جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1287
اراده و فاعلیت الهی در قرآن و مقایسه آن با آراء ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
شهاب‌الدین ذوفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر کاری است تطبیقی در حوزه‌ی بررسی‌های نظری مربوط به مناسبات بین عقل و دین در مسائل الهیات که به طور خاص مبحث اراده و فاعلیت الهی را از منظر قرآن ‌کریم و دو شخصیت برجسته از دو مکتب معروف فلسفی اسلامی یعنی حکمت مشاء و حکمت متعالیه، مورد مطالعه قرار می‌دهد. روش تحقیق کتابخانه‌ای و تحلیلی است و چشم ا‌نداز بحث همگرایی نسبی بین دیدگاه‌های عقلی و نصوص قرآنی است. نخست اصول و مفاهیم مرتبط با اراده و فاعلیت خداوند در نحله‌های فکری اسلامی بازبین شده و آنگاه سازوکار کلّی اندیشه‌ی ابن‌سینا در اهم مباحث مربوط به واجب‌الوجود و صفات و افعال او معرفی و ویژگی‌های فلسفه‌ی او از جمله نظریه‌ی عنایت که سایه‌گستر بر همه‌ی مسائل مطرح در صفات و افعال الهی است گزارش شده است. از دیدگاه ابن‌سینا اراده‌ی ذاتی خداوند و فاعلیت ایجادی او در پرتو علم عنایی‌اش به ذات خود قابل تبیین است، بدون آنکه قصد و غرضی ورای ذات اقدس خود داشته باشد. واجب‌الوجود عاشق ذات خود و مبتهج به جمال خود است، پس هر چه از وی صادر شود محبوب اوست. اراده در افق ربوبی عاری از هر مقدمه‌ی تمهیدی و بدون هر گونه تأثیر از غیر است. آنچه که در ازل از ذات حق شرف صدور یافته به مقتضای قاعده‌ی الواحد موجودی یگانه است. این موجود عقل محض، فعلیت محض و صورت محض می‌باشد. در ادامه، دیدگاه‌های ملاصدرا در اراده و فاعلیت الهی با تکیه بر اهمّ دستاوردهای فلسفی او از قبیل اصالت، وحدت و تشکیک در وجود و قاعده‌ی بسیط الحقیقه، بررسی شده و تأثیر مبانی حکمت متعالیه در تبیین اراده‌ی ذاتی الهی نشان داده شده است. همان‌گونه که وجود حقیقی دارای مراتب کمال و نقص و ساری در جمیع موجودات است، صفات حقیقی وجود همچون علم و قدرت و اراده نیز در همه‌ی موجودات بر حسب مرتبه‌ی آن‌ها سریان دارد و تابع وجود آن‌هاست. در مورد واجب‌الوجود علم، قدرت و اراده هر سه صفات ذاتی و عین ذات او هستند؛ بدین معنا که هر یک بیان و تعبیری از ذات هستند، آن‌چنان که مفهوم آن‌ها اقتضا می‌کند. اما فاعلیت الهی نزد ملاصدرا با توجه به مفهوم جدیدی که از علیت اراده کرده است معنای دیگری می‌یابد. ملاصدرا موفق به تبیین علم تفصیلی الهی در مقام ذات شده و مفهوم فاعلیت بالتجلی را در طول نظریه‌ی عنایت مطرح می‌نماید. فاعلیت الهی امری است ذاتی و ضروری و به نحو تشوّن و تجلّی و فعل او امری است مجرد، واحد و قدیم که به اراده‌ی ذاتی ازلی از او صادر شده و فیض منبسط نام گرفته است و تمام مراتب آفرینش را شامل می‌شود و در هر مرتبه با تعیّنی خاص همراهی می‌کند.بررسی آیات قرآن‌کریم در موضوع اراده و فاعلیت الهی نشان می‌دهد اگرچه این کتاب آسمانی به زبان فلسفه سخن نمی‌گوید، اما مفاهیم و مسائل بدیعی عرضه می‌کند که قرابتی ویژه بین آن‌ها و برخی اندیشه‌های دو فیلسوف دیده می‌شود. آیات قرآن در مورد اراده‌ی الهی تنها ناظر به اراده‌ی فعلی نیست، همان‌طور که در مورد افعال حق تنها افعال کونیّه الهی را بازگو نمی‌کند، بلکه اراده‌ی ذاتی، علم عنایی، فعل ابداعی و فیض نخست را می‌توان به زبان قرآن در آن آیات جستجو کرد.
قدرت مطلقه الهی در چالش با انواع محالات
نویسنده:
زهرا حاجی آقا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه این رساله در پی آن است، اثبات یکی از صفات مهم خداوند "قدرت مطلقه " و زدودن شبهات ازآن می باشد. در این راستا برای اثبات قدرت الهی، از دیدگاه دو تن از فلاسفه ی اسلامی "ابن سین ا" و"ملاصدرا" استفاده کرده ایم، که هر کدام پس از مباحثی پیرامون صفات خداوند و بیان رابطه ی آنها با ذاتالهی، این صفت را در ذات واجب الوجود به اثبات رسانده اند. اما در جهت دفع شبهات از این صفت مهمالهی، از دیدگاه سه تن از فلاسفه ی غرب "آگوستین" ، "آکویناس" و "سویین برن" بهره جسته ایم. که اینفلاسفه هر کدام به طریقی شبهات را از ذات الهی دور کرده و هیچ گاه قائل به انتساب محالات به خداوندنبوده اند. آنچه پس از طی این مراحل عاید می شود این است که محالات از ذات مقدس الهی به دور، و درحوزه ی مقدورات او واقع نمی شوند. زیرا محالات اموری ممتنع الوجود و مستلزم تناقضند، به نحوی که ابایاز وجود یافتن دارند. لذا منسوب دانستن آنها به ذات الهی کاری عبث است . بنابراین محالات خارج ازمقدورات قادر متعال بوده و تنها امور ممکن و جایزالذات در زمره ی متعلقات قدرت الهی قرار دارند، و امرمحدود کننده ی قدرت قادر مطلق نخواهد شد، بلکه عدم انجام محالات توسط خداوند، دلیلی بر اطلاققدرت او به حساب خواهد آمد.
اخلاق هنجاری از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
پوریا برزعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به دادههای تاریخی بدون شک حضرت امیرالمومنین)ع( انسانی نبودند که به جهان یک بعدی نگریسته و درنتیجه تنها یک راه را برای خود و دیگران در اخلاق توصیه نمایند، البته اگر چنین میشد کار را برای بسیاری از محققان علوم انسانی و تربیتی راحتتر میکردند اما از آنجایی که جهان ما دو بُعد مادی)این جهانی( و اُخروی)آن جهانی( دارد بدون شک با یک نگاه یک بعدی به سراغ آن رفتن انسان را در جایی از یکی از این دو جهان متضرر می کند، یا باید همچون مادی گرایان صرف به جهان ماده دل بست یا همچون برخی تارکان دنیا دست از اصلاح امور دنیا و بندگان خدا کشید و تنها در انتظار مرگ و زندگی پس از آن بود. بدون تردید بین غایتگروی خاص ایشان که با نوعی خودگروی اما با توجه به سنجش غایت در جهان آخرت همراه است و رضایت الهی را به دنبال دارد با وظیفه گروی و فضیلت گرایی ایشان ارتباط معناداری وجود دارد. اما این ارتباط از سوی هیچ یک از دانشمندان علم اخلاق به روشنی مورد اشاره و بررسی واقع نشده و در نهایت هر یک از محققین ایشان را در یکی از مکاتب اخلاقی جای داده اند. ایشان غایت را در نزد خداوند و در جهان پس از مرگ می دانستند و تکلیف خویش را انجام وظیفه در رابطه با وظایف معلوم شده از سوی خداوند، و فضیلت را استوار کردن و ملکه کردن صفات اخلاقی مورد پسند خدا می دانستند.با توجه به همه موارد ذکر شده میبینیم که همه آنها در یک مورد داری مخرج مشترکی به نام الله یا خدا هستند کهنگاه ویژه آن حضرت)ع(‌ به خداوند، فرامین الهی و قرب الهی را نشان میدهد.همچنین داشتن و حفظ این نگاه غایت گروی که غایت هرچیز در نزد خدا و رضایت الهی است خود نوعی فضیلت محسوب میشود، چرا که در تعریف فضیلت این طور میگوییم که فضایل را صفات و ملکات ثابت اخلاقی میدانیم که در شرایط سختی صاحب آنها آن صفات را ترک نمیکند؛ درنتیجه حفظ این دیدگاه که: نتیجه هر چیز باید رضایت الهی و قرب را به همراه داشته باشد، شاید از یک منظر غایت گروانه باشد اما حفظ همین دیدگاه در تمامی احوالات و شرایط زندگی خود نوعی فضیلت است.فضیلت نیازمند به هنجارها و کدهای اخلاقی است و مرجع این دستورات اخلاقی در دین مبین اسلام خداوند متعال است که خالق انسان است و درنتیجه بهترین شیوه زندگی را میتواند برای انسان تدبیر ببیند، اما این هنجارها به تنهایی راهگشای یک زندگی با سعادت نخواهند بود و بعد از این مرحله که هنجارها و باید و نبایدهای اخلاقی معلوم از سوی مرجع الهی معلوم شد باید در افراد بشری درونی شوند یعنی بصورت فضیلت و ملکه و خوی آنها درآیند.همچنین پذیرش و وفاداری نسبت به وظایف تعیین شده از سوی خداوند در تمامی احوالات زندگی، نیز خود نوعی فضیلت محسوب می شود، چرا که نشان از صفات و ملکاتی همچون اراده، وفای به عهد، همت و تلاش و... می باشد و بدون این فضائل پایداری به وظیفهگرایی بیمعنا خواهد بود.پس شاید بتوان با جمع بندی این امور به نتیجه ای جامع رسید که حضرت امیرالمومنین)ع(شخصیتی با فضیلت بود و اصلیترین فضائل ایشان در همواره متعهد بودن و تلاش کردن در بدست آوردن غایت که قرب و رضای الهی بود از راه استمرار فرامین الهی آمده از سوی حق بود؛ و نامی که از نظر نگارنده این سطور باید بر نگاه اخلاقی آن حضرت)ع( گذاشت »فضیلتگرای خودگرای آخرت اندیش «می باشد.
بررسی تناسب اسماء الحسنی الهی در خواتیم آیات سوره نور با محتوای آیه
نویسنده:
محدثه سادات میراحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کتاب رحمت و هدایتگر انسانها در تمامی عرصه های زندگی است. با توجه بهنقش هدایتگری قرآن،هر سوره دربردارنده هدف و غایتی است که این مهم از طریق چینش حکیمانه آیات انجام می شودو حتی گزینش یکایک واژگان نیز بر اساس نظام حکمت می باشد . بنابراین چنین نگرشی – بر اساس علم تناسب - بر آیات قرآن، سبب عمق بخشیدن بر تأملات قرآنیمی شود.علم تناسب میان دانشمندان مسئله ای مورد اختلاف است و پژوهش حاضر بر اساسقول موافقان تنظیم یافته است زیرا تألیفات در این زمینه، هم بستگی زنجیر وار میان صدر، میانه و ذیل آیات را بهتر و زیباتر نمایان می سازد که این خود نوعی از اعجاز بیانی قرآن را به نمایش می گذارد. تناسباسماء خداوند در پایان آیات با محتوای آیات سوره نور، موضوع مسئله مورد پژوهش را تشکیل می دهد که در این نگارش 24 آیه از آیات(سوره نور) مختوم به صفات الهی می باشد و غالباً این تناسبات بر اساس قائده تعلیل، وعد وتبشیر، وعید وهشدار و یا ترکیبی از این موارد می باشد و گاه با صدر یا میانه آیه مربوطهو گاه با آیات قبل مرتبط بوده اند. همچنین ذکر این نکته نیز لازم است که در برخی موارد نیز دیده شده است که گاهی میان اسماء مختوم در پایان آیه با دیگر واژگان موجود در آیه، نوعی همخوانی و هماهنگی وجود دارد که این امر می تواند بر تناسب زنجیروار درون آیه تأکید ویژه ای داشته باشد .
تبیین کلامی-فلسفی هبوط آدم (ع) با نظر به آیات قرآن کریم
نویسنده:
زیبا یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه به تبیین کلامی و فلسفی هبوط حضرت آدم(علیه السلام) با نظر به آیات قرآن کریم می پردازد.هدف از این تحقیق تبیین صحیح نظر قرآن و رفع ابهامات و تحریفات موجود در زندگی حضرت آدم (علیه السلام) و بررسی میزان مطابقت دیدگاههای مختلف فلاسفه و متکلمین با نظر به قرآن است.بدین منظور ابتدا به معنا شناسی واژه های کلیدی هبوط ،اسماء ، آدم و ...سپس به آفرینش آدم و جایگاه انسان در هستی پرداخته و در پایان به هبوط حضرت آدم و مسایل مرتبط با آن می پردازد.در پایان این نتیجه حاصل شد که اولا بهشتی که آدم (علیه السلام) در آن سکنی گزیده بود بهشت جاودان آخرتی نبوده است ثانیا خوردن از شجره ممنوعه که موجب هبوط او بوده گنناه تکلیفی تشریعی نبوده بلکه مشیت الهی این بود که آدم(علیه السلام) گوهر و کرامت خویش را در یابد و دشمنش را بشناسد و با چنین بصیرتی زندگی اش را در زمین آغاز کند تا با سیر در مراتب هستی آینه ی تمام نمای اسماء و صفات حق گردد و به مقام خلافت الهی که مقصود از خلقت بود برسد و در نهایت در بهشت جاودانی نزد پروردگار خویش آرام گیرد.
معاد از دیدگاه مولانا جلال‌الدین محمد و ملاصدرا
نویسنده:
ملیحه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از معاد و جاودانگی انسان یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می‌آید. این مساله با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی، قرآنی مورد توجه اندیشمندان علی‌الخصوص عالمان و عارفان مسلمان واقع شده است. که در نهایت موضع صدرالمتألّهین شیرازی، مبدع حکمت متعالیه در این باب، فصل الخطاب است. با توجه به این‌که حکمت متعالیه‌ی صدرایی بی‌ارتباط با عرفان اسلامی نبوده و در ساختار کلی‌اش بخشی را وامدار اندیشه های عرفانی است، این پژوهش درصدد برآمده است تا اندیشه‌ی ملاصدرا، حکیم مسلمان را در باب معاد، خصوصاً در بخش چالش برانگیز آن یعنی معاد جسمانی و همچنین در باب شیوه‌ی ثواب و عقاب و خلود در عذاب، با آراء و افکار مولوی، عارف شهیر و نامی جهان اسلام مقابل و برابر گذارد. و آن‌چه در این پژوهش به شیوه‌ی تحلیلی، توصیفی معلوم شده است، این است که غالب معتقَداتی که ملاصدرا در این باره، بنابر مشربی فلسفی، آن‌ها را در قالب استدلالات برهانی تصویر می‌کند، دارای سابقه‌ی قبلی و صورتی لطیف و متمثّل و متخیَّل در قالب اشعاری عالى، در آثار مولانا هستند. والبته در این میان بعضاً مواضع مخالف نیز وجود دارد که در خلال متن بدان اشاره خواهد شد.
بررسی تطبیقی تجسد در مسیحیت کاتولیک با تمثل در اسلام
نویسنده:
افسانه ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف مقایسه آموزه «تجسد»در مسیحیت کاتولیک با «تمثل» در اسلام انجام گرفته است. تجسد، از مهم‌ترین آموزه‌های کلیساست که به معنی انسان‌شدن خداست. این آموزه، ارتباط فراوانی با مسئله وحی، گناه ازلی، نجات، تثلیث، تولد از باکره و تصلیب دارد. تجسد مسیح، تحقق کامل وحی است. خداوند، به منظور مکشوف ساختن خود و شناخته شدن از سوی بشر و نیز به منظور نجات بشر از گناه ازلی و به دلایلی دیگر، در مقطعی از تاریخ، در هیأت عیسای ناصری، انسان شد. بر این اساس، در عیسی دو طبیعت الوهی و انسانی متحد شده‌اند.«تمثل» به معنای به صورت دیگری ظاهرشدن، دو نوع است: تمثل مُلکی (ناسوتی) که در عالم ماده، و تمثل مثالی (ملکوتی) در عالم مثال اتفاق می‌افتد. واژه تمثل کاربردهای متعددی دارد: تمثل قرآن، تمثل اجنه، شیطان و فرشتگان، تمثل روح انسان در عالم برزخ و قیامت، تمثل اعمال، اولاد و اموال انسان در هنگام مرگ، تمثل اعمال انسان در جهان پس از مرگ، تمثل پیامبر و ائمه برای محتضر، تمثل برخی حقایق در معراج برای پیامبر و تمثل ائمه و پیامبران در رجعت. بحث تمثل، ارتباط تنگاتنگی با مسئله وحی، ثواب و عقاب اعمال، معاد جسمانی و همچنین تعالی الهی دارد. روش این پژوهش، از نوع مقایسه‌ای- تحلیلی است. سوالات مورد نظر در این پژوهش، عبارتند از: 1- حدود و ماهیت تجسد در مسیحیت کاتولیک چیست؟ 2- حدود و ماهیت تمثل در اسلام چیست؟ 3- چه وجوه اشتراک و افتراقی بین تجسد و تمثل وجود دارد؟ این پژوهش، در بررسی موضوع مورد نظر، به نتایجی در راستای سوالات مطرح شده، دست یافته است. از جمله این که: در تجسد، عیسی، واجد دو طبیعت الهی و بشری است که این دو طبیعت، در عین حال که از هم متمایزند، در شخص مسیح، با هم وحدت می-یابند. خداوند، بدون از دست دادن طبیعت الهی، طبیعت بشری می-پذیرد. ذات خداوند در فرآیند تجسد، تغییر نمی‌یابد. خدا، بدون از دست دادن صفات الهی؛ و تنها با پنهان کردن آن صفات، انسان شد و صفات بشری پذیرفت. درباره تمثل نیز می‌توان گفت: تمثل، در حیطه ادراکی مشاهده‌گر اتفاق می‌افتد؛ از این رو، شیء یا شخص ممثل، جایگاه پیشین خود را از دست نمی‌دهد و بدون تبدل ماهیتی، به صورت دیگر ظاهر می‌شود. بنابراین، هم در تجسد و هم در تمثل، شیء یا شخص، بدون از دست‌ دادن طبیعت پیشین، به صورت دیگری درمی‌آید؛ تجسد و تمثل، موجب شکل‌گرفتن دو شخص مجزا نمی‌گردد. در فرآیند تجسد و تمثل، شیء یا شخص نادیدنی قابل رویت می‌گردد. همچنین، تجسد و تمثل با حلول و تناسخ متفاوت‌اند؛ زیرا مستلزم قرارگرفتن در جسم مستقل نیستند.
نقش اخلاق در معناداری زندگی براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
فریده محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سیر تکاملی حکمت نظری و حکمت عملی در فلسفه ملاصدرا بر پایه اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری میباشد؛ که مقدمه نحوه زندگی انسان، با تزکیه و تهذیب قوای نفسانی، و شناخت نظام آفرینش و معرفت به خود، و اخذ الهامات و صفات الهی را تشکیل میدهد. ملاصدرا با توجه به مبانی نظری فلسفه خود، مسئله اخلاق یا حکمت عملی را بر اساس ایمان، اطاعت و بندگی، تقوا، تحول و استکمال روح با تشبّه به اخلاق الهی که از عوامل معناداری زندگیست، منتج به امید و رضایتمندی و عشق و بخشندگی در زندگی میشوند، تبیین کرده است. زندگی سیری تکوینی و تحول در استکمال روح آدمی به معنای واقعی است. معناداری زندگی برای انسان در صورتی امکان پذیر است که با تزکیه و تهذیب نفس، استکمال وجودیش را با استکمال فضایل اخلاقی یکی کرده، و شخص با بر خورداری از فضائل وجودی به مراتب سعه عقل انسانی و قدسی به مقام متعالی به سمت کمال در زندگی نائل گردد. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی به تبیین نقش اخلاق در معناداری زندگی بر اساس حکمت متعالیه که بر حاکمیت عقل انسانی و به فعلیت در آوردن فضائل و صفات اخلاقی از وجود انسان به هدایت وحی و انسان کامل، و توجه به استکمال روح مجرد و جاودان، و بهره مندی از زندگی متعال توصیه شده، ارائه می نمایم. حقیقت هستی خداوند است. انسان برای بدست آوردن زندگی متعالی و حیات طیّبه‌ی انسانی میتواند با طرحی جامع و کامل از آموزه های اخلاق اسلامی به معناداری زندگی برسد.
رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و ملارجبعلی تبریزی
نویسنده:
صدیقه نادعلی کاخکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش در صدد است تا دیدگاههای دو تن از سردمداران مکتب اصفهان – ملاصدرا و بزرگترین منتقد او ملارجبعلی تبریزی – را در خصوص رابطه عقل و دین مورد بررسی قرار داده و نکات اختلاف و اشتراک آنها را در دو اصل اساسی دین یعنی مبدأ و معاد بیان دارم . با نظر به آثار این دو حکیم می توان دریافت که بیشتر اختلافات ملاصدرا و ملارجبعلی در خصوص مسئله خدا و اسماء و صفات الهی می باشد از جمله :1 – ملاصدرا قائل به وحدت وجود می باشد بطوریکه وی خدا را اصل وجود و سایر موجودات را تجلی او دانسته است ؛ ولی ملا رجبعلی قائل به تباین وجود بین واجب و ممکن بوده تا واجب تعالی در ردیف ممکنات قرار نگیرد. 2 – ملا صدرا معتقد به اشتراک معنوی وجود و سایر صفات کمالیه بین واجب و ممکن است ؛ ولی ملا رجبعلی قائل به اشتراک لفظی وجود بین واجب و ممکن است . 3 – ملا صدرا صفات را عین ذات خدا می داند ؛ ولی ملا رجبعلی به انکار صفات در خداوند پرداخته و ذات خدا را منزه از هرگونه صفتی می داند . 4 – ملاصدرا صفات الهی را بر دو قسم ایجابی و سلبی دانسته است ؛ ولی ملا رجبعلی تمام صفات را به صفات سلبی برمی گرداند .نکته اشتراک دیدگاه این دو حکیم ، در مسئله معاد جسمانی بوده که هر دوی اینها قائل به حشر نفوس به بدن مثالی بوده اند که بدنی بینابین و نیمه مادی و نیمه مجرد است . در واقع با بررسی بیشتر آرای این دو حکیم به این نتیجه رسیدم که ملا رجبعلی و شاگردانش بر خلاف ادعاهایی که مبنی بر رد فلسفه داشته اند و خود را پیرو الهیات تنزیهی دانسته و معتقد بودند که ما عقل را نباید در فهم دین وارد بکنیم ، در واقع عملکرد خودشان بر خلاف گفتارشان بوده است . چنانکه در مسئله خدا ما دیدیم ملارجبعلی خود با اینکه ادعا داشت خدا قابل تصور نیست و نباید عقل را در مسائل دینی وارد کرد ، خود دو برهان در اثبات خدا آورده است . و یا در مسئله معاد جسمانی با اینکه خود معتقد است زبان شرع ، کاملترین بیان است و هرگونه تبیینی در مورد آن توضیح واضحات است ، خودشان قائل به حشر نفوس به بدن مثالی گشته اند و برای آن دلیل نقلی آورده اند . لذا نقد آنها مبنی بر جدایی دین و عقل در مقام تفوّه باقی مانده و خودشان به آن پایبند نیستند
تحلیل و بررسی اسماء خداوند در دعای جوشن کبیر
نویسنده:
فاطمه سهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعای جوشن کبیر مشتمل بر شماری از اسماء الهی است. سند این دعامتصل نبوده و راویان آن ، بعد از امام سجاد (علیه السلام)تا شیخ ابراهیم کفعمی که دعا را نقل کرده است ، مشخص نیستند. در این تحقیق اسماء مذکور در دعای جوشن کبیر مورد بررسی قرار گرفته است. این اسما به پنج دسته زیر قابل تقسیم است :1- اسماء مصرّح در قرآن 2- اسما غیر مصرّح در قرآن 3- اسماء مذکور در نهج البلاغه و صحیفه سجادیه 4- اسماء مطرح در سایر ادعیه و روایات 5-اسماء منحصر در دعای جوشن کبیربعضی از این اسماء که ثبوتی یا سلبی، ذاتی یا فعلی است ، جزء اسماء و صفات اصلی، یا مشتق از آنها بوده و مطابق با مبانی کلام اسلامی است.بر اساس نظریه توقیفی نبودن اسماء الهی, آن بخش از اسماء دعای جوشن که در قرآن و روایات معتبر ذکر نشده اما شرایط لازم را دارند نیز، قابل اطلاق بر خدا می باشند. در غیر این صورت نمی توان خدا را به آن اسماء نامید.
  • تعداد رکورد ها : 1287