جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
بررسی تطبیقی معنا، جایگاه وکارکردهای عقل از دیدگاه سید مرتضی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سیدباقر حسینی کریمی؛ استاد راهنما:حمید رضا شریعتمداری؛ استاد مشاور :علی نقی خدایاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش، معنای عقل، جایگاه و کارکردهای آن از دیدگاه سید مرتضی و علامه طباطبایی، تبیین می شود. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی عنوان این پژوهش تا رسیدن به نتیجه مطلوب پرداخته است. از دیدگاه سید مرتضی، عقل به معنای مجموعه علومی است که برای مکلّف حاصل می‌شود. از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل به ‌معنای قوه شناخت و ادراک آدمی، که موجب صدور احکام کلی می ‌شود و علامه از آن به حقیقتِ نفسِ انسانِ مدرِک یاد می‌کند. سید مرتضی مهم ترین و اصلی ترین عامل معرفت انسان را عقل می داند که اعتبار سایر منابع معرفت به آن است. ایشان، حجیت عقل را ذاتی می‌داند. از دیدگاه علامه طباطبایی نیز،تکریم انسان به نعمت عقل است که به موجود دیگری داده نشده است و حجیّت برهان عقلی، ذاتی می باشد و نیازی به اثبات ندارد. از دیدگاه سید مرتضی، مقصود از نقل، قرآن و روایات معتبری است که، در منابع روایی به صورت صحیح و موثق به دست ما رسیده است. علامه طباطبایی، وحی را به دو قسم شفاهی و غیرشفاهی تفسیم می‌کند. وحی شفاهی که به صورت مستقیم از معصوم رسیده، معتبراست. وحی غیرشفاهی یا نقل، بر دو قسم قطعی و غیر قطعی است. نقل قطعی دارای سه اصلِ صدور قطعی،دلالت قطعی و جهت صدور قطعی، می باشد. نقل غیرقطعی، روایات غیر متواتر و غیر محفوف به قرینه است که حتی در صورت موافقت با کتاب نیز معتبر نیست. از دیدگاه این دو متفکّرشیعی، برای اثبات اصول اعتقادات از قبیل توحید، ضرورت نبوت،امامت و معاد، در ابتداء نمی توان به نقل مراجعه نمود بلکه باید توسط عقل اثبات شود. سید مرتضی می گوید؛ عقل در برخی از عقاید و احکام دینی به ویژه در حوزه فروع، حق ورود ندارد و اثبات آنها تنها از راه نقل قطعی، ممکن است. علامه طباطبایی، درک حقیقت ذات و صفات الهى را از موارد محدویت عقل می داند، ایشان معرفت به جزئیات معاد و احکام را حوزه تخصصی ورود نقل بر می شمارد. از دیدگاه هر دو بزرگوار، بعد آن که به کمک عقل به وحی رسیدیم، وحی جنبه معرفت شناختی عقل را تقویت می‌کند. و در صورت تبیین عقلی برای معرفت نقلی، عقل را مویّد نقل می دانند. از دیدگاه آن ها، بین نقل قطعی و عقل قطعی تعارضی نیست.سید مرتضی می گوید؛ باید آیات و روایاتی که در ظاهر با عقل تعارض دارند را تاویل کرد. و در غیر این صورت باید آنها را رد کرد. علامه نیز معتقد است؛ اگر مراد از دلیل نقلی قرآن و سنت قطعی باشد، باید آن ها را قبول کرد. و اگر روایاتی باشد که با قرآن و سنت قطعی مخالف است، مردود است. و روایاتِ غیر از این دو دسته را، باید تأویل نمود. با توجه به جایگاه مهم عقل، نزد این دو بزرگوار می توان هفت کارکرد مهم برای عقل در نظر گرفت؛ ۱ - اثبات اصول و مبانی تشیّع،۲- عقل به عنوان منبع و مُدرِک،۳- تاویل آیات و روایات ناسازگار با اصول عقلی،۴- عقل قرینه ای برای معتبر دانستن یک خبر و یا برای ابطال آن، ۵- عقل به‌‌ عنوان ابزار تفسیر قرآن،۶- عقل جلوگیری کنندهء از ورود خرافات در دین، ۷- خردگرایی در احکام. اندیشه های سیدمرتضی را می توان اوج عقل گرایی شیعه در زمانِ خودش دانست. به نظر می رسد ایشان مثل متکلمان معتزلی قائل به معرفت اکتسابی است و فطرت را از منابع معرفت دینی نمی داند. بین دیدگاه او و معتزله اختلافات اساسیِ دیده می‌شود ولی درباره عقل شباهت های فروانی وجود دارد. علامه طباطبایی، میراث دارِ حکمت متعالیه است. در اندیشه ایشان، عقل میزان است و عقلِ فطری که همراه با فطرتِ سالمِ انسانی است، او را به بیراهه نمی کشاند. ولی هیچ گاه انسان، از معارفِ وحیانی بی نیاز نیست. از دیدگاه ایشان، فطرت انسان نیز در کنار سایر منابع معرفت، قدرتِ معرفت زایی دارد. ایشان معتقدند،تهذیبِ نفس و خردگرایی، دو بالِ پروازِ انسان تا ملکوتِ حضرت دوست می باشند.
معیارسنجی خانواده مطلوب مبتنی بر انسان شناسی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
نویسنده:حاتمه عزیزی؛ استاد راهنما:محمد اسماعیل قاسمی طوسی؛ استاد مشاور :مهران رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خانواده به عنوان نخستین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی، بنیاد سعادت و شقاوت انسان است. این نهاد حداقل از دو رکن زن و مرد تشکیل می‌گردد که در رابطه و تعامل با یکدیگراند و بر مبنای همین رابطه می‌طلبد که اعضای خانواده نسبت به وظایف یکدیگر شناخت یافته، خود را ملزم به انجام آن نموده و برای دوام بنیان خانواده به دنبال راه هایی باشند ، این مهم جزء در سایه شناخت اصول انسان شناسی که در متن دین اسلام نگاشته شده است،محقق نمی‌شود که رعایت این اصول در سعادت تک تک اعضای آن موثر است. پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این سوال است که معیارهای خانواده مطلوب مبتنی بر انسان شناسی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان چیست؟ این تحقیق به روش توصیفی- تبیینی انجام شده است؛ از این رو با جستجو در کتابخانه‌ها و مطالعه و بررسی متون دینی و پژوهش‌های همسو و... این نتیجه حاصل شد که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اصول انسان شناسی مانند: حیات اجتماعی، نیاز به شریعت الهی، ریشه شناسی ازدواج، مبانی تربیتی را بر شمرده است. و از دل اصول مذکور معیارهایی برای خانواده مطلوب کشف شده است: بر اساس فطرت انسانی و نیاز انسان به شریعت الهی، اعضای خانواده نیز برای رسیدن به هدف و کمال نهایی باید زندگی خویش را بر مدار ایمان به خدا و تقوای الهی بنیان نهاده و با توجه به کرامت ذاتی موجود در هر انسانی هر یک از اعضاء باید برای هم ارزش و احترام قائل شوند تا در بینشان محبت برقرار باشد. از طرفی برخورداری از قدرت آزادی و استقلال انسان می‌طلبد که هر یک از اعضای این کانون در قبال هم متعهد باشند و بر اساس وظایفی که دارند عامل به مسئولیت‌های خویش باشند. همچنین طبق بررسی‌های صورت گرفته در راستای موضوع در صورت نقض اصول انسان‌شناسی و تکیه نکردن به آن، آسیب‌هایی نظیر: خیانت، مسئولیت‌ گریزی، غیرت ورزی نابجا، تنوع طلبی، آزار دادن، سوءظن و غیره کانون خانواده را تهدید می‌کند که در نهایت سبب فروپاشی آن می‌گردد.
مبانی انسان شناسی در بینش به زن با تأکید بر نگاه دو فیلسوف معاصر علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
نویسنده:محمد ساکی مالحی؛ استاد راهنما:سعید علیزاده؛ استاد مشاور :ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نقطه آغاز معرفت در انسان، اثبات نفس خود است و حتی سوفسطاییانی که به انکار جهان خارج پرداختند در اصل نفس خود شکی نداشتند و از آن‌جایی که اساس انسان در نفس اوست، پس بنیاد اصلی انسان شناسی، روح انسانی است. نفس انسان که دارای تجرد از ماده است و نسبت به بدن حکم صورت نسبت به ماده را دارد که در اصل مقوّم وجود آدمی است که به‌واسطه‌ی آن ارزش‌ها و هم‌چنین ضد ارزش‌ها کسب می‌شوند. در این‌جا معلوم می‌شود که اساس اختلاف مبانی انسان‌شناسی اسلامی با امانیسم در وجود و انکار روح است. چون مادی‌گرایی انسان را در بعد جسمانی او خلاصه می‌کند. پذیرفتن هریک مکاتب سبب می‌شود که انسان در داشتن و حذف کدام یک از ابزار معرفت نقش تعیین کننده‌ای داشته باشد. کسی که انسان را در بعد ماده محصور می‌کند ابزارش حس است و با حس جز بعد مادی انسان درک نمی‌شود. خروجی چنین انسان شناسی نسبت به زن فمنیسم است؛ که کمال خود را در کسب مسائل دنیوی مانند پست، مقام و هم شکل و هم رنگ بودن با مردان می بیند. اما در مکاتب الهی که انسان را متشکل از دو بعد روحانی و جسمانی می‌داند و بُعد جسم و تقسیم آن به مذکر و مونث را به ماده ارجاع می‌دهد و زن و مرد بودن را در بعد روحانی و کسب کمالات کاملاً مشترک می‌بیند مانند مقام ولایت و قرب الهی که زن و مرد در تحصیل آن کاملا برابرند. اما در کسب مقام نبوت و امامت که هر دو شاخه ای از ولایت‌اند برابر نیستند چون اصل این دومقام اموری اجرایی اند.
بررسی مساله دفاع و جهاد از دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:کیوان رحیمی؛ استاد راهنما:سیدمحسن میرباقری؛ استاد مشاور :سیدمحسن میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله‌ی دفاع و جهاد ازجمله مسائل مهم و پردامنه در علم فقه و کلام است که از دیرباز محل بحث فقها و متکلمین مسلمان بوده که با توجه به اهمیت آن بررسی مسئله دفاع و جهاد، در زمان کنونی در جامعه اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است، و توجه یا عدم توجه به آن‌ها می‌تواند، فائق آمدن مسلمانان بر دشمنان اسلام یا مغلوب شدن مسلمانان توسط دشمنان اسلام را در پی داشته باشد. فخر رازی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین فقها و متکلمین اهل سنت در حوزه‌ی جهاد و دفاع با بهره‌گیری از روش‌های عرفانی روایات، ادبیات مفهومی و بابیان مثال‌ها و نمونه‌های تاریخی در این باب تلاش داشته است جهاد و دفاع را به‌عنوان امری واجب البته با شرایط خاص مطرح نماید همچنین علامه طباطبایی مفسر فقیه و متکلم بزرگ شیعی با استفاده از اسلوب خاص خویش و با بهره‌گیری از شیوه‌ی تفسیری جهاد و دفاع را علاوه بر جنبه‌ی آیاتی و روایاتی به‌عنوان یک حکم عقلانی موردنظر قرار داده است . رساله‌ی حاضر تلاش دارد با تکیه‌بر روش‌شناسی تفسیری فخر راز و علامه طباطبایی به بررسی برداشت آنان در زمینه جهاد و دفاع بپردازد و درنهایت وجوه اشتراک و افتراق میان آن‌ها را بیان دارد
تطبیق دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی و فخر رازی در آیات مرتبط با حضرت زهرا سلام الله علیها
نویسنده:
نویسنده:هادی سعیدی‌نژاد؛ استاد راهنما:طاهره‌سادات طباطبایی امین؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حضرت فاطمه زهرا(س) دارای جایگاه بسیار رفیعی در بین مسلمانان است. ایشان در میان شیعیان تنها بانوی معصوم و دختر پیامبر عظیم‌الشان اسلام(ص) و همسر حضرت علی(ع) و تنها کسی است که نسل امامان معصوم و فرزندان پیامبر(ع) از ایشان است. در میان اهل سنت نیز ایشان به‌عنوان دختر پیامبر اسلام(ص) مورد احترام می‌باشند، ولی متاسفانه پس از حوادث دردناک پس از رحلت پیامبر(ص) خط‌سیر جامعه به‌گونه‌ای شد که جایگاه و مرتبت رفیع این بانوی بزرگوار آن‌گونه که شایسته بود مراعات نگردید، لذا از آن زمان تاکنون به‌سبب بعضی جهالت‌ها و بعضا غرض‌ورزی‌ها شخصیت آن بانوی مکرم در تفاسیر و تواریخ اهل سنت مورد توجه شایسته قرار نگرفت. علیرغم این موضوع بحث بررسی تطبیقی آیاتی که با شخصیت این بانوی بزرگوار ارتباط دارد، در تفاسیر شیعه و سنی می‌تواند تشابهات بسیاری را هویدا سازد و از غبار غفلتی که برشخصیت این بانوی مکرم اسلام در این سال‌ها در میان بخشی از مسلمانان نشسته بکاهد. برای محدودکردن بحث و نتیجه‌گیری بهتر و دقیق‌تر تفسیر کبیر نوشته فخر رازی به‌عنوان نمونه از تفاسیر اهل سنت و تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبایی به‌عنوان نمونه از تفاسیر شیعه انتخاب گردید. باشد که با تمسک به جایگاه رفیع این بانوی معصوم و بزرگوار تفرقه و جهل از میان امت اسلامی رخت بربندد. سؤال اصلی در این تحقیق این است که دیدگاه‌های تفسیری علامه طباطبایی و فخر رازی در آیات مرتبط با حضرت زهرا(س) چیست؟ و اشتراکات و افتراقات این دو تفسیر در این زمینه چیست؟
نقد و بررسی کارکردهای نظریه پیوستگی سوره در تفسیر قرآن با تطبیق بر تفاسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) و فی ظلال القرآن سید قطب
نویسنده:
نویسنده:محسن قربانیان آفارانی؛ استاد راهنما:سیدرضا مؤدب؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
«پیوستگی سوره» شاخه‌ای پُراهمیّت از دانش مناسبت در قرآن است که به ‌لحاظ نقش منحصربه‌فرد آن در تفسیر، بسیار مورد توجّه مفسّران و قرآن‌پژوهان -به‌ویژه در نیم قرن اخیر- قرار گرفته است. بر اساس این نظریه، هر سوره بر یک غرض یا محور اصلی استوار است، به‌گونه‌ای که تمامی موضوعات سوره حول آن غرض، وحدت فراگیر سوره را رقم می‌زند. پژوهش حاضر قصد دارد ضمن بررسی سیر تاریخی اندیشه پیوستگی سوره و تبیین مبانی نظریه، نقش و تأثیر آن را در تفسیر، با مطالعه تطبیقی میان دو تفسیر نام‌دار جهان اسلام، یعنی: «المیزان» علامه طباطبایی و «فی ظلال القرآن» سیّدقطب مورد واکاوی قرار دهد. در پژوهش حاضر تلاش شده به شکلی نوین و همه‌جانبه، کارکردهای اعتقاد به پیوستگی سوره در تفسیر قرآن معرّفی و دسته‌بندی شود. بر اساس نتایج به دست آمده، این کارکردها را می‌توان به انواع شش‌گانه: «ساختاری»، «زمینه‌ای»، «شناختی»، «اثباتی»، «تبیینی» و «سنجشی» تقسیم نمود. هم‌چنین بررسی‌های تطبیقی میان دو تفسیر مذکور نشان می‌دهد: علامه طباطبایی با رویکرد ویژه تبیینی- انتقادی در تفسیر المیزان، به استناد این نظریه، به تبیین مفهوم و مقصود آیات و تبیین پیوندها و ارتباطات درونی سوره پرداخته و در مقام ارزیابی روایات و اقوال تفسیری برآمده است که بر این اساس می‌توان گفت از کارکردهای تبیینی و سنجشی اعتقاد به پیوستگی سوره به شایستگی بهره برده است. سیّدقطب نیز با نگرش غالب پذیرشی- اثباتی در تفسیر خود و با رویکردی کلّی-نگرانه‌تر، اهتمام شایانی در راستای اثبات وحدت موضوعی سوره‌ها و به تصویر کشیدن ارتباط و پیوستگی میان آیات سوره مبذول داشته است.
مراتب حیات انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سعیده عزیزی؛ استاد راهنما:مرضیه صادقی رشتی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بحث از شناخت انسان و ادوار حیات او یکی از موضوعات با ارزش و دیرینه همه مکاتب فکری به‌ویژه دین اسلام بوده که بر اساس تعالیم آن، انسان‌شناسی از سودمندترین دانش‌ها و شناخت خداوند از مسیر شناخت انسان توصیه شده است. از این‌رو ما به بررسی آراء علامه طباطبایی در این زمینه پرداخته‌ایم چرا که ایشان قائل است سیر تکاملی انسان از عالم ماده شروع و همچنان تا پس از مرگ در عالم مثال ادامه دارد و با برپایی قیامت خاتمه می‌یابد. لذا هدف از خلقت انسان در عالم دنیا را سعادت و کامیابی او در عالم آخرت می‌داند و قائل است انسان بر اساس عملی که از روی آزادی و اختیار آن را برگزیده سرنوشت خویش را رقم خواهد زد؛ یعنی بین عالم دنیا و آخرت رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا هر انسانی متناسب با اعمال و کردار خویش آخرت خویش را می‌سازد و صورت و ظاهر هر انسانی در عالم پس از مرگ متناسب با عمل او خواهد بود. از این‌رو در این پژوهش سعی بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از گردآوری منابع کتابخانه‌ای به بررسی دیدگاه این فیلسوف بزرگ پرداخته شود بدان جهت که پرداختن به این مسائل در شناخت و سعادت و کمال انسان و هدایت جوامع بشری نقش بسزایی دارد.
بررسی تحلیلی نقش قوه خیال در تعالی انسان بر مبنای حکمت متعالیه با تکیه بر آراء علامه طباطبایی(ره) و شاگردان
نویسنده:
نویسنده:رقیه یوسفی سوته؛ استاد راهنما:محمدمهدی گرجیان عربی؛ استاد مشاور :محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بنابر جسمانیۀالحدوث و روحانیۀالبقاء بودن نفس در حکمت متعالیه، انسان در مراحل تکوّن خود با ارتقاء از مرتبه طبیعی و ادراک حسی، ابتدا در مرحلۀخیال متّصل قرار می‌گیرد؛ متخیّل‌بالفعل و عاقل‌بالقوه می‌گردد. از نظر علامه طباطبایی(ره) و شاگردان ایشان، اکثر انسان‌ها تا پایان زندگی دنیایی خود، در همین مرتبه خیال باقی می‌مانند و حتی با همین مرتبه که بوسیلۀ علم و عمل آنها شکل-گرفته و هویت حقیقی آنها را ساخته است محشور می‌گردند. قوه ‌خیال با توجه به کارکردهایش، هم دارای جنبۀ فعلی و هم انفعالی است در این ‌صورت هم می‌تواند موجب تعالی انسان گردد و هم موجبات سقوط و انحطاط انسان را فراهم سازد. از نظر علامه طباطبایی(ره) و شاگردان ایشان، اگر خیال، الهی باشد و دستخوش عواملی که او را از توجه به عالم ملکوت منحرف می‌سازد نشود، می‌تواند به حقایقِ عالم خیال منفصل دست یافته و حتی به مراتب بالاتر و فوق تجرد نیز تعالی یابد. اما اگر غیرالهی باشد یعنی رو به طبیعت کرده و بُعد ماورائی خود را فراموش کند، جولانگاه شیطان و نفس‌اماره می‌گردد و در دایرۀ محدود و بستۀ خود، صورت‌های کاذب و واهی را می‌سازد و چه بسا دچار اشتباهات و مغالطات جبران-ناپذیری گشته و اعمال ناپسندی مرتکب می‌شود. انسان برای اینکه از مرتبه تخیّل بالفعل که در آن کثرت محض حکمفرماست به مرتبه عقل بالفعل که عالم وحدت است ارتقاء پیداکند و با این‌که در میان خلق زندگی می‌کند اما همه آنها را تجلّی حضرت حق ببیند و فانی در ذات، صفات و افعال الهی گردد باید قوۀخیال خود را تطهیرکند تا تجلّی‌گاه نورالهی شود. از نظر علامه طباطبایی‌(ره)، مهم‌ترین عامل برای تطهیرخیال، همّ‌واحدداشتن است که از طریق مراقبه برای انسان حاصل می‌گردد. با توجه به ساحت اختراعیِ فعلی و ارادی خیال، انسان می‌تواند هم در افعال و هم در صفات شبیه خدا شود و به اذن الهی، کار خدایی انجام دهد.
نگاهی انتقادی به ترجمه انگلیسی کتاب شیعه در اسلام علامه طباطبایی
نویسنده:
قدرت الله خیاطیان، علیرضا شاه محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دکتر سیدحسین نصر کتاب شیعه در اسلام علامه طباطبایی را که به منظور معرفی مبانی فکری و اعتقادی شیعه به جهان غرب نگارش یافته، به انگلیسی ترجمه کرده است. این ترجمه، به گفته مترجم محترم آن، سال‌ها در دانشگاه‌های امریکا به عنوان یک منبع شناخت شیعه تدریس شده است. با توجه به برخی مغایرت‌های اساسی که میان متن اصلی و ترجمه وجود دارد، این تفاوت‌ها نمی‌تواند ناشی از «الزامات و اقتضائات ترجمه» بوده باشد. در بیش‌تر این موارد، اساساً نظر نویسنده دگرگون شده و معانی مورد نظر او به صورت کاملاً متفاوت بازتاب داده شده است. برخی از این مفاهیم، فارغ از این که در کتاب شیعه در اسلام به آن‌ها اشاره نشده، به نظر می‌رسد به طور کلی از منظومه فکری علامه طباطبایی خارج باشد. در این مقاله، به شیوه تطبیقی، موارد اختلافی به صورت جداگانه ذکر شده و در هر مورد، جدای از توضیحات نگارندگان مقاله، اصل متن فارسی و نیز ترجمه‌ انگلیسی در پی آن آمده است.
صفحات :
از صفحه 37 تا 56
  • تعداد رکورد ها : 1494