جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 31
بررسی ارتباط مفهومی نگرش دینی و نظریه «حکومت دموکراتیک دینی» در آرای عبدالکریم سروش
نویسنده:
قاسم حبیب‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش در پی آن است که نشان دهد عبدالکریم سروش چگونه حکومت دموکراتیک را نه تنها موافق ارزش‌های اسلامی نشان می‌دهد بلکه آن را ملازم با دین و دینداری مومنان معرفی می‌نماید. لذا سعی بر آن است با بهره‌گری از برخی نظریات عبدالکریم سروش که زمینه ساز نظریه حکومت دموکراتیک می‌باشند، مشخص شود وی چگونه بین آرای دینی خود و نظریه مذکور آشتی و ارتباط برقرار می‌نماید. سروش تلاش دارد با نظریه حکومت دموکراتیک دینی رضایت خلق و خالق همزمان به دست آید. او ابتدا حکومت دموکراتیک را بر اساس آموزه‌های دینی تبیین می‌کند اما در نهایت ماهیت این نوع حکومت گرایش به سمت حکومت‌های صرفاً دموکراتیک پیدا می‌نماید. به نظر می‌رسد برداشت‌هایی که سروش از دین در قالب نظریه‌های متعدد خود ارائه می‌دهد و تاکیداتی که در خصوص فرا دینی بودن نظراتی چون پلورالیسم دینی و معرفتی و حکومت دموکراتیک دینی خود دارد، همگی موید این امر می‌باشند که میان نگرش دینی و نظریه «حکومت دمکراتیک دینی» در آرای عبدالکریم سروش ارتباط مفهومی برقرار است؛ اما این نگرش دینی کاملاً به قرائت عرفی و تاریخمند و به عقلانیت خودبنیاد بشری متکی می‌باشد.ترتیبپژوهش این‌گونه خواهد بود که بعد از بیان مقدمه و کلیات طرح که فصل مستقلی را به خود اختصاص داده‌اند، در فصل دوم و نظرات سروش در باب معرفت دینی، مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم متکفل توضیح حوزه عمل دین از نظر سروش می‌باشد و در فصل چهارم که به تبیین حکومت دموکراتیک دینی پرداخته، چگونگی ارتباط نظریه حکومت دموکراتیک دینی که نظریه‌ای سیاسی محسوب می‌شود با نظریات دین پژوهانه سروش به بحث گذاشته شده است. در پایان نیز به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری پرداخته شده است.
بررسی دیدگاه سید حسین نصر و عبدالکریم سروش در باب معرفت دینی
نویسنده:
مریم هاشمی فخر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله دو دیدگاه متفاوت را درباره معرفت دینی مورد بررسی و تحلیل قرار داده ایم.در ابتدا دیدگاه سید حسین نصر که نماینده مکتب سنت گرایی می باشد و سپس دیدگاه عبدالکریم سروش طرفدار نوعی نواندیشی دینی را بیان می کنیم.سنت گرایان، قائل به اصولی همچون اعتقاد به حکمت خالده، گرایش به عرفان و تصوف، کثرت گرایی دینی و وحدت متعالی ادیان می باشند. نصر معرفت را کاملا عرفانی و شهودی تلقی می کند و معتقد است که معرفت تنها در ارتباط با حقیقت ابدی و ازلی حاصل می شود، این حقیقت همان امر قدسی است. در واقع نصر معتقد به معرفت قدسی می باشد و هدف این معرفت را هدایت انسان معرفی می نماید.ایشان میان معرفت سنتی و معرفت مدرن تفاوت قائل است و معتقد است که معرفت سنی، امری مقدس و در کانون قرار دارد ولی معرفت مدرن امری حاشیه ای ونامقدس است. از نظر وی ریشه و ذات معرفت از امر قدسی جدا ناپذیر است، زیرا اساس معرفت به شناخت آن حقیقتی است که جوهر آن امر قدسی می باشد و تمام لایه های وجود در مقایسه با آن چیزی جز اعراض نمی باشد.سروش در باب فهم دین قائل به این می باشد که معرفت ما نسبت به قرآن و سنت باید جنبه ی عصری داشته باشد وی این دیدگاه خود را در نظریه ای با عنوان « قبض و بسط تئوریک شریعت » مطرح می کند. وی معتقد است که دین امری ثابت و مقدس اما معرفت دینی همواره در طول ادوار در حال تغییر و تحول می باشد و امری غیر مقدس است. هر چند که وی در کتاب بسط تجربه نبوی بیان می دارد که دین و شریعت هم ثابت نمی باشد و با گذر زمان وپیدایش نیازهای جدید تغییر می کند. منشا این عقیده، پذیرفتن این نکته است که تمامی معارف بشر در حال تغییر و تحول هستند و تمامی علوم نیز در ارتباط با یکدیگر می باشند، پس هر تغییری از معرفت بشری موجب تغییر و تحول در معرفت دینی می شود. سروش معرفت دینی را تابع معرفت بشری می داند و معرفت دینی امری بشری، عصری و در عین حال تکاملی است در نتیجه انسان دینو شریعت را بر مبنای معارف عصری خود می فهمد.
بررسی و نقد دیدگاه ابن‌سینا درباره وحی و بازخوردهای آن در میان روشنفکران معاصر
نویسنده:
نجمه خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وجه مشترک همهمعانی ارائه شده پیرامونوحی در قرآن کریم «تفهیم و القای سریع و پنهانی»است وبیش‌ترین کاربرد قرآنی آن در معنای پیامبری است که « تفهیم اختصاصی از جانب خداوند به بنده برگزیده که مأمور هدایت مردم می‌باشد» ووحی بدین معنا شاخصه نبوت است».شیخ الرئیس از نظر عقلانی ضرورت وحی نبوی را از طریق مراتب عقل به ویژه عقل مستفاد و ضرورت قوه حدس و ارتباط عقل بشری با عقل فعال بیان می‌کند. از نظر ابن‌سینا وحی عبارت است از القاء معرفت از جانب عقل فعال در نفس پاک و مصفا ومستعد نبی. عقل فعال در نظر او همان روح القدس است ، این القاء از جنس فعل بوده و نفس نبی را منفعل می‌کند.از سویی دیگر روشنفکران دینی با رویکردی متمایز از نگاه سنتی و با پرسشهایی برآمده از تفکر مدرنیستی، به تحلیل خاصی از وحی و نبوتپرداختند. دکتر سروشاز جمله روشنفکرانی استکه وحی را گونه ای تجربه دینی می داند که پیامد و لازمه آن بسط و تکامل پذیری دین است. وی قرآن را تولید خود پیامبر(ص) و او را آفریننده قرآن دانسته و بر این باور است آنچه او از خد ا دریافت می‌کند مضمون وحی است. اما این مضمون را نمی‌توان به همان شکل به مردم عرضه کرد. بلکه باید به این مضمون بی‌صورت صورتی ببخشد و آن را در دسترس همگان قرار دهد.مجتهد شبستری نیز مدعای مشابه دارد و بر این باور است که قرآن کلام نبی است نه خداوند.در این نوشتار پس از بررسی وحی از منظرابن سینا و سیری در اندیشه های روشنفکران مذکور تلاش شده بازخوردهای اندیشه آن حکیم الهی در آراءاین روشنفکران بررسی گردد.مراد ابن سینا از تخیّل کلمات فرشته، تخیّل رایج درفهم و زبانِ عموم یعنی ادراک غیر مطابق با واقع نیست، بلکه مراد او همان تخیّل مصطلح فن یعنی تمثّل و ادراک صورت مثالی فرشته و کلمات او می‌باشد امری که به نظر می رسد از دید معاصرین متجدد مغفول مانده است.مضافا اینکه صورت‌گری کتاب خدا و تألیف آن بوسیله قوه متخیله و خیال پیامبرص-که از مدعیات نامبردگان است، با برهان سازگاری ندارد چرا که فاقد شیئ و کمال، عقلاً نمی‌تواند معطی آن باشد و بالاترین نقش نبی در فرآیند وحی همانا قابلیت و پذیرندگی اوست نه فاعلیت و تالیف گری .
نگاهی تطبیقی به رابطه دین، سنت، مدرنیته با تاکید بر آرای عبدالکریم سروش و سید حسین نصر
نویسنده:
ایمان نمدیان‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق تلاش دارد نسبت دین، سنت با مدرنیته را در چهار فصل به نمایش بگذارد. جدال سنت و مدرنیته، جدال مولفه های سنت و مولفه های مدرن می باشد. بنابراین محقق برای نشان دادن این تفاوت، تلاش کرد ابتدا تبارشناسی دو جریان را مورد بررسی و دقت قرار دهد. در مبانی نظری محقق تلاش کرده است، این داستان را تفسیر کند. برخورد سنت و مدرنیته، برخورد چند وجهی بود، یعنی در این برخورد، معرفت قدیم با معرفت جدید، انسان قدیم با انسان جدید و فهم قدیم با فهم جدید درافتاد واین برخورد منجر به یک رویداد تازه ای شد. در برخورد این دو رویداد، تفاسیری گوناگونی مطرح شدند. عده ای سنت را ناکارآمد دانستند و خواستار عبور از آن شدند. عده ای معنا و زندگی حقیقی را در سنت می دیدند و تلاش برای بازگشت بی چون و چرای آن را داشتند، به اعتقاد آنان حیات گذشته، حیاتی انسانی و الهی بود. اما عده ای دیگر تلاش می کنند پلی بین سنت و مدرنیته ایجاد کنند، یعنی تلاش می کنند گزاره هایی از سنت که امروز قابلیت معنا دهی دارند را احیا و گزاره هایی که بی معناست را به فراموشی بسپارند. محقق تلاش کرد دو سر طیف را در ایران مورد واکاوی قرار دهد. نصر و سروش دو سر طیف در ایران می باشند بنا براین محقق با مولفه هایی مانند دین، سنت، معرفت، انسان، علم و جهان جدید، آرای آنان مورد کنکاش قرار داد. آرای آنان درمورد مقولات مورد نظر به من نشان داد که این دو متفکر دارای اختلافات اساسی می باشند. تلاش محقق نشان دادن تفاوت و آشکار کردن اختلاف هایشان می باشد. تفاوت ها به ما نشان داد که نصر منتقد بنیادی مدرنیته و مدافع اسلام سنت گرا می باشد و سروش نگاهی معقولانه به غرب و دستاوردهایش دارد و اسلام را با توجه به موقعیت موجود مورد بازخوانی قرار می دهد.
وحی شناسی از دیدگاه برخی روشنفکران معاصر و آیت‌الله سبحانی
نویسنده:
عبدالرضا حسناتی نجف‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ازآنجا كه وحي،طريقي براي معرفت وكمال انساني به حساب مي آيد، مورد توجه همگان قرار گرفته، ودر مورد آن نظرياتي حادث گرديده است.جناب دكتر سروش وآيت الله سبحاني نيز از جمله كساني هستند كه در مورد وحي نظرياتي دارند. دكتر سروش ماهيت وحي را تجربي دانسته، نزول وحي را مرتبه ي برتر شاعري به حساب مي آورد.به بيان ايشان منبع وحي در حقيقت،شخصيت پيامبر(صلي الله عليه وآله)است.به همين جهت،وحي حقيقتي صد در صد بشري وصد در صد الهي مي باشد.اين درحالي است كه آيت الله سبحاني وحي را از سنخ تجربه به حساب نياورده،بين نزول وحي وشاعري تباين كلي قائل است. به بيان ايشان وحي از امور غيبي است كه درك كنه آن براي انسان هاي معمولي،ميسر نبوده وايمان به آن(مانند ساير امور غيبي)برهمگان لازم است.آيت الله سبحاني ضمن اينكه منبع وحي را امري خارج از وجود پيامبر(صلي الله عليه وآله)مي داند،وحي را حقيقتي صد درصد الهي معرفي نموده،وبشري بودن آن را برخلاف بيان خود وحي مي داند.هر يك از اين دو نظريه لوازمي دارد مانند اينكه طبق ديدگاه دكتر سروش الفاظ وحي،بشري؛نقش محوري در وحي،از آن پيامبر(صلي الله عليه وآله)؛وحي خطابردار وتكامل پذير است بر خلاف ديدگاه آيت الله سبحاني كه الفاظ هم الهي بوده وخطا و تكامل در وحي بي معنا خواهد بود ،همچنين نقش محوري براي پيامبر نبوده،بلكه پيامبر فقط مبلّغ وحي است. در اين نوشتار،پس از بيان هردوديدگاه، ادله ي دو نظريه بيان گشته، نقد هاي وارد بر هريك، ذكر گرديده ودر نهايت نشان داده شده ، تجربي بودن وحي به علت نقدهاي درون ديني وبرون ديني كه بر آن وارد است،امري باطل وغير قابل دفاع است.همچنين تكامل وحي وخطا پذيري آن و...نه تنها اموري بدون دليل است،بلكه دليل بر خلاف آن مي باشد.
نقد نظريه ناسازگاری خاتميت نبی با ولايت امام
نویسنده:
سعید مقدس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: بنياد فرهنگى امامت,
چکیده :
سخنرانی آقای دکتر سروش با عنوان «تشیع و چالش مردم سالاری» در آبانماه 1384ش (در دانشگاه سوربُن) واکنش هایی را میان قشر دانشگاهی و حوزوی در پی داشت که مهمترینِ آنها، نامه های حجۀ الاسلام دکتر محمد سعید بهمن پور در نقد سخنان ایشان بود. نوشتار حاضر در نقد مباحث ایشان حاوی دو بخش می باشد؛ ابتدا تئوری و نظریه آقای دكتر سروش و رأی ایشان در باب ولایت امامان و نسبت آن با ختم نبوت، طبقه بندی و مطرح شده است. در این بخش تلاش شده تا مقوّمات و تفصیلات این رأی، از سایر آثار ایشان استخراج و ارائه شود. در بخش دوم ضمن طرح اشكالات این نظریه، روشن شده است که در یک بحث تحلیلی دقیق، هیچ منافاتی میان ختم نبوت و دوام ولایت در امامان وجود ندارد. پس از آن نیز ـ به اختصار ـ پشتوانه های نقلی و كلمات بزرگان در این مورد ارائه شده است.
صفحات :
از صفحه 211 تا 247
قرآن، کلام بشری یا الهی
نویسنده:
ابوالفضل ساجدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
يكی از پرسشهای اساسی درباره قرآن اين است كه آيـا منبـع آن الهـی اسـت يـا بشری؟ آيا لفظ و معنا از خدا است يا پيامبر؟ از جمله مسائلی كه امروزه برخی دربـاره بشری بودن قرآن مطرح كرده اند، يكی پنداشتن آن با تجربه های دينی عمـومی اسـت . آيـا مـی تـوان پيـرو متكلمـان مـسيحی وبرخـی از روشـنفكـران داخلـی ماننـد دكتـر عبدالكريم سروش، اين نظريه را پذيرفت و قـرآن را نيـز بـسان آنچـه در بـاب عهـدين تحريف شده فعلی مطرح است، نوعی تجربه دينی پيامبر همچون ديگرتجربه های دينی تلقی كرد؟ در پاسخ به اين پرسش، نخست واژه وحی در لغت، كاربردهای متعـدد آن در قرآن و مراد از وحيانی بودن آموزه های اين كتاب آسمانی بيان می شود. سـپس بـه مقايسه آن با تجربه دينی می پردازيم.
صفحات :
از صفحه 19 تا 42
ذاتی و عرضی در دین
نویسنده:
ابوالفضل ساجدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
يكی از پرسش های بنيادين درباره آموزه های دين، طبقه بندی آنهاست. محـور بحـث ايـن نوشتار تقسيم به ذاتی و عرضی است كه توسط برخی نويسندگان بيان شده اسـت. در ايـن ديدگاه معنای مورد نظراز اين دو واژه متفاوت از ساير واژه های مشـابه آن اسـت. در ايـن رويكرد، تعاليم عرضی نود و نه درصد احكام را دربرمی گيرد واينها اسلام حقيقی نيسـتند، لذا ما ملزم به عمل به آنها نيستيم. در ديدگاه مذكور دو دليل عمده بر عرضی دانستن بيشتر احكام اسلامی اين است كه اينها مصداق شـرطيات كاذبـة المقـدم هسـتند يـا در پاسـخ بـه پرسش از شارع طرح شده اند. در ارزيابی اين ادله می توان گفـت هـيچ يـك از آنهـا تمـام نيستند. شرطيات كاذبةالمقدم مبتلا به مشـكلاتی از جملـه مغالطـه خلـط انگيـزه وانگيختـه است. استدلال دوم نيز دارای مشكلاتی است كه از جمله آنها مغالطه تعمـيم حكـم مـورد استثنا به كل موارد است. در مقاله حاضر شيوه گـرداوری اطلاعـات، كتابخانـه ای و روش پردازش آنها تحليلی انتقادی است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 116
خاتمیت و نیازهای متغیر بشر از دیدگاه اندیشمندان  ایرانی معاصر
نویسنده:
سیدعلی موسوی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جهان اسلام در طول تاریخ حیات خود شاهد نحله‌هاو مکتب‌های مختلفی در حوزه‌های کلامی یا فقهی بوده است. این فرقه‌های فکری اما، اگرچه به خاطر زاویه گرفتن از مکتب اهل بیت و امامان معصوم"×" تولد یافته و لطماتی را نیز به حوزه باورهای فکری مردم زمان خود وارد ساخته بودند و بعضی از این نحله‌ها تا عصر حاضر نیز به حیات خود ادامه داده‌اند ولی دفاع فکری و نظری از موضع «حق» در آغاز پیدایش هر کدام از آن‌ها به دلیل پیدایش و ظهور آن‌ها در عصر معصومین"×" و قریب‌العهد بودن به دوره‌ی نزول وحی الهی، کار دشواری نبود و ائمه اطهار"×" و شاگردان و صحابه آنان در هر مقام و موقعیت دفاع جانانه و محکمی از معارف ناب اسلامی می‌نمودند آنچنان‌که تا قرن‌ها بعد نیز شفافیت مرزهای عقیدتی شیعه در هجوم باورهای خرافی و غبار به‌پاخاسته از اندیشه‌های التقاطی از دست نمی‌رفت.البته گفتنی است از سویی در عصر تبعید و سکوت تحمیلی ائمه طاهرین علیهم السلام که مفسران اصیل قرآن کریم بوده اند همین ظاهر تفسیر نشده قرآن کریم به همراه تاکید و توسعه فروان قرآن به مسئله تفکر و تعقل در امور اعتقادی، جولانگاهی برای حاکمان اموی و عباسی گشت که تحت تاثیر هواهای نفسانی و انگیزه های ویژه اجتماعی در آن بازار داغ مباحث کلامی، عقائدی التقاطی و ناحق را به میان باورهای اصیل اسلامی وارد کرده تا منشائی مهم برای انحرافات و اختلافات قابل توجه باشند،و از سویی دیگر باز شدن راه ترجمه الهیات مسیحی و یونانی در همین دوره خود عامل مضاعف برای تحت تاثیر قرار گرفتن عامه مسلمانان و ورود عقائد خرافی غیر دینی در فضای اسلامی گشت که به تدریج صورت مسئله ها و نیز پاسخ های غیر اسلامی به آنها با ظاهری اسلامی وارد ذهن و زبان محافل مسلمانان شد و راه را برای تاسیس نحله های فکری متعدد گشود.در چند قرن اخیر اما، الهیات مسیحی با نام «کلام جدید» و با رنگ و لعابی مدرن، به مقابله با آموزه-های اسلامی و حتی الهیات کهن مسیحی شتافته و متأسفانه این تئوری‌ها به سرعت ترجمه شده و در محافل دانشگاهی بسان متونی مقدس تدریس شد و نتیجه‌ی، این «وحی منزل‌انگاری» تئوری‌های علمی غربی این شد که «مسئله‌هایی» که در سده‌های اخیر در بین متفکران غربی «مسئله» شده‌اند به همراه «پاسخ‌های تلفیقی» برخی ناآشنایان به مبانی درست شیعی، وارد گفتمان کلامی محافل اسلامی و شیعی گردیدند. از جمله مسائلی که خصوصاً در قرن اخیر در حوزه کلام جدید مطرح شد و طرفدارانی در بین متفکران مسلمان پیدا کرد، بحث تجربه‌ی دینی و یکی دانستن آن با وحی بود. اعتقادی که به دنبال خود باورهای اصیل دیگری را در بحث نبوت، خاتمیت و امامت تحت تأثیر خویش قرار داد و به نوعی ناظر بر نارسائی آئین اسلام در جهان معاصر با مقتضیات روز است.از جمله متفکران مسلمان معاصر ایرانی که در بحث نبوت و خاتمیت (و البته به اعتقاد ما متأثر از کلام و الهیات جدید دنیای غرب) تفسیر جدیدی از این مباحث ارائه کرد، جناب دکتر عبدالکریم سروش است. این رساله، قرار است دیدگاه‌های این متفکر مسلمان را در باب خاتمیت فارغ از اینکه نظرات ایشان آبشخور در کجا دارد و با چه هدف و انگیزه‌ای طرح و بسط می‌یابد، به عون الهی در کنار آراءِ دو متفکر عظیم‌الشأن و معتمد و موثق معاصرمان یعنی جناب علامه طباطبائی و استاد شهید مرتضی مطهری، گذارده تا به نوعی صحت و سقم آراءِ دکتر سروش در ترازوی نگاه این دو دانشمند بزرگ، سنجیده و بررسی و تحلیل شود و علت انتخاب این سه متفکر بزرگ نیز، برجسته بودن و قابل احترام و توجه ویژه بودن آراءِ علمی آن‌ها می‌باشد. ضرورت طرح این مباحث از آنجا ناشی می‌شود که نپرداختن و عدم حساسیت به مباحث نظری و شبهاتی که در حوزه تفکرات اسلامی مطرح می‌شود، بر خلاف دغدغه‌ی بزرگان دین و امامان معصوم"×" است و هرگونه انحراف و کژی که بابت غفلت اهل نظر در این ساحت متوجه نسل امروزین و نسل‌های آینده گردد، گناهی نابخشودنی است و این، رسالتِ همگان است که با شبهات و القائاتی که در ظرف دین و به نام «عصری کردن دین» به آموزه‌های آن وارد می‌شود، با رعایت ادب و نزاکت کلامی و انصاف علمی برخورد نماید زیرا همچنان‌که برخورد حذفی و شخصیتی با مخالفان فکری خلاف سیره معصومان"×" است، غفلت از پاسخگویی به شبهات نیز خلاف دغدغه‌های آن بزرگان در حفظ دین و آموزه‌های ارزشمند آن خواهد بود. چرا که تمام تکاپو و تلاش بزرگان دینی ما از بدو تشریع اسلام و تأسیس حکومت اسلامی، حفظ تمامی آموزه-های دینی به شکلی جامع‌الاطراف و کامل می‌باشد، آن‌هم دینی که داعیه خاتمیت و جهان‌شمولی و ابدیّت را به همراه داشته، و مدّعی کافی و لازم بودن برای تمامی افراد بشر در همه زمان‌ها و مکان‌هاست، قانونی که پاسخگوی انحاءِ گوناگون و متنوع نیازهای بشری در راه رسیدن به سعادت جاودانه می‌باشد و دست‌آلوده‌ی نقص و کجی از ساحت بلند و قدسی آن دور می‌باشد. پیش فرض ما در این رساله خاتمیت دین اسلام بعنوان آخرین قانون آسمانی که خداوند برای دستگیری بشر ارسال کرده می‌باشد.فرضیه ما این است‌ که اسلام، آئینی تام و کامل می‌باشد و دارای سیستم و نظامی دقیق و مدوّن است که قابلیت انطباق با هر زمان و هر مکان و برای تمامی اقوام و افراد بشری را دارد. سوالاتی که پاسخگوئی به آن‌ها دغدغه و بهانه‌ی اصلی این رساله را تشکیل می‌دهند از این قرارند:سوال اصلی: اسلام با توجه به ثبات و لایتغیر بودنش چگونه قادر به تطبیق با دنیای متجدد و متحول امروزی است به نحوی که نه تنها مانع حرکت این چرخه‌ی عظیم تکامل نشود، حتی قوانینش نیز عون و یاور محکمی برای تسریع حرکت پیشرفت بشر باشند. و سوالات فرعی مثل:ـ راز خاتمیت از نگاه این سه متفکر چیست؟ـ راه‌ حلی که هر کدام از این شخصیت برای تطبیق-پذیری اسلام با جهان متغیر امروزی ارائه می‌دهند چیست؟ـ نوع نگاه هر کدام از این اندیشمندان به مقولات دینی و اصل دین چگونه است؟ـ انتظاراتی که این سه از اصل دین اسلام دارند چیست؟ـ نقاط اشتراک و افتراق این‌ها در مبانی نظری خود در رابطه با مسأله خاتمیت کجاست؟و... روش ما در این رساله، «کتاب‌خانه‌ای» است به دلیل اینکه محتوا و موضوع بحث، نظری است به کنکاشی نظری حول نظریات کلامی این سه شخصیت راجع به این موضوع می‌پردازد. نگارنده برای جمع‌آوری مطالب این رساله به کتاب‌خانه‌ها و سایت‌های اینترنتی و پایگاه‌های مجازی مراجعه نموده و در خلال این مراجعه ده‌ها کتاب، مقاله، و سخنرانی اصحاب نظر را بررسی کرده است، که این وجیزه، حاصل بررسی‌های فوق است و البته با محدودیت‌های زیادی دست به گریبان بود. ولی بحمد لله با اعانت حضرت حق و با راهنمائی‌های استادان راهنما و مشاور توانسته تا حدودی موانع را پشت سر نهاده و کار را به سرانجامی نسبتاً رضایتمند برساند. پیشینه‌ی تحقیق با تحقیق و بررسی در بین پایان-نامه‌های موجود در سامانه‌ی: (iran.doc) و دیگر سامانه‌های مجازی مربوط به دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی سراسر کشور و جستجو در کتاب‌خانه‌ها و مراکز دانشگاهی و حوزوی، پایان‌نامه‌ای با این موضوع یافت نشد، امّا در اطراف موضوع این رساله با پایان‌نامه-هائی مواجه شدیم که کمابیش اشاراتی به موضوع بحث ما داشتند، از این دست پایان‌نامه‌ها می‌توان به چند مورد آن اشاره کرد:1ـ بررسی تطبیقی مسئله‌ی خاتمیت در دیدگاه استاد مطهری و اقبال لاهوری، لیاقت علی کشمیری، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1384.2ـ علل تجدید نبوت‌ها و مسئله‌ی ختم نبوت از دیدگاه عقل و نظر، علی رضا عظیمی‌دخت، دانشگاه امام صادق، 1376.3ـ نقد و بررسی نظریه بسط تجربه نبوی با استناد به آیات و روایات، حمیدرضا یونسی، دانشگاه قم، 1386.این رساله در سه فصل به تحلیل و بررسی خاتمیت و نیازهای متغیّر بشر از دیدگاه جناب علامه طباطبائی، استاد شهید مرتضی مطهری و جناب دکتر عبدالکریم سروش می‌پردازد که هریک از این فصول دارای بخش‌های متعددی می‌باشد:فصل اول به کلیات اختصاص دارد و حاوی مباحثی همچون تاریخچه‌ی بحث خاتمیت، تعاریف کلیدواژه‌ها، توجیه عقلانی خاتمیت و تاریخچه بحث خاتمیت و خاتمیت از دیدگاه قرآن و احادیث مورد بحث قرار خواهد گرفت.عنوان فصل دوم عوامل خاتمیت از دیدگاه طباطبائی، مطهری و سروش می‌باشد که به بیان و بررسی آراءِ اینان در این رابطه می‌پردازد که در حقیقت نوع نگاهشان به مجموعه اسلام بعنوان دین خاتم می‌باشد که در این فصل به نوع انتظارات این سه متفکر از دین خاتم نیز توجه می‌شود. چگونگی تطبیق‌پذیری اسلام با نیازهای متغیّر نیز عنوان فصل سوم این رساله است که در سه بخش ارائه شده است، در بخش اول و با رعایت تقدّم و تأخّر، دیدگاه علامه طباطبائی در رابطه با چگونگی و نحوه‌ی این انطباق، و تحلیل مکانیسم اسلام برای ماندگاری در هر عصر و پاسخگوئی به همه‌ی نیازهای بشر می‌پردازد، در بخش دوم استاد مطهری و در بخش سوم دکتر سروش نیز به همین شکل آراءِ آن‌ها و راه‌حل‌های آن‌ها برای مانائی و جهانی بودن اسلام بیان می‌شود و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و در نهایت در خاتمه بررسی مختصری از نقاط افتراق آراءِ این سه متفکر انجام شد و کلامی نیز به عنوان حسن ختام این رساله ارائه گشت.«تمنّا و آرزوی اینجانب از آستان قدسی ذات اقدس اله، رعایت انصاف و عدالت و خارج نشدن از هرگونه پیش‌داوری ذهنی و تعصبات فکری و جامع و کامل بودن این وجیزه، برای مفید فایده واقع شدن و مورد توجه قرار گرفتن در جامعه علمی می‌باشد».آمین ربّ العالمین
بررسی و نقد مبانی نظریه بسط تجربه نبوی از دیدگاه مسلمانان معاصر (سروش و شبستری)
نویسنده:
زهرا برغمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وحی مفهومی بنیادین در ادیان وحیانی دارد و در همه این ادیان، به شکل واحدی مطرح نشده است. در مسیحیت کنونی از وحی به تجلی خدا در حضرت عیسی(ع) و القای حقایقی از جانب خدا تعبیر شده است. در مقابل در اسلام گونه ای خاص از وحی محوریت دارد که همان قرآن است.سه دیدگاه در باب سرشت وحی در کلام جدید مطرح است: دیدگاه گزاره‌ای، دیدگاه تجربه دینی و دیدگاه افعال‌گفتاری. طبق دیدگاه نخست، وحی گونه‌ای از حقایق است که خدا یا فرشته وحی بر پیامبر القا می‌کند و این حقایق صورت زبانی ندارند. بر اساس دیدگاه تجربه دینی، وحی مواجهه پیامبر با خداست و پیام وحی در حقیقت، گزارش و تفسیر پیامبر از این مواجهه است. و طبق دیدگاه افعال گفتاری اولاً، خداوند جملاتی معنا دار را از زبان خاص بر پیامبر عرضه می‌دارد، ثانیاً، این جملات مضمون خاصی از قبیل امر نهی و اخبار دارند، ثالثاً، خدا با این جملات، پیامبر و یا دیگران را به کارهایی وامی‌دارد.سروش و شبستری در بیان سرشت وحی سعی می‌کنند که آن را بر طبق دیدگاه تجربه دینی مطرح کنند، طبق این دیدگاه دیگر حقایقی بر پیامبر القا نمی‌شود، بلکه وحی گونه‌ای تجربه دینی و مواجهه-ای است که میان خداوند وپیامبر واقع شده و آنچه به عنوان پیام وحی نام برده می‌شود توصیف و تفسیری است که پیامبر بر اساس پیش‌فرض‌ها و پیش‌فهم‌های خود برای دیگران مطرح می‌کند.دستگاه معرفتی سروش و شبستری بر چند مبانی از قبیل: نظریه نومن و فنومن کانت، تجربه گرایی شلایر ماخر، زبانشناسی ویتگنشتاین و هرمنوتیک فلسفی هایدگر و گادامر، استوار است. لذا هر نقد و ایرادی که بر این مبانی با تمام مختصات و نتایجش وارد شود بر سروش و شبستری هم وارد است. و نیز مستندات درون دینی از قرآن و روایات روشنگر این مطلب می‌باشد که دیدگاه تجربه دینی مورد قبول نمی‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 31