اشعار استاد نیز نقش این عامل مهّم هویداست ودلیل بارز آن نیزنوع زندگی استادو استفاده هایی پرشمار از آیات واحادیث در اشعاراست واز همه مهمتر،تأثیرکلام خدا درذهن وزبان شهریار است که اشعار او را تا حدّ سهل وممتنع پیش برده است تا جایی که بعضی از اشعار اورا درردیف شاهکارهای شعرفارسی قرارمی دهد؛البته این تأثیر،فرازوفرودهایی داردکه درشعراستادکاملاًمشهوداست ؛ولی آنچه دردیوان چهارجلدی وی محسوس است این مجموعه درکلّ ازیک«آنی»برخوردار است که انسان را به یاد حضرت دوست وکلام همیشه جاویداورهنمون می شود. در این نوشتارپس از بحث های مقدماتی،دردوفصل جداگانه؛ استفاده های استاد شهریارازآیات قرآنی و احادیث معصومین(ع)که به صورت اقتباس وتلمیح و... انجام یافته است، به صورت الفبایی ذکرشده است.
بررسی مقایسه‌ای بُعدِ معرفتی تجربه عرفانی از دیدگاه ذات گرایان و ساخت گرایان با دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
زهرا شریف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تجربه عرفانی از منظر ذات‌گرایان و ساخت‌گرایان غربی و ابن‌عربی چه سنخ معرفتی بوده، دارای چه هویتی است و دیدگاه این دو گروه، چه تشابهات و تفاوت‌هایی با دیدگاه ابن‌عربی دارد؟ دیدگاه‌ها و نظریات صاحب‌نظران غربی در این زمینه، عبارت‌اند از: الف) ذات‌گرایی: ذات‌گرایان معتقدند تجربه عرفانی خالص و قابل تفکیک از تفسیر وجود دارد و این تجربه، حائز ویژگیهایی مشترک در همه فرهنگهاو سراسر جهان است. ذات‌گرایی، به سه گروه از نظریات تقسیم می‌شود: 1) احساسی و عاطفی بودنِ تجربه عرفانی (احساس‌گرایی)؛ این احساس و عاطفه در متن خود حاوی نوعی آگاهی بی-واسطه است. در این نظر، احساسهای مختلفی به عنوان ماهیت تجربه عرفانی بیان شده است: احساس وابستگی مطلق، احساس ارتباط با فوق طبیعت، احساس وحدت با واقعیت متعالی و احساس اتحادی حضور؛ 2) متناظر بودن تجربه عرفانی و تجربه حسی: ساختار و ماهیت معرفت‌شناختی تجربه عرفانی و حسی، همسان است و بر اساس نظریه ادراک می‌توان اعتبار معرفت و تجربه عرفانی را اثبات نمود؛ 3) نظریه یافت مستقیم و اتحادی: ماهیت و سرشت اساسی تجربه عرفانی، نوعی آگاهی یا شناختِ وحدت‌نگر و اتحادی است. ب) ساخت‌گرایی: تجربه و معرفت عرفانی، بسان دیگر تجارب و شناختها از سوی پیش‌زمینه‌ها، ساخت‌یافته تلقی می‌شود و این ساخت‌یافته‌بودن در مورد تجربه عرفانی، شدید‌تر است و به علت اختلاف پیش‌زمینه‌ها در فرهنگهای مختلف، باید از تفاوت ماهیت تجارب عرفانی در سراسر جهان سخن گفت نه اشتراک آنها. دیدگاه ابن‌عربی و اتباع وی در مورد ماهیت تجربه و معرفت عرفانی، فراحسی و فراعقلی بودن، نوری و وجودی بودن، بی‌واسطه بودن و اتحادی بودن معرفت عرفانی است که ساختار معرفت عرفانی را در یک طیف تشکیکی، از دو وجهی تا تک‌وجهی ترسیم می‌کند. در مقام مقایسه این نظریات، به طور خلاصه باید گفت در ذات‌گرایی، احساس‌گرایان، ماهیت تجربه عرفانی را نسبت به دیگر شناختها دگرسان می‌دانند و ساختار آن را بی‌واسطه و دو وجهی می‌شمرند و به ارزش معرفت‌شناختی آن اعتقاد دارند؛ نظریه تناظر معرفت عرفانی با معرفت حسی، ماهیت معرفت‌شناختی تجربه و شناخت عرفانی را سه‌وجهی ترسیم می‌کند و از ارزش معرفتی تجربه عرفانی دفاع می‌کند. نظریه یافت مستقیم، تجربه و شناخت عرفانی را کاملاً دگرسان و تک‌وجهی می‌شمرد ولی از داوری نهایی در باب ارزش و اعتبار معرفت-شناختی‌ِ تجربه عرفانی، خودداری می‌ورزد. اما در ساخت‌گرایی، ماهیت تجربه و شناخت عرفانی، ساخت‌یافته و دارای ساختار سه‌وجهی معرفت تلقی می‌گردد و ارزش آن نیز به دلیل ساخت‌یافتگی، مورد انکار است. از دیدگاه ابن‌عربی، معرفت عرفانی نسبت به دیگر شناختها، دگرسان است و از ساختار دو وجهی تا تک‌وجهی را شامل می‌شود و به دلیل نبود هیچ‌گونه واسطه در آن، ارزش و اعتبار مطلق دارد. هریک از این دیدگاه‌ها دارای نقاط قوت و ضعفی است که به‌تفصیل به آنها پرداخته شده است. در نهایت، حل این مسأله، با اتخاذ رهیافت متافیزیکی متفکران مسلمان، در عینِ توجه به قرائن انضمامی (روشِ اندیشمندان غربی) ممکن است و به‌هیچ‌وجه رویکرد غیرمتافیزیکیِ غربیان در این خصوص، کارساز نیست و از ارائه تحلیل زیربنایی از موضوع، عاجز است.
  • تعداد رکورد ها : 1265