جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تبیین رابطه باورهای معرفت‌شناختی و جهت‌گیری‌های تدریس معلمان
نویسنده:
ابوالقاسم بهجت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این تحقیق شناسایی باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های تدریس معلمان دوره متوسطه استان خراسان رضوی (14643=N) شاغل به تدریس در سال تحصیلی90-89، و تبیین رابطه بین این باورها و جهت گیری ها بود. هدف دوم آن بود که بررسی شود آیا بین باورهای معرفت شناختی؛ جهت گیری های تدریس؛ رابطه بین باورها و جهت گیری های معلمان؛ و ویژگی های فردی آنان (جنسیت، رشته تحصیلی و سطح تحصیلات) رابطه ای وجود دارد؟ داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (1998) و پرسشنامه اصلاح شده جهت گیری های تدریس ساموئلوویچ (1999) از 403 نفر از معلمان که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، با روش میدانی جمع آوری و با روش های آماری تحلیل واریانس عاملی، آزمون تفاوت معنی دار آماری بین ضرایب همبستگی و آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد. نتایج نشان داد 53% معلمان دارای باورهای معرفت شناختی خام و 55% دارای جهت گیری تدریس- محور هستند و بین باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های تدریس آنها همبستگی معنی دار متوسط منفی وجود دارد. در این دو متغیر بین معلمان برحسب جنسیت تفاوت آماری معنی دار وجود نداشت. معلمانِ دارای سطح تحصیلات فوق دیپلم و پایین تر در رشته فنی و مهندسی نسبت به معلمان رشته های علوم انسانی، و معلمان رشته علوم انسانی نسبت به معلمان رشته های علوم پایه، به ترتیب از باورهای معرفت شناختی خام تری برخوردار بودند. در عوض، معلمانِ دارای سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر در رشته فنی و مهندسی نسبت به معلمان رشته های علوم پایه، و معلمان رشته علوم پایه نسبت به معلمان رشته های علوم انسانی به ترتیب از باورهای معرفت شناختی پیچیده تری برخوردار بودند. به نظر می رسد چارچوب رشته های علوم پایه و علوم انسانی در مقاطع بالاتر چندان شرایط تحول فکری ورودی های خود را تأمین نمی کنند و این وضعیت در رشته های علوم انسانی شدیدتر است. معلمان دارای سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر نسبت به معلمان دارای سطح تحصیلات لیسانس گرایش بیشتری به جهت گیری یادگیری- محور داشتند. به نظر می رسد دوره تحصیلات تکمیلی، تأثیر عمده ای بر نوع نگاه معلمان به کارشان در کلاس دارد. معلمان رشته های فنی و مهندسی در مقایسه با معلمان سایر رشته ها، بیشترین گرایش را به جهت گیری تدریس- محور داشتند و معلمان رشته های علوم پایه در مقایسه با معلمان رشته های علوم انسانی گرایش بیشتری را به جهت گیری یادگیری- محور نشان دادند. تفاوت ضرایب همبستگی بین باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های تدریس در دو گروه معلمان دارای سطح تحصیلات لیسانس و معلمان دارای سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر از نظر آماری معنی دار بود. یعنی معلمان لیسانس از معلمان فوق لیسانس در باورهای معرفت شناختی، خام تر در و جهت گیری به تدریس، تدریس- محورتر بودند. استدلال شد این امر ناشی از تحصیلات پایین تر است. این نتیجه در خصوص معلمان دارای سطح تحصیلات فوق دیپلم و پایین تر و معلمان دارای سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر نیز تأیید شد.
شناخت‌شناسی در قرآن و استلزامات تربیتی آن
نویسنده:
مریم ابراهیمی زرندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت شناسی و استلزامات تربیتی آن یکی از مهم ترین و حساس ترین مباحث فلسفه تعلیم و تربیت را تشکیل می دهد. این تحقیق با هدف بررسی و تبیین شناخت شناسی و استلزامات تربیتی آن از دیدگاه قرآن کریم که عالیترین منبع استخراج موضوعات مرتبط با فلسفه تربیتی اسلام و تعلیم و تربیت اسلامی می باشد، انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع نظری یا مروری بوده است و با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است. نتایج تحقیق مبیّن آن می باشد که قرآن کریم جایگاه فوق العاده ای برای علم و شناخت قائل است؛ به همین دلیل معلمین را مورد تکریم قرار می دهد و دانش آموزان را می ستاید. قرآن کریم، ضمن اشاره به حواس، عقل و قلب به عنوان ابزارهای شناخت، حواس را به منزله ی گذرگاه عقل و عقل را به دلیل نقشی که در امر تفکر و تدبر دارد، زمینه ساز تصفیه ی قلب دانسته است. در این راستا روشهای آموزشی که منجر به تقویت و به کارگیری بیشتر این ابزارها می گردد، مورد تاکید قرار می دهد. در این تحقیق، از وادار نمودن فرد به تفکر و تدبّر از طریق مشاهده وگفتگو به عنوان زیربنای تمامی روش های آموزشی قرآن کریم یاد شده است. براساس نتایج مذکور به معلمین و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت پیشنهاد می شود که خود را محدود به پرورش ابزار حواس ننمایند؛ از روشهای آموزشی که موجب پرورش عقل و قلب می گردد، استفاده نمایند و فرصت تفکر را به صورتهای گوناگون برای شاگردان ایجاد کنند، علاوه بر این با توجه به منابع شناخت، تعلیم و تربیت را محدود به کتب درسی ننمایند ومحتواهای آموزشی را متناسب با نیاز جامعه طرّاحی نمایند.